مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تربیت معلم
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۰
109 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی نظام دستیابی به صلاحیت های موردانتظار معلمان هنر (دوره های ابتدایی و اول متوسطه) در دوره کارشناسی آموزش هنر است. برای نیل به این مقصود از رویکرد پژوهش آمیخته و روش کیو استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع نظری، نمونه ای به حجم 15 نفر از متخصصین دانشگاهی در رشته های هنر و برنامه درسی انتخاب شده و با ایشان مصاحبه نیمه ساختار یافته کیفی انجام شد. در بخش دوم (کمی) از مشارکت 15 نفر از معلمان هنر باسابقه برای وزن دهی و دسته بندی صلاحیت ها کمک گرفته شد. داده های گردآوری شده با روش تحلیل کیو مورد تجزیه و تحلیل و کدگذاری قرار گرفت. یافته های این پژوهش، صلاحیت های موردانتظار دانش آموختگان دوره کارشناسی رشته آموزش هنر را در چهارسطح به صورت یک نظام مارپیچی معرفی می کند و آنها را با نظام صلاحیت های معلمی معرفی شده توسط کهلر (2006) و مهرمحمدی (1392) مقایسه می کند. یافته های این پژوهش علاو ه براینکه می تواند در مراحل مختلف برنامه ریزی درسی مبتنی بر صلاحیت های معلمان هنر مورد استفاده قرار گیرد، چشم اندازی جامع نسبت به آنچه که در طی دوره کارشناسی رشته آموزش هنر باید کسب شود، ارائه می دهد.
ارزیابی برنامه درسی رشته مطالعات اجتماعی مراکز تربیت معلم ایران از منظر اندیشه انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دهم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۳۸
107 - 134
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی برنامه درسی رشته مطالعات اجتماعی مراکز تربیت معلم از منظر تاکید بر اندیشه انتقادی است. بر این اساس مهارت ها و گرایش های تفکر انتقادی دانشجویان و مدرسان رشته مطالعات اجتماعی مراکز تربیت معلم مورد سنجش و نیز کتاب های تخصصی مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند. در این پژوهش که بر اساس مدل فاسیونه (1993) انجام شده از دو مقیاس مهارت های تفکر انتقادی (CCTST) که شامل پنج زیر مقیاس است و گرایش به تفکر انتقادی (CCTDI) که شامل هفت زیر مقیاس است استفاده گردید. تعداد کل جامعه برابر با 1020 نفر دانشجو و 53 مدرس بودند که از میان آنها 313 نفر دانشجو و 33 نفر مدرس با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، به عنوان گروه نمونه از چهار استان فارس، بوشهر، هرمزگان و اصفهان، در سال 1387 انتخاب شدند. همچنین تعداد 10 کتاب تخصصی مورد تحلیل محتوا قرار گرفت. یافته ها حاکی از ضعف دانشجویان و مدرسان رشته مطالعات اجتماعی مراکز تربیت معلم ایران در نمره کل گرایش ها و مهارت های تفکر انتقادی و زیر مقیاس های مربوطه بود. همچنین تفاوت بین فراوانی مولفه های گرایش و مهارت های اندیشه انتقادی مورد بررسی قرار گرفت.
صلاحیت های حرفه ای مطلوب دانشجو معلمان دوره آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴۴
33 - 62
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی وضعیت مطلوب صلاحیت های حرفه ای دانشجو معلمان دوره آموزش ابتدایی ایران و به منظور پاسخگویی به سؤال های زیر انجام شد. 1. صلاحیت های حرفه ای مطلوب دانشجومعلمان دوره آموزش ابتدایی ایران چیست؟ 2. صلاحیت های حرفه ای معتبر دانشجومعلمان دوره آموزش ابتدایی از دیدگاه صاحب نظران و اساتید مراکز تربیت معلم کدام است ؟ به منظور پاسخگویی به سؤال ها در وضعیت مطلوب، اسناد و مدارک و گزارش های پژوهشی معتبر داخلی و خارجی مطالعه شد. همچنین وضعیت سه کشور توسعه یافته مورد بررسی قرار گرفت . سپس بر طبق داده های حاصل از اسناد و مدارک و مستندات علمی پرسش نامه مربوط به صلاحیت های حرفه معلمی تهیه و پس از تعیین اعتبار و پایایی آن بین 130 نفر از اساتید مراکز تربیت معلم به منظور اعتبار سنجی توزیع شد. یافته ها نشان می دهد که : 1. با توجه به باور این مطلب که افزایش عملکرد دانش آموزان در گرو تربیت معلم مؤثر است، بسیاری از صاحب نظران، کیفیت بخشی به برنامه درسی تربیت معلم را به عنوان هدف کلی مطرح کرده اند. 2. به منظور دستیابی به هدف کیفیت بخشی در برنامه درسی تربیت معلم ، صلاحیت ها و شایستگی هایی برای دانشجو- معلمان در نظر گرفته شده است . در تعریف این صلاحیت ها دو راهبرد اصلی توازن و تلفیق میان تئوری و عمل مورد توافق اندیشمندان و صاحب نظران بوده است . بر اساس این باور و با توجه به مطالعات انجام شده در این زمینه، این صلاحیت ها در سه بخش صلاحیت های شناختی و مهارتی، نگرشی و رفتاری و مدیریتی به صورت تلفیقی طبقه بندی و به اجزا تقسیم بندی شد . در مجموع تمامی موارد مربوط به هر یک از صلاحیت ها در سطح بالاتر از میانگین مورد تأیید قرار گرفته است .
