مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
۴۳۱.
۴۳۲.
۴۳۳.
۴۳۴.
۴۳۵.
۴۳۶.
۴۳۷.
۴۳۸.
۴۳۹.
۴۴۰.
توسعه روستایی
حوزههای تخصصی:
غربالگری استراتژیک محیط زیست از توانمندترین روش ها و ابزارها برای ارزیابی اثرات زیست محیطی اقدامات استراتژیک به شمار می رود. هدف تحقیق، کاربرد روش مذکور به منظور غربالگری زیست محیطی اثرات و پیامدهای اقدامات استراتژیک در حوزه توسعه روستایی با تأکید بر«سند راهبردی توسعه اقتصادی شهرستان های استان خوزستان» است. تحقیق حاضر، از نظر هدف کاربردی و مبتنی بر شیوه توصیفی پیمایشی است. غربالگری استراتژیک محیط زیست با استفاده از ابزار چک لیست و ماتریس و در چارچوب فن دلفی و نظرسنجی از 26 نفر از خبرگان و کارشناسان مسئول در حوزه های مختلف برنامه ریزی در ارتباط با 33 مؤلفه محیط زیست انجام شده است. نتایج نشان داد که براساس اجماع گروه خبرگان و مقادیر قطعی اهمیت زیست محیطی برآورد شده، اثرات اقدام استراتژیک مورد نظر در ارتباط با بسیاری از مؤلفه های کلیدی محیط زیست از جمله درجه ریسک بر سلامت محیط زیست، جمعیت، رفاه و معیشت انسانی، منابع آب سطحی، خاک و سطح زمین، پوشش گیاهی، شرایط و عوامل اقلیمی، دارایی ها و منابع طبیعی و تولید پسماند از سطح اهمیت «قابل توجه» برخوردار می باشد و اجرای آن پیامدهای بالقوه قابل توجهی بر محیط زیست خواهد داشت. افزون بر این، اجماع خبرگان در زمینه قابل توجه بودن اثرات اقدام استراتژیک بر سکونتگاه های روستایی و شهری به ویژه مناطق با تراکم فشرده، حمل و نقل و ارتباطات، کاربری اراضی، منظر (چشم انداز)، مناطق طبیعی و محدوده های با مسائل و مشکلات زیست محیطی فعلی بالاتر از حد آستانه «قابل توجه» برآورد شده است. به طور متقابل، اثرات اقدام استراتژیک بر سلامت انسان، پوشش جانوری، ارزش های معماری و باستانی، تزریق مواد خطرناک به محیط زیست کمتر از حد آستانه و«غیر قابل توجه» می باشد.
نقش مدیریت روستایی در توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاهای ناحیه مرکزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدهای نظام فعلی مدیریت روستایی، و اصلاح نظام مدیریت روستایی، شرایط را جهت توسعه روستاها، از نظر ابعاد اجتماعی – فرهنگی و اقتصادی فراهم می کند. هدف پژوهش بررسی نظام مدیریت روستایی و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستایی در ناحیه مرکزی گیلان است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش، اطلاع از وضعیت و سطح توسعه یافتگی شهرستان های مورد مطالعه در ابعاد پنجگانه با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار مشاهده مستقیم در بازدید از اقدامات دهیاری ها در ابعاد مختلف توسعه استفاده شد و سپس از طریق ابزار مصاحبه با متخصصان، مدیران و دست اندرکاران مدیریت روستایی و توزیع پرسشنامه، جمع آوری نظرات آنان انجام گرفته است در این پژوهش نتایج حاصل از عوامل مؤثر بر توسعه روستایی از دیدگاه مدیران و کارشناسان در امور روستا توسط پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفته است. داده ها و اطلاعات توسط نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی ارائه شد. نتایج پژوهش نشان داد که در بعد اقتصادی، گویه های «برآورد و تنظیم بودجه سالانه دهیاری»، «صدور پروانه کسب»، «تأثیر بهبود مدیریت نوین بر توسعه اقتصادی روستا»، «انواع بیمه های روستایی» و «تهیه طرح ها و پیشنهادات اصلاحی» در بخش اقتصادی با کسب بیشترین امتیازات، نسبت به سایر گویه ها از اهمیت بالایی برخوردارند و تأثیرگذاری بیشتری دارند. همچنین در بعد اجتماعی فرهنگی نیز گویه های «همکاری با سازمان ثبت احوال»، «شناخت کمبودهای اجتماعی و ارائه طرح»، «معرفی خانواده های بی سرپرست به بهزیستی»، «فراهم کردن امکانات فرهنگی، آموزشی و تهیه طرح» با کسب بیشترین امتیازات، نسبت به سایر گویه ها تأثیرگذاری بیشتری دارند.
