مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
انعطاف پذیری شناختی
در ساختارهای تربیتی و آموزشی معیاری که برای سنجش میزان دستیابی به اهداف تربیتی در نظر گرفته شده، پیشرفت تحصیلی است. بسیاری از روان شناسان و متخصصان آموزشی، تحقیقات متعددی را پیرامون عوامل و متغیرهایی که بر پیشرفت تحصیلی تاثیر می گذارند انجام داده اند. هدف این پژوهش پیش بینی اهداف پیشرفت تحصیلی بر اساس انعطاف پذیری شناختی، اجتناب تجربی و تحمل پریشانی در دانش آموزان دبیرستانی ناحیه یک تبریز می باشد. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان متوسطه ناحیه یک تبریز در سال 1401-1400 می باشد که از بین آن ها 147 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مشارکت کنندگان پرسشنامه های اهداف پیشرفت تحصیلی (QGA) الیوت و مک گریگور، انعطاف پذیری شناختی (CFI) مارتین و روبین (1995) پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و پرسشنامه اجتناب تجربی چند وجهی گامز و همکاران (2011) را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از همبستگی و رگرسیون همزمان استفاده گردید. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که بین اهداف پیشرفت تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی رابطه معنی داری وجود دارد. به صورتی که نتایج رگرسیون همزمان نشان داد که تاثیر انعطاف پذیری شناختی و تحمل پریشانی در پیش بینی اهداف پیشرفت تحصیلی معنی دار است. این نتایج رهنمودهایی را بر اساس تبیین اهداف پیشرفت در جلوگیری از تجارب منفی هیجان تحصیلی و همچنین گشودگی و انعطاف پذیری هنگام درگیری تحصیلی را ارائه می دهد.
رابطه شبکه های اجتماعی انعطاف پذیری شناختی و حساسیت اضطرابی در پیش بینی کرونا فوبیا دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
209 - 228
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش استفاده از شبکه های اجتماعی، انعطاف پذیری شناختی و حساسیت اضطرابی در پیش بینی کرونا فوبیا دانش آموزان بود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود. در مطالعه حاضر، 170دانش آموز به صورت روش نمونه گیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها ازپرسشنامه های ترس از کرونا آهورسو و همکاران (2019)؛ استفاده از شبکه های اجتماعی شی و همکاران (2014)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و حساسیت اضطرابی تیلور و همکاران (2007) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد استفاده از شبکه های اجتماعی و حساسیت اضطرابی با کرونا فوبیا همبستگی مثبت و معناداری دارند (01/0>P). در مقابل، بین انعطاف پذیری شناختی با کرونا فوبیا رابطه منفی معناداری بدست آمد (01/0>P). نتایج رگرسیون نشان داد که متغیرهای پژوهش به طور معناداری توانستند 61 درصد از تغییرات کرونا فوبیا را پیش بینی کنند. نتیجه گرفته می شود که بین شبکه های اجتماعی، انعطاف پذیری شناختی و حساسیت اضطرابی با کرونا فوبیا دانش آموزان رابطه مستقیمی وجود دارد. از آنجایی که دو سال از شیوع کووید-19 گذشته است و همچنان این ویروس کشنده در حال جهش است، لازم است تدابیری در جهت کنترل استفاده از شبکه های اجتماعی و افزایش سلامت روانشناختی دانش آموزان اتخاذ گردد.
ارزیابی مدل ساختاری تبیین اختلالات رفتاری و هیجانی در کودکان آزاردیده بر اساس انعطاف پذیری شناختی و تجارب نامطلوب دوران کودکی والدین با میانجی گری خودپنداره شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
240 - 260
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری پیش بینی اختلالات رفتاری و هیجانی در کودکان آزاردیده بر اساس انعطاف پذیری شناختی و تجارب نامطلوب دوران کودکی والدین با میانجی گری خودپنداره شخصی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و با روش تحلیل مسیر است. 300 نفر از کودکان آزاردیده مراجعه کننده به کلینیک مشاوره شاهد و ایثارگر شهر خرم آباد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندر وال، ترومای دوران کودکی برنشتاین و همکاران، علائم کودک و نوجوان گادو و اسپرافکین و مقیاس خودپنداره کودکان پیرز و هریس را تکمیل کردند. تحلیل داده ها به کمک مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smart-PLS ورژن 3 انجام شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد 1/81 درصد از تغییرات واریانس اختلالات رفتاری و هیجانی کودکان توسط متغیرهای پژوهش قابل پیش بینی است. همچنین، نتایج بیانگر اثر غیرمستقیم انعطاف پذیری شناختی و تجارب نامطلوب دوران کودکی والدین بر اختلالات رفتاری و هیجانی کودکان به واسطه نقش میانجی گر خودپنداره شخصی بود. این نتایج برای متخصصان بهداشت روان به ویژه روان شناسان خانواده و جامعه که با قربانیان خشونت خانگی و خانواده های آنها کار می کنند، مفید است.