مقایسه سیاست های جذب، تأمین و تربیت معلمان دوره ابتدایی بر اساس یادگیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
37 - 60
حوزه های تخصصی:
تأکید این مقاله بر مقایسه کارامدی روش ها و سیاست های قبلی جذب و تأمین معلم در دوره ابتدایی است و عملکرد ریاضی دانش آموزان را بر اساس تفاوت های نحوه جذب، رشته تحصیلی و ترکیب دو متغیر سپری کردن دوره آماده سازی و تناسب رشته تحصیلی معلمان مقایسه می کند. برای پاسخ به سؤالات، از داده های مطالعه تیمز 2015 در پایه چهارم استفاده و اطلاعات مرتبط با معلم از طریق مصاحبه تلفنی تکمیل و تأیید شد. سپس داده های تکمیل شده با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره مقوله ای مدل سازی شدند. تحلیل ها با به کارگیری متغیرهای سابقه تدریس معلم و نوع مدرسه به صورت آماری کنترل شدند. نتایج نشان دادند، دانش آموزان بر اساس اینکه معلم آن ها از کدام شیوه جذب وارد آموزش وپرورش شده است، عملکرد ریاضی متفاوتی نداشتند. همچنین، تفاوتی بین پیشرفت تحصیلی ریاضیِ دانش آموزانی که معلمان آنان رشته های متفاوت داشتند، دیده نشد. ولی مقایسه بر اساس مدرک تحصیلی معلمان نشان داد، عملکرد تحصیلی معلمان دیپلم به طور معناداری پایین تر از سایر معلمان با مدارک بالاتر است. در ترکیب شیوه آماده سازی و رشته معلمان نیز مشخص شد، عملکرد دانش آموزانِ معلمانی که صرفاً برای آموزش ابتدایی جذب و تربیت شده اند، نسبت به دانش آموزانِ معلمانی که برای آموزش به دانش آموزان ابتدایی تربیت نشده اند، برتری نداشت. در عوض، دانش آموزانِ معلمان آماده سازی شده برای رشته هایی به جز آموزش ابتدایی، از سایر گروه ها عملکرد بهتری داشتند. یافته های حاصل کارامدی روش های قبلیِ آماده سازی معلم را مورد تردید قرار می دهند و لزوم تأکید بر کیفیت تربیت معلم را گوشزد می کنند.
طراحی و اعتبار یابی الگوی آموزشی کارورزی بر اساس نظریه استاد شاگردی شناختی برای اجرای درس کارورزی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
1 - 30
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی الگوی آموزشی کارورزی بر اساس نظریه استاد شاگردی شناختی برای اجرای دوره های کارورزی در دانشگاه فرهنگیان است. در این پژوهش از روش آمیخته، از نوع طرح اکتشافی و جامعه آماری شامل متخصصین دانشگاه فرهنگیان و اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی بوده است. نمونه ها در بخش کیفی بر اساس نمونه گیری هدفمند، تعداد 12 نفر از متخصصین دانشگاه فرهنگیان و منابع مکتوب و الکترونیکی مرتبط انتخاب و در بخش کمی تعداد 30 نفر از متخصصین دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه علامه طباطبائی مشخص شدند. جمع آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل محتوا و در بخش کمی با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته انجام گرفته است. تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه کیفی نیز با استفاده از روش تحلیل محتوای قیاسی و در بخش کمی با استفاده روش های آماری توصیفی و استنباطی انجام شد. نتایج پژوهش به شناسایی و انتخاب شش مؤلفه اصلی به شرح؛ مدل سازی ذهنی، داربست زنی، کنش تعاملی، ایجاد موقعیت اندیشه ورزانه، تأمل حرفه ای و کشف منجر گردید. همچنین هشت زیرمقوله برای مقولات اصلی استخراج شدند که عبارت اند از: شناسایی و تعریف مسئله، طراحی محیط یادگیری، اجرای واحد یادگیری، اشتراک گذاری تجارب یادگیری، بازاندیشی، ایده پروری، اصلاح و اجرای واحد یادگیری و گزارش یافته ها. برای اجرای الگوی استخراج شده بیست ویک اقدام اجرایی پیشنهاد شده است. نتایج پژوهش در بخش کمی بیانگر این است که از دیدگاه متخصصان میزان اعتبار الگوی آموزشی کارورزی در سطح بالا و کاملاً مطلوبی قرار دارد.
