مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ادبیات فارسی
حوزه های تخصصی:
اسکندر مقدونی، یکی از چهره های تاریخ ساز و اثرگذار در تاریخ و تمدن بشر بوده است. جای شگفتی است که درباره هیچ شخصیت اسطوره ای و تاریخی تاکنون به اندازه اسکندر اثر مستقل به زبان فارسی تالیف نشده است؛ افزون بر بسیاری از متون تاریخی که به گونه ای مفصل درباره زندگی و شخصیت اسکندر سخن گفته اند، در هشت اثر به صورت نظم یا نثر به داستان زندگی اسکندر پرداخته شده است، از این تعداد سه اثر به نثر نگاشته شده و پنج اثر در قالب شعر سروده شده است. از آن جا که پژوهش های صورت گرفته تا کنون بیشتر در پیوند با شخصیت اسکندر در آثار منظوم؛ بویژه شاهنامه و اسکندرنامه نظامی بوده و به آثار منثور در این باره توجهی نشده است، در این پژوهش کوشش شده، برای شناخت دقیق تر و جزیی تر چهره افسانه ای اسکندر رفتار، گفتار و کردار اسکندر و هم چنین دیدگاه های مؤلفان آثار پدیده آمده درباره اسکندر (داستان اسکندر در شاهنامه، اسکندرنامه نظامی، آیینه اسکندری، خردنامه اسکندری و اسکندرنامه به روایت کالیستنس، داستان اسکندر در داراب نامه و اسکندرنامه منوچهرحکیم) بررسی و تحلیل شود و مطالب در سه بخش زیر دسته بندی شده است: الف) نام، نسب و نژاد ب) شخصیت و خلق و خو ج) لشکرکشی ها و دشمنان اسکندر.
در این بخش ها تفاوت ها و شباهت های آثار یادشده درباره اسکندر نیز بررسی می شود. گفتنی است، در آغاز هر بخش برای آگاهی بیشتر به کوتاهی مطالب تاریخی نیز درباره هر موضوع ارائه خواهد شد و در پایان دلایل توجه فراوان به اسکندر در زبان و ادبیات فارسی بررسی می شود.
مبانی ادبیات مقاومت معاصر ایران و عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش مفهوم ادبیات مقاومت در ادبیات معاصر جهان، به ویژه در ادبیات معاصر ایران و عرب و با توجه به ویژگی خاصی که این نوع و گونه ادبی در جهان معاصر و در میان انواع ادبی گوناگون جهان پیدا کرده است، در این گفتار سعی می شود برخی مبانی و اصول اصلی ادبیات مقاومت در جهان معاصر ایرانی و عرب تبیین شود و تا سر حد امکان عوامل بروز و برجسته شدن این نوع ادبی در این دو ادبیات مهم، معاصر معرفی گردد، هم چنین از بزرگان ادب مقاومت در هر یک از دو ادبیات سخن به میان آید، آنگاه، نمادها و اسطوره های مهم مورد نظر شاعران و ادیبان در بیان اندیشه های خود در این نوع مهم ادبی به طور مختصر تجزیه و تحلیل شود.
آسیب شناسی رشته «زبان و ادبیات فارسی» در بوته نقد آرا تربیتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در عصر جهانی شدن، فناوری اطلاعات و هجوم شتابناک علوم و تجارب که روزگار رقابت تنگاتنگ جوامع بشری است، یگانه راه حضور مستمر و موثر در صحنه جهانی، ارتقا کیفیت نظام آموزشی است؛ به گونه ای که این امر در دهه های اخیر، به مهمترین دغدغه کارشناسان مسایل تعلیم و تربیت در کشورهای توسعه یافته بدل شده است.به باور کارشناسان، بدون ارایه طرحهای جدید برای تغییر در وظایف و عملکرد نظام آموزشی و دگرگونی محتوا و روشها، نمی توان نسل حاضر را برای زندگی در جامعه متحول و در حال تغییر امروز و فردا تربیت کرد.این دستاورد مهم فکری در کشور ما نیز مسوولیت های تازه ای را بر دوش متولیان امر آموزش می گذارد و بر ضرورت تجدیدنظر در برنامه های نظام آموزشی تاکید می ورزد.«زبان و ادبیات فارسی» به عنوان پیشینه مندترین رشته دانشگاهی در دانشگاه های ایران به طریق اولی، نیازمند چنین بازنگریهایی است.سنجش میزان انطباق پذیری اصول فعلی آموزشی در این رشته، با معیارهای علمی و استاندارد همچون پرورش تفکر انتقادی، یادگیری معنادار، زندگی محوری و بسیاری دیگر از موازین دخیل در روشهای کارآمد آموزشی، از اهداف مقاله حاضر است.
