مطالب مرتبط با کلیدواژه

حافظ


۲۶۱.

تأثیرپذیری ادبیات اروپا و آمریکا از حافظ

کلیدواژه‌ها: حافظ سفرنامه ادبیات غرب مستشرقین مکتب تعالی گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۳۶۴
آلمانی ها قبل از کشورهای دیگر اروپایی با حافظ آشنا شدند. آدام اولئاریوس مترجم اولین هیأتی بود که از آلمان به ایران آمد. او در سفرنامه اش، اطلاعاتی از ادبیات ایران به دست داد، که سبب آشنایی شارل رویچکی با حافظ و ترجمه چند غزل از او به زبان لاتین و آلمانی گردید. اولین ترجمه کامل دیوان حافظ توسط فون هامر در سال 1812 به انجام رسید. گوته از این ترجمه بهره برد و دیوان غربی شرقی خود را سرود.  پس از او مترجمان دیگری چون روکرت، پلاتن، هلموت ریتر، دامر و.. .  به ترجمه دیوان حافظ همت گماشتند. انگلیسی ها نیز در قرن هجدهم با حافظ آشنا شدند.  توماس هاید برای اولین بار، غزل نخست حافظ را به لاتین ترجمه کرد. نخستین اروپایی که اشعار حافظ را به فرانسه و انگلیسی برگرداند، ویلیام جونز بود. پس از او، مترجمان بسیاری چون ریچاردسون ، گرترود بل ، نیکلسون و... به این امر اهتمام ورزیدند. فرانسویان، دیرتر از کشورهای دیگر حافظ را شناختند. تاورنیه اولین جهانگرد فرانسوی است که از محبوبیت حافظ در میان ایرانیان مطالبی ارائه داد. گرچه مترجمینی چون دوفرمری، نیکلا، دوویلر، آرتورگی و...تحت تأثیر حافظ قرار گرفتند ولی هیچ کدام نتوانستند تمامی اشعار حافظ را ترجمه کنند. در امریکا نیز شکل گیری مکتب تعالی گرایی، گرایش به ادبیات شرق را رواج داد. امرسون از بنیان گذاران این مکتب، نخستین بار اشعار حافظ را برای آمریکایی ها ترجمه کرد.  
۲۶۲.

ناز و نیاز در ادبیّات غنایی فارسی ( با تکیه بر غزلیّات سنایی، حافظ و وحشی بافقی)

کلیدواژه‌ها: ناز نیاز سنایی حافظ وحشی بافقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۳۶۵
ناز و نیاز یکی از مضمون های غنایی متداول در غزلیّات عاشقانه و عارفانه ُ ادبیّات فارسی است و شاعران و عارفان هر یک به نوع خویش این مضمون را در اشعار به کار گرفته اند. اساس روابط در اشعار عاشقانه و عارفانه بر پایه ُ عشق استوار شده و معشوق اهل ناز و عاشق پر از حسّ نیاز است. در تمامی این روابط، زمانی که معشوق روی به ناز می آورد، طرف مقابل یعنی عاشق نیز خریدار ناز شده و احساس نیازمندی در او نمایان می گردد. سبب اصلی نازِ معشوق نهفته در زیبایی خود اوست و منشأ نیاز در عاشق بیش از همه وابسته به ناز معشوق است. در این مقاله بررسی توأمان ناز و نیاز در اشعار سنایی به عنوان شاعری عارف، حافظ به عنوان شاعری عاشقانه عارفانه گو و وحشیِ عاشقانه سرا در نوع خود جالب توجّه است و نگارندگان می کوشند به سؤالاتی از این دست پاسخ دهند: ناز و نیاز عاشقانه چیست؟ ناز و نیاز عارفانه چیست؟ ناز و نیاز عاشقانه چه وجوه اشتراک و افتراقی با ناز و نیاز عارفانه دارد ؟ نیز انواع ناز و نیاز مورد مداقه واقع می شود.
۲۶۳.

