مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
توسعه روستایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
685 - 705
حوزههای تخصصی:
بر اساس واکاوی ادبیات توسعه ، از دهه 1980رویکرد توسعه برمبنای مشارکت مردم ،خصوصا مشارکت زنان در بسیاری ازکشورهای توسعه یافته مورد توجه قرار گرفت بر همین اساس توانمند سازی و ظرفیت سازی مشارکت زنان در کانون توجهات امور مربوط به توسعه به ویژه توسعه روستایی قرار گرفت. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به منظور بررسی موانع اقتصادی مشارکت زنان درفرایند توسعه سکونتگاههای روستایی شهرستان همدان انجام شده است. عمده ترین موانع اقتصادی مشارکت زنان روستایی در فرایند توسعه در ناحیه مورد مطالعه ، شامل نادیده انگاشتن آنان در سیاستگذاریها و برنامه ریزیها،فقدان آموزشهای لازم درراستای توانا سازی اجتماعی و اقتصادی زنان ،نبود تشکلها و تعاونیهای تولیدزنان روستایی می باشد .جامعه آماری در این تحقیق 50 روستا از 107 روستای شهرستان همدان است. درمرحله اول تعداد 50پرسشنامه درسطح معتمدین روستایی تکمیل شد، درمرحله دوم تعداد 382پرسشنامه در سطح خانوارهای روستایی تکمیل گردید. سپس از مجموعه ایی از روشهای توصیفی – تحلیلی،آزمون همبستگی ورگرسیون چند متغیره برای نشان دادن روابط متغیرها استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد علیرغم مشارکت زنان در انجام فعالیتهای متنوع کشاورزی و غیر کشاورزی ،آنان دسترسی اندکی به ابزار و نهاده های تولید، وام واعتبارات بانکی دارند. همچنین نتایج نشان دادکه بین شاخصهای محیطی اکولوژیک،شاخصهای اجتماعی– فرهنگی،شاخصهای اقتصادی وشاخصهای کالبدی زیرساختی ومیزان مشارکت زنان ودر نتیجه توسعه روستایی رابطه معنی داری وجود دارد.
تحلیل وضعیت صنایع روستایی قبل و بعد از انقلاب اسلامی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
914 - 934
حوزههای تخصصی:
هر کشوری با عنایت به ویژگی های جغرافیایی و نیز استراتژی توسعه صنعتی خود تعریفی از صنایع روستایی ارائه داده است. به طورکلی صنایع روستایی به صنایعی گفته می شود که در نواحی روستایی یا مراکز روستایی مستقر هستند و عمدتا از نیروی کار روستایی استفاده می کنند و پیوندهای بازاری آنها از نظر جغرافیایی محدود است. صنایع روستایی را می توان ترکیبی از صنایع دستی، صنایع تبدیلی، و صنایع خدمات فنی متکی بر مواد اولیه و کشاورزی معرفی نمود، صنایع روستایی، مناسب ترین بخش اشتغال زایی غیر زراعی بوده که نقش بسیار زیادی در بالابردن درآمد سرانه روستائیان داشته و به تبع آن از مهاجرت روستائیان خاصه جوانان می کاهد. چرا که این صنایع به تکنولوژی پایین، سرمایه کم و نیروی کار روستائیان نیازمند است .تجربیات توسعه روستایی در کشورهای مختلف جهان در چند دهه گذشته نشان می دهند که توسعه روستایی صرفاٌ با تزریق سرمایه و فناوری محقق نمی شود و عوامل زیادی در این زمینه ایفا نقش می کنند. تحقیق حاضر به روش کتابخانه ای – اسنادی بوده و هدف رشد صنایع روستایی در روستاها می باشد.
واکاوی نقش کارآفرینی کشاورزی در اشتغال و توسعه ی روستایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
188 - 201
حوزههای تخصصی:
روستاها به عنوان کوچک ترین واحد اجتماعی در هر جامعه ای، از اهمیت ویژه ای برخوردارند بی شک تلاش برای کاهش مسائل و مشکلات این واحدهای اجتماعی و استقرار مناسب آنها در چرخه توسعه، مستلزم توجه ای ویژه است. یکی از عوامل مؤثر در توسعه روستایی، کار آفرینی است. کار آفرینی فرآیند ارتقاء فن آوری با ایجاد یک کسب و کار با سازمان جدید است. توسعه کارآفرینی درتمامی ابعاد و به خصوص در بخش روستایی از جمله ابزارهای مناسب جهت این مهم می باشد. یکی از اهداف کلان توسعه روستایی، کاهش بیکاری و افزایش اشتغال است. کارآفرینی روستایی می تواند صرف نظر از این که یک منبع درآمد و اشتغال برای ساکنین روستا باشد در توسعه اقتصادی روستا و در نهایت توسعه روستایی مؤثر باشد. متنوع سازی اقتصاد روستایی تنها با القا از بیرون محقق نمی شود، مگر این که کارآفرینان محیط های روستایی، خود فرصت ها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفاده بهینه از آنها تنوع اشتغال و اقتصاد را برای محیط های روستایی به ارمغان بیاورند؛ به همین جهت ایجاد مزیت های جدید اقتصادی، افزایش رفاه انسانی، جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها و برقراری سازگاری بین فعالیت و فضای زندگی در نواحی روستایی از اهداف توسعه روستایی و افزایش اشتغال است.