مقایسه شگردهای داستانی در روایت بیهقی و تنوخی از ماجرای افشین و بودلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بیهقی اثری ویژه در تاریخ و ادبیات فارسی است که شیوه نثر آن تأثیری ماندگار بر آثار و حتی اشعار پس از خود گذاشته است. شگردهای داستانی به کار رفته در این اثر، پژوهشگران فراوانی را برانگیخته تا از منظر داستانی به آن بنگرند. بررسی کارنامه بیهقی پژوهی در ایران نشان می دهد، به ماجراهای حسنک وزیر و افشین و بودلف بیش از دیگر ماجراها توجه شده است. ماجرای نخست در دوران بیهقی روی داده و دومی پیش از عصر او. آن چه تا کنون به آن توجه چندانی نشده است، چگونگی استفاده بیهقی از شگردهای داستانی و بازپرداخت حکایت هایی است که بیهقی از منابع پیش از خود گرفته است. با مقایسه روایت بیهقی از یک ماجرا با همان ماجرا در متنی کهن تر می توان با چگونگی بهره گیری بیهقی از شگردهای داستانی و نگاه او به مخاطب آشنا شد. از همین رو، این پژوهش در پی بررسی و واکاوی چگونگی بهره گیری بیهقی از شگردهای داستانی در ماجرای افشین و بودلف و تغییرات پدید آمده از سوی این نویسنده در این ماجرا است و بررسی راه هایی است که بیهقی آگاهانه و برای درگیر ساختن بیشتر مخاطب در روایت به کار برده است. برای مقایسه شگردهایی مانند ساختار، پیرنگ، تعلیق، توصیف، گفت وگو، شخصیت پردازی و فضاسازی در هر دو روایت بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان داد که بیهقی در خطوط اصلی و طرح کلّی حکایت تغییری نداده است؛ اما در چگونگی ارائه، برخی عناصر را به حکایت افزوده و بخش هایی را نیز جا به جا کرده است؛ شگردهایی مانند تعلیق و بحران، فضاسازی، توصیف، گفت وگو، شیوه ارائه روایت و معرفی شخصیت ها در این تولید و بازسازی هنری نقش پر رنگی داشته است.
بررسی پیشینه تاریخی و فرهنگی پری با نگاهی به کلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
‹‹پری›› در ادبیات کتبی و شفاهی، موجودی نیکخواه، زیبا و فریبا معرّفی شده است. علیرغم زیبایی و ظرافت میتواند به اهریمن و دیو بدل گردد. دشمن اصلیاش دیوان و جادوان و ساحرانند. شاعران باستان زیبارویان را به «پری» تشبیه کردهاند. عنصری معشوقش را پریزاد ِ پریروی پریچهرة پریپیکر توصیف میکند، و حافظ «حور» و «پری» را در بهشت اسلامی برابر و در کنار هم میبیند. در ادبیات حماسی پریان همراه دیوان و جانوران و پرندگان در شمار لشکر شاهان پیش از تاریخاند. این مقاله به بررسی ویژگیهای پریان در غزلهای مولانا در کلیات شمس میپردازد.
