مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
انسان کامل
حوزه های تخصصی:
برطبق سنت باطنی اسلام، اسماء و صفات خداوند به آشکارترین صورت به واسطه انسان کامل ظهور مییابند و خداوند از طریق انسان کامل، امور معنوی بشر را به دست میگیرد. این مقاله چگونگی ظهور معنای انسان کامل در تشیع (با مفهوم امام) و در تصوف (با مفهوم قطب) را مورد بررسی قرار میدهد. در ادامه این تحقیق، این دو اصطلاح (قطب و امام) با هم مقایسه شده اند و برای روشن تر شدن مفهوم ( Axis Mundi) محور عالم، درباره نقش حضرت مسیح (ع) در مسیحیت سخن به میان آمده است. ما به دقت در مأموریت و شرح حال و گفتار ائمه شیعه( علیهم السلام) و اقطاب در تصوف تأمل خواهیمکرد و چگونگی پیوند این دو سرچشمه معنویت اسلامی را بررسی خواهیم کرد. همانطور که عارف شیعی، سید حیدر آملی گفته است "" این دو دارای یک معنا هستند و بر یک نفر دلالت میکنند"".
عالم و آدم از منظر عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرجان بیداری ازخود می پرسد‘این اقیانوس بیکران وپرتلاطم وجود سرچشمه اش کجاست ؟جان عالم دنائی حقیقی کیست ؟ وجودشکوفا از محو حقیقت خود ‘جواب می شنود‘((لاهوالاهو))او که این سؤال و جواب ازاوست ‘او که در حجاب کبریائی خود محتجب است و فقط از وراء اسماء و صفات با چشم جان مشاهده می شود. گره تاریکی و محدودیت ادراک حسی ‘ اهل دنیا را به خود مشغول داشته و از دیدن نور محروم مستند ولی ضمیر و دل اولدالالباب و اویاء الهی که به برکت ((تتجافی جنوبهم عن المضاجع یدعون ربهم خوفأو طمعأ )) (سجده /16) مشمول ((ابیت عند ربی یطعمنی و یسقنی ))گشته اند‘ و به نور حقیقت نورانی گشته است همه چیز از محسوس تا مجرد ‘ از هیولی تا جبرئیل را آینه معاینه حضور حق تعالی و جلای تجلیات حضرتش می یابند و از لذتهای بی نهایتی که روشنی بخش دیده هاست ‘ بهره می جویند‘((فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قر? اعین )) سجده/17 عاشقان جانباز این راه آمدن از دو عالم دست کوتاه آمدند زحمت جان از میان برداشتند دل بکلی از جهان برداشتند
بازتاب «منطق الطیر» عطار در قصیدة «یاداشت های بشرحافی صوفی » صلاح عبدالصبور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان صوفیانه یکی از مهم ترین ابزارهای پرداختن به معانی سیر و سلوک و مدارج عرفانی به شمار می رود؛ زبانی که شاعران معاصر عرب از آن به خوبی بهره برده اند. عبدالصبور از جمله شاعرانی است که با میراث عظیم تصوف ایرانی آشنا بوده و به گفتة خودش، آثار عطار و مولانا جزئی از شعرش به شمار می روند. وی در قصیدة «یاداشت های بشرحافی صوفی (مذکرات الصوفی بشر الحافی)» که در آن از قناع (صورتک) استفاده می کند، تحت تأثیر منطق الطّیر عطار قرار گرفته است که داستانی تمثیلی و نمادین از حرکت نفس به سوی کمال می باشد؛ به طوری که قصیده در یک فضای اگزیستانسیالیستی به سوی «وحدت وجود» و «انسان کامل» در حرکت است و در نهایت بی آنکه به پایان برسد، به شکل مفتوح همچنان می ماند. در این پژوهش که به روش ادبیات تطبیقی انجام می گیرد با بررسی مشابهات دو اثر یاد شده، تأثیرپذیری قصیدة «یادداشت های صوفی بشرحافی» از درونمایة سفرِ کشف حقیقت داستان مرغان منطق الطّیر نشان داده شده است.
