مطالب مرتبط با کلیدواژه

گادامر


۶۱.

تأملی بر همسان انگاری اجتهاد فقهی و هرمنوتیک فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتهاد فقهی مکاتب فقهی هرمنوتیک فلسفی گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۵۹
طرفداران هرمنوتیک فلسفی، تفاوت احکام در فقه و اجتهاد فقهی را مؤیدی بر اندیشه مذکور برشمردند. تأمل در فرایند اجتهاد فقهی و مبانی، آموزه ها و پیامدهای هرمنوتیک فلسفی، شباهت ها و تمایزهایی را نشان می دهد. ازاین رو پرسشی در ذهن پدیدار خواهد گشت که رابطه بین اجتهاد فقهی و هرمنوتیک چگونه ارزیابی می شود: همسانی یا تغایر؟ پژوهش پیش رو با روشی تحلیلی و توصیفی به نتایج زیر رهنمون شد: همسان انگاری اجتهاد فقهی و هرمنوتیک فلسفی سخنی خلاف واقع است؛ چه، از جهت هستی شناختی هرمنوتیک فلسفی مفسر محور و گریزان از جست وجوی مراد مؤلف است؛ درحالی که اجتهاد فقهی مؤلف محور است و در پی کشف مراد مؤلف می باشد و اختلاف رویکرد بیانگر تقابل است. از نظر معرفت شناختی هرمنوتیک فلسفی همه فهم ها و تفاسیر را بدون ترجیح یکی بر دیگری در عرض هم قرار می دهد، درصورتی که در اجتهاد فقهی چنین ادعایی پذیرفته نیست و صرفاً یکی از فهم ها مطابق با واقع است. از نظر روش شناسی نیز اجتهاد فقهی برخلاف هرمنوتیک فلسفی که پیش داوری را شرط تحقق فهم می انگارد، به تفصیل باورمند است و با دسته بندی پیش داوری به بایسته، نبایسته و شایسته، تحقق فهم و تفسیر را متوقف بر پیش داوری ها یا به بیان بهتر پیش فهم های بایسته و شایسته می داند.
۶۲.

بررسی و تحلیل مبانی تأویل گرایی در میراث نقد ادبی پورنامداریان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پورنامداریان دریدا ساخت شکنی گادامر هایدگر هرمنوتیک فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹
در این مقاله، آثار نقدی پورنامداریان با رویکرد هرمنوتیک فلسفی تحلیل و بازخوانی می شود. مسئله این است که آیا فلسفه هرمنوتیکی در آثار نقدی نویسنده مورد نظر مبنای تفسیر آثار ادبی قرار گرفته است و اگر چنین است، چه مفاهیم و موضوعات هرمنوتیکی مبانی کار او را تشکیل می دهد. فلسفه هرمنوتیکی با بسیاری از موضوعات و مفاهیم خود در نقد ادبی نفوذ کرده است. به نظر می رسد پورنامداریان نیز در آثار خود از بسیاری از این مفاهیم بهره برده و بسیاری از جلوه ها و اندیشه های برآمده از این فلسفه مبنای کار وی در نقد و تحلیل آثار ادبی قرار گرفته است. اما او در بهره گیری از این مفاهیم، صرفاً خود را در محدوده منتقد مقلد قرار نداده است که تحت تأثیر یکی از رویکردهای اندیشگانی مرتبط با هرمنوتیک فلسفی قرار گرفته باشد؛ بلکه وی علاوه بر آگاهی از دانش جهانی نقد در زمینه هرمنوتیک (علم تأویل جدید)، با تکیه بر میراث تأویل، مخاطب را با چشم انداز جدیدی در زمینه نقد ادبی روشمند آشنا می کند. عنوان ها و لایه های این مقاله که متأثر از این مفاهیم است، عبارت اند از: تأویل، تکثر معنایی، رمز و تمثیل، اسطوره زدایی در متن های رمزی، ساخت شکنی، گراماتولوژی، نظریه مرگ مؤلف، بینامتنیت، ابهام و بی معنایی (چندمعنایی)، التفات و چندمعنایی، ارتباط ساخت شکنی و چندمعنایی با شعر تعلیمی و حکمی، چندمعنایی و تعهد اجتماعی در شعر و ادب. وی در آثار نقدی خود گاه این موضوعات را به طور مستقیم تحلیل و بررسی کرده و گاهی نیز در مقام رویکردی مخصوص چنان در آثارش حلّ و هضم و جذب نموده که آن ها را چون گفتمانی ازآنِ خود کرده است.
۶۳.

