رویکردهای سنتی برنامهریزی استراتژیک در مواجهه با آشفتگی و عدم قطعیت در محیط، منعطف نبوده و از قابلیت پاسخگویی مناسبی برخوردار نیستند. در شرایط عدم قطعیت کنونی بسیاری از افراد و سازمان ها بر این باورند که استراتژی معنا و مفهوم و جایگاه خود را از دست داده است، چرا که زمانی که آینده کاملاً قابل پیشبینی است، برای طراحی استراتژی میتوان از رویکردهای متعارف استراتژی استفاده کرد. اما زمانی که آینده غیرقابل پیشبینی و با عدم قطعیت مواجه باشد دیگر این قبیل رویکردها، غیرکاربردی بوده و بی معنی میباشند و میبایست از رویکردهایی که مناسب با شرایط ناپایدار است سود جست. این مقاله با هدف معرفی رویکردهای برنامهریزی استراتژیک در شرایط عدم قطعیت، با رویکردی تحلیلی-تطبیقی به بررسی این رویکردها میپردازد و برای همه موارد یک نمونه عملی ذکر میکند و همچنین پیام کلیدی آن رویکرد را برای مدیران برمیشمرد.