مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
انعطاف پذیری شناختی
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
135 - 148
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اساسی پژوهش حاضر نقش انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی در شناخت اجتماعی دانشجویان بود. روش: جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز رشت که در سال سال تحصیلی 99-1398مشغول تحصیل بودند، می باشد . با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 309 دانشجو انتخاب شدند . داده ها به وسیله شاخص های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند . شرکت کنندگان پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال ، 2010)، سبک دلبستگی (هازن و شیور، 1987) و شناخت اجتماعی دانشجویان (نجاتی، کمری و جعفری، 1397) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد بین شناخت اجتماعی دانشجویان با انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی ایمن همبستگی مثبت معنادار و با سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا همبستگی منفی معنادار وجود دارد ( 05/0 .(p< همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که انعطاف پذیری شناختی 49/0 و سبک دلبستگی اجتماعی02/0 واریانس شناخت اجتماعی دانشجویان را به طور معناداری پیش بینی نمودند (05/0 .(p< نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی در شناخت اجتماعی دانشجویان نقش تعیین کننده ای دارند.
نقش مقایسه اجتماعی، حساسیت بین فردی و انعطاف پذیری شناختی در پیش بینی نگرش های خوردن آشفته در دانشجویان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
141 - 166
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سرعت تغییرات اجتماعیِ بین فرهنگی در دهه های اخیر، لزوم توجه به نقش عوامل روانی- اجتماعی را در نگرش های خوردن و رفتارهای غذایی نسل جدید، برجسته می سازد. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی نگرش های خوردن آشفته بر اساس مقایسه اجتماعی، حساسیت بین فردی و انعطاف پذیری شناختی در دانشجویان زن بود.
روش: این پژوهش به روش توصیفی و در چارچوب مطالعات همبستگی انجام شد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان زن مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 99-98 بودند (9944 نفر)، که از بین آنها 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های نگرش خوردن (گارنر و همکاران، 1982)، جهت گیری مقایسه ای آیوا- نترلندز )گیبونز و بانک، 1999)، حساسیت بین فردی (بویس و پارکر، 1989) و انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام، تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مقایسه اجتماعی (432/0= β، 01/0>p) و حساسیت بین فردی (305/0= β، 01/0>p) به طور مثبت و معنادار و انعطاف پذیری شناختی (143/0-= β، 05/0>p) به طور منفی و معناداری قادر به پیش بینی نگرش های خوردن آشفته در دانشجویان بودند.
نتیجه گیری: با افزایش تبلیغات و تأکید جوامع غربی بر لاغری، آسیب پذیری جوانان در برابر اختلالات خوردن افزایش یافته است. بنا به نتایج پژوهش حاضر، عواملی همچون مقایسه اجتماعی، حساسیت بین فردی و انعطاف پذیری شناختی در نگرش های خوردن و متعاقباً سلامت روانی و جسمانیِ دانشجویان نقش مؤثری ایفا می کنند. از آنجاکه درمان های صرفاً پزشکی، آثار موقت دارند، توجه به عوامل روانی- اجتماعی جهت پیشگیری و درمان اختلالات خوردن پیشنهاد می شود.
