مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
دوره قاجار
حوزه های تخصصی:
دوره قاجار به دلیل گرایشات مذهبی شاهان قاجار به عنوان یکی از ادوار مهم در تاریخ ایران در زمینه ارج نهادن به احداث بناهای مذهبی آیینی شناخته می شود؛ در این دوره حسینیه ها از جایگاه ویژه ای برخوردار شدند، همچنین شهر کاشان با توجه به پیشینه مذهبی و وجود علمای شیعه، بسیار مورد توجه شاهان قاجار قرار گرفت که منجر به ساخت اماکن مذهبی متعدد از جمله حسینیه ها گردید. لیکن چگونگی الگوی معماری این حسینیه ها به عنوان الگوی معماری آئینی دوره قاجار همواره مورد پرسش بوده و با شبهاتی قرین گشته است. لذا دستیابی به الگوی معماری به کار رفته در حسینیه های دوره ی قاجار به عنوان نمونه ای از معماری آئینی این دوره جهت رفع ابهامات و از آن مهم تر معرفی الگویی همخوان با زمینه و عملکرد به منظور ارتقاء کیفی و فرهنگی معماری کنونی شهر کاشان حائز اهمیت است؛ از این رو هدف پژوهش بر مبنای بازخوانی و دستیابی به الگوی معماری حسینیه های دوره قاجار شهر کاشان شکل گرفته است. در این راستا 5 حسینیه دوره قاجار شهر کاشان شناسایی شد و بر اساس روشی توصیفی تحلیلی با مطالعات میدانی در کنار مطالعه اسناد، مدارک و متون تاریخی در سه سطح کلان، میانی و خرد مورد تحلیل و بازخوانی قرار گرفت و در نهایت با تطبیق و تحلیل اطلاعات گردآوری شده به پرسش های مطرح شده در پژوهش شامل چگونگی ویژگی-های الگوی کالبدی فضایی حسینیه ها و نیز تشابهات و تمایزات موجود در این الگو پاسخ داده شد. با وجود تمایزات اندکی در اجزاء ورودی و نیز تعداد ورودی ها، ابعاد گنبدخانه و الحاقات، نتایج حاصل از مقایسه و تطبیق تحلیل ها در مورد هر یک از نمونه ها حاکی از وجود الگوی معماری ثابت، مشخص و مرکزگرا از جنبه پلان، فرم، سازماندهی فضایی، نما، مصالح و همچنین تزئینات است که از مهم ترین اصول معماری آیینی (تقارن، سلسله مراتب، مرکزگرایی و درون گرایی) پیروی می کند. در نتیجه می توان گفت شاخص-ترین ویژگی های الگوی معماری (کالبدی و فضایی) حسینیه ها عبارت است از هندسه و فرم مشخص، دسترسی پذیری، تجلی فضایی نمایشی، مقدس و متمرکز بواسطه سازماندهی فضایی و بکارگیری عناصر کالبدی خاص نظیر نورگیر، گنبد و کاربندی در فضایی با وسعت متوسط 200 تا 350 مترمربع.
مطالعه تطبیقی نوآوری تزئینات دو مسجد مدرسه سردار قزوین و سپهسالار تهران
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷
127 - 153
حوزه های تخصصی:
تزئینات و آرایش بناها از عوامل مؤثر در شکوه و زیبایی معماری دوره قاجار است. در این دوره، شاهد نوآوری و تحولات جدیدی در هنر و معماری هستیم. معماری مسجد-مدرسه ها نیز در این عصر پرتحول، دارای نوآوری های درخور توجهی هست که کم تر به آن پرداخته شده است. مسجد-مدرسه سپهسالار (مطهری) و مسجد-مدرسه سردار قزوین از لحاظ تزئینات به ویژه نقوش کاشی کاری، جزء بناهای شاخص این دوره هستند، لذا بررسی تزئینات و تفاوت نقوش به کار رفته در این دو بنا، از اهداف اصلی این پژوهش می باشد و در این راستا، سؤالات زیر مطرح می گردد: 1. تزئینات دو مسجد-مدرسه سردار قزوین و سپهسالار تهران از چه ویژگی هایی برخوردار هستند؟، 2. نحوه تأثیرپذیری تزئینات این دو مسجد-مدرسه سردار و سپهسالار از غرب به چه صورت بوده است؟ شیوه پژوهش حاضر، تحلیلی-توصیفی است. در گام اول، از طریق مطالعات کتابخانه ای پیشینه مرتبط با تزئینات دوره قاجار مورد مطالعه قرار گرفته، در گام دوم، از طریق مشاهدات میدانی، به بررسی تزئینات در نمونه های موردی پرداخته شده و در گام آخر، با تطبیق مطالعات کتابخانه ای و میدانی، نوآوری در نقوش دو مسجد-مدرسه سپهسالار و سردار مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تزئینات هر دو بنا، تحت تأثیر هنر و فرهنگ غربی بوده اند. در تزئینات مسجد-مدرسه سپهسالار، برخی از نقوش به طور کاملاً مستقیم و بدون تغییر از هنر غرب اقتباس شده اند؛ ولیکن تزئینات مسجد-مدرسه سردار قزوین به طور هم زمان تحت تأثیر معماری ایرانی، فرهنگ بستر و عناصر غربی شکل گرفته اند.
