مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
دیپلماسی عمومی
منبع:
سیاست دوره ۵۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
284 - 259
حوزه های تخصصی:
ورزش مدرن، نقش و جایگاه مهمی در جهان معاصر دارد. با وجود گزاره مفروض «جدایی ورزش از سیاست»، باید اذعان کرد که رابطه دوسو یه استواری میان ورزش و سیاست در حوزه داخلی و عرصه خارجی برقرار است. پژوهش های زیادی درباره تأثیر متقابل ورزش و سیاست انجام شده و نظریه پردازان اجتماعی در قالب نظریه های «جامعه شناسی ورزشی» به این مقوله پرداخته اند. با این حال، در نظریه های روابط بین الملل در مورد رابطه «ورزش- سیاست خارجی» به لحاظ نظری کار پژوهشی چندانی انجام نشده است. از آنجایی که برای درک بهتر چرایی اهمیت ورزش در سیاست خارجی کشورها، وجود بستر نظری و چارچوب مفهومی لازم است، با طراحی یک مدل مفهومی با الهام از «نظر یه میدان» بوردیو، می توان به توصیف و تبیین تعامل میان ورزش و سیاست خارجی مبادرت ورزید. پرسش های اصلی پژوهش عبارت اند از: 1. ماهیت رابطه بین ورزش و سیاست خارجی چیست؟ 2. میزان تاثیرگذاری ورزش بر روابط دیپلماتیک، و پیشبرد صلح در نظام بین الملل چیست؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که ورزش بین الملل به عنوان ابزاری موثر در سیاست خارجی با ایجاد فرصت برای دیپلماسی عمومی و افزایش قدرت نرم کشورها، به انعطاف پذیری و پیشبرد صلح در روابط دیپلماتیک کمک می کند. با رویکردی کیفی و استفاده از روش تحلیل مقایسه ای دیدگاه های علمی و شواهد موجود در منابع مکتوب، و تاکید بر دو عنصر نظریه پی یر بوردیو یعنی «میدان و سرمایه» و تعمیم آن به عرصه جامعه بین الملل و کاربست مؤلفه های «قدرت نرم» و «دیپلماسی ورزشی»، رابطه ورزش با سیاست خارجی و چگونگی بهره گیری کشورها از میدان بین المللی ورزش در راستای اهداف سیاست خارجی تبیین می شود.
دیپلماسی فرهنگی فرانسه: راهبردهای حمایت از صادرات فرهنگ از طریق کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی سیاست خارجی جمهوری فرانسه گواه آن است که در نگاه حکومت های مختلف آن، فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی دارای جایگاه و اهمیت بوده است. کتاب به عنوان صنعت فرهنگی که مخاطبان بین المللی را هدف قرار می-دهد در زمره ابزارهای عمده فرهنگی برای جذب و نفوذ فرانسه در کشورهای دیگر محسوب می شود. صنعت کتاب امروز از صنایع فرهنگی پیشرو فرانسه در زمینه صادرات به شمار می رود و عملکرد ناشران نقش مهمی در تبیین و نمایاندن فرهنگ فرانسوی در خارج از کشور دارد. مراکز و شبکه های فرهنگی فرانسه در چارچوب برنامه های راهبردی و اجرایی دیپلماسی فرهنگی، از طریق پشتیبانی ترجمه و ترویج سفر نویسندگان فرانسوی زبان در سراسر جهان از صنعت کتاب حمایت می کنند. از نظر سیاست گذران حوزه کتاب فرانسه، نویسندگان حاملان عمده نفوذ فکری و فرهنگی فرانسه به شمار می روند. این مقاله با رویکردی توصیفی و تاریخی به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که چگونه دولت فرانسه از رهگذر بهره گیری از صادرات کتاب درصدد تقویت دیپلماسی فرهنگی خود در کشورهای فرانسوی زبان آفریقا برآمده است؟ فرضیه مقاله حاضر آن است که دولت فرانسه از رهگذر صادرات کتاب و ادبیات فرانسوی به عنوان یکی از منابع اصلی قدرت نرم در عرصه دیپلماسی فرهنگی با جذب مخاطبان به ویژه در کشورهای فرانسوی زبان قاره آفریقا به صادرات از طریق رسانه کتاب به انتقال فرهنگ، ادبیات و هنر برای ارائه تصویری مثبت از این کشور در عین تداوم هژمونی می پردازد.