عوامل چشم زخم در شعر شاعران فارسی
حوزه های تخصصی:
شعر فارسی علاوه بر آنکه نمایانگر اندیشه ها و احساسات شاعران است، تجلّی گاه افکار، اعتقادات، آداب، رسوم، و فرهنگ حاکم بر جامعه ایشان نیز هست. از این رو بررسی عناصر فرهنگ عامّه در شعر شاعران، از دو دیدگاه، قابل توجه و حائز اهمّیت است: یکی استخراج ویژگی های فرهنگی این عناصر از خلال شعر شاعران، و دیگر نقد و بررسی شیوه بهره گیری شاعران از این عناصر در هنرپردازی های شاعرانه خویش.
از جمله این عناصر که در فرهنگ همه ملل جهان رواج گسترده ای دارد، عنصر چشم زخم است. شواهد بسیاری درباره این عنصر اعتقادی و فرهنگی بشر، در افسانه های قدیمی ملل، متون دینی و پایگاه های اینترنتی معاصر وجود دارد. در متون شعری فارسی نیز درباره چشم زخم، ابیات و شواهد متنوّع و بسیاری می توان یافت که تنوّع آنها، حاکی از اهمّیت فرهنگی و ادبی ویژه این عنصر در متون ادبی است.
بررسی دواوین شاعران بزرگ زبان و ادبیات فارسی، نشان می دهد عنصر چشم زخم از وجوه گوناگون، مورد توجه ایشان قرار گرفته است و شاعران با باریک اندیشی های خود، مفاهیم جدیدی را در این زمینه آفریده اند که پیش از آنان سابقه ای نداشته است.
مقایسه تحلیلی دو حکایت آناهید و شاهزاده کرمانی در ادبیات ارمنی و فارسی
حوزه های تخصصی:
ایرانیان و ارامنه ملت هایی با میراث فولکلوریک غنی و پرباری هستند که یادگار تاریخ پرفراز و نشیب این دو ملت است. هدف این نوشتار، معرفی ویژگی های محتوایی و ساختاری حکایات «آناهید» و «شاهزاده کرمانی» و بررسی مشابهت های آنهاست. مقایسه این دو حکایت نشان می دهد که انگیزه های مشترک این دو ملت، عامل اصلی شکل گیری و تکامل این حکایات بوده است. البته گاه ممکن است خاستگاه این حکایات یکی از دو جامعه ایرانی و ارمنی باشد و جامعه دیگر آن را به عاریت گرفته باشد.
روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی و با اتکا بر متون ادبی مورد نظر بوده است. منبع اصلی این پژوهش در مقایسه و تحلیل حکایت شاهزاده کرمانی نسخه ای است خطی موسوم به «جامع الحکایات» که احتمالاً مربوط به اواخر قرن 10 و اوایل قرن 11 هجری و منبع حکایت آناهید، کتاب معروف «حکایت های ملی ارمنی» قازارس آقایان شاعر، نویسنده و فولکلور شناس معروف ارمنی است. این پژوهش به بررسی ویژگی های فولکلوریک، محتوایی و ساختاری حکایت ها می پردازد و اساس کار نظریه فولکلور شناس معروف روسی ولادیمیر پراپ در کتاب«نظریه و تاریخ فولکلور» است
سیر عرفانی قرب در متون عرفانی تا سده هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احوال عرفانی یکی از مباحث مهم و مشروح عرفان و تصوّف اسلامی، به شمار می آید. سالک در مسیر سلوک خود برای وصول به کمال، باید نفس را از هواهای نفسانی پاک کند، بدین منظور کسب مقامات عرفانی باعث صاف شدن اندرون سالک می گردد و در نتیجه او آمادگی و شایستگی کامل پیدا می کند تا احوال عرفانی بر او وارد شود. «قرب» یکی از مهم ترین احوال عرفانی است که علاوه بر جایگاه والای آن در قرآن کریم، از اهمیت و ارزش بسیاری در آثار عرفا برخوردار است، تا جایی که بیشتر عرفا در آثار خود از احوال عرفانی و بویژه حال قرب استفاده کرده اند. اگرچه ممکن است، بعضی به صورت صریح به این موضوع نپرداخته باشند؛ ولی در اکثر متونی که تا پایان قرن ششم هجری تألیف شده، به محورهای اساسی آن که عبارت است از: «قرب پیش از فنا» و «قرب پس از فنا» اشاره شده است. در این مقاله با مطالعه کتب عرفانی فارسی و عربی موجود تا پایان قرن ششم هجری، تعاریف و ابعاد مختلف قرب بررسی و تحلیل جامعی از سیر عرفانی قرب ارائه شده است که بدین طریق در تبیین و تجزیه متون ادب عرفانی سهم بسزایی دارد.