مضامین انتقادی و تعلیمی طنز در اشعار حافظ و سرآمدان سبک هندی

کلیدواژه‌ها: حافظ سبک هندی طنز شوخ طبعی ریا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲
حافظ در نزد ایرانیان پایگاهی بس بلند دارد. زبان شیرین و کلام تأثیر گذار او شهره ی خاصّ و عامّ است. هنر مطایبه و طنز، جزو مختصّات بیان خواجه است. حافظ در زمانه ای  می زیسته که ریاورزی و ظاهر پرستی های زاهدان و جور و تزویر حاکمان، دل شاعر را به درد می آورده است. حافظ با زبان فاخر و شوخ طبعانه، معایب زمانه و زاهدان و پارسایان و شیوخ وابسته درباری را بر ملا می کند و قصد اصلاح گری دارد. دوره صفوی نیز گرچه از نظر سیاسی از ثبات بیشتری نسبت به دوره حافظ برخوردار است اما از نظر تعصّب مذهبی حاکم با آن دوره مشابهت دارد و مانند دوره حافظ، دربار، مملو است از پارسایان و شیوخ و واعظان ومفتیانی که مدّعی زهد و تقوی هستند و از درک معانی عرفانی بازمانده اند. شاعران این دوره مستقیم و صریح و کمتر به کنایه به مبارزه با ظاهرسازی، خود بینی، ریا، تزویر و مدعیّان خدمت به مردم برخاسته اند و طنزهایی دل نشین و گاه گزنده و ماندگار را در شعر و ادب پارسی به یادگار گذارده اند.
۲۶۴.

تحلیل کارکرد رنگ در شعر حافظ

کلیدواژه‌ها: حافظ رنگ طبیعت صدا جمال شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۲۶۴
هنرمندان از دیرباز با تأثیرات رنگ ها آشنا بوده اند و معماری و رنگ آمیزی کاشی های ایرانی این پیوند را تثبیت کرده است. اما در دوران معاصر کشفیات و دریافت های علمی نوع برداشت و سمبل های نهادینه شده را دچار تزلزل کرده و روان شناسی معاصر درک تازه ای از رنگ ها را ارائه می کند. این تفاوت ها گسترده و زیاد نیست، چرا که حس دریافت ذاتی و فطری انسان ها نمی تواند به راحتی دچار تحول شود. این فرایند را در سروده های شاعران فارسی زبان می توان به نیکی تحلیل کرد. رنگ و تحلیل آن در شعر خواجه حافظ کمتر مورد توجه واقع شده است. این مقاله نمادشناسی، جمال شناسی، روان شناسی، تأثیر اجتماعی رنگ ها، پیوند رنگ و صدا و طبیعت را در شعر حافظ بررسی کرده است. این بررسی نشان می دهد که حافظ در حوزه ی رنگ و طبیعت برخوردی ذهنی گرایانه با مفهوم طبیعت دارد او در ابیاتش به کمک معانی مختلف واژه ی رنگ و در سایه ی ایهام تناسب شبکه ی منسجمی از رنگ ها را درهم می تند. در حوزه ی نمادشناسی، رنگ فیروزه ای که نمادی مذهبی نیز هست، در شعر او برجسته می شود و همچنین تأثیرات سیاسی و اجتماعی و عرفانی رنگ سیاه هم از نگاه حافظ پوشیده نمی ماند.
۲۶۵.

بررسی و تحلیل تمثیل «آب حیات» (با نگاهی به غزلیات حافظ)

کلیدواژه‌ها: تمثیل آب حیات خضر حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۹ تعداد دانلود : ۴۰۴
تمثیل را می توان متنی با مفاهیم متنوع تعریف کرد که مفاهیم آن با معنای تحت اللفظیش تفاوت دارند. «آب حیات» یا آب زندگانی از دیرباز، یکی از تمثیل های معروف و رایج در فرهنگ و ادبیات فارسی است که در ذهن و زبان بزرگان شعر و ادب، در مفاهیم گوناگونی تجلی یافته است. بررسی منشأ و اساس این تمثیل و استخراج مفاهیم گوناگون آن، هدف این جستار است؛ بدین منظور دیوان حافظ به عنوان منبع اصلی، انتخاب شد تا با شاهد مثال هایی از غزلیات وی، تنوع مفاهیم در این تمثیل باز نموده شود. حاصل این پژوهش نشان داد که حافظ به منظور آرایش کلام و تقویت معانی، 25 بار، ترکیب «آب حیات» و مترادف های آن را به کار برده است و در آن کاربردها، با استفاده از استدلال های خیالی، مفاهیمی چون «می»، «لب و دهان یار»، «قدرت بیان شاعر و شعر او»، «حالات عرفانی و واردات غیبی»، «شاهد» و «هوای منزل یار» را اراده کرده است.
۲۶۶.

تمثیلات حافظ در استعارات و تشبیهات چند لایه ای

کلیدواژه‌ها: حافظ تشبیه استعاره تمثیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۲۵۸
تمثیل از مباحث علم بیان و حکایت و روایتی است که به عنوان مشبهٌ به برای مطلبی در کلام  می آورند و هرچند که معنای ظاهری دارد امّا مراد گوینده، معنای کلّی تر دیگری است. در تمثیل معمولاً سمبل هم به کار می رود. این مقاله در پی پاسخ گویی به سوالاتی از این قبیل بوده است که کاربرد صنعت ادبی تمثیل در غزل حافظ چیست؟ حافظ چگونه از این شیوه در حصول اهداف خود استفاده کرده است؟ چه رابطه ای بین تمثیل و نمادهای حافظ برای بیان اندیشه های پارادوکسی او است؟ تمثیل های حافظ از نوع صنعت ادبی و نماد گونه اند. مقاله حاضر با استفاده از روش کتاب خانه ای و اسنادی با رویکرد تحلیلی به بررسی تمثیل در دامنه کمی غزل حافظ، به شیوه کیفی پرداخته است.
۲۶۷.