تحلیل فضایی نگرش دهیاران به ابعاد توسعه در روستاهای حریم شهر (مطالعه موردی: روستاهای پیرامونی کلانشهر کرمان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
412 - 436
حوزههای تخصصی:
با وجود اتفاق نظر علمی درخصوص توجه به همه ابعاد توسعه، نگرش های موجود در کشور نشان می-دهد توجه به ابعاد خاصی در توسعه روستایی بیشتر است و بخش از این توجه در نتیجه نگرش های مدیریت روستایی در سطح کلان تا محلی است. مهم تر آنکه مدیریت روستایی ضمن هماهنگی امور توسعه روستایی، در روستاهای مختلف به شکل متفاوتی عمل می کند و علیرغم داشتن تشکیلات و وظایف یکپارچه، الگوی مدیریت ثابتی برای تمامی روستاها استفاده نمی شود. این مقاله با هدف بررسی نگرش مدیریت روستایی نسبت به ابعاد توسعه، به تحلیل فضایی این نگرش در روستاهای بخش مرکزی شهرستان کرمان بر اساس فاصله پرداخته است. جامعه آماری مورد پژوهش 40 روستای منتخب دارای دهیاری می باشد. روش شناسی این پژوهش از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی با استفاده از شیوه مطالعه کتابخانه ای - اسنادی و پیمایشی برای پاسخ گویی به پرسش های تحقیق است. داده ها و اطلاعات پژوهش با کمک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدند و برای تحلیل آنها از روش های آماری (آماره های توصیفی میانگین، انحراف معیار، و آزمون Tتک نمونه ای) در نرم افزار Spss استفاد شد. نتایج نشان داد که بیشترین توجه و واکنش دهیاران به ترتیب در بعد اقتصادی با میانگین3.88، بعد کالبدی فیزیکی با میانگین3.66، بعد اجتماعی-فرهنگی با میانگین3.49 و بعد زیست محیطی با میانگین 3.47 بوده است. همچنین در بررسی تأثیر فاصله از شهر تا روستاها با توجه به مولفه های رفتار واکنش دهیاران در برابر شهر نتایج بیانگر آنست که دهیاران که در روستاهای با فاصله کمتر از شهر مانند 1تا 10 کیلومتری(3.85) و 11 تا20کیلومتری (3.71) قرار دارند، نرخ بالاتری از سطح نگرش در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی را نسبت به دهیاران روستاهای با فاصله بیشتری از شهر نشان داده اند.
نقش دامپروری در توسعه اقتصاد روستایی استان لرستان (مطالعه موردی: شهرستان بروجرد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
495 - 505
حوزههای تخصصی:
دامپروری و دامداری به عنوان یکی از زیر بخش های مهم کشاورزی ضمن اینکه منبع اصلی تأمین کننده فراورده-های پروتئینی کشور به شمار می آید. پژوهش حاضربا هدف بررسی اثرات دامپروری بر توسعه اقتصاد روستایی شهرستان بروجرد استان لرستان انجام گرفته است. به طوری که به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی – تحلیلی و به لحاظ اجرا از نوع پیمایشی و به لحاظ روش جمع آوری داده ها از نوع میدانی می باشد. در آغاز، مطالعات سازمان یافته ای به منظور تهیه ادبیات و مبانی تئوریک به صورت کتابخانه ای انجام گرفته است و در مرحله مطالعه میدانی با استفاده از ابزارهای مورد نیاز تحقیق (پرسشنامه محقق ساخته) به جمع آوری داده های مورد نیاز پرداخته شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش روستاییان شهرستان بروجرد می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 286 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. در بین مؤلفه های مورد بررسی میزان رضایت از آینده شغلی و رضایت از شغل بیشترین تأثیر و میزان درآمد و پس انداز کمترین تأثیر را بر رضایتمندی از بُعد اقتصادی داشته اند. از ضریب همبستگی اسپیرمن جهت بررسی رابطه بین مولفه های درآمد، ایجاد فرصت های شغلی و کاهش مهاجرت و توسعه اقتصاد روستایی استفاده شده است.
شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر توانمندسازی کشاورزان در نواحی روستایی (منطقه مورد مطالعه: روستاهای دهستان ازغند شهرستان مه ولات)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
506 - 525
حوزههای تخصصی:
افزایش و تامین پایدار مواد غذایی، امنیت غذایی و ارتقای بهره وری کشاورزی مستلزم افزایش کارایی، اصلاح ساختار مدیریتی و بازآفرینی کشاورزان می باشد که آن نیز، نیاز به تغییرات اساسی در دانش، نگرش، مهارت و تغییرات رفتاری در کشاورزان دارد. همچنین پتانسیل های محیطی، اقتصادی و اجتماعی به دلیل این که درون مایه های فضایی هر منطقه محسوب می شود و فعالیت در عرصه فضا را تسریع می کند از عوامل موثر در توانمند سازی کشاورزان محسوب می شود. در این راستا هدف از این پژوهش، تبیین عوامل موثر بر توانمندسازی کشاورزان در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، نهادی، فردی کشاورزان ساکن در دهستان ازغند از توابع بخش مرکزی شهرستان مه ولات می باشد. روش پژوهش در تحقیق حاضر، به صورت توصیفی- تحلیلی است. جهت جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه به کشاورزان ساکن در مناطق روستایی دهستان ازغند که جامعه آماری تحقیق را شامل می شود، مراجعه شد. برای تعیین حجم نمونه بهره برداران کشاورز ساکن در5 روستایی واقع در دهستان ازغند از طریق فرمول کوکران انتخاب شده اند و در نهایت حجم نمونه 165 نفر تعیین گردیده است.که به صورت تصادفی انتخاب شده است. در تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش از نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. طبق تحلیل آزمون های صورت گرفته نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بعد اجتماعی و نهادی بیشترین تاثیر را بر توانمندی کشاورزان دهستان مورد مطالعه دارد.
بررسی اهمیت و نقش توسعه و کارآفرینی روستایی در بهبود مناطق روستایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ ویژه نامه زمستان
104 - 119
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد کارشناسان و متخصصان، در شرایط فعلی کشور، بهترین روش ایجاد اشتغال و حل مسئله بیکاری، توسعه فرهنگ کار و کارآفرینی در جامعه است. بنابراین بسیاری از محققان با پررنگ نمودن نقش ساختارهای اقتصاد، تاکید ویژه بر کارآفرینی به عنوان یکی از عوامل اصلی تاثیر گذار بر توانمندی سازی گروه ها و قشرهای مختلف جامعه از جمله جوانان دارند. امروزه کارآفرینی بعنوان یک استراتژی و راهبرد در توسعه و شکوفایی و رشد جوامع انسانی به جایگزین بی بدیلی تبدیل گشته است که از طریق آن همه ی عوامل و منابع و امکانات یک جامعه بصورت خودجوش و از راه قرار گرفتن در یک روند تکاملی در جهت نیل به آرمانهای بلند اجتماعی بسیج گردیده تا منشا بسیاری از آثار و پیامدهای مثبت اقتصادی- اجتماعی گردند. لذا با در نظر گرفتن اهمیت نقش توسعه و کارآفرینی در روستاها، پژوهش حاضر تلاش دارد به بررسی اهمیت و نقش توسعه و کارآفرینی روستایی بپردازد. در این راستا برای دستیابی به نتیجه از روش شناسی توصیفی-تحلیلی و منابع کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. نتایج نشان داد که کارآفرینی در توسعه روستایی نقش بسیار موثری به همراه دارد و با بکارگیری استراتژی های اساسی توسعه کارآفرینی روستایی می توان به بهبود توسعه در مناطق روستایی به ویژه در زمینه اقتصادی، ایجاد شغل در بخش های غیر کشاورزی، بالا رفتن سطح رفاه ، کاهش فقر، توسعه اشتغال زایی در روستاها از طریق حاکم سازی فضای کارآفرینی و ... دسترسی پیدا کرد.
ارزیابی تاثیر ایجاد صنایع تبدیلی، در مناطق روستایی دهستان ویس، شهرستان باوی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ ویژه نامه زمستان
204 - 220
حوزههای تخصصی:
امروزه به توسعه وگسترش صنایع مرتبط با کشاورزی بالاخص صنایع کوچک و پر بازده در بخش کشاورزی توجه بیش تری گردیده است. با توجه به این که توسعه صنایع در مناطق روستایی کشور موجب اشتغال زایی و جذب نیروهای کار مازاد در بخش کشاورزی گردیده و هم چنین موجب ارزآوری و افزایش صادرات برای کشور میگردد. هدف این مقاله ارزیابی تاثیر ایجاد صنایع تبدیلی،در مناطق روستایی دهستان ویس، شهرستان باوی می باشد؛ که روش پژوهش«توصیفی- تحلیلی»،. تجزیه و تحلیل با استفاده از آزمونT، انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که ارزیابی کارکردی توسعه صنایع روستایی در روستاهای دهستان ویس، اثرگذاری نسبی و متوسطی در توسعه روستایی منطقه داشته است.به عبارتی اثرات مثبت توسعه صنعتی در روستاها آنچنان فراگیر و چشمگیر نبوده؛ این در صورتی است که در زمینه اثرات منفی در بُعد زیست محیطی با وجود نسبی بودن نتایج، نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است. در نتیجه ارزیابی نشان میدهد که اثرات توسعه صنایع روستایی در منطقه مورد مطالعه در بعد اقتصادی به صورت متوسط بوده است.
