مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
ایزدِ مهر
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تجلی نقش مایه نیلوفرآبی، در نگارگری مکتب گورکانیان است. این مکتب حاصل پیوند نگارگری هندی و ایرانی است. بسیاری از هنرمندان ایرانی بنا بر دعوت همایون شاه به سوی دربار هند شتافتند و در آن جا عناصر هنر نگارگری ایرانی را با شیوه هندی درآمیختند. میرسیدعلی و میر مصور از آن جمله هنرمندان شاخص این شیوه بودند.
در این نوشتار سعی شده با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای به تحلیل مکتب گورکانی به لحاظ نظری و همچنین ارایه نمونه های تصویری پرداخته و سپس به مفهوم اساطیری و نمادین گل نیلوفر در فرهنگ ایرانی و هند و تاثیرات دو جانبه این دو فرهنگ در نگارگری گورکانی پرداخته شود.
نمودهای سودمند کهن الگوی آنیموس در ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه ما از نظر زیست شناختی، به میزان چشمگیری ظرفیت های جنس دیگر را داریم؛ از این رو، واجد صفات مردانه و زنانه به طور توأم هستیم. اما فشارهای اجتماعی به تفاوت های جنسی جنبة اغراق آمیز می دهد: زنان را مجبور می کند وجه زنانه خود را رشد بیشتری دهند و مردان را وادار به تأکید بیشتر بر طبیعت مردانه خود می کند. نتیجه آنکه «جنبه دیگر»، واپس زده و ضعیف می شود. با وجود این، «زنِ درون» یا آنیما در مردان و «مردِ درون» یا آنیموس در زنان، به صورت های گوناگون، از جمله رؤیاها، خیال پردازی ها، اساطیر، ادبیات و... ظاهر می شود. در این مقاله، دو نمود سودمند آنیموس، یعنی «معشوق (مرد آرمانی)» و «همراه درونی»، با نمونه ها و مثال های مختلف، در ادبیات و فرهنگ ایرانی تحلیل شده است و این نتیجه حاصل شده است که حداقل یکی از نمودهای آنیموس در ناخودآگاه زن ایرانی از پروتوتایپ واحدی نشأت می گیرد و این پروتوتایپ، به احتمال زیاد، ایزدِ مهر است.
تحلیل دگردیسی اسطوره مهر در شعر «آرش کمانگیر» سروده سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایات اساطیری همواره با اشارات و دلالت های رمزگونه و رازآلود همراه بوده است. یکی از این امور شگفتی آفرین، دگردیسی موجودات و پدیده ها به یکدیگر است. دگردیسی به معنای تغییر شکل ظاهری و اساس و هویت شخص یا چیزی با استفاده از نیروی ماوراء الطبیعی است. اسطوره های خدایان و ایزدان ایرانی که به مدد قدرت تخیل انسان خلق می شوند، می توانند به صورت ها و اشکال مختلفی به خصوص شهریاران و پهلوانان زمینی مبدل گردند. تا کنون دربارة دگردیسی پدیده های اساطیری و تحلیل آنها و همچنین در مورد اسطوره آرش کمان گیر، کتاب ها و مقالات متعددی نوشته شده است. منظومه آرش، سروده سیاوش کسرایی به دلیل بازآفرینی و بهره گیری از اصول میترائیسم و اسطوره ایزد مهر و انطباق آن با شرایط جامعه عصر شاعر از چندگانگی رمزآمیزی برخوردار است. از این رو ضرورت دارد در این مقاله با نگاهی نوآورانه و عمیق به این منظومه ابتدا جنبه ها و موارد دگردیسی اسطوره ایزد مهر به آرش بررسی شود، آن گاه به فراخور اندیشه شاعر، موارد تطبیقی با وضعیت جامعه عصر او واکاوی گردد. نگارندگان در این پژوهش که نشان داده اند قدرت شگفت انگیز آرش در دفاع از وطن و شکستن بن بست ها و تحقیر دشمن با استفاده از ابزار خاص اهورایی ناشی از این دگردیسی بوده و توانسته کارکرد مشابهی در عصر شاعر داشته باشد.
تحلیل ساختار اسطوره «گیومرد» بر اساس نظریه لوی ستروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ین پژوهش بر مبنی روش سخترگرینه کلود لوی ستروس و ب شیوه تحلیلی- توصیفی، کوشش شده ست سطوره وج ه، تقبل هی دوگنه و سختر صلی سطوره گیومرد ب توجه به رویت هی ن در متون کهن، تبیین و تحلیل شود. در ین مقله، خویشکری یزد مهر و سطوره مشی و مشینه، دو تقبل صلی سطوره گیومرد یعنی مرگ/ نوزیی و تقبل دو تفکر «فرینش یک بنی (موریی)» در مقبل «منش دوبنی (طبیعی ی گیه پیکری)» نسن تبیین می گردد و نشن دده می شود که، تقبل گیومرد ب هریمن بزتبی ز تقبل خیر و شر ست که زیربنی تفکر ثنوی یرنین ر تشکیل می دهد. همچنین نبرد پیوسته گیومرد به عنون نمینده نوع بشر ب هریمن، بینگر تدوم چرخه مرگ و زندگی ست؛ بدین صورت که گیومرد در فریند زندگی هریمن ر شکست می-دهد و ب مرگ خویش به هریمن مجل غلبه می دهد و هریمن نخوسته زمن کرنمند ر به پین می برد و شکست می خورد.