تلمیح در غزلیات شمس تبریزی در تطبیق با تشبیه در شمایل نگاری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
477 - 496
حوزه های تخصصی:
کاربرد آرایه ها یکی از عناصر زیبایی بخش در شعر و هنر فارسی است. مبادی و سرچشمه های فرهنگ ایران زمین از دیرباز آکنده از اعتقادات، باورها، عقاید عامه، علوم قدیم، فرهنگ های قومی، جهانی، فرا جهانی و مشترک بوده است که عصاره آن ها در لابه لای دواوین شاعران و آثار هنرمندان با عنصر تلمیح و تشبیه متبلور شده است. کلیات شمس نیز به دلیل آشنایی مولانا با قرآن مجید و آیات و شخصیت های قرآنی و داستانی و فرهنگ ها سرشار از تلمیحات نوع به نوع اعم از داستان ها، افسانه ها و تلمیحات ایرانی و مشترک و آیات و احادیث و.... است. شمایل نگاری نیز از هنرهایی است که در آن میتوان آثار تشبیه و مضامین مذهبی را مشاهده کرد و دوره قاجار یکی از ادوار رونق شمایل نگاری مذهبی است. یافته های این پژوهش، که به شیوه کتابخانه ای و به روش تحقیق توصیفی و تحلیلی انجام یافته است نشان می دهد مولانا تلمیحات متنوعی در اثر خود به کار برده است که در این تلمیحات طبقه بندی شده به صورت تلمیحات ششگانه آیات و احادیث و ارسال و المثل تلمیحات اسلامی و عربی، تلمیحات ایرانی و مشترک، تلمیحات اعتقادی، تلمیحات عامه، نادر و مسامحه گرانه موجود است. اهداف پژوهش: تبیین و استخراج انواع تلمیحات غزلیات شمس تبریزی. بررسی عنصر تشبیه در شمایل نگاری مذهبی قاجار و تطبیق آن با تلمیح در غزلیات شمس تبریزی. سؤالات پژوهش: انواع تلمیح در غزلیات شمس چگونه انعکاس یافته است؟ در شمایل نگاری مذهبی دوره قاجار از چه تشبیهاتی استفاده شده است؟
شیوه های مرسوم شکسته نویسی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۷
81 - 94
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: شکسته نستعلیق آخرین تحول نوشتاری در خوشنویسی ایرانی است که اوج کاربری آن را باید در دوره قاجار جست. تنوع شیوه های شکسته نویسی در دوره قاجار متناسب با جریان های اجتماعی و نیازهای هنری آن دوره قابل دسته بندی و گزارش خواهد بود. هدف: مقاله حاضر دو هدف اصلی را دنبال می کند؛ نخست جستجویی در بنیان های شکل گیری شکسته نستعلیق خواهد داشت و سپس دسته بندی از شیوه های مرسوم شکسته نویسی در دوره قاجار ارائه خواهد داد. روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی فراهم آمده است. شیوه تحلیل داده ها بر اساس تحلیل ساختاری نمونه ها است؛ همچنین نمونه های مورد قضاوت از گستره شکسته نویسی موجود در دوره قاجار می باشد. یافته ها: ریشه خط شکسته را در نستعلیق دانسته اند؛ اما کنکاش در فرم شناسی این خط، تأثیر خط تعلیق بر شکسته را آشکار می کند. همچنین بر مبنای یافته های فرمی و ساختاری در شکسته نویسی این دوره، می توان شکسته نویسی دوره قاجار را به سه شیوه اصلی تقسیم نمود؛ نخست: شیوه پیروان درویش که به همان شیوه می نوشتند؛ دوم: شیوه ای که به استقلال نسبی شکسته از متن و شعر می انجامد؛ در این دسته، آفرینش تابلو به روش جلی نویسی (گُنده نویسی) بسیار رایج می شود؛ در گروه سوم: به نحوی نوشتارهای تحریری و منشی گری را شامل می شود؛ در این روش گونه ای تندنویسی به روش خط تحریری مرسوم می گردد.
تبیین تأثیرات نظام قدرت بر منسوجات دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نمودهای فعالیت های هنری، تولیدِ منسوجات و متعلقات وابسته به آن مانند پوشاک و پارچه های زینتی و ملزومات کاربردی است که در هر دوره به فراخور زمان دارای تغییراتی بوده، که از آن جمله می توان به بازه زمانی قاجار اشاره کرد. در این دوره بسیاری از هنرها از جمله طراحی پارچه تحت تأثیر عوامل بسیاری چون تحولات سیاسی و اجتماعی وقت قرار گرفته است. ازاین رو می بایست به رویکرد های گفتمانی اشاره کرد که بسیاری از ساختار های اجتماعیِ قدرت را تغییر و تحول داده است. رویکرد تحلیل گفتمان، ابزار و کارکردهای شبکه قدرت را روشی می داند که با سازوکارهای تعیین شده، به تأثیر در شکلِ ساختاری آن نظام اجتماعی می پردازد و کشف معنا و درک اعمالی را میسر می سازد که به صورت نظام مند در چشم بسیاری نا معلوم است. حال این سؤال مطرح است که ساختار قدرت حاکم در دوره قاجار چه تأثیری بر منسوجات این دوره داشته است. پژوهش حاضر به صورت کیفی (توصیفی تحلیلی) و چهارچوب نظری تحقیق بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان شکل گرفته است. در این پژوهش با بهره گیری از ابزار مشاهده و روش نمونه گیری هدفمند، ۱۲ نمونه پارچه های موجود در موزه ها که بیشترین تأثیرات دریافتی را از قدرت حاکم در رنگ، جنس و بافت داشته اند، به شیوه تحلیل گفتمان بررسی شده است. این مطالعه با بیان بازنمود تأثیرات و تحولات اقتصادی و اجتماعی متأثر از قدرت حاکم، پارچه های دوره قاجار را مورد خوانش قرار داده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شکل بندی نظامی سیاسی و اجتماعی حاکمان وقت در دوره قاجار بر روند تولیدِ منسوجات این دوره مؤثر بوده و نظام تولید و مصرف منسوجات در پی تأثیرات دریافتی از گفتمان قدرت حاکم بر جامعه تغییرات ویژه ای داشته است.