شناسایی موانع توسعه کارآفرینی زنان قالیباف روستایی(موردمطالعه: دهستان جامرود، شهرستان تربت جام)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
413 - 432
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد، شناسایی موانع توسعه کارآفرینی در بین زنان روستایی است که به صورت موردی در دهستان جامرود شهرستان تربت جام انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و میدانی است که داده های میدانی از طریق سرشماری زنان روستایی که در کلاس های کارآفرینی شرکت داشته اند (150 نفر)، جمع آوری شده است. روایی ابزار تحقیق به صورت صوری با کسب نظرات کارشناسان مربوطه و اساتید دانشگاهی تائید شده و پایایی ابزار تحقیق با توزیع 30 پرسشنامه در خارج از محدوده موردمطالعه، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (855/0)، تائید گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات) و آمار استنباطی (آزمون دوجمله ای) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد متغیرهای محدودیت اجتماعی برای فعالیت زنان در بازار از بعد اجتماعی فرهنگی (23/4)، نداشتن پشتوانه مالی و پس انداز کافی از بعد اقتصادی (33/4)، پایین بودن سطح سواد زنان روستایی از بعد آموزشی و مدیریتی (37/4)، عدم دسترسی به فناوری های جدید از بعد فنی (27/4) و وجود محدودیت های زیاد برای فعالیت های اقتصادی مستقل زنان از بعد موانع سیاست گذاری با میانگین (97/3) مهم ترین موانع توسعه کارآفرینی زنان قالیباف دهستان جامرود می باشد.
سنجش اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثّر بر آن، در بین کشاورزان شالیکارشرق استان گیلان(مورد مطالعه: آستانه اشرفیه)
اعتماد اجتماعی، هسته مرکزی سرمایه اجتماعی و از پیش شرط های اصلی توسعه است. توسعه روستایی و نقش حیاتی آن، در بطن توسعه عمومی کشورهای درحال توسعه، از بدیهیّات است. دستیابی به توسعه روستایی از مجرای توسعه منابع انسانی، با تکیّه بر اعتماد اجتماعی و با مشارکت عامّه مردم میسّر است. شعاع اعتماد اجتماعی، شدّت و ضعف آن؛ درجوامع مختلف، متفاوت است. سنجش میزان اعتماد اجتماعی: درون گروهی، برون گروهی و نهادی و اعتماد اجتماعی(کلّ) وآگاهی از رابطه مابین اعتماد اجتماعی و متغیّرهای مستقل: (موقعیّت فردی، موقعیّت اقتصادی، موقعیّت -اجتماعی، مشارکت اجتماعی و امنیّت اجتماعی)، در میان کشاورزان شالیکارگیلانی، هدف این مقاله است. داده ها، با استفاده از روش های آماری، مورد توصیف و آنالیز قرارگرفته است. درآمار استنباطی، از نرم افزار SPSS و آزمون ضرایب همبستگی:کای اسکوئر، وی کرامر، اسپیرمن،گاما و تحلیل رگرسیون(چند متغیّره) استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، میزان اعتماد اجتماعی درون گروهی در جامعه نمونه مورد بررسی در سطح متوسّط، اعتماد برون گروهی و اعتماد نهادی پائین تر از متوسّط و میزان اعتماد اجتماعی(در مجموع) درسطح متوسّط(رو به پائین) قرار دارد. ما بین جنسیّت، سنّ، تحصیلات و شالیزار با ساختار زیربنایی نوین و میزان اعتماد اجتماعی رابطه معنی داری وجود ندارد. هم-چنین بین میزان مساحت شالیزار تحت تملّیک و میزان اعتماد اجتماعی رابطه ای معنی دار، ولی منفی و معکوس؛ مابین موقعیّت اجتماعی، مشارکت اجتماعی و امنیّت اجتماعی، با اعتماد اجتماعی، رابطه ای معنی دار، مثبت و مستقیم برقرار است. مضافاً ضریب رگرسیون برآورد شده نشان می دهد، به ترتیب: میزان موقعیّت اجتماعی، مشارکت اجتماعی و امنیّت اجتماعی بیشترین اثرگذاری را بر اعتماد اجتماعی داشته است.
