مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سماع
حوزه های تخصصی:
معرفت، صفت بارز روح انسانى است و عرفان از آغاز آفرینش، فراتر از مشخصات شناسنامه اى ملت ها، در عمق شناسه هاى فرهنگى ایشان نفوذ کرده است. عرفان اسلامى و ایرانى هم که شکل متکامل و پالایش شد ه اى از عرفان است داراى ابعاد و جنبه ها و سلسله رفتارهایى است. سماع یکى از آن رفتارهاست که از جایگاه ویژه اى برخوردار است. این مقاله روایتى است مختصر از آداب و مراسم سماع در عرفان اسلامى ایرانى.
موسیقی در غزلیات مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شعر و موسیقی در سماع مولویان
حوزه های تخصصی:
شهید و شهادت در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"موضوع شهید و شهادت، در عرفان اسلامی، موضوعی است تازه و هنوز به طور مستقل و جامع، درباره آن، تحقیقی صورت نگرفته است.با آن که در شریعت مقدس اسلام، جایگاه شهادت و شهید، به خوبی روشن و آشکار است و آیه و حدیث فراوانی در این زمینه وجود دارد؛اما در عرفان اسلامی تنها جملههایی کوتاه، به صورت جسته و گریخته، در لابهلای متون عرفانی و کتابهای صوفیه یافت میشود که به مفهوم شهادت باز میگردد.در این مقاله، سعی بر آن است که پس از روشن کردن جایگاه شهادت و شهید در نگاه شریعت، به شناسایی و بررسی شهادت و شهید، در عرفان پرداخته شود و عاملهای مؤثر در پدید آمدن شهادت در نگاه عرفان، مورد بررسی قرار گیرد."
عارف و عامی در رقص و سماع
حوزه های تخصصی:
از میان نقش ها و آثار مینیاتوریکه در جایجایمکان هایتاریخینقش بسته میتوان تا حدیبا فرهنگ کهن و اداب و رسوم باستان ایران اشنا شد. در میان این نقش ها مجلس هایبزم نیز جلوه نماییمیکند، مجالسیکه در آن شاهد رقص هایینیز هستیم. این مقاله بران است تا جنبه هایگوناگون این رقص ها بررسیشود و در ادامه به سماع که رقص صوفیان بحساب میرود، پرداخته میشود. این دو گونه رقص در طول تاریخ مفاهیمیداشته است که با سیر و تامل در بزم هاییچون بزم هایپادشاهان و صوفیان میتوان از میان ان ها نکاتیرا دریافت، اما مثنویمعنوینیز اشاره هاییبدین موضوع داشته و مولانا نیز سماع را در مجالس عارفانه از نظر دور نمیداشت.
عرفان سهروردی و زیبایی پرستی
حوزه های تخصصی:
شیخ شهاب الدین سهروردی (587ـ550 هـ.ق) معروف به شیخ اشراق پیش از آنکه فیلسوف باشد، عارفی بزرگ بوده و شرح زندگی او بهترین دلیل بر گرایش کامل او به تصوف ایرانی است. شیخ چون سالکی کامل به جهانگردی پرداخته و ریاضت های دشوار برای تزکیه خود کشیده و همواره با مشایخ بزرگ و صوفیان برجسته هم نشینی داشته و به برکت مکاشفات صوفیانه به حکمه الاشراق رسیده است. او در نهایت به مکتب جمال یا زیبایی پرستی در عرفان ایرانی و اسلامی می پیوندد و اصول عقاید این مکتب را می پذیرد و در آثار خود بروز می دهد و از عرفان زرتشتی بهره می گیرد و عرفان ایرانی را با چنان زمینه ای به مکتب جمال می رساند و به نظر بازی، سماع و رقص عارفانه با اصالت به زیبایی و عشق پایبند می گردد و عشق و جمال مجازی را پلی برای رسیدن به زیبایی حقیقی می داند.
آیا شمس تبریز هندی بود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال 1997 م. مجموعه مقالاتی با عنوان""نی مولانا روم"" به زبان انگلیسی در هند به چاپ رسید که بررسی یکی از مقاله های آن که نویسنده اش رسیه گووین بریتانیایی است موضوع این مقاله خواهد بود. وی به دلایلی ادعا می کند که شمس تبریز هندی الاصل است و در طول مقاله خود سعی در اثبات این مدعا دارد. ضمن طرح دلایل نویسنده، اینجانب آنچه را که در نقد نظر رسیه گووین لازم می دانم در مقاله حاضر خواهم آورد.