تجربه زیسته استادان راهنمای برنامه جدید کارورزی تربیت معلم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برنامه جدید کارورزی تربیت معلم ایران، نقشی اساسی برای «استاد راهنما» لحاظ شده است. استاد راهنما یکی از اضلاع اصلی سه گانه انسانی کارورزی جدید است که در کنار «معلم راهنما» و «دانشجومعلم» به ایفای نقش راهبری دو عنصر دیگر اقدام می کند. در این مقاله تلاش شده است تا تجربه زیسته استادان راهنمای دارای تجربه اجرای همه برنامه های کارورزی (1-4)، که در اولین نوبت اجرای آن مشارکت داشته اند، از طریق مصاحبه با 26 نفر در یازده استان کشور، بازخوانی و بر اساس آن، تصویر برنامه های کارورزی ترسیم گردد. تجربه این گروه نشان می دهد که برنامه های کارورزی دارای «مقبولیت» بوده اند و توانسته اند به توسعه شایستگی های دانشجومعلمان، افزایش توانایی معلمان راهنما و حتی بهبود آگاهی استادان راهنما کمک کنند. باوجوداین، اجرای اولین دوره این برنامه با مشکلات اجرایی و پشتیبانی همراه بوده و استادان راهنمای کارورزی باور دارند که «برنامه جدید کارورزی باید حفظ شود» و در برخی جنبه ها، «اصلاح گردد».
هویت حرفه ای گذشته، حال، و آرمانی معلمان زبان انگلیسی: سنجش تاثیر تجربه تدریس بر هویت حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت حرفه ای با پیشرفت حرفه ای تفاوت دارد. این مقاله تلاشی است تا با تأکید بر تمایز بین پیشرفت حرفه ای با پیشرفت هویت حرفه ای، تأثیر تجربه را بر سه بخش هویت حرفه ای گذشته، حال و آرمانی سنجش کند. داده های لازم از طریق پرسشنامه و از میان معلمان زبان در سه لایه درونی، بیرونی، و رو به گسترش زبان انگلیسی جمع آوری و در پایان داده های تعداد 180 نفر که پرسشنامه را به طور کامل پاسخ داده بودند، تحلیل آماری شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین سال های تدریس به عنوان شاخص تجربه با هویت گذشته، رابطه کم و مثبت، با هویت حال رابطه قوی و مثبت، و با هویت آرمانی رابطه ای وجود ندارد. بر پایه یافته های پژوهش می توان گفت که سال های تدریس و تجربه در بهترین حالت می تواند یکی از ابعاد هویت حرفه ای (هویت حال) را تحت تأثیر قرار دهد و تجربه به ضرورت نمی تواند بیانگر حرفه ای بودن و متغیر ارتقای هویت حرفه ای باشد.
تکوین تدریس فکورانه در معلمین تازه کار زبان انگلیسی: نقش روش یادداشت نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدریس فکورانه یکی از پر اهمیت ترین مدل های تربیت معلم می باشد. علیرغم اینکه این شیوه تدریس در بسیاری از مطالعات پژوهشی مورد تفحص قرار گرفته است، در بیشتر موارد مطالعات مربوطه به صورت مقطعی انجام گرفته و ماهیت شکل گیری این نوع تدریس در بلند مدت مورد بررسی قرار نگرفته است. مطالعه حاضر، نوع شکل گیری تدریس فکورانه در چهار معلم تازه کار آموزش زبان انگلیسی را بررسی کرده است. در این راستا، استراتژی های مربوط به یادداشت نویسی فکورانه به معلمین آموزش داده شده و سپس یادداشت های فکورانه هر معلم در بازه زمانی یک سال مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نوع عمل فکورانه و عمق آن در معلمین به تدریج و در اثر آموزش مسایل مربوط به تدریس فکورانه، متنوع تر و بیشتر شده است. این یافته ها لزوم توجه به طراحی و اجرای دوره های "پیشبرد حرفه ای" متمرکز بر تدریس فکورانه را در محیط های آموزشی مختلف برجسته می سازد.
