مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
منابع انسانی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارزشیابی عملکرد منابع انسانی نیاز به شاخص های مناسب برای سنجش عملکرد دارد. در واقع تدوین شاخص، اساسی ترین منبع اطلاعاتی برای هر گونه ارزشیابی می باشد. در واقع هدف این مقاله، تدوین شاخص های منابع انسانی در بخش بهداشت و درمان به منظور تامین اطلاعات کافی جهت ارزیابی مدیریت منابع انسانی در این بخش است که این کار با طراحی یک چارچوب مفهومی جهت تدوین و طبقه بندی شاخص ها صورت گرفته است.روش بررسی: در تحقیق حاضر، با توجه به اهمیت موضوع و اهداف پژوهشی از روش توصیفی- کاربردی استفاده شده است. حوزه مطالعه در این پژوهش، اداره نیروی انسانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی اصفهان بود و زمان انجام آن 85-1384 بوده است. جهت بررسی روند پژوهش و به منظور عملی کردن مراحل مختلف علمی طرح، یک چارچوب مفهومی برای طرح تنظیم گردید و بر اساس آن شاخص ها تدوین و اعتبار سنجی به روش گروه های بحث متمرکز صورت گرفت.یافته ها: شاخص های طراحی شده در زمینه مدیریت منابع انسانی، به 7 گروه که شامل درون داد، فرایند، برون داد، کارایی، اثربخشی، بهره وری و پیامد طبقه بندی شده است، مجموع شاخص ها در این طبقات 60 شاخص می باشد. نمره نهایی شاخص در اداره نیروی انسانی دانشگاه علوم پزشکی 1042 بوده است که 63 درصد از کل نمره را به خود اختصاص داده است.نتیجه گیری: به منظور نظارت و و ارزشیابی فعالیت های واحدهای منابع انسانی در سازمان ها، شاخص ها یکی از ابزارهای مهم و اساسی تلقی می شوند. ازاین رو طراحی شاخص، به عنوان یک سیستم اطلاعات ارزیابی منتبع انسانی در سطوح مختلف سیستم بهداشتی و درمانی از مهمترین وظایف مدیران و کارشناسان این حوزه ها می باشد.
مدیریت راهبردی منابع انسانی، استراتژی سازمان های پیشرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت راهبردی منابع انسانی ، عبارتست از: مرتبط ساختن مدیریت منابع انسانی با مدیریت راهبردی (هدف های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت راهبردی سازمان)، برای ارتقاء عملکرد و بهبود بهره وری به صورت سیستمی و ایجاد فرهنگ سازمانی که مولد انعطاف پذیری و خلاقیت باشد. اهداف سیستم مدیریت منابع انسانی متاثر از اهداف راهبردی هر مؤسسه ای است. مدیریت راهبردی منابع انسانی(SHRM) با معنای وسیع خود در دنیای امروزی می کوشد که آموزش و توسعه کارکنان، بهبود سازمانی و مسیر پیشرفت شغلی را در هم آمیزد تا افراد، گروه ها و سازمان ها به شیوه ای اثربخش رشد کنند. بنابراین هدف اساسی مدیریت راهبردی منابع انسانی، خلق قابلیت استراتژیک از طریق تضمین و مطمئن شدن از این نکته است که سازمان از کارکنان ماهر، متعهد و با انگیزه برای تلاش در راستای حصول به مزایای رقابتی پایدار، برخوردار است