بررسی ویژگی های فنی و هنری قاشق های چوبی دوره های صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاشق های چوبی از جمله آثار هنری هستند که به عنوان شیئ تزئینی و کاربردی در دوره های صفوی و قاجار شناخته می شوند. شناسایی و بررسی ویژگی های به کار رفته در قاشق های هر دوره، نشانگر تکرار و تداوم این ویژگ یها در تزئینات، ترکیب بندی و ساختار کلی این قاشق ها است. از آنجایی که این قاشق ها ویژگی های هنری و فنی مشابه داشته و در بازه زمانی نزد کی به هم ساخته شده اند، پرسش اصلی مقاله ای نگونه مطرح می شود که وجوه اشتراک و افتراق فنی و هنری قاشق های چوبی صفوی و قاجار چه هستند؟ و پرسش فرعی این است که در قاشق های چوبی قدیمی از نظر ویژگی های هنری، بر چه مواردی تأکید بیشتری شده و متداول ترین و پرکاربردترین ویژگی های فنی و هنری در تزئینات کدام هستند؟ هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل ویژگی های هنری و فنی موجود در این قاشق ها بر اساس توصیف و تطبیق آنها است تا وجوه مشترک و متفاوت آنها تعیین شده و در نتیجه با بررسی میزان اشتراکات، متداول ترین و پرکاربردترین ویژگی های فنی و هنری در آنها مشخص شوند. در این پژوهش، روش تحقیق، توصیفی- تطبیقی با رویکردی کیفی است. جمع آوری اطلاعات با بهره گیری از اسناد مکتوب صورت گرفته است. نمونه های آماری پژوهش، 17 تصویر متعلق به دوره های صفوی و قاجار هستند که به صورت هدفمند انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان دادند که فرم کلی قاشق ها در هر دو دوره صفوی و قاجار، از الگوی کاملاً مشابهی پیروی نموده است و جزئیات مشترکی دارد. وجود نقوشی چون؛ هندسی، اسلیمی، گل های چند پر و نقوش حیوانی در هر دوره، نمایانگر میزان تأثیرپذیری مشترک این هنرها از الگوهای مشابه است. تر یک ببندی اجزای قاشق ها شامل؛ دهانه، دسته و تزئینات که به صورت یک تکه و چندتکه درست شده اند. تزئینات دربردارنده نقوش متنوع و مختلف با ساختار و به روش انتقالی هستند. قاشقها غالباً یک تکه و از چوب گلابی و با فن منبت و مشبک ساخته شده اند. استفاده از الگوی یکسان دهانه و دسته، هنرمندان مشترک، منطقه جغرافیایی، نوع چوب های موجود و قابل استفاده برای قاشق تراشی و محدودیت فضای طراحی و ساخت برای استفاده از نقوش متنوع تر، از ویژگی های پرکاربرد در ساخت قاشق های چوبی هستند.
واکاوی قدرت ایدئولوژیک در دوران قاجار از دیدگاه منابع قدرت اجتماعی مایکل مان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
57 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی قدرت ایدئولوژیک در دوران قاجار در چارچوب رویکرد قدرت اجتماعی چهارگانه مایکل مان است. مایکل مان چهار منبع قدرت را از یکدیگر متمایز می کند: سیاسی، ایدئولوژیک، نظامی و اقتصادی. نوع پژوهش تاریخی و روش آن اسنادی است و با استفاده از شیوه ی تحلیلی مایکل مان و سنجش منابع قدرت اجتماعی با چهار شاخص قدرت انجام گرفته است. فرض اصلی پژوهش این است که منابع قدرت در عصر قاجار نیز چهارگانه است. قدرت ایدئولوژیک یکی از منابع مهم قدرت در عصر قاجار است و منابع چهارگانه قدرت و به تبع آن عاملیت اجتماعی این منابع قدرت، یعنی دربار، روحانیت، روسای ایلات و عشایر و تجار در ارتباط نزدیک و مستمر با یکدیگر قرار داشتند. یافته های پژوهش نشان داد، روحانیت به عنوان نماینده قدرت ایدئولوژیک هم در راستای کنترل و تنظیم حوزه فعالیت و اجرای شعائر مذهبی و هم منافع مشترک با دیگر منابع قدرت اجتماعی، همچون دربار و تجار در تقابل و همپوشانی قرار گرفت. تقابل و همپوشانی روحانیت و دربار، در حمایت مالی و سیاسی و امنیتی از سوی دربار و مشروعیت بخشی از جانب روحانیت و تقابل و همپوشانی روحانیت و تجار، در حمایت اجتماعی از تجار از طرف روحانیت و حمایت مالی از سوی تجار بود. نتیجه نهایی همپوشانی و به دنبال آن همکاری عاملیت اجتماعی دو منبع قدرت اقتصادی و ایدئولوژیک، تجار و روحانیت، در تقابل با قدرت سیاسی به انقلاب مشروطه و جنبش تنباکو منجر شد.