ارزشیابی برنامه درسی کارورزی چهار در دانشگاه فرهنگیان براساس مدل ارزشیابی هدف محور تایلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
1 - 24
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش ارزشیابی برنامه درسی کارورزی چهار براساس اهداف پیش بینی شده؛ تحقق اهداف اسناد بالادستی، توانایی طراحی و اجرای واحد یادگیری در قالب درس پژوهی و تقویت عمل حرفه ای در برنامه عملیاتی ابلاغی بوده است. روش : روش پژوهش حاضر آمیخته و از نوع طرح مثلث سازی مدل همگرا می باشد. جمع آوری داده های کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و داده های کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدرسان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کرمانشاه بود. با توجه به حجم محدود جامعه آماری، تعداد 52 نفر به عنوان نمونه تحقیق به روش سرشماری انتخاب شدند. همچنین حجم نمونه در بخش کیفی تعداد 12 نفر از مدرسان درس کارورزی با استفاده از روش هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از روش کمی از طریق آزمون تی تک نمونه ای و داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل کمی در تحلیل مصاحبه انجام شده است. یافته ها : یافته ها نشان داد وضعیت برنامه درسی کارورزی چهار در خصوص دستیابی به اهداف پیش بینی شده در اسناد بالادستی نسبتاً مطلوب بوده است، اما در بخش طراحی و اجرای واحد یادگیری از طریق فرایند درس پژوهی برای تقویت مهارت های عملی و حرفه ای دانشجو معلمان، نامطلوب می باشد، بنابراین براین اساس می توان نتیجه گرفت؛ بازنگری در طراحی آموزشی، فرایندها و محتوای برنامه درسی کارورزی چهار براساس اهداف اسناد بالادستی، جهت تأثیر بر آماده سازی دانشجو معلمان برای ورود به عرصه تعلیم و تربیت در مدارس و جلوگیری از اتلاف منابع مادی وانسانی مؤثر خواهد بود.
حلقه مفقوده نظام تربیت معلم برای تحقق شایستگی های حرفه ای دانشجو-معلمان: کارورزی و کارآموزی با رویکرد استاد- شاگردی نوین
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره اول بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
75 - 99
حوزه های تخصصی:
شایستگی هر نظام آموزشی منوط به توانمندی ها و قابلیت های حرفه ای معلمان آن است. اجلاس بین المللی تعلیم و تربیت، در سال 1996، آموزش و پرورش را بهترین انتخاب و کلید طلایی برای رویارویی با چالش های اجتماعی موجود معرفی کرد. از آن جا که تحقق هر آرمانی در آموزش و پرورش در گروِ معلم (در مقام نیروی انسانی) است و هیچ اصلاحی نمی تواند بدون همکاری و مشارکت معلمان موفق در تغییرات بنیادی محقق شود. این تحقیق افزون بر آنکه با رویکرد پدیدارشناختی و با هدف ثبت تجربه های معلمان موفق در ایجاد نشاط علمی و جو یادگیری عمیق و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به بررسی علل موفقیت پرداخته، به شایستگی ها و صلاحیت های حرفه ای از زاویه دید این معلمان بر مبنای مفاهیم موجود سند تحول نیز توجه کرده است. یافته های این مرحله از پژوهش بیانگر تجربه مشترک آنان، عوامل ارتباط مؤثر و ایجاد انگیزه، تسلط علمی معلم بر محتوای درسی، تنوع در شیوه های تدریس با رویکرد تسهیل فرایند یادگیری، به کارگیری فناوری آموزشی، نظارت بر فرایند یادگیری دانش آموزان و پرورش تفکر است که این یعنی در نهایت، رابطه محبت آمیز معلم با دانش آموزان و به کارگیری مباحثه هم به عنوان روش تدریس و هم یادگیری مشارکتی با استفاده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی می تواند برای آموزش مؤثر در قرن بیست و یک راهگشا باشد. بررسی سند طراحی کلان (معماری) برنامه درسی تربیت معلم (مصوّب 1394) نشان دهنده توجه به شایستگی های کلیدی (شایستگی های معطوف به دانش موضوعی (CK)، دانش تربیتی (PK)، دانش موضوعی-تربیتی (PCK) و دانش عمومی(GK) است؛ در برنامه درسی تربیت معلم به بسیاری از شایستگی های حرفه ای مدنظر معلمان موفق و اثربخش در تحقیق حاضر توجه شده است، امّا نکته مهم چگونگی دستیابی به این شایستگی ها در میدان عمل است و راه حل در کارورزی و کارآموزی دانشجو-معلمان با رویکرد استاد- شاگردی زیر نظر انجمن حرفه ای معلمان موفق و اثربخش است که با تفویض اختیار و واگذاری بخشی از مسئولیت دانشگاه فرهنگیان و با تمرکزگریزی در کاهش بدنه ساختاری این نظام، می توان از پتانسیل و توانمندی سرمایه انسانی موجود در نظام آموزشی بهره برد.
