آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

سازگاری میان اخلاق و سیاست، ضرورتی مبرم در نیل به ساختارهای سیاسی و سیاست ورزی اخلاق محور است. بر این اساس، سه مکتب فضیلت گرایی، فایده گرایی و وظیفه گرایی ارزیابی می شود تا ظرفیت ها و تنگناهای هریک آشکار و تبیین شود. بدین منظور از روش تحلیل مفهومی و ارزیابی انتقادی در بستر فلسفه تحلیلی استفاده شده است. برایند این پژوهش نشان می دهد که در راستای سازگاری اخلاق و سیاست، نمی توان صرفاً به یکی از مکتب های اخلاقیِ سه گانه بسنده کرد. راه حل پیشنهادی نویسنده، برگرفتن آموزه هایی از فایده گرایی و وظیفه گرایی در کنار« قاعده زّرین» است تا از سویی امکانات این دو مکتب مورد بهره برداری قرار گیرد؛ از سوی دیگر، از تناقض ها و ناسازگاری های این دو در سیاست ورزی اخلاقی فاصله گرفته شود. نقطه عزیمت این طرح تلفیقی، اخلاق سیاسی برخوردار از درون مایه نظری و توانمندی کاربردی در گستره سیاست است.

تبلیغات