فراسوی پزشکی: خدمات یاکوب پولاک اتریشی به فرهنگ و هنر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
125-147
حوزه های تخصصی:
فراسوی پزشکی: خدمات یاکوب پولاک اتریشی به فرهنگ و هنر ایران عبدالله میرزایی [1] ، علی وند شعاری [2] ، کاظم پورالوار [3] چکیده یاکوب پولاک با نام پزشک ناصرالدین شاه از 1851 تا 1860 میلادی در ایران خدمت کرد. خدمات گسترده پولاک در حوزه پزشکی، او را به عنوان پیشگام پزشکی نوین ایران مطرح کرده و دیگر خدمات وی به ایران را به حاشیه برده است. مسئله اصلی پژوهش حاضر مهجور ماندن فعالیت ها و اقدامات احتمالی پولاک درخصوص فرهنگ و هنر ایران پس از بازگشت وی به اتریش است. سوال اصلی پژوهش معطوف به شناسایی و معرفی خدمات پولاک به فرهنگ و هنر ایران در اتریش است. پس از اتمام دوران مأموریت و بازگشت پولاک به اتریش، رخداد های فرهنگی و اقتصادی متعددی در این کشور به وقوع پیوست. با توجه به شناخت گسترده پولاک از فرهنگ و جامعه ایران و جایگاه علمی و سیاسی وی در دربار امپراطوری اتریش، فرض بر این است که وی صرفاً ناظر بیرونی تحولات فرهنگی و اقتصادی اتریش نبوده، بلکه در جهت معرفی ظرفیت های کشور ایران در این رویدادها نقش داشته است. بدین منظور طیفی از اسناد تاریخی و منابع مکتوب به شیوه کیفی و با رویکرد تاریخی تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها نشان داد که پولاک در سال های وقوع تحولات روبه گسترش فرهنگی و اقتصادی در اروپا، در اختصاص دادن سهمی از این تحولات به هنر و فرهنگ ایران نقش مهمی داشت. فراهم آوردن مقدمات حضور ایران در نمایشگاه بین المللی در سال 1873میلادی و دعوت از ناصرالدین شاه، پژوهش و نگارش کاتالوگ ایران در نمایشگاه جهانی وین، تسهیل مشارکت ایران در نمایشگاه جهانی قالی های شرقی در سال 1891میلادی و نگارش مقاله ای تخصصی در کاتالوگ این نمایشگاه، از محورهای اصلی اقدامات پولاک به شمار می آید. واژه های کلیدی: یاکوب پولاک، ناصرالدین شاه، نمایشگاه جهانی وین، فرهنگ وهنر ایران، دوره قاجار. [1] . دانشیار دانشگاه هنر اسلامی تبریز، (نویسنده مسئول) a.mirzaei@tabriziau.ac.ir [2] . دانشیار دانشگاه هنر اسلامی تبریز a . vandshoari@tabriziau.ac.ir [3] . استادیار دانشگاه هنر اسلامی تبریز k . pouralvar@tabriziau.ac.ir تاریخ دریافت : 1/4/1401 – تاریخ تأیید : 29/6/1401
نقدی بر کتاب هنر پارچه بافی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
هنر پارچه بافی به منزله هنری اصیل و سنتی در دوره قاجار از اهمیت شایانی برخوردار بوده است. کتاب "هنر پارچه بافی دوره ی قاجار" که توسط زهره روح فر به رشته تحریر درآمده، به این موضوع می پردازد. این کتاب در سال ۱۳۹۱ ﻫ.ش در انتشارات آرمانشهر به چاپ رسیده است. در مقاله حاضر به نقد محتوایی و فرمی این کتاب پرداخته می شود. مؤلف در این کتاب با نگاه تحلیلی، به معرفی انواع منسوجات دوره ی قاجار پرداخته و با طبقه بندی پارچه ها ویژگی های شاخص آن ها را برمی شمارد. در نقد و تحلیل محتوایی که در این مقاله صورت می گیرد، نشان داده می شود که نگاه تحلیلی نویسنده در توصیف آثار با استناد به منابع دست اول است. همچنین رویکرد علمی وی در طبقه بندی اصولی از انواع منسوجات این کتاب را در جایگاه یک منبع پژوهشی معتبر در زمینه ی هنر صنعت طراحی و تولید پارچه قرار می دهد. البته غافل ماندن از برخی بخش ها و عدم ارائه مستندات کافی و تحلیل های قانع کننده در آن ها را می توان از نقاط منفی کتاب دانست. در بخش تحلیل و نقد فرمی نیز به نقاط ضعف کتاب در خصوص کمبود منابع تصویری، درج تصاویر سیاه وسفید در انتهای کتاب، ایرادات صفحه آرایی و ویراستاری در مطالب پرداخته می شود.
