مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
عدالت
حوزه های تخصصی:
حکومت ها برحسب ماهیت خویش، اهداف و مقاصدی دارند که درجهت نیل به آن تلاش می کنند. دین مبین اسلام، عدالت و آزادی را به رسمیت شناخته و در متون و ادبیات اندیشمندان مسلمان نیز به ویژه در دوران جدید مورد توجه قرار گرفته است. از منظر امام خمینی، اهداف عالیه حکومت اسلامی بر دو بال عدالت و آزادی استوار است. ازجمله الزامات عدالت ابتناى دین، قانون و جامعه بر عدالت، تربیت و تهذیب انسان و حکومت می باشد. همین طور لازمه اجرای عدالت بر سه امر تدوین قانون بر اساس عدالت، اجراى قوانین بر اساس عدل و نظارت عادلانه بر اجراى قوانین استوار است. از طرف دیگر اگر حکومت بتواند عدالت و آزادی را توأمان در جامعه به منصه ظهور برساند، ما شاهد یک جامعه آرام همراه با وحدت در بین افراد جامعه خواهیم بود.
حسادت و سیاست؛ نوزیک در برابر رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رالز برای ایجاد وضعیتی منصفانه و بی طرفانه در وضع نخستین جهت تدوین اصول عدالت، با فرض اصل عدم نفع متقابل در وضع مذکور، ویژگی های روان شناختی نمایندگان همچون نوع دوستی و حسادت که قابلیت تأثیرگذاری بر تدوین اصول عدالت را دارند، از وضع مذکور حذف می کند. اما برخی از رقبای فکری وی همچون روبرت نوزیک که یکی از پایه گذاران مکتب لیبرتارین است، از دیدگاه رالز انتقاد می کند و روش وی را نه تنها منصفانه و بی طرفانه نمی داند بلکه آن را خلاف طبع بشر و ناروا می شمرد. وی حذف حسادت از وضع نخستین را غیرقابل دفاع می داند زیرا طبیعت آدمی با تمام ویژگی هایش باید در یک نظریه سیاسی در نظر گرفته شود. بااین حال نوزیک نظریه رالز را نیز خالی از حسادت نمی داند. به نظر وی، ازجمله اصولی که در نظریه رالز باعث به وجودآمدن حسادت می شود، اصل تفاوت است. در این مقاله انتقادات نوزیک تحلیل می شود و به این سؤالات پاسخ داده می شود که آیا درنظرگرفتن ویژگی حسادت در تدوین نظریه عدالت ضروری است؟ همچنین آیا نظریه عدالت رالز، خود موجد حسادت است؟ نقد و بررسی آرای رالز و نوزیک در چارچوب تحلیل محتوا و مقایسه ایست.
تحلیل رویکرد دولت نهم و دهم نسبت به جهانی شدن فرهنگ با استفاده از نظریه آشوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن فرهنگ که ازسوی اندیشمندان و تحلیل گران علوم اجتماعی به عنوان پارادایم اصلی انتهای قرن بیستم و ابتدای قرن بیست ویکم مطرح است، از جنبه های گوناگون موردبررسی قرارگرفته است. دریکسوعده ای با خوش بینی محض به آن نگاهی پروسه محورانه دارند که از ابتدای زندگی بشریت مطرح بوده و امروزه به واسطه ی مطرح شدن انقلاب انفورماتیک بیش ازپیش مطرح شده است؛ ازاین رو سرانجام آن را گسترش رفاه، پیشرفت، صلح، دموکراسی برای همگان می دانند. اما عده ای دیگر با تاکید بر گسترش روزافزون فقر، درگیری ها، انواع تبعیض ها و رشد جریان های افراطی در دوران حاکم شدن عقل گرایی و دموکراسی محوری، نگرشی پروژه محور و بدبینی به این جریان دارند. سوال اصلی که در اینجا مطرح می گردد این است که رویکرد دولت احمدی نژاد نسبت به جهانی شدن فرهنگ چه بود و چه عواملی در بروز این رویکرد موثر بودند؟ برای این منظور از چارچوب نظری آشوب و روش توصیفی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تفسیر دولت احمدی نژاد از نظام بین الملل، حرکت آن به سوی آشوب و بی نظمی است و این مساله بیش از هر چیز به جهانی شدن فرهنگ بازمی گردد. لذا باید این روند را متوقف ساخت.
