کنکور سراسری بنا به اذعان بسیاری از کارشناسان سرنوشت سازترین آزمون در ایران است و ویژگیهای جمعیت شناختی داوطلبان از قبیل جنسیت، منطقه (پایگاه اجتماعی-اقتصادی) و استان(زبان) می توانند بر عملکرد داوطلبان ورود به دانشگاه در پاسخ به سؤالهای آزمون مؤثر باشند. اگر پاسخ به سؤالهای آزمون با کنترل توانایی آزمودنی ها تابعی از ویژگیهای جمعیت شناختی باشند، سؤالهای آزمون نسبت به آنها کنش افتراقی (DIF) دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی کنش افتراقی سؤال های آزمون سراسری سازمان سنجش آموزش کشور بر حسب ویژگیهای جمعیت شناختی داوطلبان است. نمونه تحقیق شامل همه آزمودنی های یک دفترچه آزمون و برخی دروس امتحانی تخصصی گروه های آزمایشی کنکور سراسری از سال 87 تا 90 بود. به منظور تحلیل DIF از رویکرد تحلیل رگرسیون لوجستیک دو وجهی استفاده شد. پس از اطمینان از تک بعدی بودن آزمون های مورد مطالعه از طریق رویکرد NOHARM، یافته های تحلیل DIF حاکی از این بود که به ترتیب بیشترین تعداد کنش افتراقی آشکار شده در سؤالهای آزمون، مربوط به متغیرهای جنسیت، سهمیه مناطق (پایگاه اجتماعی-اقتصادی) و استان(زبان) هستند، اما مقادیر اندازه های اثر بسیار کوچک و ناچیز بودند. با این وجود، بر اساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که کمیته های موضوعی تشکیل شده و بر اساس قضاوت نهایی آنها، سؤالهای سودار آزمون مشخص شوند و در طراحی سؤال در آزمون های آینده مد نظر قرار گیرند.