تدوین راهبردهای برنامه درسی چندفرهنگی تربیت معلم ایران بر اساس تجارب کشورهای استرالیا، کانادا، مالزی و هندوستان
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره اول بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
127 - 146
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تدوین راهبردهای برنامه درسی چندفرهنگی تربیت معلم با بهره گیری از تجارب کشورهای استرالیا، کانادا، مالزی و هندوستان انجام شده است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری این پژوهش، برنامه های درسی تربیت معلم کشورهای دارای رویکرد چندفرهنگی است که از بین آن ها برنامه های درسی تربیت معلم کشورهای استرالیا، کانادا، مالزی و هندوستان به صورت هدفمند، انتخاب شد ه است. ابزار اندازه گیری سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته است که روایی صوری و محتوایی آن از نظر متخصصان مطلع از برنامه های درسی چندفرهنگی و پایایی آن نیز از طریق روش بازآزمایی (آزمون-آزمون مجدد) محاسبه گردید. نتایج پژوهش، که با استفاده از روش کیفی به دست آمده است، نشان می دهد که برنامه های درسی تربیت معلم کشورهای مذکور هر یک به نحوی به رویکرد آموزش چندفرهنگی توجه کرده است. برخی از آن ها مانند هندوستان در اهداف و محتوا و برخی مانند مالزی در راهبردهای برنامه و برخی دیگر مانند استرالیا و کانادا بر اصلاح ساختار تمرکز کرده و با اصلاح قوانین، مقررات، آیین نامه ها و تدوین استانداردهایی سعی در اشاعه مؤلفه های آموزش چندفرهنگی کرده اند. بر این اساس، این پژوهش پیشنهاد می کند نظام تربیت معلم ایران با بهره گیری از تجارب موجود در برنامه های درسی کشورهای چهارگانه و هم چنین در نظر گرفتن راهبردهای اساسی مانند تدوین دروس اصول آموزش چندفرهنگی و آشنایی با اقوام و فرهنگ های ایرانی، بهره گیری از اقدام پژوهی و کارورزی فرهنگی و تدوین اعتبارنامه استانداردهای چندفرهنگی معلمی ، به بازسازی برنامه های درسی جهت هم سویی بیشتر با رویکرد چندفرهنگی اقدام کند.
شناسایی حوزه ها، ابعاد و نشانگرهای کیفیت نظام تربیت معلم ایران
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
87 - 107
حوزه های تخصصی:
نظام آموزش عالی هر کشوری به دلیل تربیت افراد متخصص و نظام تربیت معلم برای تربیت معلمان متخصّص، همواره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. با توجه به استقرار دانشگاه فرهنگیان و نبود نشانگرهای بومی کیفیت برای نظام تربیت معلم ایران، در این پژوهش کوشش شده است تا نشانگرهای کیفیت برای این نظام دانشگاهی شناسایی شوند. برای شناسایی این نشانگرها از دو روش اسنادی و گروه های مرجع استفاده شده است. در ابتدا و پس از بررسی منابع مرتبط با کیفیت نظام تربیت معلم، در مجموع 122منبع شناسایی شده که 36 مورد از آنها بر اساس ملاک های سودمندی و به روزبودن، به طور دقیق تر ارزیابی شده است. برای بررسی این منابع از روش «واش و وارد (2013)» استفاده شده است. پس از تحلیل چندمرحله ای و استخراج یافته ها، موارد به نسبت مشترک با یکدیگر تلفیق و در سه بخش حوزه های اصلی، ابعاد و نشانگرهای کیفیت دسته بندی شدند. در گام بعدی پس از بررسی اعتبار یافته ها به روش مرور همتا، این یافته ها با بهره گیری از دیدگاه های استادان دانشگاه فرهنگیان، متناسب با شرایط بومی ایران، پالایش شد و در نهایت شش حوزه اصلی (طراحی برنامه درسی، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی، پژوهش و اشاعه آن، زیرساخت ها و منابع آموزشی، حمایت از پیشرفت یادگیرنده و سازمان و مدیریت)، 25 بُعد و 75 نشانگر کیفیت شناسایی شده است.
