مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
انعطاف پذیری شناختی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علی ادراک از محیط آموزش الکترونیکی (مجازی) و تفکر بازتابی با توجه به نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در میان دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز است. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، از بین تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز شیراز، 400 دانشجو به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه های ادارک از محیط آموزشی سوئینی و همکاران (1994)، تفکر بازتابی کمبر و همکاران (2000) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI) دنیس و وندروال (2010) را تکمیل کردند. تمامی پرسشنامه ها استاندارد و دارای روایی و پایایی است (آلفا بالاتر 70/0). داده های جمع آوری شده با کمک نرم افزار لیزرل تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که اثر مستقیم و مثبت مشغولیت در تکالیف تحصیلی، اصالت یادگیری و احساس عضویت بر مولفه های انعطاف پذیری شناختی (ادراک کنترل پذیری، ادراک توجیه رفتار و ادراک گزینه های مختلف) معنی دار است. همچنین، اثر مستقیم و مثبت احساس حمایت بر مولفه های ادراک کنترل پذیری، و ادراک گزینه های مختلف معنی دار است. ضمن اینکه اثر مستقیم و مثبت احساس مالکیت بر مولفه ادراک توجیه رفتار معنی دار است. اثر مستقیم و مثبت مولفه های انعطاف پذیری بر تفکر بازتابی نیز معنی دار است. همچنین نتایج نشان داد که به طور کلی نقش واسطه ای مولفه های انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ادراک از محیط آموزشی با تفکر بازتابی دانشجویان معنی دار است.
پیش بینی خودکارآمدی معلمان بر اساس کارکرد انعطاف پذیری شناختی و مفاهیم یاددهی-یادگیری در کلاس های مبتنی بر آموزش فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
۱۶۳-۱۴۷
حوزه های تخصصی:
در کلاس های درس مبتنی بر آموزش فراگیر، انعطاف پذیری شناختی و مفاهیم یاددهی یادگیری نقش مهمی بر خودکارآمدی معلمان دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انعطاف پذیری شناختی و مفاهیم یاددهی -یادگیری در خودکارآمدی معلمان در کلاس درس مبتنی بر آموزش فراگیر بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه گیری به شیوه تصادفی ساده از بین لیست اسامی معلمان شرکت کننده در آموزش فراگیر صورت گرفت. از این رو تعداد 467 معلم ابتدایی منطقه 9 شهر مشهد انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های خودکارآمدی معلمان در آموزش فراگیر (TEIP) شارما و همکاران(2012)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی((CFI دنیس و وندروال(2010) و پرسشنامه مفاهیم یاددهی- یادگیری (TLCQ)چان الویت(2004) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین انعطاف پذیری شناختی و ادراک خودکارآمدی مرتبط با آموزش فراگیر و همچنین بین مفاهیم یاددهی یادگیری سازنده گرا و ادراک خودکارآمدی مرتبط با آموزش فراگیر همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد ( 01 / 0 > P). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد متغیرهای انعطاف پذیری شناختی و مفاهیم یاددهی یادگیری سازنده گرایانه، 36 درصد از مجموع واریانس خودکارآمدی معلمان را پیش بینی می کنند. به طور کلی معلمان دارای انعطاف پذیری شناختی و مفاهیم یاددهی یادگیری رشد یافته تر در کلاس های درس مبتنی بر آموزش فراگیر، خودکارآمدی بالاتری را تجربه می کنند. یافته های حاصل از این پژوهش بر رشد انعطاف پذیری شناختی و مفاهیم یاددهی یادگیری جهت ارتقاء خودکارآمدی معلمان در کلاس درس مبتنی بر آموزش فراگیر تاکید دارد.
