مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
دوره صفوی
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
225 - 239
نمادگرایی به عنوان یکی از ابزارهای بیان تصویری انتقال مفاهیم، توانسته بسیاری از آثار نگارگری ایرانی را در صورت و معنا به هم نزدیک کند. از این رو، بررسی جایگاه نمادها و چگونگی کاربرد آن ها در موضوعات مختلف کتب ادبی به ویژه شاهنامه فردوسی، نکته ای تأمل برانگیز است. یافته های حاصل از مطالعات کتابخانه ای گویای این مطلب است که نگاره مورد نظر متشکل از جلوه های بارز و چشم نوازی است که با ویژگی های نمادین گوناگون، رشته های ارتباطی خود را با واقعیت ملموس حفظ کرده، به عبارت دیگر، نگارگر ایرانی با بهره گرفتن از بستر ارزشمند شعر نمادین شاهنامه و همچنین مفاهیم عمیق حکمت ایرانی و عرفان اسلامی، با ترکیب ویژگی های مختلف، عناصر بصری را با عملکردهای متفاوت به منصه ظهور رسانده است، و توانسته در فضای نگاره ها با چیدمان های نمادین، پیوند و ارتباط با معانی و مفاهیم نامحسوس را فراهم سازد. در واقع هدف او نه تنها در پی بازنمایی طبیعت ملموس، بلکه در جهت فرانمایی جلوه های نمادین بوده . با بررسی انواع نمادها در این نوشتار می توان گفت که ابداع و استفاده از عناصر نمادین در این نگاره شامل عناصر بصری طبیعت، اشکال حیوانی، پرنده، رنگ و نقوش هندسی می باشد و هنرمند دیدی فراتر از تصویرسازی به اثر خود بخشیده است. اهداف پژوهش: بررسی مختصات نگاره کشته شدن سهراب در شاهنامه 1028ق موزه والترز. شناسایی انواع مختلف نمادها در نگاره کشته شدن سهراب در شاهنامه 1028ق موزه والترز. سؤالات پژوهش: مجلس نگارگری کشته شدن سهراب در شاهنامه 1028ق موزه والترز دارای چه مختصاتی است؟ چه عناصر نمادین در مجلس نگارگری کشته شدن سهراب در شاهنامه 1028ق موزه والترز وجود دارد؟
گل کشتی، شهرآشوبی گمنام از عصر صفوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
94 - 107
بسیارند شاعرانی که در تذکره ها از آن ها نامی به میان نیامده و به مرور زمان نسخه های خطی دیوان آنان در گوشه و کنار جهان شناخته شده و مورد بررسی و مداقّه محققان قرار گرفته است. بدیهی است که نسخه های خطی به دست آمده و بویژه شهرآشوب ها به عنوان تاریخ محلی منظوم، فرهنگ لغتی به جای مانده از واژه ها و اصطلاحات و همچنین منبع موثقی از اطلاعات تاریخی، اجتماعی و فرهنگیِ زمان خود محسوب شده، از اهمیت ویژه ای برخوردارند و پژوهش درباره آن ها ضروری است. «گل کشتی» یکی از آثار میرنجات اصفهانی از شاگردان صائب تبریزی و متعلق به دوره صفویه است. روش تحقیق به صورت کیفی، توصیف و تحلیل 270 بیت از نسخه خطی گل کشتی است. استخراج و بازیابی کلمات و اصطلاحات خاص و متداول دوره صفوی، بازیابی آداب و رسوم اجتماعی، معرفی طبقات اجتماعی، طرح دیدگاه مردم به کُشتی در جایگاه حرفه ای پرطرفدار با بیان بیش از 170 فن و معرفی شهرآشوب گل کشتی، تنها سند موثقی که ثابت می کند در قدیم به جای زورخانه از «ورزش خانه» استفاده می شد، همگی از نتایج به دست آمده این پژوهش است.