عدالت به مثابه بیطرفی طرح و نقد نظریه ای درباره عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال شانزدهم مهر و آبان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
رولز با انتشار کتاب «نظریه ای درباره عدالت» به عنوان یکی از مهمترین فلاسفه سیاسی قرن بیستم مطرح شد.او در این کتاب دو اصل بنیادین را به عنوان اصول عدالت برای همه اجتماعات بشری و با وجود تنوع اخلاقی آنها ارائه کرد. رولز در واقع عدالت را معطوف به آزادی تعریف می کند و بر مبنای آزادی به دفاع از عدالت می پردازد و رویکردی لیبرال به عدالت دارد. لیبرال ها و هم ضد لیبرال ها این نظریه را نقد کرده اند .از میان لیبرال ها روبرت نوزیک معتقد است که نظریه عدالت رولز مستلزم دخالت مستمر در امور مربوط به فرد و نقض مداوم آزادی های فردی است. اجتماع گرایان نیز مهترین منتقدان ضدلیبرال نظریه عدالت هستند که معتقدند این نظریه نه تلقی درستی از اجتماع ارائه می دهد و نه برداشت صحیحی از فرد. لیبرالیسم رولزی، جامعه را فقط یک مخاطره و ریسک مشترک برای نیل به مزایای فردی می داند و فرد را نیز به صورت منتزع از پیوندهای اجتماعی تلقی می کند. درحالیکه این غایات و اهداف و مشارکت فرد در اجتماعات مختلف است که هویت و موقعیت او را مشخص می کند و خصلت های اخلاقی خاصی را به زندگی و حیات فرد، اعطا می کند.
بهبود مدیریت مشارکتی در دانشگاه از طریق نظام پیشنهادها و عدالت محوری با در نظر گرفتن جایگاه مدیریت مشارکتی و عدالت در آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: این مطالعه با تأکید بر آموزه های قرآن و نهج البلاغه، به بررسی و شناخت مؤلفه های تأثیرگذار بر بهبود مدیریت مشارکتی از طریق نظام پیشنهادها و عدالت محوری در دانشگاه اسلامی پرداخته است. مدیریت مشارکتی به عنوان یکی از الگوهای مدیریت اسلامی، از طریق نظام پیشنهادها می تواند سازمانها را در بهره گیری از سرمایه فکری کارکنان یاری دهد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری است. پس از بررسی ادبیات نظری برگرفته از مبانی دینی و ارزشی و نیز پیشینه تجربی و مبانی نظری، به بررسی نقش میانجی عدالت مراوده ای و ارزش نظام پیشنهادها در رابطه میان عدالت توزیعی و رویه ای با انگیزه برای مشارکت در نظام پیشنهادها پرداخته شد. یافته ها: عدالت مراوده ای و ارزش نظام پیشنهادها، تأثیر عدالت توزیعی بر انگیزه برای ارائه پیشنهاد را به طور بخشی و تأثیر عدالت رویه ای بر انگیزه را به طور کامل میانجی گری می کند. نتیجه گیری: رعایت ابعاد سه گانه عدالت و درنظر گرفتن ارزش نظام پیشنهادها، به دلیل نقش مؤثر در بهبود وضعیت انگیزشی کارکنان برای مشارکت در نظام پیشنهادهای دانشگاه می بایست مورد توجه جدی مدیران دانشگاه و مسئولان نظام پیشنهادها قرار گیرد.