تأثیر آموزش مهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی بر شرم، انعطاف پذیری شناختی و سازگاری زناشویی زنان دارای همسر معتاد در حال ترک در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مشکلات و پیامدهای روز افزون اعتیاد از جمله طلاق و لزوم مداخله و آموزش در این باره، این پژوهش به بررسی تاثیرآموزش مهارت-های رفتار درمانی دیالکتیکی بر شرم، انعطاف پذیری شناختی و سازگاری زناشویی زنان دارای همسرمعتاد در حال ترک پرداخت. بدین منظور از بین زنان حاضر درگروه های خانواده های نار-آنان(NAR-ANAN) در سطح شهر اصفهان 30 نفر از آنان که شرایط ورود به پژوهش را داشتند به شیوه دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. این افراد 2مرتبه (پیش و پس از مداخله) به پرسشنامه های شرم (کوهن و همکاران، 2010)، سازگاری زناشویی(اسپانیر، 1979) و انعطاف پذیری شناختی (دنیس و -وندروال،2010) پاسخ دادند. سپس افراد گروه آزمایش 14جلسه آموزش مرتبط بامهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی را هفته ای یکبار به مدت90 دقیقه دریافت نمودند، اما افراد گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. در نهایت داده های حاصل با روش تحلیل کواریانس چند-متغیره به وسیله نرم افزارSPSS-22 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان دادآموزش مهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی بر میزان شرم و سازگاری زناشویی گروه آزمایش درمقایسه با گروه کنترل موثر بوده است (01/0>P)، اما بر میزان انعطاف پذیری شناختی آنان نسبت به گروه کنترل اثری نداشته است (05/0<P). نتایج حاصل نشان می دهد که آموزش مهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی می-تواند از میزان شرم زنان دارای همسر معتاد درحال ترک بکاهد و موجب افزایش سازگاری زناشویی آنان گردد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
111 - 135
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری صورت گرفت. این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود.جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس، 52 نفر که ویژگی های لازم از نظر ملاک های ورود را داشتند فهرست و سپس ۴۰ دانش آموز پس از تشخیص اختلال یادگیری، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه ۲۰ نفر گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون برج لندن و آزمون ویسکانسین استفاده شد. تمرین های آموزش ذهن آگاهی در 8 جلسه 60 دقیقه ای یک بار در هفته به آزمودنی های گروه آزمایش ارایه شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزش درمانی دریافت نکرد؛ سپس بعد از 2 ماه پس از یک دوره 10 روزه از آن ها آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اثر داشته و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند(001/0p<). در مجموع می توان بیان کرد که از آموزش ذهن آگاهی می توان به عنوان مداخله کاربردی و موثر بخصوص برای بهبود برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری استفاده گردد.
بررسی تحولی اثر خلق مثبت بر انعطاف پذیری شناختی و رابطه آن با خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
81 - 59
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : خلق مثبت و انعطاف پذیری شناختی از عوامل تقویت کننده خلاقیت شناخته می شوند. مطالعه حاضر با این فرض که خلق مثبت احتمالاً با اثرگذاری بر انعطاف پذیری شناختی موجب ارتقا خلاقیت می شود، این مهم را در بازه سنی 8 تا 12 سال بررسی کرده است. روش پژوهش: جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر 8 تا ۱۲ ساله مناطق 4 و ۸ شهر تهران بودند. از جامعه پژوهش 60 نفر در دو گروه سنی ۸ تا ۱۰ (76/0±80/8) و ۱۰ تا ۱۲ (76/0±20/11) سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. پس از جایگذاری تصادفی افراد در گروه های پژوهش بر مبنای حالت خلقی القا شده و سن آن ها، افراد با استفاده از نسخه کامپیوتری آزمون کارت های ویسکانسین (1948) و آزمون تفکر خلاق تورنس (1974)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون، یو مان-ویتنی و مدل رگرسیونی متغیر میانجی هیز (2017) تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: تحلیل مدل رگرسیونی نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی میان حالت خلقی و نمرات افراد در آزمون خلاقیت را تأیید کرده و نشان داد خلق مثبت موجب بهبود انعطاف پذیری شناختی افراد و بواسطه آن عملکرد بهتر آن ها در آزمون خلاقیت می گردد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش به عنوان شاهدی علمی اهمیت حالات خلقی و تاثیر آن بر میزان انعطاف پذیری شناختی و عملکرد خلاقانه در کودکان را نشان می دهد و بر ضرورت در نظر گرفتن این مسئله در محیط های آموزشی با هدف ایجاد و تقویت تفکر خلاقانه در کودکان تأکید داشت.