تبیین شاخص های اثرگذار در سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی نمونه پژوهش: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود چالش های متعدد در نواحی روستایی، پژوهشگران جغرافیا را به انجام پژوهش برای رفع این چالش ها واداشته است. یکی از ارکان تأثیرگذار بر دستیابی نواحی روستایی به توسعه، شیوه اداره آنها و نحوه سیاست گذاری است. آینده پژوهی برای نگاشتن آینده و تغییرات محتمل در زمینه های ملی، منطقه ای و سازمانی به منظور پاسخ به تغییرات استفاده می شود. این پژوهش به دنبال تبیین شاخص های اثرگذار بر سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی استان کرمان است تا به گرفتن تصمیمات دقیق تر برای آینده روستاها و سیاست گذاری متناسب با این شاخص ها کمک کند؛ درواقع پرسش اصلی این است که اثرگذارترین شاخص ها در سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی استان کرمان در آینده کدام اند. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است و با دید سیستماتیک و ساختاری با رویکرد آینده پژوهی و استفاده از نرم افزار MICMAC انجام شده است. نتایج نشان داد سیستم موجود سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی در استان کرمان پایدار و مطلوب نیست. تأثیرگذارترین شاخص ها در سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی استان کرمان، محیط (با امتیاز 986)، روستاییت (با امتیاز 918)، اقتصاد (با امتیاز 884) و فرهنگ (با امتیاز 850) است؛ همچنین تأثیرپذیرترین آنها، شاخص های محیط (با امتیاز 952)، اقتصاد (با امتیاز 952)، شناخت شرایط موجود (با امتیاز 918) و پایداری سیاست ها (با امتیاز 884) بوده است. برای سیاست گذاری بهتر و مدیریت مطلوب نواحی روستایی استان در آینده باید به متغیرهای راهبردی توجه کرد؛ این متغیرها به ترتیب محیط به مثابه عامل مؤثر، روستاییت یا هویت محیطی- اجتماعی و هویت اقتصادی روستا و تأثیر و اهداف اقتصادی سیاست ها هستند؛ همچنین می توان با دست کاری و بهبود متغیرهای اقتصاد، نقش دولت و افزایش مشارکت مردم برای تکامل و پایداری و بهبود سیستم مدیریت روستایی استان اقدام کرد.
بررسی نقش توانمندی زنان روستایی در تحلیل عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر توسعه اجتماعات محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
115-138
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، آگاهی مستمر از نیاز به توانمندسازی زنان روستایی به منظور دستیابی به توسعه پایدار افزایش یافته است. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش توانمندی زنان روستایی در تحلیل عوامل اقتصادی و اجتماعی و موانع فرهنگی مؤثر بر توسعه اجتماعات محلی صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش زنان روستایی استان چهارمحال و بختیاری می باشد که با استفاده از جدول کرجیسی و مورگان تعداد 384 نفر از آنها از طریق نمونه گیری طبقه بندی انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS22 انجام گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد بین متغیرهای حمایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی و عوامل اقتصادی رابطه مثبت و معنی داری با توسعه اجتماعات محلی و بین موانع فرهنگی با توسعه اجتماعات محلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توسعه در مناطق روستایی بر مبنای رویکرد برنامه ریزی استراتژیک، مورد مطالعه شهرستان اسدآباد، استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
177 - 204
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی مستلزم توجه به شرایط و ساختار فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و امکانات و ظرفیت های مناطق روستایی است. تعیین راهبردهای توسعه در هر منطقه بدون توجه به این مسائل با شکست مواجهه خواهد گشت. لذا هدف کلی پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توسعه در مناطق روستایی شهرستان اسدآباد بود. از این رو، این پژوهش در دو مرحله به روش کیفی-کمی و با استفاده از ابزار پروتکل- پرسشنامه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش 45 تَن از کارشناسان سازمان های دست اندرکار توسعه روستایی و مطلعین روستایی شهرستان اسدآباد به منظور شناسایی راهبردها و 8 نفر از متخصصان توسعه روستایی جهت اولویت بندی این راهبردها بودند که به شکل هدفمند از نوع بارز در هر دو مرحله انتخاب شدند. در مرحله اول شناسایی نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت های توسعه در مناطق روستایی به کمک الگوی SWOT مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله دوم نیز با استفاده از الگویANP اولویت بندی راهبردهای توسعه روستایی تعیین شد. نتایج نشان داد که راهبرد "حمایت مالی دولت از کشاورزان جهت خرید تجهیزات نوین توسعه روستایی و کشاورزی با ارائه تسهیلات اعتباری با بهره کم و بازپرداخت طولانی مدت" در اولویت اول قرار گرفت. مهم ترین الویت های بعدی شامل "متنوع سازی درآمد روستائیان و جذب نیروهای جوان تحصیلکرده از طریق سرمایه گذاری بر بخش های دامداری، باغداری و صنعتی مانند صنعت اکوتوریسم، گردشگری و صنایع تبدیلی-تکمیلی کشاورزی" و "تشکیل اتحادیه یا تعاونی کشاورزان (شبکه کشاورزان) برای افزایش بهره وری تولیدات (کشاورزی و آبیاری) و افزایش قدرت چانه زنی و فروش محصولات کشاورزی و صنایع دستی" بود. با توجه به اینکه راهبردهای تنوع در اولویت های بالاتری قرار گرفتند پیشنهاد می شود حمایت از فعالیت های غیرکشاورزی مانند صنایع دستی روستایی، گردشگری و صنایع تبدیلی کشاورزی بیشتر گردد.