تاثیر تمرین در سطوح تعاملی، توانبخشی شناختی و تمرینات منتخب ورزشی بر کارکردهای شناختی مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ام اس یک بیماری خود ایمنی و تخریبگر سیستم عصبی مرکزی با انواع مختلف دوره های بیماری است که منجر به ناتوانی جسمانی و شناختی می شود. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرین در سطوح تعاملی، توانبخشی شناختی و تمرینات منتخب ورزشی بر کارکردهای شناختی مبتلایان به ام اس بود. روش : تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به ام اس شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود. نمونه شامل ۳۰ زن مبتلا به ام اس با دامنه سنی ۲۵ تا ۴۵ سال بود که به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه توانبخشی شناختی، منتخب ورزشی و سطوح تعاملی گمارده شدند. سپس به مدت ۸ هفته و هر هفته ۳ جلسه ۹۰ دقیقه ای افراد در هر گروه به تمرینات اختصاصی گروه خود پرداختند. جهت جمع آوری اطلاعات از مجموعه آزمون های ارزیابی عصب روانشناختی کن تب (۱۹۸۰) و پرسشنامه تعیین درجه پیشرفت ناتوانی (۱۹۹۵) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بونفرونی، تی وابسته در نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد تمرین در سطوح تعاملی منجر به بهبود بیشتر شاخص های شناختی زمان واکنش و توجه انتخابی نسبت به توانبخشی شناختی و تمرین ورزشی شد (۰/۰۵>P). درحالیکه هر سه روش تمرینی به یک میزان منجر به توسعه شاخص های حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی شدند و تفاوت معنی داری بین میزان اثرگذاری این روش ها یافت نشد (۰/۰۵<P). نتیجه گیری: در مجموع نتایج نشان داد استفاده از تمرین در سطوح تعاملی بیشترین تاثیر بر بهبود کارکردهای شناختی افراد مبتلا به ام اس را دارد. بنابراین به نظر می رسد استفاده از این نوع تمرینات منجر به القاء بار شناختی می شود، لذا پیشنهاد می شود از این نوع تمرینات در توانبخشی افراد مبتلا به ام اس استفاده شود.
پیش بینی سوگ پیچیده بر اساس انعطاف پذیری شناختی با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بازماندگان کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
133 - 144
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعه ی حاضر با هدف پیش بینی سوگ پیچیده بر اساس انعطاف پذیری شناختی با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بازماندگان کووید 19صورت گرفت.روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی با روش تحلیل مسیر بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد داغداری بود که از ابتدای شیوع کرونا در سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰یکی از بستگان نزدیک یا اعضای خانواده ی خود را به دلیل ابتلا به کرونا از دست دادند. بر این اساس ۲۰۰ فرد بازمانده و عزادار نمونه ی پژوهش را تشکیل داد. در این مطالعه از سه پرسشنامه؛ تنظیم شناختی- هیجانی گارنفسکی و همکاران، انعطاف پذیری شناختی دنیس ووندروال و تجربه سوگ بارت و اسکات استفاده شد. آمار استنباطی به منظور تحلیل روابط همبستگی توسط نرم افزار SPSS-26 انجام شد و برای ارزیابی دستیابی به مدل برازش شده از نرم افزار ایموس نسخه ی 24 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین انعطاف پذیری شناختی و تجربه ی سوگ بازماندگان کووید 10 رابطه ی معنادار منفی وجود دارد. بین ابعاد انعطاف پذیری شناختی و ابعاد راهبردهای سازش نایافته ی تنظیم شناختی هیجان بازماندگان کرونا رابطه معنادار منفی وجود دارد (01/0>P). همچنین انعطاف پذیری شناختی از طریق نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان بر سوگ پیچیده ی بازماندگان کرونا تاثیر معنادار دارد (01/0>P). نتیجه گیری: در سوگ پیچیده ی ناشی از حوادثی مانند کووید 19عوامل روان شناختی و شناختی گوناگونی مانند انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان دخیل هستند که روان درمان گران خصوصاً درمان گران شناختی-رفتاری باید به این موارد توجه و بر عوامل مثبت تاثیرگذار بر کاهش سوگ پیچیده تمرکز کنند و روند درمان بیماران را با استفاده از این عوامل به بهترین صورت مدیریت نمایند.
نقش میانجیگر انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین خودتنظیمی انگیزشی و خلاقیت هیجانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
199 - 212
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری رابطه بین خودتنظیمی انگیزشی و خلاقیت هیجانی دانش آموزان با نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در دختران دانش آموز بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهرستان شهربابک و خوانسار که در سال تحصیلی 1401-02مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 350 نفر دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از ابزارهای خودتنظیمی انگیزشی، خلاقیت هیجانی و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی استفاده شد. چگونگی برازش مدل با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری، نرم افزار 26.0 AMOS و برآورد بیشینه احتمال( ML) ارزیابی شد. یافته های پژوهش نشان داد که ضریب مسیر کل بین خودتنظیمی انگیزشی و خلاقیت هیجانی(P =0/001،β=0/360) و نیز ضریب مسیر بین انعطاف پذیری شناختی و خلاقیت هیجانی(P =0/001، β=0/388) نیز مثبت و معنادار بود. همچنین ضریب مسیر غیر مستقیم بین خودتنظیمی انگیزشی و خلاقیت هیجانی(P =0/001 ،β=0/187) مثبت و معناداربود. این موضوع بیانگر آن است که خودتنظیمی انگیزشی و انعطاف پذیری شناختی در مجموع 24 درصد از واریانس خلاقیت هیجانی را در دختران دانش آموز تبیین می کنند.
