مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
انعطاف پذیری شناختی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکرد های اجرایی حل مسأله، بازداری پاسخ و انعطاف پذیری شناختی در زنان خیانت گر و عادی انجام گرفت. روش پژوهش علی - مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل 40 زن با تجربه خیانت به همسر از بین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهرستان ساری و قائم شهر و 40 زن بدون تجربه خیانت بود که به روش هدفمند وارد پژوهش شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون های کامپیوتری ویسکانسین، برو-نرو و استروپ بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که زنان با تجربه خیانت نسبت به زنان عادی به طور معناداری دارای نمرات پایینتر در کارکرد های اجرایی حل مسأله، بازداری پاسخ و انعطاف پذیری شناختی هستند ( P<0/05 ). با توجه به اهمیت کارکرد های اجرایی در خیانت زنان، پیشنهاد می شود در برنامه های پیشگیری از خیانت زناشویی این عوامل در نظر گرفته شوند.
مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس تمایزیافتگی خود با نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین تعهد زناشویی و تمایزیافتگی خود انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به شکل خاص مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه ی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان چالوس بودند که تعداد 500 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997)، تمایزیافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998) و انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندروال، 2010) بودند. داده های به دست آمده با روش معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که شاخص های برازش مدل پژوهش در دامنه قابل قبول قرار دارند و انعطاف پذیری شناختی در رابطه ی بین تعهد زناشویی و تمایزیافتگی خود نقش میانجی ایفا کرده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان تمایزیافتگی خود و انعطاف پذیری شناختی را به عنوان عوامل موثر در تعهد زناشویی زوجین در برنامه های پیشگیری و مشاوره ای در نظر گرفت.
تأثیر آموزش توانش های روانی - اجتماعی بر پرخاشگری و انعطاف پذیری شناختی رانندگان اتوبوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: در سال های اخیر افزایش خشم و پرخاشگری رانندگان وسایل حمل و نقل عمومی منجر به افزایش نرخ خشونت جاده ای شده است. گرچه مطالعات مختلفی در این حیطه انجام شده است، اما تاکنون پژوهشی که به بررسی تأثیر انعطاف پذیری شناختی نیز پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانش های روانی - اجتماعی بر پرخاشگری و انعطاف پذیری شناختی رانندگان اتوبوس انجام شد. روش: . این پروژه از سال 1390 آغاز شده و در فازهای مخلتف بر روی رانندگانی که متقاضی استخدام در شرکت واحد بودند اجرا گردیده است. این تحقیق از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون تک گروهی بود و یک گروه 70 نفری از رانندگان اتوبوس شهر تهران در سال 1398 به روش نمونه گیری در دسترس گزینش شدند . برنامه آموزشی توانش های روانی - اجتماعی شکوهی یکتا (1394)، طی 9 جلسه آموزشی 90 دقیقه ای اجرا گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندر وال (2010) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون t وابسته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که این برنامه آموزشی به طور معناداری منجر به کاهش پرخاشگری رانندگان و افزایش انعطاف پذیری شناختی آنها گردید (0/000 > P ). نتیجه گیری: برای کاهش پرخاشگری و بهبود انعطاف پذیری شناختی رانندگان اتوبوس می توان از بسته آموزشی توانش های روانی - اجتماعی به صورت گسترده استفاده نمود .
اثربخشی آموزش راهبردهای حافظه کاری بر انعطاف پذیری شناختی و خودتنظیمی هیجانی در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای حافظه فعال بر انعطاف پذیری شناختی و خودتنظیمی هیجانی در دانش آموزان ابتدایی بود. این پژوهش از نوع مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر ابتدایی شهر ماکو در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 3621 نفر بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه سبک های عاطفی (ASQ) و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری در برنامه spss انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که آموزش راهبردهای حافظه کاری منجر به تفاوت معنی دار بین گروه ها در انعطاف پذیری شناختی و خودتنظیمی هیجانی شده است (05/0>p). با توجه به یافته ها، آموزش راهبردهای حافظه فعال توانسته است به دانش آموزان این توانایی را بدهد که فرایندهای انعطاف پذیری شناختی و خودتنظیمی هیجانی خود را بهبود دهند.
نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای رانندگان پایانه های بین شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری،کلیه رانندگان مرد اتوبوس های بین شهری پایانه های شهر تهران بود. از جامعه مورد نظر نمونه ای به حجم 210 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه سبک های مقابله ای (اندلر و پارکر، 1990)،پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو(کاستا و مک کری، 1992)،پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی(دنیس و وندورال، 2010)پاسخ دادند. تحلیل داده ها و ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بر اساس نرم افزار Amos-21 و SPSS-19 انجام شد. نتایج نشان داد بین ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی با سبک مقابله ای مساله مدار رابطه منفی و با سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0>p). بین ویژگی های شخصیتی برونگرایی، سازگاری، وظیفه شناسی با سبک مقابله ای مساله مدار رابطه مثبت و با سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (05/0>p). اما بین ویژگی شخصیتی گشودگی در برابر تجربه با سبک های مقابله ای رابطه معناداری یافت نشد. همچنین، روان رنجورخویی، برون گرایی و وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم بر سبک مقابله ای مساله مدار از طریق انعطاف پذیری شناختی دارند (05/0>p). ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی و وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم بر سبک مقابله ای هیجان مدار از طریق انعطاف پذیری شناختی دارند (05/0>p).).اثرات غیر مستقیم ویژگی های شخصیتی بر سبک مقابله ای اجتنابی از طریق انعطاف پذیری شناختی رد شد (05/0<p).در کل می توان گفت ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی، برونگرایی و وظیفه شناسی از طریق انعطاف پذیری شناختی بر سبک های مقابله ای مساله مدار و هیجان مدار تاثیر می گذارند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر احساس تنهایی و انعطاف پذیری شناختی مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
97 - 116
حوزه های تخصصی:
پدیده سالمندی نتیجه سیر طبیعی زمان است که منجر به تغییرات فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی می شود. با در نظر گرفتن روند شتابان رشد جمعیت سالمندی و این که سالمندان به دلیل کهولت و کاهش توانایی هایشان دچار کاهش انعطاف پذیری شناختی و احساس تنهایی می شوند؛ بنابراین، این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر احساس تنهایی و انعطاف پذیری شناختی مردان سالمند انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود.جامعه آماری پژوهش سالمندان مرد شهر اهواز در سال 1399 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر مرد سالمند (60 تا 70 سال) بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی را طی 8 هفته و 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال و احساس تنهایی راسل بود. داده ها به روش تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر احساس تنهایی و انعطاف پذیری شناختی تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش احساس تنهایی و افزایش انعطاف پذیری شناختی سالمندان شد. منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان درمان مبتنی بر شفقت را به عنوان یک روش کارا جهت کاهش احساس تنهایی و افزایش انعطاف پذیری شناختی سالمندان پیشنهاد داد.
مقایسه نظریه ذهن عاطفی، قضاوت اخلاقی، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی در افراد با مصرف مواد و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۳۲۲-۳۰۳
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه نظریه ذهن عاطفی، قضاوت اخلاقی، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی در افراد مصرف کننده مواد و افراد عادی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تبریز در سال ۱۳۹۸ و همچنین افراد عادی از بین ساکنین شهر تبریز بود. نمونه تحقیق شامل ۱۶۰ مرد (۸۰ نفر مصرف کننده مواد و۸۰ نفر افراد عادی) بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون خواندن ذهن از طریق چشم، مقیاس داستان های اخلاقی شخصی و غیر شخصی، آزمون حافظه فعال و پرسش نامه ی انعطاف پذیری شناختی بودند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین افراد دارای اعتیاد به مواد مخدر و افراد عادی در نظریه ذهن عاطفی، قضاوت اخلاقی، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی تفاوت معنادار وجود داشت، به طوری که افراد گروه عادی نمرات بالاتری نسبت به افراد مصرف کننده مواد کسب نمودند. نتیجه گیری: به نظر می رسد که بدکارکردی در مولفه های نظریه ذهن عاطفی، قضاوت اخلاقی، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی در افراد دارای اختلال مصرف مواد باعث نقص در فرایند شناخت اجتماعی و آسیب پذیری آن ها در تصمیم گیری و تعاملاتشان با جامعه و افراد می گردد.