بررسی عوامل موثر بر توانمند سازی منابع انسانی (مطالعه موردی ادارات کل برنامه ریزی و نظارت اعتباری و اعتبارات بانک ملت )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها برای ادامه حیات خود می بایست از ویژگی های خاصی نظیر: مشتری مداری، انعطاف پذیری بالا، شفافیت، بهبود مستمر و ... برخوردار باشند و برای دست یابی به چنین ویژگی هایی باید مهم ترین منبع و ابزار رقابتی خود یعنی نیروی انسانی را توانمند سازند. به زبان ساده، توانمندسازی، توانایی ترغیب دیگران به انجام دادن کاری است که خودشان می خواهند انجام دهند. از این رو، مطالعه توانمند سازی، یک اصل بنیادین در مدیریت سازمان های امروزی به شمار می رود. لذا با درک اهمیت و ضرورت این مقوله و با درنظر گرفتن ادارات کل برنامه ریزی و نظارت اعتباری و اعتبارات بانک ملت به عنوان نمونه مطالعاتی، در صدد تبیین و بررسی عوامل موثر بر توانمند سازی منابع انسانی از بعد رفتاری هستیم. مهم ترین عوامل تاثیرگذار در این بعد، مهارت، نگرش و شخصیت کارشناسان شناسایی شدند که با طراحی پرسش نامه ای در این راستا و با استفاده از ابزار آماری رگرسیون چند متغیره، رابطه سه عامل فوق، با توانمند سازی کارشناسان برآورد گردید که به استناد داده های خروجی، ضریب متغیر مهارت کارشناسان در معادله، 0.486 متغیر شخصیت 0.344 و متغیر نگرش 0.104 تخمین زده شد. بنابراین هر سه فرضیه تحقیق تایید شده و عوامل مهارت، شخصیت و نگرش تاثیر مثبتی بر توانمندسازی کارشناسان دارند.توانمندسازی کارشناسان (0.486+3.12=) مهارت کارشناسان (0.344+) شخصیت کارشناسان (0.104)+ نگرش کارشناسان . بنابراین جهت ارتقا سطح توانمندسازی کارکنان ادارات مورد مطالعه، پیشنهاد گردید در مورد عامل مهارت، بر روی سطوح مهارت فنی، مهارت انسانی و مهارت ادراکی کارکنان و در مورد عامل نگرش نیز، روی رضایت شغلی، وابستگی شغلی و تعهد سازمانی بیشتر کار شود و آموزش ها جدی تر گرفته شوند.
مدیریت دانش ، محور توسعه منابع انسانی
حوزه های تخصصی:
تدوین راهبردهای توسعة منابع انسانی با رویکرد توسعة دانش کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابع انسانی، مهمترین سرمایه و مزیت رقابتی هر سازمان بوده و بی شک توسعة منابع انسانی از محوریترین فرآیندها در مدیریت منابع انسانی است. توسعة منابع انسانی در هر سازمان، نیازمند راهبرد و راهکارهای اجرایی خاصی است. این تحقیق در یک مرکز تحقیق و توسعة محصول صنعتی انجام شده است که توسعة منابع انسانی و توسعة دانش کارکنان در موفقیت راهبرد و مأموریت آن، نقش مهمی ایفا میکند. هدف اصلی تحقیق تدوین راهبردهای توسعة منابع انسانی با محوریت توسعة دانش کارکنان است. ابتدا، وضعیت موجود حوزه های تأثیرگذار در توسعة منابع انسانی بررسی و تحلیل شده و سپس شکاف دانش کارکنان شناسایی و علل اصلی وجود شکاف ریشهیابی گردیده که در انتخاب مناسب راهبردها، مدنظر قرار گرفته است. در نهایت راهبردهای توسعة منابع انسانی در راستای راهبرد اصلی سازمان و راهبرد مدیریت منابع انسانی تدوین گردیده است. این تحقیق، از نوع تحقیقات کاربردی و توسعه ای است و از نظر روش گردآوری داده ها، تحقیق توصیفی- پیمایشی است.