بررسی مصادیق زبان تمثیل در غزلیات حافظ

کلیدواژه‌ها: حافظ عرفان تمثیل غزلیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۸ تعداد دانلود : ۱۸۳
 حافظ غزلسرای بنامی است که تاریخ، نام پر آوازه اش را نه تنها در جرگه ی شاعران، که در صدر کارنامه ی عرفان جهان ثبت کرده است. غزلیات او شرح ایام و لیالی عمری است که در مکاشفه ی محبوب و سیر خرابات عرفان گذشته است. پس می توان گفت او را عارفی، کامل، نه غزل سرایی مشهور، و عارف مسلک باشد. وی از مجموعه گران بهای میراث تجربه های عارفانه به خوبی بهره گرفته و به ظریف ترین شکل ممکن آن ها را در اشعار غنایی خود تزریق نموده است. بدین سان وی دو رویه ی عشق و عرفان را توامان در شعر خود نمایان کرد، از سویی دیگر برای حمل دوگانه معنا نیازمند بهره از زبان و ابزاری بیانی با پتانسیل پرتوانی است که البته وامدار مصادیقی از زبان تمثیل ازجمله: نماد، کنایه، ایهام و ایهام هنری و اسناد مجازی است که وی به نیکی از عهده ی آن به در آمده و از استعداد ژرف این آذین ها بهره گرفته و حجم کثیری از معنا را بدون انباشت مهمل لفظ به ارمغان آورده است. هدف اصلی این تحقیق بررسی جنبه عرفان، معنویت و عشق در شعر حافظ (727-792) با بهرمندی از توانایی های زبان تمثیل می باشد. این تحقیق به روش توصیفی بوده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه ای و با استفاده از مقالات موجود جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردیده است.
۲۶۸.

نمادگرایی و تمثیلات اجتماعی حافظانه در بیان و اندیشه های هوشنگ ابتهاج (شاعر معاصر)

کلیدواژه‌ها: هوشنگ ابتهاج حافظ سمبل تمثیل اجتماعیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۲۹۴
اندیشه و دغدغه های اجتماعی «ابتهاج» در پیوند با ذوق زیباگرایانه ی ادبی و دلبستگی وی به غزل کلاسیک به ویژه  غزل های حافظ، و نیز عرصه ی پرالتهاب سیاسی دهه ی سی شمسی، رنگ و بوی کلام و شعر وی را جلوه ای بخشیده که او را از سایر شاعران هم عصر خویش همچون «فریدون توللی»، «رهی معیری»، متمایز می سازد. ابتهاج که شاعری غزل سراست و توانایی خود را در شعر نو نیز نشان داده از حیث استخدام واژگان و تعابیر، و ساخت نحوی اشعارش و نمادها و تمثیلات و مضامین فکری، متاثر از شیوه حافظ است. روش تحقیق تمثیلی حاضر، کیفی و توصیفی است. در این تحقیق ، غزل های دفتر شعر «سیاه مشق» مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد: از ویژگی های بارز اشعارش، تصویرسازی نمادین و تمثیل گرایانه و تا حدی بازآفرینی نمادهای حافظانه برای بیان موضوعات اجتماعی نظیر نبودن آزادی و وجود استبداد،      دردمندی ها و جو اختناقی است که بر جامعه ی روزگار خویش حاکم بوده است. این شیوه و فضای سیاسی  دهه ی سی شمسی، او را به جریان سمبولیسم اجتماعی سوق داده و شگردهای زبانی و هنری حافظ ، الهام بخش سایه بوده است. این نوع بازآفرینی و پیروی از حافظ، وجه تشخص و امتیاز غزلیات سایه قلمداد شده است. با این هدف ابتهاج توانسته تصاویر و تمثیل های مرسوم عرفانی و تغزلی را در پاسخ به ضرورت و سوالات تحقیق تبدیل به نمادهایی کند که پیام رسان موضوعات اجتماعی باشد
۲۶۹.

