آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۰

چکیده

از نسل حاصل سوال کنید که: می خواهی دنیا پنجاه سال دیگر چگونه باشد؟ و یا این که: مایل هستی پنج سال دیگر زندگی ات چگونه باشد؟ پاسخها اغلب این گونه شروع می شود: اگر هنوز دنیای باشد، و یا این که: به شرط آن که هنوز زنده باشیم...؛ ما با نسلی روبرو هستیم که به هیچ وجه مطمئن نیست آینده ای داشته باشد.

متن

 

در تصویری‌ که‌ جرج‌ والد عرضه‌داشته‌ به‌ شکل‌ نمادینی‌ از احساس‌ عدم‌امنیتی‌ که‌ گریبانگیر نسل‌ حاضر است‌ پرده‌برمی‌دارد. تکاپوی‌ شدید دولتها در سطح‌جهان‌ جهت‌ نیل‌ به‌ آن‌ چیزی‌ که‌ امنیت‌ ملی‌می‌خوانندش‌ حکایت‌ از این‌ اضطراب‌ دارد.شاید اغراق‌آمیز نباشد اگر بگوییم‌ نسل‌حاضر بیش‌ از هر چیز دیگری‌ در آرزوی‌کسب‌ امنیت‌ است‌. با نگاهی‌ به‌ تاریخ‌ بشر ازآغاز تا کنون‌، به‌ نظر می‌رسد تقاضا برای‌امنیت‌ همیشه‌ مطرح‌ بوده‌ و بشر در قالب‌...

هدف اصلی نویسنده از نگارش این مقاله به دست دادن تصویری کلی از تحقیقات به عمل آمده در خصوص امنیت ملی می‏باشد. برای این منظور بیش از پنجاه عنوان کتاب - که بیشتر به زبان انگلیسی می‏باشند - مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته‏اند. مؤلف ضمن بررسی این کتب، اقدام به دسته‏بندی موضوعی آثار و معرفی آنها به‏صورت مستقیم ( درون متن) و غیرمستقیم (در پاورقیها) کرده‏است. در ضمن جهت تسهیل درک مطالب کتب موردنظر در ابتدای هر قسمت بحث تحلیلی مطرح شده که ناظر بر محتوای کلی منابع هر بخش است.

 مهمترین عناوین مورد بحث در مقاله عبارتند از: تعاریف و نظریه‏های مختلف دو حوزه امنیت ملی، راهبردهای پیشنهادی، ابعاد مختلف امنیت ملی (نظامی، اقتصادی، زیست‏محیطی و فکری) و پژوهشهای موردی (جهان سوم، آسیا، اروپا و امریکا). در مجموع توضیحات مندرج در این مقاله می‏تواند راهگشای محققانی باشد که مایل به پژوهشهای بنیادین در خصوص امنیت ملی هستند.

استراتژیهای‌ مختلف‌ سعی‌ در تحصیل‌ آن‌ داشته‌ است‌ ولیکن‌ هیچ‌ گاه‌ این‌ متاع‌ گران‌قدربرای‌ همگان‌ حاصل‌ نیامده‌ و نتیجه‌ عملی‌ این‌ تلاشها چیزی‌ نبوده‌ است‌، مگر تلاش‌بیشتر آن‌ هم‌ به‌ امید آن‌ که‌ این‌ احساس‌ اطمینان‌بخش‌ روزی‌ تحقق‌ یابد. «استفان‌ اسپندر» 1 به‌ سال‌ 1969 در بیان‌ التهاب‌ توأم‌ با احساس‌ عدم‌ امنیت‌ انسان‌ معاصر این‌ چنین‌ اظهارداشته‌: آینده‌ همچون‌ یک‌ بمب‌ ساعتی‌ که‌ مدفون‌ است‌ ولی‌ صدای‌ تیک‌تاک‌ آن‌ اکنون‌ به‌گوش‌ می‌رسد، و همه‌ این‌ مطالب‌ ما را به‌ اهمیت‌ هرچه‌ بیشتر امنیت‌ ملی‌ آگاه‌می‌سازد. وجود چنین‌ اهمیتی‌ است‌ که‌ فلسفه‌ وجودی‌ حجم‌ عظیمی‌ از آثار در باب‌امنیت‌ ملی‌ را شکل‌ می‌دهد.

امروزه‌ شاهد طرح‌ مسأله‌ امنیت‌ ملی‌ از منظرهای‌ متفاوت‌ می‌باشیم‌ به‌ گونه‌ای‌ که‌ دریک‌ تقسیم‌بندی‌ کلان‌ می‌توان‌ آنها را به‌ دو دسته‌ عمده‌ تقسیم‌ کرد: کتبی‌ که‌ در آنهامباحث‌ نظری‌ امنیت‌ ملی‌ بررسی‌ شده‌اند و کتبی‌ که‌ مصادیق‌ عینی‌ امنیت‌ ملی‌ در آنهامدّنظر می‌باشد. هریک‌ از این‌ دو گروه‌ مشتمل‌ بر طیف‌ وسیعی‌ از آراء است‌ که‌ لحاظ‌کردن‌ آنها در بنای‌ یک‌ نظریه‌ جامع‌ و مانع‌ ـ در هر زمان‌ ـ از امنیت‌ ملّی‌ ضروری‌ می‌نماید.با عنایت‌ به‌ تنوع‌ دیدگاههای‌ فوق‌ است‌ که‌ می‌باید امنیت‌ ملی‌ را یک‌ مفهوم‌"چندبُعدی‌" دانست‌، مفهومی‌ که‌ با توجه‌ به‌ زمان‌ و مکان‌ معنای‌ خاص‌ خود را می‌یابد وشکل‌ ویژه‌ای‌ پیدا می‌کند. از مجموع‌ این‌ ملاحظات‌ می‌توان‌ نتیجه‌ گرفت‌ که‌ بُعدنظامی‌ بعنوان‌ اولین‌ مؤلفه‌ شکل‌دهنده‌ امنیت‌ ملی‌ در دیدگاه‌ سنتی‌،  اهمیت‌ خود را تاحدودی‌ از دست‌ داده‌ و مطابق‌ گفته‌ «اسویر لودگارد» امروزه‌ ابعاد غیرنظامی‌ ـ از قبیل‌اقتصادی‌، فرهنگی‌، سیاسی‌، زیست‌ محیطی‌ و که‌ هر روز زیادتر هم‌ می‌شوند ـ مرکز ثقل‌ مطالعات‌ امنیتی‌ را تشکیل‌ می‌دهند

کلاف‌ سردرگم‌ امنیت‌ ملی  هم‌اکنون‌ با سؤالات‌ بسیاری‌ مواجه‌ است‌ که‌ پاسخ‌ به‌آنها در شفاف‌ شدن‌ معنا، ابعاد، مؤلفه‌ها، راهبردها و مدلهای‌ مختلف‌ تأمین‌ امنیت‌ دریک‌ واحد سیاسی‌ ضروری‌ می‌نماید. در این‌ نوشتار اگر چه‌ بررسی‌ موضوعات‌ فوق‌ ویافتن‌ پاسخهایی‌ علمی‌ برای‌ آنها، مدّنظر ما نمی‌باشد ولیکن‌ با طرح‌ عناوین‌ کتب‌ منتشره‌در این‌ حوزه‌، زمینه‌ مناسب‌ جهت‌ انجام‌ دادن‌ این‌ مهم‌ را فراهم‌ خواهیم‌ ساخت‌.

برای‌این‌ منظور سعی‌ شده‌ باغور و بررسی‌ در حوزه‌ پژوهشهای‌ مربوط‌ به‌ امنیت‌ ملی‌،اولاً: مهمترین‌ عناوین‌ گزینش‌ شوند، ثانیاً: کلّیه‌ کتابهای‌ انتخاب‌ شده‌، مورد بررسی‌ کلّی‌قرار گیرند، ثالثاً: عناوین‌ با توجه‌ به‌ محتوایشان‌ در چند گروه‌ عمده‌ دسته‌بندی‌ و عرضه‌گردند. در نتیجه‌ بیش‌ از پنجاه‌ عنوان‌ کتاب‌ به‌ صورت‌ مستقیم‌ و غیرمستقیم‌ در مقاله‌حاضر به‌ اجمال‌ معرفی‌ شده‌اند که‌ امید می‌رود برای‌ علاقه‌مندان‌ به‌ تحقیقات‌ در حوزه‌امنیت‌ ملی‌ ثمربخش‌ بوده‌ باشد. بدیهی‌ است‌ که‌ این‌ فهرست‌ طی‌ مطالعات‌ بعدی‌ تکمیل‌و بر غنای‌ آن‌ افزوده‌ خواهد شد.

در خصوص‌ روش‌ نگارش‌ مقاله‌ نیز ذکر سه‌ مطلب‌ ضروری‌ می‌نماید، نخست‌ آن‌ که‌:در ابتدای‌ هر عنوان‌ اصلی‌، کلیاتی‌ تحلیلی‌ درباره‌ موضوع‌ آمده‌ است‌ که‌ در درک‌ هرچه‌بهتر محتوای‌ عناوین‌ معرفی‌ شده‌، کمک ساز است‌. دوم‌ آنکه‌: سعی‌ شده‌ در مقام‌ تحلیل‌از منابع‌ دیگری‌ که‌ در این‌ مقاله‌ محل‌ استناد نبوده‌اند، استفاده‌ شود تا نقص‌ احتمالی‌مقاله‌ مبنی‌ بر جامع‌ نبودن‌ آن‌ نیز جبران‌ شود. بنابراین‌ مؤلف‌ در مقاله‌ حاضر به‌ دوصورت‌ اقدام‌ به‌ معرفی‌ آثار برگزیده‌ در مورد با امنیت‌ ملی‌ دست‌ زد. تعدادی‌ از عناوین‌در متن‌ مقاله‌ معرفی‌ شده‌اند و تعدادی‌ هم‌ در نگارش‌ توضیحات‌ تحلیلی‌ مورد استنادقرار گرفته‌اند که‌ مشخصات‌ کتاب‌ شناختی‌ آنها تماماً در یادداشتهای‌ آخر مقاله‌ به‌ طورکامل‌ همراه‌ با ذکر عناوین‌ کتاب‌های‌ مشابه‌ آمده‌ است‌. مطلب‌ آخر آن‌ که‌، در معرفی‌ آثارتوجه‌ اصلی‌ به‌ منابع‌ لاتین‌ معطوف‌ بوده‌، با این‌ حال‌ به‌ اقتضاء شرایط‌ در مقام‌ تحلیل‌مطالب‌ به‌ بعضی‌ از آثار تألیفی‌ و یا ترجمه‌ شده‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ هم‌ استناد شده‌ است‌. درضمن‌ در مواردی‌ که‌ مشخصات‌ کتاب‌ شناختی‌ اثر به‌ صورت‌ کامل‌ موجود نبوده‌، ازعلامت‌ سؤال‌ (؟) به‌ هنگام‌ معرفی‌ استفاده‌ شده‌ است‌.
الف‌) امنیت‌ ملی‌: تعاریف‌ و نظریه‌ها

            میزان‌ توسعه‌ مفهومی‌ هر واژه‌ را می‌توان‌ با رجوع‌ به‌ میزان‌ استغناء متون‌ موجوددرباره‌ آن‌ مفهوم‌ روشن‌ ساخت‌. برای‌ مثال‌ درخصوص‌ مفهوم‌ مهمی‌ چون‌ قدرت‌مشاهده‌ می‌شود که‌ آثار علمی‌ قابل‌ توجهی‌ تحریر شده‌اند که‌ ابعاد تجربی‌ و نظری‌موضوع‌ را موردتأمل‌ قرار داده‌اند. همین‌ امر ما را وامی‌دارد تا از «قدرت‌» چونان‌ مفهومی‌که‌ متناسب‌ با شرایط‌ امروز توسعه‌ یافته‌ است‌ یاد کنیم‌.

اما مفهوم‌ «امنیت‌ ملی‌» علی‌رغم‌اهمیتش‌ نتوانسته‌ همپای‌ تحولات‌ فزاینده‌ این‌ حوزه‌ در سطح‌ داخلی‌ و جهانی‌ پیش‌ رود.به‌گونه‌ای‌ که‌ «باری‌ بوزان‌»  از آن‌ به‌مثابه‌ یک‌ مفهوم‌ «عقب‌مانده‌» یاد می‌کند که‌ تا دهه‌1980 کار جالب‌توجهی‌ درخصوص‌ تعریف‌ و تحدید روزآمد آن‌ صورت‌ نگرفته‌است‌. البته‌ نباید فراموش‌ کرد که‌ در همین‌ دوران‌ آثار قلمی‌ افرادی‌ چون‌ هدلی‌ بول‌، برنارد برودی‌، فرانک‌ تراگر و فرانک‌ سیمونی ارائه‌ می‌شوند که‌ در زمان‌ خود آغازگرراه‌ تازه‌ای‌ در حوزه‌ امنیت‌ ملی‌ شناخته‌ می‌شدند.