اثربخشی درمان فراتشخیصی بر انعطاف پذیری شناختی، تنظیم هیجان و عامل hb در بیماران دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمان فراتشخیص از جمله درمان های جدید روان شناسی است که اثر آن بر بسیاری از متغیرهای روان شناسی به اثبات رسیده است. هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان فراتشخیصی بر انعطاف پذیری شناختی، تنظیم هیجان و عامل hb در بیماران دیابت نوع 2 بود. روش پژوهش آزمایشی (پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل) بود. در این پژوهش، 32 نفر از بیماران دارای دیابت نوع 2 به صورت تصادفی در گروه آزمایشی (8 مرد و 8 زن) و گروه کنترل (8 زن و 8 مرد) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال و تنظیم هیجان گروس و جان استفاده شد. همچنین، برای سنجش عامل hb از روش الیزا (ELISA) استفاده شد. برای گروه آزمایشی 12 جلسه ی 60 دقیقه ای درمان فراتشخیصی آموزش داده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که درمان فراتشخیص بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و بازارزیابی هیجان و کاهش بازداری هیجان در بیماران دیابت نوع 2 اثر گذار بوده است (01/0<p). اما یافته ها نشان داد که درمان فراتشخیصی بر عامل hb تأثیر نداشته است. براساس یافته ها، درمان فراتشخیص برای بهبود انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران دیابت نوع 2 پیشنهاد می شود.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و آموزش تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری شناختی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد خود معرف به سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۱۸۰-۱۵۳
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و آموزش تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری شناختی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد خودمعرف به سازمان بهزیستی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد وابسته به مواد خودمعرف به سازمان بهزیستی شهرستان شیراز در سال 1400 بود که از بین آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی و مقیاس احساس تنهایی استفاده شد. یک گروه آزمایش درمان متمرکز بر شفقت و گروه دیگر آزمایش آموزش تنظیم هیجان را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و هر هفته یک جلسه به طور گروهی دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت بین گروه های آزمایش و گروه کنترل در هر دو رویکرد معنادار و به ترتیب درمان متمرکز بر شفقت در مقایسه با آموزش تنظیم هیجان بر کاهش احساس تنهایی تأثیر بیشتر داشت. از سوی دیگر، آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با درمان متمرکز بر شفقت بر افزایش انعطاف پذیری شناختی تأثیر بیشتری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت افراد دارای اعتیاد به مواد با یادگیری فنون مبتنی بر تنظیم هیجان و درمان متمرکز بر شفقت می توانند به انعطاف پذیری شناختی بیشتری دست یابند و احساس تنهایی کمتری را تجربه نمایند. همچنین، درمان متمرکز بر شفقت در افزایش انعطاف پذیری شناختی و آموزش تنظیم هیجان در کاهش احساس تنهایی افراد وابسته به مواد اثریخشی بیشتری دارند.
بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهشگران بر این باورند که هوش هیجانی یک عامل مهم در تعیین موفقیت فرد در زندگی بوده و به صورت مستقیم متغیرهای مربوط به «خود» شخص را تحت تاثیر قرار می دهد. هوش هیجانی موجب پردازش مناس ب اطلاعات می شود که بار هیجانی دارد و استفاده از آن ها برای هدایت فعالیت شناختی ضرورت دارد؛ لذا هدف از پژوهش هاضر بررسی نقش میانجی بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش مطالعه ای توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره زوج درمانی و مشاوره منطقه 7 تهران در سال 1401 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس 150 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. سپس، شرکت کنندگان پرسشنامه های ذکر شده در قسمت ابزار پژوهش را تکمیل نمودند. در انتها، به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس و اموس و از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اثر مستقیم هوش هیجانی بر انعطاف پذیری روانشناختی (28/0= β و 82/3 = t) معنادار است. همچنین اثر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی (36/0= β و 40/3 = t) معنادار می باشد. همچنین، اثر مستقیم انعطاف پذیری روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی (40/0= β و 14/4= t) نیز معنادار است. در نهایت، اثر غیر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی 29/0 و اثر کل 65/0 به دست آمده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی، متغیر انعطاف پذیری روانشناختی به عنوان میانجی گر می تواند این رابطه را تقویت کند.