تاثیر یادگیری پروژه محور بر خودتنظیمی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر یادگیری پروژه محور بر خودتنطیمی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان بو.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر فراشبند می باشد که از بین آنها 100 نفر به صورت دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند(50 نفر در گروه آزمایش و 50 نفر در گروه کنترل). به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی(ون در و وال ب، 2012) و خودتنظیمی تحصیلی(سواری و عرب زاده، 1392) و بسته آموزش یادگیری پروژه محور(حریر فروش و صادقی، 1385) استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با کمک نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان دادند که آموزش یادگیری پروژه محور بر دو متغیر خودتنظیمی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان موثر می باشد و مدارس و معلمان می توانند آن را فرایند آموزش بکار گیرند.نتیجه گیری: یادگیری پروژه محور تأثیر مثبت و معناداری بر خودتنظیمی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارد. این روش آموزشی، با ارائه فرصت به دانش آموزان برای برنامه ریزی و مسئولیت پذیری در فرآیند یادگیری، آن ها را تشویق به تعیین اهداف، تنظیم زمان و منابع، ارزیابی خود و تصحیح راهبردهای یادگیری می کند.
تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر انعطاف پذیری شناختی، سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۲
98 - 110
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر انعطاف پذیری شناختی، سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام شد.روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 و حجم نمونه شامل 30 دانش آموز شامل (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) بود و از شیوه نمونه گیری در دسترس استفاده شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی Dennis and Vanderwaal (2010)، سرزندگی تحصیلی Martin and Marsh (2008) و خودپنداره ی تحصیلی Yasen Chen (2004) استفاده شد و محتوای آموزشی تفکر انتقادی بر اساس دیدگاه های Myers (1986) و Fisher and Hypel (1984) تهیه و در 8 جلسه آموزشی یک و نیم ساعته (90 دقیقه ای) در اختیار افراد گروه آزمایش قرار گرفت. روش تجزیه وتحلیل داده ها نیز تحلیل کوواریانس چند متغیره بود.یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، تفاوت معناداری در سطح 01/0 بین میانگین نمرات آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون در متغیرهای انعطاف پذیری شناختی، سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی وجود دارد.نتیجه گیری: پس می توان گفت، آموزش تفکر انتقادی می تواند روشی برای افزایش سازه های شناختی مانند انعطاف پذیری شناختی و عوامل انگیزشی مانند سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی باشد.
اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی رایانه محور بر انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ در کودکان مبتلا به صرع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
17 - 30
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مسائل شناختی مهمی در بیماران مبتلا به صرع وجود دارد که می توان به اختلال در کارکردهای اجرایی مانند انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی رایانه محور بر انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ در کودکان مصروع انجام شد.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به صرع مراجعه کننده به درمانگاه مغز و اعصاب بیمارستان کودکان مفید در سال 1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 کودک واجد شرایط وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شده اند. گروه آزمایش 12 جلسه تحت مداخله برنامه توان بخشی شناختی رایانه محور قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار جمع آوری داده ها آزمون کارت های ویسکانسین گرانت و برگ (1948) و آزمون استروپ (1935) بود. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS20 و آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره، وارسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توان بخشی شناختی رایانه محور باعث بهبود انعطاف پذیری شناختی (0/001p<) و بازداری پاسخ کودکان مصروع شده است (0/001p<).
نتیجه گیری: برنامه توانبخشی شناختی رایانه محور یکی از روش های موثر بر کارکردهای اجرایی است که باعث بهبود انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ کودکان مبتلا به صرع می شود در نتیجه می توان به عنوان روشی جایگزین یا مکمل برای مداخلات معمول در این کودکان استفاده کرد.