نقش مدیریت منابع آب کشاورزی در توسعه نواحی روستایی مورد: دهستان غنی بیگلو(شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد. عدم توجه کافی به مقوله مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی و تداوم استفاده از برخی شیوه های نادرست فعلی یکی از عوامل اصلی ناکامی در دست یابی به توسعه پایدار کشاورزی و روستایی است. در این مطالعه تلاش شد تا نقش مدیریت منابع آب کشاورزی در توسعه اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی فضاهای روستایی دهستان غنی بیگلو واقع در شهرستان زنجان پرداخته شود. جامعه ی آماری تحقیق، کلیه بهره برداران کشاورز این دهستان (631 خانوار) هست که بر اساس فرمول کوکران تعداد 160 سرپرست خانوار از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه با کسب نظر از کارشناسان و پایایی از طریق ضریب آلفا ی کرونباخ 89% محاسبه گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کروسکال والیس، همبستگی و رگرسیون) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین مدیریت بهینه منابع آب و توسعه پایدار روستایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به طوری که با گسترش مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی، بر میزان پایداری اجتماعات روستایی افزوده شده است. در این میان نقش و اهمیت نهادهای محلی روستایی (شوراها و دهیاری ها) در ایجاد هماهنگی جهت تأمین آب کشاورزی اهمیت زیادی داشته است. مشارکت نهادهای اجرایی، مالی و اعتباری به منظور تأمین مالی و انتقال آب موردنیاز کشاورزان در مدیریت منابع آب از دیگر دستاوردهای تحقیق است. همچنین لزوم توجه به عامل آگاهی و دانش کشاورزان و همچنین نقش مدیران و رهبران روستایی و نهادهای ذی ربط در هدایت روستاییان به سوی مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی از دیگر یافته های تحقیق حاضر به شمار می رود.
تحلیل اثربخشی راهبردهای برنامه پنجم توسعه اجتماعی اقتصادی کشور بر توسعه نواحی روستایی پیرامون کلانشهرکرج مورد: شهرستان نظرآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه با هدف بهبود وضعیت استانداردهای زندگی شهروندان ( ارتقای منابع، فرصت ها و توانمندسازی کل جامعه) در کشورها است، تهیه می شوند. مقاله حاضر با هدف تحلیل اثربخشی راهبردهای برنامه پنجم بر توسعه نواحی روستایی پیرامون کلانشهر کرج تدوین شده است. جامعه آماری مورد مطالعه روستاهای شهرستان نظرآباد است که 355 نفر آنها با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش طبقه ای - تصادفی، نمونه گیری شدند. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی (فن پرسشگری و ابزار پرسشنامه) استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، آزمون دو جمله ای، رگرسیون، تحلیل عاملی و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS استفاده شده است. مبتنی بر یافته های پژوهش این نتیجه حاصل شده است که شاخص نهایی توسعه در روستاهای مورد مطالعه متاثر از راهبردهای برنامه پنجم از روند تحولی مثبتی برخوردار نشده است. نگاه تک ساحتی در عمل سبب شد تا تنها بعد کالبدی عمرانی بویژه توسعه زیرساخت ها از شرایط مناسب تری برخوردار شود. سایر مولفه های موثر بر شاخص های نهایی توسعه مانند (ارتقاء خدمات محیطی، ارتقاء کیفیت محیط زیست، حفاظت از میراث فرهنگی، ارتقای سرمایه اجتماعی، ظرفیت سازی نهادی، رفاه اجتماع محلی، مسئولیت پذیری اجتماعی، عدالت اقتصادی و ثبات اقتصادی) نتوانسته اند بطور مستقیم برآن اثر بگذارند و تنها از طریق ارتقاء زیرساخت ها اثر غیرمستقیم بر شاخص نهایی داشتند.
تبیین الگوی ارزیابی اخلاقیات سازمانی در وزارت جهاد کشاورزی با تاکید بر توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
105 - 134
حوزههای تخصصی:
برخی مطالعات نشان دهنده ضعف محسوس در اخلاق سازمانی ادارات دولتی ایران است. از سوی دیگر، دیدگاه هایی متفاوت در این زمینه وجود دارد، به گونه ای که برخی صاحب نظران، با تأکید بر سطوح کلان، روی متغیرهای کلان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انگشت می گذارند و برخی دیگر، ضمن توجه به سطوح میانی و خرد، متغیرهای میانی و خرد مؤثر بر اخلاق سازمانی را برجسته می سازند. پژوهش حاضر، با هدف شناسایی مضامین ارزیابی اخلاقیات سازمانی و تبیین الگوی ارزیابی اخلاقیات سازمانی در وزارت جهاد کشاورزی با رویکرد توسعه روستایی، به روش تحلیل مضمون انجام شد و حجم نمونه شامل ده نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، خبرگان و مدیران وزارت جهاد کشاورزی بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. بر اساس یافته های مطالعه حاضر، شاخص های ارزیابی اخلاقیات سازمانی در شش بعد جو سازمانی، اخلاق فردی، مخاطبان سازمان، محیط سازمانی، اهداف سازمانی و قوانین، رویه ها و ساختار سازمانی دسته بندی شدند. نتایج نشان دهنده نقش مهم اخلاقیات سازمانی در انجام مأموریت وزارت جهاد کشاورزی و مسئولیت اجتماعی این دستگاه دولتی در توسعه روستاها بود.
