مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
یادگیری الکترونیکی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر سنخ شناسی و مقایسه وضعیت موجود محیط های یادگیری مبتنی برتکنولوژی آموزشی در دوران همه گیرکووید-19 از دیدگاه اساتید و دانشجویان: مطالعه موردی دانشگاه فرهنگیان یزد بود. پژوهش رویکردکیفی، روش مطالعه موردی است. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. نمونه جامعه آماری به صورت هدفمند 20 نفر از دانشجویان عضو انجمن فناوری اطلاعات و 10 نفر از اساتید دانشگاه فرهنگیان استان یزد انتخاب شدند. داده های حاصل از انجام مصاحبه در نرم افزار MAXQDA کدگذاری( باز و محوری) شد. کد های باز شامل 23 مفهوم از داده های دانشجویان و 36 مفهوم از داده های اساتید استخراج گردید. یافته های حاصله از پژوهش شامل 7 مقوله ی محوری استخراج شده از کد های باز، شامل 3 کدمحوری برگرفته از دیدگاه دانشجویان عبارتند از: پویایی و تعامل هوشمندانه در محیط یادگیری؛ افزایش شایستگی های فکری، انتقادی و رفتار یادگیرنده؛ ارتقاء کارکردهی شناختی و 4 مقوله، از دیدگاه اساتید، شمشیر دو لبه محیط تکنولوژی؛ صعودی- نزولی چالش های محیط تکنولوژی؛ باورهای ذهنی، تهدید- فرصت نسبت به محیط تکنولوژی؛ و افزایش شایستگی و صلاحیت های فکری، شناسایی شد. در راستای مقایسه این دو دیدگاه از پذیرش محیط یادگیری مبتنی بر تکنولوژی، درک دانشجویان از محیط به مثابه سکوی پیشرفت با رویکرد کنش ورزی بود در حالی که پذیرش اساتید خوش بینی محتاطانه و سازگار با شرایط ناپایدار با رویکرد محافظه کارانه درک می شود.
مقایسه اثربخشی روش های تدریس معکوس و سخنرانی (سنتی) بر یادگیری دانشجویان در درس روان شناسی صنعتی-سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه تدریس معکوس به عنوان یک روش آموزشی کاربردی، محبوبیت فزاینده ای پیدا کرده است. هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش های تدریس معکوس و سخنرانی بر یادگیری دانشجویان در درس روان شناسی صنعتی-سازمانی بوده است. در پژوهش حاضر که به روش شبه تجربی انجام شده است، از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه های غیرتصادفی استفاده شده است. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان رشته روان شناسی تشکیل می دادند. تعداد 78 نفر (۳۹ نفر در هر کلاس) از دانشجویان دختر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، در دو کلاس آموزشی تدریس معکوس و سخنرانی، محتوای آموزشی یکسانی را در حوزه موضوعات مربوط به درس روان شناسی صنعتی-سازمانی فراگرفتند. قبل از شروع آموزش ها و بعد از اتمام آخرین جلسه آموزش، آزمون محقق ساخته یکسانی از هر دو گروه به عمل آمده و داده ها با استفاده آزمون کواریانس یک راهه (با استفاده از نسخه ۲۰ نرم افزار SPSS) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و سخنرانی بر یادگیری دانشجویان در درس روان شناسی صنعتی-سازمانی پس از حذف اثر پیش آزمون (۵۷۶/۱۱f = ؛۰۰۱/۰ > p) نشان داد که بین عملکرد یادگیری دانشجویان تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به میانگین بزرگتر دانشجویان آموزش دیده به روش تدریس معکوس می توان ادعا نمود که روش تدریس معکوس به طور معناداری بیش از روش تدریس سخنرانی به بهبود عملکرد دانشجویان کمک می کند. روش تدریس معکوس می تواند به عنوان روشی بسیار مفید و اثربخش در تدریس درس روان شناسی صنعتی-سازمانی مورد استفاده قرار گیرد.
ویژگی های کلیدی برنامه درسی مبتنی بر آموزش الکترونیکی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر آموزش الکترونیکی آموزش عالی، از منظر متخصصان برنامه درسی و فناوری اطلاعات صورت گرفت. جامعه آماری شامل 22 نفر از متخصصان برنامه درسی و 25 نفر از متخصصان فناوری اطلاعات دانشگاه های ایران بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و دیدگاه آنان در باره ویژگی های عناصر برنامه درسی آموزش الکترونیکی (اهداف، محتوا، فعالیت های یادگیری، راهبرد های تدریس، گروه بندی، مواد و منابع، زمان، مکان و ارزشیابی) مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها بر اساس پرسشنامه محقق ساخته با روایی و پایایی احراز شده، گردآوری شد. یافته ها نشان داد که متخصصان برنامه درسی ویژگی های مؤلفه های فعالیت های یادگیری، راهبرد های تدریس، گروه بندی، زمان، مکان و ارزشیابی برنامه درسی آموزش الکترونیکی را در مقایسه با آموزش حضوری دارای اهمیت بیشتر تلقی کردند، در حالی که متخصصان فناوری اطلاعات، عناصر زمان و مکان را، دارای اهمیت بیشتر نسبت به آموزش حضوری دانستند. همچنین، بین میزان اهمیت مولفه های اهداف، محتوا، فعالیت های یادگیری، راهبرد های تدریس، گروه بندی، مواد و منابع و ارزشیابی بین این دو گروه تفاوت وجود داشت. به علاوه در مؤلفه های زمان و مکان، هر دو گروه اهمیت یکسانی را در برنامه درسی آموزش الکترونیکی قائل بودند.
