مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ادبیات کودک
حوزه های تخصصی:
" هر چند نهضت فلسفه برای کودکان در پیشبرد برنامه های خویش، همواره از ادبیات کودک سود برده، اما هیچ گاه تأملی نظری بر این مفهوم نداشته است. عمده بحث های صاحب نظران این نهضت، درباره مفاهیم کودک، فلسفه و نظریه تربیتی بوده است و ادبیات صرفاً ابزاری در نظرگرفته شده که مقصدی جز خودش -در این جا تربیت تفکر فلسفی- دارد. مقاله حاضر در پی آن است که در تعامل مفاهیم کودکی و فلسفه، جایی را نیز به ادبیات کودک اختصاص دهد و رابطه سه مفهوم را - به جای دو مفهوم- تحلیل کند و در نهایت در جست وجوی رویکرد باشد که هم زمان با پرورش تفکر فلسفی کودکان، بر ماهیت و هویت مستقل ادبیات نیز ارج گذارد.
"
ویژگی ها و مسایل فلسفه ادبیات کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"میان کودک، ادبیات کودک و نقد این ادبیات رابطهاى چند سویه و ژرف برقرار است.نقد ادبیات کودک، آنگاه که متکى بر نظریهاى منسجم ودربرگیرنده باشد مىتواند بر تعامل این ادبیات و کودک تأثیرى ژرف و گسترده داشته باشد.نظریه ادبیات کودک، اما، از آنجا که ناگزیر از پرداختن به مقولاتى همچون«روش»و«هدف»در ادبیات کودک است.با فلسفه ادبیات کودک، همپوش و به تعبیر این پژوهش یکسان است.از این رو کوشش در تدوین فلسفه ادبیات کودک بنیادىترین وظیفه پژوهشگران در حیطه این ادبیات است.پژوهش حاضر، نخست به روشن کردن موقعیت ویژگىهاى ادبیات کودک پرداخته، سپس مهمترین ویژگىها و مسایل فلسفه ادبیات کودک را مطرح مىسازد. آنچه در این مقاله عرضه مىگردد، در واقع مبانى و بنیادهایى است که گمان مىرود.هر فلسفه ادبیات کودک ناگزیر از پرداختن به آن و یا آغاز کردن آن است.
"
چند نکته درباره فردوسی و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به برخی از جاذبه های فکری و اعتقادی و رفتاری فردوسی و جنبه های هنری شاهنامه پرداخته شده است. عشق به جاودانگی ایران، شناخت قوم ایرانی و نیازها و آرزوهایشان، ستایش خداوند به عنوان خالق جان و خرد سرسپردگی به خاندان رسالت و امامت، تاکید بر شرافت انسانی، بیدار کردن حس ملیت ایرانی در مقابل بازگشت به عصبیت جاهلی حکومت های بنی امیه و بنی عباس و ستایش احساس مشترک و شعور جمعی ایرانیان در پیوند با نیکی و برخورد با بدی از جمله این جاذبه هاست که با دقت و امانت در داستان های شاهنامه نقل می شود. زبان ساده و صمیمی، توصیف کوتاه و با شکوه صحنه ها و القای عواطف انسانی، تناسب اجزای کلام و ارتباط میان لفظ و موضوع، ایهام ذهنی، اغراق هنرمندانه برای ایجاد تناسب میان توصیف با موضوع حماسه و توان قهرمان و کاربرد استشهادی یا تاکیدی آیات و احادیث - که برای پرهیز از تعارض جاذبه ها، صراحت را در کاربرد آنها مجاز نمی داند و بی هیچ اشاره خاصی از آن درمی گذرد- از جمله جلوه های هنری شاهنامه فردوسی است.
