مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
نوآوری باز
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
۴۰-۲۳
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، ارائه مدل تجاری سازی باز فناوری در شرکت های کوچک نوفناوری بنیان فعال در بازار فناوری بخش شهری می باشد. براساس یک روش تحقیق ترکیبی متوالی با نمونه گیری ترکیبی متوالی هدفمند، ابتدا مدل اولیه تجاری سازی باز فناوری پس از مرور پژوهش ها و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۱ نفر از مدیران شرکت های کوچک نوفناوری بنیان فعال در توسعه محصولات فناورانه موردنیاز بخش شهری از طریق روش کیفی تحلیل تم، استخراج شده است. مدل کیفی به دست آمده از طریق روش کمی با استفاده از پرسش نامه در یک جامعه آماری متشکل از ۴۲ نفر از مدیران شرکت های کوچک نوفناوری بنیان، ارزیابی و با روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart Pls و روش حداقل مربعات جزئی مبتنی بر واریانس تحلیل شده است. مدل پیشنهادی مطالعه، ابعاد تجاری سازی باز را در چهار فاز شکل گیری ایده اولیه، تعیین مکانیزم تجاری سازی، ساخت و توسعه محصول و انتشار، توسعه بازار و ورود به بازار نوین براساس دو نوع تجاری سازی باز وارد شونده و خارج شونده نشان می دهد. همچنین ریسک های تجاری سازی باز و ارتباط آن با هر یک از فازهای اشاره شده در آن ارزیابی شده است. در نتیجه، این مطالعه فهم ما در مورد نوآوری باز و تجاری سازی باز را از طریق انجام تحلیل تفضیلی نحوه انجام تجاری سازی در پارادایم نوآوری باز و ارائه مدل شامل بازیگران اصلی، عوامل مؤثر، مکانیزم ها و راهکارها و در نهایت معرفی ریسک های پیش رو برای دستیابی به بازار فناوری بخش شهری توسعه می دهد.
طراحی الگوی نوآوری باز صنعت طلای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
265 - 290
حوزه های تخصصی:
نوآوری باز، طی دهه گذشته به طور گسترده ای در پیشینه مدیریت نوآوری مورد بحث بوده است. این امر موجب شناسایی هرچه بیشتر مزایای آن گردیده است، نظیر استفاده از ورودی های دانش برای تسریع نوآوری های داخلی و گسترش بازار برای استفاده های خارجی از نوآوری در شرکت های کوچک و متوسط. هدف این پژوهش، دستیابی به الگوی ساختاری نوآوری باز برای صنعت طلای ایران با بررسی عوامل تأثیرپذیر و تأثیرگذار و تبیین چگونگی روابط میان آن هاست. پژوهش از نوع کیفی با ماهیت اکتشافی تبیینی است و از رویکردهای مرور نظام مند پیشینه پژوهش و فراترکیب و تحلیل مضمون بهره گرفته است. در این خصوص، از بین 3151 مقاله اولیه، 54 مقاله پس از گذر از لایه های متعدد ارزیابی، مورد بررسی محتوایی قرار گرفته و متغیرها و واحدهای معنایی مورد نظر شناسایی شده است. سپس 25 کد مفهومی اولیه، استخراج و پس از اعتبارسنجی آن با خبرگان، روابط میان آن ها نیز از متون علمی استنتاج شد و در یک الگوی مفهومی ترسیم گردید. در ادامه برای تطبیق الگوی مذکور در صنعت طلا، مصاحبه هایی نیمه ساختارمند با خبرگان صنعت طلا طرح ریزی و اجرا شد، که این اقدامات منجر به شناسایی 11 عامل جدید و اختصاصی برای صنعت طلا گردید. با ادغام و دسته بندی عامل ها، 34 مقوله نهایی شناسایی و با بررسی روابط بین آن ها، الگو نوآوری باز در صنعت طلا تدوین و عامل های مهم تأثیرگذار و تأثیرپذیر در الگو شناسایی گردید. همچنین، در این میان سه عامل کلیدی شامل نهادسازی میانجی، تغییرپذیری مدیران و عامل اعتمادسازی در همکاری و مشارکت ها، تأثیرگذارترین عوامل در الگو شناسایی شدند که علاوه بر تاثیر بر روی دیگر عوامل موجب تقویت نوآوری باز و در نتیجه تقویت متغیرهای عملکردی می گردند.