مقایسه ی اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کارکرد خانواده و انعطاف پذیری شناختی زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف : سیر صعودی آمار طلاق و وجود تعارضات و آشفتگی های روابط زوجین انگیزه محققان برای یافتن روش های مداخله ای مقرون به صرفه جهت کاهش مشکلات زوجین را افزایش داده است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و زوج درمانی پذیرش و تعهد بر کارکرد خانواده و انعطاف پذیری شناختی زوجین انجام شد. روش : این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره مهرسای شهر آشخانه در سال 1398 بودند، که از بین آن ها تعداد 60 نفر با روش در دسترس انتخاب و در سه گروه مساوی گمارش شدند. مداخلات درمانی برای هر یک از رویکرهای زوج درمانی طی 12 جلسه، 1 جلسه در هفته و هر جلسه 90 دقیقه اعمال شد، اما گروه گواه مداخله درمانی دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از چک لیست اطلاعات دموگرافیک، مقیاس عملکرد خانواده (اپشتاین و همکاران، 1983) و مقیاس انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) استفاده شد. داده ها با روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر با نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها : در ترکیب خطی متغیرهای کارکرد خانواده و ابعاد آن (حل مسأله، ارتباطات، نقش ها، همراهی و پاسخ گویی عاطفی و کنترل رفتار) برحسب عضویت گروهی اثر تعاملی گروه و زمان معنادار بود (001/0=P). تفاوت میانگین نمره گروه زوج درمانی پذیرش و تعهد و زوج درمانی شناختی-رفتاری با گروه گواه در انعطاف پذیری شناختی معنادار بود (009/0=P). زوج درمانی شناختی-رفتاری در مقایسه با زوج درمانی پذیرش و تعهد بر کارکرد خانواده زوجین تأثیر بیشتری داشت (001/0=P)، اما بین روش های مداخله بر انعطاف پذیری شناختی تفاوت معناداری وجود نداشت (092/0=P). نتیجه گیری : نتایج نشان دهنده اهمیت هر دو روش بر کارکرد خانواده و انعطاف پذیری شناختی زوجین بود. بنابراین، مشاوران و درمانگران می توانند از روش های مذکور به ویژه زوج درمانی شناختی -رفتاری برای مداخله در بهداشت روانی زوجین استفاده نمایند.
تدوین مدل علی عملکرد تحصیلی بر اساس باورهای هوشی و انعطاف پذیری شناختی در دانش آموزان پایه نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یقینا مهمترین نشانگر بازده آموزش در یک نظام آموزشی عملکرد تحصیلی یادگیرندگان است. این موضوع در پایه نهم تحصیلی اهمیت ویژه ای پیدا می کند و تأثیر بسزایی در هدایت تحصیلی آنها دارد. این پژوهش با هدف تدوین مدل علی عملکرد تحصیلی بر اساس باورهای هوشی و انعطاف پذیری شناختی در دانش آموزان پایه نهم انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی با مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر و دختر پایه نهم شهر تهران در سال تحصیلی98-97 بودند که 450 (218پسر، 217دختر) دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزارهای پژوهش عبارت بود از پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج(1383)، باورهای هوشی عبدالفتاح و یتس(2006)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال(2010). به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری ضریب همبستگی و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بدست آمده در این پژوهش حاکی است میزان ضریب همبستگی چندگانه بین متغیرها در پژوهش حاضر590/0 R= و مجذور ضریب همبستگی بین متغیرها 348/0 R2= می باشد که نشان دهنده همبستگی معنادار و با میزان متوسط بین متغیرهای پیش بین و ملاک می باشد. یافته ها حاکی از آن بود که با توجه به شاخص های نیکویی برازش، مدل تدوین شده از برازش مطلوبی برخوردار است. لازم به ذکر است در مدل مفروض اثر ضریب مسیر استاندارد مستقیم باورهای هوشی بر عملکرد تحصیلی (β=.461 , P< .001) معنادار است، همچنین اثرضریب مسیر استاندارد انعطاف پذیری شناختی بر عملکرد تحصیلی (β= .661 , P< .001) معنادار می باشد. بنابراین هر دو متغیر باورهای هوشی و انعطاف پذیری شناختی، قدرت تبیین نمرات استاندارد عملکرد تحصیلی را دارند.