تاثیر کالبد ساختاری میادین دوره صفوی در ارتقا تعاملات و پایداری اجتماعی ( نمونه موردی:میدان های تاریخی نقش جهان اصفهان و گنجعلی خان کرمان)
حوزههای تخصصی:
میدان به عنوان یک فضای شهری،یکی از مهم ترین مکان هایی است که محل برخوردهای چهره به چهره و عرصه تعاملات اجتماعی شهروندان به شمار می رود وجود بحران ترافیک وسایل نقلیه،باعث کمبود شدید فضای عمومی با قابلیت پذیرش تعاملات اجتماعی شده است این در حالیست که باتوجه به فشارهای روانی روزمره،نیاز به فضایی برای برقراری ارتباط بیشتر با طبیعت،انسان و فضای باز،بیش از پیش احساس می گردد.این میدان های پر ارزش طی دهه های گذشته دراثر بی توجهی رونق زندگی خود را از دست داده اند.هدف این پژوهش بررسی مفهوم فضای شهری،مراحل و ابعاد مختلف تجلی کالبد شهری در تعاملات اجتماعی را با مطالعه ی میدان های شهری دوره صفوی(میدان نقش جهان اصفهان و میدان گنجعلی خان کرمان)مورد بررسی قرار داده و راهکارهایی برای ارتقا این فضاهای شهری،به منظور تقویت تعاملات اجتماعی شهروندان ارائه داده است.روش پژوهش کمی و از نوع تحلیل-توصیفی بوده و برای گردآوری مطالب از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است.در ابتدا به تعریف مفاهیمی از جمله تعاملات اجتماعی و سبک اصفهانی دوره صفوی پرداخته شده سپس تحلیل و تطبیق ویژگی های نمونه های موردی(میدان نقش جهان اصفهان و میدان گنجعلی خان کرمان)صورت گرفته است.با بررسی وضع موجود دو میدان،نقاط ضعف و قوت آن ها بدست آمده و راهکارهایی جهت بهبود و ارتقای نقاط قوت و همچنین تضعیف و از بین بردن نقاط ضعف آن ها به صورت جداول sowt ارائه شده است.بررسی این جداول نشان می دهد راهکارهایی از قبیل:طراحی انعطاف پذیرو چندمنظوره ی فضای میانی میدان با رویکرد فضای تجمع،تمهید فضا جهت تشویق فعالیت های بدون فضا،ایجاد تنوع در کارکرد،فعالیت ها،زمان های استفاده از فضا و گروه های مخاطب فضا و ... در احیای تعاملات اجتماعی میدان موثر خواهند بود.
باستان شناسی و تاریخ: تصویر زنان در نگاره های مکتب تبریز و متون دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
267 - 287
حوزههای تخصصی:
متون تاریخی به جهت روایت گری های مردانه از فرمانروایان و بزرگان دوره های تاریخی، اغلب کمتر از مردمان عادی، به ویژه زنان، گفته اند. درواقع،زنان با اینکه نیمی از جامعه بشری و تربیت دهنده مردان و نسل آینده هستند و در ادوار تاریخی نیز تأثیر انکارناپذیری در روابط اجتماعی، حفظ و تداوم سنت ها، رسوم و حتی بازی های سیاسی داشته اند، در بیشتر مواقع به دلایل فرهنگی کمتر سخنی از حضور آنان در اجتماع به میان آمده یا زیر سایه مردان تعریف شده اند. بنابراین، برای روشن کردن موضوع و پاسخ به خلأها و پرسش های موجود روش های باستان شناختی و مطالعه مواد فرهنگی بسیار ارزشمند و کارگشاست، زیرا باستان شناسی همواره با استفاده از مواد فرهنگی به بازسازی جوامع، فرهنگ و نقش های انسان می پردازد. مقاله پیش رو نگاره های مکتب تبریز را به عنوان شواهد مادی دوره صفوی بررسی کرده است و تلاش می کند تصویری را که در متون دوره صفوی از زنان ارائه می شود با تصاویر باقی مانده از آنان در نگاره های مکتب تبریز مقایسه کند و تناقض ها و شباهت های بین آن دو را به بحث بگذارد. در اینجا مطالعه نگاره های شاهنامه شاه تهماسب ، خمسه نظامی و هفت اورنگ جامی نشان داد که زنان در دوره صفوی دست ِکم در دوران هم زمان با مکتب تبریز برخلاف متون تاریخیِ آن دوره نقش پر رنگ و فعال تری در جامعه داشته اند.
بازتاب تن کامگی زنانه در عصر صفوی در نقاشی های مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
365 - 387
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه در اوایل قرن یازدهم ه .ق یکی از نقاط عطف تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران است. در حوزه اجتماعی، شهر اصفهان و دربار محل عرضه باز و عمومی برخی از موقعیت های منافی عفت، مانند لذت جنسی زنانه بود؛ و در حوزه هنر نیز شاهد رواج تصاویر تن کامه از جنس زن با مضامین نامتعارف جنسی و اعمال و رفتار زنانه مرتبط با آن هستیم که تا پیش از آن بدین گستردگی در سنت نقاشی ایران رایج نبود.در این مطالعه سعی بر این است تا براساس نظریه بازتاب، علت رواج چنین تصاویری از زنان در مکتب نقاشی اصفهانِ عصر صفوی شناسایی شود؛و هدف از آن ریشه یابی رواج این پدیده در نقاشی مکتب اصفهان است. فرض این مطالعه این است که شرایط اجتماعی برآمده از سیاست ورزی شاهان صفوی در شهر اصفهان، در رواج این گونه تصاویر دخیل بوده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مطالعه اسناد تصویری(نقاشی ها)است. نمونه های تحقیق به طور هدفمند از بین نقاشی های این دوره که دربردارنده مضامین و اعمال جنسیِ زنانه هستند،انتخاب شده است.این مطالعه نشان می دهد که شرایط انضمامی و عرفی شده موقعیت جنسی زنانه در بستر اجتماعی اصفهانِ عصر صفوی در رواج چنین تصاویری در هنر آن دوره مؤثر بوده است.رواج هنر تن کامه را باید ناشی از رویکردهای شاه محور حکومت صفوی دانست و دربار به دلیل منفعت طلبی های اقتصادی، سیاسی-نظامی و شخصی شاه، برخی از رفتارهای خلاف عرف را در جامعه ترویج داد.این تن کامگی رایج در جامعه به صورت امری عادی در نقاشی ها بروز یافت و این مؤلفه در ویژگی های مضمونی،تجسمی و نقشی که زنان در نگاره ها دارند، قابل ملاحظه است.