بررسی اثربخشی مداخله اصلاح سوگیری توجه بر سبک دلبستگی اضطرابی، همدلی، انعطاف پذیری شناختی و خودافشایی هیجانی در پرسنل درمانی بیمارستان 505 ارتش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
۳۲۶-۳۰۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: پرسنل بیمارستان ها به واسطه حضور عوامل مرتبط با محیط کاری از قبیل ارتباط با بیماران، شرایط سخت کاری و با توجه به تشدید سطح استرس به خصوص در دوره پاندمی کووید-19، سطوح بالاتری از آسیب پذیری را دارند و بیشتر در معرض مشکلات سلامت روان قرار می گیرند. از سویی افراد با سبک های دلبستگی اضطرابی، همدلی کم، انعطاف پذیری شناختی وخودافشایی هیجانی پایین، این دوره را با سختی بیشتری پشت سر می گذراند. بنابراین تمرکز بر این مؤلفه ها در پرسنل درمانی بیمارستان ها اهمیت زیادی دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله سوگیری توجه بر سبک دلبستگی اضطرابی، همدلی، انعطاف پذیری شناختی و خودافشایی هیجانی در پرسنل درمانی بیمارستان 505 ارتش تهران انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش تمامی پرسنل درمانی بیمارستان 505 ارتش تهران از شهریور 1400 تا اسفند 1400 بودند که از این میان 36 نفر به صورت در دسترس شدند. گروه نمونه انتخابی پرسشنامه های تجارب مربوط به روابط نزدیک (برنن و همکاران، 1998)، واکنش های بین فردی (دیویس، 1983)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و مقیاس خودافشایی هیجانی (اسنل، 2001) را تکمیل کردند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 18 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش، 5 جلسه مداخله اصلاح سوگیری توجه را با استفاده از ابزار دات پروب به صورت دو جلسه در هفته دریافت کرده و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات مداخله ای و دوماه بعد از آن، هر دو گروه آزمایش و گواه، مجدد پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته و با استفاده از نرم افزار SPSS26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، مداخله اصلاح سوگیری توجه باعث افزایش معنادار همدلی، انعطاف پذیری شناختی و خودافشایی هیجانی مثبت (0/01 P<) و کاهش معنادار سبک دلبستگی اضطرابی و خودافشایی هیجانی منفی (0/01P<) پرسنل درمانی بیمارستان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شد. همچنین این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری: مداخله اصلاح سوگیری توجه به عنوان یک مداخله مؤثر توانست سبک دلبستگی اضطرابی و خودافشایی هیجانی منفی را در پرسنل درمانی بیمارستان کاهش داده و همچنین همدلی، انعطاف پذیری شناختی و خودافشایی هیجانی مثبت را در آنان افزایش دهد.
بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی کنترل مهاری بر کارکردهای اجرایی سرد، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی در کودکان دارای اختلال کمبود توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۶۲۵-۶۱۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: کارکردهای اجرایی سرد، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی از جمله کارکردهای اصلی شناختی هستند که در اختلال کمبود توجه/فزون کنشی نقش دارند. توانبخشی شناختی به عنوان یک روش درمانی مؤثر و غیردارویی در بهبود و ارتقاء کارکردهای شناختی در طیف وسیعی از اختلالات روانی و رفتاری مطرح شده است، اما اثربخشی توانبخشی شناختی کنترل مهاری بر کارکردهای اجرایی سرد کودکان دارای اختلال کمبود توجه/فزون کنشی، کمتر مورد مطالعه قرارگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی کنترل مهاری بر کارکردهای اجرایی سرد مانند حافظه فعال، انعطاف پذیری شناختی در کودکان دارای اختلال کمبود توجه/فزون کنشی بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر و پسر ۷ تا ۱2 سال مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که مبتلابه اختلال کمبود توجه/فزون کنشی بودند. نمونه آماری شامل 30 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اسنپ (SNAP-IV، سوانسون، نولان و پلهام،1980)، آزمون رایانه ای چند محرک پیشین (N-BACK، کرچنر، ۱۹۵۸) و آزمون رایانه ای ویسکانسین (WSCT، گرانت و برگ، 1948) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در عملکرد گروه آزمایش و گروه گواه در مؤلفه های حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی تفاوت وجود دارد (0/05 P>). نتیجه گیری: به نظر می رسد تکالیف ساختاریافته با هدف تقویت مهار تداخل و پاسخ به بهبود کارکردهای اجرایی سرد، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی کمک می کند
رابطه اضطراب صفت و شفافیت عاطفی با نشانه های افسردگی در دانشجویان: نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب صفت و شفافیت عاطفی با نشانه های افسردگی در دانشجویان با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی بود. روش پژوهش، توصیفی_همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی1400- 1399 بودند(12000N=) که از بین آنها 249 نفر که نمره 14و بالاتر را در پرسشنامه افسردگی بک داشتند به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل ویراست دوم مقیاس افسردگی بک(BDI، بک، 1996)، سیاهه اضطراب حالت-صفت اشپیل برگر(STAI-X، اشپیل برگر،1970)، مقیاس رگه های فراخلقی(TMMS، سالووی و همکاران، 1995) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی(CFS وندر و والپ،2010) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده و بین اضطراب صفت و شفافیت عاطفی با نشانه های افسردگی رابطه معنی داری وجود دارد(01/0>p) و علاوه بر این اضطراب صفت و شفافیت عاطفی با میانجیگری انعطاف پذیری شناختی اثر غیر مستقیم منفی و معنی داری (01/0>p) بر نشانه های افسردگی در دانشجویان داشتند. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که اضطراب صفت و شفافیت عاطفی به شیوه های مستقیم و غیر مستقیم نشانه های افسردگی در دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهند و نقش پویایی در نشانه های افسردگی ایفا می کنند.
الگوی ساختاری سازگاری تحصیلی بر اساس بار شناختی، انعطاف پذیری شناختی و آگاهی فراشناختی از راهبردهای مطالعه، نقش واسطه ای شایستگی هیجانی- اجتماعی و چشم انداز زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی ساختاری سازگاری تحصیلی بر اساس بار شناختی، انعطاف پذیری شناختی و آگاهی فراشناختی از راهبردهای مطالعه، با میانجی گری شایستگی هیجانی- اجتماعی و چشم انداز زمان بود.روش: روش پژوهش توصیفی -همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود.جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان تالش در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که از بین آن ها 384 نفر به صورت دسترس انتخاب شده و پرسشنامه ها را به صورت اینترنتی تکمیل کردند.ابزار پژوهش شامل مقیاس سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984 )، پرسشنامه بار شناختی پاس،ون مرینبوئر و آدم (1994)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه آگاهی فراشناختی از راهبردهای مطالعه مختاری و ریچارد (2002)، مقیاس شایستگی هیجانی- اجتماعی مینگ ژو و جسی ای (2012)، پرسشنامه چشم انداز زمان زیمباردو و بوید (1999 )،بودند.یافته ها:نتایج تحلیل داده ها نشان داد شاخص های برازش مدل پیش بینی در وضعیت مطلوبی قرار دارد.نتایج تحلیل معادلات ساختاری و رگرسیون حاکی از معناداری ضرایب مسیر مستقیم بین متغیرهای بارشناختی و انعطاف پذیری شناختی با سازگاری تحصیلی در مدل نهایی بود.بر طبق مسیر اول،نقش واسطه ای مثبت شایستگی هیجانی-اجتماعی در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی و آگاهی فراشناختی با سازگاری تحصیلی مشخص شد.در مسیر دوم مشخص شد که متغیر چشم انداز زمان(آینده متعالی) نقش مثبت بر اثر انعطاف پذیری شناختی و آگاهی فراشناختی بر سازگاری تحصیلی دارد. نتیجه گیری:بنابر این به کارگیری راهکارهای افزایش انعطاف پذیری شناختی و آگاهی فراشناختی و کاهش بار شناختی نامطلوب می تواند به افزایش سازگاری تحصیلی در دانش آموزان منجر شود.