مدل علّی طرحواره ناکارآمد بر اساس انعطاف پذیری شناختی و ترجیح اعمال مقابله ای با نقش واسطه ای هوش هیجانی در شرایط قرنطینه خانگی ناشی از پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
246 - 274
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مطالعه رابطه بین طرحواره ناکارآمد با انعطاف پذیری شناختی و ترجیح اعمال مقابله ای نقش واسطه ای هوش هیجانی در جریان آموزش مجازی در شرایط قرنطینه خانگی ناشی از شیوع ویروس کرونا بود. روش: برای تعیین برازش مدل از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش تمامی دختران نوجوان مدارس متوسطه دوم شهر تهران (سال تحصیلی 1400-1399) و حجم نمونه 511 نفر بود. داده های پژوهش توسط پرسشنامه های طرحواره های ناکارآمد (یانگ، 1998)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال،2010)، پرسشنامه ترجیح اعمال مقابله ای (کارور، شییر و وینتراب، 1989) و هوش هیجانی شرینگ (1996) جمع آوری گردیدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اندازه اثر انعطاف پذیری شناختی بر طرحواره های ناکارآمد (092/0) متوسط، اندازه اثر انعطاف پذیری شناختی بر هوش هیجانی (089/0) متوسط، اندازه اثر ترجیح اعمال مقابله ای بر طرحواره های ناکارآمد (400/0) قوی، اندازه اثر ترجیح اعمال مقابله ای بر هوش هیجانی (082/0) متوسط و اندازه اثر هوش هیجانی بر طرحواره های ناکارآمد (085/0) متوسط بود. همچنین با توجه به اینکه مقادیر ارزش t برای رابطه میان متغیرها بزرگتر از 96/1 بود این امر نشان دهنده رابطه معنی دار بین این متغیرهاست و بنابراین مدل آزمون شده، از برازش مناسب جهت توضیح طرحواره های ناکارآمد در دختران نوجوان است. نتیجه گیری: وضعیت پاندمی کرونا، احتمالاً سبب تقویت طرحواره های ناکارآمدی مثل «آسیب پذیری در برابر ضرر و بیماری»، «انزوای اجتماعی / بیگانگی»، «رهاشدگی/ بی ثباتی»، «معیارهای سختگیرانه» و البته طرحواره های «شکست»، «وابستگی/ بی کفایتی»، «بی اعتمادی / بدرفتاری» و «نقص/ شرم» شده است.
رابطه ذهن آگاهی و نگرش مذهبی با بخشش: نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
133-149
حوزه های تخصصی:
بخشش، فرآیند گذشتن از خطای دیگران است که با انگیزه آرامش درونی، یا بهبود روابط با فرد خاطی، یا با هدف انجام رفتاری ارزشی صورت می گیرد. بخشش دارای پیامدهایی مانند رهایی از احساس منفی نسبت به فرد خطاکار، غلبه بر رنجش، پرهیز از عصبانیت، دوری، جدایی و انتقام نسبت به فرد خطاکار است. هدف این پژوهش، تعیین رابطه ذهن آگاهی و نگرش مذهبی، به واسطه گری انعطاف پذیری شناختی با بخشش بود. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 203 دانشجوی مشغول به تحصیل دانشگاه علم و صنعت ایران، در سال تحصیلی 97-96، به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و علاوه بر متغیرهای دموگرافیک، به مقیاس بخشش هارتلند (HFS) و پرسش نامه های ذهن آگاهی فرایبورگ و همکاران- فرم کوتاه (FMI-SF)، نگرش مذهبی گلریز و براهنی و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (CFI) پاسخ دادند. تحلیل داده ها، با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که نگرش مذهبی و ذهن آگاهی، قادرند به واسطه انعطاف پذیری شناختی، تغییرات بخشش را پیش بینی کنند. همچنین، بین نگرش مذهبی و ذهن آگاهی با بخشش، رابطه مثبت وجود دارد. بنابراین، انعطاف پذیری شناختی بین نگرش مذهبی و ذهن آگاهی با بخشش نقش میانجی را ایفا می کند.
رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با علائم افسردگی در افراد مبتلا به دیابت نوع دو: نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۲۵۶-۲۴۱
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی بین سیستم های مغزی رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با علائم افسردگی در افراد مبتلا به دیابت نوع دو صورت گرفت. مطالعه حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران مبتلا به دیابت مراجعه کننده به کلینیک تخصصی ارمغان شهر کرج در سال 1399بودند که 250 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با سیاهه تجدیدنظر شده افسردگی(BDI-II) بک (1961)، مقیاس سیستم های مغزی- رفتاری (BIS/BAS) کارور و وایت (1994)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS) گراتز و رومر (2004) و سیاهه انعطاف پذیری روانشناختی (CFI) دنیس و واندر (2010) جمع آوری شد. داده های به دست آمده از طریق آزمون همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار SPSS-24 و AMOS-26 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین سیستم فعال ساز رفتاری و انعطاف پذیری شناختی با افسردگی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (01/0>P). بین سیستم بازداری رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با افسردگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>P). همچنین مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود. یعنی مدل پژوهش، قادر به تبیین و توضیح رابطه ی بین متغیرها است. همچنین نتایج حاکی از تایید نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در ارتباط بین سیستم های مغزی-رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با علائم افسردگی بود .با اعمال برنامه ها و مداخلاتی برای افزایش انعطاف پذیری شناختی و توانایی تنظیم هیجان می توان از افسردگی بیماران دیابتی کاست.
انعطاف پذیری شناختی و کانون توجه در اختلالات شخصیت خودشیفته و وسواسی-جبری
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای انعطاف پذیری شناختی و کانون توجه در بین دانشجویان مبتلا به اختلالات شخصیت خودشیفته و وسواسی-جبری بود. به همین منظور 400 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران به روش تصادفی چندمرحله ای در پژوهش شرکت داده شده و به پرسشنامه شخصیتی میلون 3 پاسخ دادند. در مرحله بعد، دانشجویانی که حداقل نمره 84 را در هر یک از مقیاس های مربوطه در این پرسشنامه کسب کرده بودند در دو گروه 50 نفری مبتلایان به اختلالات شخصیت خودشیفته و وسواسی-جبری گنجانده شده و پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال، و کانون توجه وودی، چامبلس و گلس برروی آن ها اجرا گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر این بود که بین دو گروه دانشجویان مبتلا به اختلالات شخصیت خودشیفته و وسواسی-جبری در متغیرهای انعطاف پذیری شناختی (F=38.78, p<0.01)، کانون توجه (F=13.02,p<0.01)، و مؤلفه های آن ها تفاوت معناداری وجود دارد. بدین صورت که دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری در متغیر کانون توجه، مؤلفه کانون توجه متمرکز بر دیگران، متغیر انعطاف پذیری شناختی و مؤلفه های آن نمره کمتر، و در مؤلفه کانون توجه متمرکز بر خود، نمره بیشتری از دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته کسب کردند. بر اساس نتایج این پژوهش، دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته به دلیل ویژگی برون گرایی و تلاش برای برقراری ارتباط با دیگران (حتی برای جلب توجه و تحسین دیگران)، انعطاف پذیری و سازگاری بیشتری نسبت به دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری از خود نشان می دهند که این ویژگی می تواند پیامدهای مثبتی برای آن ها در پی داشته باشد.
