مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
دیزاین
منبع:
پیکره دوره هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
37 - 50
حوزه های تخصصی:
مفهوم "دیزاین " به عنوان یک شیوه ویژه از حل مسئله، در هنرهای کاربردی و فعالیت های تولیدی و خلاقانه انسانی کاربرد دارد این مفهوم که از یک صد سال گذشته به صورت جدی مطرح بوده در دوره مدرن به بخش مهمی از پروسه تولید محصول تبدیل شده است. نوشتار نیز به عنوان یک دستگاه ارتباطی عنصری کاربردی است. سنت نوشتار فارسی نیز بنا به ماهیت کاربردی خود به عنوان یک رسانه، در ثبت و انتقال پیام و شکل خود با مسائل گوناگونی روبه رو است. بسیاری از این مسائل تنها از طریق دیزاین قابل چاره جویی هستند. سنت غنی نوشتار و خوش نویسی فارسی به عنوان یک سیستم نوشتاری پر قاعده و منضبط می تواند محلی برای جستجوی نمونه های کهن و کمتر دیده شده پروسه دیزاین باشد. هدف این پژوهش جستجو و کنکاش در سنت غنی و قانون مند نوشتار فارسی، با نگاهی امروزی و کشف ارزش های پیدا و پنهان آن به منظور آگاهی مخاطبین این حوزه کاری است. جستجو و نمایش مفاهیمی امروزی مانند "دیزاین " در سنت نوشتاری کهن می تواند در غنای هرچه بیشتر این میراث ارزش مند موثر باشد و نمونه های بومی از دیزاین را به فعالان حیطه هنر نوشتار فارسی و طراحی گرافیک ایرانی معرفی کند. این پژوهش با بررسی دو مؤلفه "طراحی سیستم تقسیم بندی حرکات حروف " و "طراحی واحد اندازه گیری در خوش نویسی " از منظر دیزاین به این پرسش ها پاسخ می دهد:آیا می توان نمونه هایی از "دیزاین " را در سنت کهن خوش نویسی یافت؟ آن نمونه ها چیست و نمایش دیزاین در آن ها چگونه است؟ پژوهش حاضر کیفی است که با تحلیل شواهد بصری خوش نویسی فارسی ومطابقت آن ها با اصول دیزاین نتایج خود را ارئه می کند، منابع این پژوهش نیز کتابخانه ای است. یافته های این مقاله نشان می دهد که در میان اجزاء گوناگون و گسترده نظام بزرگ خطاطی و خوش نویسی، دو نمونه درخشان "ابداع نظام تقسیم بندی شکلی حروف در خوش نویسی " و"تدوین نظام اندازه گیری در روش نویسی " به وضوح با ساز و کار و پروسه "دیزاین" (وتعریف امروزی آن) مطابقت دارند. در هر دو نمونه مورد اشاره مصادیق روشنی از مسئله، چون دیدن جوانب گوناگون، پاسخ دهی خلاقانه و واجد ارزش های افزوده، مانند کارایی یا برآورده کردن همه نیازهای مسئله در عین ایجاز و سادگی به وضوح نمایان است.
دیزاین تألیفی و دیزاینر مؤلف
منبع:
پیکره دوره چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۷
7 - 24
حوزه های تخصصی:
در عرصه یِ ادب و هنر، «مؤل ف» و «تألی ف» از جمل ه واژه هایِ بحث برانگیز بوده و هستن د. جای گاهِ مح وریِ مؤلف در دورانِ مختلف از جنبه هایِ متفاوت، مورد توجه قرار گرفته است. در دوران معاصر نیز نظریه های نقد ادب ی درباره ی جایگاه مؤلف، سهم به سزایی در شکل گیریِ دی دگاه هایِ جدی د داشته اند. مای کل راک، ط راح و محقق، با انتشارِ مقاله یِ «طراح به مثابه ی مؤلف» بحثی را در دنیایِ طراح ی پی ش کشی د که تا پیش از آن با چنان صراحتی درباره یِ طراحی مطرح نشده بود. تا آن زمان، اکثر بحث های مؤلف م دار و انتق ادی نسبت به جایگاه مؤلف، مربوط به حوزه ی ادبیات می شدند. در پژوهشِ حاضر که به شیوه ی تحلیلی و با تکیه بر منابع مکتوب و مصاحبه ای تدوین شده، به این پرسش پرداخت ه شده است که «نظریه یِ ط راح به مثابه مؤل ف دارای چه ابعادی است؟» و «در فرایند طراحی چگونه به کار می آید؟». نتیجه یِ حاصل از بررسی و تحلیلِ نظریه های مؤلف مدار و رویکرد طراح به مثابه مؤلف نشان می دهد که تألیف در طراح ی از آن جا قابلِ ط رح است که برخی از طراحان در هدایتِ یک پروژه یِ گروهیِ طراحی، ردپای خاص خود را در آن پروژه به جای می گ ذارند؛ تشخص ی که مخاطب آن را تشخیص می دهد و عاملِ تمایز یک طراح از دیگری است.