مدل تجربی جایگاه ورزش در توسعه دیپلماسی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"جنگ بدون شلیک" تعبیری است از دیپلماسی عمومی در جهان امروز؛ این مفهوم از سه بعد اساسی هنر، آموزش و ورزش شکل گرفته است که هدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه ورزش در توسعه دیپلماسی عمومی در قالب مدلی تجربی بود؛ پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی که با بررسی بیش از 100 مقاله، کتاب، یادداشت، خبر و مصاحبه طی سال های 1394 تا 1398 انجام شد. پس از تحلیل متن متون و دو دور تکنیک دلفی با صاحبنظران، یافته های پژوهش 99 مفهوم مرتبط با ورزش در توسعه تعاملات دیپلماتیک عمومی کشورها را نشان داد که با توجه به تجربیات و نظر متخصصان در سه سطح طبقه بندی گردید. با توجه به سطوح طبقه بندی دیپلماسی ورزشی ماحصل ترکیب مفاهیم دیپلماسی دوطرفه، چندگانه، مردم در مقابل مردم، نرم و دیپلماسی فرهنگی است. با توجه به یافته های پزوهش ورزش بدلیل "جذابیت" و "اثرگذاری" جهان شمول خود نقشی پررنگ در تقویت دیپلماسی عمومی کشورها دارد.
کارآمدسازی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در اندیشه سیاسی امام خمینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی عمومی یکی از ابزارهای مؤثر نیل به اهداف سیاست خارجی ایران محسوب می-شود. جایگاه و نقش امام خمینی1، به عنوان رهبر انقلاب و بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی ایران، در معرفی و جهت دهی به افکار عمومی و برقراری ارتباط با سایر ملت ها و دولت ها، نسبت به انقلاب اسلامی و نظام حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران، نقش مهم و اساسی داشته است. در این مقاله در پاسخ به این سؤال اصلی که نقش امام خمینی1 در فعال سازی، تقویت و کارآمدی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران، جهت تأمین منافع ایران و جهان اسلام چیست؟ این فرضیه مورد آزمون قرار گرفت که امام با توجه به جایگاه خود در ساختار سیاسی حقوقی کشور و برخورداری از مقام مرجعیت دینی و شأن ولایت فقیه، در فعال سازی، تقویت و کارآمدی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران از طریق گفتمان سازی، اعتباربخشی، اقناع سازی و مدیریت تصویر، نقش تعیین کننده داشته است و هم چنان سازمان ها و نهادهای مرتبط در این عرصه می توانند از این ظرفیت و استراتژی در پیش برد اهداف دیپلماسی عمومی کشور بهره گیرند و بر میزان کارآمدی آن بیفزایند.
شناسایی و اولویت بندی پیش نیازهای توسعه عرصه دیپلماسی ورزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۲
174 - 190
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی و اولویت بندی پیش نیازهای توسعه عرصه دیپلماسی ورزشی است. روش تحقیق از نوع آمیخته بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه متخصصان و دست اندرکاران حوزه دیپلماسی ورزشی بود. در مرحله کیفی تحقیق، برای انجام مصاحبه های عمیق از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد و نمونه گیری تا جایی تداوم یافت که پژوهش به اشباع نظری و کفایت رسید (11 نفر). در مرحله دوم تحقیق، براساس معیارهای برخاسته از تحلیل محتوای کیفی، نمونه های تحقیق انتخاب شد. سؤالات این مصاحبه به صورت باز و کلی و بر مبنای اهداف تحقیق تعیین گردید. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد پیش نیازهای دیپلماسی ورزشی ترکیبی از مقوله های فرعی کسب کرسی های بین المللی در ورزش، داشتن نقشه راه برای راهبران دیپلماسی در عرصه بین المللی، جریان سازی، ظرفیت های اولیه، بسترسازی، تدوین برنامه راهبردی، سرمایه گذاری در جهت ارتقاء قدرت نرم و آگاهی بین المللی است. اعتبار عاملی مقوله های اصلی به طور جداگانه تأیید و مشخص گردید. نتایج تحلیل عاملی نشان داد در که مدل تدوین شده توسط داده های پژوهش حمایت می شوند. همچنین نتایج نشان داد بین میانگین رتبه عوامل مؤثر بر دیپلماسی ورزشی تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی روابط جمهوری اسلامی ایران و چین از دریچۀ فرهنگ راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارندگان اثر حاضر درصدد برآمده اند تا از رهگذر مطالعه و سنجش معیارها، منابع و اسناد چینیِ مرتبط با مقوله فرهنگ راهبردی به این پرسش بنیادین پاسخ گویند که پیوست های فرهنگ راهبردیِ چین چگونه بر ساخت سیاست های همگرایانه و واگرایانه این کشور شرق آسیایی در قبال ج.ا.ایران تأثیر گذاشته است؟ فرضیه اصلی پژوهش آن است که چین با تأسی از عناصر و مؤلفه های مستتر در فرهنگ راهبردی و متغیرهای کلان تأثیرگذار بر دیپلماسی عمومی خود مبادرت به اتخاذ سیاست های نوینی از قبیل چندجانبه گرایی، پرهیز از جنگ طلبی و تأکید بر صلح و امنیت در حوزه راهبردی غرب آسیا کرده است. ردگیریِ راهبردهای مورد اشاره به نوبه خود موجب شده تا روابط تهران و پکن طی سالیان اخیر خط سیر سینوسی را در پرتو اقدامات واگرایانه و همگرایانه تجربه نمایند.