بررسی نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های وسواسی جبری در زنان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی نقش واسطه گری کنترل و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های اختلال وسواسی-جبری در زنان صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که در چارچوب آن، روابط مفروض میان متغیرها، با استفاده از روش تحلیل مسیر بررسی شد. در مدل مذکور، متغیر ذهن آگاهی به عنوان متغیر برون زاد، کنترل و انعطاف پذیری شناختی به عنوان متغیرهای واسطه ای و نشانه های اختلال وسواسی-جبری به عنوان متغیر درون زاد در نظر گرفته شدند. جامعه آماری شامل همه زنان 18سال به بالای ساکن شهرشیراز بود که از این میان 150نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه های وسواسی جبری ییل براون، ذهن آگاهی فرایبورگ (فرم کوتاه) و کنترل و انعطاف پذیری شناختی بود. نتایج حاصل نشان دهنده این بود که ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری (35/0- = β) پیش بینی می کند. هم چنین انعطاف پذیری شناختی (24/0- = β) و کنترل شناختی (23/0- = β) پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی جبری بودند. ذهن آگاهی نیز پیش بینی کننده مثبت و معنی دار کنترل شناختی (80/0 = β) و انعطاف-پذیری شناختی (60/0 = β) بود و در نهایت انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تاثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد. ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری پیش بینی می کند. به علاوه انعطاف پذیری شناختی پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی-جبری است؛ به علاوه هر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تأثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد
روابط ساختاری خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان با گرایش به عود اعتیاد در بیماران تحت درمان نگه دارنده با متادون: نقش میانجی تحمّل آشفتگی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۱۹۸-۱۶۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی روابط ساختاری خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان با گرایش به عود اعتیاد در بیماران تحت درمان نگه دارنده با متادون با توجه به نقش میانجی تحمّل آشفتگی و انعطاف پذیری شناختی بود. روش: طرح پژوهش، توصیفی-همبستگی از توع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه معتادان تحت درمان نگه دارنده با متادون شهر رشت درسال 1398 بودند. تعداد 260 نفر به روش نمونه گیری متوالی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق آزمون های انعطاف پذیری شناختی، تحمل آشفتگی، دشواری در نظم بخشی هیجانی، خطرجویی و مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد انجام شد. یافته ها : الگوی نهایی پس از اصلاح (یعنی حذف مسیر دشواری در نظم بخشی هیجان به سمت گرایش به عود اعتیاد) و آزاد کردن تعدادی از خطاهای کوواریانس برازش خوبی با داده ها داشت. نتایج نشان داد که ضرایب مسیر مستقیم بین خطرپذیری با انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی، منفی و معنی دار و با گرایش به عود اعتیاد، مثبت و معنی دار است. همچنین مسیر مستقیم بین دشواری در نظم بخشی هیجان با انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی، منفی و معنی دار بود. رابطه متغیرهای میانجی، یعنی انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی با گرایش به عود اعتیاد، منفی و معنی دار بود. مسیرهای غیرمستقیم خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان به سوی گرایش به عود اعتیاد از طریق میانجی گری انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی معنی دار بودند. نتیجه گیری: رفتارهای خطرجویانه و توانایی اندک در تنظیم هیجانات شدید، ماشه چکان عوداعتیاد هستند و پیشنهاد می شود در برنامه درمانی معتادان تحت درمان مهارت های تقویت کننده کنترل رفتاری و تنظیم هیجان گنجانده شده و مداخلاتی برای بهبود انعطاف پذیری شناختی و افزایش تحمل آشفتگی طرح ریزی گردد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگرش به منابع اسلامی بر تصمیم گیری تکانشی و انعطاف پذیری شناختی زنان مصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۳۳۴-۳۰۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد با تأکید بر مفاهیم اسلامی بر تصمیم گیری تکانشی و انعطاف پذیری شناختی زنان معتاد بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام زنان مصرف کننده مواد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر مشهد در سال 1397 بود که 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایابی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه درمان پذیرش و تعهد با نگرش به منابع اسلامی دریافت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های تکانشگری و انعطاف پذیری شناختی جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگرش به منابع اسلامی موجب افزایش معنی دار انعطاف پذیری شناختی و کاهش تصمیم گیری تکانشی در شرکت کنندگان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد و این نتایج در پیگیری 2 ماهه نیز پایدار ماندند. نتیجه گیری: این پژوهش، حمایتی تجربی برای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگرش به منابع اسلامی، برای کاهش تصمیم گیری تکانشی و افزایش انعطاف پذیری شناختی زنان معتاد فراهم می کند.