مضامین عاطفی و حکمت آمیز در شعر رودکی و خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودکی پدر شعر فارسی و بزرگترین شاعر دوره ی سامانی است. با اینکه از اشعار بی شمار او کمتر از هزار بیت به دست ما رسیده و حدود نصف آن تک بیتی های پراکنده از مثنوی ها و قصاید و تغزلات اوست، تنوع قالب ها و معانی شعری در آنها قابل ملاحظه است. اولین و بهترین نمونه های قصیده، تغزل و غزل ملحون و رباعی (از لحاظ قالب) و مدیحه و هزل و هجو و مرثیه و حسب حال و وصف و حکمت و پند واندرز و اخلاق و خمریه را (از جهت محتوا و معنا) در اشعار او می توان دید.
از جمله معانی شعری عاطفی و حکمت آمیز در دیوان او، بیان بی اعتباری و بی ثباتی دنیا و ناپایداری مواهب و لذت های آن، احاطه و غلبه ی مرگ بر سرنوشت آدمی، اظهار عجز و حیرت در مقابل بازی های چرخ و جبر و تقدیر غالب و دعوت به مستی و بی خبری و خوشباشی و اغتنام فرصت است که مضامین رباعیات خیام را تداعی می کند. این نوع مضامین در شعر شاعران پیش و بعد ازخیام سابقه دارد و بیشتر باید به مثابه یک عنصر فرهنگی و انسانی تلقی شود تا فلسفه و جهان بینی انحصاری فردی خاص.
از این رو سخن گفتن از تاثیر و تاثر در چنین مواردی دور از احتیاط است ولی در هر حال رودکی در این زمینه دو حق مسلم بر گردن خیام دارد؛ 1- اولین کسی است که قالب و وزن رباعی را اختراع کرده یا حداقل درشکل گیری و کمال آن کوشیده است و 2- در نگرش حکیمانه به هستی و خلق این نوع مضامین عاطفی و حکمت آمیز بر خیام تقدم دارد.
تحلیلی بر گرایش ها و رویکردهای زنانه در ادبیات فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش های زنانه در حوزه های گوناگون اجتماعی، فلسفی، و ادبی از پدیده های دنیای مدرن، به ویژه پس از انقلاب صنعتی، به شمار می آید. این رویکرد بعدها، بر اثر تسهیل و گسترش ارتباطات بین فرهنگی ، از دنیای غرب به جهان عرب زبان و ایران نیز سرایت کرد و البته تأثیرات متفاوتی بر جای نهاد.
تحقیق حاضر بر این فرض استوار است که اندیشه های زنانه در هر دو حوزة فرهنگی و ادبی ویژگی ها و تمایلات مشترکی دارد. همچنین، اصلی ترین یافته های پژوهش نشان می دهد که جنبش زنان ایران و عرب، برای دست یافتن به وضعیتی مطلوب در خانواده و جامعه، هم زمان شکل گرفته است .
این مقاله کاوشی است در نحوة ورود این اندیشه به جامعة ایران و عرب که در آن تلاش شده است انعکاس رویکردهای زنانه در آثار ادبی این دو حوزة زبانی و فرهنگی بررسی شود. برای دست یابی به این نتیجه، نخست تاریخچة پیدایش و نضج تفکر زنانه در اروپا و سپس در دنیای عرب و ایران بررسی شده است. سپس با جست وجو در آثار ادبی این دو فرهنگ ، به ویژه داستان و رمان و شعرهای عربی و فارسی در قرن اخیر، مؤلفه های زنانه را در آن ها یافته و تحلیل و بررسی شده است.