طراحی مدلی برای مدیریت تولید علم در راستای جنبش نرم افزاری
حوزه های تخصصی:
امروزه اصطلاح «تولید علم» در ادبیات کشور جایگاه ویژه ای پیدا نموده است؛ به طوری که نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری اذهان همه سیاستگذاران و برنامه ریزان امور علمی و پژوهشی کشور را به خود مشغول نموده است و در سند چشم انداز و افق های آرمانی کشور ، ارتقاء تولید علم و احراز جایگاه برتر علمی در منطقه، هدف گذاری شده است. از اینرو ایران برای به دست آوردن جایگاه برتر علمی در منطقه ناگزیر است مرزهای دانش افزایی و تولید علم را گسترش داده و مدیریت تولید علم را به منزله یکی از استراتژیک ترین اهداف خود در نظر گیرد. در این میان دانشگاه ها به مثابه مهم ترین موتور اقتصاد دانش محور، نقشی اساسی در توسعه علمی جامعه دارند. مادامی که سیستم دانشگاهی از حالت مصرف گرایی علم به سیستم تولید کننده علم تبدیل نشود، تاثیر چندانی نه در جامعه علمی جهانی که درجامعه خود نیز نخواهد گذاشت. از این رو، از چشم انداز این پژوهش، داشتن مدلی منسجم برای مدیریت دانش، می تواند تضمینی باشد که روزی دانشگاه های ما نیز درشمار تولیدکنندگان اصیل علم قرار گیرند. از اینرو در پژوهش حاضر تلاش شده است تا ارتباط میان عوامل مدیریت دانش، از قبیل توانمندسازها، فراگردها و عملکرد سازمانی بررسی شود و در نهایت مدل منسجمی از مدیریت دانش برای بهبود عملکرد سازمانی ارائه گردد.
طراحی و توسعه مدل استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی در سازمان های دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با عنوان طراحی و توسعه مدل استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی مبتنی بر رویکرد مدیریت دانش در حوزه مدیریت منابع انسانی انجام شده است. در این تحقیق پس از بررسی مبانی تئوریک و مطالعات و تحقیقات صورت گرفته در حوزه توانمندسازی منابع انسانی، چارچوب نظری طراحی شد. در مرحله بعد با استفاده از این اطلاعات و نظرسنجی از خبرگان، پرسشنامه تحقیق که مشتمل بر سنجه های مربوط به کلیه متغیرهای موجود در مدل است، تدوین شد و در اختیار متخصصان صنعت مربوط و برخی از اساتید دانشگاهی قرار گرفت تا اصلاح و تکمیل شود. بعد از تأیید پایایی آن، پرسشنامه نهایی در میان نمونه آماری که شامل 500 نفر از کارشناسان، مدیران، اساتید و مشاوران برخی سازمان های دانش محور بوده اند، توزیع و جمع آوری شد. در مرحله بعد نسبت به تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، رگرسیون تک متغیره و چند متغیره، تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری در چارچوب مدلسازی تحلیل مسیراقدام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که از بین عوامل مؤثر بر توانمندسازی استراتژیک، عامل بعد استراتژیک بیش ترین تأثیر را در توانمندی کارکنان دارد و مؤلفه بعد ساختاری اولویت بعدی را در اختیار دارد و در نهایت بعد فردی کم ترین تأثیر را در توانمندی کارکنان دارد.
سازمان و مطالعه تأثیر نظام های کاری با عملکرد بالا بر عملکرد آن و بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری منابع انسانی (مطالعة موردی شرکت های تجاری واقع در منطقة 6 تهران)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، نظام های کاری با عملکرد بالا و تأثیر آن بر سایر متغیرهای سازمانی، همچون عملکرد سازمان و انعطاف پذیری منابع انسانی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. تا کنون در این زمینه پژوهش میدانی در سطح فردی و یا سازمانی انجام نشده است.
این پژوهش به مطالعة تأثیر به کارگیری نظام های کاری با عملکرد بالا بر افزایش عملکرد سازمانی و همچنین بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری منابع انسانی در این ارتباط میپردازد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری، شرکت های تجاری مستقر در منطقة 6 تهران بوده که به صورت تصادفی، 51 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج نشان داده است که بین نظام های کاری با عملکرد بالا و انعطاف پذیری منابع انسانی با عملکرد بالا رابطة مثبت معناداری وجود دارد. همچنین مشخص شده است که انعطاف پذیری منابع انسانی نقش میانجیگر رابطة بین HPWS و عملکرد را ایفا میکند. در پایان، بر مبنای این یافته ها، پیشنهاداتی برای پژوهش های آتی ارائه شده است.
