مطالب مرتبط با کلیدواژه

شرح تعرف


۱.

ماهیت و غایت درد و رنج در شرح تعرّف و کشف المحجوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان کشف المحجوب درد و رنج شرح تعرف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۳ تعداد دانلود : ۱۱۸۲
شرح تعرّف مستملی بخاری و کشف المحجوب هجویری، از ارجمند ترین متون صوفیانه فارسی اند که از لحاظ تقدّم زمانی نیز در میان متون دیگر متمایز بوده اند و در حوزه عرفان خراسان جای می گیرند. نگارندگان این پژوهش، ماهیت و غایت درد و رنج را در نظام اندیشگی مستملی و هجویری در چهار ساحت معناشناسی، وجودشناسی، غایت شناسی و شأن اخلاقی بررسیده اند. این بررسی ها نشان می دهد که در زمینه مطالعات عرفانی، بسیاری از تعاریف معمول که در حیطه عالم محسوس ارائه می شود، به چالش کشیده می شود و معنا و وجهی دیگر می یابد، چنان که در این زمینه، درد و رنج از ملزومات سلوک و نیز از نتایج زیستن در دنیا شمرده می شود و رنج های عرفانی که حاصل بلاهای عظیم راه عشق و معرفت است، مبارک دانسته می شود؛ بنابراین دو عارف مورد بحث، ضمن تفاوت هایی که در برخی رویکردهای جزئی با یکدیگر دارند، هر دو عرفایی معرفت اندیش اند که به جای نجات صرف از رنج، به تهذیب یافتگی و زرگشتگی عارف ثابت قدم می اندیشند.
۲.

جایگاه سماع در امهات متون عرفانی تا قرن پنجم(هـ ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سماع کشف المحجوب متون عرفانی کیمیای سعادت شرح تعرف اللمع رسالة قشیریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۲ تعداد دانلود : ۱۱۱۲
سماع، اصطلاحی است که از زمان رشد عرفان در ایران در آثار صوفیانه درباره آن سخن گفته شده است.بسیاری از عارفان متشرع یا علاقه چندانی به سماع نشان نداده اند و یا برای آن شرایط سختی قایل شده اند.در مقابل، بسیاری از عارفان نیز سماع را وسیله ای برای جذب واردات قلبی از جانب محبوب دانسته و شرایط آن را ذکر کرده اند.از آغاز تا قرن پنجم(هـ ق) تفکر و رفتار صوفیانه در ذهنیت جامعه ایرانی در حال شکل گیری و نمو بود؛ از این رو دیدگاه نویسندگان کتاب های تئوریک صوفیانه در این دوره بر عرفان دوره های بعد تأثیر فراوان گذاشت.در این مقاله نظر نویسندگان مهم این دوره درباره سماع و شرایط آن در تصوف بررسی شد تا روشن شود انجام سماع در آن دوره چگونه و با چه شرایط و اعتقاداتی در تصوف رواج داشت.به این منظور پس از ذکر مقدماتی در زمینه سماع، بررسی و تحلیل بحث سماع تا قرن پنجم(هـ ق) انجام شد.اساسِ این پژوهش بر نظر نویسندگانی است که چارچوب متصوفه به کتابهای نظریِ آن ها وابسته بوده است.در پایان روشن شد تا قرن پنجم هنوز پایکوبی در مجالس سماع چندان جایگاهی نداشته و تا آن زمان منظور متصوفه از سماع تنها گوش دادن به آواز و شعر و خرقه کردن جامه و بیخود شدن و فریاد زدن و نوعی حرکت بوده است نه بیش تر از آن.
۳.

بررسی تطبیقی سیره اهل بیت (ع) در شرح التعرف لمذهب التصوف مستملی بخاری و تذکره الاولیای عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهل بیت (ع) عطار مستملی بخاری تذکره الاولیا شرح تعرف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۵ تعداد دانلود : ۵۷۷
یکی از منابع تأثیرگذار بر متون عرفانی، سیره اهل بیت (ع) است. این تأثیرگذاری نه تنها بر متون عرفانی شیعی بلکه متون عرفانی که توسط اهل سنت نوشته شده اند را نیز دربرمی گیرد. مستملی بخاری که انتساب به اهل سنت دارد، کتاب شرح التعرف را به زبان فارسی نوشته و در آن به منقبت اهل بیت (ع) پرداخته است. یکی از کتبی که شرح التعرف بر آن تأثیرگذاربوده، تذکره الاولیا عطار است. عطار نیز باوجوداینکه شافعی مذهب و ستایشگر خلفای راشدین است، با هرمجالی در تذکره الاولیا، به مدح و ستایش اهل بیت پیامبر (ص) می پردازد. روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و نتایج پژوهش حاکی از آن است که مستملی بخاری و عطار، در آثارشان به منقبت اهل بیت (ع) پرداخته اند؛ این مناقب بر اساس مستندات تاریخی و روایی است و چه بسا که عطار در این روایت ها، از شرح تعرف بهره جسته است. نگاه مستملی و عطار، آزادمنشانه است و درصدد برآمده اند که درگیری های فرقه ای را کنار گذاشته و مذاهب را به یکدیگر نزدیک کنند.
۴.