دیپلماسی رسانه ای رژیم صهیونیستی در قبال ایران پیرامون شهادت حاج قاسم سلیمانی؛ مورد مطالعه: خبرگزاری های هاآرتص، اورشلیم پست و اسرائیل هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی دیپلماسی رسانه ای رژیم صهیونیستی در قبال جمهوری اسلامی ایران پیرامون شهادت حاج قاسم سلیمانی است تا بتواند با توجه به اهمیت این مسئله رویکردهای دیپلماسی رسانه ای رژیم صهیونیستی در قبال جمهوری اسلامی ایران را احصا کرده و به بررسی تحلیلی آن بپردازد. کوشش محقق بر آن بوده است تا با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی رسانه های تاثیرگذار رژیم صهیونیستی رامورد تحلیل قرار دهد. جامعه پژوهش سه رسانه اصلی هاآرتص، اورشلیم پست و اسرائیل هیوم است که در دو بازه زمانی شهادت و سالگرد شهادت سردار سلیمانی (به مدت ۲۰ روز) به صورت روش نمونه گیری هدفمند مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که رویکردهای اصلی دیپلماسی رژیم صهیونیستی در قبال جمهوری اسلامی ایران شامل بازنمایی منفی شخصیت و عملکرد سردار سلیمانی در سطح جهانی، برجسته سازی اخبار نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه و پیامدهای آن، آماده سازی افکار عمومی جهت تقلیل پیامدهای انتقام احتمالی ایران، بازنمایی منفی از تشییع سردار سلیمانی، برجسته سازی عدم دخالت رژیم صهیونیستی در ترور سردار سلیمانی، بازنمایی مثبت دلایل ترور سردار سلیمانی و چارچوب سازی برای افکار عمومی، برجسته سازی ابعاد خارق العاده ترور سردار سلیمانی،سانسور رسانه ای واکنش های منفی به ترور سردار سلیمانی، برجسته سازی اخبار جعلی و تقلیل اقدام ایران در عین الاسد، بازنمایی منفی حامیان منطقه ای ایران در رسانه های بین المللی می باشد. .
مدیریت تصویر بین المللی جمهوری اسلامی ایران: آسیب شناسی و توصیه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
249 - 281
حوزه های تخصصی:
تجربه چند دهه اخیر نشان داده که جمهوری اسلامی ایران در زمینه حقوق بشر، مدیریت بازتاب اعتراضات داخلی و همچنین توجیه سیاست های منطقه ای خود عملکرد مطلوبی نداشته است. بخشی از این مسئله به عوامل خارجی و تلاش جبهه ضدایرانی برمی گردد؛ اما نمی توان نقش و تأثیر عوامل داخلی را نادیده گرفت. فقدان درک مشترک از منافع ملی در میان سیاست گذاران و متولیان مدیریت تصویر بین المللی جمهوری اسلامی، امنیت محوربودن سیاست خارجی و مبادلات فرهنگی، فقدان یک نهاد ملی مستقل و مسئول در عرصه تصویرسازی ملی، فقدان ارتباط/ تقسیم کار نهادینه و تعریف شده بین نهادهای فعال در حوزه دیپلماسی عمومی و تصویر بین المللی ایران و نداشتن برنامه بلندمدت در حوزه دیپلماسی عمومی و مدیریت تصویر بین المللی ایران از مهم ترین موانع و چالش های داخلی ایجاد یک تصویر مطلوب از ایران در جهان بوده اند. نهادسازی، برندینگ ملی، به فعلیت رساندن ظرفیت ایرانیان خارج از کشور، مدیریت مناسب و هدفمند نمایندگی های فرهنگی، مخاطب شناسی دقیق جغرافیایی/ فرهنگی/ سیاسی، بهره برداری بهینه از فضای مجازی و مدیریت پیام های روزمره برخی از راه کارهای ارائه شده در این مقاله برای بهبود مدیریت تصویر بین المللی ایران است.