روش نحوی ابوحیان
حوزه های تخصصی:
ابوحیان در نحو بیشتر به مکتب بصره تمایل دارد و روش سیبویه را الگوی خویش قرار می دهد اما به شکل تعبدی از علمای بصره پیروی نمی کند . او در اصول نحوی برخلاف کوفیان عمل می کند و از هیچ قبیله ای شاهد نمی آورد مگر اینکه لهجه آنها خالص بوده و با عجمه و لکنت نیامیخته باشد. ابوحیان همیشه موضع مخالف در برابر کوفیان ندارد بلکه در مواردی که آنان را بر حق می بیند با آن ها موافقت می نماید . نظر نحوی ابوحیان فقط در یک مورد با آرای علمای بغداد توافق دارد و آن عبارتست از جائز شمردن صیغه تعجب از افعال ناقصه منفی ‘ مانند : ((لیس))و ((مازال)). ابوحیان از ابن مضاء متأثر گردید و به الغاء عامل روی آورد ولی موضعی متعادل بین مذهب ابن مضاء و روش طرفداران نظریه عامل داشت .
از سماع تا وجد
حوزه های تخصصی:
سماع و وجد از امور پسندیده و رسوم اختیاری در نزد صوفیه است که ایشان آن را به اجتهاد خود وضع کرده اند، بنابراین می توان انتظار داشت که علاوه بر معنای ظاهری، پوشیدگی هایی نیز در این رسم و امر باشد. هدف از تدوین این مقاله، دستیابی به این سرّ و نیک فهمیدنِ این رسم است.
در نزد این طایفه، سماعِ درست، شنیدن به حق است و شنیدنِ هر چیز بر پایة حق و حقّانیت آن. این امر بنای آن می گردد که اهل سماع با عنایت به بحث وجد در سه طبقه جای گیرند: طبقة اول ابنای حقایق هستند که در سماع، گفت و گوی خود با حق را می شنوند. ایشان را «واجدان مفتون» خوانند.
طبقة دیگر اهل مناجات اند که به واسطة درک معانی کلام و ابیات، سماع ایشان به گونة خطاب دل ایشان با حق است. ایشان را «واجدان مغلوب» خوانند.
اما طبقة سوم که حقانیّت شان در نزد صوفیه محرز است را فقرای مجرد نامیده اند زیرا سماع ایشان به دلیل بریدن از جملة تعلقات دنیایی، حقیقی و با صفایِ باطن است. صوفیه ایشان را «واجدان منظور» می نامند.
«الست» در غزلیات شمس و شبکه روابط معنایی آن با آفرینش، ذکر و سماع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه الست از جمله آیاتی است که بازتاب وسیعی در اشعار مولانا دارد، و از نظر معنایی با مضامین مختلفی که اهمّ آن موضوع آفرینش، ذکر و سماع است، ارتباط ساختاری پیدا می کند. غزلیات شمس، جلوه گاه تأثیراتی است که از شنیدن خطاب ازلی در مولانا به وجود آمده و سماع و سرودن شعر از مهم ترینِ این تأثیرات است. راهی که مرید با تلقین ذکر شیخ آغاز می کند و مداومت او بر اذکار، ارتباطی مستقیم با خطاب الست دارد؛ بنابراین، در ژرف ساخت غزلیات مولانا رابطه ای معنوی میان آیات آفرینش با آیه الست و مقوله های ذکر و سماع مشاهده می شود، و این موضوعی است که در این مقاله به توضیح آن پرداخته شده است.
سماع و مولانا
حوزه های تخصصی:
سماع نوعی بوجد آمدن در هنگام از خود بدرشدگی عارفان است، که هویت آن را با مولانا میشناسند.
مولانا جلال الدین محمد بلخی، موسیقی و حقیقت نهفته در آن را دریافته، توانسته است بشنود که از هر ذره صدایی برمیآید و خدا را میخواند و این دریافت همواره او را از خود بیخود کرده و به سماعش واداشته است.
در این نوشتار پس از شرح نحوة سماع در زمان ابوسعید ابوالخیر و نیز زمان مولانا و بررسی ارتباط ها و تفاوت های آن دو، به کیفیت سماع در دورة مولانا پرداخته شده است.