مقایسه تحلیلی وضعیت موجود منابع انسانی در فوق برنامه دانشگاه های ایران با وضعیت ده سال قبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق، مقایسه وضعیت موجود منابع انسانی شاغل در فوق برنامه دانشگاه ها با وضعیت ده سال قبل است. در این تحقیق، وضعیت منابع انسانی فوق برنامه دانشگاه ها از نظر تعداد منابع انسانی و سرانه منابع انسانی متخصص در دو بخش دختران و پسران مقایسه و تحلیل شده است. برای بررسی وضعیت منابع انسانی فوق برنامه ورزشی دانشگاه های ایران از پرسشنامه محقق ساخته (روایی صوری قابل قبول و پایایی با آلفای کرونباخ 81/0) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشگاه های ایران و نمونه آماری تحقیق 49 دانشگاه از مجموع 60 دانشگاه تحت پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات مقایسه ای- تحلیلی است. مقایسه نتایج تحقیق حاضر با نتایج تحقیق ده سال قبل، برگرفته از رساله دکتری (تندنویس، 1375) و سنجش میزان فرآیند رشد و میزان اختلاف متغیرها از طریق روش های آمار استنباطی (آزمون ویلکاکسون برای مقایسه میانه متغیرها) در سطح (05/0) انجام شده است. یافته های تحقیق نشان داد از مجموع 847 نفر منابع انسانی موجود در فوق برنامه ورزشی دانشگاه ها 8/39 درصد زن و 2/60 درصد مردند و از مجموع 223 نفر منابع انسانی متخصص موجود 9/39 درصد را زنان و 1/60 درصد را مردان تشکیل میدهند. همچنین سرانه منابع انسانی متخصص به ازای هر یک هزار دانشجو در بخش دختران 39/0 و در بخش پسران 69/0 است و در مجموع (دختر و پسر) 53/0 نفر منابع انسانی متخصص به ازای هر یک هزار دانشجوی شاغل به تحصیل در دانشگاه ها وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد بین وضعیت موجود و ده سال قبل از نظر تعداد منابع انسانی و سرانه منابع انسانی متخصص اختلاف معنی داری در سطح (05/0) وجود ندارد.
بررسی تأثیر عوامل سازمانی بر عملکرد مدیریت دانش در آموزش و پرورش: مطالعه موردی آموزش و پرورش شهر ملکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عوامل سازمانی از جمله فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، آموزش، منابع انسانی، جریان اطلاعات و ارتباطات، فنآوری اطلاعات، و شفافیت اسناد بر عملکرد مدیریت دانش و مؤلفه های خلق دانش، ذخیره دانش، بهکارگیری دانش، و انتقال و اشتراک دانش در آموزش و پرورش شهر ملکان می باشد. روش: روش پژوهش، پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه این پژوهش کارکنان آموزش و پرورش شهر ملکان هستند که با توجه به حجم جامعه، نمونهگیری تصادفی طبقه ای بهعمل آمد و در نهایت 214 نفر بهعنوان نمونه انتخاب گردید. در نهایت پس از توزیع پرسشنامه 143 مورد پرسشنامه صحیح قابل تحلیل جمعآوری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج این تحقیق نشانگر آن بودند که متغیرهای فرهنگ سازمانی، آموزش، و فنآوری اطلاعات تأثیر مثبت معنیداری روی عملکرد مدیریت دانش دارند. با این وجود سایر متغیرها از جمله منابع انسانی تنها در مؤلفه خلق دانش روی عملکرد مدیریت دانش تأثیر مثبت معنیدار دارد و سایر متغیرها نیز با وجود اینکه همبستگی مثبتی با عملکرد مدیریت دانش و مؤلفه های آن دارند تأثیر آن ها از نظر آماری معنیدار نمی باشد. اصالت/ارزش: از آنجا که اکثر کارهای انجام شده در زمینه مدیریت دانش در حوزه کسب و کار و سازمانهای انتفاعی بوده است، انجام این پژوهش در حوزه آموزش و پرورش حائز اهمیت است.