دراسة نقدیة لدوافع التشاؤم بالغراب بین الفارسیة والعربیة (بررسی نقدی انگیزه های بدبینی به کلاغ در ادبیات فارسی و عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده بدبینی به کلاغ از صدها سال پیش تاکنون در ادبیات فارسی و عربی منعکس شده است. هر شاعر فارسی زبان و یا عرب که از کلاغ سخن گفته بر این نکته استدلال کرده که کلاغ، سبب ویرانی و نابودی و هلاکت است. بدون شک انگیزه های بدبینی به کلاغ با توجه به کشورها و قومیت ها، متفاوت است. این مقاله بر آن است تا مهم ترین انگیزه های بدبینی به کلاغ را در ادبیات فارسی و عربی، بر اساس عناوین زیر بیان کند:
1. افسانه ها و سنت های محلی. 2. تنفر مردم از رنگ سیاه. 3. داستان های شعری. 4. ضرب المثل ها. 5. احادیث منسوب به پیامبر اکرم (ص). 6. استفاده از کلاغ در فنون شعری. 7. اشتقاق لغوی از کلمه واژه کلاغ. 8. تقلید از پدران. 9. تکیه بر تعبیر خواب. 10. برداشت اشتباه از سِفر تکوین آیات خلقت در تورات.
این مقاله به دنبال پاسخ به سوالات زیر است:
1. دلایل بدبینی به کلاغ و ظهور خرافه در ارتباط با آن در ادبیات عرب و فارسی چیست؟ 2. آیا بدبینی به کلاغ رنگ مذهبی دارد یا خیر؟ 3. آیا بدبینی واقعیت است، یا صرفا برخاسته از حالات درونی است؟ 4. چرا خداوند کلاغ را فرستاد تا به فرزندان آدم، دفن مردگانشان را آموزش دهد و پرنده دیگری را به عنوان معلم اول انسان نفرستاد؟
پیشینه نوع ادبی واسوخت و بررسی تطبیقی آن در ادبیات فارسی و اردو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: یکی از نتایج «مکتب وقوع» که در سده دهم هجری در ادبیات فارسی پدید آمد، نوع ادبی معروف به«واسوخت» بود که به ظاهر در ادبیات فارسی، حتی در عهد شاعران مشهوری که اشعاری با مضمون واسوخت سروده اند، دیده نمی شود. همان طور که محققان در شبه قاره گفته اند، این عنوان بعدها در هندوستان به اشعاری با مضمونِ اِعراض و روی گردانی بر مبنای اظهار گله و شکایت از معشوق نسبت داده شده است. در واقع، شاعران اردوزبان، با توجه به فرهنگ و ویژگی های ادبی آن اقلیم، نوآوری ها و ابداعاتی در شیوه بیان این مضامین ایجاد کرده اند که بررسی تطبیقی و نشان دادن آنها از منظر مقایسه و پژوهش حائز اهمیت است. دراین مقاله، ضمن اشاره کوتاهی به تاریخچه واسوخت، به بررسی چگونگی واسوخت های سروده شده به زبان اردو در ادوار مختلف می پردازیم.
