زمینه: هیجان ها از قدیم ترین زمان با انسان همراه بوده اند و در زندگی نوع بشر ایفای نقش کرده اند؛ گستره، ناپایداری و شدت هیجان ها در کنار ابعاد سازگارانة هیجان، باعث شکل گیری مفهومی با عنوان «تنظیم هیجانی» شده است. در عین حال، باور و شناخت هر فرد نسبت به توانایی های خود، در هر لحظه زندگی او را زیر تأثیر می گیرد؛ چنین دیدگاهی به شکل گیری مفهوم خودکارآمدی منجر شده است که می تواند در ابعاد و دامنه های گوناگون (اجتماعی، فردی، تحصیلی و...) بررسی شود. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مشخصات روان سنجی مقیاس خودکارآمدی در تنظیم هیجان (بندورا و هم کاران) بود. روش: مشارکت کنندگان، 291 دانش آموز دورة دبیرستان شهر شیراز (160 دختر و 131 پسر) بودند که به شیوة خوشه ای طبقه ای انتخاب شدند. آنان در کنار مقیاس یادشده، به پرسش نامه های کم رویی (چیک و باس) و عواطف مثبت و منفی (واتسون، کلارک و تلگن) پاسخ دادند. برای بررسی روایی، نخست از روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS و سپس به منظور بررسی هماهنگی مدل این پژوهش با پژوهش های پیشین، از تحلیل عاملی تأییدی در محیط AMOS استفاده شد. یافته ها: در مرحلة نخست، شاخص های مرتبط با کفایت نمونه و متغیرها برای تحلیل عاملی بررسی شد که نتایج آن رضایت بخش بود. پس از اجرای تحلیل عاملی اکتشافی، دو عامل اصلی خودکارآمدی در تنظیم عواطف منفی و خودکارآمدی در تنظیم عواطف مثبت استخراج شد که در مجموع، 36 درصد واریانس را تبیین می کرد. به منظور بررسی برازش مدل دو عاملی همراه با اجرای تحلیل عاملی سطح دوم، از نرم افزار AMOS استفاده شد. اجرای تحلیل عاملی تأییدی، مدل دوعاملی پژوهش و زیرمقیاس های عامل خودکارآمدی در تنظیم عواطف منفی را تأیید کرد و شاخص های برازش مطلوبی را به دست داد. هم چنین، بررسی پایایی پرسشنامه ضریب آلفای 70/0 را نشان داد که مطلوب می نماید. نتیجه گیری: در نگاهی کلی، نتایج پژوهش نشان داد که «پرسشنامة خودکارآمدی در تنظیم هیجانی» برای سنجش این ویژگی در میان دانش آموزان مناسب است و تا حدودی می تواند نیازهای حال حاضر را برآورده کند.