مولانا و جهان صلح یکرنگ
حوزه های تخصصی:
نوشتة حاضر در پاسخ این سؤال تنظیم شده است که آیا مولانا در بنیان اندیشه های متکثر خود اساساً مروّج صلح جهانی و عدم خشونت (به معنای رایج در جهان مدرن) است یا خیر؟ بدین منظور تلاش شده است تا ضمن بدست دادن نمونه هایی از مواجهة مولانا با پدیدة تاتار و خشونت عریان در قرن هفتم، محورهای اصلی تفکر او در قیاس با ساختار فکری مروجان و سردمداران اندیشه عدم خشونت نظیر گاندی، مارتین لوترکینگ، دزموند توتو و... مورد بررسی قرار گرفته، بر روی موارد اشتراک و افتراق داوری روشن گرانه ای صورت گیرد.
جایگاه سماع در امهات متون عرفانی تا قرن پنجم(هـ ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سماع، اصطلاحی است که از زمان رشد عرفان در ایران در آثار صوفیانه درباره آن سخن گفته شده است.بسیاری از عارفان متشرع یا علاقه چندانی به سماع نشان نداده اند و یا برای آن شرایط سختی قایل شده اند.در مقابل، بسیاری از عارفان نیز سماع را وسیله ای برای جذب واردات قلبی از جانب محبوب دانسته و شرایط آن را ذکر کرده اند.از آغاز تا قرن پنجم(هـ ق) تفکر و رفتار صوفیانه در ذهنیت جامعه ایرانی در حال شکل گیری و نمو بود؛ از این رو دیدگاه نویسندگان کتاب های تئوریک صوفیانه در این دوره بر عرفان دوره های بعد تأثیر فراوان گذاشت.در این مقاله نظر نویسندگان مهم این دوره درباره سماع و شرایط آن در تصوف بررسی شد تا روشن شود انجام سماع در آن دوره چگونه و با چه شرایط و اعتقاداتی در تصوف رواج داشت.به این منظور پس از ذکر مقدماتی در زمینه سماع، بررسی و تحلیل بحث سماع تا قرن پنجم(هـ ق) انجام شد.اساسِ این پژوهش بر نظر نویسندگانی است که چارچوب متصوفه به کتابهای نظریِ آن ها وابسته بوده است.در پایان روشن شد تا قرن پنجم هنوز پایکوبی در مجالس سماع چندان جایگاهی نداشته و تا آن زمان منظور متصوفه از سماع تنها گوش دادن به آواز و شعر و خرقه کردن جامه و بیخود شدن و فریاد زدن و نوعی حرکت بوده است نه بیش تر از آن.
سماع اهل تصوف و رویکرد سعدی بدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سماع اهل تصوف و عرفان از دو منظر قابل بررسی است: یکی سماع رسمی که دارای آداب و رسوم و ترتیباتی خاص است و موافقان و مخالفان آن فراوانند؛ دیگر سماعی که ناظر بر مراتب تکاملی و تبدّلات وجودی سالک است. یکی از عمده ترین دلایل مخالفان با مکتب تصوّف، سماع ترسّمی است. از اسرارالتوحید برمی آید که از زمان ابوسعید ابوالخیر این اختلاف نظرهای عقیدتی در مورد سماع فراوان بوده است. برخی از صاحب نظران آن را غذای روح دانسته، از آن بر حالت و صفت روحانی تعبیر می کنند و سماع این جهان را سایه ای از آن حقیقت مجرد فرض می کنند و برخی دیگر آن را آلت شیطان دانسته اند. سعدی سماع را خاص هر کسی نمی داند و معتقد است که از هزاران تن، سماع تنها در یک نفر (آشنایان راه) اثر خواهد کرد. در این مقاله کوشیده شده است ضمن بررسی این اختلاف نظرها، به بررسی سماع از دیدگاه اهل سماع و رویکرد سعدی بدان پرداخته شود.