نقش و جایگاه تربیت فرهنگی در نظام تربیت معلم
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
109 - 124
حوزه های تخصصی:
فرهنگ پذیری و جامعه پذیری ازجمله اصلی ترین و مهم ترین کارکردهای نهاد تعلیم و تربیت به حساب می آید؛ چراکه مهمترین ساز و کار برای شکل گیری هویت محسوب می شوند. شکل گیری هویت هم ازجمله مهمترین اهداف تعلیم و تربیت به حساب می آید. از سوی دیگر، معلم از جمله مهمترین و مؤثرترین عناصر در فرایند تعلیم و تربیت است. بنابراین، معلم در فرایند فرهنگ پذیری، جامعه پذیری و شکل گیری هویتی به ویژه هویت فرهنگی دانش آموزان نقش کلیدی دارد. بنابراین موفقیت نهاد تعلیم و تربیت وابسته به تربیت فرهنگی و شکل گیری هویتی است. کاملاً آشکار است که معلمان برای تحقق این اهداف باید آماده شده باشند. وظیفه آماده سازی معلمان هم بر عهده نظام تربیت معلم است. با توجه به این مقدمه، هدف از مطالعه حاضر، تعیین نقش و جایگاه فرهنگ و تربیت فرهنگی در نظام تربیت معلم است. مطابق با این هدف پرسش های مطرح عبارت اند از: 1. برای تحقق تربیت فرهنگی در نظام تربیت معلم، چه اهدافی باید مدنظر قرار گیرند؟ 2. الزامات تحقق این اهداف چه هستند؟ 3. با چه روش های فرهنگی می توان این اهداف را تحقق بخشید؟ روش پژوهش این مقاله روش تحلیل تأملی است. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشانگر آن است که عمده ترین اهداف در قلمرو تربیت فرهنگی معلمان عبارت اند از ارج نهادن و انتقال میراث فرهنگی گذشتگان به آنها، نقد و ارزیابی فرهنگی و اصلاح و بازسازی فرهنگی، به علاوه مهمترین اقتضائات عبارت اند از تغییر نگرش به نظام تربیت معلم و تغییر تعریف معلم و معلمی در نظام تعلیم و تربیت و به دنبال آن، تغییر در برنامه درسی نظام تربیت معلم برمنبای اولویت دادن به فرهنگ و تربیت فرهنگی. در مجموع این مقاله پیشنهاد می دهد که علاوه بر مقوله های پیشنهادی شولمن در باب دانش معلمی، مقوله دیگری تحت عنوان دانش و درک فرهنگی باید اضافه گردد.
بررسی تطبیقی عناصر برنامه درسی مراکز تربیت معلم ایران و هند
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تطبیقی عناصر برنامه درسی مراکز تربیت معلم ایران و هند است. روش این پژوهش تطبیقی (مقایسه ای) و بر اساس الگوی چهارگانه بردی (Brady) است که چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه را در مطالعات تطبیقی مشخص می کند. اطلاعات مورد نیاز برای پاسخگویی به پرسش های این پژوهش از طریق اسناد و مدارک کتابخانه ای، گزارش های تحقیقی، دانشنامه و اساسنامه دانشگاه ها و جستجو در سایت های وزارت تحقیقات هر دو کشورگردآوری شده است. نمونه های مورد نظر این پژوهش، دو کشور هند و ایران هستند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده در این مقاله حاکی از اختلاف معنادار و تفاوت اساسی بین برنامه درسی تربیت معلم این دو کشور در حوزه های اهداف، محتوا، فرایند یاددهی- یادگیری، ارزشیابی، کارورزی و فناوری اطلاعات و ارتباطات است.
بررسی میزان قابلیت کاربرد برخی روش های تدریس دانشگاهی در تربیت معلم ایران
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی میزان قابلیت کاربرد برخی از روش های تدریس دانشگاهی در نظام آموزشی تربیت معلم ایران انجام شده است. این پژوهش با روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه انجام شده و جامعهٔ آماری آن شامل آموزشگران دانشگاه فرهنگیان بودند که به دلیل ضرورت آموزش و گفتگو پیرامون روش های موردبررسی، 47 نفر از آنان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی تک نمونه ای و رتبه بندی فریدمن و همچنین تحلیل محتوای کیفی (کدگذاری با رویکرد استقرایی) تجزیه وتحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که از دیدگاه آموزشگران از 13 روش موردبررسی، 6 روش الگوی یادگیری مشارکتی، الگوی پروژه محور، آموزش بهره مند از فناوری اطلاعات و ارتباطات، مباحثه، آموزش موقعیت محور و الگوی ایفای نقش، کاربرد بسیاری در تربیت معلم دارند و 7 روش دیگر یعنی: آموزش مبتنی بر ظرفیت های انتقادی، باشگاه مجلات، آموزش شبکه محور، آموزش مشاوره محور، آموزش گروهی (چند استادی)، آموزش توسط دانشجویان مجرب و تدریس مستقیم با استفاده از سخنرانی، کاربرد زیادی در تربیت معلم ندارند. تحلیل کیفی دلایل افراد نمونهٔ آماری نشان داد فراهم ساختن بستر مناسب برای تعامل دانشجویان با یکدیگر، اجرای برنامهٔ درسی مانند کارورزی، رعایت اصول آموزش و تربیت و مطابقت با نیاز دانشجویان، مهم ترین دلایل کاربردپذیری روش های پرکاربرد است؛ از سوی دیگر پایین بودن انگیزهٔ دانشجو معلمان، کمبود هیئت علمی تمام وقت، باانگیزه و خبره، ضعف در زیرساخت ها و نقاط ضعف ذاتی برخی روش ها، ازجمله دلایل محدودکننده در به کارگیری روش های تدریس دانشگاهی هستند.