مقایسه میان وجهه نظرهای هیدگر و گادامر درباب ایده های افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون هیدگر گادامر ایده ایده خیر نامستوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۲۰۱
تصور غالب راجع به فلسفه افلاطون این است که افلاطون با جدا کردن اشیاء محسوس از نمونه برتر آن ها در عالم ایده ها، گام مهمی جهت شکل گیری مابعدالطبیعه برداشته است. طبق نظر افلاطون، ایده ها ذات یا ماهیت اشیاء محسوس را شکل می دهند. ایده ها هم شرط وجود اشیاء محسوس و هم شرط شناخت این اشیاء هستند. حال با توجه به این وجودشناسی و معرفت شناسی بدیع، مسائل مهمی پیش می آید؛ از جمله: نحوه نسبت اشیاء محسوس با نمونه برتر خود در عالم ایده ها به چه صورت است؟ نظرگاه ارسطو مبنی بر جدایی ایده ها از اشیاء محسوس به چه میزانی پذیرفتنی است؟ فرض وجود ایده ها چه تأثیری بر نظرگاه ما راجع به انسان (دازَین) و زندگی عملی او دارد؟ در این مقاله سعی بر این است که از منظر دو فیلسوف آلمانی؛ یعنی مارتین هیدگر و هانس گئورک گادامر، پرسش های مطرح شده را بررسی کنیم. درحالی که هیدگر اعتقاد دارد افلاطون با طرح آموزه ایده ها، آغازگر فراموشی حقیقت در معنای ناپوشیدگی و نامستوری و در نتیجه فراموشی وجود بوده است، گادامر اعتقاد دارد تفسیر هیدگر از افلاطون و کل تاریخ مابعدالطبیعه تحت تاثیر انتقادات ارسطو بوده است. گادامر با رجوع به خود محاورات افلاطون ازیک طرف، نسبت ایده ها و اشیاء محسوس را به روشنی توضیح می دهد و از طرف دیگر، تاکید می کند که ایده خیر در عین تعالی و پوشیدگی در تمام اعمال ما حضور دارد.
۶۴.

از هرمنوتیک فلسفی گادامری تا ساختارشکنی دریدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گادامر دریدا هرمنوتیک فلسفی ساختارشکنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۱۸۰
در غالب پژوهش های انجام شده، هرمنوتیک فلسفی گادامری را در برابر ساختارشکنی دریدایی قرار داده اند و بر تقاوت ها و تقابل هایشان تأکید کرده اند. این پژوهش برآن است که با برقراری تناظر مفهومی میان این دو جریان مهم تفسیری معاصر، ضمن اشاره به تفاوت ها، همدلانه، و با توجّه به آثار و نوشته های گادامر و دریدا، بر همانندی و همسویی های مفردات اندیشه هایشان تأمّل و درنگ تازه ای داشته باشد؛ بدین منظور، مقاله حاضر به طرح و شرح  تلقّی گادامر و دریدا از مفاهیمی چون: زبان و نشانه، حقیقت و معنا، تفسیر، و روش پرداخته است و نشان می دهد که گادامر و دریدا در احکامی چون: هستی فی نفسه دارای انشتقاق و در خود متفاوت است، رد مدلول استعلایی، ظهور خودکفاترین وجه زبان در نوشتار، مخاطره آمیز بودن گفتار و نوشتار در ایجاد ابهام و فریب، عدم باور به تفسیر و حقیقت واحد، انضمامی و سیّال بودن فهم، خلق و آفرینش معنا، نفی روش و... از جهت مناسبات فکری به هم نزدیک می شوند و با یکدیگر هم داستان اند. این پژوهش تلاش می کند پاره ای از بدفهمی های نظری رایج درباب هرمنوتیک فلسفی و ساختارشکنی را برطرف نماید.
۶۵.

ارزشیابی بدون تخلف، در آموزش های آنلاین: با استناد به دو نظریه سطوح شناختی بنجامین بلوم و هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزشیابی تحصیلی تخلف آنلاین بلوم گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۲۰۸
هدف این پژوهش طراحی الگویی برای ارزشیابی تحصیلی بدون تخلف و درعین حال رشد دهنده، با استناد به اندیشه هانس گئورگ گادامر و بنجامین بلوم است. این پژوهش که تحلیلی استنتاجی و از نوع پژوهش های کیفی است، قصد دارد، با استناد به سطوح یادگیری بلوم و رخداد فهم در اندیشه گادامر، روشی ارائه دهد که هم رسالت آموزش را برآورد سازد و هم در ایامی که آموزش به صورت آنلاین است، احتمال تخلف را کم نماید. ارزشیابی تحصیلی یکی از مراحل مهم فرآیند تدریس و آموزش هست که در سطوح یادگیری مدنظر بلوم بیشترین تأمل را می طلبد. در اندیشه گادامر نیز فهم یک رخداد، صرفاً به بازآفرینی محدود نشده و در اتفاقی بدیع در اثر تأملات تأملی فرد با غیر رخ می دهد. محقق با استناد به این دو نظریه و ترکیب سازوار این دو نوعی از ارزشیابی را تعریف می کند که بالاترین حد تفکر و تأمل و آفرینش رخ می دهد که هدف اصلی ارزشیابی است. در این نگاه هدف ارزشیابی صرفاً جواز پاس نیست، بلکه ابزار و تکنیکی برای رشد می باشد. الگو بدین صورت است که طراحی و پاسخ به سؤالات توسط خود فراگیر رخ می دهد و بخشی از امتیاز به طراحی سؤال اختصاص می یابد و به هر میزان سطح بالا و تأملی باشد امتیاز بالاتر از این بخش دریافت می نماید. طرح سؤال سطح بالاتر نیاز به تسلط طراح به محتوا و پیام متن دارد. با این اوصاف فراگیر ناگزیر از طرح این گونه سؤالات است و درنهایت یافتن پاسخ بدان هاست. به نظر در این حالت تخلف به حداقل رسیده و بازآفرینی جای خود را به تأمل، آفرینش و مطالعه عمیق می دهد که هدف نهایی تربیت است.
۶۶.