مقایسه تأثیر درمان پذیرش و تعهد و درمان خودشفقت ورزی بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دختر دارای علائم اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی مقایسه تأثیر درمان پذیرش و تعهد و خود شفقت ورزی بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دختر دارای علائم اضطراب مقطع دوم متوسطه انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 3 ماهه بود. در این مطالعه، تعداد 30 نفر ازطریق روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارش شدند (هر گروه 10 نفر). سپس گروه های آزمایش تحت هشت جلسه درمان پذیرش و تعهد و خود شفقت ورزی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اضطراب بک و مقیاس انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند در مرحله پس آزمون و پیگیری بین گروه های درمان پذیرش و تعهد و خودشفقت ورزی نسبت به گروه کنترل در افزایش انعطاف پذیری شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج نشان دادند بین دو درمان پذیرش و تعهد و خودشفقت ورزی از لحاظ اثربخشی بر انعطاف پذیری شناختی تفاوت معناداری وجود ندارد. براساس یافته ها، هر دو درمان پذیرش و تعهد و خودشفقت ورزی گزینه مناسبی برای افزایش انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دختر دارای علائم اضطراب مقطع دوم متوسطه هستند؛ بنابراین، پیشنهاد شد از دو روش درمانی شفقت به خود و پذیرش و تعهد برای افزایش انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دختر دارای علائم اضطراب استفاده شود.
انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی در تاب آوری بیماران سلیاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
109 - 126
حوزه های تخصصی:
بیماری های مزمن همچون سلیاک، از دسته بیماری های طولانی مدتی هستند که علاوه بر آسیب های جسمی موجب مشکلات روانشناختی زیادی می شوند. در این میان، تاب آوری از ویژگی هایی است که می تواند تحمل این شرایط را برای بیمار میسر سازد. در همین راستا، در این پژوهش، نقش انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی در پیش بینی تاب آوری بیماران سلیاک بررسی شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و از بین بیماران مبتلا به بیماری سلیاک 114 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی و پرسشنامه ذهن آگاهی و پرسشنامه تاب آوری پاسخ دادند. سپس داده ها و فرضیات پژوهش با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی توان پیش بینی معنادار تاب آوری را در بیماران سلیاک داشته اند. درواقع ذهن آگاهی در گام اول توانست حدود 9 درصد از تغییرات مربوط به متغیر تاب آوری و متغیر انعطاف پذیری شناختی به همراه متغیر ذهن آگاهی و در گام دوم توانست حدود 17 درصد از واریانس متغیر تاب آوری را در بیماران مبتلا به بیماری سلیاک تبیین کند؛ درنتیجه، انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی توان پیش بینی میزان تاب آوری در بیماران یادشده را دارد.
شناسایی مؤلفه های ارزیابی پویا و اثربخشی آن بر آموزش زبان انگلیسی در دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: برای ارزیابی عملکرد تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف، ارزیابی پویا نسبت به ارزیابی های ثابت
از اهمیت بیشتری برخوردار است. این روش برای دانش آموزان کم توان ذهنی که با اختلال خواندن هستند و مشکلات
فرهنگی-اجتماعی برای یادگیری زبان دوم دارند، اثربخش تر می باشد. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های
ارزیابی پویا و اثربخشی آن بر آموزش زبان انگلیسی در دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف انجام گرفت.
روش: روش پژوهش حاضر ترکیبی از 2 بخش کمی و کیفی است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش را خبرگان و
صاحب نظران آموزشی و بخش کمی را دانش آموزان کم توان ذهنی منطقه یک شهر کرمانشاه در سال 1400 تشکیل دادند.
حجم نمونه در بخش کیفی تعداد 10 صاحب نظر و در بخش کمی براساس روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر بود که به روش
گمارش تصادفی در 2 گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. برای شناسایی مؤلفه های عوامل رشددهنده و توانمندسازی از
روش کیفی و طی مراحل کدگذاری )باز، محوری، انتخابی( استفاده و در آخر برای تحلیل عاملی شاخص ها از روش معادلات
ساختاری استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل یافته ها در بخش کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی و از نرم افزار SPSS
استفاده شد.