کاربست دیپلماسی عمومی در گسترش همکاری های اقتصادی با کشور هدف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
73 - 110
همانگونه که هویت مشترک، نقش مهمی در شکل دهی و تسهیل تعاملات اقتصادی میان کشورها دارد، چالش های اجتماعی و هویتی نظیر تمایز در سبک زندگی اقتصادی، شکاف های قومی، نژادی، ایدئولوژیک، تفاوت های زبانی و همچنین احساس بیگانگی مردم کشور هدف، همکاری های اقتصادی میان آن ها را آسیب پذیر می نماید. در عین حال دیپلماسی عمومی، از جمله ابزارهای سیاست خارجی است که تأثیر مهمی بر هویت مخاطبین و تبدیل آن ها به دوستانی شایسته برای کشور مجری دارد؛ این در حالی است که این نوع دیپلماسی عمدتاً در جهت دستیابی به اهداف سیاسی مفهوم سازی شده است. بنابراین در این تحقیق سئوال اصلی این بود که «دیپلماسی عمومی چه نقشی در همکاری های اقتصادی با کشور هدف ایفا می نماید؟» متعاقباً فرضیه نیز این بود که «با توجه به نقش اشتراکات هویتی در تعاملات اقتصادی خارجی و همچنین نقش هویت ساز دیپلماسی عمومی، کاربست این نوع دیپلماسی در جهت کاهش انگاره های متفاوت تأثیرگذار بر همکاری های اقتصادی با کشور هدف، می تواند نقش مهمی در حفظ و گسترش همکاری های مذکور داشته باشد.» بر این اساس حفظ و توسعه همکاری های اقتصادی از طریق کاهش انگاره های متفاوت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نظیر کاهش تفاوت در مکتب اقتصادی، سبک زندگی اقتصادی در کشور هدف، کاهش تأثیرگذاری شکاف های قومی، مذهبی و تفاوت های زبانی، و همچنین کاهش تأثیرگذاری شکاف های هویتی سیاسی مانند احساس بیگانگی مردم کشور هدف نسبت به کشور مجری، بر تعاملات اقتصادی دوجانبه، از جمله نتایج این تحقیق است. تحقیق حاضر، از نوع کیفی بوده و روش تحقیق نیز توصیفی-تحلیلی است. همچنین از نظریه سازه انگاری بعنوان چارچوب نظری استفاده شده است.
کاربست دیپلماسی عمومی در عرصه مقاومت اسلامی از منظر امام خامنه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
از منظر امام خامنه ای روابط بین الملل موجود نبرد نظام سلطه و جهان اسلام و عرصه مقاومت اسلامی است. نظام استعمارگر با بهره گیری از دیپلماسی عمومی، ضمن جابه جایی حق و باطل، تصویری مناسب از خود در منظر جهانیان ایجاد نموده و موجب ترغیب، اغوا و یا تضعیف بازیگران بین المللی گشته است. دیپلماسی عمومی نوع جدیدی از تبلیغات به معنای گسترش نظام مند اطلاعات در جهت تأثیرگذاری بر افکار عمومی و به منظور تغییر رفتار عمومی با رویکرد استعمار فرانو است. مقاومت اسلامی باید از ابزار دیپلماسی عمومی بهره گیرد. سؤال اصلی این تحقیق آن است از منظر امام خامنه ای کاربست دیپلماسی عمومی در عرصه مقاومت اسلامی چیست؟ این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی کاربست دیپلماسی عمومی در عرصه مقاومت اسلامی از منظر رهبر انقلاب را بررسی کرده است. از این منظر کاربست دیپلماسی عمومی بیدارسازی فطرت انسان ها، اتحادآفرینی بر محور آزادی بشریت و الگوسازی تعالیم انسانی اسلامی و ایجاد گفتمان سازی بر مبنای هویت انسانی اسلامی است.