«تعلّق به» و «گسستن از»؛ تأمّلی بر نسبت هرمنوتیک گادامر، پداگوژی انتقادی و سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک گادامر سنت پداگوژی انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۴۰
در عالم فلسفه، بحث ها درباره مناقشه گادامر با هابرماس بر سر موضوع سنّت همچنان جاری است. اما در عرصه فلسفه تعلیم و تربیت معمولاً هرمنوتیک فلسفی گادامر از سوی مدافعان پداگوژی انتقادی، به محافظه کاری متّهم شده و پژوهش های اندکی در دفاع از توان انتقادی هرمنوتیک گادامر به چشم می خورد. در اسناد رسمی نظام آموزشی ایران نیز اگرچه بر پاسبانی و در عین حال بازسازی سنّت ها تأکید می شود، اما در عمل نوعی سرگشتگی در توجه متوازن به این دو مشهود است. این پژوهش در پی آن است تا با بازخوانی جایگاه سنّت در هرمنوتیک گادامر، عناصر انتقادی آن را واکاوی کند و به این ترتیب هم دفاعیه ای از تعلیم و تربیت بر مبنای هرمنوتیک فلسفی در برابر پداگوژی انتقادی ارائه داده و هم الگویی برای مواجهه با سنّت ها در تعلیم و تربیت فراهم آورد. مدّعای اصلی این پژوهش آن است که تلّقی گادامر از سنّت هم زمان واجد بیان توصیفی به عنوان مبنای تربیتی و بیان هنجارین به عنوان اصل تربیتی است و بستر تحقق هر دوی آنها «یادگیری از مسیر منفیّت» است. در چنین بستری، «تأثیر و تأثّر آگاهی و تاریخ »، «در نظر گرفتن سنّت به عنوان پاسخی برای یک پرسش»، «فاصله گیری انتقادی از سنّت» و «کاربست سنّت» مهمترین عناصر انتقادی خواهند بود که هرمنوتیک گادامر را از یک هرمنوتیک محافظه کار و سنّت گرا متمایز خواهند ساخت.
۶۷.

پدیدارشناسی هرمنوتیکی در پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۲۱۹
برای پدیدارشناسی به مثابه روش تحقیق کیفی روش شناسی های متنوعی ارائه شده است. این تنوع را می توان ذیل دو رویکرد عمده قرار داد: پدیدارشناسی توصیفی و پدیدارشناسی هرمنوتیکی. در این مقاله ضمن تأکید بر پیوند گسست ناپذیر فلسفه و روش در پدیدارشناسی، تلاش می شود تا مبانی فلسفی پدیدارشناسی هرمنوتیکی را مورد کاوش قرار داده، پیوند یادشده را در فرایند تحقیق ردیابی کنیم. بر این اساس مقاله به دو قسمت تقسیم می شود؛ در قسمت نخست به زمینه های تاریخی ظهور پدیدارشناسی پرداخته و نسبت پدیدارشناسی هرمنوتیکی را با پدیدارشناسی توصیفی روشن و به مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی پدیدارشناسی هرمنوتیکی اشاره کرده ایم. در قسمت دوم، از خلال پرداختن به آرای هایدگر و گادامر نشان داده ایم که مبانی فلسفی در روش پدیدارشناسی هرمنوتیکی در سراسر فرایند پژوهش حضوری فعالانه دارد و به چگونگی رویارویی ما با موضوعات و مسائل در پژوهش ساختار و جهت می دهد. گشودگی نسبت به پدیدار و گفتگوی مداوم با آن، مهم ترین خصلت این روش است که به مثابه یک پراکسیس از لحظه انتخاب موضوع و مواجهه با ادبیات پژوهش و نظریه ها تا گردآوری و تحلیل داده ها و نگارش پژوهش همواره در تحقیق حضور دارد و آن را هدایت می کند.
۶۸.