مقایسه انعطاف پذیری شناختی، تکانشگری و عملکرد تحصیلی کیفی در دانشجویان با رگه های اختلال شخصیت مرزی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
43 - 49
حوزه های تخصصی:
اختلال شخصیت مرزی یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی می باشد. ویژگی اساسی اختلال شخصیت مرزی یک الگوی فراگیر بی ثباتی روابط بین فردی، تصور خود، تمایلات و تکانشگری علامت دار است که از اوایل بزرگسالی شروع می شود و در انواع زمینه ها موجود است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه انعطاف پذیری شناختی، تکانشگری و عملکرد تحصیلی کیفی در دانشجویان با رگه های اختلال شخصیت مرزی و عادی انجام گرفت. تعداد 20 نفر از دانشجویان با رگه های اختلال شخصیت مرزی و 20 نفر از دانشجویان عادی با پرسشنامه شخصیت مرزی(BPI) انتخاب شدند. سپس آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، پرسشنامه تکانشگری بارت و پرسشنامه عملکرد تحصیلی کیفی بر روی هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) نشان داد که بین دوگروه در هر سه متغیر انعطاف پذیری شناختی، تکانشگری و عملکرد تحصیلی کیفی تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین، نتایج این پژوهش نشان می دهد که دانشجویان با رگه های اختلال شخصیت مرزی نقایصی را در انعطاف پذیری شناختی، تکانشگری و عملکرد تحصیلی کیفی نشان می دهند.
نقش سبک های پردازش اطلاعات در حل مسئله با نقش میانجی گری اضطراب امتحان و انعطاف پذیری شناختی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دو اردبیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۲
223-248
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع و اهداف موردنظر، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری این تحقیق، تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه دو مدارس شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400 تعداد 4800 نفر دانش آموزان بودند. برای انتخاب نمونه ی آماری مناسب و قابل قبول برای اجرای آزمون ها و گردآوری داده ها، از فرمول کوکران برای مشخص کردن حجم و اندازه ی نمونه ی آماری استفاده شد. بر اساس فرمول نمونه گیری فوق، تعداد 355 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از پرسشنامه سبک های پردازش اطلاعات پسینی و اسپاین (1999)، پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن (1997)، پرسشنامه حل مسئله پارکر (1997) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰)، داده های جمع آوری شده از اجرای پرسشنامه ها مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند. ابتدا برای خلاصه کردن و توصیف داده های عوامل دموگرافیک از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد متغیرها) و در بخش دوم، برای آزمون فرضیه ها از آمار استنباطی با استفاده از نرم افزار 22 - spss جهت بررسی سؤال و فرضیه های پژوهش استفاده شد؛ و تحلیل مسیر با نرم افزار لیزرل انجام شد. می توان نتیجه گرفت که بین سبک های پردازش اطلاعات و نقش میانجی گری اضطراب امتحان و انعطاف پذیری شناختی با حل مسئله رابطه معناداری وجود دارد مدل معادلات ساختاری هم مورد برازش قرار گرفت.
اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی و سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان دارای دلزدگی زناشویی
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
108 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر ، بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی و سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان دارای دلزدگی زناشویی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مداخله ای با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش) و(15 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. . جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره اندیشه سبز در شهر قم بابت دلزدگی زناشویی در سال 1401 بودند. ابزار: ابزارهای پژوهش شامل پ رسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال (2010)، سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه منفی (واتسون، 1988) و رضایت از زندگی (دینر و دیگران، 1985) بود. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 1 تا 5/1 ساعت اجرا گردید . داده ها با روش آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی، سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان حجم نمونه اثربخش بوده است. نتیجه گیری: استفاده از این روش درمانی می تواند در افرادی که در ارتباطات زناشویی، دچار ضعف هستند، مفید باشد و بنابراین استفاده از این روش ها برای مراکز روان درمانی باید در اولویت باشد.
تمایز دانش آموزان با تعلل ورزی تحصیلی بالا و پایین بر اساس مؤلفه های حس تعلق به مدرسه و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲
149 - 164
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف متمایز ساختن دانش آموزان با تعلل ورزی تحصیلی بالا و پایین، بر اساس مؤلفه های احساس تعلق به مدرسه و انعطاف پذیری شناختی انجام شد. روش پژوهش علّی_ مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان خواف در سال تحصیلی 1401-1400 بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان درنهایت 368 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، احساس تعلق به مدرسه بری، بتی و وات (2004)، تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984) استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss-24 و آزمون تحلیل تشخیصی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های تحلیل تشخیصی، منجر به یک تابع تشخیص معنادار شد که طبق این تابع مؤلفه های حمایت معلم، ادراک کنترل پذیری و مشارکت علمی، دارای بالاترین توان تمایز بود (01/0p<). نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد که 8/88 درصد از دانش آموزان در دو گروه طبق تابع به دست آمده به طور صحیح مجدداً طبقه بندی شده بودند که خود حاکی از توان این مؤلفه ها در متمایز ساختن دانش آموزان در سطوح مختلف تعلل ورزی تحصیلی بود.
مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر انعطاف پذیری شناختی، تحمل پریشانی و توانمندی های منش زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
125 - 145
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر انعطاف پذیری شناختی، تحمل پریشانی و توانمندی های منش زنان مطلقه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه زنان مطلقه شهر دامغان در سال 1399 بودند که از میان آنان 45 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش (تعداد هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس تحمل پریشانی، پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی، توانمندی های منش، پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و پروتکل روان درمانی مثبت نگر استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد گروه روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به گروه روان درمانی مثبت نگر در تمام مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی، به طور معنی داری نمرات بالاتری کسب کردند (01/0>P). همچنین نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد گروه روان درمانی مثبت نگر نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در متغیرهای تحمل پریشانی و توانمندی های منش به طور معنی داری نمرات بالاتری کسب کردند (01/0 >P). با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت روش های روان درمانی مثبت گرا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، نقش مهمی در ارتقای سلامت روان زنان مطلقه دارند.
رابطه بین سبک دلبستگی و بهزیستی روانشناختی: نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۹۰)
134-147
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سبک های دلبستگی (ایمن و ناایمن) و بهزیستی روانشناختی با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی انجام شد. نوع مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان 272 نفر از دانشجویان کارشناسی (دختر و پسر) دانشگاه شیراز بودند که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش، مقیاس دلبستگی کولینز و رید (1996)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و سیاهه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) بودند. داده های به دست آمده با روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و با استفاده از نرمافزارهای SPSS 20 و Amos 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که مدل پیشنهادی محقق با داده های این پژوهش، برازش مناسبی دارد و بین دلبستگی ایمن با بهزیستی روانشناختی، رابطه مثبت و معنادار و بین سبک دلبستگی ناایمن (اضطرابی، اجتنابی) با بهزیستی روانشناختی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین سبک دلبستگی با واسطه گری انعطاف پذیری شناختی، بهزیستی روانشناختی را به صورت غیرمستقیم و به نحو قویتر از مسیر مستقیم، پیش بینی نمود. نتایج پژوهش حاضر مؤید این است که هرچه افراد با دلبستگی ایمن، انعطاف پذیری شناختی بیشتری داشته باشند، بهزیستی روانشناختی بالاتری را تجربه میکنند.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
28 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلاء به وسواس فکری-عملی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه 30 نفر از بیماران دارای نشانگان وسواس فکری-عملی کلینیک های روانشناسی شهر رشت در سال 1400 به عنوان نمونه پژوهش در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه ها با پرسشنامه های وسواس فکری-عملی پادوا توسط ساناویو (1988)، دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) مورد سنجش قرار گرفتند. پس از 10 جلسه 90 دقیفه ای درمان شناختی-رفتاری برای گروه آزمایش، مجددا شرکت کنندگان به پرسشنامه پژوهش پاسخ دادند. یافته های بدست آمده نشان داد درمان شناختی-رفتاری به طور معنی داری باعث کاهش دشواری در تنظیم هیجان (عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه، نبود آگاهی هیجانی، راهبردهای محدود، نبود وضوع هیجانی) و افزایش انعطاف پذیری شناختی شده است (001/0>P). با توجه به مشکلاتی که بیماران مبتلا به وسواس در ابعاد هیجانی و شناختی دارند، لازم است در فرایند درمان بیماران به این موارد بیشتر توجه گردد.