بررسی اثر لختی سازمانی بر آمادگی سازمانی، توانمندی همکاری، توانمندی جذب با نقش تعدیلگر دو سوتوانی فناوری اطلاعات (مطالعه موردی: کسب و کارهای کوچک و متوسط نرم افزاری در صنعت فناوری اطلاعات در ایران)
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
33 - 55
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر لختی سازمانی بر ابعاد نوآوری باز با نقش تعدیلگر دو سوتوانی فناوری اطلاعات می باشد. جامعه هدف شرکت های نرم افزاری فعال در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات در استان تهران می باشند. تعداد کسب وکارهای نرم افزاری فعال تعداد 164 شرکت می باشد و نمونه برابر با 115 شرکت است. به طورکلی 315 پرسشنامه بین افراد توزیع و 120 پرسش نامه گردآوری شد و مورد تجزیه وتحلیل با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS قرار گرفت. در این پژوهش رابطه منفی بین لختی سازمانی و نوآوری باز تائید شد. همچنین این پژوهش نشان دهنده رابطه منفی لختی سازمانی بر ابعاد نوآوری باز می باشد. لختی سازمانی موجب کاهش نوآوری باز خواهد شد. بنابراین به سازمان ها توصیه می شود که دچار لختی سازمانی نشوند تا با کاهش لختی سازمانی، نوآوری باز افزایش یابد که نتیجه آن افزایش مولفه های نوآوری باز می باشد.
فرا تحلیل ارایه مدل نظری آزمایشگاه های زنده شهری به مثابه مدل گذار پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 20
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: آزمایشگاه زنده شهری فضایی فیزیکی یا مجازی است که با گرد هم آوردن ذینفعان مختلف برای همکاری و ایده پردازی جمعی به دنبال عبور شهرها از چالش های دوران گذار به سمت پایداری است.هدف: با وجودی که در سال های اخیر به شدت مورد توجه سیاست گذاران، برنامه ریزان، پژوهشگران و مسئولان اجرایی شهرها قرار گرفته است، اما همچنان ماهیت، ابعاد، اصول، هدف ها، مولفه ها و چارچوب آن تا حدودی نامشخص است. بر همین اساس پژوهش حاضر با استفاده از روش فراتحلیل به دنبال پوشش این خلاء است.روش: از روش شناسی کیفی و از تکنیک متن پایه فراتحلیل استفاده شده است. در بررسی اولیه تعداد 722 منبع یافت شد که 58 مورد از آنها بر اساس عنوان کنار گذاشته شد. چکیده تعداد 664 منبع بررسی شد و 428 مورد از آنها از روند پژوهش حذف شد. در نتیجه، تعداد 236 منبع به طور کامل بررسی شد و 193 مورد از آنها از لحاظ محتوا و کیفیت رد شد. در نهایت تعداد 43 مقاله جهت تجزیه و تحلیل نهایی انتخاب شدیافته ها: بر اساس تحلیل زمانی، سیر منابع پژوهش صعودی است به گونه ای که در سال 2021-2022 به اوج خود می رسد و مجله هایی نظیر مرور مدیریت نوآوری فناوری، فصلنامه پایداری، فصلنامه تولید پاکیزه تر در این حوزه بسیار فعال هستند. از لحاظ الگوی تحقیق، سهم تحلیل محتوا، مرور سیستماتیک ادبیات، توصیفی-تحلیلی، تطبیقی و اکتشافی به ترتیب برابر با 14، 11، 23، 27 و 25 درصد است. الگوی تحقیق بیشتر منابع به صورت تطبیقی و اکتشافی می باشد و در مجموع، 52 درصد منابع را به خود اختصاص داده اند.نتیجه گیری: 51 کد در خصوص ویژگی های منحصر به فرد آزمایشگاه های زنده شهری استخراج شده که در 12 مقوله مشتمل بر دوره تاریخی، ابعاد، مولفه ها، عوامل زمینه ای، هدف ها، اصول، فرآیند، کنشگران، گونه شناسی، چالش ها، پیامدها و مراحل کاربست راه حل نهایی طبقه بندی شده اند که مدل نظری آزمایشگاه های زنده شهری از تشکیل می دهند.
طراحی مدل هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای با تبیین نقش نوآوری باز، توسعه دیجیتالی، هوش مصنوعی و هوش تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
218 - 236
حوزه های تخصصی:
هدف: هم آفرینی ارزش در رسانه های دیجیتال، بر اساس معماری پلتفرم های دیجیتال استوار است و انعطاف پذیری رسانه های دیجیتال از جنبه طراحی، منطق هم آفرینی ارزش در این پلتفرم ها را تغییر داده است. از سوی دیگر، توسعه هوش مصنوعی مرزهای فعالیت های تجاری را گسترش داده و باعث شده است که هوش تجاری به کار گرفته شود که توسعه دیجیتالی در پلتفرم ها را به همراه دارد. با توجه به این مقدمه، در پژوهش حاضر با استفاده از هوش مصنوعی، هوش تجاری و توسعه دیجیتالی و همچنین، بررسی اثر تعدیلگری نوآوری باز، به طراحی مدلی برای هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای اقدام شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع هم بستگی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش را مدیران، کارشناسان، خبرگان و فعالان پلتفرم های رسانه ای تشکیل داده است که با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامعین، تعداد ۳۸۴ نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری، از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود که پایایی آن با میزان آلفای کرونباخ 763/0 تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش کمّی، مدل یابی معادلات رگرسیون، رویکرد پی ال اس در نسخه ۳ نرم افزار اسمارت پی ال اس صورت گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین هوش مصنوعی و هوش تجاری با توسعه دیجیتالی رابطه معناداری وجود دارد. بین هوش مصنوعی و هوش تجاری با هم آفرینی ارزش نیز، روابط معنادار مستقیم و غیرمستقیمی وجود دارد. همچنین متغیر نوآوری باز، رابطه توسعه دیجیتالی و هم آفرینی ارزش را به صورت مثبت تعدیل می کند.