یافته ها: متغیر مستقل ) گروه( تأثیر معناداری بر متغیرهای وابسته راهبردهای شناختی، حافظه، جبران، فراشناختی، بُعد
اجتماعی، بُعد عاطفی و منفی نگری داشته است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل از نظر مصاحبه کنندگان 2 مؤلفه توانمندساز و رشددهنده را شناسایی کرد. نتایج نشان
داد برنامه ارزیابی پویا بر راهبردهای شناختی، حافظه، جبران، فراشناختی، اجتماعی، عاطفی و منفی گرایی مؤثر بوده است.
اثر تمرین متغیر بر تحکیم حافظه حرکتی کودکان کم توان ذهنی: نقش آرایش تمرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ا کتساب مهارت های حرکتی در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر با کندی صورت می گیرد. بنابراین
شناسایی روش های کارآمد و مؤثر برای آموزش مهارت های حرکتی در این افراد جهت ا کتساب و ارتقاء اجرای مهارت های
حرکتی، حائز اهمیت است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین متغیر با آرایش های متفاوت بر تحکیم )مبتنی
بر ارتقاء( حافظه حرکتی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود.
روش: بدین منظور 56 دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر براساس نمرات پیش آزمون در 4 گروه تمرین ثابت، تمرین متغیر
با آرایش مسدود، تصادفی و مسدود-تصادفی قرار گرفتند. آزمودنی ها در روز اول براساس روش تمرینی گروه خود به انجام
تمرین پاس بسکتبال در 3 بلوک 12 کوششی پرداختند. در انتهای جلسه تمرین، آزمودنی ها بلافاصله در آزمون ا کتساب
شامل یک بلوک 12 کوششی پرتاب به هدف شرکت کردند. صبح روز دوم پس از خواب شبانه، آزمون یادداری مشابه با
آزمون ا کتساب انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط ) t ،)4در 2 وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه
استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که قبل و بعد از خواب شبانه در نمرات دقت پاس 2 گروه تمرین متغیر با آرایش
تصادفی و تمرین متغیر با آرایش مسدود-تصادفی تفاوت معنادار آماری وجود دارد. ولیکن بین عملکرد 2 گروه تمرین متغیر
با آرایش تصادفی و مسدود-تصادفی بعد از خواب شبانه تفاوتی دیده نشد.
نتیجه گیری: بنابراین در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر می توان از شیوه تمرین متغیر با آرایش تصادفی و آرایش
مسدود-تصادفی در جهت بهبود تحکیم حافظه حرکتی استفاده کرد.
اثربخشی درمان دیالکتیکی بر انعطاف پذیری شناختی و رفتارهای برون سازی شده نوجوانان تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
113 - 122
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان دیالکتیکی بر انعطاف پذیری شناختی و رفتار های برون سازی شده نوجوانان تک والد بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه نوجوانان تک والد مراجعه کننده به مراکز بهزیستی شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود که از بین آن ها ۳۰ نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد .ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس مشکلات رفتاری نوجوانان (CBCL) آخنباخ و رسکورلا (2001)، مقیاس انعطاف پذیری شناختی (CFI) مارتین و روبین (2013) بود. در نهایت داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در انعطاف پذیری شناختی و رفتار های برون سازی شده نوجوانان تک والد وجود داشت (001/0 P<). بنابر این می توان نتیجه گرفت درمان دیالکتیکی بر انعطاف پذیری شناختی و رفتار های برون سازی شده نوجوانان تک والد مؤثر بوده است.
رابطه بین راهبردهای فراشناختی و پایستگی تحصیلی در دانشجویان : نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
55 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین راهبردهای فراشناختی و پایستگی تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد خمین در سال تحصیلی 1401-1402 بود که از بین آن ها 325 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه پایستگی تحصیلی (ABQ، مارتین و مارش، 2008) انعطاف پذیری شناختی (CFI، دنیس و وندروال، 2010) و راهبردهای فراشناختی (MSQ، مک اینری و داوسون، 2004) استفاده شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. همچنین اثر مستقیم راهبردهای فراشناختی بر پایستگی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی معنادار بود (001/0>p) و اثر مستقیم انعطاف پذیری شناختی بر پایستگی تحصیلی نیز معنادار بود (01/0>p). همچنین نتایج دیگر نشان داد که انعطاف پذیری شناختی بین راهبردهای فراشناختی و پایستگی تحصیلی نقش میانجی داشت (01/0>p). در مجموع می توان نتیجه گرفت که راهبردهای فراشناختی به طور مستقیم و غیرمستقیم با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی بر میزان پایستگی تحصیلی دانشجویان اثر دارد.