نوآوری های نسفی در تأویلات آیه نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه نور، به دلیل ساختار تمثیلی اش، همواره یکی از پر رمز و رازترین آیات قرآن شناخته شده است. از این رو، عرفای بسیاری سعی کرده اند، ساختار پیچیده و مفاهیم عمیق آن را رمزگشایی کنند. در این موضوع آثار شیخ عزیزالدین محمّد نسفی، عارف بزرگ قرن هفتم، از برجسته ترین متونی است که می تواند به عنوان منبعی غنی و سودمند ما را در به دست آوردن سیر تأویلی این آیه و رمزگشایی های فلسفی و صوفیانه آن یاری رساند. نسفی به عنوان یک عارف، علاوه بر اینکه خود وارث تفکّر بالنده پیشین است؛ با خلق نگرشی عمیق و جدید و نیز نگاهی تازه و بدیع به بررسی مفاهیم آیه نور پرداخته است. او در این راه، سنت فکری قرون گذشته را به تحوّلات گسترده قرن هفتم پیوند می زند. ثمره این پیوند، شکل گیری نگاهی نو، به تمثیلات و ساختار پیچیده آیه نور است. نسفی در این مقوله هم از روش فلاسفه مشایی در استدلال و تعلیل استفاده کرده است و هم از میراث گران بهای فلاسفه اشراقی در تأویل و تحلیل. ضمن آن که وی در این راه از دریافت های عارفانه در تفسیر آیه نیز بهره کامل برده است. در این مقاله کوشش شده علاوه بر تحلیل تأویلات نسفی از آیه نور، شباهت ها، تفاوت ها و نوآوری های وی در مقایسه با بعضی از حکما و عرفای صاحب نظر مقدم براو نیز مشخص شود.
رابطه انسان با خدا بر پایه اندیشه خداگونه پنداری انسان در آثار عطار نیشابوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تفسیر عرفانی آموزه امامت در اندیشه شیعی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با پیدایش نظامهای فکری در میان مسلمان، تفسیر های مختلف از اعتقادات، از جمله آموزه ی امامت صورت پذیرفته که در چند دسته عمده فلسفی، عرفانی، کلامی و حدیثی قابل طبقه بندی است. برخی از دیدگاهها نیز از دو یا چند دستگاه مفهومی بهره جسته و نظرگاه خویش را سامان داده اند، به عنوان مثال؛ تلفیق نگاه کلامی و فلسفی، یا عرفانی و حدیثی و یا عرفانی و فلسفی، نقش مهمی در آشکار شدن زوایای مختلف آموزه امامت داشته است. سید حیدر آملی با جاری ساختن عرفان نظری در بستر شیعی، نظام پایه مفهومی عرفان نظری را برای تفسیر امامت به کار گرفته و کوشیده است آن را طبق مبانی عرفانی تبیین و در مواردی که تفسیرهای موجود را در تنافی با مبانی شیعی یافته مردود اعلام کند، چنان که در بحث ختم ولایت شاهد چنین رفتاری هستیم. به لحاظ تاریخی، ولایت در عرفان برگرفته از امامت شیعی و تفسیر عرفانی امامت، وامدار عرفان نظری است. نگاه ویژه و جدید این نوشتار آغازی است برای یک تحول اساسی در بهره گرفتن از نظامهای مفهومی متنوع برای تبیین و تحلیل دقیق تر مسئله. چنان که ملاحظه خواهد شد، بسیاری از احادیث در این قالب معنای دقیق تری یافته است.
جایگاه انسان در هستی از نگاه آقانجفی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آقانجفی از جمله صاحب نظرانی است که در مورد یکی از مهم ترین مسائل فلسفی و عرفانی یعنی مساله جایگاه انسان در هستی و ارتباط او با خدا سخن گفته است و از آنجا که به پیروی از افلاطون و ملاصدرا، معتقد به اصالت وحدت و تشکیک وجود است، انسان را موصوف به صفات الهی می شناسد (الا در مورد صفات عزت و تکبر که خاص خداوند است) و وصول حق را کمال مطلوب انسان و سعادت و کمال را غیرقابل انفکاک می داند.
انسان در نزد او برتر از همه موجودات و ملائکه، (حتی در عبادت) و خلیفه و جانشین خدا در زمین است. از نظر آقانجفی دل شکسته مومنان جایگاه خداوند است.
