آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۱

چکیده

تفاوت محیط تحول کودکان بی سرپرست با کودکان عادی، آنها را مستعد آسیب های روانی می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی نیمرخ روان شناختی کودکان بی سرپرست از لحاظ تجربه علایم اختلال استرس پس آسیبی، و عملکردهای شناختی و هیجانی در تکالیف نظریه ذهن بود. براین اساس از 50 کودک بی سرپرست و 50 کودک عادی درخواست شد تا مقیاس بررسی اثرات حوادث بر کودکان، آزمون نظریه ذهن و آزمون درک حالات هیجانی از طریق چشم ها را تکمیل کنند. یافته های تجزیه و تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد که نشانه های نفوذ تجارب آسیب زا، اجتناب رفتاری و نقص در درک باور کاذب به صورت معنی داری دو گروه بی سرپرست و عادی را از هم متمایز می کند. بین عملکردهای نظریه ذهن و توانایی بازشناسی هیجان ها در آزمون چشم ها با تجربه علایم اختلال استرس پس آسیبی رابطه معکوس و معنی داری وجود داشت. به نظر می رسد تجربه اختلال استرس پس آسیبی یکی از اختلال های شایع در بین کودکان بی سرپرست است. تاخیر در رشد ابعاد هیجانی و شناختی نظریه ذهن ممکن است در کودکان بی سرپرست ناشی از تجربه علایم اختلال استرس پس آسیبی باشد.

تبلیغات