            تعاریف‌ خام‌ و یا پخته‌ای‌ که‌ از امنیت‌ ملی‌ تاکنون‌ بیان‌ شده‌ بعضی‌ از پژوهشگران‌ راهمانند «بارنت‌» به‌ آن‌ جا رهنمون‌ شده‌ که‌ قائل‌ به‌ ابهام‌ ذاتی‌ این‌ مفهوم‌ گشته‌  واظهار می‌دارند که‌: امنیت‌ ملی‌ مفهومی‌ است‌ که‌ در ذیل‌ آن‌ هر کاری‌ ممکن‌ است‌ صورت‌پذیرد. به‌ عبارتی‌ امنیت‌ ملی‌ پوششی‌ است‌ برای‌ انجام‌ گرفتن‌ هر نوع‌ اقدام‌ وعمل‌. این‌ رأی‌ رادیکالی‌ به‌وسیلة‌ کلودزیج تعدیل‌ شده‌، بدین‌صورت‌ که‌ وی‌ اساساًمعتقد است‌ حوزه‌ مفهومی‌ امنیت‌ ملی‌ باید وسیع‌ باشد تا بتواند تنوع‌ مصداقی‌ موجود رادر عصر حاضر پوشش‌ دهد. وجود چنین‌ وسعتی‌ در مفهوم‌ امنیت‌ ملی‌ است‌ که‌عملاً سیاستگزاران‌ مختلف‌ را قادر می‌سازد تا از آن‌ متناسب‌ با شرایط‌ ویژه‌ کشور خودبهره‌ ببرند و این‌ یعنی‌ کارآمدی‌ عینی‌ هرچه‌ بیشتر مفهوم‌ امنیت‌ ملی‌. در مجموع‌برای‌ عدم‌ پردازش‌ دقیق‌ و علمی‌ مفهوم‌ امنیت‌ ملی‌ علل‌ متعددی‌ را می‌توان‌ ذکر کرد ازآن‌ جمله‌:

اول‌: پیچیدگی‌ ذاتی‌ مفهوم‌ که‌ میزان‌ رغبت‌ محققان‌ را کاهش‌ می‌دهد.

دوم‌: حاکمیت‌ دیدگاه‌ واقع‌گرایانه‌ که‌ منجر به‌ سلطه‌ مفهوم‌ قدرت‌ و تبعی‌ شدن‌ مفهوم‌امنیت‌ نسبت‌ به‌ مفهوم‌ قدرت‌ شده‌ و همین‌ امر استقلال‌ مفهومی‌ «امنیت‌ ملی‌» را از بین‌برده‌ است‌.

سوم‌: رویه‌ جنبشهای‌ ضدرئالیستی‌ در اواخر دهه‌ 1970 به‌گونه‌ای‌ بود که‌ ضمن‌ نقدرئالیسم‌ به‌ معرفی‌ مفهوم‌ جذاب‌ صلح‌ از خود اقبال‌ نشان‌ دادند و در نتیجه‌ مفهوم‌ امنیت‌همچنان‌ در دوره‌ تازه‌ پژوهشی‌ دچار بی‌مهری‌ شد.

این‌ حالت‌ در واکنشهای‌ اخیر علیه‌رئالیسم‌ نیز همچنان‌ مشهود است‌ به‌گونه‌ای‌ که‌ شاهد طرح‌ مفهوم‌ «وابستگی‌دسته‌جمعی‌»  می‌باشیم‌ و از اقبال‌ به‌ مفهوم‌ امنیت‌ به‌ معنای‌ واقعی‌ سراغی‌ نمی‌توان‌گرفت‌.

            حال‌ با عنایت‌ به‌ توضیحات‌ فوق‌، به‌ معرفی‌ آثاری‌ خواهیم‌ پرداخت‌ که‌ مؤلفان‌ آنها درمقام‌ به‌ دست‌ دادن‌ تعریف‌ و نظریة‌ مشخصی‌ در خصوص‌ امنیت‌ ملی‌ بوده‌اند:

              بوزان‌ در مردم‌، دولتها و هراس  ضمن‌ اشاره‌ به‌ اهمیت‌ مبحث‌ امنیت‌ ملی‌ درسطوح‌ فردی‌، ملی‌ و جهانی‌ از ارتباط‌ این‌ سطوح‌ با یکدیگر سخن‌ رانده‌ است‌. البته‌ تأکیداصلی‌ مؤلف‌ بر روی‌ امنیت‌ ملی‌ و نقش‌ دولتها در عرصه‌ روابط‌ بین‌الملل‌ جهت‌ تحصیل‌آن‌ می‌باشد. گام‌ نخست‌ در این‌ زمینه‌ باز تعریف‌ مفهوم‌ اولیه‌ امنیت‌ است‌ که‌ درشکل‌گیری‌ روابط‌ فیمابین‌ دولتها جهت‌ نیل‌ به‌ امنیت‌ ملی‌ تأثیر بسزایی‌ بر جای‌ گذاشته‌است‌. بوزان‌ از رویکردهای‌ گوناگون‌ موجود در این‌ حوزه‌ به‌ شکل‌ انتقادی‌ یاد می‌کند.رویکرد ایده‌آلیستی‌ که‌ با عنایت‌ به‌ مفهوم‌ صلح‌ معنا می‌شود و رویکرد رئالیستی‌ که‌ برمحور مفهوم‌ قدرت‌ می‌گردد، هر دو در دهه‌ 1980 ناکارآمدی‌ خود را به‌زعم‌ مؤلف‌نشان‌ داده‌اند و ایده‌ «امنیت‌ مشترک‌» برآیند تلاقی‌ این‌ دو رویکرد است‌ که‌ از مقبولیت‌بهتری‌ برخوردار می‌باشد. امنیت‌ مشترک‌ که‌ آن‌ را اولین‌ بار کمیسون‌ پالم‌ به‌ سال‌ 1982طرح‌ کرد به‌ جای‌ تعیین‌ اولویتهای‌ امنیت‌ ملی‌ برای‌ کشورها، بیشتر بر وابستگی‌ متقابل‌امنیتی‌ تأکید می‌ورزد. اثر بوزان‌ به‌مثابه‌ کتابی‌ که‌ در قالب‌ این‌ رویکرد تازه‌ تألیف‌ شده‌،اهمیت‌ بسزایی‌ دارد و به‌ تأکید می‌توان‌ گفت‌ که‌ مطالعه‌ آن‌ برای‌ محققان‌ علاقه‌مندان‌ به‌موضوع‌ «امنیت‌ ملی‌» ضروری‌ است‌.

در جلد دوم‌ از دایرة‌المعارف‌ حکومت‌ و سیاست‌،  لورنس‌ فریدمن‌ به‌ طرح‌زوایای‌ ظریف‌ نظری‌ موجود در مفهوم‌ امنیت‌ پرداخته‌ است‌. مطالعه‌ این‌ مقاله‌ از اثر فوق‌برای‌ بنیان‌گذاری‌ بستر اولیه‌ نظریه‌ مربوط‌ به‌ امنیت‌ مناسب‌ است‌. (از آنجا که‌ اصل‌ این‌مقاله‌، ترجمه‌ و در کتاب‌ "گزیده‌ مقالات‌ امنیتی‌ ـ سیاسی‌" [تهران‌: مؤسسه‌ پژوهش‌های‌اجتماعی‌، ج‌ 11، صص‌ 28-317] آمده‌ است‌، در اینجا از ارائه‌ توضیحات‌ بیشترخودداری‌ می‌گردد.)

موضوع‌ محوری‌ کتاب‌ تئوری‌بازیها و امنیت‌ ملی‌  به‌ قلم‌ برامز، همان‌گونه‌ که‌ ازعنوان‌ آن‌ بر می‌آید نظریه‌بازیها می‌باشد که‌ حجم‌ قابل‌توجهی‌ از کتاب‌ را به‌ خوداختصاص‌ داده‌ است‌. با این‌ حال‌ با رجوع‌ به‌ سرفصلهای‌ مهمی‌ از قبیل‌: دفاع‌ ملی‌ و یابازیهای‌ جنگی‌ می‌توان‌ به‌ مدلی‌ ریاضی‌ ازامنیت‌ملی‌دست‌یافت‌.

سینگ‌ در کتاب‌ کوچک‌ خود با عنوان‌ امنیت‌ ملی‌  به‌ اختصار تمام‌ سعی‌ درمرور تعاریف‌ امنیت‌ و امنیت‌ ملی‌ کرده‌ به‌گونه‌ای‌ که‌ در نهایت‌ به‌ یک‌ جمع‌بندی‌ کلی‌برسد. بخش‌ اول‌ این‌ کتاب‌ (تا صفحه‌ پنجاه‌) به‌ طرح‌ مباحث‌ نظری‌ اختصاص‌ دارد و دربخش‌ دوم‌ آن‌ ابعاد مختلف‌ امنیت‌ ملی‌ با عنایت‌ به‌ شرایط‌ و ویژگیهای‌ کشور هندوستان‌،طرح‌ و بررسی‌ شده‌اند.

ب‌) امنیت‌ ملی‌: راهبردها

            این‌ که‌ از امنیت‌ ملی‌ چه‌ تعریفی‌ داشته‌ باشیم‌، در به‌ دست‌ دادن‌ راهبرد مناسب‌جهت‌ نیل‌ به‌ آن‌ مؤثر است‌. از این‌رو با توجه‌ به‌ تنوع‌ دیدگاههای‌ موجود دربارة‌ «چیستی‌امنیت‌ ملی‌» می‌توان‌ به‌ تعدد و تنوع‌ راهبردهای‌ ارائه‌ شده‌ در این‌ خصوص‌ پی‌ برد.رویکرد سنتی‌ نسبت‌ به‌ این‌ مسأله‌ تأمین‌ امنیت‌ ملی‌ از طریق‌ اقدام‌ به‌ جنگ‌ و تجهیزنظامی‌ هرچه‌ بیشتر واحد سیاسی‌ می‌باشد که‌ متقابلاً به‌وسیلة‌ قائلان‌ به‌ نظریه‌ صلح‌ زیرسؤال‌ رفته‌ است‌. از نظر قائلان‌ به‌ دیدگاه‌ صلح‌، امنیت‌ ملی‌ عبارتست‌ از وضعیتی‌ که‌ درآن‌ اعضاء واحد سیاسی‌ احساس‌ امنیت‌ می‌کنند و از این‌رو کلیه‌ برنامه‌ریزیهای‌ سیاسی‌که‌ به‌نحوی‌ میزان‌ جنگ‌ را کم‌ ساخته‌ و صلح‌ را به‌ مثابه‌ وضعیت‌ عادی‌ جامعه‌، حاکم‌می‌سازد. در این‌ دیدگاه‌ استراتژیهای‌ صلح‌آمیزی‌، بعنوان‌ راهبردهای‌ عملی‌ تحصیل‌امنیت‌ ملی‌ مطرح‌ می‌باشند. البته‌ درخصوص‌ این‌ دیدگاه‌ دقت‌نظرهای‌ بسیاری‌ به‌عمل‌ آمده‌ و در این‌ میان‌ نیز از مفاهیم‌ تازه‌ای‌ همچون‌ صلح‌ مثبت‌ و صلح‌ منفی‌ سخن‌ گفته‌شده‌ است‌ که‌ در مجموع‌ منجر به‌ شفافیت‌ و استحکام‌ علمی‌ هرچه‌ بیشتر این‌ راهبرد ورفع‌ نواقص‌ اولیه‌ آن‌، گردیده‌ است‌.

از منظر دیگر می‌توان‌ به‌ راهبردهایی‌ اشاره‌ داشت‌ که‌ در سطوح‌ مختلف‌ ملی‌ وبین‌المللی‌ عمل‌ می‌کنند. براین‌ اساس‌ ما شاهد اتخاذ دو دیدگاه‌ می‌باشیم‌:

گروهی‌ که‌قائل‌ به‌ تأمین‌ امنیت‌ ملی‌ با دست‌ یازیدن‌ به‌ ابزارهای‌ ملی‌ و توجه‌ به‌ سطح‌ ملی‌ هستند وگروه‌ دیگری‌ که‌ برای‌ این‌ منظور بیشتر چشم‌ به‌ شرایط‌، مقتضیات‌ و راهبردهای‌ فراملی‌دوخته‌اند. بدیهی‌ است‌ که‌ با گام‌ نهادن‌ در هریک‌ از این‌ دو سطح‌ ما با سؤالات‌ وپاسخهای‌ متفاوتی‌ نسبت‌ به‌ طریق‌ بدیل‌، مواجه‌ می‌شویم‌ که‌ در مجموع‌ شکل‌دهنده‌ دوراهبرد کلان‌ در عرصه‌ امنیت‌ ملی‌ می‌باشند. لازم‌ به‌ ذکر است‌ که‌ راهبردهای‌ فعلی‌ از این‌حیث‌ جامع‌ دو دیدگاه‌ فوق‌ بوده‌ و به‌ نحوی‌ سعی‌ دارد میان‌ دو سطح‌ ملی‌ و فراملی‌ جمع‌نماید. طرح‌ راهبردهایی‌ همچون‌ بازدارندگی‌ و دفاع همه‌ از جمله‌ راهبردهای‌ عینی‌است‌ که‌ با عنایت‌ به‌ این‌ مطلب‌ پیشنهاد شده‌اند.

