مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
حقیقت محمدی
حوزههای تخصصی:
قاعدة الواحد و امکان اشرف از قواعد مهم فلسفة اسلامی بر ضرورت صدور عقل به عنوان صادر اول از ذات حق تعالی حکم میکنند. عقل در حکمت متعالیه، حقیقت و روح متعالی محمد (ص) است که بنابر نقل و عقل تأیید میشود. پیامبر (ص) شالودة هستی، واسطة آغاز نظام تکوین، بقای آن و معاد همة موجودات است و همان انسان کامل است که فیض حق را به موجودات میرساند. ملاصدرا پیامبر (ص) را وجودی منزه از قوه و انفعال و احتیاج میداند و بدین طریق اولویت پیامبر (ص) را در آیات و روایات تعیین میکند. صراط مستقیم الهی و آئینة جامع صفات و آثار الهی در وجود پیامبر (ص) ظهور مییابد و اذن شفاعت خاص اوست.
«حقیقت محمدی» در آثار عرفانی با نگاهی برانیس العارفین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان بینی عرفانی «حقیقت محمدی» به عنوان واسطه آفرینش هستی، آینه تمام نمای عظمت حق، تعین اول، مظهر کامل ترین اسم خداوند (اله)، قطب الاقطاب، انسان کبیر، قلم اعلی و روح اعظم معرفی شده است.دیگر اصناف آدمیان نیز به دلیل خلقت متمایز و اختصاص وجودی خود با تفاوت مراتب از چکیده و عصاره نور اعظم به گونه ای بهره مند می شوند و تنها راه تقرب دوباره به این حقیقت و تولد مجدد نیمه الوهی وجود آدمی، تزکیه باطن، سیر استعلایی و نیل به شهود یا درون یافت حقیقت است که به دیدار با «من برتر» یا «فرامن» در نوع انسان و هماهنگی متقن ذهنیت و عینیت می انجامد.این تحقیق به روش «تحلیل محتوا» به انجام رسیده است؛ و هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل مفهوم «حقیقت محمدی» در برخی از آثار عرفانی و تبیین نقش و جایگاه معنوی و قدسی آن در سلسله نبوت و هستی انسانی بوده است.
ولایت و هستی شناسی اسلامی (Walåyah and Islamic ontology)
حوزههای تخصصی:
در مقالهٴ حاضر نویسنده بر آن است که نقش مفهوم «ولایت» در فلسفه وحدت وجود را توضیح دهد. «ولایت» در نظام فلسفی نظریهٴ اسلامی درباره وجود، حضوری عمیق دارد و علاوه براین، جنبهٴ فعّال این مفهوم، فلسفه وجود اسلامی را به حرکت درآورده و در طول تاریخ، تفکّر فلاسفه اسلامی را تحریک کرده است. مفهوم «ولایت» از سنّت فلسفی اسلام جدائی ناپذیر است و در سنّت های فلسفی دیگر دیده نمی شود.
بنابراین، بررسی فلسفی مفهوم «ولایت» ما را یاری می دهد نسبت به ماهیّت تفکّراسلامی دیدی درست حاصل کنیم.
انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و پیشینة آن
حوزههای تخصصی:
مفهوم «انسان کامل» یکی از مفاهیم مهم در عرفان و فلسفه اسلامی است. ابن عربی اعتقاد دارد: «انسان کامل کامل ترین مجلایی است که حق در او ظهور کرده، خلقت با او آغاز شده و بدو ختم می گردد، قطب و مرکز دایره وجود است، عالم بر مدار او می چرخد و همه کائنات از او فیض می گیرند.» در این مقاله با اشاره به اندیشه های پیشینیان در این باره، تبیین ابن عربی از انسان کامل تحلیل می شود.
بررسی تطبیقی ستایش پیامبر در آثار عطار و بوصیری
حوزههای تخصصی:
مدیح نبوی یکی از زمینه های شعری است که محور اصلی آن شخصیت حضرت محمد(ص) است. در این هنرِ شعری، شاعر به توصیف ابعاد مختلف شخصیت پیا مبر میپردازد، او را به لحاظ شکل ظاهری و منش اخلاقی میستاید و زبان به ذکر معجزات آن حضرت و هر آن چه که در ارتباط با رسالت اوست میگشاید. سخن شاعران در این باب از قلبی برآمده که سرشار از اخلاص و صداقت است و بر عاطفه ای متکی است که ایمان به رسالت پیا مبر و عشق به اخلاق انسانی و ربّانی او، آن را شعله ور ساخته است. به دلیل جای گاهی ویژه که این نوع شعر در ادبیات فارسی و عربی دارد، پژوهش حاضر به رویکردی مقایسه ای در چهارچوب ادبیات تطبیقی به بررسی مدیح نبوی در آثار عطار و بوصیری پرداخته و با تکیه بر تولید ادبی این دو شاعر برجسته، جلوه های مختلف این هنر شعری را در ادبیات فارسی و عربی منعکس ساخته است.