خاندان بهبهانی و گفتمان تصوف ستیزی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اوج گیری تصوف در اوایل دوره قاجار، کشمکش میان مجتهدان و صوفیان نیز شدت گرفت. صوفیان تلاش می کردند تا پایگاه اجتماعیِ سابق خود را به دست آورند و از طرفی مجتهدان نیز نمی خواستند به این رقیبانِ سُنتی خود مجالی دهند. این امر سبب شد در دروه قاجار جریانی تازه از نزاع میان مجتهدانِ شیعه و صوفیان پدید آید. این نزاع دوسویه، در حد مجادلات قلمی و ردّیه نویسی متوقف بود، تا اینکه در اوایل دوره قاجار محمدعلی بهبهانی و فرزندانش سردمدار گفتمان تصوف ستیزی شدند. ازاین دوره به بعد نزاع صوفی و فقیه دیگر نزاعِ عقیدتیِ مبتنی بر ردّیه نویسی نیست، بلکه تلاشی است برای حذف گفتمانِ رقیب. خاندان بهبهانی دراین گفتمان صوفی ستیزانه، نقشی پررنگ داشت و فصلی نو پدید آورد. اهمیت بهبهانی ها در این گفتمان صوفی ستیزانه، هم از جهت کثرت آثار صوفی ستیزانه افراد این خاندان است و هم عَمَلِ صوفی کُشیِ آنان؛ که این اقدام سبب شد چهارتن از صوفیان مشهور زمانه، مستقیماً و یا با دستور محمدعلی بهبهانی کشته شوند؛ اقدامی که پیش ازین در تاریخ بی سابقه یا کم نظیر بوده است. این مقاله می کوشد منحصراً به به بررسی نقش محمدعلی بهبهانی و خاندانِ او در تقویت و گسترش گفتمان صوفی ستیزانه اوایل دوره قاجار بپردازد.
بررسی و تحلیل روند تأسیس کارخانه های تولید اسلحه و فشنگ در دوره قاجار (1222- 1340ق/1807- 1922م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۵)
46 - 69
حوزه های تخصصی:
شاهان و دولت مردان دوره قاجار با هدف تقویت نیروهای ارتش و توسعه و پیشرفت صنایع جنگی و هم چنین رفع نیازهای ارتش ایران تلاش کردند تا کارخانه های نظامیِ تولید اسلحه و فشنگ تأسیس کنند. در راستای این امر مهم، به تأسیس کارخانه های اسلحه سازی، فشنگ سازی و توپ ریزی توجه شد و در مقاطعی از دوران حکومت قاجار و در شهرهایی همانند تهران، تبریز و اصفهان تعدادی کارخانه نظامی پایه ریزی شد. هدف : بررسی و تحلیل چگونگی احداث کارخانه های تولید اسلحه و فشنگ و نیز گزارش فعالیت آن ها در دوره قاجار. روش/رویکرد پژوهش : این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و بر منابع کتاب خانه ای، روزنامه ها و اسناد و مدارک آرشیوی مبتنی است. یافته ها و نتیجه گیری : اگرچه در دوره های نخستین حکومت قاجار به ویژه در مقاطع زمانی جنگ های ایران و روسیه، فعالیت و بازدهی کارخانه های نظامی در مسیر درست و مطلوبی قرار نگرفت، ولی از دوره ناصرالدین شاه نقش کارخانه های اسلحه سازی و فشنگ سازی ملموس تر شد؛ تاآن جاکه باوجود نبود خودکفایی کامل بخشی از نیازهای ارتش ایران ازطریق همین کارخانه ها تأمین شد و واردات اسلحه در مقاطعی کاهش یافت و صنایع نظامی داخلی تاحدودی توسعه یافت.
در راستای توصیف اسناد تاریخی: شناسایی و معرفی مهرهای صدراعظم های قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۵)
126 - 150
حوزه های تخصصی:
مهرها ابزاری برای متخصصان آرشیوها و محققان در توصیف و شناخت اسناد قدیمی هستند. هدف : تولید منبعی مستند و مرجع از مهر صدراعظم های قاجار در دوره صدارت. روش ٫ رویکرد پژوهش : روش پژوهش کتاب خانه ای است و ابزار جمع آوری اطلاعاتْ سیاهه وارسی است. جامعه موردمطالعه فرمان های پژوهش کده تاریخ معاصر و سایر مراکز اسنادی است. یافته ها و نتیجه گیری : متن مهر صدراعظم های دوره قاجار از ابتدای این دوره تا اواسط دوره ناصری از آیات قرآن، اذکار، دعاها، کنیه ها، عناوین، القاب و نام ها گرفته شده بود. از صدارت میرزاآقاخان نوری واژه صدراعظم در مهرها راه یافت. دو واژه هم معنی اتابک اعظم و وزیر اعظم در دوره مظفری در مهرها باب شد. در مهرهای دوره محمدعلی شاه، واژه های اتابک اعظم و صدراعظم پیدا شد. در این تحقیق از 24 صدراعظم 54 نقش مهر با مستندات، توضیح شکل، علائم، مناسبت تاریخ حک، نوع خط و زبان به دست آمد. از دوره ناصری علامت شیروخورشید در برخی از مهرها ظاهر شد. شکل مهرها مستطیل، مربع، بیضی، هشت گوش و گلابی بود و خط اغلب آن ها نستعلیق و زبان مهرها عربی، فارسی/عربی و فارسی بود. در این تحقیق از 24 صدراعظم 54 نقش مهر با مستندات، توضیح شکل، علائم، مناسبت تاریخ حک، نوع خط و زبان به دست آمد و با این تحقیق بخشی از کمبود منبع مرجع در شناخت مهرهای رجال پوشش داده شد.