تبیین دیپلماسی عمومی و فرهنگی از منظر سازه انگاری جهان وطنی(مقاله علمی وزارت علوم)
تحولات نظام بین الملل و روند های جدید جهانی، دیپلماسی را متحول کرده است به طوری که در کنار کاربرد دیپلماسی سنتی، امروزه اشکال جدید دیپلماسی به ویژه دیپلماسی عمومی/ فرهنگی درراستای تحقق منافع ملی کشور ها به کار می رود. دیپلماسی عمومی/ فرهنگی اقدماتی برای تعامل و ارتباط با دیگر ملل و اندیشه ها با هدف ایجاد روابط بلند مدت فرهنگی و بر پایه ارزش ها و سیاست های نظام مورد نظر با جوامع دیگر است. اهداف نهایی دیپلماسی عمومی/ فرهنگی اطلاع رسانی و نفوذ بر مخاطبان خارجی، ایجاد گفتمان متقابل و روابط بلند مدت می باشد. برنامه های آموزشی، فرهنگی، پژوهشی و پخش برنامه های رادیو تلویزیونی، ماهواره ای و اینترنتی را می توان از اجزاء این دیپلماسی دانست.سازه انگاری جهان وطنی از نظر فلسفی بر اساس دیپلماسی چند جانبه، تئوری جهان وطنی و سیاست های سازه انگارانه می باشد. اهداف سازه انگاری جهان وطنی ساخت روابط دوستانه پایدار میان دولت ها با دعوت از جوامع آن ها برای یادگیری از یکدیگر در ساخت نگرش های فرهنگی جهان وطنی می باشد.سئوالی که در این جا مطرح است این است که چگونه می توان دیپلماسی عمومی/ فرهنگی را با نظریه سازه انگاری جهان وطنی تبیین نمود؟ فرضیه پژوهش بر این اساس استوار است که اهداف دیپلماسی عمومی/ فرهنگی از منظر سازه انگاری جهان وطنی ساخت روابط دوستانه پایدار میان کشور ها با مخاطب قرار دادن جوامع آن ها در ساخت رفتار های جهان وطنی فرهنگی است.چند جانبه گرایی در دیپلماسی عمومی و فرهنگی با گفتمان در میان موسسات جهانی و واحد های آکادمیک و با تاکید بر مکانیزم های مشترک همکاری در حوزه های فرهنگی و روابط بین المللانجام میگیرد
توافق هسته ای و برساختگی هویّت جدید ایران در افکار عمومی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
توافق هسته ای ایران با گروه 1+5 از جمله رخدادهای مهمی است که نه تنها دارای اثرگذاری قابل توجّه در داخل ایران، بلکه دارای پیامدهای مهم منطقه ای و بین المللی است. یکی از مهم ترین این پیامدها تأثیر این توافق بر افکار عمومی جامعه بین الملل و بازسازی تصویر جمهوری اسلامی در رسانه ها و نهایتاً افکار عمومی جهان است. سؤال اصلی این مقاله آن است که توافق هسته ای ایران با گروه 1+5 چه تأثیری بر افکار عمومی بین المللی نسبت به ایران گذاشته است؟ در پاسخ به این پرسش و با بهره گیری از نظریه سازه انگاری، این فرضیه مطرح شده است که توافق هسته ای ایران و گروه 1+5 موجب شده تصویر ذهنی جامعه بین الملل تغییر یابد و با زیر سؤال بردن «پروژه ایران هراسی» موجبات برساخته شدن هویّت ایجابی ایران در افکار عمومی جامعه بین الملل را فراهم آورده است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، به تجزیه و تحلیل اظهارات و واکنش های بین المللی نسبت به این توافق پرداخته و در پایان نتیجه گرفته است که توافق هسته ای از رهگذر ارتقای ظرفیت های دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران فرصت مناسبی را برای نمایاندن چهره واقعی و صلح طلب ایران به وجود آورده است.