مزیت ها و محدودیت های راهبرد استفاده از محصولات نانو تکنولوژی در توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس سند گسترش فناوری نانو در افق 1404، این فناوری به منظور تولید ثروت و بهبود کیفیت زندگی مردم در نظر گرفته شده لذا هدف از این مطالعه، ارزیابی مزیت و محدویت های توسعه محصولات فناوری نانو بر اساس مدل استراتژی مناسب در توسعه جوامع روستایی است که بر اساس مدل برنامه ریزی SWOT-QSPM طراحی شده همچنین بر اساس مطالعات کتابخانه ای، اسنادی، میدانی و توزیع 122 پرسشنامه با ضریب آلفا کرونباخ 77/0 بین کارشناسان ستاد فناوری نانو، سازمان دهیاری و شهرداری کشور، اساتید گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات به ارزیابی شاخص اجتماعی، اقتصادی، زیرساختی و سیاسی- مدیریتی پرداخته شده است. توجه به نمرات ارزیابی 1.16 برای عوامل داخلی و 2.28 برای عوامل بیرونی؛ استراتژی تدافعی را برای توسعه محصولات فناوری نانو در جوامع روستایی نشان داد. طبق آن چهار استراتژی جهت برنامه ریزی در نظر گرفته شده و بارگذاری چهار اولویت در استراتژی تدافعی مطرح شده است. استفاده از نیروهای متخصص در حوزه نانو جهت ارزیابی و نیازسنجی در راستای کاهش خطاهای برنامه ریزی توسعه اقتصاد روستایی؛ تعیین سازوکارهای نظارت در جهت سنجش مخاطرات اجرای سیاست های کلان؛ راه اندازی دفتر ارزیابی ریسک و بکارگیری محصولات نانو در وزارت جهاد کشاورزی و سازمان دهیاری های کشور؛ و ایجاد مراکز رشد با همکاری دفاتر ICT روستایی جهت بکارگیری محصولات نانو در صنایع روستایی.
تعاون روستایی سرآغازی بر توسعه کارآفرینی
منبع:
تعاون سال بیستم تیر و مرداد ۱۳۸۸ شماره ۲۰۴ و ۲۰۵
41 - 62
حوزههای تخصصی:
تاکنون تعاریف متعددی از تعاون و تعاونی ارائه شده است. تعاون را می توان نوعی کار و زندگی مشترک در سطوح گوناگون فعالیتهای اجتماعی دانست (بوگاردوس، 1382). در این میان تعاون روستایی جایگاه ویژه ای دارد. از آنجا که نقش تعاون و تعاونیهای روستایی در فرایند تولید و نهایتاً توسعه روستایی مهم است و با توجه به اینکه در اکثر مناطق جهان، روستاها از جمله نواحی فقیر و درحال فرسایش محسوب می شوند، اندیشمندان و سیاستگذاران تمامی کشورهای دنیا توجه خاصی را معطوف به امر توسعه روستایی و رفع مشکلات و معضلات آنها کرده اند.امروزه صاحبنظران بین المللی بر این اعتقادند که جدای از سیاستها و راهبردهای کلان توسعه، به طور ویژه و مشخص باید به امر توسعه روستاها و ریشه کنی فقر گستردۀ حاکم بر آنها پرداخت. در این میان به نظر می رسد مقوله تعاون روستایی و کارآفرینی روستایی جایگاه ویژه ای داشته باشد.نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان می دهد که سیاستهای تقویت ظرفیت فرهنگ تعاون و نظام تعاونی یک جامعه (از جمله مهارتها و انگیزه های استفاده از فرصتها)، تأثیر بسزایی در ارتقای سطح فعالیتهای کارآفرینی خواهد داشت. در این باره دولتها باید پشتیبانیهای لازم را از جنبه های مختلف اقتصادی - که هادی و حامی افزایش سطوح فعالیتهای تعاون وکارآفرینی هستند- به عمل آورند. در نهایت سیاستها باید در مسیر توسعه سرمایه گذاری در صنایع روستایی و محرک انگیزه های افراد برای سرمایه گذاری بهینه در مراحل ابتدایی سرمایه گذاری و کارآفرینی باشد.
راهکارهای کاهش ضایعات خرما در مناطق روستایی استان خوزستان از دیدگاه کارشناسان تعاونی نخلداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
99 - 136
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی، به شناسایی و اولویت بندی معیارها و راهکارهای کاهش ضایعات خرما در استان خوزستان پرداخته شد. بدین منظور، در ابتدا، با توجه به معیارها و گزینه های شناسایی شده، داده های موردنیاز از طریق 18 پرسش نامۀ تکمیل شده توسط نمونه ای برگزیده از کارشناسان تعاونی نخلداری (که به مسائل ضایعات آگاهی داشتند) برمبنای مقایسه های زوجی گردآوری و تحلیل شد. تجزیه وتحلیل داده ها به وسیلۀ نرم افزار Expert Choice انجام گرفت. نتایج پژوهش برمبنای مقایسه های زوجی نشان داد که مهم ترین معیار برای بررسی راهکارهای کاهش ضایعات معیار اقتصادی و پس از آن، معیارهای زیست محیطی، اجتماعی و نهادی است. علاوه براین، نتایج مقایسۀ گزینه ها براساس تمامی معیارها نشان داد که مهم ترین راهکارهای کاهش ضایعات خرما در استان خوزستان به ترتیب عبارت اند از: بازاریابی و بازاررسانی، توسعۀ صنایع تبدیلی و تکمیلی، آموزش بهره برداران، بهبود کیفیت بسته بندی، کاهش هزینه های مبادله ای، به کارگیری قیمت تضمینی، افزایش صادرات و کنارگذاری کشت.