تقسیم‌بندی‌ دیگری‌ که‌ در این‌ خصوص‌ قابل‌ذکر می‌نماید تقابل‌ دو دیدگاه‌ایده‌آلیستی‌ و رئالیستی می‌باشد که‌ در حقیقت‌ جامع‌ راهبردهایی‌ است‌ که‌ تاکنون‌ ذکرآن‌ رفته‌ است‌. آن‌ چنان‌ که‌ بوزان‌ اظهار داشته‌، نقطه‌ مرکزی‌ در راهبردهای‌ واقع‌گرایانه‌«قدرت‌» و در راهبردهای‌ آرمان‌گرایانه‌ «صلح‌» می‌باشد. به‌زعم‌ واقع‌گرایانی‌ همچون‌مورگنتا، 5 بول و والتز دولت‌ها تنها بازیگران‌ عرصه‌ جهانی‌ هستند که‌ در پی‌ منافع‌ ملی‌می‌باشند. لذا امنیت‌ ملی‌ نیز در ارتباط‌ مستقیم‌ با قدرت‌ این‌ بازیگران‌ می‌باشد. درمقابل‌ آرمان‌گرایان‌ از میترانی‌ تا رابرت کیوهان‌، نای و بورتُن همگی‌ براین‌ باورند که‌قوام‌ حیات‌ بین‌المللی‌ بر پایه‌ صلح‌ است‌ از این‌رو موضوع‌ اصلی‌ امنیت‌ ملی‌ نه‌ «توازن‌قوا»، بلکه‌ تحصیل‌ و «رضایت‌ عامه‌» از رهگذر برآورده‌ شدن‌ نیازهای‌ ملل‌ مختلف‌ ودموکراتیزه‌ شدن‌ حیات‌ بین‌المللی‌ می‌باشد. هر یک‌ از این‌ دو منظر طیفی‌ ازراهبردهای‌ گوناگون‌ را عرضه‌ کرده‌اند که‌ مورد بررسیهای‌ موردی‌ و تفصیلی‌ نیز قرارگرفته‌اند. از جمله‌ مهمترین‌ مصادیق‌ می‌توان‌ به‌ راهبردهای‌ مبتنی‌ بر «منازعه‌» ،«مذاکره‌» ، «کل‌گرایی‌» و «راهبردهای‌ عملگرایانه‌» و «نظامدار» اشاره‌داشت‌.

            حال‌ با توجه‌ به‌ مقدمات‌ فوق‌الذکر می‌توان‌ از فهرست‌ منابعی‌ که‌ به‌ طور مشخص‌موضوع‌ راهبردهای‌ امنیتی‌ را بررسی‌ کرده‌اند، به‌ عناوین‌ ذیل‌ اشاره‌ کرد:

            تنش‌زدایی‌ و امنیت‌ ملی  به‌وسیله‌ جمعی‌ از اعضاء دانشکده‌ جنگ‌ ارتش‌ایالات‌ متحده‌ امریکا تألیف‌ شده‌ است‌ که‌ به‌ بررسی‌ موضوع‌ امنیت‌ ملی‌ ـ از دیدگاهی‌واقع‌گرایانه‌ ـ در عصر تنش‌زدایی‌ پرداخته‌ است‌. مؤلفان‌ سعی‌ دارند، با تأمل‌ در موقعیت‌مناطقی‌ همچون‌ خاورمیانه‌، اروپای‌ غربی‌، شرق‌ مدیترانه‌، جنوب‌ و جنوب‌شرقی‌ آسیا،و قابلیت‌ راهبردهایی‌ همچون‌ بی طرفی‌، امنیت‌ دسته‌جمعی‌، بازدارندگی‌ و توازن‌ قوا وحسن‌ تبیین‌ دقیق‌ راهبردهای‌ مربوطه‌، تأثیرات‌ آتی‌ اتخاذ راهبرد تنش‌زدایی‌ را بر امنیت‌ملی‌ و نظامی‌ امریکا در دهه‌ 1990 بررسی‌ کنند. در این‌ اثر نخست‌ امنیت‌ ملی‌ امریکا وسپس‌ امنیت‌ ملی‌ کشورهای‌ مورد بحث‌، مدنظر بوده‌اند. این‌ کتاب‌ دارای‌ یک‌ مقدمه‌،معرفی‌ اجمال‌ نویسندگان‌ و 17 مقاله‌ تحقیقی‌ است‌ که‌ عبارتند از:

            ـ تنش‌زدایی‌: بُعد تاریخی‌، تأثیر بحرانها بر تکامل‌ استراتژی‌ و نیروها در دوره‌ تنش‌زدایی‌، پنجمین‌دایره‌ در خاورمیانه‌؟ دریافتهای‌ اروپاییان‌ غربی‌، خاورمیانه‌: در حال‌ انجام‌ دادن‌ مبارزه‌ نهایی‌،تنش‌زدایی‌ و مدیترانه‌ شرقی‌، تنش‌زدایی‌ ناهمانگ‌ و ناتو، جنگ‌افزار هدایت‌ دقیق‌: نتایج‌ تنش‌زدایی‌، دفاع‌ دسته‌جمعی‌، بی‌طرفی‌ و توازن‌ قوا: سیاستهای‌ امنیتی‌ متعارض‌ در جنوب‌ شرقی‌ آسیا، تنش‌زدایی‌ وجنوب‌ آسیا، شیلی‌ سال‌ 74-1964: کامیابیها و ناکامیهای‌ اصلاح‌طلبی‌، دام‌ ترور، زمینه‌های‌ اتحادامریکا و شوروی‌ [سابق]، ملت‌ شماره‌ یک‌ بودن‌: استیلاء و تنش‌زدایی‌، تنش‌زدایی‌، امنیت‌ ملی‌ وشرکتهای‌ چندملیتی‌، رهبری‌ بین‌المللی‌ در دوره‌ تنش‌زدایی‌، بازدارندگی‌ و تنش‌زدایی‌ و تنش‌زدایی‌ به‌مثابه‌ تاریخ‌ آینده‌.

            امنیت‌ و کنترل‌ تسلیحاتی  مجموعه‌ مقالاتی‌ است‌ که‌ در دو جلد منتشر شده‌است‌. جلد اول‌ و تحت‌ عنوان‌ «راهنمایی‌هایی‌ برای‌ سیاستگزاران‌ ملی‌» و جلد دوم‌ باعنوان‌ «راهنماییهایی‌ برای‌ سیاستگزاران‌ بین‌المللی‌» 2 راهی‌ بازار گردیده‌ است‌. همان‌گونه‌ که‌ از عنوان‌ کتابها برمی‌آید، دو بعد داخلی‌ و خارجی‌ امنیت‌ ملی‌ بیشتر مدنظربوده‌ و در مجموع‌ تحصیل‌ سه‌ هدف‌ را تنظیم‌کنندگان‌ این‌ مجموعه‌ مقالات‌ دنبال‌کرده‌اند:

اول‌: تبیین‌ این‌ نکته‌ که‌ مطالعات‌ امنیت‌ ملی‌ بین‌ رشته‌ای‌ شده‌ است‌؛

دوم‌: مهمترین‌ آثار حوزه‌ امنیت‌ ملی‌ و کنترل‌ تسلیحات‌ بررسی‌ انتقادی‌ گردد و سوم‌: در مجموع‌ متنی‌ منسجم‌ و یکدست‌ مناسب‌ دوره‌های‌ تحصیلی‌ در این‌ حوزه‌ به‌دست‌ داده‌ شود.

نظر به‌ حجم‌ زیاد اثر، در ادامه‌ گذری‌ خواهیم‌ کرد به‌ مهمترین‌ عناوین‌ مندرج‌ در هرجلد. مقدمه‌ جلد اول‌ به‌ قلم‌ «ادوارد کلودزیج‌» و «پاتریک‌ مورگان‌» تحریر شده‌ و به‌«کارکردهای‌ سیاستگزاری‌ استراتژیک‌ در محیط‌ جهانی‌» اختصاص‌ دارد. در بخش‌ دوم‌مقالاتی‌ آمده‌اند که‌ به‌ کاربرد زور و تهدید پرداخته‌اند. درباره‌ درک‌ واحساس‌ امنیت‌(نویسنده‌ جانیس‌ گراش‌ اشتاین‌)، درباره‌ برآورد تواناییهای‌ دشمنی‌ (رابرت‌ باترورث‌)،درباره‌ اقتصاد امنیت‌ ملی‌ (رپی‌)، درباره‌ کسب‌ و انتقال‌ تسلیحات‌ (اندرو رز)، درباره‌علم‌، تکنولوژی‌ و قدرت‌ نظامی‌ (یان‌ بلانی‌)، درباره‌ پایگاههای‌ نظامی‌ (رابرت‌هرکاوی‌)، درباره‌ حمایت‌ مردمی‌ (ریچارد ایچبزگ‌) و درباره‌ آرایش‌ نیروها (جان‌ رپنیر)عناوین‌ مقالات‌ نه‌گانه‌ این‌ بخش‌ را شکل‌ می‌دهند. در بخش‌ سوم‌ مقالاتی‌ آمده‌اند که‌ به‌کنترل‌ نیرو و تهدیدات‌ پرداخته‌اند: درباره‌ کنترلهای‌ داخلی‌ (سام‌ سرکیسیان‌)، درباره‌کنترل‌ تسلیحات‌ (مایکل‌ اینتریلیگننوور و داگوبرت‌ بریتو) و درباره‌ کنترلهای‌ بین‌المللی‌(هرولد جاکوبسون‌). بخش‌ چهارم‌ با عنوان‌ «غلبه‌ بر نیروها و تهدیدات‌» مشتمل‌ بر یک‌مقاله‌ به‌ قلم‌ فرانسیس‌ بیر تحت‌ عنوان‌ «درباره‌ ایجاد نظامهای‌ امنیتی‌» می‌باشد.

جلد دوم‌ کتاب‌ نیز دارای‌ پنج‌ بخش‌ می‌باشد. «منازعه‌ و نظام‌ بین‌الملل‌» عنوان‌ بخش‌نخست‌ است‌ که‌ ویلیام‌ تامسون‌ تنها مقاله‌ آن‌ را با عنوان‌ «درباره‌ منابع‌ سیستمی‌ منازعه‌»تحریر کرده‌ است‌. بخش‌ دوم‌ به‌ بازدارندگی‌ هسته‌ای‌ اختصاص‌ یافته‌ و در مجموع‌ پنج‌مقاله‌ را شامل‌ می‌شود: درباره‌ بازدارندگی‌ هسته‌ای‌: چه‌ چیزی‌ را باید بازداشت‌ (پاتریک‌مورگان‌)، درباره‌ موازنه‌ هسته‌ای‌ استراتژیک‌ امریکا و شوروی‌ [پیشین] (ویلیام‌ باوگ‌)،درباره‌ فرماندهی‌ و کنترل‌ نیروهای‌ هسته‌ای‌ (استفن‌ کیمیالا)، درباره‌ بازدارندگی‌چندجانبه‌ و قدرتهای‌ هسته‌ای‌ منطقه‌ (ادوارد کولدریج‌) و «درباره‌ بازدارندگی‌ گسترده‌»(دیوید شوارتز). بخش‌ سوم‌ تحت‌ عنوان‌ «جنگ‌ متعارف‌» سه‌ مقاله‌ به‌ قلم‌ آقایان‌ ریچاردکوگلر، رابرت‌ وود و مایکل‌ برزوسکارا به‌ ترتیب‌ با عنوانهای‌ ذیل‌ شامل‌ می‌شود: درباره‌جنگ‌ زمینی‌: درخواست‌ ناتو برای‌ بازنگری‌ 82-1962، درباره‌ جنگ‌ و دریا و نیروهای‌دریایی‌ و درباره‌ گسترش‌ تسلیحات‌ متعارف‌.