مقایسه وضعیت آموزش طراحی در مقطع کارشناسی رشته ی صنایع دستی در دانشگاه های ایران با دانشگاه نیویورک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
39 - 51
حوزه های تخصصی:
صنایع دستی رشته ای است که علاوه بر عوامل فرهنگی، هویتی و تاریخی، عناصر طراحی نظیر مسائل کاربردی، ارگونومی و عوامل انسانی، شناخت مواد، زیبایی شناسی و عوامل محیطی نیز در آن دخیل است. عدم تفکیک مفهومی انواع «طراحی» در برنامه ی درسی موجب شده است که دانشجویان بدون شناخت فرایند علمی طراحی یک محصول از تعریف نیاز، گروه هدف، ایده پردازی، ارزیابی، ارگونومی، استانداردها، نمونه سازی و در نهایت تولید، وارد کارگاه های عمومی و تخصصی شده و طراحی دانشجویان غالبا به صورت احساسی، تجربی، تقلیدی و یا طرح های پیشنهادی اساتید شکل گیرد. هدف از این مقاله مطالعه و مقایسه ی نحوه ی برخورد با مقوله ی طراحی در برنامه ی درسی کارشناسی صنایع دستی در دانشگاه های ایران با دانشگاه نیویورک است تا بدین سوالات اساسی پاسخ دهد که: الف) رویکرد و ویژگی هر کدام از این برنامه های آموزشی در برخورد با مقوله ی طراحی چیست و ب) چگونه می توان از نتایج تحقیق جهت بهبود آموزش طراحی در رشته ی صنایع دستی دانشگاه های ایران سود جست؟ نتایج تحقیق مبین این است که آموزش صنایع دستی در ایران همچنان دارای رویکردی سنتی، با هدف حفاظت، با نگاه به گذشته، استادمحور و مبتنی بر شیوه های استاد-شاگردی است و لذا اهمیت، کمیت و کیفیت ارائه ی دروس تخصصی طراحی نیز متاثر از آن، کمتر از حد انتظار است. در مقام مقایسه رویکرد آموزشی صنایع دستی در دانشگاه نیویورک، پیشرو، آینده نگر، خلاقانه، دانشجومحور و مسئله محور است که نمود آن را در کمیت و کیفیت ارائه ی دروس تخصصی طراحی شاهد هستیم. همچنین برگزاری رشته ی صنایع دستی به صورت عمومی در دانشگاه های ایران موجب شده است که کارگاه های متنوع با اهداف متفاوت، بخش اعظم برنامه ی درسی را به خود اختصاص دهند و ظرفیت ارائه ی دروس تخصصی نظیر طراحی محدود باشد. در دانشگاه نیویورک رویکرد تخصصی، موجب ارائه ی تخصصی دروس طراحی گردیده است. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی-تطبیقی و روش تجزیه و تحلیل به صورت ترکیبیِ کیفی-کمی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است.
واکاوی بنیان های فلسفی «دیزاین» به مثابه کنش تکنولوژیکی به کمک معانی مستتر در مفهوم بینامتنی «تخنه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
696 - 711
حوزه های تخصصی:
هدف : به زعم بسیاری از نظریه پردازان مقوله «دیزاین»، ابهام در ماهیت و معنا، چالش های فلسفی متعددی را متوجه این حوزه از دانش نموده است و ازآنجایی که در غیابِ فهمِ کارکردِ بنیان هایِ فلسفیِ هر حوزه از دانش، تحقق صورت مناسب و کامل دانش پژوهی در آن ممکن نیست؛ بنابراین تعمیقِ شناخت در حوزه دانش دیزاین نیز همواره دغدغه صاحب نظران آن بوده است؛ در همین راستا، پژوهش توصیفی-تحلیلیِ حاضر به حوزه نظری «فلسفه دیزاین» مربوط می شود و در توسعه بحث پیرامون چیستیِ دیزاین راهگشا خواهد بود. روش پژوهش : در این پژوهش، برای پاسخ گویی به پرسش های «بنیان های فلسفی کنش دیزاین به مثابه کنش تکنولوژیکی کدم اند؟» و «کنش دیزاین، در ارتباط با ابعادِ مختلفِ معناییِ مستتر در قلمروی مفهومی «تخنه»، چگونه قابل تشریح است؟»، در ابتدا، در ارتباط با مقوله دیزاین، به واکاوی در مباحث حوزه «فلسفه تکنولوژی» و ابعاد مختلف معنایی مفهوم چندبعدی «تخنه» (ریشه واژه تکنولوژی)، پرداخته شده است؛ سپس تحلیل، تفسیر و ترکیب یافته ها و نتایج، در دستور کار قرارگرفته است. یافته ها : بیان بنیان های ِفلسفیِ دانش دیزاین به عنوان حوزه ای متعلق به فلسفه تکنولوژی در قالب هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی و همچنین تدقیق در معانی مستترِ مرتبط با دیزاین در قلمرو مفهومی تخنه، نظیر فن، زیبایی، لوگوس، میتوس، متیس، اپیستمه و پوئسیس، باهدفِ آتیِ بهره گیری از آن ها برای نظریه پردازی در دو ساحت دانش دیزاین و فلسفه دیزاین، از دستاوردهای مطالعه حاضر بوده است. نتیجه گیری : نتیجه کنش دیزاین به مثابه کنشی تکنولوژیکی، تولید دانشی است که ثمره آن ایجاد یک تعادل بین نظریه و مصنوع است و دو نوع «عمل مولد» و «عمل ابزاری» در آن قابل شناسایی است.