خوبی نامه، اندرز نامه ای قدیمی و ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیر تاریخی ادبیات کودک در زبان فارسی نشان می دهد که از دیرباز و حتی پیش از اسلام آثاری با محوریت کودکان به رشته ی تح ریر در آمده است که البته بیش از همه جنبه ی پند و اندرز در آن ها دیده می شود؛ از آن جمله می توان به اندرز آذرباد مَهرَسپندان (تفضلی، 1377: 182) و یا پُس دانشن کامگ (همان، 164) اشاره کرد. توجه به کودکان در آثار پس از اسلام نیز چه به صورت کتاب مستقل و چه به طور اشاره وار و گذرا ادامه داشت که برای نمونه به قابوس نامه ی عنصرالمعالی، نصاب الصبیانِ ابونصر فراهی، بهارستانِ جامی، گلستان سعدی و بسیاری دیگر از این دست آثار می توان اشاره کرد. اما گرایش بیش از پیش به ادبیات کودک در عصر قاجار به چشم می خورد. در این هنگام اندک اندک به گونه های مختلف ادبیات کودک رایج توجه شد و از این میان می توان به ترجمه ی آثار غربی، ساده نویسی داستان های کهن مانند کلیله و دمنه و مرزبان نامه، کتاب های درسی و اندرزنامه ها برای کودکان اشاره کرد.در مقاله ی حاضر اندرزنامه ای کهن و گمنام با نام خوبی نامه برای نخستین بار معرفی می شود. این اثر را از چند جهت می توان دارای اهمیت دانست، یکی آن که از نمونه های قدیمی اندرزنامه برای کودکان در دوران متأخر است. دوم آن که به قلم یکی از بزرگان متصوفه و اقطاب عرفانی قرن گذشته نگاشته شده است و با وجود روانی و شیوایی متن، عمق و سنگینی آن از نظر دور نمانده است. سوم این که در یکی از دهات گمنام آن روزگار یعنی گناباد به رشته ی تحریر در آمده که از پایتخت و مراکز مهم شهری به دور بوده است.
جهان تازه استقلال یافته کودکان: جستاری در انسان شناسی ادبیات کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایز مهم ترین مؤلفه ی مدرنیته است که بزرگان علوم اجتماعی از امیل دورکیم گرفته تا پییر بوردیو بر آن تأکید کرده اند. بر مبنای این رویکردهای نظری می توان جهان کودکان را با توجه به تأخر تکوین عینی و ذهنی آن به منزله ی یک میدان اجتماعی متمایز به شمار آورد. بر این اساس میدان کودکی سرزمین تازه استقلال یافته ای است که متأسفانه میدان های اجتماعی دیگر، به ویژه سرزمین بزرگ سالی به قلمرو آن تعرض می کنند و می کوشند آن را تحت الحمایه ی خود قرار دهند. برای ممانعت از این واقعه باید نسبت به قانون اساسی سرزمین کودکی و قواعد عملکرد این میدان آگاهی یافت. انسان شناسی کودکی یکی از مهم ترین رشته هایی است که می تواند به شناخت این قواعد راهنما یاری دهد تا در پرتو آن ها منطق متفاوت کنش کودکان بهتر دریافت شود. شاید مهم ترین قاعده ی این سرزمین، تمایزنایافتگی آن باشد به گونه ای که جلوه هایش را در تمایزنایافتگی جنسیتی، طبقاتی، قومیتی، ملیتی و حتی زیبایی شناختی می توان مشاهده کرد. همه ی این تمایزات در یک کلام، حاصل اجتماعی شدن کودکان است که با سرپرستی بزرگ سالان و آموزه های آن ها تحقق می یابد و گرنه در بازی آزادانه ی کودکان با هم، نشانی از این تمایزات دیده نمی شود. ادبیات کودک یکی از شاه راه های مهم اجتماعی کردن کودکان به شمار می رود که متأسفانه به دلیل بی خبری نویسندگان بزرگسال از قواعد عمل در جهان کودکی، به ابزار نرم سرکوب کودکان تبدیل شده است. در این جستار می کوشیم برای نمونه چند متن برگزیده از ادبیات کودک مانند جوجه اردک زشت، اثر هانس کریستین آندرسن و ماهی سیاه کوچولو، اثر صمد بهرنگی را تحلیل نماییم تا زیرساخت تمایزگرایانه آن ها آشکار گردد. این تمایزات به هر روی ریشه در ایدئولوژی روشنگری و مدرنیته دارد. نتیجه این است که کودکان این تمایزات را به شکل دیگری درمی یابند و قرائت آن ها از داستان های کودکان متفاوت از نویسندگان این آثار است و حتی ترجیح زیبایی شناختی آن ها با اولویت نمایندگان ادبیات کودک هم خوانی ندارد.