بررسی و تحلیل مضامین و نقوش سنگ قبور صندوقی موزه آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
55 - 71
حوزههای تخصصی:
مرگ ضرورتی حیاتی و پدیده ای انکارناپذیر است و سنگ مزار شاخصه ای در این جریان می باشد. پیشینهِ استفاده از سنگ مزار در ایران به بعد از اسلام می رسد. سنگ مزارات مانند دیگر آثار دوره اسلامی به تدریج دارای تزییناتی شدند که شاخصه های زیادی اعم از معرفی متوفی تا دوره و نشانه های تاریخی را نمایان می کنند. استفاده از سنگ مزار صندوقی بر روی مزار متوفی، تاریخ دقیق و مشخصی ندارد. اما، اولین نشانه های آن را می توان در دوره تیموری مشاهده کرد. در این پژوهش، هفت نمونه از سنگ مزارهای صندوقی محفوظ در موزه آستان قدس رضوی مورد مطالعه قرار گرفته است. دو مورد از آن ها به تازگی در حفاری های حرم مطهر رضوی یافت شده اند و در این پژوهش، برای اولین بار معرفی می شوند. هدف از این پژوهش مطالعهِ ساختار، کتیبه ها و نقوش سنگ قبرها می باشد. پرسش پژوهش این است که: مضمون کتیبه ها و نقوش تزیینی سنگ قبور صندوقی موزه آستان قدس رضوی به چه موضوعاتی اشاره دارند؟ روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و گردآوری داده ها بر مبنای اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که، تزیینات سنگ مزارهای صندوقی مورد مطالعه با نقش مایه هایی کتیبه ای، هندسی، محرابی و مقرنسی با کنده کاری هایی از شاخ و برگ گیاهانی مانند گل لوتوس و طرح های اسلیمی بوده است. این نقوش در دوران صفویه، بازتاب فضای شیعی آن دوران بالاخص، در استفاده از نام حضرت علی (ع) بوده است. در نوشتن کتیبه های این سنگ مزارها از خطوط کوفی بنایی، ثلث و نسخ استفاده شده است.
تحلیل هندسی طرح لچک ترنج در قالی های دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
83 - 101
حوزههای تخصصی:
قالی هایی که دارای طرح لچک ترنج هستند مجموعه گسترده و بی نظیری از قالی های ایرانی را در بر می گیرند و در دوره صفوی موردتوجه زیادی قرار گرفتند. ازآنجاکه این قالی ها در زمره پراهمیت ترین قالی های ایرانی به شمار می روند ضروری است از جوانب مختلفی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند. این پژوهش باهدف مطالعه تناسبات و روابط موجود در قالی های طرح لچک ترنج به منظور بررسی لایه هایی از حضور هندسه انجام شده است. سؤالات اصلی این تحقیق عبارت اند از: 1. مباحث تناسبات هندسی، نظم، خطوط انتظام گرا و تقارن در چه قالب و با چه نوع ترکیب بندی در این طرح ها دیده می شوند؟ 2. مفهوم عرفانی «از کثرت به وحدت» و «از وحدت به کثرت» چگونه در این طرح ها تجلی یافته است؟ 3. حضور هندسه فراکتالی و مشابهت های الگویی آن با طرح لچک ترنج در قالی های دوره صفوی چگونه تحلیل می شود؟ این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده و اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. بدین منظور در 8 نمونه از مشهورترین قالی های دوره صفوی با طرح لچک ترنج، نسبت های عددی بین اجزای قالی، تناسبات درون قاب قالی ها، خطوط انتظام گرا، تقارن و هندسه فراکتال واکاوی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد اصول تقارن و نسبت های طلایی در طراحی ابعاد قاب اصلی قالی برای کلیه نمونه ها، رعایت شده است. با ترسیم خطوط انتظام گرا محیطی به وجود می آید که اصلی ترین محل در ترکیب بندی این قالی ها را نشان می دهند. حضور این محل ها اثبات می کند این نقوش قانونمند و بر اساس تقسیمات هندسی ترسیم شده اند. با بررسی هندسه فراکتالی و الگوهای آن در نمونه قالی ها، مشخص شد باآنکه قالی ها از هزاران نقش ریزودرشت و گاهی با الگوهایی تکرارشونده تشکیل شده اند، اما همگی این عناصر به شکلی قانون مند و هدف مند در ترکیبی واحد قرار می گیرند و بدین ترتیب در عین کثرت و انبوهی اجزا، دست آخر با مجموع ه ای واحد و منظم روبرو هستیم.