آقانجفی در حقیقت خداوند را از آن جهت که جامع کمال صفات انسانی است انسان کامل دانسته و با وجود اینکه تاثیر محیط و وارثت را نادیده نگرفته است، نقش اساسی را به فطرت و اختیار می دهد و اراده انسان را در راستای اراده الهی می داند. از نظر او علم الهاماتی غیبی و فیوضاتی باطنی است که از مقام شامخ عقل فعال بر قلوب معموره ریزش کرده و انسان توانایی آن را دارد که از طریق کشف و مشاهده باطنی اندیشه اش را ارتقا بخشد.
او به عنوان یک فیلسوف مصلح، در صحنه های اجتماعی،عقاید مذهبی را برای حل و فصل مسائل اجتماعی در یک حوزه فعال فرهنگی به کار بسته و حسن استفاده را می کند.
بررسی مفهوم استغفار در صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پرشمارترین فرازهای صحیفه سجادیه به توبه، انابه و استغفار از گناهانی مربوط است که نه تنها با مقام عصمت امام سجاد علیه السلام ناسازگار است بلکه با انسان های معمولی نیز مناسبت ندارد. این نوشتار در پی آن است که برخی از راه حل های تعارض یاد شده را مطرح و بررسی کند. بر این اساس، در تبیین تعارض پیش آمده بین عصمت امام و اعتراف به گناهان در ادعیه، فرازهای مربوط به بحث به دو دسته تقسیم می شود: دسته یکم: برخی از فرازها به علت مضامین آن ها نباید به معصوم (ع) نسبت داده شود، به نظر می رسد که دعای معصوم و اعتراف به گناه وی در این موارد با سایر انسان ها به عنوان مراتب وجودی معصوم (ع) ارتباط دارد نه به ساحت ویژه آن حضرت؛ دسته دوم: ادعیه ای است که نوع اعتراف به گناهان در آن ها با عصمت اولیا منافات ندارد چرا که معنی گناه متعارف در آن ها لحاظ نمی شود؛ بلکه کوچک ترین دوری از خدا و اشتغال به ما سوی الله آن هم نه آن نوع از دوری و اشتغال به غیر که میان سایر انسان ها کم و بیش وجود دارد، از نظر معصوم در قبال عز ربوبی بی ادبی و گناهی نابخشودنی به حساب آمده و نهایتاً سردادن هر ندایی گویی قد بر افراشتن در برابر الله تعالی محسوب شده است که امام (ع) به خاطر آن ها استغفار می کند.
انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و پیشینة آن
حوزه های تخصصی:
مفهوم «انسان کامل» یکی از مفاهیم مهم در عرفان و فلسفه اسلامی است. ابن عربی اعتقاد دارد: «انسان کامل کامل ترین مجلایی است که حق در او ظهور کرده، خلقت با او آغاز شده و بدو ختم می گردد، قطب و مرکز دایره وجود است، عالم بر مدار او می چرخد و همه کائنات از او فیض می گیرند.» در این مقاله با اشاره به اندیشه های پیشینیان در این باره، تبیین ابن عربی از انسان کامل تحلیل می شود.
انسان آرمانی چند شاعر عارف
حوزه های تخصصی:
انسان همیشه در تاریخ زندگی و حیات خویش به دنبال یافتن راه نجات و رستگاری از این دنیا بوده است و فکر او به دنبال پاسخ گویی به این پرسش که چگونه می توان زندگی ایده آلی در این دنیا داشت تا به رستگاری رسید. شاعران و عارفان ادب فارسی نیز برای پاسخ گویی به این سؤال، اندیشه ها و نظریات خودشان را به شکل های گوناگون در اشعار و نوشته هایشان بیان کرده اند. آنها به تبعیت از قرآن کریم، حضرت رسول اکرم(ص) و جانشینان بحقّ او را دارای ویژگی های انسان ایده آل می دانند و با معرفی آنان، به انسان ها گوشزد می کنند تا با داشتن همان ویژگی ها زندگی سعادتمندانه ای را که به رستگاری منجر شود، بشناسند و راه آن بزرگان را پیش گیرند. حافظ شیرازی در معرفی حالات روحی و اخلاقی چنین انسانی، بهتر از دیگران توفیق یافته است.