بررسی تحلیلی سیر نقد ادبیات کودک و نوجوان در ایران با نگاهی آسیب شناسانه به قالب های نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر، ضمن مروری بر جریان نقد ادبیات کودک و نوجوان ایران از مشروطه تا کنون، نشان داده است که این جریان هرچند رو به رشد بوده اما با رویکردی آسیب شناسانه، بیشتر بر دو قالب ویژه تاکید داشته است: نخست، ارائه ی فهرست کتاب های مناسب و دوم، نقدهای مفصل و تخصصی. این دو شیوه با وجود برخورداری از ارزش، کاربردهایی محدود دارند. از این رو نمی توانند به تنهایی جریان نقد را مؤثر، فراگیر و نهادینه کنند. پیشنهاد مقاله ی حاضر این است که افزون بر توجه به ارزش های هر دو شیوه ی پیش گفته، به راهی میانه نیز اندیشیده شود. این راه، معرفی کتاب در سطح کلان و پرشمار، در قالب نشریه و یا فضای مجازی است. معرفی کتاب در همان حال که محدودیت هایی دارد، از ظرفیت هایی ویژه نیز برخوردار است
بررسی مفهوم مرگ در ادبیات کودک ایران تحلیل محتوای 9 کتاب داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی مفهوم مرگ در سه جنبه ی زیست شناختی (بازگشت ناپذیری، اجتناب ناپذیری، غیرعملکردی و علیت)، فرهنگی و عاطفی(ترس، ناراحتی، عصبانیت، اشتیاق، گناه، تکذیب، شک و سردرگمی) در ادبیات کودک بود. بدین منظور با جست وجو در کتاب خانه های در دسترس پژوهشگر، نه (9) کتاب داستان که درون مایه آن ها به نوعی در پیوند با مرگ بود، انتخاب شد. سپس داستان ها تحلیل محتوای کمی شدند و از ضریب همبستگی بین دو کدگزار برای محاسبه ی ضریب پایایی استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین حضور ابعاد زیست شناختی، فرهنگی و عاطفی در کتاب ها تفاوت معنادار دیده می شود. بدین صورت که تفاوت معنادار میان عامل زیست شناختی و عاطفی به نفع عامل زیست شناختی و نیز میان عامل فرهنگی و عاطفی به نفع عامل فرهنگی دیده می شود. بین عامل فرهنگی و زیست شناختی تفاوت معنادار دیده نشد. نتایج توصیفی پژوهش نیز در پایان مرور و بررسی شده است
وضعیت استناد در پژوهش نامه و کتاب ماه کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر پژوهش برای اینکه بتواند نقشی تأثیرگذار داشته باشد، باید نتایج و گفته های خود را چه به صورت هم جهت و چه در جهت مخالف، بر پایه ی پژوهش های پیشین بنا کند. ادبیات کودک ایران نیز به عنوان یک علم نوپای دانشگاهی، برای توسعه ی گستره ی تحقیقی خود، نیازمند پژوهش هایی است که اصول علمی و مستندسازی در آن ها رعایت شده باشد. استناد فرایندی ذهنی و فرهنگی و در عین حال عملی اجتماعی است. فهرست منابع مورد استناد نیز از مهم ترین اجزای همه ی آثار تحقیقی و تألیفی است و رفتار استنادی شامل چگونگی استفاده از منابع، نوع تأکید بر موارد ویژه، تکرار کاربرد برخی منابع، گرایش به متونی که به زبانی خاص منتشر شده و... است. مقاله ی حاضر، با ارائه ی توصیفی از وضعیت استناد در دو مجلّه ی تخصّصی ادبیات کودک (پژوهشنامه ی ادبیّات کودک و نوجوان و ماهنامه ی کتاب ماه کودک و نوجوان) شیوه های استناد را در نقد ها و مقاله های آن ها بررسی کرده است. یافته های پژوهش نشان داد، با توجه به لزوم رعایت اصول نگارش علمی، وضعیت استناد در این دو نشریه، چندان مطلوب نیست