بدایت و نهایت دوستی مدنی در فلسفه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله تمرکز خود را بر تبیین و تحلیل جایگاه دوستی مدنی و مبدأ و غایت دوستی در مدینه نزد فارابی نهاده است و از آن جا که با رویکردی نظام مند و انتقادی به بحث می پردازد، بدون اتخاذ چارچوبی نظری، که بتواند در ذیل آن به بررسی آرای فارابی بپردازد، با روش تحلیل محتوا به متن آثار فارابی رجوع کرده و بدایت و نهایت مطلق دوستی و دوستی مدنی را در فلسفه فارابی به بحث گذاشته است. محور مقاله این است که فارابی به دوستی مدنی به مثابه امری پیونددهنده نگاه می کند؛ امری که هر جا، موجودی، که لباس وجود بر تن داشته باشد، بی نیاز از آن نیست. البته محبت گرایی و دوست مندی موجودات نه نشان از ضعف، که دقیقاً نشان از کمال و کمال مندی آنان است. این امر تألیف دهنده، نه تنها موجد انواع مدینه است، بلکه به مدد همین مقوله است که رئیس هر مدینه، به امر ریاست و تدبیر امور آن می پردازد. از این رو، به دلیل وجه تألیف دهندگی مقوله دوستی، هر جا که جمعی از موجودات حضور داشته باشند، رد پای دوستی نیز، از پیش، آن جا حضور دارد؛ به نحوی که می توان گفت محبت مقدم بر وجود است
توسعه انسانی و عدالت جنسیتی در رویکرد قابلیتی آمارتیا سن(مقاله علمی وزارت علوم)
این تحقیق با روش تحلیلی _ تفسیری و در چارچوب اندیشه سیاسی به بررسی مهم ترین مفروضات نظری «رویکرد قابلیتی» آمارتیا سن و آثار آن بر حوزه عدالت جنسیتی می پردازد. در اینجا بیان می شود که فهم توسعه و آثار آن بر حوزه عدالت و برابری را نمی توان از مبانی فلسفی نهفته در آن جدا کرد. در همین زمینه بررسی جنسیتی نظریه های توسعه، حاکی از نارسایی آنها در زمینه مسائل زنان و موانع جنسیتی آنها در برخورداری از فرصت ها و منابع واقعی زندگی است. این رویکردها یا نگرش انفعالی به زنان دارند و یا با تلقی انتزاعی از آزادی و فرصت برابر، از توانمندی آنها غافل می شوند. رویکرد قابلیتی که مبنای رویکرد انسانی آمارتیا سن به توسعه است، در این زمینه چشم انداز جامعی را پیش روی ما می گذارد. سن با پیوندی که میان آزادی، عدالت و دموکراسی برقرار می کند، عاملیت بخشی به زنان را محور توسعه قرار می دهد. در این رویکرد، توسعه در درجه نخست باید با تمرکز بر توانمندسازی زنان، آزادی های ابزاری آنها را محقق سازد و در مرحله بعد، شرایط مناسب بیرونی را برای ابراز وجود و قدرت انتخاب گری آنها فراهم کند.
طرح و نقد «خود» لیبرال (بازسازی انتقادات سندل بر رالز)(مقاله علمی وزارت علوم)
اغلب مایکل سندل را یکی از مهم ترین منتقدان لیبرالیسم معاصر و به ویژه نظریه عدالت جان رالز می دانند. نقد اساسی سندل بر لیبرالیسم رالز، معطوف به نقد آن نوع برداشتی از خود یا فرد است که نظریه رالز مستلزم آن است. به نظر سندل برداشت رالز از فرد دو اشکال اساسی دارد؛ اول آنکه، این خود نمی تواند به معنای واقعی، آن نوع انتخابی را که مورد نظر رالز است، انجام دهد و دوم آنکه، نظریه رالز مبتنی بر خودی که مستقل و مقدم بر اهدافش باشد، نیست؛ بلکه برداشت بین الاذهانی از خود را در درون خود مستتر دارد که این امر با ادعای رالز درباره پرهیز از قضاوت های اخلاقی محتوایی درباره ماهیت خود در تضاد است. نظریه عدالت رالز، از نظر سندل مطلوب هم نیست، زیرا نمی تواند تبیین درست و کفایت مندی از مفاهیمی مانند شخصیت، خودآگاهی و دوستی ارائه دهد. سندل، در برابر رویکرد لیبرالی رالز، بر آن نوع تلقی از خود تأکید می کند که هویت خود را از راه عضویت در اجتماعات مختلف به دست می آورد. غایت و هدف اخلاقی مورد نظر سندل، قبل از آنکه دستیابی به حقوق فردی باشد، معطوف به خیر عمومی است. اهمیت اخلاقی خیر عمومی برای سندل تا آنجاست که معتقد است، خیر عمومی باید تعیین کننده حقوق باشد.