تبیین سازگاری دانشجویان با دانشگاه بر مبنای ادراکات والدینی: سازوکار میانجی گرایانه انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین سازگاری با دانشگاه و ادراکات والدینی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه بیرجند در نیمسال دوم تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند. از این رو، تعداد 286 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس ادراکات والدینی (رابینز، 1994) سیاهه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندروال، 2010) و پرسشنامه سازگاری با دانشگاه (بیکر و سریاک، 1984) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که ادراکات والدینی به طور غیرمستقیم و با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی بر سازگاری دانشجویان با دانشگاه اثر معنادار دارند (01/0 > P ). شاخص های برازش کلی مدل نیز نشان داد که مدل مذکور برازش مناسبی دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بهبود سازگاری تحصیلی دانشجویان، مستلزم شیوه های فرزندپروری حمایت کننده و نیز تقویت انعطاف پذیری شناختی است.
رابطه ی انعطاف پذیری شناختی و ازدواج موفق: نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
102-93
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی انعطاف پذیری شناختی و ازدواج موفق با در نظر گرفتن نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان انجام شد. این پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری تحقیق زنان و مردان متاهل شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 635 نفر داوطلب در بازه ی زمانی تابستان (1398) تا تابستان (1399)انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه ( IMS ) شاخص ازدواج موفق هودسن (1992)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی ( CFI ) دنیس و وندروال (2010) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان ( CERQ ) گارنفسکی،کرایج و اسپینهاون (2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیر مستقل انعطاف پذیری شناختی و متغیر وابسته ازدواج موفق با هم رابطه داشته و تنظیم شناختی هیجان در این رابطه نقش میانجی جزئی دارد(001/0 P> ). همچنین ازدواج موفق با تنظیم شناختی هیجان نیز رابطه دارد001/0 P> ). از آنجا که مهارت های تنظیم شناختی هیجان، یکی از مهمترین عوامل فردی در ازدواج موفق و ثبات خانواده به شمار می آید، بنابراین نقش آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و انعطاف پذیری شناختی بسیار مهم بوده و ضرورت توجه بیشتر مشاوران و دست اندرکاران را می طلبد.
پیش بینی حمایت اجتماعی ادراک شده بر پایه خود تمایزیافتگی و انعطاف پذیری شناختی
حوزه های تخصصی:
در دوران جوانی مشکلات فراوانی در زندگی اجتماعی ایجاد می شود که حمایت اجتماعی می تواند یکی از ابزارهای رویارویی در این موقعیت ها باشد؛ ولی تراز تمایزیافتگی و انعطاف پذیری شناختی می تواند دراین بین نقش برجسته ای داشته باشد و پژوهش با هدف بررسی پیش بینی تراز حمایت اجتماعی ادراک شده بر پایه خود تمایزیافتگی و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دختر دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب در سال ۱۳۹۹ که شمار آنان ۲۰۰۰ نفر بود. حجم نمونه پژوهش با توجه به جدول مورگان 322 نفر تعیین شد که پس از توزیع پرسشنامه به دلیل عدم همکاری شماری از دانشجویان، شمار ۱۶۰ پرسشنامه تکمیل شده و صحیح مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت؛ و روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد و بر این اساس ابزار پژوهش نیز پرسشنامه حمایت اجتماعی زیمت، داهلم، زیمت و فارلی (1988)، پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن و فرید لندر (1988)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با روش رگرسیون چند متغیره محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان داد که جایگاه من، هم آمیختگی با دیگران، انعطاف پذیری شناختی می توانند حمایت اجتماعی را پیش بینی کنند و متغیرهای واکنش پذیری هیجانی، گریز هیجانی، تمایزیافتگی، ادراک کنترل پذیری، ادراک توجیه رفتار، ادراک گزینه های گوناگون قابلیت پیش بینی حمایت اجتماعی را نداشته اند. همچنین هم آمیختگی با دیگران قوی ترین پیش بینی کننده حمایت اجتماعی تعیین شد.