تأثیر آراء ابن عربی بر تفکر عرفانی سیدمحمد نوربخش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر افکار و اندیشه های محی الدین عربی (560 ـ 621 ق) در جهان اسلام و طریقه های صوفیه و عرفا، از گذشته تاکنون، مسئله ای قابل توجه و تأمل بوده است. سیدمحمد نوربخش (795 ـ 869 ق) یکی از عرفایی است که با برخی از آثار و اندیشه های ابن عربی آشنایی داشته و آنها را تعلیم داده و از آنها تأثیر پذیرفته است. از جملة مهم ترین موضوعاتی که می توان در آثار نوربخش، تأثیر قابل ملاحظة آن را دید، «وحدت وجود»، «انسان کامل» و «ختم الولایه» است. در تصوف و عرفان اسلامی، این سه موضوع، جزو مباحث اصلی و کلیدی برای فهم اندیشه های ابن عربی از یک سو و درک مفاهیم و اصطلاحات نظری تصوف، از سوی دیگر، به شمار می رود. نوربخش، در آموزه های نظری عرفانی، از این اندیشه های ابن عربی بهره گرفته است. در این جستار، برآنیم تا با نظری بر آثار نوربخش، این مسئله را واکاوی کنیم.
نسبت انسان کامل با انسان الحیوان در علم النفس ابن عربی
حوزه های تخصصی:
آیا همه مسائلی که ابن عربی پیرامون انسان کامل طرح کرده است، اختصاص به انسان کامل دارد و شامل سایر انسان ها نمیشود؟ این اساسیترین سؤالی است که این مقاله به دنبال پاسخ آن است.
بین انسان کامل و انسان الحیوان، دست کم دو وجه اشتراک وجود دارد که همه افراد انسانی، در احکام مربوط به این دو جهت با هم مشترک هستند.
1. همه انسان ها در غالب احکام مربوط به قوس نزول، مشترکند.
2. احکامی که در انسان کامل، به صورت بالفعل مطرح است، در انسان الحیوان نیز به صورت بالقوه قابل اثبات است.
بنابراین، احکام مربوط به انسان کامل از یکی از دو جهت فوق، در علم النفس عرفانی در مکتب ابن عربی، قابل سرایت به همه افراد نوع انسانی خواهد بود. میتوان از آنها در بررسی دیدگاه ابن عربی در باب مسائل مختلف علم النفس بهره برد. در مقابل، احکامی که ابن عربی از جهت کمالی انسان کامل، برای انسان اثبات میکند، مختص وی بوده و تنها به صورت بالقوه شامل سایر انسان ها خواهد شد.
کیهان شناسی ذکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از واژگان کلیدی در عرفان، «ذکر» و به یاد خدا بودن در همه اوقات و همه اعمال است. ابن عربی مطابق این معنا، ذکر را به «همراه مذکور بودن» تعریف میکند. استفاده از واژه ذکر بیانگر رابطه دوسویه خدا و انسان است. به نظر ابن عربی، ذکر با نبوت پیوند دارد؛ زیرا این وظیفه پیامبران است که خدا را به یاد مردمان بیاورند. به عبارت دیگر، آنان «مذکّر» خدا از جانب خدا هستند.
لازمه به یاد خدا بودن این است که یگانگی و حقیقت مطلق و بینهایتش را محور اندیشه، گفتار و کردار قرار دهیم. این، همان «پرستش» و «بندگی» حقیقی (واکنش شایسته به توحید و نبوت و عصاره عملی ذکر از منظر قرآن و سنت) است که برترین کمال انسان به شمار میرود. به بیان دیگر، ذکر خدا مستلزم اعمال، حالات و معرفت است. این معرفت معرفتی نظری نیست، بلکه معرفتی ذوقی و شهود حقیقی حضور مطلق خداست.
