مکتب انسان گرایی در قرن بیستم با دیدگاه های راجرز و مزلو به روان شناسان معرفی شد. این مکتب به بررسی نیازهای آدمی و گرایش های فطری او پرداخته است. آرمان شهر، تجربیات اوج و والا، تجربیات دینی، انگیزه های متعالی و طبیعت انسان از جمله نظریات مزلو و راجرز است. عطار یکی از بزرگ ترین عرفای مسلمان قرن 6 و 7 نیز در غزلیات خود بر اساس آموزه های اسلام به بررسی این امور پرداخته و ضمن بیان آنها به تحلیل و تبیین این موضوعات همت گمارده است. با کاربرد نظریات انسان گرایان می توان بسیاری از اندیشه های عطار را تبیین کرد و دریافت که وی نیز به نظریه پردازی در این زمینه پرداخته است. در واقع آشکار می شود عطار مانند بسیاری دیگر از عارفان در تعلیمات خویش به مباحث روان شناختی روی آورده که دریافت و استخراج این نظریات نیازمند پژوهش های جدی متخصصان علم روان شناسی بر روی متون ادبی است. از طرف دیگر برای تفسیر بسیاری از اندیشه های عرفانی آشنایی با نظریات گوناگون روان شناسی ضرورت دارد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی _ تحلیلی انجام گردیده است کوشش می شود با به کارگیری نظریات انسان گرایان درباره نیازهای انسان، انسان کامل، تجربیات اوج و انگیزه های متعالی نظریات عطار تبیین گردد.