تجزیه و تحلیل قدرت نرم ترکیه در دوره غلبه اسلام گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
به قدرت رسیدن حزب عدالت وتوسعه در ترکیه فصل جدیدی در سیاست داخلی و خارجی ترکیه رقم زد. ترکیب اسلام سیاسی با دموکراسی و لیبرالیسم، توسعه سریع اقتصادی، رویکرد منطقه محور به جای رویکرد غرب محور در سیاست خارجی، راهبرد عمق استراتژیک و به صفر رساندن مشکلات با همسایگان جذابیت زیادی برای ترکیه در منطقه خاورمیانه ایجاد کرد به طوری که روند رو به افزایش قدرت نرم این کشور در منطقه خاورمیانه «مدل ترکیه» را به عنوان یک مدل موفق حکومت داری در پیش چشم مردم مسلمان خاورمیانه قرار داد. پژوهش حاضر تلاش می کند با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی عوامل فراز و فرود قدرت نرم افزاری ترکیه در دوره اسلام گرایان را بر اساس نظریه جوزف نای بررسی نماید. علی رغم موفقیت نسبی ترکیه در نفوذ اقتصادی و دیپلماتیک در منطقه خاورمیانه اما تحولات انقلابی در خاورمیانه عربی به ویژه در همسایگان جنوبی ترکیه به مثابه فرصتی تلقی شد که حاکمان ترکیه برای افزایش نفوذ و هژمونی منطقه ای خود از آن استفاده نمایند. تلاش دولت ترکیه از یک طرف منجر به عدول از سیاست های نرم افزاری قبلی شد و از طرف دیگر ناکامی در رسیدن به اهداف سیاست جدید ترکیه موجب ایجاد چالش در قدرت نرم ترکیه گردید. یافته های مقاله حاضر نشان می دهد استفاده از قدرت سخت افزاری، بحران های امنیتی و بی ثباتی سیاسی و همچنین کاهش رشد اقتصادی موجب افول در قدرت نرم ترکیه و تنزل جایگاه داخلی و منطقه ای این کشور شده است.
دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی عربستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۹)
234 - 205
دیپلماسی عمومی از جدیدترین روش های سنت کهن روابط دیپلماتیک است که سعی دارد افکار نخبگان و عموم مردم جامعه هدف را در جهت منافع ملی کشور به کار گیرنده آن تحت تأثیر قرار دهد. در منطقه آسیای جنوب غربی، عربستان سعودی از مهم ترین کشورهایی است که برای سیاست گذاری و تأثیر گذاری بر اذهان عمومی از دیپلماسی عمومی استفاده می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی استفاده عربستان از ابزار دیپلماسی عمومی برای دست یافتن به اهداف سیاست خارجی خود است. از این پژوهش در چارچوب نظریه سازه انگاری و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی این نتیجه حاصل می شود که عربستان سعودی برای رسیدن به اهدافش در سیاست خارجی با استفاده از ابزارهای دیپلماسی عمومی خود مانند حج، وجود حرمین شریفین، مدارس مذهبی و دانشگاه ها، رسانه های تصویری، که العربیه مهم ترین آن هاست، و همچنین سازمان های اجتماعی و حکومتی مانند سازمان رابط العالم الاسلامی و سازمان بین المللی امداد اسلامی سعی داشته تا خود را به جایگاه رهبری جهان عرب و جهان اسلام برساند و در چندین حوزه جغرافیایی در این زمینه موفق شده است.
تحول مفهوم قدرت در سیاست منطقه ای ایران در دولت یازدهم: (خوانشی بر واکنش عربستان به آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
227 - 266
تغییر معادلات قدرت در سطح جهانی بر تغییر ماهیت سیاست خارجی ایران در منطقه خاورمیانه، تأثیری بسزا داشته و در سال های بعد از 2013 و در نتیجه انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران، قدرت نرم به طور رسمی در دستور کار تهران قرار گرفت، اما این امر، در سطح منطقه ای با واکنش قدرت های منطقه و به طور خاص عربستان سعودی روبرو شد. در همین راستا، مسأله قابل طرح در مقاله حاضر این است که «به کارگیری قدرت نرم در سیاست منطقه ای ایران در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی در قالب چه مؤلفه هایی طرح و واکنش های عربستان به عنوان مهم ترین رقیب منطقه ای ایران به این تحول مفهومی قدرت ایران چه بوده است؟» عربستان سعودی در ابتدای امر در برابر قدرت نرم دولت روحانی رویکردی مثبت نشان داد، اما به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا از یک سو و بحث آتش زدن سفارت این کشور در تهران به عواملی برای تقابل همه جانبه این کشور با سیاست خارجی دولت روحانی در منطقه تبدیل شد. در نتیجه شاهد هستیم که عربستان مجموعه ای همراه با فشارهای ترامپ علیه ایران، تقابل نیابتی با ایران در یمن، سوریه، عراق و بحرین و نیز تلاش برای ایجاد ائتلاف «ناتو عربی» را برای تضعیف قدرت نرم دولت روحانی به کار گرفته است.