تحلیل دیوارنگاره های مذهبی دوره قاجار با رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر (با تأکید بر بقاع متبرکه گیلان و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیوارنگاری بقاع متبرکه هرمنوتیک گادامر قاجار گیلان اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۵۸
هنر دیوارنگاری مذهبی با موضوعات مربوط به وقایع عاشورا و روایات زندگی پیامبران و امامان شیعه، بخشی از آثار هنرهای تجسمی دوره قاجار را شامل شده که فضای اماکن متبرکه همچون بقاع، تکایا و حسینیه ها را به خود مزیّن کرده است. این هنر، نمایانگر ویژگی های فرهنگ عامّه مانند اعتقادات دینی، ارزش ها، علایق و جنبه های اجتماعی در دوره قاجار است. با توجه به تحولات فرهنگی ایران در دوره مذکور و پیدایش بسترهای جدید برای ارائه آثار نقاشی، ضروروت دارد تأثیر این تحولات بر نقاشان قاجار مورد بررسی قرار بگیرد. هدف تحقیق، ارزیابی تأثیر افق معنایی و امتزاج افق ها برآثار هنرمندان قاجار با تأکید بر دو منطقه گیلان و شهر اصفهان است. سؤال های مورد بررسی عبارتند از: ۱- امتزاج افق ها در آثار هنرمندان گیلان و اصفهان چه تأثیراتی گذاشته است؟ ۲- وجوه اشتراک و افتراق آثار آنان چیست؟ روش تحقیق ، توصیفی-تحلیلی با رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر و داده های مورد نظر، به شیوه کتابخانه ای و میدانی تهیه شده است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که هنرمند بقاع، با پیش داوری هایی که متعلق به افق معنایی روزگار اوست به مکالمه با سنّت گذشته پرداخته و تعاملی سازنده میان زمان حال و گذشته برقرار کرده است؛ به این مفهوم که تحت تأثیر افق معنایی گذشته، بافت، زمینه اجتماعی – فرهنگی خود، دست به خلق آثاری زده که نوعی تفسیر جدید از سنت است؛ در عین حال امتزاج افق ها در هنرمندان دو منطقه منتخب، تأثیر متفاوتی داشته و هنرمند لاهیجانی به دلیل بافت و زمینه محل سکونت خود، کمتر از هنرمند اصفهانی از جریان های روز نقاشی تأثیر پذیرفته و بیشتر به سنت ایرانی وفادار مانده است.
۶۹.

از افق در تلقی نیچه ای تا افق در تلقی گادامری با تأملی در حکایت هایی از مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نیچه گادامر افق بسته امتزاج افق مثنوی معنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۳۳
گادامر، در حقیقت و روش، تلقی نیچه از افق را محدود و بسته ارزیابی می کند که فراروی از آن امکان پذیر نیست. در مثنوی معنوی حکایت هایی چون «اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل» و «قصه جوحی و آن کودک که پیش جنازه پدر خویش نوحه می کرد» از  نمونه های تحقق عینی افق در تلقی نیچه ای آن به حساب می آیند،  چراکه در این حکایات، شخصیت ها مقهور افق های ذهنی و بسته خود هستند. گادامر برخلاف نیچه، حرکت تاریخی زندگی انسانی را دربردارنده این واقعیت می داند که افق آدمی سیال و گشوده است و با توجه به موقعیت ها و مناسبت های مختلف تغییر می یابد. بر این اساس، گادامر در هرمنوتیک فلسفی خود، بنیاد فهم را امتزاج افق مفسر و افق متن می داند. تحقق چنین مفهومی، به طور عینی و مصداقی در داستان موسی و شبان در مثنوی قابل مشاهده است؛ چنان که در آغاز داستان، موسی (نماد اهل تنزیه) و شبان (نماد اهل تشبیه) هر یک در افق بسته خود محصورند، اما  در ادامه و با در گرفتن گفت وگو میان این دو افق -افق شبان و افق موسی- افقی گشوده و موقعیت هرمنوتیکی جدیدی شکل می گیرد که ماحصل امتزاج افق تشبیه و افق تنزیه در داستان شبان و موسی است . 
۷۰.