بررسی وضعیت منابع انسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور از نقطهنظر مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی وضعیت نیروی انسانی واحد ستادی نهاد کتابخانه های عمومی کشور و نحوه عملکرد نهاد در فرایندهای تبدیل دانش در بین کارکنان و در سطح سازمان انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر پیمایشی است . جامعه پژوهش را تمامی کارکنان شاغل در واحد ستادی (اعم از مدیران و کارمندان) نهاد کتابخانههای عمومی کشور تشکیل می دهند و نمونه گیری انجام نشد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته، مشتمل بر 8 شاخص و 46 پرسش بسته بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که شاخص دانش نهان فردی کارکنان، دارای بیشترین میانگین بوده است. شاخص های «دانش آشکار سازمانی» و «تبدیل دانش آشکار به دانش نهان (درونی سازی)» نیز از کمترین میانگین برخوردارند. اصالت/ ارزش: مطالعه متون حوزه مدیریت دانش نشان می دهد که پژوهش های اندکی در ارتباط با مدیریت دانش در کتابخانه های عمومی انجام شده است. در این پژوهش ضمن تهیه پرسشنامه ای برای انواع دانش و فرایندهای تولید و تبدیل دانش براساس مدل نوناکا، وضعیت نیروی انسانی نهاد کتابخانه-های عمومی کشور در واحد ستادی مورد بررسی قرار گرفت و در پایان براساس یافته های پژوهش، راهکارهای مناسبی برای توسعه دانش و عملکرد نیروی انسانی در ارتباط با فرایندهای تبدیل دانش، ارائه شد.
رابطه بین خود انضباطی و سطوح آن با بهره وری منابع انسانی در صنعت خودرو سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خود انضباطی هدف نهایی سازگاری با سیستم اجتماعی است. فرد خود انضباط، فردی است که بتواند درباره اعمال خود قضاوت کند که چه عملی درست و چه عملی نادرست است و سپس رفتار مناسب را اتخاذ کند. این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین خود انضباطی و سطوح آن با بهره وری کارکنان تولیدی در بخش صنعت انجام شد. پژوهش حاضر، رویدادی از نوع همبستگی است. نمونه آماری 150 نفر از کارکنان بخش تولیدی بودند که به طور تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های خودانضباطی و بهره وری پاسخ دادند. ضرایب پایایی برای پرسشنامه خودانضباطی زندکریمی و پرسشنامه بهره وری رضاییان معنادار بود. بر اساس یافته ها همبستگی بین خودانضباطی و بهره وری معنادار بود. همبستگی بین مؤلّفه های خود انضباطی و بهره وری نیز معنا دار بودند. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که بعد از هفت گام، متغیر خود انضباطی و سطوح آن 63 درصد از واریانس بهره وری را تبیین می کنند. با توجه به یافته های پژوهش، خود انضباطی و سطوح آن اثر پیش بینی کنندگی بالایی بر بهره وری دارند و می توان در سازمان ها، به آن ها به عنوان یکی از عوامل مهم در تبیین تغییرات بهره وری توجه کرد.
تحلیل رگرسیونی رابطة بین اجزای مدیریت دانش و عملکرد منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخورداری از دانش و اطلاعات روزامد و تشخیص، تحصیل، تسهیم، توسعه، به کارگیری و نگهداری دانش برای ادامة حیات سازمان ها به ویژه سازمان تربیت بدنی، ضروری است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطة مدیریت دانش و اجزای آن با عملکرد منابع انسانی است. این تحقیق توصیفی است و اطلاعات با پرسشنامه ای که دارای روایی همچنین پایایی براساس آلفای کرونباخ 8 /91 درصد بود، جمع آوری شد. تعداد نمونة آماری 83 نفر برابر با جامعة آماری بود. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه معادلة پیش بینی عملکرد منابع انسانی برابر با 69 /59، تشخیص دانش 201 /0، تحصیل دانش 428 /0 و تسهیم دانش 016 /0 به دست آمد. نبود دیگر متغیرها در مدل به معنی این است که بقیة متغیرها به طور معنادار در مدل نقش ندارند. از بین سه متغیر در مدل، متغیر «تحصیل دانش» بیشترین تأثیر را در پیش بینی میزان عملکرد منابع انسانی در ادارة کل تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی دارد.