بررسی حافظه کوتاه مدت و انعطاف پذیری شناختی و سندروم شناختی توجهی در افراد با و بدون تجربه موسیقی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی حافظه کوتاه مدت، انعطاف پذیری شناختی و سندروم شناختی توجهی در افراد با و بدون تجربه موسیقی بود. این پژوهش در گروه پژوهش های توصیفی بوده و با توجه به اهداف و فرضیات پژوهش در زیرگروه پژوهش های علی مقایسه ای قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد باتجربه موسیقی و افراد عادی بدون تجربه (افرادی که به فرهنگسرا مراجعه کرده و آموزش هایی غیر از موسیقی را فرامی گرفتند) در شهر فسا می باشد. درنهایت تعداد 30 نفر از هر دو گروه به عنوان نمونه پژوهش و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز شامل مقیاس حافظه وکسلر، مقیاس انعطاف پذیری شناختی دنیس وندروال و مقیاس سندروم شناختی توجهی می باشد. از نتایج به دست آمده چنین برمی آید که در افراد با و بدون تجربه موسیقی ازلحاظ سه متغیر حافظه کوتاه مدت، انعطاف پذیری شناختی و سندروم شناختی توجهی تفاوت معنادار دارد.
پیش بینی میزان تاب آوری براساس هوش هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و شفقت خود در کادر درمان بیمارستان دکتر علی شریعتی در دوران شیوع ویروس کووید 19
حوزه های تخصصی:
در اواخر دسامبر سال 2019، کرونا ویروس جدیدی، با نام کرونا ویروس نوین-2019، باعث آغاز شیوع پنومونی از ووهان (بازار غذاهای دریایی هانان)، به سراسر کشور چین شد که در حال حاضر تهدیدات بهداشتی بزرگی را برای سلامتی عمومی جهان ایجاد کرده است. این ویروس ها می توانند عامل ایجاد برخی از انواع سرماخوردگی معمولی تا عامل بیماری های شدیدتری همچون سارس، مرس و کووید ۱۹ باشند. هدف این پژوهش پیش بینی میزان تاب آوری بر اساس هوش هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و شفقت خود در کادر درمان بیمارستان دکتر علی شریعتی در دوران شیوع ویروس کووید 19 بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کادر درمان (پزشکان و پرستاران) شاغل در بیمارستان دکتر علی شریعتی شهر اصفهان در سال 1400-1399 بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 265 نفر انتخاب شدند؛ و به پرسشنامه های تاب آوری کونور و دیویدسون (2003)، هوش هیجانی کارسون و وست (2000)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، شفقت خود (نف،2003) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه و از طریق نرم افزار آماری SPSS-25 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تاب آوری بر اساس هوش هیجانی و شفقت خود در کادر درمان بیمارستان در دوران شیوع کووید 19 قابل پیش بینی بود (0/05>p)؛ بنابراین می توان با آموزش مهارت های فوق، میزان تاب آوری را در کادر درمان در این شرایط حساس افزایش داد.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر مبنای ذهن آگاهی، بهزیستی روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴۸
148 - 162
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی دلزدگی زناشویی بر مبنای ذهن آگاهی، بهزیستی روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی بود. طرح پژوهش همبستگی بود جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره، شهر تهران منطقه 16، به تعداد 1000 نفر، در سال 99-1400 بود. با توجه به جدول مورگان نمونه پژوهش حاضر را 275 نفر از زوجین شهر تهرانبود، که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. ابزار مورداستفاده در پژوهش مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز(CBM)، پرسشنامه پنج وجه ی ذهن آگاهی بائر و همکاران (2009)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) بود جهت تجزیه وتحلیل داده ها از کلموگراف- اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج تحلیل یافته ها نشان داد بین ذهن آگاهی با دلزدگی زناشویی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بین بهزیستی روانشناختی با دلزدگی زناشویی رابطه رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بین انعطاف پذیری با دلزدگی زناشویی رابطه رابطه منفی و معنادار وجود دارد همچنین ذهن آگاهی، بهزیستی روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی پیش بینی کننده48/ درصد از واریانس دلزدگی زناشویی می باشد.