خوانش تطبیقی تحول ویژگیها و کنشهای ایزد مهر در ریگ ودا و اوستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهر از دیرینه ترین شخصیّت های اسطوره ای، دینی و فرهنگی اقوام هند و آریایی است. این ایزد نمودی از باورهای مشترک خدایانی است که قبل از مهاجرت اقوام هند و اروپایی و بسیار پیشتر از ظهور زرتشت شکل گرفته اند. متون دینی و سرودهای مقدّس هند و ایران، نمایانگر اندیشه ها و باورهای مذهبی این دو سرزمین در هزاره های پیش از میلاد است. ایزد مهر هم یکی از ایزدان و شخصیّت های مشترک در این دو قوم کهن است که پس از جدایی، جایگاه ویژه خود را نزد هر دو حفظ کرده است. پژوهش حاضر می کوشد ایزد مهر را با تکیه بر کهن ترین جامعه آماری دو قوم هند و ایرانی مطالعه کند و با استناد مستقیم به ریگ ودا و اوستا در پی آن است تا نقش بافت فکری – فرهنگی این اقوام را در تعیین کنش ها و ویژگی های همسان و متفاوت چهره اسطوره-ای مهر بکاود. یافته ها نشان می دهند که کنش ها و ویژگی های مشترک ایزد مهر ریشه در روزگار یگانگی این اقوام دارد و منشأ تفاوت های این چهره اسطوره ای را باید در شاخه ایرانی و پس از جدایی فیزیکی و معنوی از شاخه هندی جست. بنابراین پس از جدایی اقوام، تفاوت های فکری و فرهنگی در شخصیت های اسطوره ای مشترک هم نمایان می شود. این ویژگی ها وکنش های متفاوت، تحت تأثیر بافت فرهنگی و عوامل اجتماعی به وجود آمده و یا متحوّل شدند.
بررسی بازتاب باورهای آئین میترایی در افسانه های لری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میترائیسم یا مهرپرستی یکی از کهن ترین آئین های جهان است که پرستش آن به دوران ماقبل زرتشت برمی گردد. میترا خداوند پیمان و روشنایی است که با بی نظمی، خشک سالی، نافرمانی و دروغ مخالف است و به جنگاوری مشهور است. به دلیل ویژگی های خاص این ایزد، آئین میترایی در مناطق زیادی رواج یافت. با توجّه به اینکه افسانه بازمانده روایت های مقدّس اسطوره ای است که ریشه در برخی از اعتقادات آئینی دارد، در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی بازتاب باورهای آئین میترایی در افسانه های لری پرداخته می شود. بستر پژوهشی مقاله افسانه هایی است که به زبان فارسی در استان های لرنشینِ چهار محال و بختیاری، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد گردآوری شده اند. هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل رد پای باورهای میترایی و کارکردهای آن در افسانه های لری است. خواننده با مطالعه این مقاله درمی یابد که بعضی از باورهای اسطوره ای و دینی مربوط به آئین میترایی، با حفظ کارکرد خود و برخی دیگر با دگردیسی هایی، در افسانه های لری ریشه دوانیده است. باورهای مربوط به چگونگی تولد، جنگاوری و بارورکنندگی ایزد مهر و نیز باورهایی که در این آئین پیرامون پدیده های خورشید، خروس، کلاغ، عقاب، سرباز، آتش، عدد هفت و گاو وجود دارد، از این دسته اند.
دلیر است و بینا دل و چرب گوی زبان آوری پهلوانان شاهنامه با تکیه بر ادبیات باستانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«زبان آوری» یا «سخنوری» شخصیت های اسطوره ای و حماسی پیشینه ای دیرینه در ادبیات ایران دارد. فردوسی بسیاری از شخصیت های شاهنامه را با صفاتی چون «گوینده»، «سخنور»، «چرب زبان»، »چرب گوی» و «گشاده زبان» معرفی کرده است و آنها را با این صفات ستوده است. برخی اصطلاحات ادبی چون «سخن شیرین» و «زبان شیوا» دقیقاً در اوستا کاربرد داشته و به زبان فارسی رسیده و برخی نیز چون ویاخَنه، صفت مهر در مهریشت به معنای سخنوری و زبان آوری، تنها به شکل مهجورِ گیاخن در شعر رودکی و برخی لغت نامه های فارسی چون لغت فُرس اسدی به کار رفته و استمرار نیافته، اما مفهوم آن عنوان یک صفت پهلوانی در متون حماسی و در میان پهلوانان خودی و بیگانه ادامه پیدا کرده است. در این مقاله کوشش می شود گستره معنایی «زبان آوری» که ویژگی مشترک ایزد مهر، زرتشت پیامبر، پهلوانانی چون گرشاسب، سام، رستم و گیو، و حتی پهلوانان تورانی است در متون ایرانی از گاهان تا شاهنامه بررسی شود.