مدل های تاریخی تربیت معلم دوره ابتدایی در ایران
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶)
112 - 87
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تاریخی مدل های مختلف تربیت معلم دوره ابتدایی در ایران می پردازد. از برپایی دارالمعلمین(1297) تا تاسیس دانشگاه فرهنگیان(1390) مدل های مختلفی از تربیت معلم دوره ابتدایی در ایران تجربه شده است. شناسایی این مدل ها، تجربه های تاریخی تربیت معلم دوره ابتدایی را در اختیار سیاست گذاران و علاقه مندان به نظام تربیت معلم قرار می دهد. روش پژوهش در این مقاله روش تاریخی است. جامعه آماری مشتمل بر تمام اسناد تاریخی مرتبط با حوزه تربیت معلم بوده است و از روش نمونه گیری هدف دار، برای نمونه گیری استفاده شده است. نمونه ها، از اسنادی انتخاب شده اند که حاوی داده ها و اطلاعات مربوط برای پاسخگویی به سوال های پژوهش بوده اند. روش جمع آوری داده ها، روش اسنادی و روش تحلیل داده ها روش تاریخی اکتشافی است. با بررسی اسناد بر جای مانده از نظام تربیت معلم در ایران می توان هفت مدل از تربیت معلم دوره ابتدایی را در ایران شناسایی کرد. دارالمعلمین، دانشسرای مقدماتی، کلاس های کمک آموزگاری، تربیت معلم یکساله، سپاه دانش، مراکز تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان. در این مقاله به ضرورت های تاریخی شکل گیری هر یک از این مدل ها، شیوه پذیرش دانشجو و برنامه درسی هر یک از این مدل ها پرداخته شده است.
تعاملات در دانشگاه فرهنگیان: زمینه ها، راهبردها و رهنمون ها
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶)
133 - 113
حوزه های تخصصی:
تعاملات در دانشگاه فرهنگیان به عنوان دانشگاهی که عهده دار تأمین، تربیت و توانمندسازی معلمان و نیروی انسانی در وزارت آموش و پرورش است، بسیار اهمیت دارد. هدف این پژوهش، شناسایی زمینه ها و راهبردها و نیز رهنمون هایی برای تعاملات در دانشگاه فرهنگیان است که با رویکرد کیفی انجام شده است. با توجه به بهره گیری از منابع مکتوب و مدارک مرتبط با نظام تربیت معلم، اساسنامه دانشگاه فرهنگیان و اسناد تحول بنیادین آموزش و پرورش برای نیل به اهداف این مطالعه، روش این پژوهش، روش اسنادی است. داده های حاصل با استفاده از تکنیک تحلیل فکری بازتابنده و با بهره گیری از نرم افزار مکس کیود ا نسخه 12، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش، ذی نفعان، زمینه ها، راهبردها و رهنمون های مرتبط در خصوص تعاملات دانشگاه فرهنگیان با هریک از عوامل و ذی نفعان را نشان داد. ذی نفعان شناسایی شده عبارتند از: 1. آموزش عالی و مراکز علمی و پژوهشی 2. آموزش و پرورش و دوایر آن در شهرستان ها 3. مدارس 4. افرادی چون اعضای هیات علمی، معلمان، دانشجومعلمان، دانش آموزان، والدین دانش آموزان 5. نهادهای فرهنگی، هنری و ورزشی 6. نهاد سیاست گذاری و دولت که در ارتباط با هریک از آنها، زمینه ها، راهبردها و رهنمون های لازم نیز به دست آمد. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که مدیریت تعاملات باید به عنوان یکی از هسته های اصلی در نظام مدیریتی دانشگاه فرهنگیان باشد.