سیمای پیامبر اکرم (ص) به عنوان «انسان کامل» و «کمال انسانی» در خمسه نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع انسان کامل از گذشته تاکنون همواره از مباحث مورد تحقیق در ادب عرفانی و فارسی بوده است و برخی از بزرگان ادب فارسی مانند سنایی، مولوی، عطار و... به داشتن آرای عرفانی در این باره مشهورند؛ برخی نیز بیرون از دسته عرفا هستند که در آثارشان رگه هایی از عرفان دیده می شود مانند حکیم نظامی گنجوی در این جستار تلاش بر این است که یکی از موضوعات اصلی تفکر عرفانی اسلامی یعنی سیمای پیامبر اکرم (ص) به عنوان «انسان کامل» و «کمال انسانی» در آثار نظامی بررسی و تجزیه و تحلیل شود و به این پرسش پاسخ داده شود که حقیقت محمدی (ص) در خمسه نظامی چگونه تجلی یافته است و «انسان کامل محمّدی» در نظر نظامی چگونه تعریف می شود و آراء و اندیشه های حکیمی چون او درباره حقیقت اکمل نوع انسانی یعنی پیامبر اکرم (ص) چیست. بدین منظور، ابتدا مفهوم «انسان» و سپس موضوع حقیقت محمدی به عنوان «انسان کامل» و «کمال انسانی» در آثار و اندیشه های نظامی مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی تطبیقی «انسان خداگونه» در تصوف، قبّالا و گنوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان خداگونه، فارغ از شیوه تبیین، از آموزه های مشترکِ تصوف، مرکبه و قبالا، و گنوسی است. وجوه اشتراک و اختلاف این ایده در قالب طرح نمونه قدسی از انسان، تحتِ تعابیری مانند آدام قَدْمون، آنتروپوس و آدم اول در عرفان یهود، گنوسی و صوفیه دیده می شود. پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی ایده مزبور اختصاص دارد. نتایج نشان می دهد که با وجود وجوه مشترک، در میان این ایده ها تفاوت بنیادین می توان یافت. ناتوانی گنوسیان در تفکیک خدای متعال از نخستین آفریده اش (آنتروپوس)، آنها را به سمت دوگانه پرستی سوق داده است. مرکبه نیز اگرچه کوشیده اند تا مرز بین خدای یکتا و آدام قدمون را حفظ کنند، در عمل نتوانسته اند آن دو را از هم تفکیک کنند. قبالائیان در عین باور به توحید، با طرح نظریه «ان سوف» و عجز از بیان نسبت آن با یهوه، امکان اتهام به لغزش از محور توحید را در باورهای خود به وجود آورده اند؛ اما درصدد زدودن غبار این اتهام برآمده اند. در میان صوفیه، هرچند شباهت عقل اول به خداوند سبب شده است تا برخی مشایخ در پندار خویش عقل اول را در جایگاه خداوند بیابند، اما تمسک به توحید، در نهایت آنها را به خدای متعال رسانده است.
رابطه امر تکوینی و امر تشریعی در عرفان نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عرفان نظری، بنا بر اصل وحدت وجود، فقط حق وجود دارد که واحد است. از حق امر واحدی صادر میشود که صادر اول و حقیقت محمدی نامیده میشود. از دیگر سوی، اسماء الهی (و مظاهر غیبی و عینی آنها) بدلیل محدود بودنشان با هم تنازع دارند و اسم الله و مظهرش، حقیقت محمدی، بین اسماء و مظاهر آنان نظم و تعادل برقرار میکند؛ نظم و تعادل بین تنازع مظاهر غیبی اسماء بواسطه عین ثابت حقیقت محمدی بصورت تکوین، و نظم و تعادل میان تنازع مظاهر عینی بواسطه عین خارجی حقیقت محمدی بصورت تشریع برقرار میگردد. تشریع بدین منظور است که انسانها با پیروی از شریعت محمدی از تنازع و محدودیت رهایی یافته و به مقام بیحدی برسند و هرگاه به مقام بیحدی رسیدند با حقیقت محمدی که مظهر اسم الله است، اتحاد پیدا میکنند و بواسطه این اتحاد میتوانند به اذن حق به تصرف و تکوین در هستی بپردازند و واسطه حق و خلق میگردند؛ آنگونه که اسم الله و حقیقت محمدی واسطه حق و خلق در ابتدای تکون موجودات بودند. بنابرین تشریع به تکوین ختم میشود.
جایگاه «نور و حقیقت محمّدی» در دیوان سیّد عمادالدّین نسیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
282 - 299
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ّترین و زیباترین ویژگی های عرفان اسلامی حقیقت محمّدیه است و مراد از آن به اصطلاح متصوّفه و عرفا، ذات احدیّت به اعتبار تعین اوّل و مظهر اسم جامع الله است. این حقیقت به عنوان مبدأ و معاد، شالوده نظام آفرینش، نخستین وجود منبسط و تجلّی حقّ، سبب حدوث و بقای عالم، واسطه حقّ و خلق و غایت نظام هستی معرفی شده است. سایر اصناف موجودات به دلیل خلقت متمایز با تفاوت مراتب از چکیده و عصاره آن نور اعظم به گونه ای بهره مند می شوند. دیگر انبیاء مظاهری از نبوت مطلقه حضرت محمّد(ص) بشمار می روند و هر یک از پیامبران در حکم شعاعی از آفتاب دولت احمدی و از شئون و مراتب و فروع آن هستند. نسیمی از این آموزه ابن عربی یعنی حقیقت و نور محمّدی استفاده نموده و آن را با نور فضل مطابقت داده است یعنی به جای حضرت محمّد(ص)، فضل الله نعیمی استرآبادی1 بنیانگذار این فرقه را جایگزین کرده و بدین ترتیب استمرار سلسله انبیا را به نور فضل نسبت داده است. این تحقّیق با نگاهی به دیوان سیّد عمادالدّین نسیمی- موفّق ترین شاعر فرقه حروفیه- به روش «تحلیل محتوا» به انجام رسیده است و هدف از آن بررسیِ برداشت این شاعر از حقیقت نور محمّدیه است.