تغییر نام نیایشگاه های مهر به اماکن منسوب به سلیمان پیامبر (با نگاه به دو نمونه موردی پارسه، مسجدسلیمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
93 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در فرهنگ و تمدن ایران همواره شاهد آن بوده ایم که شخصیت ها و اماکن مقدس ایرانیان قبل از اسلام که بیشتر مرتبط با آیین مهر و اَناهیتاپرستی بوده دچار دگردیسی و در ادوار بعد مبدل به شخصیت ها و اماکن مقدس در باورهای جدید شده است. بناهای فراوانی از دوران تاریخی ایران باستان در ادوار تاریخی ایرانِ دورانِ اسلامی به جا مانده که نامشان مرتبط با سلیمان و یا سایر قدیسان و پیامبران یهود است؛ پرسش ما در این مقاله این است: چه عوامل تاریخی و چه قرابت هایی میان این اساطیر وجود دارد که این ابنیه وجه تسمیه اش به جمشید، شاه اساطیری ایران و قدیسان یهود مانند سلیمان نبی می رسد؟
هدف پژوهش : بررسی علل تبدیل و تغییر نام معابد مهر به اماکن منسوب سلیمان، پس از استیلای اعراب بر شاهنشاهی ایران ساسانی.
روش پژوهش : این مقاله از نظر راهبردی کیفی و از لحاظ هدف کاربردی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و پردازش منابع تاریخی با رویکرد اسطوره پژوهی و با نگاه به دو بنای تاریخی (پارسه [تخت جمشید] و معبد شهر مسجدسلیمان) به شیوه توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است.
نتیجه گیری : پس از فتح ایران به دست اعراب مسلمان و الزام ایرانیان به گرویدن به دین جدید، مبانی ایدوئولوژی ایرانیان پیش از اسلام دچار تزلزل شد. بقای باورهای پیشین ایرانی نیاز به کسب مشروعیت از سوی دین جدید داشت و تنها راه حصول این مشروعیت ارتباط دادن الهیات ایرانی با شخصیت هایی نام برده شده در روایات اسلامی و کتاب مقدسشان بود. از این رو ذهن هوشمند ایرانی تلاش فراوانی در جهت حفظ هویت فرهنگی خویش انجام داد و این پویش بزرگ فکری و هوشمندی تاریخی اسباب آن شد که اساطیر ایرانی به یاری تفسیر و تأویل، به قدیسانی چون سلیمان پیامبر مرتبط شود و با انتساب معابد دینی خویش به انبیای یهود [که برای مسلمانان نیز مقدس بودند] آنها را از سیل تخریب و نابودی حفظ کنند. با این تحلیل چرایی انتساب بسیاری از اماکن باستانی ایران به سلیمان یا مادر سلیمان یا پیامبران دیگر یهود مشخص می شود.
پوشاک ایرانی ایزد مهر، نمادی شرقی در فرهنگ و تجلیات میترا در غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشاک مردمان ِایران زمین در دوران باستان از مواردی است که نقش بسزایی در فرهنگِ این سرزمین ایفا می کند و در پوشاک ایزدمهر، الگوی ایرانی را می توان دید. با حضور این کیش در اروپا، پوشاک ایرانی مهر به عنوان لباس میترای غربی در نقش معروف تاورکتونی (گاو کشی) متجلی شده است. پس از حضور کیش مهر در اروپا، مسیحیت ظهور کرد و علی رغم عناد مسیحیان و از بین بردن مظاهر مهرپرستی، این آیین در دل مسیحیت متبلور، استحاله گردید و موجب شد تا عناصر آن در نهاد این دین رسوخ کند که امروزه به عنوان اصلی ترین و شناخته شده ترین عناصر و نمادهای آن به شمار می آیند. یکی از این عناصر، پوشاک و کلاه ویژه ی مهرپرستان است که حتی در جزییات نیز مسیحیت از آن پیروی تام کرده است. رنگ ارغوانی برگرفته از پوشاک اشرافی هخامنشیان و لباس ایزدمهر که امروزه به عنوان رنگی مقدس در لباس پاپ و کاردینال ها است، نمونه ای از این تجلیات است. در این مقاله، ابتدا پوشاک ایزد مهر با توجه به ماهیت ایرانی آن و سپس سیر تحول و تطور آن در میترای غربی و پوشاک مسیحیت مورد مطالعه قرار گرفته است.