همگون اندیشی های حافظ و اکهارت تله با توجه به نظریه تجربه اوج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی حافظ اکهارتتله تجربه اوج همگون اندیشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۱۸۴
یکی از شاخه های نوظهور جستارهای ادبی، پژوهش های تطبیقی است که درآن به همانندی-های میراث مکتوب ملل گوناگون، بر مبنای اثرپذیری، اثرگذاری یا همگون اندیشی، توجه می-شود. دیوان حافظ از زوایای گوناگون ارزش مطالعه دارد. این متن، در مبحث پژوهش های تطبیقی، اثری گرانقدر است. ترجمه اشعار حافظ به زبان های اروپایی واثرگذاری حافظ از طریق ترجمه اشعارش بر اندیشه شاعران و نویسندگان جهان، توجه خاورشناسان به حافظ و همگون اندیشی های شاعران و نویسندگان غربی و حافظ، ضرورت توجه به پژوهش های تطبیقی را در این زمینه، آشکار می سازد. در این پژوهش، با توجه به نظریه تجربه اوج و شخصیت انسان های خود شکوفا، همانند اندیشی های حافظ و اکهارت تله در مباحث طبیعت ستایی، لحظه اکنون، تساهل وتسامح و ناپایداری چرخه های هستی، به گونه ای تطبیقی، بررسی و تحلیل شده است. زاویه دید و نگرش هستی شناسانه حافظ و تله بر مبنای تساهل، پذیرش و لزوم توجه به زیبایی و تقدّس طبیعت، استوار شده است.توجه به لحظه اکنون و بهره مندی از گذر ناگزیر عمر، با تمرکز بر هوشیاری حواس، از دیگرگزاره های همگون حافظ و تله، می باشد.
۲۷۰.

«خودزنی» های رندانه حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خودزنی حافظ رندی تزویرستیزی کنایه تعریض بیت تخلص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۳۶۳
بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح       شرمسار رخ س اق ی و م ی ر ن گ ین م «خودزنی» در دستور زبان فارسی از دیدگاه صرف، ترکیبی است که ساختار حاصل مصدر دارد و کاربرد آن در زبان فارسی مربوط به دوره معاصر و روزگار ما است. از زاویه آرایه ادبی ترکیبی کنایی به شمار می رود و چون تازگی دارد در هیچ یک از فرهنگ های زبان فارسی به آن نپرداخته اند. در میان سرایندگان بزرگ شعر فارسی نیز بجز حافظ از این آرایه بدیعی در سطح ویژگی سبکی سود نمی برد. زیرا به استناد یک ضرب المثل شایع در زبان فارسی: «هیچ بقّالی نخواهد گفت که ماست من ترش است» ولی حافظ از این آرایه به گونه ای رندانه و چندلایه در محکومیّت مدعیّان خود می کوشد. حافظ نیز مانند بزرگان ادبیات فارسی مصلح اجتماعی است. اصلاح جامعه همان چیزی است که امروزه به آن «تعهد یا رسالت» شاهر گفته می شود. زبان حافظ از دیدگاه ساختار و معنا بسیار هنری و پخته و  دل نشین است، او زخم های کهنه و چرکین فرهنگی را به نیشتر قلم و اندیشه می شکافد تا شاید مرهمی برآنها بگذارد. یکی از آلودگی های بزرگ دوره حافظ ریاکاری و دورویی و تزویر است. دورویی اهل شریعت، طریقت و تصوّف، عالمان و دولتمردان چیزی نیست که هر مصلحی بتواند از کنار آن نادیده بگذرد لذا حافظ در ریاستیزی و تزویرسوزی سرآمد همگان است. او که حافظ قرآن است می داند که قرآن کریم توجّه زیادی به این ضایعه اجتماعی دارد. بارها قرآن از منافقان و دشمنی آنها یاد می کند، حتی سوره ای را به این موضوع با عنوان «منافقین» اختصاص می دهد. در این مقاله کوشش می گردد با استفاده از روش (توصیفی تحلیلی) به بررسی خودزنی های حافظ پرداخته گردد.
۲۷۱.