تحلیل شخصیت، رفتار و اقدامات مسعودمیرزا ظل السلطان براساس نظریه عقده حقارت آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
136 - 163
حوزه های تخصصی:
مسعود میرزا ظل السلطان سال ها بر ایالات و شهرهای مرکزی و جنوبی ایران حکومت کرد و بیش از ۳۴ سال نیز حاکم مستقل شهر اصفهان بود. او با وجود اینکه بزرگ ترین پسر ناصرالدین شاه قاجار بود اما بدان علت که مادرش شاهزاده نبود و تبار قاجاری نداشت، از ولایت عهدی و سلطنت آینده قاجار محروم شد. به همین دلیل شخصیت و رفتاری متفاوت از دیگر شاهزادگان و مقامات در او شکل گرفت. خودشیفتگی و بدگمانی مفرط، زیاده روی در کسب قدرت و ثروت، قساوت قلب و بی رحمی نسبت به انسان ها و حیوانات، کینه و حسادت نسبت به برادران، افراط در محو برتری دیگران، تخریب بناها و باغ های تاریخی عصر صفوی، و شبیه سازی مدل سلطنت در شهر اصفهان از جمله اعمال و رفتار این شاهزاده بوده است. در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با کاربست نظریه عقده حقارت آلفرد آدلر، علل و عواملی که موجب چنین شخصیت رفتاری با استفاده از منابع اصلی تاریخ دوره قاجار و با طرح این سؤالات بررسی و تحلیل می شود: آیا چنین رفتارها و اقداماتی از جانب ظل السلطان به علت عقده حقارت وی ناشی از نرسیدن به ولایت عهدی و تخت سلطنت، انجام شده است؟ آیا وی به خاطر برخورداری از عقده برتری جویی بر دیگران به چنین اعمال و رفتاری دست یازیده است؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که محروم شدن ظل السلطان از ولایت عهدی و تخت سلطنت به علت اینکه مادرش نسب والای قاجاری نداشت، باعث شد تا وی دچار عقده حقارت و به دنبال آن عقده برتری جویی گردیده و به خاطر داشتن همین کمبود، به چنین اعمال و رفتار افراطی مبادرت ورزیده است.
مُهرهای متبرک علی بن موسی الرضا (ع) در آستان قدس رضوی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
111 - 119
حوزه های تخصصی:
آستان علی بن موسی الرضا(ع) در میان اماکن مذهبی ایران گسترده ترین شبکه دیوانی را داشته است. در این مجموعه از مهرهایی متنوع برای اعتباربخشی اسناد و مکاتبات استفاده شده است. یشتر این مهرها، مهر اسم متولیان امور جاری در آستان مقدس رضوی بوده است. در عین حال، چندین مهر به نام علی بن موسی الرضا(ع) نیز در دسترس است که می تواند به عنوان مهر متبرک مجموعه به حساب آید. در مقاله پیشِ رو ویژگی های ظاهری و شیوه ترکیب سه نمونه از این مهرها بررسی شده است. این مهرها در دوره قاجار و در فاصله نزدیک به چهل سال (1272-1311 ه.ق) ساخته شده است. این پژوهش به شیوه تاریخی تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای نوشته شده است. بررسی و مقایسه مهرهای مذکور نشان می دهد که سجع یا عبارت روی آن ها از لحاظ محتوایی و ساختاری نسبتاً مشابه یکدیگر انتخاب شده است. ابعاد نسبتاً بزرگ و شکل محرابی یا تا جدار مهرها نیز بر اهمیت آنها صحه می گذارد، و شأن معنوی آستان مقدس رضوی را نشان می دهد. همچنین در ترکیب این مهرها از خط نستعلیق و ثلث استفاده شده و خوشنویسی قاب اصلی آنها مبتنی بر قواعد پایه ترکیب در مهرهای متأخر اسلامی بوده است. مُهرهای متبرک علی بن موسی الرضا(ع) در خط و ترکیب و ویژگی های ظاهری با مهرهای حکومتی سلاطین قاجار قابل تطبیق و مقایسه است.
مطالعه تطبیقی جنس و نقوش پارچه های دوره های صفوی و قاجار
نخستین شواهد باستان شناختی درباره منسوجات ایران، مربوط به هزاره پنجم ق.م است. پارچه بافی ایران در دوره صفویه، مانند سایر شاخه های هنری تحت تأثیر سیاست های حکام آن دوره، قرار گرفت. از مهم ترین خصوصیات هنری این دوره، تشکیل کانون های هنری تحت حمایت دربار و ارتباط تنگاتنگ رشته های هنری به ویژه، پارچه بافی با نقاشی است. در این پژوهش، با استفاده از روش تطبیقی و تحلیلی، با استناد به منابع کتابخانه ای و تصویری، پارچه های دوران صفوی و قاجار بررسی می شود. پوشش یکی از ابتدایی ترین نیازهای بشر بود که اولین انسان ها که با برگ گیاهان خود را می پوشاندند و کم کم در ادوار مختلف، این نوع پوشش بهبود یافت به نوعی که رفع نیاز آن به یکی از مهم ترین و اساسی ترین دغدغه بشر و حکومت ها شد و نوع پوشش، جنس پارچه ها و نقوش گاهی معرف طبقه اجتماعی افراد بود و غنی را از فقیر تمییز می داد. دوران صفویه که از ثبات حکومتی برخوردار بود و در زمان شاه عباس دوم در اصفهان، شیوه خاصی در پارچه بافی از لحاظ نحوه بافت و به کارگیری نقوش به وجود آمد و موجب آن شد که «عصر طلایی بافندگی» ایران به ثبت رسد. در دوره قاجار، همچنان بسیاری سنن و آداب ایرانیان در عصرصفوی پابرجا بود. نقوشی را که در پارچه های این دو دوره به کار رفته اند می توان به نقوش انسانی، حیوانی، گیاهی و هندسی طبقه بندی کرد. نتایج حاصل از این پژوهش، گویای آن است که نقش انسانی در دوره صفویه بیشتر کاربرد داشت همان گونه که نقوش هندسی در دوره قاجار، گاهی هردو از نقش فرشته استفاده می کنند، اما دوره ای صور غربی آذین بخش پارچه هایشان می شود. جنس پارچه تقریباً در دو دوره با شباهت بسیار همراه می باشد. منسوجات ابریشمی صفوی شهرت جهانی داشت؛ آنچنان که قلمکار قاجار بی نظیر بود.