در جست و جوی استقلال انتخاب متن های ادبی مناسب برای برنامه ی فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر برای این که نشان دهد برنامه ی «فلسفه برای کودکان»، می تواند برای رسیدن به هدف عمدهی خویش یعنی دست یابی به استقلال از داستان های موجود در ادبیات کودک بهره گیرد، به تحلیل محتوایی از نوع تأملی یا فکری چند داستان در این گستره پرداخت. یافته های پژوهش نشان داد، آثار یاد شده به خوبی میتوانند به یاری برنامهی «فلسفه برای کودکان» بشتابند و نیازهای آنان را پاسخ گویند؛ همچنین مشخص شد که همانندی های بسیاری میان دیدگاه های مرتضی خسرونژاد، ماریا نیکولایوا و برونو بتلهایم با یافته های این تحقیق وجود دارد
ادبیات داستانی کودکان و نقش آن در رشد تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش تفکر به کودکان که فلسفه برای کودکان (P4C) نیز نامیده می شود یکی از برنامه های آموزشی است که مورد توجه بسیاری از دست اندرکاران تعلیم و تربیت کودک قرار گرفته است. در این برنامه آموزشی از داستان ها به منزله ابزار اصلی آموزش استفاده می شود زیرا عقیده بر این است که داستان ها می توانند مهارت های شناختی و توانایی پرسشگری را در کودک بالا ببرند و در نتیجه او را در ارزیابی استدلال ها، درک روابط علت و معلولی، کشف و تحلیل مفاهیم، و همچنین نتیجه گیری درست از رویدادها یاری کنند. به همین منظور، متیو لیپمن، که پایه گذار آموزش فلسفه برای کودکان است، داستان هایی را با هدف آموزش تفکر به کودکان نوشته است. مقاله حاضر، با تأیید برنامه آموزش فلسفه به کودکان، سعی دارد نشان دهد که استفاده از کتاب های ادبی کودکان در برنامه درسی یک ضرورت است و می تواند نقش بسزایی در پیشبرد تفکر کودکان داشته باشد. بنابراین باید به داستان های ادبی به منزله یک ابزار آموزشی نگاه کرد و داستان خوانی را جزء برنامه های اصلی کودکان در مدارس قرار داد تا کودکان بتوانند از طریق گفت و گو در مورد آن ها قدرت تفکر خود را بالا ببرند. نکته دیگر که باید به آن توجه کرد این است که استفاده از داستان راه تعامل بزرگسالان با کودکان را هموار می کند، و در عین افزایش قدرت تفکر، آن ها را با رفتار ها و مسائل اجتماعی آشنا می سازد.
ارزش های اخلاقی و نقش آنها در داستان کودکان؛ داستان های کامل الکیلانی جهت نمونه (اصل مقاله به زبان عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان آینه جامعه و طرح آینده ملت هستند؛ بنا بر این، جهت تعمیق ریشه های اخلاقی و تربیتی در آنها، بای د بدانان اهتمام ورزید و برای آنها و ادبیاتشان برنامه ریزی کرد . داستان کودکان یکی از بهترین روش ها برای انتقال مفاهیم اخلاقی و تربیتی به شمار می رود. در این میان، این مقاله گامی کوچک در زمینه توجه به ارزش های اخلاقی موجود در کتاب های کودکان، خصوصاً آثار کامل الکیلانی ـ نویسنده مصری ـ برداشته است.
مقاله پس از مقدمه ای درباره اهداف تربیتی در ادبیات کودک و ارزش های اخلاقی متناسب با کودکان، براساس روش وصفی ـ تحلیلی به تحلیل نقش ارزش های اخلاقی در داستان های کامل الکیلانی می پردازد؛ و پس از بررسی به این نتیجه می رسد که کامل الکیلانی به بیان ارزش های اخلاقی و نکات تربیتی از طریق داستان توجهی ویژه دارد؛ و بیش از همه، بیان نکات دینی و ارزش های معنوی و اخلاقی را مهم می شمارد. وی در سطر سطر داستان هایش کودکان را به این ارزش ها دعوت می کند.