طراحی مدل پیش بینی عملکرد خانواده، سبک های مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی، بر اساس تحلیل روند تغییرات دورهای تحولی خانواده در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل پیش بینی عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی بر اساس تحلیل روند تغییرات دور های تحولی خانواده در زوجین متقاضی طلاق است. روش پژوهش، علمی- مقایسه ای بوده که بر اساس تحلیل واریانس یکراهه و رگرسیون منحنی درجه دوم است. جامعه آماری این پژوهش، زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده در شش ماه اول سال 1397 در استان آذربایجان شرقی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، 200 تن از زوجین (400 نفر)، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه است که عملکرد خانواده بنا بر الگوی مک مستر، سبک های مقابله با تعارض زناشویی پرسشنامه رحیم (ROCI-II) و انعطاف پذیری شناختی پرسشنامه (دنیس و وندروال، 2010) تدوین شده است. داده ها با استفاده از روش تحلیل روند، تحلیل واریانس یکراهه و رگرسیون منحنی درجه دوم با نرم افزار Spssتحلیل شدند. نتایج تحلیل روند حاکی از آن بود که تغییرات عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی در مراحل گوناگون دورهای تحولی خانواده زوجین متقاضی طلاق معنادار است. بیشترین میزان عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی در مراحل عقد و بدون فرزند می باشد. عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی زوجین با ورود اولین فرزند کاهش می یابد و معمولاً کمترین مقدار متغیرها در دوره نوجوانی فرزند است و در مرحله آشیانه خالی دوباره افزایش می یابد (P<0.01). نتایج پژوهش نشان می دهد عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی زوجین از مراحل دورهای تحولی خانواده تبعیت می کند. لذا پیشنهاد می شود زوجین به آموزش مهارت های اجتماعی مناسب به نوجوان توجه کنند و بعد از دوره نوجوانی فرزند، مجدداً روابط خود را با اطرافیان بازسازی کنند.
نقش پیوند ایمن، انعطاف پذیری شناختی و ابعاد شخصیتی هگزاکو در پیش بینی خودمراقبتی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
369 - 384
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیوند ایمن، انعطاف پذیری شناختی و ابعاد شخصیتی هگزاکو در پیش بینی رفتارهای خودمراقبتی کرونا در زنان متأهل بود. روش این پژوهش همبستگی از نوع رگرسیون بود. تعداد 202 زن متأهل در شهر مشهد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها با تکمیل پرسش نامه های پیوند ایمن جانسون، انعطاف پذیری شناختی مارتین و روبین، ابعاد شخصیتی هگزاکو و خودمراقبتی کرونا پویان فرد، در این پژوهش شرکت کردند. برای تجزیه تحلیل نتایج از روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به صورت همزمان استفاده شد. براساس نتایج رگرسیون چندگانه اثر متقابل خودمراقبتی کرونا و ابعاد شخصیتی هگزاکو معنادار نبود. همچنین پیوند ایمن رابطه معناداری با خودمراقبتی کرونا دارد، به این معنی که هرچه پیوند دو زوج ایمن تر باشد، رفتارهای خودمراقبتی کرونا در آنان بیشتر رعایت می شود. همچنین نتایج نشان داد که انعطاف پذیری شناختی مقدار اندکی به واریانس تبیین شده رفتارهای خودمراقبتی کرونا می افزاید که قابل توجه نیست، درنتیجه نمی توان رفتارهای خودمراقبتی کرونا را به میزان انعطاف پذیری شناختی، نسبت داد.
اثربخشی اجرای برنامه فلسفه برای کودکان بر ادراک شایستگی و انعطاف پذیری شناختی کودکان پسر بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر اجرای برنامه فلسفه برای کودکان بر ادراک شایستگی و انعطاف پذیری شناختی کودکان پسر بی سرپرست بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی بر اساس پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که به همین منظور 32 نفر از پسران بی سرپرست گروه سنی ب (نه و ده ساله) و ج (یازده و دوازده ساله) مرکز شبانه روزی شهرستان ازنا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جای داده شدند. نمونه آماری پژوهش پرسشنامه های ادراک شایستگی و انعطاف پذیری شناختی که ابزار این پژوهش بودند را پیش از آموزش و پس از آموزش تکمیل کردند. دوره آموزشی فلسفه برای کودکان در طی هشت جلسه هفتگی به مدت 2 ساعت برگزار شد. یافته های حاصل از این تحقیق با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که اجرای برنامه فلسفه برای کودکان با اطمینان 95 درصد (05/0P<). منجر به افزایش ادراک شایستگی (شناختی 64%، اجتماعی 54% و جسمانی 51%) و انعطاف پذیری شناختی 70/. در گروه آموزش شده است. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان برنامه فلسفه برای کودکان را به عنوان راهکاری مناسب به منظور افزایش ادراک شایستگی و انعطاف پذیری شناختی کودکان پسر بی سرپرست مورداستفاده قرارداد
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری دانش آموزانِ با نقص بینایی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری دانش آموزانِ با نقص بینایی (کم بینا و نابینا) شهر یاسوج بررسی شده است. روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزانِ با نقص بینایی مدرسه شقایق شهر یاسوج است که در سال تحصیلی 1397-98 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش نیز شامل تمامی جامعه آماری (10 نفر مورد آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند و 10 نفر دانش آموز که هیچ مداخله ای روی آنها انجام نشد) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش آموزش مداخله ذهن آگاهی، پرسشنامه تاب آوری کونر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی مارتین و روبین (1995) بود. روش مداخله ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش ارائه شد. داده ها با نرم افزار Spss-21 و آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری در دو گروه با کنترل کردن اثر پیش آزمون، پس از شرکت در جلسه های مداخلات ذهن آگاهی نشان داد نمرات مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری دانش آموزانی که در گروه آزمایش شرکت داشتند، نسبت به آنهایی که در گروه کنترل جایگزین شده بودند، افزایش معناداری داشت (05/0 ≥ P). نتیجه گیری: آموزش ذهن آگاهی می تواند رویکردی مؤثر در انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری افراد کم بینا و نابینا باشد.