مدل سازی دینامیکی اثرات تعاونی های تولید روستایی بر مناطق روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
211 - 229
حوزههای تخصصی:
مطالعات انجام شده در نقاط مختلف جهان و ایران نشان می دهد که تعاونی های تولید به عنوان یک نظام بهره برداری مناسب، می تواند با ایجاد زمینه های مناسب بر کم و کیف عملکرد کشاورزان و توسعه کشاورزی تأثیر داشته باشد و همچنین از مؤثرترین شبکه های موجود در سطح روستا هستند که به طور مستقیم به کشاورزان و توده های روستایی خدمت و در تحقق برنامه های کلان کشور نقش مهمی ایفا می کنند. لذا کارکردهای مؤثر تعاونی ها می توانند نقش آن ها را در توسعه روستایی پر رنگ تر نماید. در این راستا پژوهش حاضر با رویکرد کمی - کیفی به منظور طراحی مدل دینامیکی کارکردهای تعاونی های تولید روستایی استان لرستان انجام شد. جامعه ی آماری مورد مطالعه شامل 2602 اعضای تعاونی تولید روستایی استان لرستان بود که در بخش کمی با استفاده از جدول کرجسی مورگان 335 نفر به روش نمونه گیری تصادفی برای مطالعه شدند. اما روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند بود. در بخش کیفی به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از روش تحلیل محتوای ادراکی جهت مدل سازی دینامیکی و خروجی های روش گرندد تئوری (نظریه زمینه ای) به منظور ترسیم مدل دینامیکی از نرم افزار Vensim استفاده گردید. در بخش کمی نتایج نشان داد مهم ترین اثرات اجتماعی، اقتصادی، فردی و زیست محیطی تعاونی های تولید روستایی به ترتیب شامل ایجاد همدلی و اعتماد تعاونی در راستای تولید محصولات کشاورزی و بهره برداری، فرایند بیمه تامین اجتماعی، بیمه روستایی و عشایری اعضا، یجاد احترام، روابط دوستانه و حس آرامش و همدلی بین اعضا و عرضه ی کود و سم و تأمین نهاده های مورد نیاز کشاورزان بوده است.
نقش تعاونیهای صنایع کوچک در اشتغالزایی و توسعه روستاها
منبع:
تعاون دوره جدید سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶
135 - 157
حوزههای تخصصی:
برخورداری از سطح قابل قبولی از رفاه، اشتغالزایی و درآمد مکفی برای همه افراد جامعه و همچنین دستیابی به توسعه پایدار ملی از مهمترین اهداف برنامه ریزان در کشورهای جهان به ویژه جوامع در حال توسعه محسوب می شود. در این میان باید وضعیت معیشتی و رفاهیِ روستاییان به عنوان کم برخوردارترین افراد این جوامع، در کانون توجه مدیران قرار بگیرد. از آنجاکه فقیرترین روستانشینان را افراد بدون زمین کشاورزی و یا با زمین اندک تشکیل می دهند، می توان با تنوع بخشی به فعالیتهای غیرکشاورزی در این سکونتگاهها موجبات اشتغالزایی، کاهش فقر و ایجاد رفاه اجتماعی نسبی را در این کانونهای کوچک جمعیتی فراهم آورد. در این راستا صنعتی نمودن روستاها با تکیه بر فعالیت صنایع کوچک و دستی می تواند ضمن رفع تنگناهای حاصل از بیکاری، فقر و آثار ناشی از پیامدهای محیطی (از جمله خشکسالی) و بحران تولید در روستاها، به عنوان عنصری محوری در جهت کاهش فضای نابرابری در توسعه اقتصادی– اجتماعی محیطهای روستایی قلمداد گردد. البته این سیاست اگر توأم با مشارکت همه جانبه روستاییان در ابعاد سرمایه گذاری و فعالیت در قالب شرکتهای تعاونیهای مردمی باشد، به نحوی کارامدتر می تواند جوابگوی مشکلات و نارساییهای حاصل از عقب ماندگی اقتصادی– اجتماعی روستاها باشد.
در این پژوهش که با رویکردی تحلیلی– توصیفی در سال 1389 انجام گرفته است، تلاش شده ضمن بیان چارچوب نظری استقرار صنایع کوچک و دستی در مناطق روستایی با تأکید بر فعالیت شرکتهای تعاونی، تأثیرگذاری این گونه فعالیتهای تعاونی در اشتغالزایی و توسعه روستاها با یک بررسی ادراکی تجزیه و تحلیل شود. روش جمع آوری داده ها به صورت انجام مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و بهره گیری از آرا و دیدگاههای اندیشمندان داخلی و خارجی در زمینه مورد بحث است. نتایج نشان می دهد که در شرایط کنونی کشور که خشکسالیهای پی درپی خسارات فراوانی به بخش کشاورزی و متعاقباً شرایط زندگی در جامعه روستایی وارد نموده است، می توان با تنوع بخشی به وضعیت فعالیت اقتصادی روستاییان به ویژه توجه به راه اندازی صنایع کوچک و دستی با توجه به مشارکت همه جانبه روستاییان در قالب شرکتهای تعاونی خودجوش و فعال تولیدی، اشتغالزایی و در نتیجه،توسعه پایدار روستاها را فراهم آورد.