بررسی تطبیقی عشق و عقل در اشعار حافظ و آثار فارسی سهروردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: عقل عشق تطبیق حافظ سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۶۴۸
یکی از مهمترین مضمون های مشترک قابل مقایسه در اشعار حافظ و آثار فارسی شیخ اشراق، مفهوم عشق و عقل است. همان اندازه که سهروردی در جایگاه حکیم در تک تک رساله های فارسی خود به عقل پرداخته، در سراسر دیوان خواجه شیراز نیز سخن از عشق است و هر دو در آثار خود نظری نیز به مفهوم مقابل آن داشته اند. اگر سهروردی حکیمی است که دل هم در گرو عقل دارد و هم عشق، حافظ نیز شاعری اندیشمند است که از مقوله عقل غافل نمانده، همواره در اشعارش به نقد آن پرداخته است. در مجموعه آثار فارسی سهروردی تنها یک رساله به عشق اختصاص دارد، ولی به جرأت می توان گفت، وی حق مطلب را در مورد عشق ادا کرده، به مراحل و مراتب مختلف آن پرداخته و نقش و جایگاه عشق را در حکمت اشراقی به خوبی تبیین کرده است. پژوهش حاضر بیش از سایر رساله ها از رساله فی الحقیقه العشق بهره برده است؛ چرا که بیشتر با اشعار حافظ قابل مقایسه و تطبیق است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام گرفته است. نتیجه این که از نظر شیخ اشراق عقل و عشق لازم و ملزوم یکدیگرند. عشق زاده عقل است و برای رسیدن به عقل کل که در نزدیک ترین فاصله با نورالانوار است، راهی به جز عشق وجود ندارد. از آن سو، حافظ به ندرت از عقل قدسی سخن می گوید و به جز ابیاتی چند، هر جا سخن از عقل می آورد، منظور او عقل جزئی است و در قیاس میان عقل و عشق آنچه برای او اصالت بیشتری دارد، عشق است. این دو متفکر، با وجود اختلاف نظرهایی، در بیان روشِ نائل شدن به حقیقت و در رجحان عشق بر عقل برای وصول به جمال و کمال مطلق با یکدیگر هم رأی و هم عقیده هستند.
۲۷۲.

خویشتن آفرینی و عافیت سوزی: مقایسه ی دو مفهوم «آیرونی» و «رندی» در رورتی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رندی آیرونی ریچارد رورتی حافظ بررسی مقایسه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۳۰
آیرونی یکی از مضامین محوری اندیشه ی ریچارد رورتی است. این مفهوم سابقه ای دیرپا در تاریخ فلسفه دارد؛ نخستین بار در دوران یونان باستان برای توصیف روش تجاهُل گرایانه ی سقراطی به کار گرفته شد و مورد توجّه اندیشمندان بزرگی همچون سورن کیرکگور قرار داشت. از سویی دیگر مفهوم رندی نیز تاریخی طولانی و پُرپیچ و خَم در زبان فارسی دارد. این مفهوم به طور خاص جایگاهی کانونی در شعر حافظ دارد و اهمّیت آن تا جایی است که «رندی» را منسجم ترین آموزه ی اندیشه ی حافظ پنداشته اند. هدف اصلی از انجام پژوهش پیشِ رو، فراهم آوردن امکانی است برای مقایسه ی دو مفهوم رندی و آیرونی در منظومه ی فکری دو اندیش مند برجسته، که در دو بستر متفاوت فرهنگی زیسته و بالیده اند.. چنین مقایسه ای گرچه در نظر اوّل نامأنوس، نامُمکن و یا دستِ کم همراه با دشواری می نُماید امّا علی رغم تفاوت های فرهنگی-زبانی حافظ و رورتی، مشابهت های بسیاری میان دو مفهوم پیشِ چشم خواننده قرار می دهد. آیرونیست رورتی همچون رند حافظ شخصیتی است پرسشگر و استقلال طلب که نگاهی آمیخته به تردید دارد. رند و آیرونیست افرادی آزاد و بازیگوش اند و خلّاقانه در اندیشه ی ارائه ی بدیلند. از سویی، ظرفیت های زبان شاعرانه به حافظ این امکان را می دهد تا رند را شخصیتی معرّفی کند که بی پروا وارونه گویی می کند امّا تلاش آیرونیست رورتی معطوف به تمهید واژگانی کم تناقض است که جهانی نو بیافریند.
۲۷۳.

همسانی های زبانی و معنایی غزل های عاشقانه حافظ (و سعدی، خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، کمال خجندی و سیف فرغانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظ همروالی سعدی خواجو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۲۴۷
یکی از بحث های اساسی در شناخت ابعاد مختلف شعری حافظ تأثیر و بهره مندی او از ادبیات گذشته و پیش از وی بوده است.مهمترین پرسش مقاله این است که حافظ تا چه میزان به شعر، مضمون، عبارت، شکل و ساختار شاعران پیش از خود در مضامین عاشقانه نظر داشته است؟پژوهش حاضر با تکیه بر اقتباس، تأثیر، شباهت، درج، تضمین، تلمیح، اخذ مضمون،استقبال، نظیره گویی، قرابت در استعمال واژه و اشتراک در لفظ به بازشناسی کاربست های مهم آنها در غزلیات عاشقانه حافظ و غزلیات سعدی ،خواجوی کرمانی،سلمان ساوجی،کمال خجندی و سیف فرغانی پرداخته است. نتیجه تحقیق که با روش تحلیل مقایسه ای و استفاده از اسناد کتابخانه ای انجام شده نشان می دهد درمیان 497 غزل حافظ، با تکیه بر دیوان تصحیح خانلری، 70 غزل با مضمون صرفاً عاشقانه وجود دارد که میزان همروالی آنها با اشعار عاشقانه شاعران مورد پژوهش بدین قرار است: سعدی 17 مورد، خواجوی کرمانی 15 مورد، سلمان ساوجی 6 مورد، کمال خجندی 5 مورد و سیف فرغانی 1 مورد. بیشترین موارد همروالی، در هم شکلی های وزنی؛ اشتراک در قافیه و ردیف و أخذ مضمون و اقتباس است.
۲۷۴.

