مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
حزب بعث
حوزههای تخصصی:
بعد از کودتای 1968 حزب بعث ،دولت جدید عراق روشی تند و به دور از قواعد دیپلماتیکی در برابر ایران اتخاذ کرد . اختلافات فیما بین دو دولت در انتها به عقد قرارداد 1975 الجزایر منتهی شد که متاسفانه حدود هفتصد مایل مربع از اراضی نفت خیز ایران توسط عراق تصرف شد .
کنش سیاسی آیت الله خویی با حزب بعث در عراق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸۲
127 - 151
حوزههای تخصصی:
آیت الله خویی از مراجع تقلیدی است که دوران حیات او از جنبه های مختلف قابل بررسی است؛ از سویی، عمده حیات مرجعیت او در دوران حزب بعث سپری گردید که تجریه رویارویی یکی از مراجع جوان نجف (آیت الله سید محمدباقر صدر) با حزب بعث به شهادت ایشان انجامید و از سوی دیگر، نظامی دینی به دست یک مرجع تقلید در همسایگی عراق تأسیس شد که دوران حیات و تثبیت خود را طی می کرد. این شرایط در کنار جنگ بین دو کشور ایران و عراق، شرایط ویژه ای را برای آیت الله خویی به وجود آورد. این شرایط از آیت الله خویی کارگزاری می سازد که کنش سیاسی او با ساختار (حزب بعث) مهم و برای فهم و تحلیل نهاد مرجعیت راهگشاست. از این رو دغدغه اصلی مقاله، تحلیل کنش سیاسی آیت الله خویی در دو دوره حسن البکر و صدام حسین برای فهم بهتر از مناسبات نهاد مرجعیت و سیاست در عراق است. دست آورد مهم مقاله را می توان در این نکته دانست که با توجه به شرایط نابسامان اجتماعی و استبداد سیاسی، اولویت ایشان، حفظ حوزه علمیه و کیان تشیع در عراق و منطقه و نیز برقراری نسبتی با نظام انقلابی شیعی در ایران بود
تأثیر ایدئولوژی ناسیونالیسم عرب بر گسترش شکاف های اجتماعی عراق (1921-1991م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
111-135
حوزههای تخصصی:
کشور عراق در سال 1921م، بر اثر تحولات جنگ جهانی اول و دخالت مستقیم استعمار به استقلال رسید. در آن دوره قدرت در دست ناسیونالیست های سنی منادی وحدت عربی بود. مسئله اصلی پژوهش این است که ناسیونالیسم عربی چه تأثیری بر گسترش شکاف های اجتماعی جامعه عراق گذاشت؟ فرضیه پژوهش این است که عامل اصلی گسترش شکاف های اجتماعی در عراق، پذیرش ناسیونالیسم عرب از سوی حاکمان عراق و تلاش آنها برای همگون سازی جامعه در ناسیونالیسم عربی بود. این پژوهش با تحلیل اطلاعات کتابخانه ای نشان می دهد که از آغاز تأسیس حکومت در عراق اقلیت سنی منادی ناسیونالیسم عرب به تدریج بر ساختار حکومت، قدرت و جامعه مسلط شدند. حاکمان عراق برای غلبه بر مشکل هویتی به دنبال جذب سایر گروه های قومی-مذهبی در ناسیونالیسم عرب برآمدند. درنتیجه کردها تحت تأثیر سیاست عربی کردن (تعریب) قرار گرفتند و شیعیان به بهانه عدم تعهد به ناسیونالیسم عربی از قدرت کنار گذاشته شدند. سیاست های حکومت در برابر هویت قبیلگی نیز بر مشکلات جامعه افزود. همچنین توجه به باستان گرایی برای غلبه بر مشکل هویتی جامعه بر شکاف اجتماعی جامعه عراق افزوده است.