اصول حاکم بر اختیارات حاکم اسلامى در توزیع منابع طبیعى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت ها براى انجام وظایف خود، ثروت ها و منابعِ درآمدزایى در اختیار دارند که منابع طبیعى از جمله آنهاست. حکومت اسلامى نیز بخشى از ثروت و درآمدِ خود را از طریق منابع طبیعى کسب مى کند. منابع طبیعى در یک تقسیم بندى، به سه بخش کلى تقسیم مى شود: 1. انفال که تحت مالکیت حکومت اسلامى قرار دارد؛ 2. زمین هاى مفتوحه العنوة که اگرچه به عموم مسلمانان تعلق دارد، ولى حاکم اسلامى مى تواند بر نحوه توزیع و استفاده از آنها دخالت نماید؛ 3. مباحات عامه که با وجود نداشتن مالک خاص، در صورت تزاحم بین استفاده کنندگان، حاکم اسلامى بر نحوه توزیع آنها نظارت مى کند.
حال با توجه به اینکه تصمیم گیرى درباره بخش عمده اى از منابع طبیعى، بر عهده حاکم اسلامى مى باشد، این پرسش مطرح مى شود که آیا اقدامات حاکم اسلامى در تصرف مالکانه، دخالت و یا نظارت بر میزان و نحوه توزیعِ این ثروت عظیم و درآمدهاى حاصل از آن، بدون حد و مرز است یا اینکه اصول و ضوابطى بر آن حاکم است؟ این مقاله با روش تحلیلى توصیفى به دنبال «اصول حاکم بر اختیاراتِ حاکم اسلامى در توزیع منابع طبیعى» مى باشد. نتیجه این نوشتار نشان مى دهد که اصولى همچون رعایت مصالح مسلمین، عدالت، کارایى و حفظ محیط زیست، تحدیدکننده اختیارات حاکم اسلامى در توزیع منابع طبیعى مى باشند.
بررسى تطبیقى نظریات «عدالت» شهید صدر و جان رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«عدالت» مفهومى است که بشر همواره به دنبال آن بوده و نظریه پردازان آرمان شهر، جامعه ایده آل خود را بر پایه آن بنا کرده اند. قرآن عدالت را هدف بعثت انبیا مى داند. یکى از مهم ترین ابعاد عدالت، «عدالت توزیعى» یا «عدالت اقتصادى» است. یکى از این اندیشمندان جان رالز، با طرح نظریه «عدالت به مثابه انصاف» کوشیده است مفهوم «عدالت» را در بستر لیبرالیسم تبیین کند که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اسلام نیز به «عدالت توزیعى» توجه ویژه نشان داده و اندیشمندان مسلمان از جمله، شهید صدر، عدالت توزیعى را یکى از سه رکن مکتب اقتصادى اسلام مى داند و با طرح نظریه «توازن»، عدالت توزیعى را از دیدگاه اسلام، تبیین کرده است. این پژوهش به روش تحلیلى و تطبیقى این دو نظریه را بررسى کرده و تبیین نموده است که با وجود شباهت ظاهرى دو نظریه، در موضوعاتى همچون توجه به عدالت توزیعى و جایگاه فقرا، تمایزهاى مهمى میان این دو وجود دارد؛ مثل تمایز در منشأ عدالت، تمایز در مبانى، و تمایز در قلمرو. این پژوهش بیان مى کند که نظریه رالز با توجه به مبانى آن، قابل طرح و اجرا در جوامع مذهبى و غیرلیبرال نیست.
بازشناسی تاریخی دیوان مظالم در دوره میانه و کارکرد سیاسی آن در دوره سلجوقیان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه های دین اسلام بر برپایی قسط و عدل تکیه دارد. از همین رو، حکومت های دوره میانه اسلامی تلاش داشتند تا برای کسب مشروعیت سیاسی در این راستا عمل نمایند و به همین منظور به برپایی دیوان مظالم اهتمام خاصی داشتند. در دوره اخیر و به ویژه دوره حکومت سلجوقیان، نیاز به برپایی دیوان مظالم به تأسی از سنت ایران باستان بیشتر احساس می شد که با توجه به خاستگاه تاریخی از نظر دینی و اجتماعی، نیازمند کسب مشروعیت سیاسی بودند. بر این اساس دیوان مظالم به عنوان بخشی از ساختار نظام قضا در این دوره کارکردی سیاسی یافت. از این رو، پژوهش حاضر تلاش دارد تا ضمن بررسی تاریخی دیوان مظالم در دوره میانه اسلامی، به این مساله پاسخ دهد که کارکرد سیاسی متصور از دیوان مظالم نزد سلجوقیان چه بود؟ فرضیه اذعان دارد که کارکرد دیوان مظالم در دوره مذکور بیشتر جنبه صوری داشته است و هدف از آن نمایاندن تلاش سلطان به عنوان دادرس عالی مملکتی بود.