بررسی تاثیر آموزش آنلاین روانشناسی مثبت نگر بر اهمال کاری تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه شهرری
اهمال کاری تحصیلی و انعطاف ناپذیری شناختی دانش آموزان باعث افت تحصیلی و کاهش عزت نفس دانش آموزان می شود بنابراین یافتن راهی برای کاهش اهمال کاری و انعطاف ناپذیری شناختی حائز اهمیت است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش آنلاین روانشناسی مثبت نگر بر اهمال کاری تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دختردوره اول متوسطه منطقه شهرری انجام شد: از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری تمامی دانش اموزان دختر متوسطه اول منطقه شهر ری است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 70 نفر انتخاب و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی، به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. . پس از ثبت اطلاعات پیش آزمون در هر دو گروه، مداخله ی روانشناسی مثبت نگر در 9 جلسه در گروه آزمایش انجام شد پس از اتمام دوره مداخله از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و سپس با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس ونرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت در مطالعه حاضر میزان p-value در متغیر های اهمال کاری و انعطاف پذیری شناختی در گروه آزمایش کمتر از 05/0 بود اما میزان p-value در متغیرهای اهمال کاری و انعطاف پذیری شناختی در گروه گواه بزرگتر از 05/0 بوده است نتایج نشان داد آموزش روانشناسی مثبت براهمال کاری تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دختر منطقه شهرری تاثیر معنی دار دارد.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۱۹۶-۱۷۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی حافظه، انعطاف پذیری شناختی و کنترل مهاری بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک های اعتیاد شهر تبریز بود که از میان آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت توانبخشی شناختی قرار گرفت. جهت جمع آوری داده ها از تکلیف برو/نرو، آزمون طبقه بندی کارت های ویسکانسین و آزمون فراخنای کلمه مستقیم و وارونه استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی حافظه، انعطاف پذیری شناختی و کنترل مهاری تاثیر معنادار داشت اما بر مولفه خطای درجاماندگی آزمون طبقه بندی کارت های ویسکانسین تاثیر معنادار نداشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان از توانبخشی شناختی در راستای درمان اعتیاد و توانبخشی افراد وابسته به مواد بهره برد.
اثربخشی تلفیق رفتاردرمانی دیالکتیکی با لیتیوم کربنات در مقایسه با دارو درمانی تنها، بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر تلفیق رفتار درمانی دیالکتیکی با لیتیوم کربنات در مقایسه با دارودرمانی تنها بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بود. روش: در یک طرح کاربندی تصادفی کنترل شده جامعه آماری بیماران دارای اختلال دوقطبی مراجعه کننده به بیمارستان ابن سینا مشهد در سال 1399 هدف قرار گرفتند. یک نمونه شامل 30 بیمار به روش نمونه گیری دردسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدهو به تصادف در دو گروه 15 نفره آزمایش A و B تقسیم شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، خود کنترلی تانجی و انعطاف پذیری شناختی دنیس و همکاران بود. گروه آزمایش A به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته، ضمن مصرف داروی لیتیوم کربنات، تحت رفتاردرمانی دیالکتیکی، قرار گرفتند و گروه آزمایش B در همین مدت تنها به استفاده از مصرف داروی لیتیوم کربنات اقدام نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین تلفیق رفتاردرمانی دیالکتیکی با دارودرمانی و دارودرمانی بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تفاوت وجود دارد و تأثیر درمان تلفیقی بیشتر است(0.01>P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که تلفیق رفتاردرمانی دیالکتیکی با دارودرمانی بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی مؤثرتر است، لذا می توان از این رویکرد درمانی جهت کاهش مشکلات بیماران دوقطبی سود جست.