مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
جهانگیرنامه
حوزه های تخصصی:
با وجود تعدد آثار و منظومه های حماسی- پهلوانی در ادب فارسی، نکته قابل توجه این است که عناصر معدودی شکل دهنده این آثار می باشند. البته این موضوع نکته تازه ای نیست و ساختارگرایانی چون استروس، فریزر، پراپ و دیگران نشان داده اند که در آثار مختلف، عناصر معدود و مشترکی وجود دارد.
در این مقاله، نبرد خویشاوندی در سه منظومه «رستم و سهراب»، «برزونامه» و «جهانگیرنامه» با رویکرد ساختاری مورد بررسی قرار گرفت و عناصر ثابت و مشترک آنها تعیین گردید که عبارتند از: رفتن اتفاقی پهلوان به دیار بیگانه، ملاقات اتفاقی با دختری در سرزمین بیگانه، ازدواج برون مرزی، رفتن پهلوان و ترک همسر، دادن نشانی به همسر، تولد نوزاد خارق العاده، روانه شدن فرزند به سرزمین پدر، همراهی دشمن، نیرنگ، شکست طلایه سپاه پدر توسط فرزند، فراخوانده شدن پدر توسط پادشاه جهت مقابله با فرزند، نام پرسی، نبردهای سه گانه، معرفی فرزند به پدر.
بازنمایی سیمای کیانیان در تاریخ نگاری و حماسه سرایی دوره ی ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پیامدهای مهم تهاجم مغولان و استقرار دولت ایلخانی در ایران، رشد و گسترش تاریخ نگاری و گرایش های تازه در تاریخ نگری ایرانیان است. در این دوره، برخی تاریخ نگاران ایرانی ضمن توجه به جهان گشایی مغولان و خلق حماسه های تاریخی، در یک کنش رنسانسی به بازخوانی حماسی ترین دوره در روایات ملی ایرانیان، یعنی عصر کیانی روی آوردند و در رویکردی آگاهانه، به انطباق آن با دوره ی ایلخانان پرداختند. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی و براساس تفسیر متون و منابع، سه مرحله ی تلاش دانشوران ایرانی درجهت بازآفرینی عصر کیانیان در دوره ی مغول مورد بررسی قرار گرفته و مهم ترین رویدادها، منابع و ذهنیت تاریخی نمایندگان هر مرحله ارزیابی شده است. مرحله ی نخست، تفسیر مورخان از هجوم مغول به مثابه ی تحقق هجوم تورانیان است که سلطان جلال الدین خوارزمشاه مانند پهلوانان کیانی در پیکار با تورانیان شناخته می شود. مرحله ی دوم، تشبیه ایلخانان به کیانیان و جغتاییان به تورانیان و تأکید مورخان بر جنگ های خارجی ایلخانان به عنوان تلاش برای دفاع از مرزهای ایران زمین است. در این مرحله، اباقا به دلیل جنگ های طولانی اش با دشمنان شرقی و غربی، دارایشخصیتی کیانی می شود و در جایگاه کیخسروی قرار می گیرد. مرحله ی سوم، دوره ی ایلخانان مسلمان- از غازان تا ابوسعید- است که دانشوران ایرانی با سرودن حماسه های تاریخی به تلاش برای انطباق رویدادها و اقدامات شاهان ایلخانی به ویژه غازان با کیانیان می پردازند. حماسه های تاریخی ظفرنامه (اثر حمدالله مستوفی) و غازان نامه(از نوری اژدری) دو نمونه ی برجسته در بازخوانی سیمای کیانیان در این مرحله از تاریخ مغول به شمار می آیند. علاوه بر این، هنرمندان، نویسندگان و دیوانیان ایرانی با پژوهش های گسترده در شاهنامه ونسخه برداری های متعدد از آن، به اقدامی بی سابقه درجهت احیای روایات ایرانی و ارائه ی تصویری حماسی از دولت ایلخانان دربرابر دشمنانشان دست زدند. نسخه ی حمدالله مستوفی از شاهنامه در کنار سرودن ظفرنامه و همچنین تهیه ی شاهنامه ی بزرگ مغول و شاهنامه های کوچک در دربار ایلخانان و آل اینجو در فارس از آن جمله اند.
رستم و جست وجوی فردیّت در جهانگیرنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانگیرنامه، سرودة قاسم مادح، یکی از منظومه های حماسی است که به شرح زندگی رستم پس از مرگ سهراب و سپس آشنایی او با دلنواز، دختر مسیحای عابد، و تولد جهانگیر و شرح دلاوری های او می پردازد. در بخش آغازین داستان، رستم که پس از کشتن سهراب دچار بی هویتی و سردرگمی و پریشانی شده است، با ترک وطن و رفتن به سرزمین مازندران و به عبارتی با قدم نهادن به عالم ناخودآگاهی، سفری درونی را آغاز می کند که منجر به تحوّل شخصیت او می شود. سفر رستم به مازندران و حوادثی که با آن روبرو می شود و مراحلی که پشت سر می گذارد، قابلیت نقد کهن الگویی را دارد. این پژوهش بر مبنای فرآیند فردیّت در روان شناسی تحلیلی یونگ، به بررسی کهن الگوهای این منظومه از جمله نقاب، آنیما، سایه، پیر خردمند و... پرداخته و تحقّق دوبارة فرآیند فردّیت را در شخصیت رستم تحلیل کرده است؛ در این داستان رستم پس از کشتن سهراب، با ترک عالم خودآگاهی (ایران) و قدم نهادن به سرزمین ناشناختة ناخودآگاهی (مازندران) و پس از رویارویی با عناصر و جنبه های ناخودآگاهی، آمادة یافتن فردّیت ازدست رفتة خود می شود. فردّیت رستم که با مرگ سهراب خدشه دار شده است، با رویارویی با جهانگیر، که جانشینی برای سهراب است، بازسازی می گردد.