دلالت های دوبُنی در اندیشه سیاسی در ایران (قرون 5-7 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندرزنامه های باستانی، سیاست نامه ها و نصیحت الملوک ها همه مصادیقی از اندیشه سیاسی هستند که می توان از آنها با نام مشترک «نصیحت نامه» یاد کرد. این نوع گفتار با معیارهای مختلفی تفسیر و تحلیل شده است. این نوشتار با تحلیل محتوای چند متن نصیحت نامه ای یعنی سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی، نصیحت الملوک امام محمد غزالی و بوستان، گلستان و نصیحت الملوک سعدی نشان می دهد که چهار گونه دو بنی یعنی «نصیحت الملوک-نصیحت العموم»، «دین مداری-سیاست»، «اقتدار-دادگری» و «حکمران-وزیر»، مقوم هر متن نصیحت نامه ای است.
دانشگاه در فرایند توسعه پایدار از اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی کارکردهای دانشگاه در فرایند توسعه پایدار از اقتصاد مقاومتی در نظام آموزش عالی ایران بوده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است و از طرفی دیگر توصیفی همبستگی از نوع روش تحلیل عاملی تأییدی بوده است؛ که در جامعه اعضای هیئت علمی پنج دانشگاه کشور ازجمله ارومیه، تهران، چمران اهواز، فردوسی مشهد و مازندران با نمونه گیری تصادفی طبقه ای و تعداد نمونه 263 نفری اجراشده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته با توجه به مقیاس لیکرت بوده است. روایی پرسشنامه با توجه به نظر متخصصان (اعضای هیئت علمی) و تحلیل تأییدی و پایایی آن با توجه به تحلیل آلفای کرانباخ مناسب گزارش شده است. روش تجزیه وتحلیل با استفاده از نرم افزار SPSS و SmartPls و تحلیل تأییدی بوده است. نتایج نشان می دهد بین وضع موجود و مطلوب توسعه پایدار از اقتصاد مقاومتی در دانشگاه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشده و با توجه به میانگین وضع موجود در حد مطلوب است. از طرفی در تحلیل تأییدی مرتبه نخست، کلیه شاخص ها دارای بار عاملی بالای 6/0 بوده اند و نقش تعیین کننده ای بر سازه های خود دارند. در سازه مرتبه دوم کارآفرینی، اقتصاد دانش بنیان، توسعه منطقه ای و توسعه رقابت پذیری نقش تعیین کننده ای در ارتقای بهره وری کل داشته اند و در تحلیل سازه مرتبه سوم، عدالت، محیط زیست و ارتقای بهره وری کل بر توسعه پایدار نقش تعیین کننده ای داشته اند. به طور کلی مدل توسعه پایدار در حد قابل قبول مورد تأیید قرار گرفته است.
حکمرانی خوب شهری در ایران: اولویت بندی مؤلفه ها و معرفه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه الگوی حکمرانی خوب شهری توانسته است نقش خود را در بهبود مدیریت شهری معاصر به خوبی نشان دهد. یکی از نکته های بسیار مهم برای پیاده کردن این الگو در مدیریت شهری ایران، معرفه سازی از مؤلفه های کلان حکمرانی خوب شهری و همچنین میزان اختلاف اهمیت بین این مؤلفه ها و معرفه ها باشد. در راستای نیل به هدف مذکور، مقاله حاضر که از نظر ماهیت، کاربردی و از لحاظ روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی است، با شیوه جمع آوری اطلاعات پیمایشی- کتابخانه ای، تدوین شد. در این پژوهش ابتدا به صورت نظری به تحلیل و تفسیر مؤلفه های حکمرانی خوب شهری در دیگر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه پرداخت شده است و در ادامه برای پی بردن به میزان اهمیت مؤلفه ها و معرفه های حکمرانی خوب شهری از الگوی تحلیلی تاپسیس استفاده شده است. به این معنا که شاخص ها توسط پنج متخصص در زمینه تطبیق حکمرانی خوب شهری در ایران ارزیابی شده و با استفاده از الگوی تحلیلی تاپسیس رتبه بندی و تجزیه وتحلیل شده است. نتایج تحقیق، اولویت و اهمیت مؤلفه ها و معرفه های حاکمیت قانون، مشارکت و عدالت را نسبت به دیگر مؤلفه ها و معرفه های حکمرانی خوب شهری برای مدیریت شهری ایران نشان می دهد.
