مطالب مرتبط با کلیدواژه

انعطاف پذیری شناختی


۲۲۱.

اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی در بیماران دارای اختلال افسردگی یک کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نگرانی رفتاردرمانی دیالکتیکی انعطاف پذیری شناختی راهبردهای تنظیم هیجان افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۲
اهداف هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی در بیماران دارای اختلال افسردگی بود. مواد و روش ها این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ازنظر طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه مراجعینی بودند که با شکایت افسردگی به مراکز روان شناسی و مشاوره شهرستان جهرم در سال 1401 مراجعه و تشخیص افسردگی دریاف ت کرده بودند. از بین داوطلبان 3 کلینیک حامی، رهگشا و فردای بهتر با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر که در پرسش نامه افسردگی بک نمره 20 تا 28 (یعنی سطح افسردگی متوسط) کسب کردند، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش ( 15 نفر) وکنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران، پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال، پرسش نامه راهبردهای ناسازگارانه نگرانی مییر و همکاران و پرسش نامه افسردگی بک استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ها یافته ها نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی تأثیر دارد و باعث افزایش راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی و کاهش راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی شده است. نتیجه گیری رفتاردرمانی دیالکتیکی به عنوان روش درمانی در کاهش نگرانی و بهبود انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان در بیماران افسرده پیشنهاد می شود.
۲۲۲.

بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی رفتاری نشخوارفکری انعطاف پذیری شناختی تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۳۳
افسردگی اساسی اختلال روانی ناتوان کننده ای است که به عنوان یکی از اختلالات شایع روانپزشکی مطرح شده است. روش های درمانی متعددی برای کمک به افراد دارای این اختلال طراحی شده است که یکی از آنها درمان شناختی رفتاری می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوارفکری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز مشاوره همراز در شهرستان مشکین شهر در سال 1401 بود. نمونه مورد مطالعه 30 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزارهای گردآوری داده ها پرسشنامه نشخوارفکری (هوکسما و مارو، 1991)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندروال، 2010) و پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) بود. برای گروه آزمایش، درمان شناختی رفتاری بر اساس پروتکل درمانی بک (1399) در 8 جلسه 45 دقیقه ای، هفته ای دو بار برگزار شد. بیماران گروه کنترل تا پایان مرحله پس آزمون هیچ مداخله روانشناختی دریافت نکردند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری بین میزان نشخوارفکری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان دو گروه پس از اعمال مداخله درمان شناختی رفتاری به وجود آمد (01/0>P). در نتیجه، درمان شناختی رفتاری می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر در کاهش نشخوارفکری، افزایش انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مورد استفاده قرار گیرد.
۲۲۳.

ارائه مدل مطلوب ارتقای انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری شناختی ذهن آگاهی پرستاران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۳۸
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مطلوب ارتقای انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در پرستاران انجام شد. روش و مواد: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع داده ها، آمیخته از نوع کیفی بود. روش پژوهش به لحاظ ماهیت تحلیل مضمون بود. جامعه مورد مطالعه شامل مقالات، کتب و مجلاتی که با انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی مرتبط بود، استفاده شد. حجم نمونه 15 مقاله و کتاب با توجه به اصل اشباع و روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند در نظر گرفته شد در بخش کیفی پروتکل طراحی شد تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل مضمون بود. یافته ها: براساس نتایج بخش کیفی پروتکل انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی طراحی شد و سپس اعتبار آن بر اساس نظر خبرگان مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. نتایج نشان داد که از میان 45 شاخص (گویه) موجود، 8 مؤلفه اصلی شناسایی شد. نتیجه گیری: از جمله مولفه های انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی شامل بازسازی شناختی، آرمیدگی، ادراک کنترل پذیری، مهارت حل مساله، مدیریت استرس، مهارت رویارویی با موانع، مهارت خودمراقبتی و مهارت پذیرش و تغییر بود.
۲۲۴.

تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان وابسته به فضای مجازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مهارت های زندگی انعطاف پذیری شناختی بهزیستی اجتماعی وابستگی به فضای مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۳
زمینه و هدف: گسترش روزافزون فضای مجازی زندگی افراد را تحت تأثیر قرار داده است. نسل جدیدی که در این فضا متولد شده اند، روزبه روز، بیشتر از فضای مجازی استفاده می کنند و سبک زندگی مجازی را شکل داده اند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان وابسته به فضای مجازی است. مواد و روش ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان وابسته به فضای مجازی شهر نیشابور در سال ۰۱- ۱۴۰۰ بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ دانش آموز وابسته به فضای مجازی شهر نیشابور انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، ۱۹۹۸)، مقیاس انعطاف پذیری شناختی (مارتین و روبین، ۱۹۹۵)، پرسشنامه بهزیستی اجتماعی (کیز، ۱۹۹۸) بود. برنامه آموزشی مهارت های زندگی برگرفته از پژوهش زارع و همکاران (۱۳۹۹) بود که در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که برنامه آموزشی مهارت های زندگی توانسته است انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی را در بین دانش آموزان وابسته به فضای مجازی بهبود بخشد. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی با بهبود توانایی های شناختی، هیجانی و مهارتی سبب افزایش ادراک هیجان ها و ارائه پاسخ های سازگارانه می شود که انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان را بهبود می بخشد.