بررسی تطبیقی «انسان کامل» از نظر ابن عربی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن عربی و مولوی، عارف و شاعر نامدار معاصر یکدیگر در قرن هفتم هجریند؛ یکی از دیار غرب جهان اسلا م و دیگری از سرزمین شرق آن. اهمیت ابن عربی در تنظیم و تدوین و ارائه نظام عرفان نظری اسلا می و نظریه پردازی در آن زمینه است که شعاع تاثیرات تعلیمات و افکار وی تاکنون باقی است. اهمیت مولوی بجهت بیان مفاهیم عمیق عرفانی است که عمدتاً بصورت شعر بفارسی سروده و مثنوی وی شاهکار و مهمترین اثر عرفانی ادب فارسی است. هر دو عارف بزرگ بمباحث اساسی جهانبینی عرفانی، از جمله «انسانشناسی عرفانی» پرداخته اند. جوهره اصلی انسان شناسی عرفانی ابن عربی، بحث «انسان کامل»است. این اصطلا ح را اول بار خود وی وضع کرد و آن را در آثار مهم خود از جمله در فتوحات مکیه و نیز در نخستین فصّ کتاب فصوص الحکم بکار برد. پس از وی صدرالدین قونوی ـ شاگرد و مرید و فرزند همسر ابن عربی در کتاب مفاتیح الغیب خود، آن را تبیین و بتفصیل تشریح کرد. مولوی نیز ـ بدون کاربرد اصطلا ح انسان کامل ـ در آثار خود، بویژه در مثنوی درباره» انسانشناسی عرفانی سخن گفته است. در این مقاله، با بررسی آثار مهم ابن عربی ـ بویژه در فتوحات مکیة و فصوص الحکم ـ و مثنوی مولا نا، سعی بر آنست تا با روش بررسی تطبیقی، نظرات مشترک و متفاوت آن دو عارف در بحث انسان کامل به دست آید و پس از آن درباره» راههای آشنایی آندو و احتمال تأثیر پذیری مولوی از ابن عربی بررسی لا زم انجام گیرد.
پراکلیتوس در انجیل یوحنا و تجلّی آن در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در انجیل یوحنا مسیح بشارت آمدن کسی را میدهد که نام او پراکلیتوس یا پاراکلیتوس است. پراکلیتوس بمعنی «ستوده» یا «محمد» واژهیی است که در متون کهن بکار رفته است و پاراکلیتوس بمعنی «تسلی دهنده» یا «روح القدس» واژه مورد قبول کلیساست.
این مقاله با جستجو در نظریه عرفانی تجلّی و چگونگی ظهور اسماء و صفات الهی در مراتب مختلف هستی و مظهریت انسان کامل برای اسم اعظم خداوند و تجلّی آن در وجود پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) و نیز تداوم آن با حضور بقیة الله (عج)، در پی اثبات این مدعاست که آنچه در انجیل یوحنا، مسیح بشارت آمدنش را داده، همان حقیقت محمدیه(ص) است که با همة انبیا بوده و در وجود نبی اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) بکمال ظهور رسیده است.
در این راستا ابتدا به تبیین تجلّی اول و ظهور حقیقت محمدیه که «عقل اول» و «روح القدس» نامهای دیگر آن هستند، میپردازیم و سپس به تجلی دوم اشاره میکنیم که در نتیجة آن همة موجودات که در تجلّی اول در علم الهی حضور دارند، در عالم خارج بمنصه ظهور میرسند و حقیقت محمدیه که بعنوان انسان کامل در لباس نبوت، رسالت و امامت نمودار میگردد و بر همة عوالم وجود ولایت دارد، همان تسلی دهنده، روح القدس یا ستوده است که مسیح بشارت آمدن و ماندنش را داده است. ازاینرو باوجود تفاوت مفهومی میان دو واژة پراکلیتوس و پاراکلیتوس، بلحاظ مصداقی میان این دو واژه تقاوتی وجود ندارد و مصداق هر دو یک حقیقت میباشد و آن حقیقت محمدیه (ص) است.
نقش انسان کامل در ارتباط حق تعالی و خلق به وجه عام و وجه خاص از منظر عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه لوگوس مسیحیت با انسان کامل در نزد ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم لوگوس(Logos) پیش از مسیحیت، به صورت انتزاعی در فلسفه یونان باستان و یهودیت(عهد عتیق و برخی آثار فیلون اسکندرانی) به چشم می خورد. در مسیحیت(مقدمه انجیل یوحنا) لوگوس برای اولین بار با شخصیتی تاریخی(عیسی ع) یکی گرفته شده است و مسیحیان به ویژه آبای کلیسا بعد از این یکسان انگاری، به لوگوس ویژگی هایی نسبت داده اند که بسیار شبیه برداشت عرفای مسلمان از «انسان کامل» است. در عرفان اسلامی هم، ابن عربی بحث انسان کامل را به طور مفصل مورد توجه قرار داده است. او در این زمینه، عقایدی را مطرح کرده که قابل قیاس با نظریات مسیحیان در باب لوگوس است. در این نوشتار، بعد از بررسی نظریات ابن عربی و شارحانش درباره انسان کامل و دیدگاه های آبای کلیسا در باب لوگوس، به این نتیجه رسیدیم که علی رغم وجود تشابهات چشمگیر بین دو مفهوم، مسئله تجسّد لوگوس در مسیحیت، تفاوت عمیق و قابل توجهی در این زمینه به حساب می آید.