بحث‌ از منازعات‌ غیرمتعارف‌ بخش‌ چهارم‌را تشکیل‌ می‌دهد که‌ دو مقاله‌ در آن‌ آمده‌ است‌: منازعه‌ کم‌شدت‌ و سیاست‌ امنیت‌ ملی‌:یک‌ تحلیل‌ مقایسه‌ای‌ درباره‌ تروریسم‌ و ضدتروریسم‌، که‌ به‌ قلم‌ ریچارد سولتر و مارتاکرنشا می‌باشد. آخرین‌ بخش‌ به‌ «کنترل‌ تسلیحات‌ و مدیریت‌ بحرانها» اختصاص‌ دارد که‌در آن‌ جا نیز دو مقاله‌ آمده‌ است‌: درباره‌ کنترل‌ تسلیحات‌ استراتژیک‌ و امنیت‌ ملی‌(پاتریک‌ مورگان‌) و درباره‌ گسترش‌ تسلیحات‌ هسته‌ای‌ (چارلز هرمان‌). در مجموع‌ اثرفوق‌الذکر می‌تواند برای‌ پژوهشگران‌ این‌ حوزه‌ از مطالعات‌ امنیتی‌ ثمربخش‌ و بسیارراهگشا باشد.

امنیت‌ ملی‌ و روابط‌ بین‌الملل  عنوان‌ کتابی‌ است‌ به‌ قلم‌ مانگلند که‌ بررسی‌راهبردهای‌ تحصیل‌ امنیت‌ ملی‌ در سطح‌ بین‌المللی‌ موضوع‌ اصلی‌ آن‌ را تشکیل‌ می‌دهد.در این‌ کتاب‌ مؤلف‌ به‌ بررسی‌ عواملی‌ می‌پردازد که‌ در زمان‌ صلح‌، رسیدگی‌ به‌ مسأله‌امنیت‌ را در اولویت‌ قرار می‌دهند. همچنین‌ با طرح‌ مناقشات‌ محققان‌ در مورد مسائل‌سیاسی‌، استراتژیک‌ و اقتصادی‌ امنیت‌، به‌ چرخش‌ از یک‌ مدل‌ رقابتی‌ امنیت‌ به‌ یک‌مدل‌ مبتنی‌ بر همکاری‌ در قرن‌ بیستم‌ اشاره‌ می‌کند.

فیشر در ابعاد غیرنظامی‌ امنیت‌: رویکرد سیستمی‌،  به‌ بررسی‌ نتایج‌ وضرورتهای‌ اتخاذ رویکرد سیستمی‌ در حوزه‌ مقوله‌ امنیت‌ ملی‌ می‌پردازد. طرح‌راهبردهایی‌ که‌ همگی‌ حکایت‌ از اهمیت‌ بالای‌ نظام‌ بین‌المللی‌ در تحصیل‌ امنیت‌ ملی‌دارند مهمترین‌ وجه‌ این‌ اثر می‌باشد. کتاب‌ در دو بخش‌ و ده‌ فصل‌ تنظیم‌ شده‌ که‌ درمجموع‌ دارای‌ انسجام‌ و نظم‌ منطقی‌ لازم‌ می‌باشد. بخش‌ اول‌ به‌ بررسی‌ مشکلات‌موجود از دیدگاه‌ دو مکتب‌ آرمان‌گرایی‌ و واقع‌گرایی‌ اختصاص‌ یافته‌ است‌. موضوع‌اصلی‌ پنج‌ فصل‌ این‌ بخش‌ شناخت‌ هرچه‌ بهتر خطراتی‌ است‌ که‌ متوجه‌ امنیت‌ ملی‌می‌باشد. سعی‌ نویسنده‌ در این‌ جا ستودنی‌ است‌ چرا که‌ در این‌ جهت‌ ابعاد مادی‌ ومعنوی‌ موضوع‌ را به‌ تفکیک‌ بررسی‌ کرده‌ و در این‌ کار تقریباً موفق‌ بوده‌ است‌. بخش‌ دوم‌کتاب‌ به‌ بررسی‌ راهبردهایی‌ اختصاص‌ دارد که‌ در پی‌ حل‌ مشکلات‌ مذکور می‌باشند.«سطح‌ بهینه‌ تصمیم‌گیری‌»، «اصول‌ اساسی‌ اصلاح‌»، «ارتباط‌ متقابل‌ راهبردهای‌اصلاحی‌»، «برخی‌ از اصول‌ کلی‌ امنیت‌ پایدار» و سرانجام‌ «عناصر یک‌ نظام‌ جامع‌ امنیت‌جهانی‌» عناوین‌ اصلی‌ فصول‌ پنجگانه‌ این‌ بخش‌ را تشکیل‌ می‌دهند.

کتاب‌ «سازمان‌ ملل‌ متحد و دنیای‌ تقسیم‌ شده‌»  به‌ بررسی‌ یک‌ راهبرد آرمانی‌درخصوص‌ تأمین‌ امنیت‌ ملی‌ می‌پردازد. این‌ راهبرد متکی‌ به‌ پذیرش‌ نقش‌ فعال‌ سازمان‌ملل‌ متحد و داوری‌ بلامنازع‌ آن‌ است‌. البته‌ دیدگاه‌ واقع‌گرایانه‌ نیز با توجه‌ به‌محدودیتهای‌ موجود بر نقش‌ سازمان‌ ملل‌ متحد صحه‌ گذارده‌ و چونان‌ یک‌ راهبرد مؤثردر کنار دیگر راهبردها بدان‌ توجه‌ دارد. کتاب‌ دارای‌ ده‌ مقاله‌ علمی‌ است‌ که‌ هر یک‌بنحوی‌ وجهی‌ از امنیت‌ ملی‌ را مدنظر دارند. از جمله‌ مهمترین‌ این‌ عناوین‌ می‌توان‌ به‌نقش‌ سازمان‌ ملل‌ متحد در دنیای‌ تقسیم‌شده‌، به‌ قلم‌ آدام‌ رابرتز و بندیکت‌ لینگربری‌،سازمان‌ ملل‌ متحد و امنیت‌ بین‌المللی‌ (مایکل‌ هوارد)، سازمان‌ ملل‌ متحد و منافع‌ ملی‌دولتها (آنتونی‌ پارسونز)، سازمان‌ ملل‌ متحد و توسعه‌ حقوق‌ بین‌المللی‌ (ناگندرا سینگ‌)و سرانجام‌ نقش‌ سازمان‌ ملل‌ متحد در حال‌ حاضر (ایوان‌ لورد) اشاره‌ کرد. در این‌ اثرحتی‌ نقش‌ فردی‌ مقاماتی‌ همچون‌ دبیرکل‌ سازمان‌ ملل‌ متحد (به‌ قلم‌ توماس‌ فرانک‌)مدنظر قرار گرفته‌اند.

ج‌) ابعاد مختلف‌ امنیت‌ ملی‌

«منظور من‌ از امنیت‌ ملی‌،معنی‌ محدود آن‌، یعنی‌ امنیت‌ نظامی‌ صرف‌ نیست‌. گرچه‌قدرت‌ نظامی‌ یکی‌ از ابعاد مهم‌ رقابت‌ تاریخی‌ امریکا و شوروی‌ است‌، در عوض‌ معتقدم‌که‌ امنیت‌ ملی‌ ملاحظات‌ بیشتری‌ را دربر می‌گیرد. ازجمله‌ زمامداری‌ سیاسی‌، قدرت‌اقتصادی‌، نوآوری‌ تکنولوژیک‌، حیات‌ ایدئولوژیکی‌ و غیره‌. تلاش‌ برای‌ نیل‌ به‌ امنیت‌ملی‌ بدون‌ عنایت‌ به‌ چنین‌ ملاحظاتی‌ چندان‌ مؤثر نخواهد بود و احتمالاً به‌ شکست‌می‌انجامد.»

آن‌ چه‌ برژینسکی‌ در بیان‌ فوق‌ اظهار داشته‌، حکایت‌ از تحولی‌ عمده‌ در نگرش‌محققان‌ به‌ امنیت‌ ملی‌ دارد و آن‌ تحول‌ امنیت‌ ملی‌ از مفهوم‌ تک‌ بعدی‌ به‌ مفهومی‌چندبعدی‌ 1 می‌باشد. محققان‌ حوزه‌ «امنیت‌ ملی‌» هم‌اکنون‌ براین‌ باورند که‌ تکیه‌ بر بعدنظامی‌ برای‌ درک‌ صحیح‌ و تحقق‌ کامل‌ امنیت‌ ملی‌ به‌ هیچ‌وجه‌ کافی‌ نیست‌ و ضروری‌است‌ تا ملاحظات‌ مربوطه‌ به‌ ابعاد غیرنظامی‌ ـ با توجه‌ به‌ شرایط‌ و مقتضیات‌ روز ـ درکانون‌ محاسبات‌ امنیتی‌ قرار گیرند.

نتیجه‌ آن‌ که‌ امنیت‌ ملی‌ مفهومی‌ است‌ متأثر ازمؤلفه‌های‌ مختلف‌ ذهنی‌ ـ مادی‌  و امروزه‌ به‌ سادگی‌ دوران‌ قبل‌ از جنگ‌ سردنمی‌توان‌ آن‌ را مورد تأمل‌ و بررسی‌ قرار داد.  نظر به‌ تنوع‌ و تعدد بسیار زیاد ابعادامنیت‌ ملی‌ درعصر حاضر ذیلاً به‌ عناوین‌ آثاری‌ که‌ در این‌ باره‌ تحریر شده‌اند اشاره‌می‌شود. لازم‌ به‌ ذکر است‌ که‌ به‌خاطر تفکیک‌ ابعاد، این‌ معرفی‌ تا حدامکان‌ به‌صورت‌مختصر صورت‌ می‌گیرد.

اول‌: بعد نظامی‌

            اگر چه‌ در سطور قبل‌ از اهمیت‌ ابعاد غیرنظامی‌ مفهوم‌ امنیت‌ ملی‌ سخن‌ به‌ میان‌ آمدولیکن‌ این‌ به‌ معنای‌ زوال‌ این‌ بعد نمی‌باشد، به‌گونه‌ای‌ که‌ هم‌اکنون‌ این‌ بعد یکی‌ از ابعادهمیشه‌ مطرح‌ در شناخت‌ امنیت‌ ملی‌ معرفی‌ می‌شود. تأییداتی‌ که‌ برای‌ این‌ بعد عرضه‌شده‌ بعضاً ناظر بر استدلالهای‌ پیشین‌ درخصوص‌ اهمیت‌ جنگ‌ و جایگاه‌ آن‌ در حیات‌بشر ، مؤیدات‌ روان شناختی‌ مبنی‌ بر ضرورت‌ وجود خشونت‌ به‌مثابه‌ یک‌ نیروی‌فطری‌ در انسان ، منافع‌ مترتب‌ بر وجود روحیه‌ تهاجم‌گرایی‌ چونان‌ یک‌ راهبردواقع‌گرایانه‌ در سطح‌ بین‌المللی ، درون‌ مایه‌ نظامی‌ مفهوم‌ صلح‌  و نقش‌ قدرت‌ درتحصیل‌ منافع‌ ملی‌ و تأمین‌ امنیت‌  می‌باشد که‌ در مجموع‌ منجر به‌ شکل‌گیری‌گروههای‌ طرفدار جنگ‌ (جنگ‌گرای‌) و حرکتهای‌ ضد جنگ‌گرایی شده‌ است‌.  برای‌ مثال‌، هانا آرنت در کتابش‌ تحت‌ عنوان‌ خشونت‌ با استناد به‌ اقوال‌ جمعی‌ ازمتفکران‌ از قبیل‌ سارتر، سورل‌ و می‌خواهد به‌ این‌ نتیجه‌ نهایی‌ برسد که‌ این‌ خشونت‌ وجنگ‌ است‌ که‌ در نهایت‌ امر به‌ امنیت‌ ملی‌ یک‌ واحد سیاسی‌ معنا می‌دهد. این‌ استنتاج‌متناسب‌ با حوادث‌ تاریخی‌ و درک‌ ما از سرشت‌ ستیزه‌جوی‌ انسان‌ نیز می‌باشد. در همین‌جهت‌ است‌ که‌ ابعاد جامعه‌شناختی‌ و روان شناختی‌ قضیه‌ مورد توجه‌ مؤلف‌ قرارمی‌گیرد.

ساخاروف‌ فیزیکدان‌ شهیر روسی‌ در پیشرفت‌، همزیستی‌ و آزادی‌ فکری  به‌ نقدبعد نظامی‌ همت‌ گمارده‌ و ایده‌ سنتی‌ مبنی‌ بر این‌ که‌ «جنگ‌ ادامه‌ سیاست‌ است‌ البته‌ باوسایل‌ و ابزاری‌ دیگر» را به‌ بوتة‌ نقد می‌کشد، چرا که‌ چنین‌ اقدامی‌ به‌ معنای‌ «خودکشی‌عمومی‌» است‌.