روشنایی حرم امام رضا (ع) در دوره صفوی با تکیه بر اسناد تاریخی آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
15 - 25
حوزههای تخصصی:
تأمین روشنایی حرم امام رضا (ع) از الزاماتی است که همواره مورد توجه متصدیان امور آستان مقدس رضوی بوده است. تعدد وقف نامه ها و اسناد مالی و اداری مرتبط با روشنایی از دوره صفوی به این سو نشان از اهمیت این امر در حرم رضوی دارد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که برقراری روشنایی حرم امام رضا (ع) در دوره صفوی به چه طریقی صورت می گرفته است. هدف مقاله نیز شناخت چگونگی روشنایی حرم در دوره صفوی، روش های تأمین آن و انواع مواد و وسایل روشنایی با تکیه بر محتوای وقف نامه ها و اسناد مالی و اداری آستان قدس است.این پژوهش از نوع کیفی است که به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام شده است. داده ها بر پایه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده اند و در این راستا حدود 25 وقف نامه و 110عنوان سند شناسایی و بررسی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که مصرف روشنایی جزء مهمترین و اولین مصارف آستان قدس در دوره صفوی بوده است. این امر خود توسعه ساختار اداری و به کارگیری اشخاص در مشاغل گوناگون مرتبط با تأمین روشنایی حرم را در پی داشته است. همچنین در این دوره طیف گسترده ای از وسایل و مواد روشنایی مورد استفاده قرار می گرفته که تأمین آنها از محل نذر و وقف بوده است.
شیوه قزلباش مکتب شیراز
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
7 - 16
حوزههای تخصصی:
شیوه صفوی مکتب شیراز تابعی از جریان های هنری پایتخت صفویان در تبریز، قزوین و اصفهان بود. این شیوه که می توان بدان شیوه قزلباشی مکتب شیراز اطلاق کرد، اندکی پس از استقرار امیران طایفه ذوالقدر در فارس پدید آمد و هنرمندی چون قاسم بن علی (ملک قاسم شیرازی) در پدیداری آن سهمی در خور داشت و همو بود که ویژگی های شیوه قزلباشی پایتخت صفویان را در نسخه نگاره های شیراز وارد کرد و هنرمندان دیگر به تبعیت از او، این شیوه را ادامه دادند و آن را جایگزین شیوه ترکمانی مکتب شیراز کردند. تأکید بر عناصر معماری، حضور جامه های صفوی و از جمله تاج حیدری پیکره ها، ورود جلو ه هایی از زندگی روزمره مردم که بازتابی از مشارکت مردم در آداب و سنن مذهبی و اجتماعی عصر صفوی بود، وجود تذهیبی پرمایه به ویژه در سرلوح ها و بخش های تزئینی نسخه ها و حواشی و تشعیرهای غنی از خصوصیات شیوه صفوی مکتب شیراز بود. بیشتر نسخه ها را شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی، یوسف و زلیخای جامی، ظفرنامه علی یزدی، کلیات سعدی، دیوان حافظ و در نیمه دوم قرن دهم هجری نسخه های مجالس العشاق در برمی گرفت. انتخاب این نسخه ها با توجه به تحولات هنری پایتخت صورت می گرفت. مثلاً با کناره گیری شاه طهماسب از حمایت هنری و پرداختن به امور مذهبی و اخلاقی، در شیراز کتاب آرایی نسخه های مجالس العشاق که متنی عارفانه و اخلاقی بود، رواج یافت. به نظر می رسد که امیران طایفه ذوالقدر چندان علاقه ای به حمایت هنری نشان ندادند چون نامی از آنها در کتابت نسخه ها دیده نمی شود. در این مقاله، شکل گیری و فراز و فرود شیوه صفوی مکتب شیراز فحص می شود و عوامل پدیدآور آن از نسخه نگاره ها تا مذهبان، نقاشان و کاتبان با روش توصیفی و تحلیلی که برآمده از روش استقرایی است، تتبع شده است.
مطالعه عناصر معماری فضاهای ورودی: موارد بررسی؛ کاروانسراهای صفوی خراسان رضوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۱
109 - 124
حوزههای تخصصی:
فضاهای ورودی در هر سازه معماری از اصلی ترین بخش های آن به شمار می روند؛ این فضاها در کاروانسراها از چند جزء تشکیل می شوند که برخی از آن ها عبارتند از ۱-پیش تاق ۲-درگاه ۳-هشتی. فضاهای ورودی را در وسط یکی از جبهه های بنا و یا در امتداد یکی از محورهای اصلی حیاط با طرحی متقارن می ساختند. این فضاها از نظر امنیتی به نحوی ساخته می شد که از استحکام کافی برخوردار باشند و بر رفت و آمد کاروانیان و کالاها نظارت کنند فضای ورودی کاروانسراهای صفوی خراسان بیشتر به جهت شمال و شرق متمایل است. سردر این کاروانسراها بیش تر به جهت القاء عظمت، شکوه و زیبایی هم سطح بنا ساخته شده اند و تعداد کمی از آنها ایوان های ورودیشان به جلو کشیده شده است. بیش از نود درصد آنها در مسیرهای اصلی به ویژه در جاده خراسان بزرگ دارای شاه نشین هستند و وجود این تعداد کاروانسرا در این مسیر دلایل اقتصادی، مذهبی و جز آن دارد به طور کلی، فضاهای ورودی در این کاروانسراها به دو دسته تقسیم می شوند: نخست ورودی های ساده و هم سطح با نمای بیرونی به طوری که از فاصله دور قابل تشخیص نیست. دوم؛ ورودیهایی که از سطح نمای اصلی جلوتر بوده و کاملاً از نمای ساختمان قابل تفکیک اند.
