شیوع ویروس کرونا با شدت هرچه تمام تر به مرزهای نظم زندگی روزمره ایرانی شوک ایجاد کرد. مرگ و بیماری حاصل از شیوع ابتلا به ویروس کرونا موجب شد تا در ایران وضعیت اضطراری ایجاد شود. مدارس و دانشگاه ها تعطیل شد و مردم باید در خانه قرنطینه می شدند. همچنین، شیوع ویروس کرونا به رخدادهای دیگری مانند قرنطینگی منجر شد و به دنبال آن بحران های اقتصادی، روحی، و خانوادگی نیز به وجود آمد. بزنگاه رخداد شیوع ویروس کرونا در ایران همزمان با مراسم سنتی خرید شب عید، مسافرت ، و دیدوبازدیدهای نوروزی بود، درحالی که تمامی سنت روابطی ایام عید از هم فروپاشیده بود. با تعطیل شدن شهر، ضرورت عدم جمع شدن در کنار یکدیگر و ماندن در قرنطینه، فضای دیجیتال مهمترین ابزار ارتباطی مردم بود که به واسطه شبکه های اجتماعی می توانستند احساسات خود ناشی از هراس و اضطراب پرتاب شدن به میدان رخداد را با یکدیگر در میان بگذارند و پیوند عاطفی ایجاد کنند. بنابراین، یکی از مهمترین احساساتی که در فضای مجازی به اشتراک گذاشته می شد احساس نوستالژی درباره زمان پیشاکرونا و خیال بافی پیرامون آینده بود. بر این اساس، با اتخاذ رویکردی میان رشته ای بین مطالعات فرهنگی دیجیتال و مطالعات بصری، هدف اصلی مقاله بررسی چگونگی خودبیان گری احساسات نوستالژی و خیال بافی کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام و فیسبوک است. در نتیجه، یاد کردن شهر به مثابه خانهٔ امنی که از دست رفته است و فکر کردن درباره آینده مبهم و پیش رو در قالب خیال بافی نشان از گیر افتادن در میدان رخدادِ شیوع ویروس کرونا است.