سورل‌ در تأملات‌ درباب‌ خشونت  به‌ ابعاد مختلف‌ و ظرایف‌ نظری‌ خشونت‌ درجوامع‌ انسانی‌ پرداخته‌ و از حیث‌ جمعی‌ و فردی‌ نمودهای‌ اولیه‌ و ثانویه‌ آن‌ را مورد تأمل‌قرار داده‌ است‌.

ژوونل‌ در قدرت  به‌ بررسی‌ تاریخ‌ بشری‌ پرداخته‌ و نهایت‌ امر جنگ‌ را فعالیتی‌که‌ به‌ دست‌ دولتها نمود پیدا کرده‌ است‌، به‌ شمار می‌آورد. فعالیتی‌ که‌ به‌زعم‌ وی‌ ناشی‌ ازماهیت‌ دولت‌ است‌.

جنگ‌: مطالعاتی‌ از دیدگاه‌ روان شناسی‌، جامعه‌شناسی‌ و انسان‌شناسی  عنوان‌ اثرجامعی‌ است‌ که‌ در آن‌ مؤلفان‌ به‌ بررسی‌ این‌ پدیده‌ مهم‌ از سه‌ زاویه‌ مختلف‌ پرداخته‌اند.قبول‌ استنتاجات‌ آنها می‌تواند در تأیید بعد نظامی‌ امنیت‌ ملی‌ مؤثر باشد. در همین‌ باب‌می‌توان‌ به‌ آثاری‌ از قبیل‌ تتبعی‌ در ستیزه‌شناسی‌ نوشته‌ گاستن‌ بوتول اشاره‌ کرد که‌ در آن‌مؤلف‌ با عنایت‌ به‌ عامل‌ روان‌شناختی‌ ستیزه‌جویی‌، عوامل‌ جغرافیایی‌، تاریخی‌، عوامل‌داخلی‌ (جمعیت‌، ساختارهای‌ اقتصادی‌ و فرهنگی‌ و اجتماعی‌) و عوامل‌ خارجی‌(روابط‌ منفعت‌طلبانه‌ ملل‌) در نهایت‌ مؤلف‌ را بدان‌ جا می‌رساند که‌ بعد نظامی‌ امنیت‌ملی‌ را به‌مثابه‌ حقیقتی‌ همیشه‌ جاوید که‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ امکان‌ زوال‌ آن‌ نمی‌رود،بشناسد.

سیاست‌ دفاعی‌ تطبیقی‌  کتابی‌ است‌ مشتمل‌ بر شش‌ بخش‌ که‌ در مجموع‌ جنبه‌نظامی‌ امنیت‌ ملی‌ را با عنایت‌ به‌ ساختار دوقطبی‌ جهان‌ در زمان‌ نگارش‌ کتاب‌ توضیح‌می‌دهد.

 گرینر در امنیت‌ ملی‌: در تئوری‌ و عمل‌ 1960-1945،  مقالاتی‌ را گردآوری‌ کرده‌که‌ با عنایت‌ به‌ فاصله‌زمانی‌ مورد بحث‌ بیشتر به‌ بعد نظامی‌ امنیت‌ ملی‌ توجه‌ دارند. کتاب‌حاوی‌ هفت‌ مقاله‌ و یک‌ مقدمه‌ مفصل‌ می‌باشد که‌ از جمله‌ عناوین‌ مهم‌ آن‌ می‌توان‌ به‌موارد ذیل‌ اشاره‌ کرد: سیاست‌ امنیت‌ ملی‌ امریکا در این‌ فاصله‌ زمانی‌، سیاست‌ خارجی‌امریکا در حوزه‌ اقتصاد و تأمین‌ امنیت‌ ملی‌، نقش‌ دانشمندان‌ در تأمین‌ امنیت‌ ملی‌ باکشف‌ انرژی‌ هسته‌ای‌، مسابقات‌ تسلیحاتی‌ و تأمین‌ امنیت‌ ملی‌، سیاستهای‌ داخلی‌ وامنیت‌ ملی‌.

در پایان‌ نیز گرینر به‌ نتیجه‌گیری‌ پرداخته‌ و طی‌ مقدمه‌ای‌ از محدودیتهای‌استراتژی‌ استفاده‌ از سلاحهای‌ هسته‌ای‌ سخن‌ گفته‌ است‌.

دوم‌: بعد اقتصادی‌

از جمله‌ ابعادی‌ که‌ امروزه‌ غالباً بدان‌ توجه‌ می‌شود و حتی‌ در محاسبات‌ مربوط‌ به‌بعد نظامی‌ می‌توان‌ اثر آن‌ را مشاهده‌ کرد، بعد اقتصادی‌ می‌باشد که‌ ناظر بر ملاحظات‌مادی‌ امنیت‌ ملی‌ است‌. بیان‌ نوع‌ رابطه‌ اقتصاد با امنیت‌ ملی‌ بحث‌ پیچیده‌ای‌ است‌ که‌ به‌طور قطع‌ نمی‌توان‌ در قالب‌ یک‌ ارتباط‌ مستقیم‌ ساده‌ آن‌ راتبیین‌ کرد.

قبلاً در مبحث‌ مربوط‌ به‌ مباحث‌ نظری‌ امنیت‌ ملی‌ از کتاب‌ مشهور بوزان‌ سخن‌گفتیم‌. بوزان‌ در همین‌ اثر تأملات‌ قابل‌ توجهی‌ درخصوص‌ بعد اقتصادی‌ امنیت‌ نیزدارد.او در این‌ قسمت‌ نخست‌ به‌ تعریف‌ امنیت‌ اقتصادی‌ پرداخته‌ و پس‌ از تشریح‌ سطوح‌فردی‌ وجمعی‌ آن‌ از ملاحظات‌ اقتصادی‌ موجود در امنیت‌ ملی‌ سخن‌ به‌ میان‌ می‌آورد.به‌زعم‌ وی‌ اگر دولت‌ را مرجع‌ اصلی‌ تأمین‌ امنیت‌ ملی‌ درنظر آوریم‌ آنگاه‌ بعد اقتصادی‌ باعنایت‌ به‌ این‌ که‌ تشکیل‌ دهنده‌ یکی‌ از مهمترین‌ نیازهای‌ بشر است‌، به‌مثابه‌ بعدی‌حساس‌ از امنیت‌ ملی‌ و وظیفه‌ای‌ خطیر برای‌ دولت‌ رخ‌ می‌نماید.

گودوین‌ در اقتصاد و امنیت‌ ملی  بر رابطه‌ دیرینه‌ اقتصاد و امنیت‌ ملی‌ توجه‌ کرده‌است‌. مؤلف‌ بر این‌ باور است‌ که‌ ریشه‌ این‌ پیوند را حتی‌ می‌توان‌ در عصر یونان‌ قدیم‌ نیزمشاهده‌ کرد. برای‌ مثال‌ توسیدید در تاریخ‌ جنگ‌ پلوپونزی به‌ تحلیل‌ حیات‌ اقتصادی‌طرفین‌ درگیر در جنگ‌ پرداخته‌ و نشان‌ داده‌ که‌ چگونه‌ مفهوم‌ امنیت‌ از تحولات‌ اقتصادی‌تأثیر پذیرفته‌ است‌. از منظر مؤلف‌ تاریخ‌ جهان‌ِ توین‌بی و آثار گزنفون را نیز می‌توان‌ برهمین‌ سیاق‌ تحلیل‌ کرد. درعصر حاضر نیز این‌ همیاری‌ را به‌ بهترین‌ وجهی‌ می‌توان‌ درقالب‌ تئوری‌ بازیها مشاهده‌ کرد. در ادامه‌ این‌ نوشتار مؤلف‌ با اشاره‌ به‌ پارادکس‌ موجوددر این‌ خصوص‌ اظهار می‌دارد که‌: علی‌رغم‌ اهمیت‌ بسیار زیاد این‌ ارتباط‌ مشاهده‌می‌شود که‌ اقتصاددانان‌ کمتر به‌ امنیت‌ ملی‌ توجه‌ کرده‌اند و از این‌رو صبغه‌ اقتصادی‌ این‌مفهوم‌ آشکارا کم‌ می‌باشد.

بررسی‌ عوامل‌ این‌ بی‌توجهی‌ کاری‌ است‌ که‌ مولف‌ در ادامه‌بدان‌ می‌پردازد. البته‌ طیف‌ مشخصی‌ از اقتصاددانان‌ بوده‌اند که‌ در این‌ وادی‌ گام‌ نهاده‌اند.اشاره‌ به‌ دیدگاههای‌ آنها و بحث‌ از ارتباط‌ ضروری‌ این‌ دو مقوله‌ موضوع‌ اصلی‌ مقالات‌این‌ کتاب‌ را تشکیل‌ می‌دهد. عناوین‌ این‌ مقالات‌ عبارتند از:

ـ برداشتهای‌ ماقبل‌ کلاسیک‌ از اقتصاد و امنیت‌                                         (ش‌. تود. سوری‌)

ـ امنیت‌ ملی‌ و اقتصاد سیاسی‌ کلاسیک‌                                               کرافورد گودوین‌

ـ اقتصاد دفاع‌ در اقتصاد سیاسی‌ بریتانیا                                                           جان‌ ویتاکر

ـ اقتصاددانان‌ بریتانیایی‌ و امریکایی‌ و تلاش‌ آنها برای‌ درک‌ ماهیت‌ جنگ‌            ویلیام‌ باربر

ـ دیدگاههای‌ تورستن‌ و بلن‌ درباره‌ جنگ‌، صلح‌ و امنیت‌ ملی‌                                   جیف‌ بیدل‌ و وارن‌ ساموئلز

ـ دیدگاههای‌ پارتو درباره‌ حل‌ منازعه‌ و امنیت‌ ملی‌                                     وینست‌ تاراسیو

ـ از اقتصاد رفاه‌ تا اقتصاد جنگ‌ (وبالعکس‌) در تفکر پیگو                              ویلیام‌ باربر

ـ اقتصاددانان‌ جامعه‌ ملل‌ و آرمان‌ تحول‌ صلح‌آمیز                                       نیل‌ دومارشی‌

ـ اقتصاد سیاسی‌ آدولف‌ هیتلر: قدرت‌، وفور و ایدئولوژی‌                              لورنس‌ بیرکن‌

ـ اقتصاد دفاعی‌ مارکسیستی‌ و مدل‌ شوروی‌ در 1927-1848                      کریستوفر مارک‌ دیویس‌

ـ هنگامی‌ که‌ بازیها به‌ شکل‌ مرگ‌آوری‌ جدی‌ می‌شوند                              فیلیپ‌ میروسکی‌،

ـ نفوذ نظامیان‌ بر تحول‌ نظریه‌ بازیها                                                      دونالد بارتلم‌

این‌ مجموعه‌ مقالات‌ برای‌ درک‌ بعداقتصادی‌ امنیت‌ ملی‌، یک‌ مرجع‌ مادر به‌ حساب‌می‌آید و مطالعه‌ آن‌ برای‌ کلیه‌ علاقه‌مندان‌ به‌ پژوهشهای‌ جدی‌ در حوزه‌ امنیت‌ ملی‌توصیه‌ می‌شود.

میشل‌ رنه‌ در امنیت‌ ملی‌: ابعاد اقتصادی‌ و محیطی  در حقیقت‌ به‌ طرح‌ مسأله‌قدیمی‌ نظام‌ دفاع‌ ملی‌ و مسأله‌ مهم‌ جنگ‌ و تأمین‌ مهمات‌ جنگی‌ مناسب‌ پرداخته‌ و درمجموع‌ سعی‌ کرده‌ آنها را از منظر اقتصادی‌ و محیطی‌ بررسی‌ کند. بعضی‌ از موضوعات‌مطرح‌ شده‌ در کتاب‌ عبارتند از: فشار اقتصادی‌ ناشی‌ از جنگ‌، تسلیحات‌ نظامی‌ وتوسعه‌نیافتگی‌، حرکت‌ از اتحادیه‌های‌ نظامی‌ به‌ سمت‌ اتحادیه‌های‌ محیطی‌.

لایتزل‌ در اقتصاد و امنیت‌ ملی  به‌ طرح‌ نوع‌ رابطه‌ این‌ دومقوله‌ با عنایت‌ به‌ موردپژوهشی‌ امریکا همت‌ گمارده‌ است‌. مطالعه‌ این‌ اثر می‌تواند برای‌ ایجاد یک‌ الگوی‌مطالعاتی‌ در مورد دیگر کشورها، کمک ساز باشد.