بررسی تطبیقی آثار اقبال لاهوری و رالف والدو امرسون بر اساس مفهوم خودباوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شباهت های فراوانی می توان بین آرا و افکار اقبال لاهوری و رالف والدو امرسون یافت. اقبال لاهوری مسلمان متعلق به منطقه خاور میانه است که آشنایی کاملی با فرهنگ غرب دارد. از طرف دیگر، امرسون، فیلسوفی امریکایی است که به شدت تحت تاثیر فلسفه شرق قرار دارد. مفهوم خودباوری از جمله مفاهیمی است که هر دوی این شخصیت های ادبی بر آن تاکید فراوان دارند و آن را منشاء امید در زندگی می دانند که انسان را به حقیقت زندگی راهنمایی می کند. هم علامه اقبال و هم امرسون از خود آگاهی در خلوت به عنوان ابزاری سخن به میان آورده اند که با آن آدمی اسرار درونی خود را کشف کرده و به آنها پی می برد. به نظرآنان این خودآگاهی مانع از تقلید محض و بی چون و چرای واقعیت ها در زندگی انسان می گردد. در این تحقیق وجه اشتراک افکار و آرای این دو نویسنده را از منظر خودباوری به گونه ای که در مجموعه ""اسرار خودی"" توسط اقبال لاهوری و مقاله ""خود باوری"" توسط امرسون ارائه شده است، معرفی خواهیم نمود
شعر به مثابه حوزه ای معرفتی با کارکردهای میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرچه میان رشتگی به مثابه یک مفهوم علمی، تاریخ طولانی چندانی ندارد، اما به مثابه یک رویه پژوهشی، از دیرینه ای به قدمت پژوهش برخوردار است. پرسش این نوشتار آن است که آیا میان رشتگی، خاص حوزه تمدنی غرب است و یا در تاریخ مشرق زمین و به ویژه ایران زمین نیز سابقه دارد؟ این نوشتار کوشید نشان دهد که علاوه بر میان رشته ای بودن برخی تالیفات و آثار علمی دانش پژوهان ایرانی، می توان به شعر و نظم به مثابه حوزه ای معرفتی با کارکرد میان رشتگی نگریست. کارکردهای میان رشتگی شعر را در سه سطح می توان تحلیل کرد: سطح اول، سطح موضوعات است. سطح دوم، سطح مسئله هاست. و سطح سوم، سطح راه حل است. گرچه شعر پارسی را نمی توان یک حوزه ی میان رشتگی به معنای دقیق کلمه دانست اما نگاه به شعر به مثابه یک فعالیت احساسی از سر بطالت یا ذوق نگاهی تقلیل گرایانه است و اگر با رویکردی پدیدارشناسانه فارغ از پیش فرضهای برساخته بنگریم شعر یکی از دیرپاترین، عمیق ترین و آسمانی ترین انواع کنش فرهنگی و معرفتی بشر در گذر روزگاران بوده و کارکردهای میان رشتگی مهمی را به سامان رسانده است؛ هرچند که دقیقاً یک حوزه میان رشته ای با دیسیپلین های علمی نیست.
جایگاه پنجاب در گسترش و تعمیق برخی از مؤلفه های فرهنگ و تمدن ایرانی در هند عصر ترکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار فرهنگ و تمدن ایران را در جای جای هند می توان یافت؛ ولی پنجاب در جذب عناصر و مؤلّفه های فرهنگی و تمدنی ایران همچون زبان، دین، معماری، موسیقی و... از قدمت و اهمیت بیشتری برخوردار است. این منطقه که در دوره ی غزنویان، مرکز سیاسی و اداری آنان گردید، امرا، دیوانسالاران، علما، دانشمندان، عرفا و صوفیان ایرانی را به سوی خود جذب و جلب نمود. بدین ترتیب سند، جایگاه خود را نزد ایرانیان از دست داده و پنجاب جانشین آن گردید. اسم این منطقه پنجاب(پنج آب) به خوبی گویای عمق نفوذ فرهنگ ایران در این خطّه از شبه قاره است. پنجاب منشأ بسیاری از تغییرات و تحولات مهم هند در دوره ی اسلامی از جمله پیدایش زبان اردو و آیین سیک است و حتی هنر و معماری نشأت گرفته از این منطقه و تحت تأثیر فرهنگ و تمدن ایرانی است. هم چنین پنجاب محل نشو و نمای صوفیان و مکتب های صوفیانه و عارفانه ی معروف هند است که بنیانگذاران و بسیاری از اقطاب آن ها ایرانی بودند. مسئله ی مقاله ی پیش رو، بررسی کم و کیف و تحلیل و تفسیر این قضایا و ارائه ی تصویری قابل قبول از فرآیند گسترش و امتزاج فرهنگ و تمدن ایرانی در این منطقه و شناخت زوایای پیدا و پنهان آن با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی است.