ارزیابی پیامدهای نواحی صنعتی بر توسعه روستایی (نمونه موردی: روستای خیرآباد استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه و توسعه سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
61 - 95
حوزههای تخصصی:
صنعتی سازی به عنوان یکی از رویکردهای توسعه روستایی را می توان در دوگروه تقسیم بندی کرد. گروه اول صنایعی هستند که در ارتباط و مکمل فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی روستا هستند و می توانند اثرات مثبتی بر جوامع روستایی داشته باشند. دسته دوم در ارتباط با فضای روستا نیستند و معمولاً جانشین فعالیت های اقتصادی روستا می شوند. نواحی صنعتی روستایی بر اساس ویژگی هایی که دارند در دسته دوم قرار می گیرند که رویکرد غالب برنامه ریزان کشور ما نیز بوده و تاکنون از این راهکار به کرات بهره گرفته شده است. فرض مقاله حاضر این است که چنین نواحی در حین اینکه کارایی لازم را ندارند، می توانند آثار زیان باری نیز به دنبال داشته باشند. همچنین هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ایجاد نواحی صنعتی بر توسعه روستایی (نمونه موردی: روستای خیرآباد استان مرکزی) است. به همین منظور، به ارزیابی اثر ناحیه صنعتی در روستای خیرآباد واقع در شهرستان اراک پرداخته شده است. روش ارزیابی این پژوهش تجزیه و تحلیل بر اساس پرسش نامه و با استفاده از روش مقایسه ای من ویتنی و تحلیل عاملی بوده است. نتایج حاصله نشان می دهد که اثر صنعتی سازی بر روی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی مثبت و بر روی ابعاد فرهنگی، کشاورزی، گردشگری، محیط زیستی و کالبدی منفی بوده است.
تعیین موقعیت راهبردی تولید و عرضه فرآورده های پشمی در ایران: مطالعه موردی شهرستان رضوان شهر در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال بیست و نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۴
189 - 214
حوزههای تخصصی:
توجه به سامان دهی زنجیره توسعه که زنجیره تأمین و زنجیره ارزش را نیز دربرمی گیرد، در حفظ، احیا و توسعه محصولات سنتی ضروری است. در این راستا، آگاهی از اهمیت و جایگاه محصولات سنتی مانند فرآورده های پشمی و ارائه راهکارهایی برای رونق تولید و حضور این محصولات در بازارهای داخلی و خارجی می تواند راهگشا باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی تولید و عرضه فرآورده های پشمی در شهرستان رضوان شهر بود. گردآوری داده های پژوهش از طریق مصاحبه حضوری با سی نفر از کارشناسان و خبرگان محلی انتخاب شده به روش نمونه گیری در دسترس در سال 1397 صورت گرفت. با تشکیل ماتریس سوات (SWOT)، راهبردی برای توسعه زنجیره تولید فرآورده های پشمی شهرستان رضوان شهر تعیین شد. نتایج نشان داد که ﻣﻮﻗﻌیﺖ راهبردی تولید و عرضه فرآورده های پشمی این شهرستان در ﻣﻨﻄه اول یا همان راهبرد تهاجمی است؛ و بنابراین، ﻣﺘﻨﺎﺳ ﺐ ﺑ ﺎ قرار گرفتن در این منطقه، راهبرد تهاجمی (SO) با عنوان «زنجیره توسعه» (در مرحله نخست، احیا و حفظ و در مرحله بعد، توسعه زنجیره تولید و عرضه فرآورده های پشمی در شهرستان رضوان شهر) توصیه ﺷﺪه است.
ارزیابی تأثیر حمل و نقل بر توسعه اجتماعی نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای حاشیه محور ارتباطی سنندج- دیواندره)
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل نقش مهمی در تحولات اجتماعی دارد و در مناطقی که دسترسی کمتری به سیستم حمل و نقل دارند، تنگناهای ساختاری زیادی در فرایند توسعه اجتماعی بوجود می آید، در این راستا عدم تامین نیاز دسترسی به حمل و نقل یکی از مهمترین موانع در رسیدن به اهداف توسعه پایدار روستایی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر دسترسی به محور ارتباطی سنندج - دیواندره بر ارتقای شاخص های اجتماعی روستاهای واقع در حاشیه این محور انجام شده است. داده های مورد نیاز با روش های اسنادی و مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردیده است. بدین منظور ابتدا شاخص های توسعه اجتماعی به عنوان متغیر وابسته تحقیق تعریف شد و 6 شاخص و 64 گویه در زمینه های آموزش، بهداشت، اشتغال و درآمد، مشارکت اجتماعی، امنیت اجتماعی و خدمات اجتماعی برای سنجش آن طراحی گردید. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستایی و مسئولین محلی می باشند که 210 سرپرست خانوار و 14 مسئول محلی این روستاها به عنوان حجم نمونه تعیین و با روش طبقه بندی شده تصادفی انتخاب گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آزمون آماری آلفای کرونباخ تأیید گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های تی تست مستقل و تی تست زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر رابطه معکوس بین سطح شاخص های توسعه اجتماعی روستا و فاصله آنها از محور ارتباطی سنندج - دیواندره است. همچنین بین وضعیت شاخص های توسعه اجتماعی روستاهایی که در حاشیه این محور واقع اند با روستاهایی که در 10 کیلومتری این محور قرار دارند، تفاوت معنی داری وجود دارد.