نتیجه گیری: در این پژوهش تلاش شد که ارتباط میان نوآوری باز، توسعه دیجیتالی، هوش مصنوعی و هوش تجاری با هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای بررسی شود. بر اساس نتایج، هوش مصنوعی و هوش تجاری با تحلیل و مشخص کردن فرایندها بر اساس ترجیحات و انتظارات مخاطبان و شناسایی و درک نیازهای پنهان و آشکار مخاطب در تولید محتوا، می تواند توسعه دیجیتالی پلتفرم ها را به همراه داشته باشد و در نهایت با استفاده از ظرفیت های نوآوری باز و تبادل نظر با سایر رسانه ها، به هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای منجر شود.
بررسی رابطه مدیریت دانش با عملکرد شغلی و نوآوری باز کارکنان شرکت برق منطقه ای غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه مدیریت دانش با عملکرد شغلی و نوآوری باز کارکنان شرکت برق منطقه ای غرب انجام شده است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری 220 نفر از کارکنان رسمی شاغل در شرکت منطقه ای غرب در شهر کرمانشاه بود. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل تی دو نمونه ای مستقل و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده گویای آن است که: 1. مدیریت دانش بر عملکرد شغلی و مؤلفه های آن (عملکرد رفتاری و عملکرد زمینه ای) و بر نوآوری باز و مؤلفه های آن (اکتشاف و بهره برداری) تأثیر مثبت و معناداری دارد. بین مدیریت دانش با عملکرد شغلی و نوآوری باز کارکنان شرکت برق منطقه ای غرب به تفکیک جنسیت تفاوت وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش می تواند مدیران را در طراحی برنامه های مدیریت دانش به منظور دستیابی به عملکرد شغلی بهتر، نوآوری باز بیشتر و برخورداری از مزیت رقابتی پایدار و توسعه پایدار یاری دهد.
گونه شناسی مدل های نوآوری باز در سازمان های فضایی دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
68 - 96
حوزه های تخصصی:
صنایع فضایی به جهت وجود پیچیدگی های متعدد، مدل های متفاوتی را نسبت به صنایع تولیدی با پروژه های کوچک، برای نوآوری باز بکار می گیرند. عدم بکارگیری مدل نوآوری باز مناسب و سازگار با پیچیدگی ها در صنعت فضایی کشور، منجر به کاهش نوآوری اثربخش می شود. در این تحقیق، تلاش شده است با استفاده از متدولوژی فراترکیب و بررسی منابع معتبر بین المللی، گونه شناسی مدل های نوآوری باز صنایع فضایی دنیا انجام گیرد. شناخت دقیق نوع نوآوری باز مورد نیاز صنعت فضایی کشور، گام اساسی در طرح ریزی حرکت به سمت یک کشور فضایی توسعه یافته است. در این مقاله در نهایت 68 کدگزینشی، 25 مقوله و 5 مضمون کلیدی و 3 گونه استخراج شده در تحقیق، ارائه می شود. نوآوری باز مبتنی بر جمع سپاری، نوآوری باز مبتنی بر همکاری های مشترک و نوآوری باز مبتنی بر برون سپاری، گونه هایی هستند که در این تحقیق شناسی شدند. در این تحقیق مشخص شد نوآوری باز در سازمان های فضایی پیشرو، بیشتر مبتنی بر استفاده از جمع سپاری برای حل مسأله ها است تا اینکه صرفا بر مبنای برون سپاری باشد. سازمان های فضایی نوظهور نیز بیشتر تلاش می کنند تا از همکاری مشترک با صنایع و دانشگاه ها بهره می گیرند تا اینکه مستقلاً با یک صنعت و یا یک دانشگاه وارد قرارداد شوند.