عدالت در منظومه اندیشه ای امام خمینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عدالت از کانونی ترین آموزه های اسلامی است که در اندیشه های سیاسی اجتماعی امام خمینی نیز بازتاب بسیاری یافته است. از نظر آن فقید، عدالت نه تنها از اوصاف صاحب منصبان در مدنیت دینی به شمار می آید، بلکه غایت و معیار دینی بودن یک دولت نیز شمرده می شود. بااین همه، عدالت همانند برخی از مفاهیم اجتماعی، معانی متعددی دارد که باید از منظرهای گوناگون فقهی، فلسفی، اخلاقی و سیاسی به تحلیل آن پرداخت و نسبت آن را با دیگر مفاهیم هم خانواده بررسی کرد تا سرشت آن برجسته تر شود. در واقع، تحلیل ساختار زبانی و مفهوم شناسی عدالت، نیازمند بررسی گسترده ای در آثار مکتوب امام خمینی است که چنین رسالتی برعهده این مقاله نهاده شده است.
نقش انقلاب اسلامی در ارتقای عدالت بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
گفتمان انقلاب اسلامی در زمانی ظهور کرد که گفتمان های لیبرالیستی و مارکسیستی در قرن بیستم حاکم بودند و تفاسیر جهانی و فراگیری درباره عدالت ارائه کرده بودند. انقلاب اسلامی با بازسازی مفهوم عدالت بر اساس آموزه های اسلامی، گفتمان های رقیب را با چالش فکری مواجه ساخت. طرح عدالت تکوینی در پهنه آفرینش و منطبق با عقل و فطرت انسانی و ابتنای عدالت تدوینی و توزیعی بر اساس آن، برخلاف رویکرد گفتمان های رقیب بود. تفکیک رویکرد پیشینی و پسینی، ارزشی و روشی، شکلی و محتوایی، و آرمانی و کنشی بودنِ عدالت، راهبردی و راهکاری بودن آن و نیز سازگاری و پیوند وثیق عدالت با همه مفاهیم اجتماعی، همچون امنیت، آزادی، رفاه، قانون، نظم، توسع، فناوری، مردم سالاری دینی، شایسته سالاری، انتخابات و اکثریت، از نوآوری های گفتمان انقلاب اسلامی است. این گفتمان با قرائت خود نشان داد که زندگی شهروندی و شهریاری در دنیای مدرن، تنها بر خمیرمایه عدالت به پویایی، پایایی و نشاط اجتماعی و همچنین پیشرفت مادی و معنوی می رسد.
فقه سیاسی و اصالت «عدالت» در زمامداری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«عدالت در فقه سیاسی» از ابعاد گوناگون قابل توجه است. آنچه در این مقاله بررسی می شود، آن است که: آیا عدالت در زمامداری اصالت دارد یا در زمامدار؟ و به عبارت دیگر، عدالت وصف حکومت است یا حاکم؟ هرچند عدالت یکی از شرایط بسیاری از منصب های اجتماعی و سیاسی است، فلسفه این شرط گذاری، برقراری عدالت در جامعه است. در همین راستا شش دلیل بر «اصالتِ عدالت در زمامداری» ارائه شده است تا ثابت شود عدالت در زمامداری «موضوعیت» دارد و در زمامدار «طریقیت». یکی از نتایج این رویکرد آن است که در دَوَرانِ میان «زمامداری ظالمانه شخص مؤمن عادل» و «زمامداری عادلانه شخص کافر یا فاسق» زمامداری عادلانه اولویت دارد.