معناداری قصیدة النثر از منظر مبانی هرمنوتیک گادامر (تحلیل نمونه هایی از اندیشه ها و اشعار ادونیس و انسی الحاج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک فلسفی قصیده النثر گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۴
قصیده النثر در چارچوب تفکر جنبش ادبی «مجله لبنانی شعر» و به مثابه نمود ادبی از اندیشه ی هستی شناسانه ی این جنبش، به دنبال کشفِ گونه ی دیگر از جهان و روابط میان اشیاء است. در این نمود ادبی، زبان شعر ساختار از پیش طراحی شده را رها ساخته و هستیِ دیگرگونه را به نمایش می گذارد. ازاین رو، فهم چنین متونی که دارای معانی فلسفی است در چارچوب نظریه های ادبی و نقدی میسر نیست و از این طریق نمی توان گستره ی معنایی آن متون را تحلیل نمود و ممکن است تحلیل ها به تک معنایی و سلطه مؤلف ختم شود. بر این اساس دریافت ابعاد معنایی چنین متونی مستلزم کاربست رویکردهای فلسفی است. هرمنوتیک فلسفی که بر بنیادهای فلسفه ی هستی شناسانه استوار است در باب تفسیر متن امکان دریافت های وسیعی را برای خواننده فراهم می کند. در راستای ضرورتِ یافتن رویکردی معناگرا برای تحلیل این نوع ادبی و پرده برداشتن از وجوه ادبیّت و زیبایی خاص آن، در این جستار از یک سو با کاربست تئوری گادامر- فیلسوف آلمانی به تفسیر سطرهایی از قصیده النثر پرداخته شده است و از طرف دیگر همسویی نگاه نظریه پردازان قصیده النثر با مبانی هرمنوتیک فلسفی در خصوص مسائلی از جمله سنت، زبان و روش گریزی - مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در باب نتایج به ویژه آنچه از تحلیل نمونه ها به دست آمده باید گفت اندیشه های ادونیس یا انسی الحاج و یا دیگر صاحب نظران مجله لبنانی شعر در بسیاری از مؤلفه های خود با مبانی هرمنوتیک گادامر همسو هستند به ویژه در باب نفی نگاه ابزارنگری به زبان و هستی بخشی به آن، تعهد به سنت های سیال و زوال ناپذیر.
۷۱.

بازخوانی نقاشی سقاخانه از منظر هرمنوتیک گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی سقاخانه هرمنوتیک مدرن گادامر سنت زبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۷۲
جنبش سقاخانه ازجمله مهم ترین جنبش های هنری ایران بوده است که هنرمندان آن با رویکردی ملی به خلق اثر پرداخته اند. این تحقیق که باهدف مطالعه نقاشی سقاخانه با بهره گیری از مفاهیم هرمنوتیک گادامر انجام پذیرفته، با رویکردی توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات بهشیوه کتابخانهای، به این پرسش پاسخ داده است که نحوه خلق آثار هنرمندان این جنبش، تا چه میزان با مفاهیم هرمنوتیک گادامر، مرتبط و قابل شرح است. انتظار می رود مفاهیم هرمنوتیک گادامر به دلیل قرابت با بسترهای شکل گیری و خلق آثار نقاشی سقاخانه، زمینه مناسبی برای بازخوانی این جنبش فراهم نماید. گادامر معتقد است هنگامی که مفسر با متنی قدیمی روبروست، آن را به زمان معاصر خود منتقل می کند و با آن به گفتگو می نشیند. نقاشان سقاخانه نیز، متون قدیمی؛ یعنی عناصر و نقش مایه های سنتی را که متعلق به گذشته بوده اند، به دوره معاصر خود منتقل کرده و از آن درجهت اهداف خود بهره برده اند. گادامر اعتقاد دارد دراین میان مفسر، پیش داوری های خود یعنی برداشت هایی که متناسب با دوره ی خودش است را در روند تفسیر دخالت می دهد. نقاش سقاخانه نیز، این نقش مایه ها را با زبانی ملی و براساس رویکردهای زمان خود به کار گرفته است. این نقوش دارای زبانی مشترک هستند که ریشه در سنت های ایرانی دارند. در این میان، شرایط تاریخی و اجتماعی ایران در زمان خلق آثار هنرمندان این جنبش، به عنوان بافت و زمینه نیز تأثیرگذار بوده است.
۷۲.

بازخوانی نگاره های حسین بهزاد با توجه به نظریه هرمونوتیک مدرن گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری معاصر حسین بهزاد هرمونوتیک مدرن گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۶۴
در دوران معاصر با توجه به شرایط اجتماعی فرهنگی و اندیشه تجددخواهی و بازتاب فرهنگ و هنر غرب، نگارگران ایرانی به ویژه حسین بهزاد، در راستای احیای هویت و فرهنگ ایرانی-اسلامی به نگارگری گذشته رجوع می کنند. این تحقیق با هدف مطالعه نگارگری حسین بهزاد در دوران معاصر با بهره گیری از مفاهیم هرمنوتیک گادامر با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته و گردآوری اطلاعات آن با استفاده از منابع کتابخانه ای استو به این پرسش پاسخ داده است که، نحوه خلق آثار نگارگران این دوران تا چه اندازه با نظریه هرمنوتیک گادامر تطبیق دارد. نتایج نشان می دهد که مفاهیم هرمنوتیک گادامر، قابلیت شرح و بسط در نگاره های معاصر حسین بهزاد را داراست. هنرمند با گذر به افق معنایی روزگار صفویه به مکالمه با آن پرداخته و آن را با افق معنایی روزگار خویش که عصر جدال بین سنت و تجدد است، ممزوج، و اقدام به خلق اثرش نموده است. گادامر معتقد است، مفسر در این میان پیش داوری هایی که متناسب با دوره خودش است را در تفسیر دخالت می دهد و همچنین بافت و زمینه اجتماعی و فرهنگی نیز در خلق اثر مؤثر است که این مهم در نگارگری معاصر در تلفیقی که بین عناصر سنتی و غربی صورت گرفته قابل مشاهده است.
۷۳.