بررسی تاثیر نوآوری داخلی همراه با دانش خارجی بر عملکرد تجاری شرکت با در نظرگرفتن نقش نوآوری باز و نوآوری خدمات در شرکتهای پخش دارو
حوزه های تخصصی:
نوآوری برای رشد و توسعه کسب و کار بسیار مهم است و نشان دهنده راهی قابل اعتماد برای به دست آوردن رقابت در بازار است. پذیرش نوآوری باز ،بوسیله کسب دانش خارجی می تواند منجر به مزایای سازمانی فراوانی از جمله بهبود عملکرد تجاری و نوآوری در خدمات شود. هدف از این تحقیق روابط بین دانش خارجی، نوآوری داخلی، عملکرد نوآوری باز شرکت ها، نوآوری خدمات و عملکرد تجاری در شرکت های پخش داروی اصفهان بود جامعه ی آماری متشکل از کلیه ی شرکتهای فعال در حوزه پخش دارو در اصفهان که تعداد نمونه آماری بر مبنای جامعه آماری به شیوه نمونه گیری طبقه ای ساده،5 شرکت انتخاب و از بین اعضای آن با استفاده از فرمول ارائه شده توسط کوکران 357 نفرمحاسبه شد. برای سنجش متغییرهای از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که در فرآیند پژوهش پایایی آن از طریق الفا کرونباخ 0.81 بدست آمد .برای تحلیل و طبقه بندی داده های مستخرج از پرسشنامه و آزمون فرضیه اصلی و فرضیات فرعی و مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزار آماری AMOS استفاده شد.یافته ها نشان می دهد که نقش میانجی عملکرد نوآوری باز شرکت و نوآوری خدمات بر رابطه بین دانش تجاری و عملکرد تجاری (807/0=β) معنی دار است. هم چنین نقش واسطه ای عملکرد نوآوری باز شرکت و نوآوری خدمات بر رابطه بین نوآوری داخلی و عملکرد تجاری(432/0=β) معنی دار است. نوآوری خدمات در رابطه بین عملکرد نوآوری باز شرکت و عملکرد تجاری نقش میانجی(293/0=β) دارد.
شناسایی و دسته بندی ابزارها و سازوکارهای تحقق هم نوآوری اجتماعی در بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم نوآوری اجتماعی رویکرد نوینی است که به دنبال حل مسائل جامعه و ارائه خدمات عمومی از طریق همکاری و مشارکت شهروندان است. برای تحقق و پیاده سازی هم نوآوری اجتماعی در بخش عمومی لازم است که ابزارها و سازوکارهای مناسب شناسایی شوند و با کاربست درست آن ها تحول و نوآوری در حل مسائل و ارائه خدمات عمومی انجام شود. پژوهش حاضر باهدف شناسایی ابزارها و سازوکارهای تحقق هم نوآوری اجتماعی در بخش عمومی شکل گرفته است. روش پژوهش حاضر، روشی کیفی مرور نظام مند ادبیات است. در مرور نظام مند ادبیات ابتدا ۱۱۱ اثر علمی شناسایی شدند و پس از طی مراحل مختلف بررسی و پالایش منابع، 49 اثر علمی انتخاب شدند و با روش ترکیب مضمونی، مفاهیم اولیه و مقوله ها استخراج شدند. با تجزیه وتحلیل یافته ها، ۵8 ابزار هم نوآوری اجتماعی در چهار گونه ابزارهای سازمانی، ابزارهای قانونی، ابزارهای اقتصادی و ابزارهای اطلاعاتی (نرم و هوشمند) شناسایی و طبقه بندی شدند. با بررسی ابزارهای مختلف مشخص شد که برای تحقق هم نوآوری اجتماعی بایستی مجموعه ابزارها را باتوجه به شرایط و اقتضائات نظام خط مشی گذاری و نظام اداری بخش عمومی استفاده کرد و از به کارگیری ابزارهای اقتداری و بوروکراتیک که تلازمی با هم نوآوری اجتماعی ندارند، اجتناب کرد و تمرکز بر ابزارهای سازمانی واسطه ای با مدیریت بخش خصوصی و کسب وکار باشد.
الگوی نظری افزایش بهره وری تحقیق و توسعه در فضای نوآوری باز مبتنی بر سکوی مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
135 - 164
حوزه های تخصصی:
سازمان هایی که پارادایم نوآوری باز را برای توسعه محصولات جدید خود انتخاب می نمایند، نیاز دارند که در جهت افزایش بهره وری تحقیق و توسعه از راهبردهای اهرمی تنوع بالا در تحقیق و توسعه استفاده نمایند که کلید آن سکوی مشترک است. در این مقاله با استفاده از روش کیفی و با راهبرد تئوری-پردازی از طریق مطالعه موردی و تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نظریه پردازی داده بنیاد، بطور اکتشافی با مطالعه چهار سکوی مشترک نسبتاً موفق و از طریق مصاحبه نیم ساختاریافته و تجزیه و تحلیل داده ها، الگوی نظری افزایش بهره وری تحقیق وتوسعه بر مبنای راهبرد سکوهای مشترک در فضای نوآوری باز تدوین شد. در این مقاله اولا با مطالعه موج های مطرح شده در ادبیات سکوی مشترک مشخص شد که در فضای نوآوری باز سازمان های تحقیق و توسعه ضرورت دارد که در زمینه استراتژی توسعه محصول با گذر از از موج اول و دوم سکوهای محصولی و زنجیره تامین به سمت موج های جدید سوم و چهارم سکوهای صنعتی و دویا چند سویه مبتنی بر نوآوری بار حرکت کنند. ثانیا عوامل موثر بر افزایش بهره وری تحقیق و توسعه مبتنی بر این رویکرد در قالب یک الگوی علمی تدوین شد.
