طبیعت با قابلیت و داشته های بی نهایت خود، همواره پشتوانه ای عظیم برای هنر و آثار هنری بوده است. هنرمندان با بهره مندی از سرمایه های طبیعت، هنر خویش را تعالی بخشیده و آن را از امکانات بسیاری بهره مند ساخته اند. نیمایوشیج، شاعر طبیعت گرای معاصر، با حضور مداوم در دامن طبیعت، توانست پیوندی فکری و عاطفی بین خود و طبیعت پدید آورد. او ذهنیتِ شعری خویش را با طبیعت، به صورتی تنگاتنگ درآمیخت و آن را جانمایة هنر خویش ساخت. تأثیرپذیری نیما از طبیعت، دستاوردهای بسیاری برایش داشته است. او نوآوری خویش را نیز مدیون طبیعت است. مشاهدة تازگی های طبیعت و درک بی واسطة او از پویایی و تحولِ جاری در آن، توانست منبع الهامش قرار گیرد و در وی به انگیزه ای عظیم برای تحول تبدیل شود. شعر نیمایوشیج از هر نظر با طبیعت ارتباط و آمیختگی یافته است. او به اشکال مختلف از امکانات طبیعت بهره برده است.