آسیب های تربیت دینیِ کودکان مقطع پیش دبستانی از نظر متخصصان علوم تربیتی، روان شناسی، علوم دینی، ادبیات کودک و مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر این است که از طریق مصاحبه با صاحب نظران علوم تربیتی، روان شناسی، علوم دینی، ادبیات کودک و مربیان پیش دبستانی آسیب های تربیت دینی کودکان پیش دبستانی را شناسایی نماید. پرسش های تحقیق عبارت اند از: آسیب های تربیت دینی کودکان در مقطع پیش دبستانی کدام است؟ راه حل های مناسب برای درمان این آسیب ها چیست؟ و چه تفاوت ها و شباهت هایی میان نظرات مصاحبه شوندگان حوزه های مختلف وجود دارد؟ مطالعة حاضر از جمله تحقیقات کیفی است. در این مطالعه از مصاحبة نیمه باز و روش نمونه گیری هدفمند برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. تعداد مصاحبه شوندگان 18 نفر است که 8 نفر متخصص علوم تربیتی و روان شناسی، 4 نفر علوم دینی، 2 نفر ادبیات کودک و 4 نفر مربی پیش دبستانی هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای عرفی یا رابطه ای بهره گرفته شد، به این صورت که نتایج از درون داده ها به دست آمده اند. عمده ترین آسیب های شناسایی شده در این مطالعه عبارت اند از: عدم توجه به اصل دین یابی، عدم توجه به تجارب دینی فردی، در نظر نگرفتن اصل فطرت، عدم دین محوری در برنامة تعلیم و تربیت، عدم رعایت آزادی در تعلیم و تربیت به ویژه تربیت دینی، رعایت نکردن میانه روی و سرانجام عدم به کارگیری تخیل و استفاده از زبان هنر.
یک داستان: چند مترجم: چند راوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگام خواندن متن های روایی ترجمه شده تنها صدای راوی متن اصلی نیست که به گوش ما می رسد بلکه صدای مترجم نیز به عنوان راوی ترجمه با آن ترکیب شده است. صدای مترجم به شکل های مختلف از طریق عناصر فرامتنی و زبانی در ترجمه نمایان می شود. مساله ی صدا/حضور مترجم در ادبیات کودک بیشتر نمایان می شود چون به عقیده ی اُسالیوان (2003) رابطه ی نامتقارنی بین نویسنده (بزرگسال) و مخاطب (کودکان) وجود دارد. به علاوه مترجمان ادبیات کودک نسبت به دیگر انواع ادبی احساس آزادی عمل بیشتری کرده و خود را نمایان تر می سازند. هدف از تحقیق حاضر نشان دادن تفاوت روایت مترجمان از طریق بررسی حضور و صدای آنان در ترجمه ادبیات کودک بر اساس نظریه های هرمانز (1996) و بیکر (2000) و مدل ارتباطی ارائه شده توسط اُسالیوان (2003) است. بدین منظور سه داستان از مجموعه داستان های هانس کریستین اندرسن و سه مترجم فارسی آنها (برای هر داستان دو مترجم) به شرح زیر انتخاب گردیده است: احمد کسایی پور (1381)، جمشید نوایی (1385) و محمد رضا شمس-پریسا همایون روز (1388). نتایج بررسی ها نشان داد که مترجمان هر یک از روش های مختلفی، خواه متنی یا فرا متنی، برای روایت داستان بهره جسته و بنابراین به شکل های مختلفی خود را در متن نمایان ساخته اند و در نتیجه داستان را به شکل های مختلف بر حسب سبک روایی خود نقل می کنند به گونه ای که یک داستان به تعداد ترجمه هایی که از آن شده راوی دارد.
کودکانه های سیاسی صمد بهرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فضای بسته و خفه ای که مجاری گفتگوی سیاسی در حوزه عمومی هر چه تنگ تر می شد، گشایش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دیماه 1344، بیش از آن که گامی در جهت ارتقای فرهنگی کودکان ایرانی باشد، به مثابه باز شدن روزنه ای سیاسی برای روشنفکران منتقد بود. آنگاه که بیان شفاف و نقد سیاسی و اجتماعی آشکار غیرممکن می شد، زبان پوشیده و استعاری ادبیات، پرده حجاب خواسته هایی بود که در دیالوگ سیاسی آشکار سرنوشتی جز سرکوب و تهدید نمی یافتند. هر چند که بی تردید طرح مطالبات سیاسی به زبان کودکانه خود از ناکارآمدی و ضعف و زوال حوزه عمومی و عدم بلوغ سیاست و گفتگوی سیاسی در ایران نشان داشت. به هر روی، حاصل این ضعف و زوال حوزه عمومی و فشار فزاینده رژیم، سیاسی شدن ادبیات، و آنجا که به بازه تمرکز این