شناسایی مؤلفه های رهبری کارآفرینانه با تأکید بر رفتار کاری نوآوری باز: مطالعه ای در شرکت های تعاونی دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
28 - 71
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رهبری کارآفرینانه نقش مهمی در هدایت فعالیت های نوآوری به سمت دستیابی به اهداف کسب وکارها ایفا می کند. این در حالی است که مؤلفه های این نوع رهبری در ارتباط با نوآوری باز هنوز ناشناخته است. این مطالعه با هدف شناسایی مؤلفه های رهبری کارآفرینانه در انطباق با رفتار کاری نوآوری باز به اجرا درآمد. روش شناسی/رهیافت: جامعه آماری تحقیق مشتمل بر 350 نفر از اعضای هیأت مدیره تعاونی های دانش بنیان بود که با استفاده از جدول کرجسی مورگان، 250 نفر از آنان در قالب نمونه آماری انتخاب شدند. برای تحلیل مؤلفه های رهبری کارآفرینانه از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که توسعه تعامل و سطح همکاری، ترسیم چشم انداز و رصد آینده، توجه به محدودیت های نوآوری باز، بهبود تولید و کارایی در چارچوب نیاز بازار، هماهنگی در سازمان و تقویت منابع انسانی، و ایده پروری و خلاقیت تیمی به ترتیب از اهم مؤلفه های رهبری کارآفرینانه محسوب می شود. اصالت/نوآوری: به طور کلی، این مطالعه می تواند بینش عمیقی را برای درک راهبردهای مناسب جهت مدیریت رفتار نوآوری های باز در سازمان ها فراهم آورد.
بررسی تأثیر نوآوری های باز بر ایجاد و رشد استارتاپ های فناوری محور
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به هدف بررسی نحوه تأثیر استراتژی های نوآوری باز بر توسعه و رشد استارتاپ های فناوری محور انجام شده است. با استفاده از یک رویکرد تحقیق کیفی، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۰ شرکت کننده شامل کارآفرینان، مدیران استارتاپ ها و کارشناسان نوآوری جمع آوری شد. چهار مضمون اصلی شناسایی شدند: اهمیت نوآوری های باز در توسعه محصول، نقش همکاری های استراتژیک، اثرات نوآوری های باز بر جذب سرمایه، و چالش های مربوط به مالکیت فکری و اعتماد. این مضامین، فواید و موانعی که استارتاپ ها هنگام پیاده سازی استراتژی های نوآوری باز با آن ها روبرو هستند را نشان می دهند. نوآوری های باز نقش کلیدی در بهبود عملکرد نوآورانه و رشد استارتاپ های فناوری محور دارند. پیاده سازی موفقیت آمیز استراتژی های نوآوری باز نیازمند یک فرهنگ سازمانی قوی، توانایی های مدیریت دانش مؤثر و روابط مبتنی بر اعتماد است.
ارائه مدل جامع از عوامل مؤثر بر موفقیت نوآوری باز با رویکرد مدل سازی ساختاری- تفسیری (مورد مطالعه: دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۱
137 - 166
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت نوآوری باز در دانشگاه ها و ارائه مدلی جامع از عوامل مؤثر بر موفقیت نوآوری باز در دانشگاه یزد اجرا شد. پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و پیمایشی ( ابزار پرسشنامه) بود. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده همه اعضای هیئت علمی دانشگاه یزد بود که از بین آنها با روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی اعضای نمونه انتخاب شدند. پس از تشکیل جلسات هم اندیشی با خبرگان دانشگاهی و مطالعه ادبیات پژوهش های مرتبط، مجموعه ای از عوامل مؤثر بر موفقیت نوآوری باز، استخراج شد. پس از پالایش، مدل جامع از عوامل با رویکرد مدل سازی ساختاری- تفسیری ارائه شد. بر اساس نتایج، بهره مندی از خلاقیت کارکنان، عرضه یافته های پژوهشی به محیط بیرون، توسعه روابط صنعت و دانشگاه ، واحد های تحقیق و توسعه خارجی، وجود فضای خلاق، فرایند برونی سازی دانش و سرمایه گذاری در واحد تحقیق و توسعه در سطح یک، عوامل مشارکت پژوهشی، جذب کارکنان شایسته، زیرساخت های مناسب فناوری اطلاعات و نیروی کار شایسته در سطوح دوم و سوم و در سطح چهار مدل نیز سبک رهبری به عنوان زیربنای مدل نوآوری باز دارای اهمیت است و با داشتن بیشترین قدرت نفوذ، تأثیر زیادی بر کیفیت سایر عوامل مؤثر می گذارد.
طراحی مدل پارادایمی دانشگاه باز: بر اساس پارادایم نوآوری باز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
53 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی از اجرای این پژوهش طراحی مدل پارادایمی دانشگاه باز بر اساس پارادایم نوآوری باز است که به روش داده بنیاد انجام گرفته است.
