آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

هنگام خواندن متن های روایی ترجمه شده تنها صدای راوی متن اصلی نیست که به گوش ما می رسد بلکه صدای مترجم نیز به عنوان راوی ترجمه با آن ترکیب شده است. صدای مترجم به شکل های مختلف از طریق عناصر فرامتنی و زبانی در ترجمه نمایان می شود. مساله ی صدا/حضور مترجم در ادبیات کودک بیشتر نمایان می شود چون به عقیده ی اُسالیوان (2003) رابطه ی نامتقارنی بین نویسنده (بزرگسال) و مخاطب (کودکان) وجود دارد. به علاوه مترجمان ادبیات کودک نسبت به دیگر انواع ادبی احساس آزادی عمل بیشتری کرده و خود را نمایان تر می سازند. هدف از تحقیق حاضر نشان دادن تفاوت روایت مترجمان از طریق بررسی حضور و صدای آنان در ترجمه ادبیات کودک بر اساس نظریه های هرمانز (1996) و بیکر (2000) و مدل ارتباطی ارائه شده توسط اُسالیوان (2003) است. بدین منظور سه داستان از مجموعه داستان های هانس کریستین اندرسن و سه مترجم فارسی آنها (برای هر داستان دو مترجم) به شرح زیر انتخاب گردیده است: احمد کسایی پور (1381)، جمشید نوایی (1385) و محمد رضا شمس-پریسا همایون روز (1388). نتایج بررسی ها نشان داد که مترجمان هر یک از روش های مختلفی، خواه متنی یا فرا متنی، برای روایت داستان بهره جسته و بنابراین به شکل های مختلفی خود را در متن نمایان ساخته اند و در نتیجه داستان را به شکل های مختلف بر حسب سبک روایی خود نقل می کنند به گونه ای که یک داستان به تعداد ترجمه هایی که از آن شده راوی دارد.

تبلیغات