ارائه مدل پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس سیستم مغزی رفتاری با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
183 - 192
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس سیستم مغزی رفتاری با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی در نوجوانان صورت گرفت. مطالعه حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهر آشتیان در سال تحصیلی 1401-1400 بود که 250 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها توسط پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال (2010، CFI)، اعتیاد به اینترنت یانگ (1998، IAT)، مقیاس سیستم مغزی رفتاری کارور و وایت (1994 ،BIS/BAS) جمع آوری گردید. داده های به دست آمده از طریق آزمون همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین سیستم فعال ساز رفتاری و انعطاف پذیری شناختی با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معناداری وجود دارد (۰۱/0>P). بین سیستم بازداری رفتاری و انعطاف پذیری شناختی با اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (۰۱/0>P). همچنین مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود. یعنی مدل پژوهش، قادر به تبیین و توضیح رابطه ی بین متغیرها است. همچنین نتایج حاکی از تأیید نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در ارتباط بین سیستم های مغزی رفتاری با اعتیاد به اینترنت در نوجوانان بود. (۰۱/0>P). از این رو، با اعمال برنامه ها و مداخلاتی برای افزایش انعطاف پذیری شناختی می توان از گرایش به اعتیاد به اینترنت کاست.
تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری شناختی و احساس تنهایی در معتادین خود معرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری شناختی و احساس تنهایی در معتادین انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمام معتادین خودمعرف به سازمان بهزیستی شهر شیراز در سال 1401 است که از بین آن ها نمونه ای به حجم 30 نفر بر اساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسش نامه های پژوهش شامل پرسش نامه ی انعطاف پذیری شناختی (CFI) و مقیاس احساس تنهایی (SELSA-S) بود. داده های حاصل به شیوه ی تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان بر افزایش انعطاف پذیری و کاهش احساس تنهایی معتادان تأثیر معنادار دارد (01/0p<). پیامدهای نامطلوب اعتیاد به مواد و نقش مخرب آن در سلامت روان بر روند زندگی فردی، اجتماعی و شغلی و حتی زندگی شخصی و خانوادگی این قشر را تحت الشعاع قرار می دهد، لذا ضروری است که اقدامات مقتضی برای بهبود مؤلفه های روان شناختی، هیجانی و رفتاری این افراد صورت گیرد. بر این اساس، به کارگیری مداخلات روان شناختی مناسب که موجب بهبود توانمندی های روان شناختی و روابط بین فردی وکاهش نشانگان روان شناختی آن ها شود، الزامی است..
نقش تشخیصی مؤلفه های خودتنظیمی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی در تمایز دانش آموزان با عملکرد تحصیلی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
74 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، متمایز ساختن دانش آموزان با عملکرد تحصیلی بالا و پایین، بر اساس مؤلفه های خودتنظیمی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی بود. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان خواف در سال تحصیلی 2-1401 بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان درنهایت 371 نفر از آن ها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی سواری و عرب زاده (1392) و معدل ترم اول سال تحصیلی 2-1401 جمع آوری شدند و با آزمون تحلیل تشخیصی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های تحلیل تشخیصی، منجر به یک تابع تشخیص معنادار شد که طبق این تابع مؤلفه های ادراک کنترل پذیری، ادراک گزینه های مختلف و سازماندهی دارای بالاترین توان تمایز بود (0/01p<). نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد که 86/2 درصد از دانش آموزان در دو گروه طبق تابع به دست آمده به طور صحیح مجدداً طبقه بندی شده بودند که خود نشان دهنده توان بالای این مؤلفه ها در تمایز دانش آموزان با سطوح متفاوت عملکرد تحصیلی بود.
تاثیر انعطاف پذیری شناختی بر بهزیستی ذهنی با واسطه گری خرد در دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر پاوه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر انعطاف پذیری شناختی بر بهزیستی ذهنی با واسطه گری خرد در دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر پاوه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر پاوه در سال تحصیلی 1402-1401 می باشد. تعداد اعضای نمونه 220 نفر در نظر گرفته شده است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از مقیاس انعطاف پذیری روان شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی ریف-فرم کوتاه (1989) و پرسشنامه خرد آردلت (200) به دست آمد. در تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری) استفاده شد. نتایج نشان داد که انعطاف پذیری روان شناختی بر بهزیستی ذهنی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین انعطاف پذیری شناختی بر خرد تأثیر مثبت و معناداری دارد. همین طور خرد بر بهزیستی ذهنی تأثیر مثبت و معناداری داشت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که انعطاف پذیری شناختی بر بهزیستی ذهنی با واسطه گری خرد در دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر پاوه تأثیر داشته است.