روش پژوهش: ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه ساخت یافته و نیمه ساخت یافته بود که با 10 تن از متخصصان و پژوهشگران تخصصی در این حوزه، به روش نمونه گیری نظری تا مرحله اشباع نظری انجام گرفت. در این پژوهش طراحی مدل پارادایمی نوآوری باز دانشگاهی با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد انجام گرفته است. بر اساس مصاحبه های صورت گرفته 446 نکته کلیدی، 130 کد باز، 19کد محوری، 6 کد گزینشی بر اساس متغیرهای رهیافت نظام مند استخراج شده است.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، مقوله محوری یا پدیده مورد نظر «نوآوری باز دانشگاهی» است. شرایط علی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدهای نوآوری باز دانشگاهی شناسایی و معرفی شده اند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، مؤلفه های مربوط به شرایط علی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها به منظور استفاده دانشگاه ها در جهت حرکت به سمت نوآوری باز شناسایی و معرفی شده اند.
چالش های واسطه های تبادل فناوری در نظام نوآوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
37 - 68
حوزه های تخصصی:
در طی سال های اخیر مطالعات متعددی در مورد بازیگران و عوامل موثر بر خلق نوآوری در نظام نوآوری انجام شده است. واسطه های تبادل فناوری نیز به دلیل کارکردهای متعددی که در راستای تسهیل نوآوری ایفاء می کنند، مورد توجه قرار گرفته اند. در طی سال های اخیر نیز به واسطه حمایت های دولتی، واسطه های متعددی در نظام نوآوری ایران ظهور کرده اند. با این حال آنها به دلیل چالش های متعددی که با آن روبه رو هستند، به صورت کارآمد قادر به ایفاء نقش واسطه گری خود نیستند. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و مصاحبه با 19 نفر از فعالان حوزه تبادل فناوری در کشور، مجموعه ای از مهم ترین چالش های واسطه های تبادل فناوری در نظام نوآوری ایران را شناسایی کرده است. در این راستا متن مصاحبه ها کدگذاری، تحلیل و در نهایت 16 چالش در دو دسته چالش های داخلی (به دلیل عملکرد ضعیف واسطه ها) و چالش های خارجی (به دلیل عملکرد ضعیف سایر اجزای نظام نوآوری)، شناسایی شدند. از جمله مهم ترین چالش ها می توان به «به رسمیت شناخته نشدن به عنوان یک نهاد قانونی فعال در نظام نوآوری»، «عدم درک ارزش خدمات واسطه های تبادل فناوری»، «فقدان مدل کسب وکار و دور خوردن توسط طرفین همکاری»، «ریسک بالای فعالیت واسطه گری تبادل فناوری»، «وابستگی به دولت و حمایت های دولتی»، « فراهم نبودن زیرساخت ها و الزامات به هم رسانی در نظام نوآوری»، «بی اعتمادی و نگرش منفی نسبت به واسطه ها» و « اولویت رابطه بر ضابطه در انتخاب واسطه ها» اشاره کرد
بررسی نقش فناوری مالی (فین تک) اسلامی در تقابل با پس لرزه های کووید 19؛ نقش نوآوری اجتماعی باز نظام مالی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست نامه علم و فناوری دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
113 - 134
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش نظام مالی اسلامی در بهبود شرایط پس از همه گیری کووید-۱۹ و نحوه کاربست فین تک برای مقابله با نوسانات اقتصادی ناشی از کووید-۱۹ است. بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸، اعتبار نظام مالی اسلامی را در جایگاه نظام مالی پایدار که می تواند منافع بلندمدت شهروندان عادی را در سراسر جهان حفظ کند و به اقتصاد واقعی ارزش ببخشد به اثبات رساند. اصول اخلاقی اساسی موجود در نظام مالی اسلامی، آن را برای مقابله با پس لرزه های اقتصادی بیماری همه گیری مانند کووید-19 مناسب تر و آماده تر می کند. اصول اساسیِ نظام مالیِ اسلامی، ارتباطات مستحکمی با ثبات مالی و مسئولیت اجتماعی شرکت ها در بافت کسب وکارها دارد. با ظهور فناوری مالی (فین تک)، انگیزه برای نظام مالی اسلامی فراهم شده است تا در زمینه ای برابر با همتای سنتی خود رقابت کند و شایستگی خود را به اثبات رساند. این پژوهش از تحلیل گفتمان و تحلیل محتوا برای استخراج محتوا و نتیجه گیری بهره می برد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که همه گیری کووید-۱۹ فرصت رشد نوآوری اجتماعی و باز را فراهم کرده و دنیای مالی، برای ارائه راه حل سریع، به موقع، قابل اعتماد و پایدار، به نوآوری باز روی آورده است. یافته های این مطالعه کاربردهای قابل توجهی را برای دولت ها و سیاست گذاران در استفاده کارآمد از فین تک و خدمات مالی اسلامی نوآورانه برای مبارزه با پیامدهای اقتصادی همه گیری کووید-۱۹ ارائه می دهد.