رویکرد معرفتی خبر محور در تاریخ نگاری اسلامی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر مبنای این مسأله شکل گرفته است که غالب مورخان مسلمان چرا و تحت چه شرایط فکری تصور می کردند معرفت تاریخی صرفاً جنبه خبری دارد و فرایند حصول چنین معرفتی را چگونه می دانستند؟ به نظر می رسد بخش مهمی از مورخان مسلمان به دلیل شکل گیری و تداوم مبانی نگرش خبرمحوری به علم تاریخ و نیز تکوین نوعی روش شناختی برای آن، در فضای ارزش ها و سنت های فکری متعلق به علوم خبری و روایی، به ویژه علم حدیث، بر این باور بودند که معرفت تاریخی صرفاً از طریق فعالیت ها و کارکردهای معرفت بخش مجموعه قوای حسی شاهدان و ناقلان روایت های تاریخی حاصل می شود و عقل و اندیشه ی انسانی را در چنین عرصه ای جایگاهی نیست. از این دیدگاه، آن ها مشاهده ی رخدادها و شکل گیری خاطره ها را آغازین مرحله ی شکل گیری معرفت تاریخی، شنیدن روایت های مبتنی بر مشاهده و خاطره درباره ی رخدادهای تاریخی و نقل شنیده ها را فرایند میانی حصول معرفت تاریخی، و سرانجام، ضبط اقوال و روایت های تاریخی و مکتوب کردن آن ها در شکل خبر تاریخی را آخرین مرحله ی معرفت تاریخی و پایان وظیفه ی تاریخ نگاری مورخ تلقی می کردند.این آخرین مرحله، مرحله ی ظهور معرفت تاریخی خبرمحور در شکل متن تاریخی است.
بررسی نقش ابزاری موسیقی در کسب معرفت عرفانی از منظر عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موسیقی عرفانی، حاصل آمیختگی ادبیات عرفانی با عالم موسیقی است و از آن جا که موسیقی عرفانی، بازتاب عواطف و تخیلات صافی عارفانه است، ارمغان آن، میتواند تداعی احساسات عارفانه نیز باشد. در میان متصوفه و بسیاری از موسیقیدانان، از این موسیقی به عنوان ابزاری برای عرفانی، « سماع » تعالی روح و سیر و سلوک عرفانی یاد میشود. این کاربرد موسیقی، در مبحث نمودی تمام عیار مییابد؛ به گونهای که حتی برخی از متصوفه لزوم کاربرد موسیقی برای رسیدن به مقامات عرفانی را امری انکارناپذیر میدانند. اما چنین کاربردی از سوی خود اهل تصوف هم به صورت مطلق پذیرفتنی نیست. ضمن این که نقش موسیقی برای شهود حقایق والای آسمان معرفت، مگر در مواردی خاص و برای اشخاص ویژه، قدری جای تأمل دارد. در این مقاله کوشیده شده است تا نقش موسیقی در سیر و سلوک و شهود عرفانی مورد بررسی قرار گیرد.
تحلیل انسان شناختی طریقت قادریه طالبانی در منطقه اورامانات لهون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتقادات صوفیان و دراویش در طول تاریخ اسلام، یکی از بحث برانگیزترین مسائل بوده است و سبب کشاکش ها و معرکه های بسیاری در طول تاریخ در میان موافقان و مخالفان بوده است. در سوی مخالفان، همیشه برخی از فقها و فلاسفه ایستاده بودند و هر کدام از منظر خود به این گروه ایراد وارد آورده اند. ایرادات فقها از منظر فقهی و ایرادات فلاسفه از منظر معرفت شناختی بوده است.
در این مقاله با بررسی طریقت قادریه طالبانی که یکی از فرقه های مشهور در صوفیان است، با رویکردی انسان شناختی به واکاوی مؤلفه های اعتقادی آنان و ارتباط این نظام اعتقادی با نظام کنشی پرداخته شده است. مسئله اصلی این مقاله این است که طریقت قادریه چیست و چه نظام اعتقادی ارزشی داشته و این نظام چگونه خود را در شکل مناسکی در حوزه فردی و اجتماعی به منصه ظهور رسانیده و بازتولید می کند. میدان مطالعه شده در این تحقیق، روستاهای وراء و نجار در اورامانات لهون، در نزدیکی پاوه هستند. روش تحقیق در اینجا مشاهده مشارکتی، مصاحبه و مطالعات اسنادی بوده است.
