شیوع ویروس کرونا در سال های 2020-2019 میلادی جنبه های مختلف زندگی انسانی را اعم از آموزش و تجارت و اقتصاد و فرهنگ و پزشکی و به تبع آن، اندیشه های زیربنایی را در منصهٔ تحلیل دوباره قرار داد. فلسفهٔ عدالت کیفری نیز از این امر مستثنی نیست. با فرار زندانیان در اوایل سال جاری از زندان های کشور به دلیل پاندمی کرونا، بحث جدیدی درخصوص تحلیل مبنای حق بر فرار محکوم از کیفر و به تبع آن حق دولت بر مقابله با مجرم فراری از زندان به مثابهٔ شهروند و یا دشمن ایجاد شد. این پرسش که آیا محکومی که بیم خطر جانی خود را در زندان می دهد، از نظر فلسفی، حق دارد از زندان فرار نماید و آیا باید این حق برای وی به رسمیت شناخته شود؟ آیا دولت حق دارد در شرایط پاندمی و در صورت فرار با او چون یک دشمن برخورد نماید؟ مسئلهٔ این مقاله موضوعی بین رشته ای حقوق کیفری و فلسفه می باشد. مقاله به تحلیل این موضوع با محوریت فلسفهٔ سیاسی هابز به عنوان فیلسوفی می پردازد که اگرچه به حق دولت بر کیفر تأکید کرده اما بر حق مجرم بر مقاومت در برابر کیفر نیز اصرار ورزیده و در ظاهر نوعی تعارض درونی در اندیشهٔ وی در این زمینه وجود دارد. براساس یافته های این مقاله، محبوسین حق فرار از زندان را در شرایط پاندمی کرونا نه در معنای «حق/ادعا» بلکه در معنای «حق/امتیاز» داشته و دولت حق مقابله با آنان را به مثابهٔ «شهروند» در مفهوم «حق/قدرت» دارد.