زمینه های افزایش حملات تروریستی در عراق پس از سقوط صدام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره پنجم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۴
163 - 184
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین پیامدهای حمله آمریکا به عراق و سرنگونی رژیم صدام حسین، افزایش ناامنی و خشونت در عراق بود. خشونتی که بارزترین جلوه آن، در حملات تروریستی – اغلب به صورت بمب گذاری انتحاری- جلوه گر شده است. در بازه زمانی2003 تا 2008 این خشونت ها و حملات تروریستی افزایش بی سابقه ای یافت به طوری که پس لرزه های آن هنوز هم کماکان ادامه دارد. هدف نوشتار حاضر، پاسخگویی به این سوال است که زمینه های دخیل در بروز و افزایش حملات تروریستی در عراقِ پس از سقوط صدام کدامند؟ در پاسخ به این پرسش، با فاکتور گرفتن از عاملان حملات تروریستی و اهداف آنان، این فرضیه مطرح می شود که عوامل مختلف تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در افزایش حملات تروریستی در عراق جدید نقش دارند. در چارچوب فرضیه فوق و با استفاده از مدل نظری سازه انگاری، سه عامل اصلی شامل تاریخ سیاسی عراق و حزب بعث، اختلافات قومی و مذهبی و حمله آمریکا به عراق مطرح و مورد بررسی و تحلیل قرار می-گیرند.
مؤلفه های درون منطقه ای اثرگذار بر خروج نظامیان آمریکا از عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
687 - 710
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه و زیرسیستم های آن به ویژه خلیج فارس همواره در زمره تمدن سازترین مناطق دنیا بوده و همچنان در صدر نقاط ژئوکالچر و فرهنگ ساز شناخته شده است. این ویژگی ها و استعدادهای درونی سبب شده تا سیر سیاست گذاری های فرامنطقه ای و هرگونه تصمیم سازی های راهبردی بدون درنظرگرفتن مؤلفه ها و واقعیات پایدار در این منطقه از یک سو و همچنین معادلات و تعاملات حاکم بر آن از جانب دیگر با چالش ها و تنش های عمیق رو به رو شده و بعضاً موجب ناکامی و نتایج معکوس سیاست های بازیگران فرامنطقه ای گردد. برهمین اساس، تلاش شده تا موضوع حمله آمریکا به عراق و اشغال آن از سال 2003 که در چارچوب تسلط و کنترل منابع انرژی و به دنبال اتخاذ سیاست های تنش زا از سوی حزب بعث صورت پذیرفته، تحلیل و ارزیابی گردد و نهایتاً خروج نظامیان آمریکا از این کشور در سال 2012 براساس مؤلفه ها و شاخص های تعیین کننده در منطقه تبیین و بررسی شود. یکی از محورهای راهبردی مهمی که هم در زمان اشغال عراق توسط آمریکا و هم هنگام خروج نیروهای نظامی این کشور از عراق بخش مهمی از سیاست خارجی ایالات متحده را به خود اختصاص می دهد، معطوف به معادلات و عواملی است که عموماً تحت تاثیر مؤلفه ها و هنجارهای درون منطقه ای در برابر غرب شکل گرفته است.
بررسی تأثیر زمینه های همگرایی و واگرایی جریان های سلفی تکفیری و بازماندگان حزب بعث بر بحران امنیتی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۸ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
265 - 291
حوزههای تخصصی:
پس از حمله آمریکا به عراق درسال 2003 که به سقوط رژیم صدام منجر شد، عراق همچون افغانستان به صحنه کارزار نیروهای سلفی جهادی با اشغال گران آمریکایی تبدیل گردید. این نیروها که در افغانستان دارای تجربه و شبکه منظم و منسجمی برای مقابله با اشغال گری شوروی بودند در عراق نیز با اتکاء به این توانایی ها توانستند چالش ها و مخاطرات نظامی و امنیتی جدی برای آمریکا ایجاد نمایند و در ادامه نیز در تقابل با دولت شیعی، به انجام عملیات های تروریستی روی آوردند. حزب بعث نیز که پس از سقوط صدام از قدرت خلع ید شده بود و در روند بعثی زدایی نظام سیاسی جدید، در تنگنای شدیدی قرار گرفته بود سعی کرد از ظرفیت گروه های جهادی ضدآمریکایی و ضدشیعی در احیای قدرت خود استفاده کند. این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به این سئوال است که زمینه های همگرایی و واگرایی جریان های سلفی تکفیری و بازماندگان حزب بعث چیست و این زمینه های همگرایی و واگرایی چه تأثیری را بر آینده بحران امنیتی عراق خواهد داشت؟ نتایج این مقاله نشان می دهد درک مشترک از تهدید (آمریکا، دولت شیعی و جمهوری اسلامی ایران) اصلی ترین عامل همگرایی و خاستگاه فکری متفاوت، گفتمان متفاوت و هویت و غیریت متفاوت از عوامل واگرایی این دو جریان می باشد.