مقاله مربوط می شود، سیاست زدگی ادبیات کودک بود. سیاست زدگی ادبیات کودک، یعنی استفاده ابزاری از ادبیات کودک در راستای اهداف سیاسی. ادبیاتی که از منظری هنجاری، اخلاقی و با توجه به مخاطبان ویژه اش بناست که معصومانه ترین و بیگناه ترین بخش تولیدات ادبی باشد. بدین ترتیب، سرنوشت ادبیات کودک در ایرانِ دهه های چهل و پنجاه شمسی به گونه ای دیگر رقم خورد. کانون پرورش فکری کودک و نوجوان به محفلی برای حضور روشنفکران ناقد حکومت و به ویژه روشنفکران چپگرا بدل شد و نویسندگان ادبیات کودک همچون صمد بهرنگی نه به مثابه نویسنده کودکان، که همچون ""معلم توده ها"" و چهره ای سیاسی در حوزه عمومی شناخته شدند. در این مقاله تلاش بر آن است تا با پرتو افکندن بر دو اثر ""ماهی سیاه کوچولو"" و ""24 ساعت در خواب و بیداری""، به قلم بهرنگی از برخی از پیام های سیاسی که داستان های کودکانه او در پی انتقال آنهاست رمزگشایی شود. بهرنگی در این هر دو داستان کودکانه، و در هر یک به شیوه ای متفاوت، در تقابل با تصویری از جامعه مدرن، غرب گرا و سرمایه داری که رژیم پهلوی در پی تبلیغ آن است، تصویری از فضایی سیاه و مصیبت زده را از ایران به نمایش می گذارد و در تلاش است تا آرمان های سوسیالیستی، عدالت خواهانه، انقلابی و رادیکال خود را بازتاب دهد. برای رمز گشایی از برخی از این پیام ها، این دو داستان کوتاه بهرنگی، با روش نشانه شناسانه یا سمیولوژیک مورد بازخوانی و تفسیر قرار گرفته اند. با به کار گیری تکنیک های نشانه شناسی، از قبیل: توجه به ساختار روایی اثر، گزینش های نگارنده در انتخاب سبک و عناوین و واژگان خاص، و قطب بندی های موجود در متن، کوشش خواهد شد تا برخی از دلالت ها و معانی سیاسی که در پشت پرده واژگان و جملات این متن ها پنهان شده آشکار گردد.
بررسی موضوع ها و درون مایه های موجود و تهی داستان های کودک پنجاه داستان برگزیده شورای کتاب کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان های کودکان می توانند موضوع های متفاوت یا مشابهی را دربرگیرند، اما آن چه باعث تنوع داستان ها می شود، درون مایه ی آن هاست. درون مایه، تفسیر و دوباره سازی موضوع به وسیله ی نویسنده است. هدف پژوهش حاضر استخراج درونمایه ها و موضوع های موجود، مورد انتظار و تهی داستان های کودک، برمبنای الگوی پیشنهادی خسرونژاد (2004) بود. پنجاه کتاب داستان کودک در گروه های سنی الف، ب و ج برگزیده ی شورای کتاب کودک در سال های 1385-1380 به صورت تصادفی انتخاب شدند. رویکرد پژوهش حاضر توصیفی- تفسیری، روش داده یابی اسنادی و روش داده کاوی تحلیل محتوای قیاسی و استقرایی، بود. نتایج پژوهش نشان داد که موضوع هایی مانند ترس، خشم، خانواده های تک والدی، جنگ، فرهنگ و موضوع های اجتماعی جزو موضوع های تهی ادبیات کودک اند. نتایج هم چنین نشان داد که از بین موضوع های موجود به موضوع های عشق، تلاش، هویت یابی (خودیابی و خودشناسی) بیشتر از مفهوم های دیگر پرداخته شده است و موضوع هایی چون استقلال، خلاقیت، مسؤولیت پذیری و تفاوت های فردی از جمله موضوع های موجود بودند که به آن ها کم پرداخته شده است.
شگردهای تمرکززدایی در تصویر و برهم کنش متن و تصویر در کتاب های تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی شگردهای تمرکززدایی در تصویر و هم چنین برهم کنش میان متن و تصویر در کتاب های کودکان است. اصطلاح تمرکززدایی نخستین بار از سوی خسرو نژاد (1382) در تشریح نظریه ی معصومیت و تجربه و به منظور توضیح ویژگی های زیبایی شناسیک ادبیات کودک پیشنهاد شده و شگردهای آن در بررسی افسانه های صبحی شناخته شده است. بنابر تعریف منظور از تمرکززدایی توانایی ذهن در جدایی از پدیده ای و رفتن به پدیده ای یا سطح دیگری از همان پدیده است. مرادپور (1391) نیز شگردهای یادشده را در افسانه ی انجوی شیرازی کاویده و شگردهایی تازه بر آنها افزوده است.پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی است با دو روی کرد توصیفی-تفسیری و تفسیری-تجریدی.