پژوهشی تحلیلی بر سفالینه های موسوم به گمبرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۰)
۱۴۳-۱۲۸
حوزههای تخصصی:
در طول دوره صفویه، در کنار سایر پیشرفت های هنری مانند فلزکاری، تولید انواع سفال نیز رونق فراوانی داشت. در این عصر سفالینه های متنوعی تولید می شد که نه تنها بخش مهمی از نیازهای داخلی را تأمین می کرد، بلکه گاهی به کشورهای دیگر نیز صادر می شد. در این میان سفال موسوم به گمبرون یکی از نمونه های شاخص سفالگری اواخر این دوره محسوب می شد. امروزه نمونه های متعددی از این گونه سفالین زینتبخش موزه های مختلف داخل و خارج از کشور بوده که در برخی کتب و مقالات اشارات مختصری به آن شده است، اما عملاً می توان این گونه سفالین را یکی از گونه های کمتر شناخته شده سفالی دوران اسلامی به حساب آورد؛ چراکه تاکنون نه تنها شواهد تولید آن در کاوش های باستانشناسی به دست نیامده، بلکه کمتر محوطه باستانی در ایران نیز شناسایی شده که در کاوش های آن نمونه هایی از این ظروف سفالی به دست آمده باشد. با توجه به این موارد ضرورت داشت که در یک پژوهش مستقل دیگر به این گونه سفالین پرداخته شود و مستندات بیشتری درمورد آن ارائه گردد. نتایج این پژوهش نشان داد که سفال گمبرون از اواخر قرن یازدهم هجری به بعد در ایران شناخته شده و با وجود اهمیت صادراتی، در بین مردم ایران هم تا حدودی کاربرد داشته است. احتمالاً این سفال در مراکزی چون قم، نائین، اصفهان و کرمان تولید می شده و فرم و تزئینات آن نیز تا حد زیادی مشابه نمونه های صفوی و برخی سفالینه های چینی بوده است.
عمارت های سلطنتی مسیر اصفهان- کاشان در دورۀ صفوی: بسترهای مکانی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش هفت کاخ میان راهی دوره صفوی حد فاصل مسیر اصفهان تا کاشان به منظور شناخت بسترهای محیطی و فرهنگی تأثیرگذار بر شکل گیری آن ها، با روش تاریخی-تحلیلی مورد مطالعه قرارگرفته اند. این کاخ ها شامل عمارت های دولت آباد، ریگ، دمبی، چاه رباط، تاج آباد، عباس آباد و امامزاده اند. با توجه به اینکه برخی از این کاخ ها پابرجا بوده و برخی دیگر از بین رفته اند، شناسایی آن ها از طریق بررسی های میدانی و مطالب موجود در متون تاریخی امکان پذیر شده است. پاسخ به سؤال های ذیل از اهداف اصلی مورد توجه این پژوهش است: 1. این بناها چه کاربردی داشتند و مکان گزینی و ارتباط آن ها با سایر بناها، راه ها و سکونتگاه های مسیر چگونه بوده است؟ 2. ماهیت وجودی این بناها نشان دهنده کدام جنبه های فرهنگی و آداب و رسوم درباری دوره صفوی بوده است؟ بر اساس بیشتر نتایج به دست آمده، این عمارت ها، کاخ های میان راهی بودند که با در نظر گرفتن مواردی همچون نوع کاربری، ساختار شکلی، مکان قرارگیری، مسیر، تعداد ساختمان ها، وجود باغ یا نبود آن و نوع ارتباط با دیگر بناها و فضاها، در دو دسته مجزا قرار گرفته اند و کاربری های چندگانه ای داشتند. بنای این کاخ ها و تداوم حیاتشان در دوره صفوی به علت وجود برخی رسوم خاص دربار بود؛ رسومی که به مثابه نمادهایی از شوکت، حقانیت و اقتدار سیاسی شاهان صفوی، گاه در استقبال رسمی از پادشاه، حاکمان ولایات و در برخی موارد سفرای کشورهای بیگانه، گاه در برگزاری مراسم شکار سلطنتی و گاه در پایبندی به برخی باورهای خاص جلوه یافته است.