استحاله مفهوم سوبژکتیو «بازی» در هنرهای تعاملی با تکیه بر آراء گادامر (پیکره مطالعاتی: چیدمان تعاملی Onde-Pixel به اجرا درآمده در پاویلیون یونی کردیت میلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنرتعاملی بازی گادامر مخاطب چرخش سوبژکتیو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۶۱
در طول تاریخ حیات فلسفی هنر، برخی از فیلسوفان نظیر کانت ، شیلر و ویتگنشتاین از تمثیل «بازی» در تبیین دیدگاه های فلسفی و زیباشناسانه خود استفاده کرده اند؛ اما بیشتر این اندیشمندان بر جنبه سوبژکتیو و ناظر به سوژه تأکید دارند. دراین میان، گادامر کوشید تا جنبه مشارکت و درگیری دو طرفه در تجربه هنری در یک کل را، با بهره گیری از مفهوم «بازی» نشان دهد و از سوی دیگر منظر سوبژکتیو و شناخت شناسی مدرن را، در سپهر هنر بزداید. گادامر برای ملموس ساختن ویژگی های هستی-شناختی بازی نزد مخاطبان، شاخصه های یاد شده را در بستر هنرهای نمایشی مطرح کرده است. پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی گسترش مفهوم بازی در هنرهای تعاملی، که در آن رابطه مخاطب و اثر، وارد مرز جدیدی از مشارکت می شود، شکل گرفته است. این تحقیق با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای درصدد است تا نظرات هرمنوتیکی گادامر درباره وجه «بازی مند» اثر هنری را بر بستر هنرهای تعاملی بگستراند؛ از این رو مفاهیم یاد شده را در چیدمان تعاملی Onde Pixel در نمایشگاه سال 2016 میلان، بررسی کرده و به این نتیجه دست یافت، آن چه از مفاهیم بازی در اثر هنری در آرای گادامر مشهود است، در بستر مفهومی هنر تعاملی نیز قابل تعمیم است.
۷۴.

بررسی تاثیر پیش فرض، در هرمنوتیک گادامر و ارزیابی آن بر اساس مؤلفه، هشیاری، در روان شناختی

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۷
گادامر، مدعی است فهم متن، مشروط به گفتگوی مخاطب/مفسر با متن و اتحاد افق های معنایی متن و ذهن پرسشگر و متوقع مخاطب/مفسر است. اما به علت تغییر مستمر افق ذهنی مخاطب/مفسر دراثر تاریخ مندی و نیز در محاصره پیش فرض ها بودن او، فهم صحیح و قطعی ناممکن و بدفهمی امری عادی است و اساسا هیچ آگاهی قطعی و همیشه صادقی وجود ندارد. مبنای این ادعای گادامر، کنترل ناپذیری پیش فرض ها یا همان فرایندهای ذهنی مخاطب/مفسراست. این درحالی است که روان شناسی شناختی، که بیشترین مساحت مشترک را با معرفت شناسی و هرمنوتیک دارد، در توجه به فرایند شناخت واقعیت ها، ازجمله متن، در عین قبول وجود چالش هایی بر سر راه ادراک/فهم/شناخت، عوامل و راه های کنترل آنها را معرفی و امکان «گزینشی بودن توجه» در قلمرو هشیاری را مطرح می کند. این درحالی است که روان شناسی شناختی، که بیشترین مساحت مشترک را با معرفت شناسی و هرمنوتیک دارد، در توجه به فرایند شناخت واقعیت ها، ازجمله متن، در عین قبول وجود چالش هایی بر سر راه ادراک/فهم/شناخت، عوامل و راه های کنترل آنها را معرفی و امکان «گزینشی بودن توجه» در قلمرو هشیاری را مطرح می کند.
۷۵.