اقتصاد سیاسی‌ امنیت‌ ملی  اثر کپستین‌ به‌ بررسی‌ تأثیرات‌ بخش‌ نظامی‌ بر روی‌عملیات‌ اقتصادی‌، سیاستهای‌ صنعتی‌ و روابط‌ بین‌المللی‌ می‌پردازد.

مؤلف‌ اگر چه‌ دربیان‌ مباحث‌ خود نیم‌نگاهی‌ به‌ تحولات‌ امریکا دارد ولیکن‌ در مجموع‌ اثر از قابلیت‌تعمیم‌پذیری‌ قابل‌توجهی‌ برخوردار می‌باشد. بعضی‌ از مهمترین‌ عناوین‌ کتاب‌ عبارتنداز: هزینه‌ها و بودجه‌بندی‌، تجارت‌ اسلحه‌، بسیج‌ نیروها و جنگ‌ و چارلز ولف‌ در ابعاد اقتصادی‌ امنیت‌ ملی  به‌ بررسی‌ امنیت‌ ملی‌ در امریکاپرداخته‌ و از روی‌ ارتباط‌ وثیق‌ بین‌ اقتصاد و امنیت‌ ملی‌ پرده‌ برداشته‌ است‌. نظر نویسنده‌اینست‌ که‌ امنیت‌ اقتصادی‌ امریکا را می‌توان‌ از طریق‌ حمایت‌ از صنایع‌ استراتژیک‌،حفظ‌ یک‌ فضای‌ تجاری‌ ومالی‌ کارآمد بین‌المللی‌ و پیگیری‌ سیاستهای‌ نظامی‌ و دفاع‌ ملی‌تأمین‌ کرد.

ناریندار در اقتصاد و بحرانهای‌ اکولوژی  در حقیقت‌ بخشی‌ را پیش‌ کشیده‌ که‌ به‌بیان‌ ارتباط‌ دو بعد مهم‌ از ابعاد امنیت‌ ملی‌ اختصاص‌ دارد. او در این‌ اثر از امنیت‌اقتصادی‌ با عنایت‌ به‌ منابع‌ طبیعی‌ موجود در کشور سخن‌ رانده‌ و با طرح‌ مشکلاتی‌ ازقبیل‌ پدیده‌ گلخانه‌ای‌، تغییرات‌ جوی‌، ایجاد بیابان‌ و سوراخ‌ شدن‌ لایه‌ اوزون‌ و به‌ بارمالی‌ و خسارات‌ مادی‌ این‌ پدیده‌ها اشاره‌ کرده‌ است‌ و این‌ که‌ در مجموع‌ این‌ حوادث‌اکولوژیک‌ به‌ چه‌ میزانی‌ امنیت‌ اقتصادی‌ و حیاتی‌ انسان‌ را به‌ خطر می‌اندازد. معضل‌مهمی‌ که‌ مؤلف‌ در این‌ جا طرح‌ می‌کند اینست‌ که‌ تحصیل‌ امنیت‌ زیست‌ محیطی‌ منجر به‌ضایع‌ شدن‌ و در خطر افتادن‌ پاره‌ای‌ دیگر از امنیتهای‌ انسان‌ می‌شود و تصمیم‌گیری‌ دراین‌ خصوص‌ امری‌ است‌ بسیار خطیر.

سوم‌: بعد زیست‌ محیطی‌

محیط‌ زیست‌ امروزه‌ به‌ صورت‌ یکی‌ از ایدئولوژیهای‌ مطرح‌ درآمده‌ است‌ به‌گونه‌ای‌که‌ در بسیاری‌ از حوزه‌های‌ پژوهشی‌ اعم‌ از سیاسی‌، اقتصادی‌ و فرهنگی‌ ـ اجتماعی‌غالباً بدان‌ پرداخته‌ می‌شود. از اواخر دهه‌ 1960 و اوائل‌ 1970 که‌ مباحث‌ زیست‌محیطی‌به‌ صورت‌ یک‌ ایدئولوژی‌ منسجم‌ طرح‌ شدند تا به‌ امروز، گستره‌ و اهمیت‌ این‌ بحث‌ هرروز روبه‌افزایش‌ بوده‌ است‌ و هم‌اکنون‌ ما با حجم‌ قابل‌ توجهی‌ از تحقیقات‌ در این‌ حوزه‌مواجه‌ می‌باشیم‌ که‌ از آن‌ جمله‌ می‌توان‌ به‌ تأملات‌ زیست‌ محیطی‌ درباره‌ امنیت‌ ملی‌اشاره‌ کرد.  از جمله‌ مهمترین‌ آثاری‌ که‌ به‌ فارسی‌ در این‌ زمینه‌ ترجمه‌ شده‌اند می‌توان‌از کتاب‌ یان‌مکنزی‌ تحت‌عنوان‌ «مقدمه‌ای‌ بر ایدئولوژیهای‌ سیاسی‌» (تهران‌: م‌ قائد،مرکز، 1375) نام‌ برد که‌ در آن‌ جا مؤلف‌ ضمن‌ آن‌ که‌ تاریخچه‌ محیط‌ زیست‌ به‌ مثابه‌ یک ایدئولوژی‌ را بیان‌ کرده‌، با اشاره‌ به‌ آثاری‌ از قبیل‌ بهار خاموش‌ نوشته‌ گارسن (1962)و بمب‌ جمعیتی اثر ارلیش‌ زمینه‌ مناسب‌ بعد امنیتی‌ محیط‌ زیست‌ را فراهم‌ آورده‌ است‌.

"امنیت‌ ، مدرنیته‌ و اکولوژی‌"  مقاله‌ای‌ است‌ قابل‌توجه‌ به‌ قلم‌ «دادلی‌» که‌ در این‌زمینه‌ لازم‌ است‌ بدان‌ اشاره‌ شود. از آن‌ جا که‌ این‌ بعد کمتر مورد توجه‌ بوده‌ در این‌ جا به‌بیان‌ محتوای‌ کلی‌ همین‌ مقاله‌ بسنده‌ می‌کنیم‌. وی‌ مدعی‌ است‌ که‌، اگر امنیت‌ ملی‌ را به‌معنای‌ صیانت‌ از وضعیت‌ موجود تلقی‌ کنیم‌ این‌ تعریف‌ با ملاحظات‌ زیست‌ محیطی‌نمی‌خواند چرا که‌ وضعیت‌ فعلی‌ و حاکم‌ ضد محیط‌ زیست‌ است‌.  در ادامه‌ مؤلف‌ به‌بیان‌ روابط‌ موجود بین‌ محیط‌ زیست‌ و ابعاد دیگری‌ همچون‌ سیاست‌ و اقتصاد می‌پردازدکه‌ در مجموع‌ راهگشا می‌نماید. تلاش‌ مؤلف‌ در بازتعریف‌ مفهوم‌ امنیت‌ با عنایت‌ به‌ابعاد اکولوژیکی‌ ستودنی‌ است‌ به‌گونه‌ای‌ که‌ مطالعه‌ آن‌ برای‌ طراحی‌ یک‌ تعریف‌ جامع‌از امنیت‌ ضروری‌ می‌نماید. سابق‌ براین‌ از کتاب‌ «میشل‌ رنه‌» تحت‌عنوان‌ «امنیت‌ ملی‌:جنبه‌های‌ اقتصادی‌ و محیطی‌» نیز سخن‌ به‌ میان‌ آمد که‌ در حوزه‌ ملاحظات‌ زیست‌محیطی‌ امنیت‌ ملی‌ و مطالعه‌ آن‌ نیز توصیه‌ می‌شود.

چهارم‌: بعد فکری‌

از جمله‌ ابعادی‌ که‌ خیلی‌ کم‌ به‌ آن‌ پرداخته‌ شده‌ است‌، نقش‌ نیروهای‌ فکری‌ در تغییرالگوهای‌ امنیتی‌ و یا تحصیل‌ این‌ مقوله‌ مهم‌ می‌باشد. نظر به‌ محدود بودن‌ آثار تحریرشده‌ در این‌ زمینه‌، ذیلاً به‌ یکی‌ از آثار مهمی‌ که‌ در این‌ خصوص‌ تحریر شده‌ به‌صورت‌مفصل‌تر اشاره‌ می‌شود.

فارسون‌ به‌ همراه‌ دیگر همکارانش‌ در امنیت‌ و نیروهای‌ فکری‌ در جهان‌ متغیر  موفق‌ به‌ جمع‌آوری‌ مجموعه‌ای‌ از مقالات‌ شده‌اند که‌ در مجموع‌ مبین‌ این‌ مسأله‌ مهم‌می‌باشد که‌ نیروهای‌ فکری‌ در شکل‌گیری‌ و یا تغییر مفهوم‌ و چارچوب‌ امنیتی‌ در یک‌واحد سیاسی‌ به‌ چه‌ میزان‌ مؤثرند. مقالات‌ مندرج‌ در این‌ کتاب‌ تصویری‌ از امنیت‌ ملی‌در دهه‌ 90 عرضه‌ می‌دارند که‌ مبتنی‌ بر نقش‌ فعال‌ نیروهای‌ فکری‌ می‌باشد، بعنوان‌ مثال

‌کریستوفر اندرو در مقاله‌ای‌ مستقل‌ با اشاره‌ به‌ برداشت‌ انگلیسی‌ از امنیت‌ نشان‌ می‌دهدکه‌ این‌ برداشت‌ به‌ چه‌ میزان‌ متأثر از برگزیدگان‌ فکری‌ انگلیس‌ می‌باشد. جان‌ دزیک همین‌ موضوع‌ را در یک‌ مورد تحقیقاتی‌ دیگر یعنی‌ اتحاد جماهیر شوروی‌ پیشین‌پژوهیده‌ است‌، در نهایت‌ جانسُن به‌ برداشت‌ امریکایی‌ از امنیت‌ و نقش‌ نیروهای‌ فکری‌اشاره‌ کرده‌ است‌. در مجموع‌ این‌ سه‌ مقاله‌ خط‌ و مشی‌ واحدی‌ را دنبال‌ می‌کند و نشان‌می‌دهد که‌ به‌ چه‌ میزان‌ برداشت‌ رایج‌ از امنیت‌ ملی‌ وامدار نیروهای‌ فکری‌ می‌باشد.بخش‌ دوم‌ کتاب‌ به‌ طور مفصل‌ به‌ مورد کانادا اختصاص‌ یافته‌ و از این‌ حیث‌ به‌ غنای‌علمی‌ اثر به‌ میزان‌ زیادی‌ افزوده‌ است‌. چهار مقاله‌ این‌ بخش‌ از مقوله‌ امنیت‌ ملی‌کانادایی‌ سخن‌ رانده‌ و در مجموع‌ مدعای‌ اولیه‌ ویراستاران‌ را تأیید می‌کند. بخش‌ سوم‌کتاب‌، به‌ بیان‌ مسائل‌ عمده‌ در حوزه‌ امنیت‌ ملی‌ را می‌پردازد. موضوعات‌ مطروحه‌ دراین‌ بخش‌ به‌زعم‌ مؤلفان‌ آینده‌ امنیت‌ ملی‌ واحدهای‌ سیاسی‌ در دهه‌ 90 را رقم‌ می‌زند. گری‌ فیث 4 به‌ ظهور سرنوشت‌ساز گورباچف‌ و تأثیر امنیتی‌ آن‌ در سطح‌ جهان‌ (به‌ ویژه‌در کانادا) پرداخته‌ است‌ و دو مقاله‌ بعدی‌ نیز به‌ بررسی‌ سیاستهای‌ مؤثر امنیتی‌ و مفصل‌تروریسم‌ (با توجه‌ به‌ کانادا) اختصاص‌ دارد. در مجموع‌ اگر چه‌ این‌ کتاب‌ دربرگیرنده‌ یک‌مطالعه‌ موردی‌ نسبتاً جامع‌ می‌باشد ولیکن‌ نظر به‌ تازه‌ و مهم‌ بودن‌ منظر نویسندگان‌می‌تواند آغازگر راهی‌ نو در مطالعات‌ امنیتی‌ برای‌ دیگر کشورها باشد. راهی‌ که‌ در آن‌ابعاد نظامی‌ ـ اقتصادی‌ و امنیت‌ ملی‌ مستقلاً موردنظر نمی‌باشد بلکه‌ بنیان‌ مقوله‌ امنیت‌ملی‌ بر امواج‌ فکری‌ و حاملان‌ اندیشه‌ها استوار است‌.