یافته های پژوهش حاضر نشان داد از میان شگردهای معصومیت و تجربه، اغراق، وارونه سازی، سپیدنگاری، رفت و برگشت، نمای دور و نزدیک، تعادل و عدم تعادل در تصویرها دیده شدند در حالی که در برهم کنش متن و تصویر تنها شگردهای وارونه سازی و سپیدنگاسی وجود دارند. هم چنین در بررسی شگردهای مرادپور یک صحنه با دو نما، صحنه های همزمان، نمای باز و بسته، جابجایی قهرمان، زنجیره ی رخدادها، غافلگیری، دگردیسی در تصویرها و در برهم کنش متن و تصویر نیز تنها شگرد صحنه های همزمان یافت شدند. چهارده شگرد تازه نیز در بررسی تصویرها به دست آمد که عبارت اند از: حرکت زمانی، خودارجاعی، تضاد، همانندی، پیش آگهی، شوخی تصویری، یک صحنه در اندازه های گوناگون، کادربندی های ناهمگون، تصویرهای چندتکنیکی، تصویرهای حاشیه ای، عطف نامعمول، برشهای پله ای، قطعه های متحرک و همین و همان. همچنین سه مورد شگرد تازه از برهم کنش متن و تصویر به دست آمد که عبارت اند از: تضاد، همانندی و متن های درون تصویری.
بررسی تطبیقی کتاب های داستانی- تصویری عربی، فارسی و انگلیسی بر مبنای شگردهای تمرکززدایی با نگاهی به داستان های: کاموای اضافی، کرم سه نقطه، و قصه قبل از خواب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: یکی از مهم ترین ساز و کارهایی که ادبیات کودک از آن بهره می گیرد تا بامخاطبِ خویش ارتباطی خلاقانه برقرار کرده و زمینه سازِ تفکر خلاق در وی شود، ویژگیِ تمرکززدایی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی کتاب های داستانی-تصویری عربی، فارسی و انگلیسی بر مبنای شگردهای تمرکززدایی است. برای نیل به این مقصود یک کتاب داستانی-تصویری فارسی، یک کتاب داستانی-تصویری عربی و یک کتاب داستانی-تصویری انگلیسی از میان کتاب های برگزیده ی هر زبان انتخاب شده اند. داستان ها با بهره از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و براساس میزان و نحوه ی استفاده از شگردهای تمرکززدایی تحلیل و مقایسه شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که میان داستان های عربی، فارسی و انگلیسی از لحاظ میزان و چگونگی بهره گیری از شگردهای تمرکززدایی تفاوت دیده می شود. شگردهای تمرکززدایی در کتاب داستانی-تصویری انگلیسی از تنوعی خوب، در کتاب داستانی-تصویری فارسی از بیشترین کمیت، و در کتاب داستانی-تصویری عربی از کیفیت بهتری برخوردار بود.
بررسی شخصیت پردازی در داستان های خردسالان با تمرکز بر ۳۹ اثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خردسالان به دلیل ویژگی های خاص ذهنی و شناختی دارای جایگاهی ویژه اند. ادبیات آنان نیز دارای خصوصیات منحصر به فردی است، چرا که این گروه معمولاً قادر به خواندن نیستند و با ادبیات با واسطه ی راوی یا داستانگو ارتباط برقرار می کنند. همچنین داستان های متعلق به این گروه سنی از نظر کمی، کوتاه یا بسیار کوتاه است. با توجه به این مسئله ضرورت دارد که نویسنده با ارتقای کیفی اثر این امر را جبران نماید. در این میان به کارگیری شیوه ها و ابزارهای شخصیت پردازی مانند: کنش، گفتار، وضعیت ظاهری، زمان، مکان، لحن و نام به نویسنده کمک می کند تا به شخصیت پردازیِ مناسب و در نتیجه موفقیت در ایجاد ارتباط با مخاطب دست یابد.