ارزیابی اثربخشی اجرای طرح هادی روستایی در آفرینش سکونتگاه های روستایی سرزنده (مطالعه موردی: دهستان غنی بیگلو، شهرستان زنجان)
حوزههای تخصصی:
در فرآیند تغییر الگوی زندگی جوامع روستایی متأثر از گسترش شهرنشینی در دهه های اخیر و تغییر در نوع و دامنه روابط متقابل شهر و روستا در ایران، دورنمای عظیمی از تحولات وسیع در نحوه زندگی، مناسبات اجتماعی و اقتصادی روستاییان همراه با احساس نیاز به تأمین مفهوم سرزندگی در جوامع روستایی البته با ماهیتی متفاوت در مقایسه با یک سکونتگاه شهری، در جریان است. از این رو تحقیق حاضر به بررسی اثربخشی طرح هادی روستایی در آفرینش سکونتگاه های روستایی سرزنده مطابق با خواسته ها و نیازهای واقعی ساکنان این جوامع پرداخته است. این پژوهش، از نوع کاربردی و روش آن توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق سه روستای دارای طرح هادی و سه روستای فاقد طرح هادی، واقع در دهستان غنی بیگلو در شهرستان زنجان را تشکیل می دهند. روش گرداوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد، اجرای طرح هادی به بهبود و ایجاد پیشرفت کمّی و کیفی مؤلفه های سرزندگی به ویژه وضعیت کالبدی روستاهای مورد مطالعه انجامیده است.
تحلیل اثربخشی تشکل های محلی بر توسعه کالبدی – فضایی نواحی روستایی کوهستانی – جنگلی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارشناسان توسعه با بررسی نقش آفرینی دولت، بازار و جامعه مدنی در جریان توسعه، نقش دولت و بازار را در بسیاری از موارد ناموفق دانسته و نوبت را به جامعه مدنی داده اند تا نقش مردم و نهادهای محلی در توسعه آزموده شود. از این رو، تقویت سازمان ها و تشکل های اجتماع محور در تحقق توسعه مشارکتی مهم تلقی شده است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناخت ابعاد اثربخشی انجمن های اعتبار و پس انداز بر توسعه فضایی – کالبدیِ سکونتگاه های روستایی، 30 نفر از اعضای این انجمن ها را به شیوه گلوله برفی انتخاب و در طی مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده مستقیم داده های مورد نظر را گردآوری نموده است و آنها را به شیوه تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرائی تجزیه و تحلیل شده اند. داده های تحقیق شامل متن مصاحبه ها، به صورت واحدهای معنی تقسیم و سپس با فشرده سازی خلاصه شده اند. در نهایت با شیوه استقرائی طبقات فرعی استخراج و مضمون های اصلی از آنها انتزاع شده اند. تحلیل یافته ها نشان می دهد که انجمن ها از منظر کالبدی بر سرمایه های فیزیکی (مسکن، ارتباطات، تأسیسات روستایی) و سرمایه های طبیعی (حفظ محیط زیست، منابع آب، تنوع دام، مالکیت اراضی) سکونتگاه های روستایی و از منظر فضایی بر جریان آگاهی، جمعیت و پول سکونتگاه های روستایی تأثیرگذار بوده است. در مجموع نتایج نشان می دهد که این انجمن ها هرچند ماهیتاً یک تشکل اجتماعی – اقتصادی اند؛ اما نمی توان از وجه فضایی – کالبدی آنها غافل بود. به نظر می رسد در صورت توانمندسازی این انجمن ها و استفاده از آنها حل مشکلات روستاها مفیدتر و سریع تر قابل حصول خواهد بود. همچنین، به پژوهشگران علاقه مند به مطالعه چنین تشکل هایی پیشنهاد می گردد با توجه ماهیت بومی و نداشتن (یا حداقل کم) مشابه های بیرونی اتخاذ رویکرد کیفی می تواند در این مسیر نتایج مفیدتری را در پی داشته باشد.