رویکرد گادامری به «کرامتِ انسان» در اندیشه ابوعلی مسکویه؛ درس هایی برای جامعه امروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان کرامت حق ابن مسکویه گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۴۵
کرامت انسان در اندیشه متفکرِ انسان گرای اسلامی، برای تعیین معیار کرامت مندی انسان و به تبعه آن تعیین حق انسان، مسئله ای است که با تحلیل آن می توان نگاهی متفاوت به حقوق بشر در عصر کنونی انداخت. حقوق بشر در دوران مدرن از مسائلی است که بیش از حوزه عمل در حوزه نظر نزاع میان گفتمان ها را ایجاد کرده است. کرامت انسان آن ویژگی خاصی است که انسانِ به ماهو انسان را موجودی متفاوت از سایر موجودات، مستحق حقوق و زندگی با شرافت می کند. در این معنا مفهوم«کرامت/dignity» ارتباط مستقیمی با مفهوم«حق/right» پیدا می کند. اگر این معنا از کرامت را در نظر بگیرم و سپس به تاریخِ فکرِ بشر رجوع کنیم می توان دلایلی را برای کرامتمندی انسان در نزد اندیشمندان یافت. فیلسوف انسانگرای سده چهارم هجری نگاه متفاوتی به این مسئله دارد لذا ما در این پژوهش با رویکرد متن- مفسرمحورگادامری با این سوال به سراغ متون ابن مسکویه می رویم: «ملاک کرامتمندی انسان در اندیشه ابن مسکویه چیست و این ملاک چه نسبتی با حق انسان پیدا می کند؟» مسکویه از انسانِ عقلانی، اخلاقی و اجتماعی سخن می گوید و به همین اساس، نسبت تلازم میان کرامت و حقِ انسان ایجاد می کند.
۷۶.

تاملی تحلیلی – انتقادی در آرای زبانی سوسور و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گادامر سوسور زبان هرمنوتیک زبان شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۵
سوسور واضع زبان شناسی جدید، باب تازه ای را در تاملات مربوط به زبان گشود و جریان های مختلف فکری و زبان شناختی قرن بیستم را تحت تاثیر خود قرار داد. از طرف دیگر، گادامر، مهمترین چهره هرمنوتیک فلسفی است که با کانون قرار دادن زبان ، طرح تازه ای در باب واقعه فهم پی افکند . از آن جا که این دو متفکر، حول محوری مقوله زبان موضوعات مشترکی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده اند ما در این پژوهش برآن هستیم تا با طرح و مقایسه آرای زبانی سوسورو گادامر درباره موضوعاتی چون : ماهیت زبان، نشانه زبانی، ابزاری بودن یا نبودن زبان ، اجتماع انسانی( سنت)و زبان ، لانگ و پارول ، تعریف و جایگاه نماد، گفتار و نوشتار ، مطالعات همزمانی یا درزمانی زبان ، و .... قرابت ها و تفاوت های دیدگاه هایشان را نشان دهیم و افق های جدیدی در تاملات زبانی با چشم اندازهای زبان شناختی و فلسفی بگشاییم.
۷۷.

تطبیق فهم از متن، بر اساس نظریه گادامر با نظریه پست مدرنیسم در باب اقتباس لیندا هاچن*(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتباس متون کهن متون مقدس هرمنوتیک گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۶
اقتباس بحث مورد مناقشه ای است. این که دانسته شود اقتباس نظریه یا مفهوم است یا فرآیند، مهم است. اما چیزی که مورد اهمیت است فرآیند اقتباس است که مد نظر است. متن ادبی اولین رخ نمود خود را در متون مقدس تمدن های کهن و باستانی قبل از میلاد مسیح و بروز داد که تا عصر حاضر اشکالی از اقتباس به خود دیده اند که باید دید دچار چه تغییرات بنیادین بوده است؟ در درجه دوم اهم بحث اثر مقتبس، تحلیل آن می باشد. از این رو محقق بر آن است با رویکرد تطبیقی فرایند اثر اقتباسی و تحلیل آن را دو متغیر بداند. اگر فرایند رسیدن به یک اثر اقتباسی از هر منبعی که گادامر آن را شامل هر متن دیداری و شنیداری می داند را متغیر مستقل بدانیم پس ناگزیر به بیان هرمنوتیک فلسفی قائل به متن هستیم. همچنین اگر خوانش اثر اقتباسی بر اساس نظریه پسامدرنی لیندا هاچن را متغیر وابسته بدانیم. در این مقاله دو متغیر مذکور به این دلیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت، که آیا تحلیل محتوایی به تولید اثر اقتباسی منجر می شود و یا علم هرمنوتیک؟
۷۸.