روابط ساختاری سبک های دلبستگی و نشانه های افسردگی اساسی نوجوانان با واسطه گری تحمل پریشانی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
134 - 143
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین روابط ساختاری سبک های دلبستگی و نشانه های افسردگی اساسی نوجوانان با واسطه گری انعطاف پذیری شناختی و تحمل پریشانی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بوده که از طریق الگویابی معادلات ساختاری بر روی 352 نفر نوجوان 13-18 ساله که به روش نمونه گیری در دسترس از جامعه نوجوانان منطقه 1 شهر تبریز انتخاب شدند، انجام گرفت. داده ها با استفاده از مقیاس سبک دلبستگی کولینز و رید، مقیاس افسردگی کوتچر، سیاهه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر گردآوری شدند. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش بیانگر برازش مطلوب مدل فرضی پژوهش بود. به علاوه، نتایج نشان داد تحمل پریشانی می تواند به عنوان عامل میانجی در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن اجتنابی با نشانه های افسردگی نوجوانان در نظر گرفته شود. از طرفی نتایج نشان داد انعطاف پذیری شناختی می تواند رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن، ناایمن اجتنابی و ناایمن اضطرابی با نشانه های افسردگی نوجوانان را میانجی گری نماید. نتایج این پژوهش نشان داد که تحمل پریشانی و انعطاف پذیری شناختی می توانند رابطه بین سبک های دلبستگی و نشانه افسردگی اساسی نوجوانان را میانجی گری کنند. از نتایج این پژوهش، می توان در جهت شناسایی علل افسردگی نوجوانان و تدوین مداخلات درمانی آنان استفاده کرد از جمله مؤلفه های تحمل پریشانی و انعطاف پذیری شناختی را به نوجوانان آموزش داد.
بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از مشکلات شایع در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی، نقص در عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی است که موجب به وجود آمدن پیامدهای منفی متعددی برای این افراد می شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی فعال سازی رفتاری بر عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه معلولین جسمی-حرکتی خفیف تا متوسط دارای پرونده در اداره بهزیستی شهرستان بابل در سال ۱۴۰۱ بود. از بین آن ها تعداد ۳۰ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی و با روش قرعه کشی در دو گروه آزمایش و کنترل (۱۵ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش درمان فعال سازی رفتاری (۸ جلسه) و هر هفته یک جلسه و به مدت ۹۰ دقیقه دریافت نمودند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه عملکرد اجرای بارکلی (۲۰۱۱)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰) و پرسشنامه آشفتگی روان شناختی لاویبوند و لاویبوند (۱۹۹۵) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری با نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری در افزایش عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در مرحله پس آزمون مؤثر بود (۰۰۱/۰p<). نتیجه گیری: یافته ه ای پژوه ش حاض ر می توان د در انتخ اب و طراح ی مناس ب ترین رویک رد درمان ی منطب ق ب ا نیازه ای معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی مورداستفاده ق رار گیرن د. تازه های تحقیق رمضان حسن زاده: Google Scholar, Pubmed
اثربخشی آموزش فلسفه بر انعطاف پذیری شناختی و مهارت های استدلالی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
۱۰۷-۹۳
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پرورش تفکر فلسفی در کودکان به دلیل آنکه به گسترش و تقویت ابعاد ذهنی و روانی کودک می انجامد، یکی از برنامه های اساسی تعلیم کودکان به حساب می آید. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش انعطاف پذیری شناختی و مهارت های استدلالی دانش آموزان دبستانی بود. روش: روش پژوهش، از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 دانش آموز پسر پایه پنجم ابتدایی از شهر کاشان در سال 1400- 1399 بود که با روش در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010)، آزمون مهارت های استدلالی (نیوجرسی، 1983) و مداخله آموزشی بر اساس بسته آموزشی رابرت فیشر (1998) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین گروه آموزش و گواه به ترتیب در متغیر انعطاف پذیری شناختی، خرده مقیاس های آن و مهارت های استدلالی وجود دارد (05/0>p). اندازه اثر برای متغیر انعطاف پذیری شناختی (581/0) و خرده مقیاس های ادراک مهارپذیری (174/0)، ادراک گزینه های مختلف (192/0)، ادراک توجیه رفتار (501/0)، و مهارت های استدلالی (804/0) بود. نتیجه گیری: برنامه فلسفه برای کودکان با ایجاد فرصت کاوشگری جذاب پیرامون موضوعات مختلف، باعث پرورش قدرت تفکر انتقادی، تفکر تأملی، تفکر مشارکتی، و مانع از احساس کهتری کودک می شود. در نتیجه پیشنهاد می شود از برنامه های آموزش فلسفه جهت تقویت مهارت های شناختی، تغییر و تحول نگرش و رفتارهای کودکان در مدارس استفاده کرد.