شناسایی میزان شیوع افسانه های عصبی در میان دانشجو معلمان ایران
حوزه های تخصصی:
هم زمان با پیشرفت های شگرفی که در سال های اخیر در اکتشاف سازوکارهای عصبی پایه یادگیری، حافظه، استدلال، هیجان و سایر فرایندهای شناختی فراهم آمده است، اشتیاق فراوانی به کاربست این دانش برای بهبود سیاست ها و اقدامات تربیتی نیز نمایان گشته است. به موازات این اشتیاق روزافزون از جانب تربیت شناسان، معلمان، سیاست گذاران و سایر کارگزاران تربیتی، برخی بدفهمی ها نیز متداول گشته که از آن ها به عنوان افسانه ها یا اسطوره های عصبی یاد می شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی افسانه های عصبی رایج در میان دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان بوده است. به همین منظور از راهبرد پژوهشی پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، دربرگیرنده همه دانشجو معلمان مراکز شش گانه مستقر در شهر تهران(4785نفر) و روش نمونه گیری، طبقه ای نسبتی بوده است. در مجموع تعداد 449 پرسش نامه معتبر به صورت داوطلبانه تکمیل و در تحلیل نهایی مورد استفاده قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای مشتمل بر59 ادعای(درست و نادرست) درباره افسانه های عصبی بوده است. روایی ابزار با استفاده از نظر متخصصان تایید شد و پایایی آن با محاسبه فرمول کودر ریچاردسون 21 بالای 88/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که 8 افسانه عصبی یا اطلاعات نادرستی که آن ها را به عنوان واقعیت تلقی می کنند در میان دانشجو-معلمان بیشترین رواج را دارد. این بدفهمی ها به ترتیب عبارتند از: سبک یادگیری حسی ترجیحی یادگیرندگان؛ ورزش های مناسب برای تمرین هماهنگی در انجام مهارت های ادراکی-حرکتی؛ برتری نیمکره ای(چپ مغزی، راست مغزی)؛ باشگاه(ورزش) مغز؛ تقدم یادگیری زبان دوم به فراگیری زبان مادری؛ هم سان عمل کردن حافظه انسان وحافظه کامپیوتر؛ تقویت ذهن کودکان از طریق مکمل های امگا3؛ و ارتقای عملکرد تحصیلی از طریق مکمل های اسید چرب(امگا 3 و 6). نتایج این مطالعه از شیوع گسترده افسانه های عصبی در میان دانشجو معلمان حکایت می کند و بنابراین پیشنهاد می شود تدابیری مناسب در جهت ارتقای سواد دانشجو-معلمان درباره کاربردهای آموزشی معتبر از دانش و پژوهش مغز اتخاذ شود.
ارتقای صلاحیت حرفه ای معلم بارویکرد pck (دانش محتوایی تعلیم و تربیت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه :ناکامی دانش آموزان در آزمون های ملی و فراملی(نظیر تیمز)مولفه های مختلف نظام آموزشی را زیر سوال برده است.بدون تردید عوامل مختلفی در نیل به این نتیجه دخیل است. درمیان سه ضلع دانش آموز،معلم ومحتوا این پژوهش بر نقش معلمان تاکید دارد زیرا معلمان نقش کلیدی در آموزش دارند .این ایده که صرف دانستن دانش محتوا برای تدریس اثربخش کافی نیست بر دانش محتوایی تعلیم وتربیت تاکید می کند.نتیجه گیری :دانش محتوایی تعلیم وتربیت صلاحیتی است که معلمان برای ارائه تدریس اثربخش به آن نیاز دارند و با آن محتوی را به صورت دقیق تر ارائه و به نیازهای دانش آموزان با استفاده از این دانش پاسخ می دهند . مقدمه :ناکامی دانش آموزان در آزمون های ملی و فراملی(نظیر تیمز)مولفه های مختلف نظام آموزشی را زیر سوال برده است.بدون تردید عوامل مختلفی در نیل به این نتیجه دخیل است. درمیان سه ضلع دانش آموز،معلم ومحتوا این پژوهش بر نقش معلمان تاکید دارد زیرا معلمان نقش کلیدی در آموزش دارند .این ایده که صرف دانستن دانش محتوا برای تدریس اثربخش کافی نیست بر دانش محتوایی تعلیم وتربیت تاکید می کند.نتیجه گیری :دانش محتوایی تعلیم وتربیت صلاحیتی است که معلمان برای ارائه تدریس اثربخش به آن نیاز دارند و با آن محتوی را به صورت دقیق تر ارائه و به نیازهای دانش آموزان با استفاده از این دانش پاسخ می دهند .
آموزش گفت و شنودی بستری برای یادگیری برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با توجه به این مسئله صورت گرفته است که هرچند از نگاه یونسکو دانشجو معلمان در سن بزرگسالی قرار دارند اما الگوهایی که برای آموزش آنان استفاده می شود از جنس آندراگوژی نیست. برای حل این مسئله یکی از الگوهای آموزش بزرگسالان به نام آموزش گفت و شنودی معرفی می شود. این الگو از آن رو انتخاب می شود که به باور صاحب نظران تربیت معلم، گفت و شنود راهی برای بارو کردن فرایند تأمل در دوره تربیت معلم و به ویژه دوره کارورزی است. به این ترتیب در این پژوهش، آموزش گفت و شنودی معرفی می گردد و با تکیه بر روش طبقه بندی به شیوه ی استقرایی عناصر موجود در آن که به اثربخش کردن دوره کارورزی می انجامد شناسایی می شوند. یافته های این پژوهش گویای آن است که عنصرهای زیر می توانند فرایند تأمل حرفه ای را غنا بخشند و تسهیل کنند: کارگروهی؛ پراکسیس؛ نقش؛ درآمیخته شدن؛ توالی و تقویت؛ مکان؛ زمان؛ امنیت؛ احترام؛ فوریت؛ به کارگیری ایده ها، دل خاسته ها، رفتارها؛ پاسخگویی و فعالیت های یادگیری.