استعاره های سماع در انس التائبین احمد جام نامقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله اصلی این مقاله، بررسی استعاره های سماع در انس التائبین است. در نگرش شناختی، مفاهیمی چون زمان، کمیّت، حالت، دگرگونی، کنش، علّت، هدف، شیوه و وجه با روش استعاری فهمیده می شوند. احمد جام در انس التائبین برای تبیین بسیاری از جنبه های سماع از حوزه های «خوراک»، «انسان» و «بیماری و سلامت» بهره برده ، با استعاره های «سماع، به مثابه انسان است»؛ «سماع به مثابه خوراک است»؛ «سماع به مثابه سلامت و بیماری است»، نظریه اش را تبیین کرده است. پشتوانه نظری مقاله، نظریه «استعاره های مفهومی» است که استعاره را از شگردی زیبایی شناسی به ابزار اندیشیدن ارتقاء داده است. نخست، مبانی نظریه یاد شده را با کلیدواژه های فهم نظریه زبانشناسی شناختی معرفی کرده، گزارشی از استعاره ها آورده ایم. سپس استعاره ها را بر اساس درون مایه، دسته بندی کرده ایم: استعاره های ویژگی های خوشایند سماع، استعاره های ویژگی های ناخوشایند سماع و استعاره های دو پهلو. سپس به تحلیل شناختی هرگروه پرداخته ، شگردهای بیانی استعاره ها را بررسی کرده ایم که چگونه احمد جام در استعاره سماع از شگردهای «انتقال» و «تغییر» برای تبیین نظریه خود بهره گرفته است.
مقایسه مفهوم سماع در آثار سُلمی و احمد غزّالی بر مبنای الگوی پیش انگاشت های زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش انگاشت ازجمله مباحث زبان شناختی است که تفسیر یک متن مورد توجه قرار می گیرد. پیش انگاشت ها در حکم پنداشت ها و گمان هایی در خصوص دانش زبانی و جهان بینی نویسنده هستند که آنها را با خوانندگان احتمالی اش به اشتراک می گذارد تا اهداف ارتباطی او به خوبی شکل گیرد. ارتباط ما با متونی که در گذشته تولید شده اند، براساس بازسازی موقعیت های تاریخی و اندیشگانی روزگار تولید متن است. مبحث سماع نیز که از موضوعات پرمناقشه در تاریخ تصوف به شمار می آید، در معرض ارزیابی های متعدد و گاه ضدونقیض است و از این رو، درک پیام گویندگان و استنباط معنی ضمنی حاصل از آن منوط به درک پیش انگاشت های گزاره های آنها خواهد بود.هدف ما در این مقاله این است که با استفاده از روش زبان شناختی معنی شناختی مفهوم سماع را در آثار سلمی و غزّالی مقایسه کنیم و کارکرد پیش انگاشت را برای درک کامل تر و دقیق تر سیر تحول تاریخی این پدیدار عرفانی نشان دهیم. نتایج حاصل از این پژوهش به اجمال چنین است که پیش انگاشت دو دورة تکوین و اثبات را در مسیر شکل گیری و تحول عرفان و تصوف ترسیم می کند. بر این اساس، سلمی با توجه به دیدگاه های پدیدارشناختی و کل نگرانة خود به دورة نخست و احمد غزّالی با توجه به زبان و تفکر استعاری و نگرش پدیداری روان شناختی خود به دورة دوم تعلق دارد.
بررسی قدسی بودن هنر سماع و رقص از منظر آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هنر در نزد سنت گرایان اهمیت ویژه ای دارد؛ آنها هنر را به سه قسم قدسی، سنتی و مذهبی تقسیم می کنند و بر این باورند که هنر قدسی از خاستگاه الهی برخوردار است. از نگاه نصر، سماع و رقص هنرهایی قدسی به شمار می آیند. ولی پرسش اینجاست که کدام آیه یا روایت بر جواز سماع و رقص دلالت دارد؟ به دیگر سخن، آیا می توان از ظاهر آیات و روایات به خاستگاه الهی آنها پی برد؟ ازآنجاکه هنر قدسی پیوندی عمیق با طریقت های معنوی دارد، سعی شد تا با مراجعه به کتب صوفیه و با روشی توصیفی تحلیلی به این مسئله پاسخ داده شود. یافته های این مقاله گویای آن است که اگرچه صوفیه کوشیده اند تا برای جواز سماع و رقص به آیات و روایاتی استناد ورزند و حتی از ایرادات مخالفان نیز پاسخ دهند، اما دلیل نقلی آنها خدشه پذیر است، زیرا ظاهر آیات بر جواز سماع و رقص دلالتی ندارد و محتوای روایات نیز با ایرادهای جدی مواجه است