بررسی وضعیت تولیدات علمی نمایه شده حوزه نوآوری باز در پایگاه استنادی وب آو ساینس و ترسیم نقشه علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل تولیدات علمی نمایه شده مرتبط با حیطه موضوعی نوآوری باز در پایگاه استنادی وب آو ساینس و ترسیم نقشه علمی این حوزه است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. جهت استخراج داده ها از قسمت جستجوی پیشرفته پایگاه وب آو ساینس استفاده شد و کلیدواژه ای به شکل «نوآوری باز» جستجو و 6429 مدرک بازیابی شد. داده ها پس از پالایش و یکسان سازی وارد نرم افزارهای علم سنجی شده و نقشه های مورد نظر ترسیم شدند. جهت ترسیم نقشه ها از نرم افزارهای وس ویوور، یوسی نت و بیب اکسل استفاده شد.یافته ها: بر اساس داده های به دست آمده از پایگاه وب آو ساینس، نقشه علمی این حوزه ترسیم و مشخص شد که ساختار علمی نوآوری باز از 9 خوشه موضوعی اصلی تشکیل شده است. خوشه اول با 13 کلیدواژه بزرگ ترین خوشه شناخته شد. در بین کلیدواژه های مقالات نمایه شده، کلیدواژه تحقیق و توسعه و ظرفیت جذب دارای بیشترین هم رخدادی بودند. در این حوزه، کشورهای آمریکا، ایتالیا و انگلستان بیشترین تولیدات علمی و دانشگاه کالیفرنیا بیشترین بروندادهای پژوهشی را در این حوزه داشت. بیش از 96.9 درصد بروندادهای پژوهشی به زبان انگلیسی بوده و زبان اسپانیایی در رتبه دوم قرار گرفت.نتیجه گیری: این پژوهش ضمن بیان روابط مهم واژگانی، افراد و سازمان های برتر و همچنین گرایش پژوهشی این حوزه در سال های مختلف، پُرکاربردترین و پُرمراجعه ترین حوزه های موضوعی نوآوری باز را نیز نشان می دهد. بررسی پُربسامدترین هم رخدادی واژگان نشان داد که بیشترین هم واژگانی میان کلیدواژه های «تحقیق و توسعه - ظرفیت جذب» وجود داشت. همچنین در کاربرد نوآوری باز در حوزه های مختلف علوم، همبستگی وجود نداشت و شکاف هایی در ساختار علمی این حوزه مشاهده شد.
واکاوی موانع فراروی حرکت دانشگاه ها به سوی نوآوری باز (مورد مطالعه: دانشگاه رازی)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
47 - 66
حوزه های تخصصی:
اهمیت نوآوری باز و نقشی که در افزایش مزیت رقابتی سازمان ها دارد بر کسی پوشیده نیست. از طرفی به دلیل عدم مطالعه نظام مند نوآوری باز در دانشگاه ها و وجود خلأ پژوهشی در این زمینه، واکاوی موانع فراروی دانشگاه ها برای گذار از نوآوری بسته به سوی نوآوری باز از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا، هدف از انجام پژوهش حاضر واکاوی موانع فراروی حرکت به سمت نوآوری باز در دانشگاه رازی است. این پژوهش ازنظر رویکرد جزء پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) است. در مرحله کیفی با به کارگیری روش پژوهش تحلیل تم با 15 نفر از خبرگان اقدام به مصاحبه شد. یافته های مرحله اول با استفاده از روش کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) تجزیه وتحلیل شدند. سپس در مرحله کمی برای بررسی و رتبه بندی موانع در دانشگاه رازی از روش توصیفی- پیمایشی استفاده گردید. جامعه آماری در بخش کمی شامل 110 نفر از اعضا هیئت علمی باسابقه تجاری سازی، تدریس و یا پژوهش در حوزه کارآفرینی در دانشگاه رازی بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با فن انتساب متناسب 86 نفر از آن ها انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کمی از آمار توصیفی بهره برده شد. طبق نتایج به دست آمده، درنهایت هشت مقوله اصلی به عنوان موانع شناسایی شد که به ترتیب عبارت اند از: موانع حمایتی، موانع ارتباطی، موانع فرهنگی، موانع ساختاری، سیاست گذاری های کلان دولتی، موانع آموزشی، موانع انگیزشی و موانع شخصیتی. براساس نتایج بخش کمی موانع حمایتی دارای بالاترین میانگین (14/5) که نشان دهنده میزان اهمیت بالاتر و کمترین میانگین به موانع شخصیتی (82/3) در دانشگاه رازی نسبت داده شد.