ایل راهِ خلیل آباد-نوم کول: ایل راهی از دورۀ صفوی در شرق لرستان (شهرستان الیگودرز)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
۳۴۹-۳۲۹
حوزههای تخصصی:
شهرستان الیگودرز ازجمله مناطق سردسیری واقع در شرق استان لرستان است. وجود مراتع سرسبز، ارتفاع زیاد، منابع آبی فراوان در الیگودرز و هم جواری این منطقه با دشت خوزستان، بستری مناسب برای شکل گیری زندگی کوچ نشینی در این منطقه را فراهم کرده است. از دوران پیش ازتاریخ تاکنون این منطقه به وسیله تعدادی ایل راه به مناطق پست شمال خوزستان متصل می شده است. یکی از این ایل راه ها، ایل راه موسوم به «خلیل آباد/ نوم کول» است که از یک مسیر سخت گذر در حاشیه رودخانه های خروشان «بختیاری» و «سرخاو» عبور می کند. این ایل راه در دوران متأخر اسلامی عمدتاً مورداستفاده طوایفی از شاخه چهارلنگ ایل بختیاری بوده است که ییلاق را در بخش شمال شرق لرستان، یعنی در الیگودرز و ازنا و در دامنه های اشترانکوه و قالی کوه، و قشلاق را در سردشت، لالی و اطراف دزفول می گذراندند. باتوجه به این که این جاده و آثار مسیر آن تاکنون مطالعه و معرفی نشده است، انجام پژوهشی مستقل برای شناسایی و معرفی آن ها لازم و ضروری بود. هدف پژوهش حاضر آن است که با اتکاء بر شواهد باستان شناسی حاصل از بازدیدهای میدانی، ضمن معرفی این ایل راه و آثار موجود در مسیر آن، تاریخ شکل گیری این ایل راه و تأسیسات مرتبط با آن را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. پرسش اصلی پژوهش این است که، چه شواهد باستان شناختی از این ایل راه باقی مانده است و کیفیت آثار باقی مانده چگونه است؟ یافته های پژوهش ازطریق بازدید میدانی فراهم آمده است. در نتیجه این بررسی چهار پل، بخش زیادی از جاده سنگ فرش، یک گورستان و یک کتیبه شناسایی شد که مطالعه آن ها نشان می دهند این جاده سنگ فرش و مجموعه آثار مسیر آن در دوره صفویه با حمایت سران طوایف چهارلنگ ایل بختیاری درراستای تسهیل کوچ فصلی عشایر ساخته شده است.
تجلی عالم مثال در فرش های دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
134 - 157
حوزههای تخصصی:
بازنمایی هنر از مباحث پیچیده محسوب می شود و حوزه های مختلف هنری به تناسب شیوه بیانی خود از آن بهره برده اند. از جمله شیوه های بیان گرایش به انتزاع است که در طراحی قالی و هنرهای سنتی نمود پیدا می-کند. از آنجا که در دوران صفوی این هنر-صنعت از حرفه روستایی به شهری تغییر یافت، در نقوش آن در فرش نیز تغییراتی ایجاد می کردد. همچنین در این دوران اندیشه قالب در جامعه نیز تغییر می کند و با احیای اندیشه اشراقی و پس از آن ظهور حکمت متعالی مواجه بوده، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است عالم مثال گفته شده در اندیشه این حکما چگونه در فرش های این دوران بازنمایی و تجلی یافته است؟ و این تأثیر را چگونه می توان مشاهده کرد؟ این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و جمع آوری اطلاعات پژوهش کتابخانه ای است. هدف از پژوهش تجلی عالم مثال بر فرش های دوره صفوی است. یافته های پژوهش بیانگر گستردگی اندیشه های حکمت خسروانی، فلسفه اشراق و تأثیر آن در تجلی عالم مثال، هورقلیا، گنگ دژ و شهرآرمانی در متن فرش های دوره صفویه است؛ ظهور این عالم را با توجه به هندسه دقیق، نور، وزن، تنوع صورت ها و در عین حال وحدت آن، استفاده از حاشیه و خطوط گردان در فرش های باغی، محرابی و لچک ترنج می توان مشاهده کرد.
قوانین و مقررات تأثیرگذار بر ماندگاری معماری و شهرسازی دوران صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
141 - 152
حوزههای تخصصی:
پژوهش هایی که تاکنون در زمینه مطالعات معماری ایران صورت گرفته، بیشتر کالبد آثار را بررسی کرده و کمتر به بررسی عوامل جانبی، و مسائل اجتماعی و فرهنگی مؤثر در اجرا و اداره و استفاده از یک بنا پرداخته شده است. از جمله این عوامل می توان به نحوه نگرش شاهان در حوزه ساخت وسازهای معماری در ادوار تاریخی مختلف، و کنترل و مدیریت شهرها اشاره نمود. به نظر می رسد معماری ایران در ارتباط با ماندگاری و طویل بودن عمر مفید بنا اصولی داشته که معماران براساس آن عمل می کرده اند. خلق آثار معماری مطلوب و باکیفیت که ظرفیت ماندگاری و سازگاری با زندگی و گذر زمان را داشته باشند، از دیرباز در پهنه ایران اتفاق افتاده است. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا مقررات مرتبط با معماری و دستورات شاه صفوی توانسته بر مانایی و افزایش طول عمر آثار مؤثر واقع شود؟ در این پژوهش از نظریه ای زمینه ای برگرفته از داده هایی که در طی فرآیند پژوهش به صورت نظام مند گردآوری و تحلیل شده ، سود جسته شد. براساس این روش، ابتدا کدگذاری باز تا مرحله اشباع نظری صورت پذیرفت و پس از آن دسته بندی و تجزیه وتحلیل کدها تا مرحله کدهای گزینشی انجام شد. هدف از تدوین این نوشتار ابتدا خوانش متون و اسناد و استخراج مقررات موجود در دوره صفوی و سپس سنجش تأثیر آن در افزایش عمر مفید آثار معماری دوره مذکور است. ابتدا مقررات دوران صفوی مرتبط با ساخت های معماری یا فضاهای شهری جمع بندی شده و سپس رابطه این عوامل و عمر مفید ابنیه بررسی شده قرار گرفته است. پس از این مرحله، عوامل مؤثر و مرتبط در چهار دسته کلی 1.عوامل اقتصادی، 2. عوامل فرهنگی و اجتماعی، 3. عوامل امنیتی و نظامی، و 4. عوامل معماری و شهرسازی رده بندی شده و به عنوان عوامل تأثیرگذار معرفی شده اند.