خوانش شمایل شناسانه قالی تصویری کلیمی موزه «beth tzedek»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
85 - 97
حوزه های تخصصی:
قالی های کلیمی گروهی از قالی های تصویری قاجاری هستند که محصول تلفیق نقوش مذهبی آیینِ یهود با طرح های قالی بافی دوران خویش اند. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل و تفسیر شمایل شناسانه یک نمونه قالیچه کلیمی را از نظر ساختاری و مضمونی، بررسی و عوامل اثرگذار بر انتخاب موضوع و جهان بینی خلق آن را تحلیل کرده است. در این مقاله پس از بیان پیشینه تاریخی موضوع و گذر از دو مرحله توصیف و تحلیل، در مرحله سوم به تفسیر همه جانبه تصاویر توجه شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که هنرمندان یا حامیان یهودی تبار تا کجا و چه اندازه از باورهای دینی و قومی و سرگذشت تاریخی خود در آفرینش آثار هنری بهره برده اند و کدام انگیزه و دغدغه ایشان را به خلق آثاری این چنین با مضامین دینی و قومیتی یهود واداشته و آثاری از این دست در تاریخ هنر به چه منظور خلق شده اند. نتایج پژوهش، حاکی از این است که شکل ظاهری نقوش قالی بر اساس متون و باور آیین یهود ترسیم و رمزگذاری و متناسب با موازین تصویرگری قاجار تطبیق یا تغییر داده شده اند. با توجه به منع صریح شمایل نگاری در آیین یهود در ورای فرم ظاهری، معانی نمادینی نهفته است که تحولات تاریخی و باورهای فرهنگی و ساختاری و بازتاب آنها بر خلق اثر مؤثر بوده است. شمایل ها همچون یک متن دینی، مفاهیم والای دینی را به پیروان خود منتقل می کند، از این منظر قالی مذکور، نمونه ای از شمایل دینی به شمار می آید که بر اساس روایت های منقوش و نشانه های دینی موجود به احتمال زیاد به نیت پرده طاق مقدس، در جهت اهداف یادمانی و تعلیمی تولید شده است.
کاشی نگاره ای از عصر قاجار؛ سندی بر تحکیم اقتدار ملی ایران در عرصه بین الملل (موجود در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
173 - 187
حوزه های تخصصی:
اقتدار ملی گونه ای قدرت مشروع و ناظر به مجموع توانمندی های یک ملت است که بخش عظیمی از اعتبار و هویت خویش را در فرهنگ آنها و به واسطه مکانیسم های متعدد همچون هنر حاصل می کند. زیرا هنر اگرچه در سوی ظاهری اش مبتنی بر عناصر زیبایی شناختی، نوعی لذت خوشایند دیداری فراهم می نماید. لیکن در سوی پنهان و در لایه های معنایی عمیق تر این قابلیت را دارد تا حامل پیام و اندیشه ای گردد. همانند کاشی نگاره ای از عصر قاجار که هنرمندش، علی محمد اصفهانی به دلیل شرایط خاص تولید سفارشی و متناسب با تحولات همان اوان، آن را سرشار از آرایه های تزئینی و نگاره های روایتگر می کند تا در چینش های بصری متوالی، بیانگر اقتدار ملی ایران در عرصه بین الملل باشد. براین اساس، هدف پژوهش حاضر آنست تا با تحلیل این کاشی نگاره در بُعد ارتباط با سیاست موضوع مورد مطالعه و در مقطعی تاریخی، تجربه ای واقع بینانه از نقش مکانیسمی هنری در تحکیم و توسعه اقتدار ملی ارائه دهد. همچنین بدین سؤال پاسخ دهد که: این اثر در لایه های محتوایی آرایه ها و نگاره هایش به چه نحوی و با چه مشخصه هایی خلق گردیده تا به مثابه سندی بصری، چنین بار معنایی را بازنمایاند؟ بررسی ها به روش نقد شمایل شناختی، با استناد به منابع کتابخانه ای- الکترونیکی و تحلیل های کیفی انجام پذیرفت تا نحوه معنادهی به نگاره های میز کاشی تبیین گردد. نتایج نشان می دهند که هنرمند نخست جهت بسترسازی اثرش آگاهانه دست به گزینش داستان ها و تمثال شخصیت هایی زده که دارای بار نمادینی از مؤلفه های هویتی ایران بوده اند. سپس درصدد بر آمده تا این مؤلفه ها اعم از تاریخ، جغرافیا، میراث نهاد دولت و میراث فرهنگی و علمی را که هریک جزئی از تعلقات پایدار و غنی این سرزمین هستند بر قواعد و اصول تجسمی بنشاند و آنها را با استفاده از گونه ای رنگ گذاری، چهره پردازی، پرسپکتیو مقامی و نشانه های فرمی و پوششی مطرح گرداند. چنانکه در کل تعمیم دهنده اقتدار ملی به فراسوی مرزهای ایران باشند.