رابطه ی ساده و چندگانه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری اداری در دانشگاه های علوم پزشکی و غیر علوم پزشکی استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه نیروی انسانی مهم ترین مزیت رقابتی برای سازمان ها محسوب می شود. بنابراین مدیران دانشگاه ها بایستی آگاه باشند که چگونه با این عامل استراتژیک برخورد کنند و استفاده ی هر چه مؤثرتر از این مزیت رقابتی را بیاموزند. اما برای رویارویی با عدم اطمینان و پاسخ به محیط خارجی و یا نفوذ بر آن، نوآوری ابزاری ارزنده محسوب می شود. هدف این مطالعه، تعیین رابطه ی ساده و چندگانه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری در دانشگاه های علوم پزشکی و غیر علوم پزشکی استان اصفهان بود.
روش بررسی: نوع مطالعه، توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری این مطالعه شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی استان اصفهان (1830 نفر) بود که با روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی (480 نفر) انتخاب شدند. ابزار تحقیق، شامل پرسش نامه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و پرسش نامه ی نوآوری اداری بود. پرسش نامه ها از نظر روایی صوری و محتوایی تأیید شد و پایایی آن ها با استفاده از ضریب Cronbach's alpha محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نمرات نوآوری اداری در دانشگاه های دولتی استان کمتر از حد متوسط بود. از طرفی، بین کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری همبستگی چندگانه معنی داری وجود داشت. ضرایب بتا بین کلیه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری اداری از نظر آماری معنی دار بود و ضریب تورم واریانس برای متغیرهای پیش بین حداقل 33/1 تا 75/2 بود که نشان می دهد بین آن ها هم خطی وجود نداشته و مدل رگرسیون معنی دار بوده است. نظرات اعضا در خصوص رابطه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری بر حسب مشخصات دموگرافیک یکسان بود.
نتیجه گیری: سازمان های آموزشی، با اتخاذ کارکردهای منابع انسانی مناسب می توانند زمینه ی ظهور نوآوری سازمانی را فراهم نمایند.
بررسی رابطه نشاط، سلامت روان و رضایت از خانواده در شرکت شیر گاز آذران اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط نشاط، سلامت روان و رضایت از خانواده در شرکت شیر گاز آذران اصفهان است. جامعه آماری پژوهش، 150 نفر بودند که با استفاده از روش سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. در پژوهش حاضر، از آزمون های استاندارد فوردایس1، آزمون سلامت روانMMPI-2 و آزمون رضایت از ازدواج ((MSI استفاده گردید و پایایی آزمون های مذکور با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب 84/0، 95/0 و 90/0 تعیین گردید. نتایج پژوهش حاضر، نشان داد که میزان شادی کارخانه، مطلوب است، شادی واحدها و کارکنان در بخش های گوناگون متفاوت است و میانگین شادی کارکنانی که کار فنی دارند، بیشتر است. در آزمون سلامت روان، وضعیت کارکنان در حد رضایت بخش ارزیابی شد و در همه پرسش ها، مقدار وضعیت بیمارگونه به بیش از 5% نمی رسید. میزان رضایت از ازدواج، نسبتاً خوب بود و در زمینه روابط خانوادگی، نارضایتی از کودکان (پرورش فرزند)، پذیرش نقش، مشکلات مالی و رضایت قراردادی (عدم رضایت حقیقی) نیاز به آموزش های خاصی در کارمندان و همسران شان وجود داشت.
بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و رضایت شغلی کارکنان در ستاد مرکزی صندوق تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت استعداد به عنوان سیستمی برای شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداری افراد مستعد، با هدف بهینه کردن توان سازمان به منظور تحقق نتایج کسب و کار، تعریف شده است. با توجه به تعریف مدیریت استعداد و در نظر گرفتن چرخه حیات کارکنان به عنوان الگویی برای یکپارچه سازی و مهم ترین فرایندهای توسعه منابع انسانی، می توان دریافت که مباحث مرتبط به مدیریت استعداد در تمامی فرایندهای چرخه قابل استقرار و تسری است. از طرفی دیگر، بیشتر متخصصان حوزه منابع انسانی علت اصلی نارضایتی کارکنان را ناشی از ضعف مدیریت می دانند. هدف از مطالعه حاضر تعیین رابطه بین مدیریت استعداد و رضایت شغلی کارکنان در ستاد مرکزی صندوق تامین اجتماعی است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی و همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 1034 نفر از کارکنان ستاد مرکزی صندوق تامین اجتماعی است، نمونه گیری به روش طبقه ای منظم بوده و تعداد 278 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های مدیریت استعداد و رضایت شغلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین مدیریت استعداد، زیرمتغیرهای آن و رضایت شغلی رابطه معنادار وجود دارد.
تحلیلی بر هوش معنوی کارکنان سازمان بهزیستی شهرستان یزد(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در راستای جهت گیری معنوی و به موازات بررسی مؤلفه های نوین روان شناختی، سازه ی هوش معنوی در آستانه ی هزاره ی سوم میلادی به ادبیات آکادمیک روان شناسی افزده شده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل هوش معنوی کارکنان سازمان های خدمت رسان بخش عمومی طراحی و تدوین شده است. در این مقاله از بین سازمان های خدمت رسان، با توجه به نقش بسیار مهم و تأثیرگذار سازمان بهزیستی در جامعه، این سازمان به عنوان جامعه ی مورد پژوهش انتخاب شده و هوش معنوی کارکنان آن از چهار بعد سجایای اخلاقی، جامع نگری و بعد اعتقادی، مقابله با مشکلات، خودآگاهی، عشق و علاقه بررسی و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند که کارکنان بهزیستی از سطح معنی داری از هوش معنوی برخوردارند. همچنین این نتایج حاکی از آن است از میان ابعاد هوش معنوی، جامع نگری و بعد اعتقادی آنان از سطح بالاتری برخوردار است
بررسی تجارب مدیران، کارشناسان و ورزشکاران در مورد دلایل ناکامی ایران در مسابقات المپیک 2008 پکن در حیطة منابع انسانی و مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی تجارب مدیران، کارشناسان و ورزشکاران در مورد دلایل ناکامی ایران در مسابقات المپیک 2008 در حیطة منابع انسانی و مالی بود. روش پژوهش از نوع کیفی است که به شیوة نیمهسازماندهیشده انجام گرفت. جامعة آماری پژوهش شامل سه قشر ورزشکاران شرکتکننده در المپیک پکن (55 نفر)، مدیران ارشد و میانی سازمان تربیت بدنی، کمیتة ملی المپیک و فدراسیونهای المپیکی (70 نفر) و کارشناسان ورزشی بود. نمونهگیری برای هر گروه با انتخاب هدفمند اولین مشارکتکننده شروع شد و بهصورت گلوله برفی تا رسیدن به حد اشباع اطلاعات ادامه یافت. بنابراین پژوهشگر با انجام پنج مصاحبه در هر یک از گروههای ورزشکاران و کارشناسان و شش مصاحبه در گروه مدیران، به اشباع اطلاعات رسید. برای
تجزیهوتحلیل اطلاعات حاصل از فرایند مصاحبه، پس از پیادهسازی، ویرایش و کدگذاری اولیة آنها، از روش کدگذاری باز و کدگذاری محوری برای طبقهبندی نظرها در ابعاد و گروههای مفهومی یکسان استفاده شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که در حیطة منابع انسانی عمدهترین مشکل «غیرورزشی بودن» و «چندشغله بودن مدیران» و در حیطة منابع مالی اختصاصیافته، کفایت لازم را برای مسابقات المپیک داشته است و عمدهترین مشکل در این حیطه، «مدیریت ناکارامد منابع مالی» بوده است.