مطالعه مقایسه ای دیپلماسی عمومی هند و چین در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس (2021- 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳ (پیاپی ۷۳)
107 - 135
هند و چین بعنوان دو قدرت نوظهور اسیایی همواره کوشش نموده اند تا از رهگذر دیپلماسی عمومی، مراودات خود را با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بسط دهند که این مهم می تواند بسترساز تحقق اهداف سیاست خارجی این دوکشور باشد. از این روی این پژوهش می کوشد به این پرسش اساسی بپردازد که وجوه افتراق و اشتراک دیپلماسی عمومی هند و چین در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بین سال های 2001-2021 کدامند؟ فرضیه این است که اهمیت مفهوم و جایگاه دیپلماسی عمومی به منظور پیشبرد اهداف سیاست خارجی و نفوذ بیشتر در منطقه و همچنین کاربرد زبان، ادبیات و فرهنگ از وجوه اشتراک دو کشور محسوب می شود، در حالیکه وجوه افتراق در روش های اعمال دیپلماسی عمومی مشتمل بر صنعت فیلم سازی، موسسه کنفوسیوس، فعالیت دیاسپوریک، ابتکار کمربند– راه می باشد. این پژوهش از روش مقایسه ای استفاده نموده تا وجوه افتراق و اشتراک دیپلماسی عمومی هند و چین در حوزه کشورهای عرب خلیج فارس احصا و تحلیل شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دیپلماسی عمومی بعنوان ابزاری در راستای منافع ملی، همواره مورد توجه دو کشور چین و هند بوده است که شناخت این مسئله بنا بر اصل سیاست همسایگی برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت می باشد.
رویکرد دیپلماسی عمومی بریتانیا در قبال قرائت های سه گانه از اسلام در غرب آسیا
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۲
97 - 127
حوزه های تخصصی:
سه قرائت از اسلام به عنوان سه مدل حکومتی رقیب در منطقه غرب آسیا سعی دارند تا خود را به عنوان الگوی برتر معرفی کنند. پژوهش حاضر با هدف پاسخ گویی به این پرسش کلیدی به رشته تحریر درآمده است که «رویکرد دیپلماسی عمومی بریتانیا، با کدام خوانش از اسلام در منطقه غرب آسیا انطباق بیشتری دارد و لندن توسعه کدام قرائت از اسلام را ترجیح می دهد؟». نتایج این پژوهش گویای آنست که بیشترین ناهمخوانی و عدم انطباق میان رویکرد دیپلماسی عمومی بریتانیا با نمایندگان اسلام ناب محمدی است تا جایی که هیچ گاه این تعارض، به سازش و تعامل منتج نمی شود. از سوی دیگر انگلیسی ها به دلیل قرابت های نگرشی و فرهنگی با نمایندگان اسلام سکولار، کمترین چالش را با این تلقی از اسلام دارند. اسلام وهابی نیز به دلیل بازی در پازل دیپلماسی عمومی بریتانیا و تأمین اهداف کلان آن، که از طریق ارائه الگویی غیرانسانی و خشن از شریعت محقق می شود، پس از مدل اسلام سکولار برای مقامات لندن از اولویت برخوردار است. همچنین در جریان بیداری اسلامی، مقامات بریتانیا به منظور ایجاد همگرایی بیشتر میان نمایندگان اسلام سکولار و وهابی جهت مقابله با نماد اسلام اصیل وارد عمل شدند.
کاربست دیپلماسی عمومی از سوی مقام معظم رهبری در جنبش بیداری اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کاربست دیپلماسی عمومی توسط مقام معظم رهبری در جریان بیداری اسلامی است. دیپلماسی عمومی فرایند ارتباط یک کشور با عامه ی مردم کشورهای دیگر، برای شناساندن ایده های خود و شناخت ایده های آن ها و آرمان های ملّی، معرفی نهادها، فرهنگ، هنجارها و تبیین اهداف سیاست های خود است. این فرایند، در جریان بیداری اسلامی از سوی مقام معظم رهبری محقق شد. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی مبتنی بر بیانات، نامه ها و خطبه های مقام معظم رهبری، نشان می دهد که ایشان همواره با مخاطب قرار دادن نخبگان و توده های مردم جهان اسلام، به دنبال شناساندن آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی بوده اند. این نوع دیپلماسیِ عمومیِ سنتی، با گفتمان سازی در لحظات حساس تاریخی، به ویژه در زمان وقوع بیداری اسلامی از سال 2011، با مخاطب قرار دادن مستقیم مسلمانان منطقه، رهنمود به نخبگان فکری و گروه های مرجع، ارسال نامه به جوانان، برگزاری اجلاسیه های بین المللی و استفاده ی هوشمندانه از فضای مجازی محقق شده است.