تأملی در پیوند منصب «تُواچی» و «جارچی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۹)
56 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش ارزیابی دیدگاهی است که «تواچی» به عنوان یکی از مناصب متداول و صاحب نفوذ در تشکیلات نظامی تیموریان از دوره صفویه به منصب دیگری به نام «جارچی» تحول پیدا کرده است و ازآنجاکه این مدعا مناقشه برانگیز است، پژوهش حاضر به بررسی مدعای مذکور و سنجش آن با منابع تاریخی می پردازد. روش/ رویکرد : پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و عمدتاً با رویکردی انتقادی به طرح دیدگاه پژوهش گران و بررسی دقیق متون می پردازد. یافته ها/ نتیجه گیری : دستاورد پژوهش حاضر نشان می دهد که به غیراز وظیفه ای که جارچی درزمینه رساندن پیام و فرمان های صادرشده -به ویژه درصحنه نبرد- انجام می داده است، میان این منصب با منصب تواچی مناسبتی تاریخی دیده نمی شود و نمی توان مدعای یادشده درباره یکسانی معنای این دو منصب و وظایف آن ها را ثابت کرد.
نسخه خوانی (37): مروری بر جُنگ محمد هادی مازندرانی از اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ بهمن و اسفند ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۲۰۴)
73 - 117
حوزههای تخصصی:
اصطلاح جُنگ شامل مجموعه هایی می شود حاوی رسائل، یادداشت ها، اشعار و گزیده نکات تاریخی و دینی که شخصی اهل ذوق، آن را در طول سالیان گردآوری کرده است. برخی از آنها رنگ ادبی یا تاریخی دارد، چنان که شماری هم صبغه دینی دارد. جُنگ محمد هادی مازندرانی نواده مجلسی اول یکی از دهها جنگی است که از دوره صفوی برجای مانده است. در این اثر، یادداشت هایی از علمای مختلف ثبت شده و شماری از آن ها نیز یادداشت های خود مازندرانی است. بعد از وی نیز کسانی در این جنگ مطالبی افزوده اند. این جنگ همانند جنگ های دیگر این دوره، نقش مهمی در شناساندن جنبه های فرهنگی و ادبی شهر اصفهان و نواحی مختلف آن دارد.
استنساخ کتابهای فقهی در دوره صفویه اول درایران با استناد به نسخ خطی کتابخانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
208 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئله اصلی این پژوهش، بررسی فراوانی استنساخ کتب فقهی در دوره صفوی اول است. پس از بررسی نسخ خطی فقهی که در دوره صفوی استنساخ شده می توان به رشد و توسعه فزاینده علم فقه امامیه در این دوره و تداوم این سیر صعودی در دوره های بعدی پی برد. با توجه به گستردگی موضوع، دامنه موضوعی این پژوهش کتب فقهی استنساخ شده در دوره اول صفویه، از ابتدا تا عصر شاه عباس اول (از 907 تا 1038 ق) است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که از مجموع 554 کتاب و رساله فقهی تولید شده در دوره صفوی اول، 3/38 درصد آن آثار با ساختار کتاب و 7/61 درصد آثار در قالب رساله تألیف شده است. در میان 212 کتاب فقهی تولید شده در این دوره، 45 عنوان کتاب مستقل و 167 عنوان کتاب غیرمستقل (در شرح و حاشیه کتاب های دیگر) هستند. 84 عنوان کتاب صرفا تألیف فقهای این دوره است و نسخه هایی از این عناوین، در ادوار بعدی استنساخ شده است؛ و 128 عنوان نیز دارای نسخه های کتابت شده در این دوره هستند. آثار شهید ثانی، محقّق کرکی، شیخ بهایی و مقدّس اردبیلی دارای بیشترین فراوانی در استنساخ هستند.