«آینده پژوهی»؛ فصل مشترک مطالعه تطبیقی «طراحی پژوهی» با «دین پژوهی»
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
59 - 73
حوزه های تخصصی:
دغدغه اصلی مقوله دیزاین در طراحی پژوهی، عبارت است از فرآیند ایجاد یک ایده در غالب راهبرد و راهکار برای مواجهه با یک مسئله خاص و اقدام عملی برای حل آن به گونه ای که توجه به «زمینه» ی مسئله، بخش جدایی ناپذیر فرآیند مذکور است. از سوی دیگر اندیشمندان بزرگ اسلامی، از دیسیپلین فقه نیز با عنوان «صناعت» یاد می کنند؛ به گونه ای که فقیه برای پاسخ به مسائل کنونی با توجه به ظرف و زمینه ی آن ها ، بهترین تبیین شرعی را استنباط و ارائه میکند؛ فلذا با دیدگاهی تطبیقی نه تنها دو دیسیپلین یادشده در تعارض با یکدیگر قرار ندارند؛ بلکه می توان هر دو را متعلق به حوزه هایی از معرفت بشری دانست که ضمن منفک بودن از دیگر حوزه های معرفتی که صرفاً بر شناخت محض تأکید دارند، حکمت عملی ناظر بر مقولات آینده و طراحی در برمی گیرد؛ در همین راستا پژوهشِ کیفی حاضر در دسته ی پژوهش های کاربردی قرار می گیرد و با به کار بستن روش توصیفی- تحلیلی، پرداختن به مضامین مشترک قابل طرح در دو دیسیپلین فقه و دیزاین را که نقشی اساسی در ترسیم آینده های مرجح دارند، از جمله دغدغه ی حل مسئله، نقش منبع معرفتی شهود، استراتژی منطقی ربایشی و پژوهش از طریق طراحی به مثابه روش شناسی، در دستور کار خود قرار داده است.
مقایسه تطبیقی وجوه شباهت فی مابین «طلب» در ساحت معنوی (دعا) با «تقاضا» در ساحت مادی (دیزاین)
منبع:
دعاپژوهی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
17 - 38
حوزه های تخصصی:
نیازهای انسانی به عنوان بن مایه و بستر اندیشه برای برنامه ریزی و حیات، همواره از اهمیتی گریزناپذیر برخوردار بوده اند. از این رو نیاز را می توان، به مثابه نیروی محرکه یک سیستم تشبیه کرد که نقطه شروع فرایند مطالبه و درخواست بشر، رکن اصلی و وجه مشترک در دعا و دیزاین می باشد. در ایدئولوژی اسلامی، سبک زندگی مومنانه، دارای یکپارچگی در ساحت مادی و معنوی است و از این رو دارای شباهت هایی قابل تطبیق با فرایندهای تفکر طراحی می باشد. نیاز و تقاضا به عنوان ارکان اصلی دعا و دیزاین، عدم قطعیت و تحمل ابهام، طی دوره نهفتگی و صبر فعال، فرایندی بودن و بداعت در طراحی، از مهم ترین وجوه اشتراک در قیاس تطبیقی دعا و دیزاین است. فرایند طراحی، فرایندی خلاقه و در راستای پاسخ به نیاز و تقاضای کاربر است. خلاقیت از صفات ربوبی بوده و خلق کردن امری قدسی تلقی می گردد. استجابت دعا و یافتن راه حل خلاقانه در مسائل طراحی، بر پایه نیاز دعا کننده و کاربر، نیازمند برنامه ریزی و طراحی در ساحت معنویت است که طی فرایندی در ساحت مادی نمود می یابد و موید تاثیر عوامل غیرمعرفتی بر معرفتی است.