الگوی مطلوب دیپلماسی عمومی گفتمان انقلاب اسلامی برای برون مرزی صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
109 - 128
حوزه های تخصصی:
امروزه هر کشوری که بخواهد گفتمان خود را ترویج کند و در عرصه های منطقه ای و بین المللی تأثیرگذار باشد، ضروری است دیپلماسی عمومی خویش را از طریق رسانه های برون مرزی دنبال کند. ایران نیز با درک این ضرورت، درصدد ترویج گفتمان انقلاب اسلامی توسط رسانه های بین المللی خود است. هدف اصلی این پژوهش ارائه الگوی مطلوب برای کاربست دیپلماسی عمومی گفتمان انقلاب اسلامی در معاونت برون مرزی سازمان صداوسیما است. روش پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته با صاحب نظران و روش تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس نظریه داده بنیاد الگو اشتراوس و کوربین و نرم افزار مکس کیو دی ای بوده است. 25 صاحب نظر در حوزه دیپلماسی و رسانه به روش گلوله برفی و با معیار اشباع نظری به صورت هدفمند انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد کاربست دیپلماسی عمومی گفتمان انقلاب اسلامی در معاونت برون مرزی سازمان صداوسیما تابعی از شرایط علّی (مبارزه با ایران هراسی، مقابله با هجمه رسانه ای علیه کشور، روشنگری در مسائل مهم بین المللی)، شرایط زمینه ای (تعامل دین و سیاست، انعکاس فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی) و شرایط مداخله گر (بیداری اسلامی، اشاعه گفتمان مبارزه با نظام سلطه، تشریح دستاوردهای اقتصاد مقاومتی) است. این عوامل، شرایط را برای اعمال کنش ها و تعاملات (تشکیل کارگروه گفتمان انقلاب اسلامی، شکستن انحصار قدرتمند رسانه های غربی، ترجمه، دوبله و تولیدات محتوایی، سینمایی، موسیقی، هنری و فرهنگی) مهیا می کنند که پیامدهای (تکامل روند انقلاب اسلامی، صدور انقلاب اسلامی، تقویت جبهه مقاومت و تضعیف نظام سلطه، بیداری و وحدت اسلامی، سبک زندگی سالم) را به دنبال دارد.
تأثیر تحول فناوری اطلاعات در عملکرد دستگاه دیپلماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
657 - 674
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با اشاره به تحولات سریع در عرصه فناوری اطلاعات، تاثیر این متغیر بر عملکرد و وظایف سنتی دیپلماتیک بررسی شده ضمن برشمردن دوره های مختلف تکامل مفهوم دیپلماسی، از ظهور و بروز دیپلماسی عمومی به عنوان محصول تعامل عرصه های فناوری اطلاعات و دیپلماسی نام برده شده است. بررسی تطبیقی خصوصیات دیپلماسی در دوره های مختلف مذکور نیز دگرگونی اساسی در مفاهیم و محتوای دیپلماسی را نشان داده انطباق با شرایط جدید محیطی ضرورت توجه بیشتر دستگاه دیپلماسی به فناوری اطلاعات و تخصص های جدید مورد نیاز دیپلمات ها برای عملکرد بهتر در فضای به شدت در حال تغییر و دگرگونی صحه می گذارد. در اثر چنین پدیده ای مفاهیم جدیدی در عرصه دیپلماسی به وجود آمده که ضرورت درک و فهم عمیق این مفاهیم مسئله اصلی مورد نظر در این مقاله است. مفاهیم جدید ترکیبی از عبارات دیجیتال، سایبر، مجازی، الکترونیک، اینترنت با دیپلماسی هستند. مفاهیم جدیدی مثل "ای ویزا" یا "سفارت دیجیتال" نیز این روزها در عرصه امور دیپلماتیک بسیار کاربرد دارد. در اینجا به نظر می رسد که یکی از شاخه های علوم فنی و مهندسی با یکی از رشته های علوم انسانی با یکدیگر تلفیق شده و عرصه کاملا جدیدی را به وجود آورده اند. در این پژوهش ضمن تأکید بر انکار ناپذیر بودن تأثیر عمیق فناوری اطلاعات بر دیپلماسی، ضرورت بازنگری در کلیه مبانی نظری و شکلی موجود در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است.