بررسی تفویض ولایت از سوی فقیه و لزوم احراز عدالت مدیران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مشروعیت مناصب و مسئولیت ها در نظام جمهوری اسلامی ایران از ولی فقیه جامع الشرایط است. بااین حال، آیا ولایت از سوی فقیه به کارگزاران تفویض می شود و مدیریت ها ولایی می شوند یا خیر؟ دراین میان، دو فرض اساسی وجود دارد: اول آنکه، ولایت از سوی فقیه تفویض می شود و مدیریت ها از جنس ولایت هستند. این فرض عمدتاً بر این مبتنی است که مسئولیت ها، امانت های الهی اند که باید به اهلش واگذار شوند و شرایط اهلیت، لزوم عدالت و تقواست و عدالت در فقه، ملازم با ولایت است. پس مسئولیت ها از جنس ولایت اند و ولایت از فقیه به مدیران تفویض می شود. لیکن ملازمه ای میان لزوم تقوا و عدالت و ثبوت ولایت وجود ندارد و امانت بودن با ثبوت ولایت ملازمه ای نداشته، مدیریت ها ولایی نیستند و عدالت نیز شرط تصدی آنها نیست. در قانون اساسی نیز احراز عدالت و تقوا در مدیران جز رئیس جمهور شرط نیست. در نتیجه، فرض تفویض ولایت، منتفی است. در فرض دوم، ولایت ویژة ولی فقیه است و وی از طریق کارگزاران، اعمال ولایت می کند و ولایت به مدیران تفویض نمی شود. برخی فقها بر نفی ولایت اداری تصریح کرده اند؛ ضمن آنکه تفویض ولایت و تسری آن به همه مدیران، تالی فاسدی دارد که التزام به آن صحیح نخواهد بود. روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیلی است.
کارکردهای عدالت در حکمرانی اخلاقی از منظر اندیشه سیاسی اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اگر اخلاق را واشکافیم، عدالت، یکی از عناصر بنیادین آن است. عدالت، امری اخلاقی است؛ بنیادین و جهان شمول که همه امور اخلاقی بر گرد آن می گردند. ورود اخلاق به عرصه سیاسی اجتماعی، پیامدهای گوناگونی به همراه دارد. عدالت رفتارها را اخلاقمند، متعادل و اعتدال جو می کند؛ آن سان که اگر فرمانروایی به استبداد روی آورد یا ستم و ناداوری را در رفتار خویش حاکم سازد، از دایره عدالت بیرون رفته است. این نوشتار در جست وجوی آن است که نقش و کارکرد عدالت را در حکمرانی اخلاقی بررسی کند. در پاسخ به این پرسش، بر این فرضیه تأکید شده است که با توجه به پیوند تکمیلی و تعاملی میان اخلاق، عدالت و سیاست، و بایستگی نهادینه شدن عدل در جان حاکمان، بر پایه اندیشه سیاسی اسلام، عدالت در حکمرانی اخلاقی کارکردهایی چون احقاق حقوق شهروندان، دوری از استبداد، احتیاط در رفتار سیاسی و رفتار اعتدالی را داراست. دادگری فردی و اجتماعی، رفتارهای حکمرانان را سامان می بخشد و ایشان را از رفتار ناشایست و غیراخلاقی بازمی دارد؛ به گونه ای که پویش جامعه را به سوی سعادت تضمین می کند.
فقر جهانی و عدالت جهان میهنانه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فقر از مسائلی است که نظریه پردازان عدالت و عدالت خواهان همواره نگران آن بوده اند و دغدغه حل آن را داشته اند. شکاف فزاینده میان کشورهای ثروتمند و تهی دست، گسترش فاجعه آمیز فقر جهانی را در پی داشته و حل این مسئله را بیش از پیش ضرورت بخشیده است. ملی گرایی حاکم بر نظریه هنجاری سیاسی، برخی از نظریه پردازان معاصر، مانند رالز را به این نتیجه رسانده است که در ترسیم اصول عدالت، مرزهای ملی را مهم بشمارند و برخورد با فقر را در عرصه داخلی و عرصه بین المللی پیرو اصولی متفاوت قرار دهند. جهان میهن گرایان با مخالفت با این دیدگاه کوشیده اند با نامربوط دانستن مرزهای ملی از نظر اخلاقی، آموزه عدالت جهان میهنانه را طرح کنند. مقاله حاضر با نگاهی گذرا به جهان میهن گرایی معاصر، به بررسی چگونگی طرح این آموزه در چارچوب رهیافت های مختلف می پردازد.