مطالب مرتبط با کلیدواژه

روش گرایی


۱.

مسئله معیار؛ چالش ها و رهیافت ها

کلیدواژه‌ها: نسبیت معیار صدق معیار معرفت فرامعرفت شناسی شکاکیت روش گرایی جزئی گرایی جزئی گرایی تبیینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۴ تعداد دانلود : ۶۳۷
داشتن معیار برای تشخیص صدق از کذب، و معرفت از غیر معرفت، همواره از مهم ترین مسائل در حوزه معرفت شناسی بوده است. به استناد همین مسئله، برخی درصدد انتخاب گزینه های نسبیت و شکّاکیت برآمده اند. از این رو، فیلسوفانی کوشیده اند تا به تنسیق و تدوین آن بپردازند. یکی از مهم ترین مسائل در این باب، آن است که آیا معیار یا معیارهایی برای ارزیابی وجود دارند یا نه؟ اگر وجود دارند، این معیار یا معیارها کدامند؟ در خط مقدّم این نزاع، نسبیت گرایان و شکّاکان قرار دارند که منکر وجود معیار مطلق برای ارزیابی هستند. اما اندیشمندانی که نسبیت و شکّاکیت را معقول نمیدانند، به وجود معیار و یا معیارهایی باور دارند. دستاویز دیگر برای شکّاکیت، نحوه دستیابی به این معیارهاست که آیا باید جزئیگرا بود یا روش گرا؟ آنچه در این مسئله میتواند قابل دفاع باشد، جزئیگرایی است. به اعتقاد حکمای مسلمان، حتی اگر نتوان نحوه دستیابی به آن را تبیین کرد، بازهم مجالی برای شکّاکیت فراهم نمیشود.
۲.

لاک و مسأله معیار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جان لاک مسأله معیار روش گرایی معرفت فطری لوح سفید اقتدارگرایی معرفتی معرفت شناسی طبیعی شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۴
در ادبیات مربوط به مسأله معیار جان لاک را روش گرا معرفی می کنند: کسی که معیار معرفت را بر مصادیق آن مقدم دانسته و باور دارد بر اساس معیار معرفت می توان مصادیقی را از آن یافت. با این حال، هیچ تحقیق مستقلی در اثبات این اسناد صورت نگرفته است. این یعنی، مستقلاً استدلال ها و شواهدی که مؤید روش گرایی لاک است، ارائه و بررسی نشده اند. مقاله پیش رو به همین امر توجه دارد. از این رو، نویسنده پس از بررسی اجمالی مسأله معیار و پیشینه آن، دلایل و شواهدی له روش گرا بودنِ لاک ارائه می کند که عبارتند از استدلال بر پایه انکار معرفت فطری (NIKA)، استدلال بر پایه لوح سفید (TRA) و استدلال بر پایه ردّ اقتدارگرایی معرفتی. سپس، از چند و چون روش گرایی او و در واقع، نوع نگاه لاک به معیار معرفت بحث می شود. در ضمن این بحث، بررسی می شود که آیا لاک معیار معرفت را ناظر به حصول معرفت می داند یا توجیه. سپس، از این سخن می گوییم که چنان چه معیار معرفت در نظر لاک ناظر به حصول معرفت باشد، آیا باید معرفت شناسی او را طبیعی شده قلمداد کرد؛ و اگر بله، بحث از تقدم معیار معرفت بر مصادیق آن، که بحثی هنجاری ست، چه جایگاهی نزد لاک دارد.