بررسی عناصر دینی و اندیشه های عرفانی در حماسه جهانگیرنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانگیرنامه سروده شاعری گمنام به نام مادح است که در دوران جایگزینی حماسه های دینی، جای حماسه های ملّی و با هدف نیکفرجامی برای داستان رستم و سهراب ساخته شده است؛ نقش نقالان و راویان داستانهای حماسی ایران در سرودن این حماسه قابل توجّه است. دوران آمیختگی و امتزاج داستان ها و اسطوره های ایرانی با اساطیر غیر ایرانی را، به طور دقیق، نمی توان تعیین کرد. امّا با اطمینان می توان گفت که با ورود اسلام به ایران، به تدریج عقاید اسلامی و پس از آن اندیشه های عرفانی، در ادبیّات حماسی ایران، نفوذ بیشتری می یابد. این تأثیر تدریجی و افزاینده، تا جایی پیش می رود که نه تنها برخی قهرمانان در هر دو روایات ایرانی و غیر ایرانی، سرگذشتی تقریبا همانند می یابند، بلکه حماسه ای همچون جهانگیرنامه سروده می شود که تأثیرپذیری از عناصر اسلامی و عرفانی در بن مایه و زبان آن، تا حدّ یک ویژگی چشمگیر سبک شناسی، پدیدار می شود. در این مقاله، نخست به تأثیر عناصر غیر ایرانی درحماسه های ملّی نگاهی انداخته، سپس به توصیف عمده ترین تأثیرات اندیشه های اسلامی و عرفانی، در حماسه جهانگیرنامه پرداخته ایم. علاوه بر این، با تکیه بر همین ویژگی سبک شناسانه، پیشنهاد شده است که زمان سرودن این حماسه را، بسیار متأخرتر از تاریخی می توان شمرد که برخی پژوهشگران پیشین گمان کرده اند.
خویش کاری های پیامبرگونه قهرمانان در منظومه های پهلوانی
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
11 - 47
حوزه های تخصصی:
در بررسی منظومه های پهلوانی با موضوعی ویژه و مهم مواجه هستیم و آن هم انعکاس نبردهای دینی در این آثار است. پهلوانانی هم چون رستم، فرامرز، جهانگیر، سام و حتی گرشاسب در بسیاری از موارد وظیفه اصلی خود را گسترش دین یزدانی می دانند؛ نکته دیگر این است که دینی هم که اینان قصد گسترش آن را دارند، بیشتر با عقاید اسلامی سازگار است و این موضوع از این نظر مهم است که شخصیت های این داستان ها از نظر زمانی مربوط به قبل از اسلام هستند. دلیل این موضوع این است که راویان و سرایندگان این آثار در دوره اسلامی می زیسته اند و نگاه اسلامی هم که به جنگ های دینی و غزوات وجود داشته، بر این آثار حاکم شده است. این موضوع بیشتر در منظومه های پهلونی پس از شاهنامه صدق می کند؛ چرا که در شاهنامه اگر چه نبردهای دینی گشتاسب و اسفندیار نیز مطرح است؛ اما انگیزه و نگرش های اعتقادی این دو شخصیت در گسترش یکتاپرستی با مبانی اعتقادی ایران باستان سازگارتر است. در این مقاله تعدادی از منظومه های پهلوانی پس از شاهنامه (کوش نامه، گرشاسب نامه، فرامرزنامه، سام نامه و جهانگیرنامه) از این منظر بررسی شده و دلایل این نگرش نیز تحلیل شده است.
جدال های مذهبی کاتبان در دست نویس های معتبر شاهنامه و متون منظوم پهلوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۳
105 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات بزرگ و بحث برانگیز در حوزه تصحیح انتقادی متون، بررسی گونه های مختلف دستکاری های کاتبان در دست نویس ها است؛ زیرا اغلب کاتبان حوزه زبان فارسی، رعایت امانت نمی کردند و ضبط درست دست نویس ها را به دلایل گوناگونی تغییر می دادند. جدال های مذهبی کاتبان به منظور اثبات حقّانیت مذهب خویش و در ردّ مذاهب و فرقه های مخالف، یکی از مهم ترین تصرّفات عمدی آن ها به شمار می رفت و این امر بیشتر در جاهایی از متن روی می داد که شاعر یا نویسنده به بیان عقاید دینی خود می پرداخت. تاکنون درباره دستبردها و جدال های مذهبی کاتبان در دست نویس های شاهنامه، تحقیقات اندکی شده و متاسّفانه درباره متون پهلوانی پس از آن هیچ پژوهش مستقلی صورت نپذیرفته است. توجّه به این نکته سبب شد که در این مقاله، جدال های مذهبی کاتبان را که در دست نویس های معتبر و شناخته شده شاهنامه و منظومه های پهلوانی پس از آن روی داده بررسی کنیم و نمونه های مختلفی از دستکاری های آن ها را در این دسته متون نشان دهیم.