مقایسه عشق و محبت عرفانیِ بایزید و جنید بر اساس نظریه هرمنوتیک گادامر

کلیدواژه‌ها: عشق محبت عرفان هرمنوتیک گادامر بایزید جنید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۱
ارجمندترین سخن صوفیه، حدیث عشق و محبت است که آن را استوارترین رشته ی پیوند میان حق و خلق دانسته اند.عرفا پس از تعمق در آیات قرآنی و تأویل آیه ی «یحبهم و یحبونه» به منظور وصول به حقیقت موضوع عشق و محبت الهی را در عرفان پایه ریزی کردند .با این حال معانی متفاوتی از این آیه و مفهوم محبت  مندرح در آن را ارایه نموده اند. تعاریفی که بایزید و جنید از مفهوم عشق و محبت ارائه می دهند از تأویل ایشان از آیات قرآن نشأت گرفته و در تفاوت بنیادی در سیر و سلوک عرفانیشان در حوزه های عملی و معنایی«شریعت و طریقت»، «صحو و سکر» نمود می یابد. این تحقیق تفاوت دیدگاه بایزید بسطامی و جنید بغدادی در مورد عشق و محبت، مندرج در متون عرفانی تاقرن ششم را بررسی می کند. فرضیه تحقیق  بر این امرمبتنی است که اختلاف تعاریف این دو عارف از محبت، ناشی از تفاوت جایگاه عرفانی و  نگرش متفاوت آنان و نحوه ی تأویل آنها از آیات مربوط به محبت است و متناسب با مشرب عرفانی این دو عارف شکل گرفته است. روش بررسی این اختلاف نظر بر اساس نظریه هرمنوتیک گادامر که تأویل را امری مفسر محور می داند تبیین  می گردد که طریقی نو در بررسی متون عرفانی محسوب می شود.
۷۹.

تحلیلی در تبیین مفاهیم معماری بومی مبتنی بر فهم ساکنان محیطی با تکیه بر اندیشه های گادامر(مطالعه موردی: بافت قدیم بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۲۳
معماری بومی، دریافتی کلی را برای مخاطبان به همراه دارد که دارای جنبه های پیچیده ، منبعث از تفاسیر و تعاریف مختلف از آن است. تحقیقات دراین زمینه نشان می دهد، فهم ساکنان محیطی از مفاهیم معماری بومی که در حس رضایتمندی ساکنان و حفظ ارزش های کیفی و سیاست گذاری کالبدی محیطی از ضروریات می باشند، چندان مورد توجه واقع نشده است. بدین جهت با هدف تحقق فهم ساکنان در بستر زمانی و مکانی معین، در این نوشتار اندیشه های گادامر در فهم (فهم به مثابه توافق، کاربست و موقعیت مندی مخاطب) مورد توجه قرار گرفته است. این مفاهیم با روش تحقیق کیفی و رویکرد تحلیلی- توصیفی و تحلیل محتوا تبیین شده و در ادامه با روش پیمایشی- توصیفی به ارزیابی اولویت های آنها پرداخته شده است. اطلاعات بدست آمده، از مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی شامل کتب، مستندات، مقالات و تحقیقات سایر پژوهشگران داخلی و خارجی می باشد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Excel ،Spss و پس از آن برای اولویت بندی مولفه ها از تکنیک تحلیل شبکه ای AHP از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است. طبق نتایج این پژوهش مهمترین مفهوم از 8 معیار تبیین شده در بافت قدیم بوشهر، نیازهای انسانی است. محیط طبیعی، فرهنگ و اجتماع، شکل و اثر معماری بومی، تکنولوژی، اقتصاد، زمان، نداشتن پیش زمینه معرفت نظری به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند. این مفاهیم به طراحان و برنامه ریزان در جهت حفظ و توسعه معماری بومی در بافت مذکور پیشنهاد می گردد.
۸۰.

تأثیر جهان اشاری در تشخیص جهان معرفتی شعر «دوری و ...» اثر باباچاهی بر پایه نظریه بوطیقای شناختی جهان های متن پل ورث(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهان زیرشمول اشاری جهان زیرشمول معرفتی ورث گادامر باباچاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۷۹
نظریه جهان های متن، متن را در سه بعد جهان متن، جهان گفتمان و جهان های زیرشمول بررسی می کند. جهان زیرشمول امکان پرداختن به بعد معرفت شناختی متن را از طریق توجه به عبارات اشاری، گروه های اسمی و افعال و قیود به تحلیل گر می دهد. هدف این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، بررسی تأثیر جهان های اشاری و نظام استعاری در تشخیص جهان معرفتی علی باباچاهی در شعر «دوری و…» است. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سؤالات است که چگونه می توان با توجه به سیر زمانی موجود در جهان اشاری شعر به جهان های نگرشی و معرفتی شاعر پی برد و دیگر اینکه شبکه نظام مند استعارات شناختی چگونه نظام معرفتی شاعر را آشکار می کند. نتایج نشان می دهد روایت شعری دغدغه ای از گذشته را بیان می کند که با آینده نگری شاعر و روی آوردن به سنت ها برطرف شده است.