تحلیل اثرات اعتبارات مقاوم سازی مسکن بر احساس امنیت خانوارهای روستایی مطالعه موردی: دهستان معجزات، شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسئله احساس امنیت به عنوان یکی از عوامل مهم در پویایی و سلامت محیط زندگی، در فرآیند برنامه ریزی، طراحی و مدیریت سکونتگاه ها ضروری است. در طی چند دهه اخیر، اجرای برنامه ها و اقدامات متنوع، زمینه دگرگونی هایی را در محیط های روستایی فراهم کرده است. ازجمله این برنامه ها، اعطای اعتبارات مقاوم سازی مسکن در نواحی روستایی کشور بوده است. تحقیق حاضر به بررسی اثرات اعتبارات مقاوم سازی مسکن بر احساس امنیت خانوارهای روستایی می پردازد. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) است. جامعه آماری تحقیق، 811 خانوار دریافت کننده اعتبارات مقاوم سازی مسکن، در دوره زمانی 1395-1384 شمسی، در دهستان معجزات شهرستان زنجان می باشد که طبق فرمول کوکران با توزیع پرسشنامه در میان 231 خانوار به دست آمد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون t جفت شده و آزمون ویلکاکسون) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رابطه معناداری میان احساس امنیت خانوارهای روستایی و ابعاد آن در قبل و بعد از دریافت اعتبارات مقاوم سازی مسکن وجود دارد و احساس امنیت در زمان پس از دریافت اعتبارات (با میزان آماره t: 42.365-) افزایش یافته و بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت مالی (با میزان آماره t: 44.282-) داشته است. همچنین یافته ها نشان می دهد که وضعیت شاخص های ابعاد احساس امنیت (به جز شاخص های عدم نگرانی از گسترش ایدز و معتادان و افزایش توجه به ناراحتی دیگران) بعد از ارائه این اعتبارات بهبود یافته است.
تحلیل فضایی عملکرد مدیریت دهیاری ها در فرآیند توسعه روستایی (مورد: دهستان های شهرستان عنبرآباد در استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابتکارات قانون شوراها تعریف یک مقام اجرایی به نام دهیار در هر روستا است، که وظیفه اجرای مصوبات شورای اسلامی روستا را بر عهده دارد .دهیاران به عنوان مدیران روستایی و صاحبان منابع و اختیارات در خور توجه، در صورت داشتن انگیزه و مهارت های لازم می توانند نقش مهمی در توسعه روستایی ایفاکنند. با گذشت حدود دو دهه از فعالیت های دهیاری ها در کشور لزوم شناخت عملکرد دهیاری ها در قالب چهار شاخص کالبدی و عمرانی، زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی گنجانده می شود در این پژوهش هدف ارزیابی عملکرد مدیریت نوین روستایی روستاهای شهرستان عنبرآباد می باشد. مقاله حاضر حاصل یک پژوهش پیمایشی بوده، که با استفاده از نمونه گیری تصادفی تعداد40روستا و با استفاده از فرمول کوکران180 خانوار به عنوان حجم جامعه نمونه که به صورت حداکثری مقدار حجم نمونه (14520) به دست آمده بر اساس واریانس متغیر های موجود در تحقیق (./119) مشخص و به نسبت جمعیت و بعد خانوار در هر روستا پرسشگری انجام و سپس تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spssو مدل waspas انجام شد. نتایج نظرسنجی از مردم روستاها نشان داد که تاثیر عملکرد دهیاران بر بهبود وضعیت کالبدی و عمرانی، زیست محیطی و اجتماعی درحد متوسط و بر بهبود وضعیت اقتصادی در سطح زیاد ارزیابی شده است. همچنین نتایج مدل (waspas) نشان داد دهیاری جهادآباد، علی آباد، گرمسار و مردهک به ترتیب رتبه اول تا چهارم را به لحاظ اولویت بندی عملکرد دهیاری هایی در بین دهیاری های شهرستان عنبرآباد دارا می باشند.
تحلیل اثرات توسعه گردشگری بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای ییلاقی شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات توسعه گردشگری در نواحی روستایی و با تأکی د ب ر تغییرات کاربری اراضی انجام شده است؛ زیرا توسعه روزافزون فعالیت های گردشگری به ویژه در روستاهای حاشیه پیرامون شهری، سبب تغییرات کالبدی گسترده ای در روستاهای دارای جاذبه طبیعی شده است. دراین مطالعه از روش شناسی توصیفی- تحلیلی با استفاده از شیوه کتابخانه ای و می دانی در جمع آوری داده ه ا استفاده شده است. داده ها بر اساس شاخص های استخراج شده از ادبیات نظری و تکمیل 356 پرسشنامه محقق ساخته در 10 سکونتگاه روستایی با جاذبه گردشگری شهرستان بینالود انجام گرفته است. روایی پرسشنامه از طریق پانل تخصصی و پایایی آن نیز در مؤلفه های مختلف از طریق روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلی ل داده ه ا از آم ار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمونT تک نمونه ای برای مقایسه میانگین های شاخص ها و مؤلفه ها، آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون استفاده شده است. همچنین از مدل اولویت بندی وایکور برای سنج ش بیشترین تغییرات کاربری اراضی در نواحی روستاییِ موردبررسی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بین حضور گردشگران با مؤلفه های تغییرات کالبدی، تمایل به تغییر کاربری، تحولات ساختاری-ارتباطی و تحولات اقتصادی در روستاها ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین یافته های رگرسیونی گویای این نکته است که بخش قابل توجهی از متغیر وابسته (تغییرات کاربری) توسط متغیر مستقل (حضور گردشگران) قابل تبیین است و نیز بررسی نتایج رتبه بندی روستاهای مورد مطالعه به لحاظ تأثیرپذیری تغییرات کاربری اراضی از گردشگری نیز بیانگر این است که روستاهای مایان علیا، سفلی و وسطی بیشتر دچار تغییرات کاربری اراضی شده اند.