پیش بینی طلاق عاطفی براساس انعطاف پذیری شناختی و معنای زندگی با میانجی گری تعادل کار-زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۱۷۲-۱۶۱
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی طلاق عاطفی براساس انعطاف پذیری شناختی و معنای زندگی با میانجی گری تعادل کار- زندگی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری را زنان متأهلی که در سه ماه اخیر (اسفند سال 1396 و فروردین و اردیبهشت 1397) به خانه های سلامت مناطق 1 و 7 شهر تهران مراجعه کرده بودند، تشکیل داد که از این بین با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 290 نفر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس طلاق عاطفی گاتمن (GEDS)، سیاهه انعطاف پذیری شناختی (CFI)، پرسشنامه معنای زندگی (MLQ) و پرسشنامه تعادل کار- زندگی (WLB) جمع آوری گردید. تحلیل داده ها با روش های آماری توصیفی و مقدماتی مختلف (یعنی فراوانی، میانگین، انحراف معیار، همبستگی پیرسون) و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای 24_SPSS و 24_Amos انجام شد. نتایج نشان دادند که مدل پیشنهادی با یک اصلاح و حذف مسیر غیرمعنی دار معنای زندگی به تعادل کار- زندگی برازش خوبی با داده ها برخوردار است (05/0p<) و انعطاف پذیری شناختی، معنای زندگی و تعادل کار- زندگی با طلاق عاطفی زنان متأهل ارتباط منفی و معنی داری دارند (01/0p<). در این میان مسیرهای مستقیم انعطاف پذیری شناختی، معنای زندگی و تعادل کار-زندگی به طلاق عاطفی و مسیر مستقیم انعطاف پذیری شناختی به تعادل کار- زندگی معنی دار بود (01/0p<) ولی مسیر مستقیم معنای زندگی به تعادل کار- زندگی معنی دار نبود (05/0p>). همچنین مسیرهای غیرمستقیم انعطاف پذیری شناختی و معنای زندگی به طلاق عاطفی زنان متأهل با میانجی گری تعادل کار- زندگی معنی دار بود (01/0p<).
کاربرد مدل معادلات ساختاری درتبیین نقش انعطاف پذیری شناختی، خودنظم جویی هیجان و تفکر فعال روشنفکرانه بر تغییرنگرش افراد در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (دی) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
۱۸۴۷-۱۸۳۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: با توجه به روند رو به رشد شبکه های اجتماعی مطالعاتی درمورد تأثیر این شبکه ها بر روی نگرش، رفتار و سبک زندگی و... انجام شده است. ولی درارتباط با تأثیر شاخص های شناختی بر روی تغییر نگرش در شبکه های اجتماعی مطالعه انجام نشده است. هدف: هدف از این مطالعه ارائه مدلی مفهومی برای بررسی تأثیر عوامل شناختی بر تغییر نگرش افراد در شبکه های اجتماعی است. در همین راستا سه عاملِ (1) انعطاف پذیری شناختی، (2) خودنظم جویی هیجانی و (3) تفکر فعال روشنفکرانه به عنوان عوامل شاخصِ تأثیرگذار در تغییر نگرش در نظر گرفته شده است. روش: روش تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت و شیوه اجرا توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمام کاربران شبکه های اجتماعی است. نمونه آماری شامل 384 نفر مرد و زن است که بصورت در دسترس انتخاب شدند. برای بررسی میزان تأثیر هر یک از این عوامل سه گانه ی انعطاف پذیری شناختی، خودنظم جویی هیجان، و تفکر فعال روشنفکرانه، به ترتیب، از مقیاس انعطاف پذیری شناختیِ مارتین و روبین (مارتین و روبین، 1995)، پرسشنامه خود نظم جویی هیجان (هافمن و کاشدان، 2010)، و پرسشنامه تفکر فعال روشنفکرانه (استانویچ ووست 2007) و برای بررسی نگرش افراد از پرسشنامه های محقق ساخته که روایی محتوایی با نظر خبرگان و پایایی آن ها توسط روش های آماری تأییدگردید؛ استفاده شده است. پس از تأیید نرمال بودن داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار lisrel استفاده شده است. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که شاخص های ذکر شده دارای مقدار t قابل قبول در سطح معنادار (0/05 p<) می باشند. بنابراین در تغییر نگرش افراد مؤثر هستند. همچنین نشان داده شد که خودنظم جویی هیجان بر تغییر نگرش در موضوع خشونت خانگی دارای بیشترین تأثیر (به میزان 0/9) است. نتیجه گیری: این بدان معنی است که توانایی های شناختی کاربران شبکه های اجتماعی در تغییر نگرش های آنها تأثیر مستقیم دارد.