موضع گیری و مشارکت جویی در مقالات نقد کتاب های ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل میان نویسنده و خواننده متن، نخستین بار در انگاره نظری فراگفتمان هایلند و ذیل دو مفهوم کلیدی «موضع گیری» و «مشارکت جویی» مطرح شد. در این انگاره، نویسنده هر متن به طور خودآگاه یا ناخودآگاه با عناصر زبانی مختلف شامل «تردیدنماها»، «یقین نماها»، «نگرش نماها»، و «ارجاع به خود»، موضع خود را نسبت به مفاهیم و پدیده ها اعلام می کند و همچنین با استفاده از عناصری نظیر «ضمیرخواننده»، «جملات امری»، «جملات پرسشی»، «دانش مشترک» و «جملات معترضه»، مشارکت خواننده را در خوانش متن جلب می کند. در پژوهش حاضر، محقق مقالات نقد کتاب های ادبیات فارسی را با تکیه بر انگاره هایلند بررسی کرده است. پیکره مطالعه حاضر شامل 100 مقاله نقد ادبی (50 مقاله از نشریات دانشگاهی و 50 مقاله از نشریات عمومی) است. پس از شناسایی، استخراج و شمارش داده ها مشخص شد که نویسندگان مقالات نقد پیکره حاضر به ازاء هر 7/11 کلمه، از یک واژه یا عبارتِ مربوط به موضع گیری یا مشارکت جویی استفاده کرده اند. از میان عناصر زبانی مورد مطالعه، نگرش نماهای منفی و جملات امری، به ترتیب، پربسامدترین و کم بسامدترین عناصر زبانی هستند. یافته ها نشان می دهد منتقدان نشریات دانشگاهی در مقایسه با نشریات عمومی سخت گیرتر هستند و در دهه 1380 شمسی، منتقدان نسبت به دهه قبل، از نگرش نماهای بیشتری استفاده کرده اند. همچنین، بخش پایانی هر مقاله نقد، متراکم ترین قسمت مقاله از نظر فراوانی عناصرِ موضع گیری و مشارکت جویی است و منتقدان مرد دیدگاه های خود را با قاطعیت بیشتری ابراز کرده و زنان نیز در استفاده از عناصر زبانی مشارکت جویی از مردان پیشی می گیرند.
تأملی در نظریه انواع در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گونه شناسی ادبی یا نظریه انواع ادبی یکی از نظریات مطرح در حوزه نظریه ادبی است که در حیات حدوداً دوهزار و چهارصد ساله خود محمل مناقشات، رد و قبول ها و جرح و تعدیل های فراوانی بوده است. در این مناقشات و مجادلات مسائل و مباحث مختلفی مطرح شده که سبب گسترش، تعمیق و امروزه تثبیت این نظریه شده است. این مقاله بر آن است تا از انبوه مباحث مطرح در این نظریه به مسائلی بپردازد که توجه به آنها در مطالعات گونه شناسانه ادبیات فارسی ضروری است؛ مسائلی چون: تعریف نوع ادبی، رابطه نوع ادبی با آثار ادبی، انواعِ انواعِ ادبی (انواع بنیادی)، قراردادهای نوع، نوع ادبی و ایجاد انتظارات، میزان رعایت قراردادهای نوع، نوع ادبی و بینامتنیت، زمان مندی انواع ادبی، نوع ادبی و فرهنگ، نوع ادبی و تاریخ ادبیات، دور در گزینش انواع ادبی، و تعریف و نام دهی انواع ادبی. این مقاله ضمن طرح این مباحث، به نقد رویکرد سنتی نظریه انواع ادبی فارسی پرداخته و ضرورت اتخاذ رویکرد جزئی نگرانه به انواع ادبی را متذکر می-شود.