هیچ کاره نیست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظ شعر فارسی قرن هشتم هیچ کاره نیست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۴۵
شعر حافظ از قرن هشتم به این سو با ذهن و زبان فارسی زبانان ارتباط برقرار کرده؛ به همین سبب، برخی از ساخت های تاریخی زبان شعری او با زبان فارسی رایج امروز انطباق یافته و توجیه و تفسیر شده است. عبارت «هیچ کاره نیست» که حافظ آن را در بیتی به کار برده (ما را ز منع عقل مترسان و می بیار/ کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست)، ذهن شارحان شعر او را به خود مشغول کرده و آنان برای حلِّ تناقضی که در معنای این بیت به نظر می آمده است، بدون ذکر شاهدی از متون نظم و نثر قدیم، کوشیده اند آن را با برخی مثال ها از فارسی امروز تطبیق دهند. شارحان «هیچ کاره نیست» در این بیت حافظ را به دو صورت توجیه کرده اند: «همه کاره است» یا «کاره ای نیست» که با توجه به معنای کلی بیت، تنها یک صورت آن پذیرفتنی است. در این مقاله برای گشودن دشواری این عبارت، به کارکرد «هیچ» در تاریخ زبان فارسی در محور همنشینی و کارکردهای دستوری متفاوت آن توجه شده است که بیشتر دستوریان و فرهنگ نویسان به آن نپرداخته اند. برخلاف نظر شارحان، با ذکر برخی شواهد از کاربرد «هیچ» در متون نظم و نثر، نشان داده شده است که با آگاهی از نکته ای دستوری می توان این ساخت زبانی حافظ را توجیه و تبیین کرد.
۲۷۵.

آسیب شناسی انتقال چندلایگی دلالتی در تعریب اشعار حافظ براساس نظریه تغییرات صوری کتفورد (بررسی موردی ترجمه های الشواربی و عباس زلیخه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چندلایگی حافظ کتفورد الشواربی زلیخه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۱۶۷
ترجمه به عنوان یکی از ابزار برجسته انتقال فرهنگ ها در میان ملل، عرصه ای پرچالش در عرصه ادبیات تطبیقی به شمار می آید. وجود لایه های متعدد معنایی بین دلالت های اصلی و مجازی واژگان شعری و ناآشنایی مترجمان با چرخش دلالتی بین الفاظ و معانی وارده در ابیات، مانع از انتقال صحیح افکار شاعر به خوانندگان در متون شعری می شود. در میان شاعران پرآوازه ایرانی، ترجمه اشعار حافظ به سبب تأویل پذیر بودن مفاهیم موجود و بومی شدگی واژگانی، نیازمند دقت بیشتر مترجم در لایه های فکری، بایسته های فرهنگی و باورهای دینی اوست. این پژوهش برآن است تا براساس شیوه توصیفی - تحلیلی به آسیب شناسی ترجمه مفاهیم چندلایه واژگان و اصطلاحات شعری حافظ در ترجمه های عربی «ابراهیم امین الشواربی» و «علی عباس زلیخه» براساس نظریه تغییرات صوری کتفورد در بخش های واژگانی و دستوری بپردازد. نتایج این تحقیق، نشان از عدم موفقیت کامل مترجمان نامبرده در ترجمه مفاهیم چندلایه اصطلاحات شعری حافظ دارد که غفلت از توجه به چرخش های دلالتی مصطلحات، عامل اصلی این موضوع شناخته شده است.
۲۷۶.