الگویی برای تحلیل فرایند شکل گیری زبان عرفانی از دستگاه زبان قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستگاه زبان قرآنی زبان عرفانی متون تعلیمی عرفانی شرح تعرف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۴۷
فرایند شکل گیری زبان عرفانی گستره وسیع و ابعاد متنوعی دارد. هدف این مقاله آن است که برای تحلیل فرایند شکل گیری زبان عرفانی از قرآن الگویی تازه ارائه کند. این الگو دربرگیرنده مراحلی است که براساس آن ها می توان فرایند شکل گیری زبان عرفانی را از دستگاه زبان قرآنی در متون تعلیمی عرفانی تحلیل کرد. این الگو با ترسیم میدان های معنی شناختی، بر معانی نسبی واژه های قرآنی در متون تعلیمی عرفانی متمرکز است و از بازسازی نظریه ایزوتسو در کتاب خدا و انسان در قرآن حاصل می شود. تحلیل تغییرات معنایی واژه ها نیازمند توجه به ارتباط متن با جامعه و مؤلف است. بنابراین الگوی ارائه شده با توجه به ارتباط چهارگانه متن، جامعه، وضعیت عرفان اسلامی و مؤلف به دریافت دلیل تغییرات معنایی واژه های قرآنی در متون تعلیمی عرفانی کمک می کند. این پژوهش نشان می دهد که می توان در نگرشی دوسویه، مبتنی بر تأثیر قرآن بر عرفان اسلامی و تأثیر عرفان اسلامی بر معانی واژه های قرآنی، فرایند شکل گیری زبان عرفانی را به طور مستقیم از قرآن با یک الگوی تازه تحلیل کرد
۵.

بررسی موقعیت های روایت شنو در حکایت های شرح تعرف (با تکیه بر الگوی ژپ لینت ولت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان طرح روایت شنو ژپ لینت ولت شرح تعرف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۲۱۵
ساختارگرایی نظریه ای است که به شناخت، مطالعه و بررسی روایت ها براساس قواعد و الگوهایی که ساختار بنیادین آنها را به وجود آورده است، می پردازد. طرح در هر داستان یکی از اساسی ترین عناصر روایت و مهم ترین جزئی است که در تحلیل های ساختارگرایان مورد واکاوی قرار می گیرد. ژپ لینت ولت(2018) بر این عقیده است که در هر داستان یک گفتمان روایی بر محور وجوه روایت وجود دارد. در شرح تعرف مستملی بخاری با تکیه بر جایگاه روایت شنو سه گونه روایت با پیام های مختلف در جهان داستان شرح تعرف شکل گرفته است. بر همین اساس در این پژوهش برآنیم تا با تکیه بر الگوی لینت ولت و با تمرکز بر جایگاه روایت شنو به تحلیل ساختار و معنا در جهان داستان حکایت های این کتاب بپردازیم. نتایج پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای فراهم آمده، نشان می دهد که با تکیه بر نظریه لینت ولت در جهان داستان این کتاب سه گونه روایت مختلف وجود دارد به طوری که هر یک از آن ها دارای یک گفتمان روایی خاص است.
۶.

تأثیر متون صوفیانه فارسی بر تفسیر ثمانیه خواجه محمد پارسا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۵۰
خواجه محمّد پارسا (م: 822 ه .ق)، از مشایخ فرقه نقشبندیه و صوفیانِ نامدار عصر تیموری و صاحب تألیفات متعدّدی در حوزه تصوّف و تفسیر قرآن است. یکی از آثار وی، تفسیر ثمانیه، تفسیر هشت سوره کوتاه جزء سی ام قرآن است. وی در این اثر، همچون دیگر مکتوبات خویش، از آثار عربی و فارسی پیش از خود بسیار بهره گرفته و گاه به مآخذ خود اشاره کرده و در موارد متعدّدی اشاره نکرده است. مسئله اساسی این مقاله آن است که آیا تمامی بخش های فارسی این اثر، حاصل ذهن و قلم خواجه پارساست یا بخش هایی از آن برگرفته از آثار متقدّمان است و نویسنده به منابع خود اشاره نکرده است؟ با بررسی بخش های فارسی کتاب، این نکته مشخّص می شود که شماری از این مطالب، برگرفته از آثاری چون شرح تعرّف، کیمیای سعادت، مرصادالعباد و مصباح الهدایه است که مؤلّف بی آنکه نامی از صاحبان آن آثار ببَرد، بخش هایی از آن ها را ذکر کرده است. این نکته موجب می شود تا خواننده در تحلیل محتوایی و زبانی این اثر کمتر به خطا بیفتد و مبنای بررسی های خویش را بر این بخش ها بنیان نگذارد.