مقایسة آیرونی با صناعات بلاغی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیرونی یکی از ابزارهای برجسته سازی و آشنایی زدایی در زبان است. آیرونی ساختارهای طبیعی زبان را با تغییر در حوزة دلالت ها غیرطبیعی می سازد. آشنایی زدایی به وسیلة آیرونی از طریق دگرگونی ساختارهای شناخته شده و غافل گیری مخاطب صورت می گیرد. به این ترتیب بخشی از کلام برجسته تر از بخش های دیگر آن می گردد. در بلاغت فارسی واژة آیرونی به کار نرفته است؛ اما آن چه در تعریف آیرونی آمده در زبان فارسی کاربرد فراوان دارد، هرچند این کاربرد گاه شبیه کاربرد برخی صناعات بلاغی فارسی است، در مجموع نوعی مستقل محسوب می شود و با سایر صناعات بلاغی متفاوت است. از آن جا که تاکنون در نوشته های فارسی به طور دقیق به این تفاوت ها و شباهت ها پرداخته نشده است، در این مقاله کوشش شده شباهت ها و تفاوت های آیرونی با سایر صناعات بلاغی فارسی مشخص گردد. آیرونی را با همین عنوان می توان وارد بلاغت فارسی کرد، البته نه به عنوان آرایه ای وارداتی، زیرا شیوه و کلام آیرونیک همواره در ادبیات فارسی وجود داشته است، اما در بیشتر موارد عنوانی برای آن در نظر گرفته نشده است. به این ترتیب می توان گفت آیرونی دوگانگی لفظ و معنا یا صورت و محتوا است که برپایة تضاد یا تناقض به شکلی غیرمنتظره و گاه خنده آور بنا شده است. تنها متونی را می توان آیرونیک خواند که این ویژگی ها در آن ها به طور همزمان در کنار هم به کار رفته باشند.
رسالة علمای اسلام؛ یک متن و چند روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میراث مکتوب زردشتیان به فارسی نوگنجینه ای از آثار دینی ادبیات فارسی است که کم تر بدان توجه شده است. این متون به تدریج از سده های چهارم از بازتولید متون اوستایی و پهلوی پدید آمدند. امروزه، صدها رساله در حوزه های فقه، آیین، تفسیر، اسطوره، تاریخ، کلام، ادبیات، روایت، زبان شناسی، نجوم، و ... از دستوران کیش زردشتی برجای مانده است. کلام و مباحث کلامی، به ضرورت روابط زردشتیان و جامعة اسلامی، از دیرینه ترین موضوعات ادبیات فارسی زردشتی است. مهم ترین متن کلامی زردشتی به فارسی نو رسالة علمای اسلام است. هرچند از نخستین دهه های سدة نوزدهم پژوهشگران به این اثر توجه کرده اند، تا کنون شناخت درستی از بازمانده های آن صورت نگرفته است. آن چه شهرت دارد، از این رساله دو تحریر موجود است. این گفتار، با سنجش آن چه از رسالة یادشده برجای مانده، در پی آن است تا بر مبنای شواهد متنی و موضوعی برای بازسازی و تدوین مجدد قطعات پراکنده و گزیده های مختلف آن پیشنهادی به دست دهد.
« داغ» از نشان تا درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بشر از نخستین روزی که پای بر پهنه هستی نهاد، برای بقا به شناسایی محیط اطراف و گاه مواجهه و مبارزه با تهدیدهای فراروی خویش پرداخت و ابزارهای مختلف را به منظورهای گوناگون به کار گرفت تا به هر طریق ممکن از جان و متعلقات خود محافظت کند. از جمله این ابزارها داغ بود که بشر از زمان های بسیار دور به دو منظور نشانه گذاری و درمان از آن استفاده می کرد؛ هرچند به یقین نمی توان اظهار داشت که کدام کاربرد، مقدم بود.
نویسنده در این مقاله، ابتدا به جنبه نشان و سپس وجهِ درمانی داغ می پردازد. نشان داغ بر اندام ها و اعضای بدن بردگان، دشمنان و حیوانات به منظور ایجاد تمایز و ثبت مالکیت و درباره مجرمان به علامت گنهکاری زده می شد و در کاربرد درمانی، به گمان برخی به عنوان آخرین درمان برای علاج بیماری های مختلف انسان و دام به کار می رفت. مهم ترین عرصه کاربرد درمانی داغ، نهادن بر زخم برای جلوگیری از خونریزی و عفونت بود. در مقاله حاضر، هر دو جنبه کاربرد داغ در ادبیات فارسی، تاریخ و فرهنگ عامه طبقه بندی و بررسی شده است.