تحلیل میزان تأثیرپذیری اشتغال و کارآفرینی روستایی از فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد مطالعه: دهستان کلخوران، بخش مرکزی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
157 - 182
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر فناوری اطلاعات و ارتباطات تأثیرات فراوانی بر تمام ابعاد زندگی روستایی دارد. یکی از مهمترین کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات نحوه اثر گذاری فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه اشتغال و کارآفرینی است. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل تأثیرپذیری اشتغال و کارآفرینی از فناوری اطلاعات و ارتباطات انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش 12 روستای دهستان کلخوران با 10048 نفر جمعیت است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران340 نفر برآورد گردید، پراکندگی تعداد نمونه ها در روستاها متناسب با جمعیت آنها و شیوه توزیع پرسشنامه ها نیز به صورت تصادفی بوده است. جهت تحلیل موضوع از پنج شاخص فناوری اطلاعات و ارتباطات در قالب 42 نماگر و چهار شاخص فناوری اشتغال زایی و کارآفرینی در قالب 36 نماگر بهره گرفته شد. روایی پرسشنامه بر اساس نظر کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت و میزان پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ 806/0 برآورد گردید. نتایج حاصل از یافته های پژوهش بیانگر این است که بین شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات و اشتغال زایی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین اثر بر آگاهی روستائیان با ضریب بتای 479/0 بیشترین نقش را در تبیین اشتغال زایی و کارآفرینی داشته است و 227/0 از کل واریانس اشتغال زایی را تبیین می کند و شاخص اثرات آموزشی با ضریب بتای 039/0 کمترین اثر را در تبیین اشتغال زایی داشته و تنها 001/0 از کل واریانس را تبیین می کند. نتایج حاصل از تکنیک کوداس جهت سطح بندی روستاها بر اساس شاخص های اشتغال زایی و کارآفرینی بیانگر این است که از بین 12 روستای مورد مطالعه، روستاهای قره لر، تازه کندرضاآباد و گیلان ده در بالاترین سطح و سایر روستاها در وضعیت متوسط تا ضعیفی قرار دارند.
جایگاه بوم گردی در توسعه روستایی با استفاده از تکنیک ترکیبی SWOT و WASPAS (مورد شناسی: بخش مرکزی شهرستان دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مهمی از فعالیت های گردشگری روستایی مربوط به بوم گردی و بهره مندی از طبیعت روستاست و از آنجا که این بخش از گردشگری روستایی در پی رسیدن به ایده های توسعه ای پایدار است، می تواند به عنوان یک استراتژی مناسب عملکردی درجهت توسعه همه جانبه روستا مد نظر قرار بگیرد؛ از این رو، پژوهش حاضر به منظور مطالعه و شناسایی جایگاه بوم گردی در توسعه دهستان های بخش مرکزی شهرستان دامغان انجام شده است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها مبتنی بر روش های اسنادی- پیمایشی است. مقایسه حد متوسط گویه ها و میانگین وضع موجود نشان می دهد که در بین شاخص های تحقیق، شاخص ارتقای سطح درآمد و رفاه مردم در مطلوب ترین وضعیت و شاخص افزایش سرمایه گذاری در نامطلوب ترین وضعیت قرار دارد. براساس تکنیک WASPAS، بوم گردی در دهستان تویه دروار دارای بیشترین تأثیر در روند توسعه روستاهای این دهستان بوده و دهستان رودبار کمترین تأثیر را داشته است. نتیجه حاصل از مدل تحلیلی سوآت نشان می دهد که نقاط قوّت و فرصت ها بر نقاط ضعف و تهدیدها برتری دارند؛ ازاین رو استراتژی تهاجمی به منظور توسعه بوم گردی روستایی در این منطقه انتخاب می شود.