شناسایی و تبیین عوامل مؤثر در ایجاد شرکت های تعاونی کشاورزی دانش بنیان استان مازندران
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
29 - 42
حوزه های تخصصی:
اکثر کشورها، موفقیت های دهه های اخیر خود را مدیون شرکت های دانش بنیان هستند. استان مازندران نیز با وجود نیروی کار فراوان و شرایط مناسب کشاورزی، نیازمند تشکیل تعاونی های کشاورزی دانش بنیان پایدار است؛ بنابراین، تحقیق حاضر باهدف شناسایی و تبیین عوامل مؤثر در ایجاد شرکت های تعاونی کشاورزی دانش بنیان در سطح استان مازندران به انجام رسید. رویکرد کلی تحقیق، کیفی- کمی است و به منظور دستیابی به هدف تحقیق از روش دلفی استفاده شد. تیمی 54 نفری متشکل از نخبگان مطلع با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی (هدفمند) تشکیل شد. داده ها در سه مرحله و با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شدند. در مرحله سوم نیز چهار گویه از پرسش نامه حذف شد. اعتبار و اعتماد یافته ها از طریق بازبینی یافته ها توسط مشارکت کنندگان، بازبینی توسط همکاران و تکنیک سه سویه سازی تأیید شد. همچنین، 70 درصد از متخصصان دلفی در مورد گویه های مطرح شده توافق داشتند. متخصصان دلفی شرایط برون سازمانی شرکت های تعاونی را برای انجام فعالیت های دانش بنیان مناسب برشمردند. این در حالی است که به کارگیری افراد ایده پرداز در شرکت های تعاونی، ایجاد روحیه کارآفرینی و غیره از جمله عواملی هستند که درون سازمانی تلقی می شوند و برای شروع فعالیت های دانش بنیان موردنیاز هستند؛ لذا توجه بیش تر به منابع انسانی در شرکت تعاونی، بازاریابی برای محصولات شرکت، تسهیل شرایط قانونی و تقویت تعاملات شرکت تعاونی دانش بنیان با محیط پیرامون و سایر کنشگران باید مدنظر قرار گیرد.
رابطه یادگیری اکتشافی با دوسوتوانی سازمانی با تعدیل گری گرایش به کارآفرینی در پلتفرم های صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
77 - 92
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سازمان های دوسوتوان به خوبی پارادوکس ها را مدیریت می کنند و هم زمان از کشف و بهره برداری، تغییر و ثبات، کارایی و انعطاف پذیری و دوقطبی های مانند آن ها بهره می گیرند. این پژوهش با تمرکز بر پلتفرم های آنلاین صنعت گردشگری به دنبال تبیین رابطه بین متغیرهای یادگیری اکتشافی و دوسوتوانی سازمانی است که به تازگی اهمیت بالایی یافته اند. همچنین، اثر متغیر میانجی نوآوری باز و تعدیل گر گرایش به کارآفرینی را در این رابطه بررسی می کند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین یادگیری اکتشافی با دوسوتوانی سازمانی با درنظر گرفتن نقش تعدیل گر گرایش به کارآفرینی در پلتفرم های صنعت گردشگری بود.روش شناسی: این پژوهش از نظر پارادایم، اثبات گرایانه و از منظر هدف، کاربردی است. پژوهش، رویکرد کمّی دارد و از نظر روش گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی و از منظر زمانی یک پژوهش مقطعی است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه به وسیله خبرگان و روایی سازه آن به وسیله روایی همگرا و واگرا مورد تأیید قرار گرفتند. در این راستا، ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب بخش های مختلف پرسشنامه، اعداد بالای ۷/۰ را نشان دادند. جامعه این پژوهش شامل کلیه کسب وکارهای پلتفرمی فعال در حوزه رزرو آنلاین مستقر در شهر تهران بودند. با توجه به فرمول کوکران، تعداد 44 کسب وکار به صورت تصادفی ساده (از طریق قرعه کشی) به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه پژوهش برای پاسخگویی در اختیار ۱ تا ۵ نفر از افراد کلیدی این کسب وکارها با جایگاه سازمانی مرتبط با موضوع پژوهش، مانند واحدهای تحلیل کسب وکار، برنامه ریزی، مدیران محصول و بازاریابی، قرار گرفت. در نهایت، 104 پرسشنامه جمع آوری شد که در نهایت با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، این داده های گردآوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین یادگیری اکتشافی و دوسوتوانی سازمانی رابطه وجود دارد. علاوه بر این، نوآوری باز از یادگیری اکتشافی تأثیر پذیرفته و بر دوسوتوانی سازمانی اثر می گذارد؛ نقش میانجی آن نیز تأیید شد. اما، نقش تعدیل گر گرایش به کارآفرینی در رابطه بین نوآوری باز و دوسوتوانی سازمانی تأیید نشد.نتیجه گیری/ دستاوردها: یافته های پژوهش، نقش یادگیری سازمانی و گرایش به کارآفرینی را در دوسوتوانی سازمانی در پلتفرم های صنعت گردشگری را برای سیاست گذاران آشکار نمود. در واقع، این پژوهش نشان می دهد که جهت خلق دوسوتوانی، لازم است پلتفرم های صنعت گردشگری سازمانی بر توسعه یادگیری اکتشافی، تمرکز و سرمایه گذاری کنند. البته، این یادگیری اکتشافی بایستی با عبور از مسیر نوآوری باز به دوسوتوانی سازمان تبدیل شود. از این رو، این پلتفرم ها بایستی شاخص هایی نیز برای سنجش و پایش حرکت یادگیری اکتشافی در مسیر مناسب تعریف کنند.