د) امنیت‌ ملی‌: پژوهش‌های‌ موردی‌

این‌ بخش‌ از مقاله‌ به‌ معرفی‌ کتابهایی‌ اختصاص‌ دارد که‌ به‌ صورت‌ موردی‌ به‌ بررسی‌مسائل‌ امنیتی‌ کشورها و یا مناطق‌ مختلف‌ جهان‌ همت‌ گمارده‌اند. غرض‌ از این‌ امر دوچیز می‌باشد: نخست‌ آن‌ که‌ کاربرد عینی‌ نظریاتی‌ که‌ سابق‌ بر این‌ ذکرش‌ رفت‌ را به‌نحوی‌ دریابیم‌ و دیگر آن‌ که‌، با مطالعه‌ این‌ آثار زمینه‌ مناسب‌ عرضة‌ الگوهایی‌ جهت‌مطالعه‌ مباحث‌ امنیتی‌ در کشورهای‌ دیگر ـ از جمله‌ ایران‌ ـ فراهم‌ آید. براین‌ اساس‌می‌توان‌ بر آثار ذیل‌ توجه‌ کرد:

اول‌: جهان‌ سوم‌

کارولین‌ توماس‌ در، درجستجوی‌ امنیت‌: جهان‌ سوم‌ در روابط‌ بین‌الملل  مباحث‌ذیل‌ را درخصوص‌ این‌ منطقه‌ طرح‌ کرده‌ است‌: ملت‌سازی‌ و جستجوی‌ امنیت‌ (افریقا وتانزانیا)، جستجوی‌ امنیت‌ پولی‌، جستجوی‌ یک‌ نظام‌ تجاری‌ امن‌، جستجوی‌ امنیت‌غذایی‌ و بهداشت‌، تسلیحات‌ هسته‌ای‌ و جستجوی‌ امنیت‌ و در نهایت‌ وضعیت‌امنیت‌ملی‌درجاماییکابه‌مثابه‌ موردپژوهشی‌طرح‌وبررسی‌شده‌است‌.

امنیت‌ در خاورمیانه‌ مجموعه‌ مقالاتی‌ است‌ از آن‌ چه‌ در سمینار «امنیت‌ در خاورمیانه‌و خلیج‌ [فارس]» بین‌ سالهای‌ 3-1981 عرضة‌ شده‌ است‌. نویسندگان‌ مقالات‌ به‌ سه‌موضوع‌ عمده‌ توجه‌ کرده‌اند: تحول‌ و ثبات‌ در خاورمیانه‌ و خلیج‌ فارس‌، مسأله‌ فلسطین‌و سرانجام‌ نفت‌. بخش‌ اول‌ مقالات‌ به‌ مطالعات‌ موردی‌ اختصاص‌ یافته‌ و از تحولات‌امنیتی‌ در سوریه‌، لبنان‌، اسرائیل‌ [ اشغالگر]، مصر، عربستان‌ سعودی‌، عراق‌ و ایران‌ به‌تفکیک‌ بحث‌ شده‌ است‌. بخش‌ دوم‌ به‌ مسأله‌ فلسطین‌ پرداخته‌ و سه‌ مقاله‌ را شامل‌می‌شود. آخرین‌ بخش‌ به‌ مسأله‌ نفت‌ و تلاشهای‌ به‌ عمل‌آمده‌ به‌ وسیله‌ ابرقدرتها اختصاص‌ یافته‌ که‌ در مجموع‌ پنج‌ مقاله‌ را دربرمی‌گیرد. برای‌ محققان‌ علاقه‌مند به‌ مسائل‌امنیتی‌ خاورمیانه‌ مطالعه‌ این‌ اثر توصیه‌ می‌شود.

کتاب‌ «جنوب‌ آسیا به‌ هزاره‌ نزدیک‌ می‌شود: بررسی‌ مجدد امنیت‌ ملی‌» به‌ قلم‌ماروین‌جی‌واین‌بام‌ همان‌گونه‌ که‌ از عنوان‌ آن‌ برمی‌آید به‌ بررسی‌ دیدگاه‌ امنیتی‌ حاکم‌ درجنوب‌ آسیا می‌پردازد. مهمترین‌ موضوعات‌ این‌ اثر عبارتند از: نظامهای‌ دفاعی‌ درجنوب‌ آسیا ـ امنیت‌ منطقه‌ای‌ جنوب‌ آسیا، نظامهای‌ دفاعی‌ هند، پاکستان‌ و سری‌لانکا،جامو و کشمیر و سیاست‌ دولت‌ هند، سلاحهای‌ اتمی‌ در جنوب‌ آسیا، مواد مخدر و جرم‌در جنوب‌ آسیا. کتاب‌ به‌ صورت‌ مجموعه‌ مقالات‌ بوده‌، از حیث‌ محتوای‌ علمی‌ برای‌پژوهشگران‌ قابل‌توجه‌ می‌نماید.

کتاب‌ «امنیت‌ ملی‌: چشم‌انداز، سیاستگزاری‌ و برنامه‌ریزی‌»  به‌ بررسی‌ ابعادداخلی‌ و خارجی‌ امنیت‌ ملی‌ در هند و کشورهای‌ همجوار آن‌ می‌پردازد. بررسی‌موضوعاتی‌ از قبیل‌ سلاحهای‌ اتمی‌، شورشها، تصمیم‌گیری‌ در سطح‌ سیاسی‌، وسائل ‌ارتباط‌ جمعی‌ و نقش‌ نیروهای‌ نظامی‌ در این‌ کشور ـ و پاکستان‌ ـ موردتوجه‌ مؤلف‌ قرارگرفته‌اند.

جاب‌ در معضل‌ ناامنی‌  در حقیقت‌ به‌ بررسی‌ موضوع‌ امنیت‌ ملی‌ در جهان‌ سوم‌پرداخته‌ و مقالاتی‌ که‌ در این‌ کتاب‌ گردآوری‌ شده‌ تماماً این‌ مسأله‌ را مدنظر دارند. کتاب‌حاوی‌ ده‌ مقاله‌ علمی‌ است‌، از آن‌ جمله‌ «معضل‌ ناامنی‌ در دول‌ جهان‌ سومی‌» (به‌ قلم‌جاب‌)، جنگ‌ و تئوری‌ بین‌المللی‌ در جهان‌ سوم‌ (به‌ قلم‌ هُلستی‌)، دولت‌سازی‌ و تأمین‌امنیت‌ در جهان‌ سوم‌ (محمد ایوب‌)، معضل‌ ناامنی‌ در آفریقا (جاکسون‌)، فرآیند پیوسته‌نظامی‌گیری‌ و ریشه‌های‌ آن‌ (به‌ قلم‌ بارنت‌ و ونت‌)، مسائل‌ نظامی‌: ایجاد ارتش‌ و واردکردن‌ تسلیحات‌ نظامی‌ در جهان‌ سوم‌ برای‌ نیل‌ به‌ امنیت‌ (به‌ قلم‌ کراس‌)، منطقه‌گرایی‌ وتأمین‌ امنیت‌ در جهان‌ سوم‌ (آچارا)، پیشینه‌ساختاری‌ و تاریخی‌ تأمین‌ امنیت‌ منطقه‌ای‌ درجهان‌ سوم‌ (بوزان‌)، نقش‌ تازه‌ قدرتهای‌ متوسط‌ در حل‌ منازعات‌ منطقه‌ای‌ (همپسون‌) وابرقدرتها و نقش‌ آنها در تأمین‌ امنیت‌ ملی‌ در جهان‌ سوم‌ (به‌ قلم‌ نیل‌ مک‌ فارلین‌).

مؤلفان‌ مقالات‌ مندرج‌ در وجوه‌ متعدد امنیت‌ ملی‌ در جهان‌ عرب  همچنان‌ که‌ ازعنوان‌ آن‌ برمی‌آید به‌ بررسی‌ موضوع‌ امنیت‌ ملی‌ در کشورهای‌ عربی‌ پرداخته‌اند. این‌ اثراز آن‌ حیث‌ که‌ نشان‌ می‌دهد چگونه‌ مفاهیم‌ را می‌توان‌ بومی‌ کرد قابل‌توجه‌ پژوهشگران‌می‌باشد و می‌تواند کمک‌ علمی‌ مؤثری‌ به‌ حساب‌ آید. ویراستاران‌ اثر در اولین‌ مقاله‌ به‌تحلیل‌ مفهوم‌ امنیت‌ ملی‌ در جهان‌ عرب‌ پرداخته‌اند و برداشتی‌ عربی‌ از این‌ مفهوم‌ رامدنظر قرار داده‌اند. در ادامه‌ مؤلفه‌های‌ امنیت‌ در جهان‌ قدیم‌ و جدید به‌ صورت‌ تطبیقی‌در قالب‌ سه‌ مقاله‌ مورد بررسی‌ قرار گرفته‌ و از موضوعاتی‌ از قبیل‌ امنیت‌ ملی‌ در جهان‌سوم‌، معضل‌ امنیت‌ ملی‌ در خاورمیانه‌ و معضل‌ امنیت‌ و توسعه‌ در کشورهای‌ عربی‌سخن‌ به‌ میان‌ آمده‌ است‌. بخش‌ دوم‌ کتاب‌ نیز مشتمل‌ بر پنج‌ مقاله‌ بوده‌ و به‌ موضوع‌ مهم‌توسعه‌ به‌ مثابه‌ مؤلفه‌ عمده‌ امنیت‌ در عصر حاضر اختصاص‌ دارد. بررسی‌ وجوه‌فراموش‌ شده‌ معضل‌ امنیت‌ ملی‌، امنیت‌ غذایی‌، همگرایی‌ ملی‌ و امنیت‌ ملی‌، منابع‌طبیعی‌ و امنیت‌ ملی‌ مهمترین‌ موضوعات‌ این‌ بخش‌ را تشکیل‌ می‌دهند. آخرین‌ بخش‌کتاب‌ که‌ حاوی‌ چهار مقاله‌ است‌ و به‌ بررسی‌ موضوع‌ بخش‌ دوم‌ از زاویه‌ای‌ جدیداختصاص‌ دارد. در این‌ فصل‌ نیز توسعه‌ همچون‌ عاملی‌ مهم‌ در تأمین‌ امنیت‌ مدنظر بوده‌و از بعد دولت‌سازی‌ به‌ آن‌ نگریسته‌ شده‌ است‌. «صنایع‌ نظامی‌» و ارتباط‌ آن‌ با امنیت‌ملی‌ کشورهای‌ عربی‌ محور اصلی‌ مقالات‌ این‌ بخش‌ می‌باشد.

انتقال‌ امنیت‌ در منطقه‌ آسیا ـ پاسفیک  عنوان‌ کتابی‌ است‌ که‌ در آن‌ امنیت‌منطقه‌ آسیا ـ پاسفیک‌ از وجوه‌ مختلف‌ بررسی‌ گردیده‌ است‌. نویسندگان‌ مقالات‌ این‌مجموعه‌ هریک‌ از کارشناسان‌ حوزه‌ خود بوده‌اند و در مجموع‌ مقالات‌ می‌تواندروشنگر ابعاد مفهوم‌ امنیت‌ ملی‌ در این‌ منطقه‌ باشد. بارکو و سباستین‌ در مقاله‌ نخست‌مروری‌ بر مطالعات‌ استراتژیک‌ به‌ عمل‌ آمده‌ درخصوص‌ امنیت‌ ملی‌ در منطقه‌ آسیا ـ پاسفیک‌ داشته‌اند و از مهمترین‌ مشکلات‌ موجود در این‌ منطقه‌ سخن‌ گفته‌اند. هریس وجوه‌ اقتصادی‌ امنیت‌ ملی‌ و چان مقوله‌ تحولات‌ حاصله‌ در سطح‌ رژیمهای‌ منطقه‌ای‌ وارتباط‌ آن‌ با امنیت‌ ملی‌ را از نظر گذرانده‌اند. اسکلاپینو به‌ نقش‌ امریکا در تأمین‌ امنیت‌در آسیا پرداخته‌ است‌ و در ادامه‌ دو مقاله‌ به‌ صورت‌ موردی‌ به‌ نظامی‌گری‌ در ژاپن‌ وملاحظات‌ امنیتی‌ چین‌ اختصاص‌ یافته‌ است‌. مک و حمزه ابعاد خارجی‌ امنیت‌ در آسیارا بررسی‌ کرده‌اند و در نهایت‌ مسأله‌ تأسیس‌ یک‌ نیروی‌ نظامی‌ در سطح‌ منطقه‌، ایجادکمیته‌ تأمین‌ امنیت‌ ملی‌ در جنوب‌ آسیا و طرح‌ همکاری‌ منطقه‌ای‌ جهت‌ تحصیل‌ امنیت‌ملی‌ کشورهای‌ منطقه‌ در سه‌ مقاله‌ به‌ تفصیل‌ بررسی‌ شده‌ است‌. دو مقاله‌ آخر به‌ نوعی‌جمع‌بندی‌ مطالب‌ پیشین‌ است‌ و این‌ که‌ بهترین‌ چارچوب‌ جهت‌ حصول‌ به‌ امنیت‌ درسطح‌ منطقه‌ چه‌ چیزی‌ می‌باشد.

