مقاله حاضر در پاسخ به این سؤال که نظام بین الملل مدرن و مؤلفه های هویتی آن، چه تأثیری بر ظهور الگوهای رفتاری خاص بازیگران دینی داشته است، نتیجه می گیرد که روی کار آمدن نظام بین الملل مدرن بعد از معاهدات وستفالیا (1648 م) و ایجاد دولت ملت های مدرن و سکولار غربی مبتنی بر آموزه های مدرنیسم و تقابل آن با انگاره های هویت دینی، منجر به بروز الگوی رفتاری تقابلی از سوی بازیگران دینی شده است. در این پژوهش سعی می شود با تأکید بر الگوی رفتاری اسلام سیاسی به عنوان بازیگری دینی در سطح نظام بین الملل به بررسی این تأثیر پرداخته شود. نتایج أخذ شده در این پژوهش حاکی از آن است که برخلاف آنچه انتظار می رفت که عناصر مدرنیته موجب از بین رفتن نقش مذهب شوند، موجب تجدید حیات آن شدند و نه تنها تمام تلاششان برای حذف دین از عرصه های مختلف به نتیجه نرسید، بلکه در کنار تقویت بازیگران دینی، منجر به بروز الگوی رفتاری تقابلی ازسوی این گروه ها به ویژه اسلام گرایان شدند. این پژوهش با روش اسنادی به تبیین و تحلیل چرائی این موضوع می پردازد.