تحلیل سطوح توسعه امکانات و خدمات کشاوزی در سکونتگاه های روستایی استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت و برنامه ریزی متوازن توسعه کشاورزی مستلزم شناخت نابرابری ها، فاصله ها و اتّخاذ رویکرد منطقه ای و تمرکززدایی به منظور هدایت مناسب امکانات، سرمایه ها و نیروی انسانی است. بنابر این پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی – تحلیلی در پی رسیدن به دو هدف صورت گرفته است: الف. مشخص کردن وضعیت توسعه یافتگی کشاورزی شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از تکنیک های چند معیاره (تاپسیس، ویکور و ساو) ب. ارائه یک مدل تلفیقی بر اساس نتایج این سه مدل با استفاده از تکنیک کپ لند. جامعه آماری شامل 8 شهرستان استان بر اساس سرشماری سال 1395 می باشد. داده های موردنیاز پژوهش (34 متغیر) با استفاده از سالنامه آماری سال 1394 و سرشماری سال 1390 جمع آوری شده است. همچنین وزن هرکدام از متغیر ها با استفاده از روش AHP (مقایسه دوبه دو) مشخص و نقشه های مربوط به وضعیت توسعه یافتگی شهرستان ها با استفاده از نرم افزار Gis ترسیم شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در سطح استان هیچ شهرستانی به لحاظ امکانات کشاورزی در سطح توسعه یافتگی بسیار بالا قرار ندارد، همچنین میان شهرستان های استان شکاف توسعه ای و ناهمگنی آشکاری وجود دارد زیرا شهرستان بویراحمد با مقدار شاخص تلفیقی 797/0 در رتبه اول (وضعیت نسبتاً توسعه یافته) و شهرستان باشت با اختلاف 653/0 و مقدار شاخص تلفیقی 144/0 در رتبه هشتم (وضعیت کاملاً محروم از توسعه) قرار دارد. 5/37 درصد شهرستان ها نسبتاً توسعه یافته، 25 درصد شهرستان ها در وضعیت توسعه یافتگی متوسط، 25 درصد شهرستان ها نسبتاً محروم از توسعه و درنهایت 5/12 درصد شهرستان های استان کاملاً از توسعه محروم هستند.
تحلیل میزان مشارکت جامعه محلی در توسعه سکونتگاه های پیراشهری مورد: خشکبیجار در شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، اهمیت نقش مؤثر مردم و مشارکت آن ها درحرکت به سمت توسعه روستایی بر کسی پوشیده نیست. برای رسیدن به الگوی توسعه مطلوب یا استفاده صحیح از منابع و فرصت ها وتوزیع عادلانه امکانات، مشارکت مردم راهکار اصلی و محوری به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر، سنجش میزان مشارکت روستاییان در توسعه سکونتگاه های روستایی پیراشهری خشکبیجار، شهرستان رشت می باشد. بر این اساس مطالعه بر روی 386 نفر از روستاییان، در 21 روستای پیرا شهری خشکبیجار شهرستان رشت انجام گرفته و در آن از دو روش اسنادی و مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه برای شناسایی وضعیت مشارکت در روستاهای نمونه استفاده شده است. برای دستیابی به این هدف، پس از تهیه پرسش نامه و تعیین اعتبار روایی و پایایی آن با مقدارآلفای کرونباخ (87/0)، پرسش نامه ها در بین روستاهای نمونه دربین افراد توزیع شده و از نتایج آن ها برای تأیید یا رد فرضیه ها استفاده شده است. برای سنجش مؤلفه های تحقیق از آزمون های F واسپیرمن استفاده گردید و نتایج حاکی از آن است که بین اعتقاد به اهمیت کار گروهی، سن، درآمد، تحصیلات و شغل اصلی با میزان مشارکت آنان در راستای توسعه روستایی، رابطه معناداری وجود داشته و علاوه بر آن میزان مشارکت مردم، نقش کلیدی در توسعه نواحی روستایی موردمطالعه ایفا می کند.
ارزیابی اثرات توسعه گردشگری بر کاهش میزان فقر و توانمندسازی اقتصادی(مطالعه موردی روستاهای شهرستان پارس آباد مغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری بزرگ ترین صنعت خدماتی جهان ازنظر درآمدزایی شناخته شده است و تغییرات اقتصادی زیادی را در پی داشته است می تواند به عنوان یک صنعت اقتصادی توانمند تأثیر بسیاری بر اشتغال داشته باشد. در مقاله حاضر برای بررسی توسعه گردشگری بر کاهش میزان فقر و توانمندسازی اقتصادی خانوارها در روستاهای شهرستان پارس آباد پرداخته شده است. این پژوهش ازنظر نوع کاربردی و ازنظر ماهیت انجام، توصیفی – تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، 13 روستا موردمطالعه در شهرستان پارس آباد می باشد که طبق فرمول کوکران 352 خانوار به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک پرسشنامه ها تکمیل شد..برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و داده های spss و از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته تحقیق با استفاده از آزمون (ویلکامسون وt دوجفت)حاکی از آن است ، با استناد آماره t با مقدار(404/7 ) از میزان توسعه گردشگری و همه ابعاد (به جز بُعد کالبدی) با مقدار t میانگین:( 83/2) در زمان پس از توسعه گردشگری به صورت معنادار کاهش یافته است. از طرفی، میزان توسعه گردشگری با آماره t برابر با 404/7 در زمان پس از توسعه گردشگری کاهش یافته است. درنتیجه مقاله منطقه بیشتر باید برنامه ریزی لازم در جهت گسترش و گردشگری توسعه یابد. و می تواند به عنوان منبع درآمدزایی برای منطقه و کشور باشد و از فقر و بیکاری مردم بکاهد، واقعیت امر این است که صنعت گردشگری و توریسم نتوانسته در این منطقه موفقیت چندانی به دست آورد.