مقاله ی حاضر به بررسی شیوه ها و ابزارهای شخصیت پردازی و انواع شخصیت های داستانی در 39 داستان از گروه سنی ""الف"" می پردازد. بررسی صورت گرفته نشان می دهد که نویسندگان این حوزه در استفاده از برخی از این ابزارها و شیوه ها مانند : توصیف وضعیت ظاهری شخصیت، نام سازی و ... به خوبی عمل نکرده اند و در مقابل از برخی از آن ها مانند: توصیف کنش، گفتار شخصیت ها در امر شخصیت پردازی استفاده مناسب تری کرده اند. با توجه به ظرفیت های گسترده ی این ابزارها و شیوه ها شایسته است که نویسندگان این حوزه بهره ی بیشتری از آن ها در پرداخت شخصیت های داستانی خود ببرند و شخصیت هایی جذاب و ماندگار خلق کنند.
نظریه و نقد ادبیات کودک به روایت کتاب ماه کودک و نوجوان (1376 1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نظریه ها و نقدهای منتشر شده در نشریات نظری و تخصصی ادبیات کودک، می تواند در روشن شدن مسیر حرکت ادبیات کودک و تبیین نقاط قوت و ضعف جریان نقد و نظریه پردازی آن نقش مهمی داشته باشد. در این پژوهش کوشش شده تا با بررسی مقاله های تألیفی و ترجمه و نقد های شعر و داستان منتشر شده در ماهنامه ی کتاب ماه کودک و نوجوان(سال 1376 تا 1380) به نمایی کلی از وضعیت نظریه و نقد عملی ادبیات کودک، در آن سال ها دست یافت. براساس نتایج حاصل، بازنویسی، بازآفرینی و ادبیات عامیانه بیشترین موضوعات مطرح شده در مقاله های تألیفی است که می تواند نشان دهنده ی جایگاه و تأثیر ویژه ی ادبیات شفاهی و ادبیات کلاسیک در ادبیات کودک و نوجوان ما باشد. تنها پنج مقاله از مجموع مقاله های ترجمه ای به موضوعات نظری و نقد ادبیات کودکان اختصاص دارند و مقاله هایی تحلیلی به شمار می آیند . بازاری سرایی و ادبیات کودکانه نما، نقد صاحب اثر به جای نقد اثر وگاه لحن تند منتقد از موارد قابل توجه در جریان نقد شعر کودک هستند. در مجموع بیشترین رویکرد در بررسی شعر و داستان کودک و نوجوان، رویکردهای مختلف نقد سنتی بوده است. نقد ساختاری، جامعه شناختی، کهن الگویی و... از رویکردهای جدید نقد در بررسی داستان ها هستند. جریان داستان نویسی و نقد آن در این دوره در حال گذار از قالب ها و سبک های سنتی و شناخته شده ی پیشین به سبک ها و قالب های جدیدتر است. قالب طنز در این دوره کمتر مورد توجه منتقدان و نویسندگان بوده است.
ترجمه ادبیات کودک از منظر پارادایم اسکوپوس و تعادل (مطالعه موردی: داستان شازده کوچولو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر بر آن است تا عملکرد دو پارادایم مهم ترجمه را در ادبیات کودک به تصویر بکشد. این دو پارادایم عبارت اند از: 1) پارادایم تعادل؛ 2) پارادایم اسکوپوس. پارادایم نخست تعادل را در متن مبدأ جستجو می کند، درحالی که پارادایم دوم به دنبال آن در متن مقصد است. بدین منظور سه ترجمه برجسته داستان شازده کوچولو از محمد قاضی، احمد شاملو و ابوالحسن نجفی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. در پایان مشخص شد که ترجمه شاملو، برخلاف دو مترجم دیگر ترجمه ای مخاطب- مدار و بر پایه پارادایم اسکوپوس است که مخاطبین خاص خود،یعنی کودکان را کاملاً در نظر می گیرد. دو مترجم دیگر رویکردی متن- مدار در ترجمه های خود ارائه داده و گاهی از واژگان و عباراتی استفاده کرده اند که درک آن برای کودکان پیچیده است. ترجمه این دو مترجم را باید ذیل پارادایم تعادل در نظر گرفت. پژوهش حاضر به این نتیجه می رسد که پارادایم اسکوپوس، به مراتب فراگیرتر از پارادایم تعادل در مسئله ترجمه ادبیات کودک است.