سبک شناسی تذهیب سرلوح های کتب چاپ سنگی دوره قاجار، بر اساس دویست مجلد دارای سرلوح محفوظ در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
106 - 125
حوزه های تخصصی:
تذهیب به عنوان یکی از آرایه های تزیینی در سنت کتاب آرایی، هنری با قدمت بسیار در تمدن اسلامی است و در اغلب نسخه های نفیس و هنری بخش مهمی از تذهیب ها به سرلوح ها اختصاص داده شده اند. روند سرلوح سازی علاوه بر نسخ خطی، پس از ورود صنعت چاپ سنگی به ایران، در کتب چاپی هم ادامه یافت. هرچند که سرلوح ها در کتب چاپ سنگی در سبک ها و شیوه های مختلفی اجرا شده اند ولیکن مطالعه ای تخصصی در این زمینه تا کنون انجام نشده است. لذا هدف مطالعه پیش رو، شناسایی و معرفی سبک های مختلف سرلوح های کتب چاپ سنگی و ارائه آنها در قالب گروه هایی مستقل است. سوالات پاسخ داده شده در این مقاله عبات اند از: انواع سبک های بکار رفته در سرلوح های کتب چاپ سنگی کدامند؟ و کدام سبک ها سنتی و کدام یک جدید و نو ظهور هستند؟ مقاله پیش رو از نوع توسعه ای بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و اطلاعات لازم برگرفته از منابع کتابخانه ای است و بر این اساس ابتدا سرلوح ها شناسایی شده بر اساس اینکه دارای ساختاری سنتی هستند و یا جدید، به دو گروه تقسیم شدند و سپس برای هریک از گروه ها زیر مجموعه هایی شناسایی شد: سرلوح های سنتی: کتیبه ای، تاجی، مستطیل- مربعی و نقش و نیم نقش. سرلوح های جدید: 1- خط محور (خوشنویسی گونه) 2- نقش محور (تصویرسازی شده و نمادین). همچنین با توجه به اینکه تعداد قابل توجهی از نمونه های شناسایی شده در کشور هند به چاپ رسیده اند لذا می توان گفت که سبک هایی همچون، کتیبه ای، تاجی، مستطیل- مربعی و تصویرسازی هم در کتب چاپ ایران و هم هند همزمان بکار رفته اند و این درحالی است که سبک خوشنویسی گونه و سبک نمادین را می توان مختص کتب ایران و سبکِ نقش و نیم نقش را مختص کتب هند دانست.
خوانش جامعه شناختی مضامین کاشی های تکیه معاون الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثر هنری اغلب محصول شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، دینی و فرهنگی جامعه عصر خویش است، بر این اساس ارتباط اثر هنری با جامعه و بستر شکل گیری خویش از مباحث مطالعه آثار هنری به ویژه در روش ها و رویکردهای جامعه شناختی چون رویکرد بازتاب است. بنابر این رویکرد، اثر هنری همواره چیزی درباره جامعه می گوید. مطالعه آثار هنری دوره قاجار نیز بنا به تحولات گسترده در حوزه های مختلف و ارتباط مؤثر با آفرینش های هنری آن واجد این ویژگی است. از آثار شاخص اواخر قاجار، تکیه معاون الملک است که تنوع کاشی ها و نقاشی های آن شایان توجه است. هدف این پژوهش تأکید بر ارتباط زمینه و بستر اجتماعی با شکل گیری اثر هنری با تکیه بر مضامین کاشی های تکیه معاون الملک است و به این پرسش ها پاسخ می دهد که چه عواملی در شکل گیری این مضامین نقش داشته اند ؟ و چگونه در کاشی نگاره ها بازنمود یافته اند؟ این پژوهش از نوع بنیادی_ توسعه ای و روش توصیفی- تحلیلی است و با تکیه بر رویکرد بازتاب انجام گرفته است. در بیان نتایج آن می توان گفت اغلب مضامین تصویرشده بر کاشی های تکیه معاون الملک، در پی تحولات دوره قاجار و فرآیند مدرن شدن، ارتباط گسترده با اروپا، ورود فناوری های جدید و شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه شکل گرفته اند و از این رو، بازتابی از شرایط جامعه عصر خویش هستند.
بازنمایی موسیقیدانان زن در نقاشی های دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی موسیقیدانان زن در دوره قاجار بر اساس 118 نقاشی قاجاری پرداخته است. هدف از نگارش این مقاله دست یابی به چگونگی فعالیت موسیقیدانان زن در دوره قاجار است. اطلاعاتی که این پژوهش در اختیار مخاطب می گذارد این است که تعداد نقاشی زنان نوازنده و رقصنده بیشتر از مردان بوده است. علت این امر گرایش و دستور شاهان به تصویرسازی زنان بوده است و سلیقه حامی که شاه بوده، عامل بسیار تعیین کننده ای در این زمینه بوده است. به همین دلیل نمی توان صرفاً با اتکا به نقاشی ها به رابطه جنسیت و ساز دست یافت. در هر صورت بررسی نقاشی ها نشان داد از بین سازهای رایج در دوران قاجار، تار، سه تار، دف، نقاره و سنج انگشتی بیشتر در دست زنان و برعکس تنبک، کمانچه و سنتور بیشتر در دست مردان دیده شده است. در نحوه نوازندگی سازهایی همچون تار و کمانچه، هیچ گونه تفاوتی بین زنان و مردان دیده نمی شود. رقصندگان عموماً از زن ها بودند و فقط در یک نقاشی مربوط به حوزه مردانه، پسران زن نما دیده شدند. رقص های متعددی نیز در این دوره رایج بوده که رقص با چاقو و گیلاس نسبت به دوره های پیشین نوع جدیدی است. پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر روش و ماهیت توصیفی_تحلیلی و تاریخی است.