نتیجه گیری: با توجه به این که آثار فقهی علمای مذکور، کتاب های جامع فقهی و استدلالی بوده، می توان نتیجه گرفت که فراوانی استنساخ این آثار در این دوره، عمدتاً برای تأمین نیاز منبع درسی در مدارس شیعی است که در شهرهای مهم و بزرگ ایران در این دوره تأسیس شده است.
مطالعه ساختاری و حفاظت و مرمت یک در دولنگه چوبی متعلق به ایوان شاهنشین خانه سوکیاس اصفهان
حوزههای تخصصی:
درهای چوبی در معماری ایرانی اهمیت ویژه ای دارند. حفاظت و مرمت این گروه از آثار مستلزم شناخت ساختار آن ها است. این پژوهش با ارائه گزارش مرمت و حفاظت در چوبی دو لنگه متعلق به ایوان شاه نشین خانه سوکیاس اصفهان روند انجام مطالعات ساختارشناسی و آسیب شناسی این در چوبی را نیز نشان می دهد در فرآیند صورت گرفته ابتدا آسیب شناسی اولیه اثر از طریق سنجش اسیدیته، رنگ سنجی سنجش درصد رطوبت تعادلی گونه شناسی و طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه صورت گرفت سپس با در نظر گرفتن اصول و مبانی مرمت و زیبایی شناسی این نوع از آثار اقدامات لازم از جمله اسیدزدایی پاک سازی بازسازی موزون سازی و غیره طراحی و اجرا شد. نتایج به دست آمده از مطالعات ساختار شناسی نشان داد که برای ساخت این اثر از چوب چنار استفاده شده و رطوبت تعادلی آن استاندارد است. در مطالعات آسیب شناسی ذیل آسیب های فیزیکی می توان به واکشیدگی تغییرات رنگی و ساییدگی ناشی از تأثیرات گردو غبار در سطح اثر اشاره کرد. بافت اسیدی شواهد هوازدگی نیز از جمله آسیب های شیمیایی شناسایی شده بودند آسیب های ناشی از حمله حشرات نیز به شکل حفرات متعدد در سطح اثر قابل مشاهده بودند. شواهدی از سوختگی نیز در قسمت پایینی لنگه چپ در وجود دارد که ذیل آسیب های شیمیایی مورد توجه است برای مرمت و حفاظت این در از روش پاک سازی پر کردن مفقودیها و ترک ها آفت زدایی و اسید زدایی استفاده شد.
کنکاشی در اصول خوشنویسی حاکم بر آثار چلیپا و کتیبه نگاری محمدصالح اصفهانی، براساس سه نظام کرسی، ترکیب و وزن بصری
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
313 - 338
حوزههای تخصصی:
محمدصالح اصفهانی، یکی از خوشنویسان و کتیبه نویسان مطرح دوره صفوی، حکومت شاه سلیمان و شاه سلطان حسین بوده است. براساس یافته ها، تعداد قابل توجهی از کتیبه های نستعلیق موجود در بناهای شهر اصفهان متعلق به وی است. افزون بر این، از محمدصالح، قطعات چلیپا نیز موجود است. بر این اساس، در مطالعات حوزه خوشنویسی و دست یابی به شیوه های تحلیل در آن، بررسی آثار وی حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش، بررسی تفاوت های موجود میان قطعات چلیپا و کتیبه نگاری های محمدصالح اصفهانی در سه نظام کرسی، ترکیب و وزن بصری است. پرسش این است که، تفاوت های میان قطعات چلیپا و کتیبه نگاری های محمدصالح اصفهانی بنابر اصول حاکم بر خوشنویسی در سه نظام کرسی، ترکیب و وزن بصری چیست ؟ و دلایل آن ها کدام اند؟ فرضیه این پژوهش بیانگر این است که میان قطعات چلیپا و کتیبه نگاری محمدصالح تفاوت هایی وجود دارد که با توجه به اصول حاکم در سه نظام خوشنویسی ذکرشده، قابل شناخت و بررسی است. این نوشتار به روش توصیفی-تحلیلی و با مطالعه نمونه آثار محمدصالح اصفهانی، ازجمله کتیبه های موجود در سه بنای شهر اصفهان (مدرسه چهارباغ، امامزاده اسماعیل و سنگ قبر آرامگاه صائب تبریزی) و چند قطعه دست نویس (موجود در منابع موزه ای و کتابخانه ای) و استفاده از منابع کتابخانه ای تدوین شده است. نتایج پژوهش بیان می کند که تفاوت هایی در به کار بستن اصول خوشنویسی در سه نظام کرسی، ترکیب و وزن بصری در قطعات چلیپا و کتیبه ها وجود دارد که دلایل مختلفی ازجمله: محتوای متن، محدودیت های اجرا، دانگ قلم، سطح متناسب برای اجرای قطعه یا کتیبه و... بر آن تأثیرگذار است و محمدصالح اصفهانی با آگاهی و براساس دلایل مطرح شده، روش و اصول متفاوتی برای خوشنویسی آثار چلیپا و کتیبه نگاری آثار خود اتخاذ کرده است.