شناسایی و دسته بندی الگوهای ذهنی کشاورزان دارای مزارع چندکارکردی نسبت به ترویج کشاورزی چندکارکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
496 - 511
حوزههای تخصصی:
کشاورزی چندکارکردی به منزله پارادایم نوین توسعه کشاورزی و روستایی به عنوان پاسخی به چالش های اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی مورد توجه جهانیان قرار گرفته است. از این رو مطالعه پیش رو به شیوه آمیخته و با استفاده از روش کیو، به تحلیل الگوهای ذهنی کشاورزان نسبت به ترویج کشاورزی چندکارکردی می پردازد. در گام کیفی، با استفاده از رویکرد هدفمند و روش نمونه گیری گلوله برفی با 11 نفر از صاحب نظران دانشگاهی مصاحبه شد. تحلیل داده های گردآوری شده با نرم افزار MAXQDA12 منجر به استخراج 61 گزاره شد. از این تعداد، 48 گزاره به عنوان نمونه کیو انتخاب شد. در گام کمی، پس از جمع آوری اطلاعات حاصل از مرتب سازی کیو توسط 16 نفر از کشاورزان دارای مزارع چندکارکردی (21 N =)، این اطلاعات با روش تحلیل عاملی کیو در نرم افزار SPSS25 تحلیل شد. نتایج نشان داد، 16 کشاورز مورد مطالعه در مجموع چهار الگوی ذهنی در مورد ترویج کشاورزی چندکارکردی داشتند که عبارت اند از: حامیان درک اهمیت و منافع کشاورزی چندکارکردی و محدودیت های کشاورزی تولیدگرا، حامیان سیاست های تسهیل و تشویق کننده و عوامل آموزشی و ترویجی، حامیان مهارت های کارآفرینی کشاورزان و تقاضای جامعه برای کارکردهای غیرتولیدی کشاورزی، حامیان ویژگی های مزرعه در چندکارکردی کردن مزارع کشاورزی. این الگوها در مجموع 20/84 درصد واریانس کل را تبیین کردند. الگوی ذهنی اول (86/26 درصد) و الگوی ذهنی دوم (51/23 درصد) سهم بیشتری از واریانس کل را تبیین کردند.
پیش بینی معیشت پاید ار خانوارهای روستایی بر مبنای شاخص توانمند سازی زنان د ر بخش کشاورزی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
524 - 537
حوزههای تخصصی:
زنان روستایی به عنوان یکی از مهم ترین گروه های اجتماعی، نقش به سزایی د ر روند توسعه روستایی د ارند. به طوری که از جنبه اقتصاد ی، علاوه بر تولید محصولات کشاورزی با کنترل منابع و د رآمد خانوار، می توانند موجبات معیشت پاید ار خانوار روستایی را نیز فراهم آورند. هد ف از این پژوهش، بررسی شاخص توانمند سازی کشاورزی زنان و نقش آن د ر بهبود معیشت پاید ار خانوار روستاییان بود. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی و از نظر هد ف از نوع مطالعات کاربرد ی است. همچنین به لحاظ نحوه گرد آوری د اد ه ها، از نوع تحقیقات پیمایشی و از نظر شیوه تحلیل د اد ه ها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، زنان روستایی مشارکت کنند ه د ر کشاورزی د ر شهرستان تویسرکان از استان همد ان (20 روستا) بود ند که 140 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت تصاد فی ساد ه نمونه گیری شد ند. د اد ه ها با استفاد ه از پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری شد که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل د اد ه ها د ر محیط نرم افزار IBMSPSS انجام و نتایج نشان د اد که توانمند سازی کشاورزی زنان روستایی تأثیر مثبت و معناد اری بر معیشت پاید ار خانوار روستایی د ارد. همچنین همه مؤلفه های شاخص توانمند سازی کشاورزی زنان به جز مؤلفه رهبری، با معیشت پاید ار خانوار روستایی رابطه معنی د اری د اشتند و د رآمد، قوی ترین بعد توانمند سازی کشاورزی زنان برای پیش بینی معیشت پاید ار خانوار روستایی شناخته شد.