دوم‌: امنیت‌ ملی‌ در ایران‌

در این‌ جا مناسب‌ است‌ نگاهی‌ داشته‌ باشیم‌ به‌ برخی‌ از آثار که‌ در باب‌ با وضعیت‌امنیت‌ ملی‌ در ایران‌ تحریر شده‌اند. سابق‌ براین‌ از کتاب‌ «جهان‌ سوم‌ در جستجوی‌ امنیت‌ملی‌» سخن‌ گفتیم‌، در این‌ جا فقط‌ به‌ این‌ مطلب‌ اشاره‌ای‌ اجمالی‌ خواهیم‌ داشت‌ که‌ درفصل‌ نهم‌ آن‌ کتاب‌ که‌ به‌ قلم‌ مارک‌ جی‌ کاسیوروسکی‌ است‌ به‌ همین‌ موضوع‌ پرداخته‌شده‌ است‌. مؤلف‌ در این‌ مقاله‌ به‌ «مشروعیت‌ رژیم‌ و امنیت‌ ملی‌» در ایران‌ دوره‌ پهلوی می‌پردازد و به‌طور کلی‌ معتقد است‌ که‌ امنیت‌ ملی‌ ایران‌ به‌واسطه‌ نبود مشروعیت‌مردمی‌ در زمان‌ پهلوی‌ تهدید می‌شده‌ است‌.

احمد هاشم‌ در بحران‌ دولت‌ ایران  که‌ با عنوان‌ فرعی‌ سیاستهای‌ داخلی‌ امنیتی‌ درایران‌ پس‌ از [امام] خمینی‌ منتشر شده‌، به‌ بررسی‌ بستر داخلی‌ امنیت‌ ملی‌ در ایران‌ و ابعادمنطقه‌ای‌ و بین‌المللی‌ آن‌ همت‌ گمارده‌ است‌ و در انتهاء سیاستهای‌ دفاعی‌ ایران‌ را از نظرگذرانیده‌ است‌. مؤلف‌ با این‌ ادعای‌ دولتمردان‌ امریکا که‌ ایران‌ را یک‌ تهدید جدی‌ برای‌منطقه‌ تلقی‌ می‌نمایند مخالفت‌ کرده‌، با استناد به‌ پاره‌ای‌ از عواملی‌ که‌ امنیت‌ ملی‌ ایران‌ رادر معرض‌ خطر قرار می‌دهد، مدعی‌ می‌شود که‌ این‌ دولت‌، دولتی‌ ضعیف‌ است‌ واساساً نمی‌تواند تهدیدی‌ جدی‌ به‌ شمار آید. احمد هاشم‌ در تحلیل‌ خود اگرچه‌ دچارخطاء و اشتباه‌ شده‌ و در درک‌ توانمندی‌های‌ ایران‌ به‌ خطا رفته‌ است‌ ولی‌ در مجموع‌چارچوب‌ تحلیلی‌ مناسبی‌ را برای‌ بررسیهای‌ انتقادی‌ آتی‌ فراهم‌ می‌آورد.

کالابرس‌ در افقهای‌ انقلابی  به‌ بررسی‌ سیاست‌ خارجی‌ منطقه‌ای‌ ایران‌ دردوران‌ پس‌ از حضرت‌ امام‌(ره‌) پرداخته‌ و در این‌ باره‌ با آوردن‌ شش‌ فصل‌ سعی‌ می‌کند تااز ارتباط‌ بین‌ امنیت‌ ملی‌ و سیاست‌ خارجی‌ در ایران‌ پرده‌ بردارد. در این‌ کتاب‌ وضعیت‌ایران‌ در چارچوب‌ نظام‌ بین‌المللی‌ تک‌قطبی‌ مورد بررسی‌ قرار گرفته‌ و فصول‌ ذیل‌ به‌ترتیب‌ طرح‌ شده‌اند:

1 ـ امنیت‌ ملی‌ و سیاست‌ خارجی‌

2 ـ مابین‌ ترس‌ و جاه‌طلبی‌ (بررسی‌ سیاستهای‌ دفاعی‌ ایران‌)

3 ـ ایران‌ و دول‌ غربی‌ خلیج‌ فارس‌

4 ـ آسیای‌ مرکزی‌ و ماوراء قفقاز

5 ـ دستیابی‌ به‌ شرق‌

6 ـ انقلاب‌ و همبستگی‌

شهرام‌ چوبین‌ در سیاست‌ امنیت‌ ایران‌: تواناییها، گرایشها و تأثیرات  در پی‌ بیان‌این‌ مطلب‌ است‌ که‌ بین‌ ایدئولوژی‌ و منافع‌ ملی‌ در ایران‌ نوعی‌ فاصله‌ وجود دارد. ازاین‌رو با تأمل‌ درخصوص‌ سیاستهای‌ امنیتی‌ ایران‌ مشاهده‌ می‌شود که‌، سیاستهای‌ مزبورتنوع‌ زیادی‌ دارند. عناوین‌ اصلی‌ کتاب‌ عبارتند از: چشم‌انداز امنیتی‌ ایران‌، درسهای‌ایران‌ از تجارب‌ اخیرش‌، برنامه‌ها و سیاستهای‌ تسلیحاتی‌ ایران‌، تأثیر ایران‌ بر امنیت‌منطقه‌ و بین‌الملل‌ و سرانجام‌ تصمیم‌گیری‌ در حوزه‌ امنیت‌ ملی‌ در ایران‌.

گذشته‌ از منابعی‌ که‌ ذکرش‌ رفت‌ می‌توان‌ به‌ مطالعاتی‌ که‌ به‌ صورت‌ موردی‌ درباره‌اقوام‌ مختلف‌ در ایران‌ و تأثیر ناشی‌ از حرکتهای‌ قومی‌ بر امنیت‌ ملی‌، صورت‌ پذیرفته‌ نیزاشاره‌ داشت‌.

سوم‌: امنیت‌ ملی‌ در قاره‌ امریکا

در سیاستگذاری‌ و امنیت‌ ملی‌ امریکا،  سرکیسان‌ و همکاران‌ وی‌ به‌ مطالعه‌امنیت‌ ملی‌ در امریکا و روند استقرار امنیت‌ ملی‌ در آن‌ جا پرداخته‌ و در نهایت‌ پس‌ ازپیمودن‌ یک‌ مسیر تاریخی‌ مفصل‌ به‌ اوضاع‌ جدید جهانی‌ و تصویر جدید امنیت‌ ملی‌ درامریکا اشاره‌ کرده‌ است‌. بحران‌ خلیج‌ خوکها، بحران‌ موشکی‌ کوبا، ویتنام‌، مسائل‌خاورمیانه‌، بحران‌ افغانستان‌، استراتژی‌ تسلیحاتی‌ امریکا و همگی‌ از مصادیق‌ متعددی‌است‌ که‌ در این‌ کتاب‌ به‌ تفصیل‌ مورد بررسی‌ شده‌ است‌. شیوه‌ طرح‌ مسائل‌ در این‌ کتاب‌بسیار جالب‌ است‌ و می‌تواند الگوی‌ کارهای‌ پژوهشی‌ قرار گیرد.

پُل‌ براکین‌، برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ برای‌ امنیت‌ ملی  را برای‌ کمیته‌ مشورتی‌نظامی‌ امریکا و راهنمایی‌ مقامات‌ نظامی‌ در امر سیاستگزاری‌ تحریر کرده‌ است‌.برنامه‌ریزی‌ نظامی‌، برنامه‌ریزی‌ اقتصادی‌ و تنظیم‌ نظام‌ دفاعی‌ مهمترین‌ موضوعات‌کتاب‌ را شکل‌ می‌دهند.

برنامه‌ریزی‌ امنیت‌ ملی‌ در عصری‌ از ناامنی  به‌ قلم‌ پل‌ دیویس‌ بیان‌ مفصّل‌ مطالبی‌است‌ که‌ قبلاً در مقاله‌ای‌ مؤلف‌ آن‌ را بیان‌ داشته‌ است‌.

زاگروسکی‌ کتاب‌ دموکراسی‌ و امنیت‌ ملی  را با عنوان‌ فرعی‌ روابط‌ کشوری‌ ـلشکری‌ در امریکای‌ لاتین‌، به‌ بررسی‌ تحولات‌ امنیت‌ ملی‌ در امریکای‌ لاتین‌ اختصاص‌داده‌ است‌. کتاب‌ به‌ بحث‌ در مورد مسأله‌ استقرار دموکراسی‌ به‌ جای‌ دیکتاتوری‌ درامریکای‌ لاتین‌ پرداخته‌ و ضمن‌ بررسی‌ موضوع‌ نیروهای‌ مسلح‌ در آرژانتین‌، پرو، شیلی‌،برزیل‌ و اروگوئه‌، از وضعیت‌ امنیت‌ ملی‌ در این‌ منطقه‌ سخن‌ گفته‌ است‌. عناوین‌ مهم‌کتاب‌ عبارتند از: روابط‌ کشوری‌ و لشگری‌ در امریکای‌ لاتین‌، سیاست‌ و حکومت‌ درامریکای‌ لاتین‌، نیروهای‌ مسلح‌ در امریکای‌ لاتین‌ و سرانجام‌ وضعیت‌ امنیت‌ ملی‌ باتوجه‌ به‌ عامل‌ دموکراسی‌ در امریکای‌ لاتین‌.

ریچارد اسموک‌ در امنیت‌ ملی‌ و معضل‌ انرژی‌ هسته‌ای  به‌ بررسی‌ تجارب‌ ایالات‌متحده‌ امریکا در فردای‌ جنگ‌ سرد پرداخته‌ است‌. برای‌ این‌ منظور مؤلف‌ در ضمن‌شانزده‌ فصل‌ کتابش‌ نخست‌ به‌ بررسی‌ بستر تاریخی‌ این‌ موضوع‌ پرداخته‌ و از چگونگی‌شکل‌گیری‌ فن‌آوری‌ هسته‌ای‌ سخن‌ گفته‌ است‌. در فصل‌ سوم‌ از کتاب‌ با طرح‌ شعارامنیت‌ دسته‌جمعی‌ از ورود امریکا به‌ عرصه‌ معاملات‌ امنیتی‌ جهان‌ بحث‌ شده‌ و در فصل‌چهارم‌ کاستیهای‌ طرحهای‌ امنیتی‌ امریکا و حاکمیت‌ سیاست‌ نگاه‌ به‌ درون‌ بررسی‌شده‌اند. متعاقب‌ آن‌ در طی‌ پنج‌ فصل‌ بعدی‌ از تقویت‌ و طرح‌ جهانی‌ نیروی‌ هسته‌ای‌امریکا سخن‌ به‌ میان‌ آمده‌ و نقش‌ امنیتی‌ آنها به‌ بحث‌ گذارده‌ شده‌ است‌. در ادامه‌ ورودشوروی‌ [پیشین] به‌ این‌ میدان و شروع‌ مسابقات‌ تسلیحاتی‌ و پدیده‌هایی‌ همچون‌ جنگ‌ستارگان‌، جنگ‌ سرد و آثار کلی‌ مسابقات‌ هسته‌ای‌ در تأمین‌ امنیت‌ ملی‌ سخن‌ رفته‌ است‌.

آموس‌ و همکاران‌ او در کتاب‌ امنیت‌ ملی‌ امریکا  مدل‌ خوبی‌ را برای‌ تحلیل‌موضوع‌ امنیت‌ ملی‌ به‌ دست‌ داده‌اند که‌ قابلیت‌ استفاده‌ در موارد دیگر را نیز دارد. درفصل‌ نخست‌ از چیستی‌ امنیت‌ ملی‌ سخن‌ رفته‌ است‌ و مطابق‌ با شرایط‌ امریکا این‌ مفهوم‌تحدید شده‌ است‌.

فصل‌ بعدی‌ بازیگران‌ مؤثر در این‌ فرآیند معرفی‌ شده‌اند و در فصل‌ سوم‌ ضمن‌ بیان‌مهمترین‌ مسائل‌ امنیت‌ ملی‌ به‌ استراتژیهای‌ مناسب‌ نیز طرح‌ شده‌اند. در ادامه‌ مسائل‌منطقه‌ای‌ و جهانی‌ که‌ در مورد با امنیت‌ ملی‌ امریکا بود مطرح‌ شده‌اند و در نهایت‌ برای‌دهه‌ نود پیشنهادهایی‌ داده‌ شده‌ که‌ براساس‌ آن‌ استراتژی‌ امنیتی‌ امریکا شکل‌ و قوام‌یابد

تبلیغات