اثربخشی آموزش نظم جویی هیجانی در مقایسه با آموزش ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۲۱۴۳-۲۱۲۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: بررسی پیشینه نشان می دهد که آموزش نظم جویی هیجانی و ذهن آگاهی هر یک منجر به ارتقاء انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند شده اند؛ اما هنوز مشخص نیست کدام یک از این مداخلات می توانند در طول زمان اثربخشی بیشتری داشته باشند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش نظم جویی هیجانی و ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند در مادران دارای کودکان مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. روش: پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف مراجعه کننده به مدارس استثنایی شهر رشت در سال تحصیلی 99-1398 بودند. 36 نفر به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفری قرارگرفتند. گروه های آزمایش تحت آموزش نظم جویی هیجانی (8 جلسه 90 دقیقه ای) و ذهن آگاهی (8 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، ۲۰۱۰) و مقیاس رابطه والد - فرزند (پیانتا، 1994) بودند. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط انجام شد. یافته ها: آموزش نظم جویی هیجانی و ذهن آگاهی بر بهبود انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند و مؤلفه های آن ها در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بودند؛ همچنین در مرحله پیگیری تفاوت معناداری بین دو مداخله در این متغیرها مشاهده نشد (0/01 >P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت آموزش نظم جویی هیجانی و ذهن آگاهی با ارتقای بازسازی هیجانی، کاهش پردازش خود ارجاعی منفی و افزایش توانایی انجام رفتارهای هدفمند، آگاهی از تجربیات لحظه حاضر و برگرداندن توجه بر سیستم شناختی و پردازش کارآمدتر اطلاعات، در نهایت باعث بهبود انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند مادران دارای کودکان مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف شدند.
اثربخشی تحریک جریان مستقیم فرا جمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان بیش فعال ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان بیش فعال ورزشکار است. در این پژوهش از بین 79 دانش آموز ورزشکار مبتلابه اختلال بیش فعالی تعداد 30 دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب شده و بر اساس سن و جنس و نتایج پیش آزمون که به وسیله آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین انجام شد، به دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش تقسیم شدند. تمامی آزمودنی ها در دو گروه، دو نوع مختلف تحریک آند تک موضعی و ساختگی بر روی ناحیه (F3) همراه با تحریک کاتد در ناحیه(SO) با شدت جریان 1 میلی آمپر و به مدت 15 دقیقه طی ده جلسه دریافت کردند سپس هر گروه به طور مجدد موردبررسی قرار گرفت. پس از یک ماه یک آزمون پیگیری مطابق با پس آزمون و با استفاده از آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین صورت گرفت و از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری برای آزمون فرض- آماری استفاده شد (05/0≥p). نتایج به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که اعمال تحریک جریان مستقیم فرا جمجمه ای به روش آنودال تک موضعی بر بهبود انعطاف پذیری شناختی دانش آموز با اختلال بیش فعالی اثربخش بود و منجر به تفاوت معنادار بین دو گروه آزمایشی و کنترل شده است. یافته های به دست آمده حاکی از این است که پروتکل اعمال تحریک جریان مستقیم فرا جمجمه ای به روش آنودال، توانایی بهبود انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان ورزشکار دارای اختلال بیش فعالی دارد.