خداگونه بودن انسان؛ روایتی اسرائیلی یا آموزه مشترک ادیان ابراهیمی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلقت خداگونه انسان برای اولین بار در آموزه های تورات آمده است. بر طبق آنچه سفر پیدایش بیان می کند خداوند انسان را به صورت خود آفریده است؛ مسئله ای که در متون خاص مسیحیان نیز مورد اشاره قرار گرفته است. نکته حائز اهمیت در دیدگاه عهدین نسبت به این مسئله این است که میان خلقت آدمی بر صورت الهی و سروری و تسلط او بر سایر موجودات عالم رابطه مستقیمی وجود دارد. این آموزه در در متون اسلامی اعم از شیعه و سنّی نیز آمده است به نحوی که احادیثی همچون «إنّ اللهَ خَلَقَ آدَمَ عَلَی صُورَتِه» از فراوانی قابل توجهی در متون روایی برخوردارند. در اینجا مسئله اصلی این است که آیا این آموزه در متون اسلامی برگرفته از عهدین است. به عبارت دیگر، آیا این حدیث برساخته جاعلان است، و آن ها این حدیث را از متون یهودی مسیحی گرفته و وارد متون حدیثی کرده اند؟ یا ریشه در حوزه وسیع تفکرات و تعالیم اسلامی دارد. این مقاله در آغاز، نگاهی به آنچه در متون یهودی و مسیحی در این باره آمده است، انداخته و سپس وضعیت سندی و دلالی این حدیث را از دیدگاه دانشمندان مسلمان مورد بررسی قرار داده است، و سپس با سیری در اندیشه عارفان مسلمان که این حدیث را در تبیین یکی از مهم ترین نظریات خود یعنی نظریه انسان کامل به کار گرفته اند، به این نتیجه رسیده است صرف اشتراک آموزه ای میان ادیان مختلف مقوم انگاره اقتباسی بودن آن آموزه نیست، و مسئله آفرینش انسان بر صورت الهی یکی از عمیق ترین آموزه هایی است که در ادیان ابراهیمی مطرح شده است بدون آنکه ادیان پسین از پیشین وام گیری داشته باشند.
صفیر سیمرغ در کارگاه عنکبوت
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سخن از شیخ اشراق ، شهاب الدین سهروردی است که به صفیر سفیر عالم معرفت، شهید طریق غربت، سیمرغ قاف الفت، شهاب ثاقب افق آسمان حکمت، شهره است.
این پژوهش به مقام «صفیر سیمرغ» میپردازد. بررسی و تحلیل اندیشه ای سترگ در اثری بزرگ، که به ظاهر رساله ای مجمل در عرفان و بیان مدارج سلوک و اسرار معرفت است. این رساله در جایگاه کتابی مبسوط است که گویا به ضرورت تعلیم به صورت کوتاه و موجز درآمده است.
اسطوره جام جم و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جام در ادبیات فارسی با تعابیری متنوّع مانند جام جم، جام جهان بین، جام جهان نما، جام گیتی نما و مانند آن، مفاهیم خاصی یافته است که از یک سو با اساطیر ایرانی و از سوی دیگر با عرفان ایرانی- اسلامی و ادبیات مزدیسنا در هم آمیخته و در پیوند است. در این آمیختگی «فرّ» و «جام» در اساطیر ایرانی، نمودهایی چون مرغ وارغن، آب، سنگ، مهره، پیاله و مانند آن را به خود می گیرد و سرانجام با تطوّر و تحوّل معنایی خود تبدیل به رمز واژه ای با مصادیقی ژرف، مانند دل عارف، انسان کامل و نفس دانا می شود و درک دقیق این مصادیق عرفانی در گرو شناخت ژرف پشتوانه های اساطیری و آیینی جام است.