رابطه ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی، تنظیم شناختی هیجان و انعطاف پذیری شناختی در بیماران با تشخیص اختلال افسردگی مزمن
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی، تنظیم شناختی هیجان و انعطاف پذیری شناختی در بیماران با تشخیص اختلال افسردگی مزمن صورت پذیرفت. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی بیماران با تشخیص افسردگی مزمن بستری در مراکز نگهداری بیماران روانی مزمن شهرستان ملارد شهر تهران در سال 99-1398 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از بین بیماران 120 نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام توسط نرم افزارSPSS-21 استفاده گردید. یافته ها نشان داد بین مجموع 5 عامل ذهن آگاهی و نمره کل این مؤلفه باهمه متغیرهای پیش بین (انعطاف پذیری شناختی، تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روانشناختی) در سطح (001/0) رابطه معناداری وجود دارد. بالاترین سطح همبستگی در مؤلفه انعطاف پذیری شناختی با خرده مقیاس غیر قضاوتی بودن (351/0) و ذهن آگاهی کلی (367/0) بود. در مؤلفه تنظیم شناختی هیجان با خرده مقیاس توصیف (431/0) وذهن آگاهی کلی (513/0). بالاترین سطح همبستگی را نشان داد. در بهزیستی روان شناختی با خرده مقیاس غیر قضاوتی بودن (365/0) و ذهن آگاهی کلی (544/0). بالاترین سطح همبستگی را نشان داد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سه مؤلفه انعطاف پذیری شناختی، تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روان شناختی قادرند 54 درصد (541/0=R2 ) از ذهن آگاهی را در بیماران با تشخیص افسردگی مزمن را تبیین کنند. سهم تفکیکی هر یک نیز به ترتیب برابر با 198/0، 187/0، و 156/0 بود. نتیجه کلی نشان داد که انعطاف پذیری شناختی، تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روان شناختی تبیین معناداری از ذهن آگاهی ارائه می دهند. درواقع این سه مؤلفه قادر اند ذهن آگاهی را در بیماران با تشخیص افسردگی مزمن به گونه معنادار تبیین و پیش بینی کنند.
تدوین مدل ساختاری شادکامی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بر اساس سرمایه روانشناختی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
785 - 800
حوزه های تخصصی:
زمینه: تولد و حضور فرزند با ناتوانی هوشی در خانواده ها انواع مختلفی از واکنش های عاطفی و شناختی را به دنبال خواهد داشت، لذا برخی از مادران این کودکان تفکر انعطاف پذیر ندارند و در نتیجه توان عملکرد در شرایط ناگوار برایشان سخت تر می شود و نمی توانند در این شرایط هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنند. همچنین این مادران به دلیل عدم داشتن سرمایه روانشناختی بالا دچار تنش های بیشتری می شوند.
هدف: هدف این پژوهش تدوین مدل ساختاری شادکامی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بر اساس سرمایه روانشناختی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی بود.
روش: روش مطالعه حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بود که در سازمان آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران (مدارس استثنایی شهر تهران، سال تحصیلی 1401-1400) دارای پرونده می باشند. حجم نمونه در پژوهش حاضر نیز با در نظر گرفتن احتمال اُفت نمونه ها ۳۰۰ نفر از شهر تهران، در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری مورد استفاده نیز به صورت در دسترس بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرجیل، 2005)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و ونادروال، 2010) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 8 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که شادکامی بر اساس سرمایه روانشناختی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی (از طریق انعطاف پذیری) تأثیر غیرمستقیم دارد (0/000=p). رابطه ی مذکور حدود 77 درصد از اثر سرمایه های روانشناختی بر شادکامی از طریق انعطاف پذیری تبیین شده است (0/020=p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به اینکه مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی در برخورد با مسائل و مشکلات انعطاف پذیری کمتری دارند و به سختی می توانند مسائل و مشکلات را بپذیرند لذا بهتر است تحقیقات گسترده تر با نمونه های بیشتر در این خانواده ها انجام شود.