محاسبه تضمن های کلامی در غزلی از حافظ با بهره گیری از نظریه استنباطی گرایس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تضمن حافظ زبان عرفانی گرایس نظریه استنباطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۶۶
در گفتمان شناسی برای کشف و توجیه رابطه صورت و بار منظوری سخن در ارتباط کلامی و تشخیص منظور گوینده، بهره گیری از نظریه استنباطی گرایس به ویژه تضمن و تلمیح مطرح در آراءِ او بسیار اهمیت دارد. در تحلیل متون ادبی نیز که صحنه حضور صور خیال است و غالباً کلمات و جملات، حامل معانی ضمنی و مجازی است، تضمن های کلامی گرایس، قابلیت و کارایی لازم برای توجیه و تفسیر معانی ضمنی را داراست. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه استنباطی و اصول همکاری گرایس و نیز مبحث اقتضای ظاهر در معانی سنتی، چگونگی عدول از هنجارهای زبان خودکار و تبدیل آن به زبانی ادبی- عرفانی را در غزلی از حافظ بررسی و معانی تلویحی و تضمن های عرفانی آن را در چارچوبی روشمند، محاسبه و استنباط می کند. بدین منظور ابتدا نظریه گرایس تشریح و با مبحث اقتضای ظاهر تکمیل می شود. سپس با تکیه بر آن و با بهره گیری از روشی توصیفی- تحلیلی، نخستین غزل دیوان حافظ بررسی و پیام های افزون بر کلام او که معنای مقصود اوست استخراج می شود. این تحلیل نشان می دهد که حافظ در این غزل با عدم رعایت اصول همکاری گرایس و عدول از هنجارهای زبان معیار، کلمات و جملات را در معانی دیگر به کار برده و با ایراد کلام برخلاف مقتضای ظاهر، زبانی عرفانی را در قالب غزلی تلفیقی پدید آورده است. تحلیل زبان عرفانی در آثار ادبی از حوزه های جدید ادبیات عرفانی است و دستاورد تحقیق حاضر، توجیه و تبیین علمی و روشمند زبان عرفانی حافظ در غزل مورد نظر، با استفاده از ابزارهای قابل اتکاءِ کاربردشناسی زبان است.
۲۷۷.

تحلیل تطبیقی تأثر صائب از حافظ با تکیه بر دو غزل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشک شاعری شگردهای زبان شعری صائب حافظ بینامتنیت آشنایی زدایی معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۶۲
با توجه به ظاهر بیان صائب، در نگاه نخست چنین به نظر می آید که صائب بیشترین اقتباس را از حافظ داشته است و تحت تأثیر او بوده است. با استناد به این که هر متنی در تعامل با متن های پیش از خود است و نیز با دقت بیشتر در اشعار این دو شاعر، این فکر شکل گرفت که صائب نسبت به مفاهیم و مضامین حافظ نوعی آشنایی زدایی معنایی انجام داده است یا در واقع استفاده صائب از مضامین حافظ با نوعی موضع گیری منفی همراه بوده است و به نظر می رسد بیشتر به لقب لسان الغیب رشک می برده است. صائب ضمن درک شگردهای زبانی زیرکانه حافظ، در برخورد با مضامین حافظ از همین شگرد استفاده نموده است، به گونه ای که در ظاهر محسوس نیست و با دقت و نکته سنجی می توان به آن پی برد. این مسئله باعث گردید با استفاده از روش بینامتنیت، تحلیل تطبیقی در دو غزل حافظ که مورد اقتباس صائب بوده، انجام گیرد. با تحلیل بینامتنی می توان پی برد چگونه مؤلف یک متن گزینشگرانه و هدفمند از متون دیگر بهره برده است. تحقیق زیر نتیجه این فکر و روش است.
۲۷۸.

همگرایی اسطوره و عرفان در غزل های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۶۷
مقوله هایی مانند اسطوره و عرفان اگرچه دارای رویکردی به ظاهر متفاوت می باشند اما هر دو از مظاهر بارز و برجسته هویت ایرانی هستند که در مواضع متعدد به ویژه در بُعد نمادین بودن زبان، تأویل پذیری، روایت گری، رویکرد هنری، قرابت با متون دینی از همگرایی و همسویی برخوردارند و این اشتراک و همگرایی بیشتر در حوزه شعر و ادب خود را نمایان می سازد. لذا شعرای بسیاری از جمله حافظ از این نکته غافل نبوده اند. شخصیت ها و مفاهیم اساطیری در شعر حافظ برخوردار از یک تطور معنایی هستند که اغلب در خدمت تعمیق و توسعه باورهای عرفانی می باشند. این مفاهیم ضمن این که نوعی رجعت به گذشته های فکری و آیین ایران است، اما رویکرد عرفانی آن نیز نوعی تجدید حیات معرفتی در حوزه مفاهیم معرفتی اسلامی حساب می آید. لذا هم چنان که بسیاری از مقوله های اساطیری به جهت پویایی و سیال بودن و عدم تقید به زمان و مکان در ادوار گوناگون و در قالب های بعضاً متفاوت حضوری آشکار دارند؛ عرفان نیز با در نظر داشتن نکاتی که گفته شد این ویژگی را همانند اسطوره خواهد داشت تا سایر حوزه ها و قالب های فکری را تحت الشعاع قرار داده و یا احیاناً با خود همراه نماید و این دو در بسیاری از مواضع توأمان در راستای کمال خواهی انسان گام برمی دارند. عمدتاً هر دو مفهوم برای دستیابی به ماندگاری و جاودانگی خود به روایات روی می آورند و رویکرد به هنر نیز در هر دو به چشم می خورد. لذا غزل های حافظ را از این منظر نیز می توان مورد تحلیل قرار داد. اما به جهت گستردگی دامنه بحث، نگارنده ناگزیر است در این مقاله، به همگرایی اسطوره و عرفان صرفاً در وجه تأویل پذیری آن دو در دو مقوله جمشید و جام جم اکتفا نماید.
۲۷۹.