شناخت و تحلیل عوامل مؤثر بر قیمت زمین و مسکن در نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش شاندیز شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوسان قیمت زمین و مسکن، در سال های اخیر به عنوان دغدغه ای ملی برای مردم و دولت مردان مطرح بوده است. افزایش جمعیت، فضای محدود ساخت و ساز به ویژه در کلانشهرها و تمایل به سرمایه گذاری در خارج از شهرها در چند سال اخیر سبب هجوم گردشگران به نواحی روستایی اطراف شده است که زمینه افزایش بهای زمین در نواحی روستایی، سوداگری در بازار زمین و مسکن و همچنین افزایش تغییرات کالبدی غیرهمگون در نواحی روستایی را فراهم آورده است. شهرستان بینالود از توابع استان خراسان رضوی از جمله مناطقی است که در سال های اخیر با توسعه گردشگری و تقاضای بالا برای زمین و مسکن، با نوسان و افزایش قیمت زمین و مسکن روبرو است. لذا مطالعه حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال بررسی مهمترین علل مؤثر بر تغییر و نوسان قیمت زمین و مسکن در نواحی روستایی بخش شاندیز شهرستان بینالود است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران روستایی، مشاوران املاک و ساکنین سکونتگاه های روستاهای مورد مطالعه بخش شاندیز است که با استفاده از فرمول کوکران 250 خانوار در 11 روستای بالای 30 خانوار برای این منظور مطالعه شده اند. پرسشنامه در دو بخش شامل ابعاد مؤثر بر قیمت زمین و مسکن به تفکیک طراحی شده است که شامل 12 بعد و 52 شاخص است. نتایج تحلیل داده های گردآوری شده در محیط SPSS بیانگر این است که بر اساس آزمون فریدمن بعد زیرساختی- کالبدی با میانگین 32/5 در گروه مدیران روستایی، 67/5 در گروه مشاوران املاک و 23/5 در بین ساکنین روستایی بیشترین تأثیر را بر قیمت زمین و مسکن داشته است. همچنین براساس نتایج آزمون کروسکال والیس، بین ابعاد مؤثر بر قیمت زمین و مسکن در بین روستاهای مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. در نهایت نیز با استفاده از فرآیند تحلیل مسیر ، میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم و مجموع هر یک از ابعاد تعیین شده بر قیمت زمین تعیین شده که براساس آن بعد موقعیت کارکردی بیشترین اثر را بر قیمت زمین و بعد فضایی- کارکردی بیشترین تأثیر را بر قیمت مسکن در نواحی مورد مطالعه داشته است.
ظرفیت های اقتصادی گردشگری و توسعه فضاهای روستایی (مورد مطالعه: شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه روستایی از یک طرف به واسطه چالش ها و مسائل متعدد جوامع روستایی (از جمله فقر، بیکاری، ناامنی غذایی و مهاجرت) و از طرف دیگر به دلیل مزایای متعدد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی گردشگری، سعی داشته اند صنعت گردشگری را به صورت فزاینده ای در جوامع روستایی ترویج و توسعه دهند. بدین سان هر گونه اقدامی در این زمینه می تواند در توسعه گردشگری و در نتیجه توسعه روستایی موثر باشد. با این اوصاف پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرگذاری اقتصادی گردشگری بر جوامع روستایی و شناسایی ظرفیت های اقتصادی گردشگری و با رویکرد توصیفی تحلیلی و اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سرپرستان خانوار روستایی شهرستان روانسر است و حجم نمونه تحقیق ۲۰۹ نفر بر اورد گردید برآورد گردید. ابزار اصلی برای گردآوری داده های پیمایشی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن با طی نمودن فرایند روش شناختی مربوطه، تأیید شده است. نتایج پژوهش نشان داد میانگین اثرگذاری اقتصادی گردشگری بر جامعه محلی با مقدار 835/3، بالاتر از حد متوسط بوده است. نتایج در خصوص عمده ترین ظرفیت های اقتصادی گردشگری با استفاده از تحیلی عاملی اکتشافی نشان داد پنج عامل شناسایی شده توانسته حدود 67 درصد واریانس متغییر وابسته را تبیین نمایند. عوامل شناسایی شده به ترتیب اهمیت عبارت اند از: اشتغال زایی بوم محور (473/15 درصد)، سودآوری توأم با جذب سرمایه (053/15 درصد)، بازاریابی محلی (022/15 درصد)، گرایش به کارآفرینی (465/12 درصد) و توسعه زیرساخت های اقتصادی (673/9 درصد). بررسی برازش نتایج حاصل شده با استفاده از مدل سازی در قالب نرم افزار Amos Graphic نشان داد عوامل شناسایی شده در قالب یک مدل تجربی، از اعتبار آماری لازم برخوردار است.