مقایسه اثر القای آزمایشی طرد اجتماعی با پذیرش اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انعطاف پذیری شناختی یکی از مؤلفه های اساسی کارکردهای اجرایی است که نه تنها بر بهبود کیفیت روابط اجتماعی و سازگاری افراد اثر می گذارد بلکه از کیفیت روابط اجتماعی (طرد، پذیرش) اثر می پذیرد با این حال چگونگی تأثیر کیفیت روابط اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی مشخص نیست، از این رو لازم بود تا پژوهشی در این باره انجام شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثر طرد اجتماعی با پذیرش اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش تمام افراد بزرگسال با میانگین سنی 25.74 و تحصیلات کارشناسی بودند که از میان آن ها 60 نفر که ملاک های ورود به نمونه را داشتند به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه پذیرش اجتماعی، طرد اجتماعی و کنترل قرار گرفتند. ابتدا آزمودنی ها به آزمون ویسکانسین (شاهقلیان و همکاران، 1390) پاسخ دادند؛ سپس با انجام بازی پرتاب توپ مجازی (ویلیامز، چانگ ، چویی،2000)، طرد اجتماعی و پذیرش اجتماعی به دو گروه آزمایش القا شد. پس از آن، جهت بررسی اثر القای آزمایشی، گروه های آزمایشی به پرسشنامه ی تهدید نیازهای بنیادین ویلیامز (2001) و عاطفه ی مثبت و منفی واتسن، کلارک و تلگن (1988) پاسخ دادند. در نهایت، آزمون ویسکانسین مجدداً بر روی سه گروه اجرا شد. داده های پژوهش، با استفاده از آزمون های واریانس یک راهه و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد که طرد اجتماعی باعث کاهش انعطاف پذیری شناختی در افراد می شود (01/0= P) و پذیرش اجتماعی تاحدودی سبب افزایش انعطاف پذیری شناختی شد (01/0= p). با توجه به اثر منفی طرد اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی و اهمیت این مؤلفه در کارکردهای شناختی سطح بالا، ضرورت دارد که جهت ارتقای انعطاف پذیری شناختی به بهبود کیفیت روابط اجتماعی افراد نیز توجه کرد.
ارایه مدل رابطه بین سرمایه روانشناختی و بخشایش با تحمل پریشانی، به واسطه گری انعطاف پذیری شناختی و ادراک استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خیانت زناشویی یک مشکل پیچیده عاطفی، اجتماعی، خانوادگی، حقوقی و اخلاقی است که پیامد های ناخوشایندی به دنبال دارد. توان تحمل پریشانی ناشی از خیانت زناشویی می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی باشد. هدف پژوهش حاضر، ارایه مدل رابطه بین سرمایه روانشناختی و بخشایش با تحمل پریشانی، به واسطه گری انعطاف پذیری شناختی و ادراک استرس بود. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی زنان و مردان متأهل دچار خیانت زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر تهران در نیمه دوم سال 1398 بودند که از بین آنها 215 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و به پرسشنامه های تحمل پریشانی، بخشایش، ادراک استرس، سرمایه روان شناختی و انعطاف پذیری شناختی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار (SPSS) نسخه 22 و تحلیل ساختاری گشتاوری ( AMOS ) با محاسبه شاخص های برازندگی، تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از شاخص های برازندگی، بیانگر برازش مدل پیشنهادی بعد از کنترل همپوشی بین دو مؤلفه از سرمایه های روانشناختی (تاب آوری و مثبت اندیشی) بود. نتایج تحلیل معادلات ساختاری و رگرسیون حاکی از معناداری ضرایب مسیر مستقیم بین متغیرها در مدل نهایی بود. بر طبق مسیر اول، نقش واسطه ای مثبت انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین سرمایه روان شناختی و بخشایش با تحمل پریشانی زوجین مشخص شد. اما در مسیر دوم مشخص شد که متغیر ادراک استرس نقش منفی بر اثر مثبت سرمایه های روانشناختی و بخشایش بر تحمل پریشانی داشت. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان نتیجه گرفت که اگرچه سرمایه های روانشناختی و بخشایش رابطه مستقیم با تحمل پریشانی زوجین دچار خیانت زناشویی، دارند، اما در این میان، انعطاف پذیری بالا، نقش تسهیل کننده و در مقابل، استرس بالا، نقش تعدیل کننده بر تحمل پریشانی زوجین دچار خیانت دارند.