تکنیک زبانی و معناسازی تک واژ دستوری «واو» در قرآن کریم و دیوان حافظ شیرازی

کلیدواژه‌ها: قرآن بلاغت حافظ تک واژ دستوری واو تکنیک زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۵۷
واو در زبان عربی و فارسی بنا بر موقعیت به کاررفته، کارکردهای گوناگون و معانی متفاوتی دارد؛ زیرا واو، واژه ای است که ارتباط و پیوند میان کلمات و جملات را برقرار می سازد و آن ها را به یکدیگر مرتبط می کند. تک واژ مورد بحث مقاله حاضر، واوی است که در نگاه اوّل خلاف قاعده زبانی به نظر می آید؛ چون ارتباط قبل و بعد آن بدون در نظر گرفتن واو کاملاً درست به نظر می رسد و کامل می نماید. ولی واو واقع شده، در اصل ارتباطی میان یک جزء ذکر نشده با ماقبل یا مابعد خود را به عهده دارد و آن را بیان می کند. ذکر نکردن آن جزء در جمله و قرارگیری واو، باعث غافل گیری مخاطب در درجه اوّل و باعث تفکّر او در درجه دوم شده و در درجه سوم علّتی جهت جست و جو برای یافتن جزء ذکر نشده _ به عبارت دقیق تر مقصود متکلّم و ارتباطش در جمله مطرح شده است. از آنجاکه اندیشه و تعقّل، لایتناهی و جزء جدایی ناپذیر وجود آدمی است، ارتباط هر چیزی با آن یا به تعبیری دقیق تر، برخورد همه چیزهای امور عقلانی با آن است که سبب جاودانگی آن می شود. در مقاله حاضر کوشیده شده است بر اساس شیوه تحلیلی- تطبیقی به علّتی از علّت های متعدّد جاودانگی قرآن کریم و دیوان حافظ شیرازی پرداخته شود. مهم ترین دستاورد این مقاله، کشف علّتی از علل متعدّد جاودانگی این دو اثر فاخر بوده است؛ زیرا بیشتر مضامین دیوان حافظ بازتابی از مفاهیم زیبای قرآنی است.
۲۸۰.

کم گرفت و کارکردهای آن در اشعار حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلاغت کم گرفت کارکردهای معنایی زیبایی شناسی حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۹
یکی از مشخصه های اصلی شعر حافظ بلاغت کلام اوست. او با به کارگیری شگردهای مختلف ادبی توانسته به این مهم دست یابد. یکی از راهکارهای حافظ برای پررنگ کردن صبغه بلاغی اشعارش، استفاده از کم گرفت با بسامد بالاست که تاکنون از دید حافظ پژوهان و حافظ شناسان پنهان مانده است. کم گرفت، ابزاری بلاغی و ادبی است که نقطه مقابل اغراق به شمار می رود و مطلبی، کسی یا چیزی را ضعیف تر، فروتر یا کمتر از حد خود نشان دادن یا بیان کردن است. در پژوهش حاضر، ابتدا با تکیه بر نظر اُدبا و صاحب نظران تعریف جامع و کاملی از کم گرفت ارائه، سپس روش های ایجاد مفهوم کم گرفت و اغراض آن در اشعار حافظ به روش مطالعه کتابخانه-ای بررسی و تحلیل شده است. برایند پژوهش نشان می دهد که حافظ با تکیه بر گستردگی قلمرو دانش زبانی و بلاغی خود با استفاده از واژه هایی مانند کم و کمتر، ترسم، گویی یا گوییا، مگر، بهتر، اندکی و... توانسته مفهوم کم گرفت را در کلام خود ایجاد کند. کم گرفت در شعر او کارکردهای معنایی و زیبایی شناختی نیز دارد که از میان کارکردهای معنایی می توان به تواضع و کم گرفت خویش، اعتراض توأم با احتیاط، احترام، پند و اندرز و از میان کارکردهای زیبایی شناختی به تناسبات لفظی اشاره کرد.