متخصصین علم آموزش زبان در طول تاریخ بر نظریات علم زبان شناسی تکیه داشته و جهت رسیدن به نتایج مطلوب تر از این یافته ها استفاده نموده اند. اما به نظر می رسد امر آموزش زبان در ایران، تاکنون چندان موفقیتی نداشته که متکی نبودن بر اصول علمی و کاربردی می تواند یکی از عوامل آن باشد. از زمان ظهور «نظریة نقش گرای نظام مند هلیدی» بررسی های علمی فراوانی بر این اساس، جهت کاربردی کردن آن در آموزش زبان انجام گرفته است؛ تحقیق حاضر نیز سعی نموده است کتب زبان انگلیسی مقطع متوسطه در ایران را از منظر فراتقش متنی نظریة نقش گرای نظام مند هلیدی بررسی کند و بسامد و نوع آغازگر متون خواندنی این چهار کتاب را مشخص نماید. آنچه پس از تحلیل 1303 بند موجود در منابع ذکرشده حاصل شد، نشان داد که تعداد و نوع بندها در این متون، تابع قاعده و روال خاصی نبوده و بر خلاف انتظار، نسبت بسامد بندهای با آغازگر نشاندار- که می تواند بر درجة مشکلی متن بیفزاید- از پایة پایین تر به بالا تر به بندهای با آغازگر نشاندار افزایش نداشته و حتی در پایة اول بیشتر نیز بوده است.