بررسی مؤلفه های ارزیابی اثربخشی درونی دوره های آموزش الکترونیکی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
۱۵۹-۱۲۵
حوزه های تخصصی:
با توسعه سریع فناوری اطلاعات، انتظار می رفت با رشد و گسترش آموزش الکترونیکی، شاهد درخششی اثربخش و چشمگیر در عرصه آموزش الکترونیکی دانشگاه ها باشیم، اما پس از گذشت دو دهه آثار عدم کارایی و عدم اثربخشی و نارضایتی در بین فراگیران مشاهده گردید. هدف از این پژوهش، شناسایی مؤلفه های ارزیابی اثربخشی درونی دوره های الکترونیکی دانشگاهی با رویکرد "مطالعه موردی کیفی" است. مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار (تخصص و تجربه) و با لحاظ اشباع داده ها انتخاب شدند. داده های به دست آمده از طریق فن تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت و یافته ها در قالب مجموعه ای از مضامین پایه، دسته بندی و شبکه مضامین سازماندهی شد. با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها در کنار اسناد بالادستی و همسوسازی با مبانی نظری و سوابق پژوهشی، مؤلفه های ارزیابی اثربخشی آموزش الکترونیکی مشتمل بر 16 مضمون پایه کشف و اعتبار یابی گردید. اهم این مضامین شامل: آمادگی، رضایت و رفع نیاز فراگیران، آمادگی، انگیزش و مهارت اساتید، کیفیت درونی آموزش، هوشمندی ساختار و نظام مندی آموزش، عینیت و تناسب اهداف، طراحی فرآیند تولید و ارزیابی کیفیت محتوا، طراحی فرآیندهای آموزش الکترونیک، معماری محیط یادگیری، طراحی دوره های یادگیری مؤثر، روزآمد ساختن آموزش، توسعه تعاملات و توسعه زیرساخت های فنی است. امید است یافته های پژوهش، امکان ارزیابی شایسته، کارآمد سازی و اثربخشی هر چه بیشتر نظام آموزش الکترونیکی را به جهت پیچیدگی و نوآوری های روزافزون و امکان پاسخگویی به اقتضائات محیطی متناسب با الگوی بومی فراهم سازد.
رابطه ویژگی های دانشجویان با نظر آنان نسبت به سامانه درسی الکترونیکی: مورد دوره کارشناسی علوم ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
299 - 278
سامانه های درسی الکترونیکی در مدت نزدیک به دو سال تحصیلی (1400-1398)، مصادف با همه گیری کوید-19، در دانشگاه ها در سراسر جهان جایگزین کلاس های درس حضوری گردید. بدین جهت، مدرسان مجبور شدند به تدریس در محیط های مجازی روی آورند. این جایگزینی مشکلات چندی در فرایند یاددهی- یادگیری به وجود آورد و کیفیت یادگیری را متأثر نمود. ازاین رو، این سؤال ها را می توان مطرح که «نظر دانشجویان نسبت به سیستم ها و سامانه های یادگیری الکترونیکی چیست؟» و «آیا نظر دانشجویان با ویژگی های فردی آنان رابطه دارد؟» برای پاسخ دادن به این سؤال ها، یک طرح پژوهشی تدوین شد و در جامعه دانشجویان دریکی از سامانه های درسی در رشته علوم ارتباطات در یک دانشگاه پژوهشی به اجرا درآمد. حجم جامعه موردمطالعه 43 نفر بود که به عنوان نمونه آماری موردنظر قرار گرفت. سپس با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی داده های موردنیاز گردآوری، تنظیم و تحلیل گردید. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد که اکثریت دانشجویان موردمطالعه (72٪) نسبت به سامانه درسی الکترونیکی نظرشان مثبت نبوده است و از آن رضایت نداشته اند. علاوه بر آن، میان نظر دانشجویان و ویژگی های فردی آنان (جنسیت و علاقه به رشته تحصیلی) رابطه ای وجود ندارد. آزمون آماری در سطح معنی داری عدم رابطه یادشده را مورد تأیید قرار داد. در پایان مقاله پیشنهادهای اجرائی و نیز پیشنهاد برای پژوهش های دیگر عرضه شده است.
تبیین رابطه آموزش سواد رسانه ای با خلاقیت و توسعه یادگیری الکترونیکی دانش آموزان( مطالعه موردی: شهر دورود)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
62 - 73
هدف: این پژوهش با هدف تبیین رابطه آموزش سواد رسانه ای با خلاقیت و توسعه یادگیری الکترونیکی دانش آموزان پسر پایه نهم شهر دورود به انجام رسیده است. روش پژوهش : روش پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه نهم شهر دورود به تعداد 1380 نفر است که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی مورگان تعداد 302 نفر تعیین شد. برای انتخاب نمونه ها از روش تصادفی ساده استفاده شد. جهت گردآوری داده های کمی پژوهش از پرسشنامه استاندارد سواد رسانه ای، پرسشنامه خلاقیت تورنس و پرسشنامه یادگیری الکترونیکی واتکین و همکاران (2004) استفاده شده است. پایایی پرسشنامه ها برای این پژوهش به ترتیب 78/ . ، 81/0 و 74/0 بوده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین آموزش سواد رسانه ای با خلاقیت به میزان 419/. و با توسعه یادگیری الکترونیکی به میزان 566/. رابطه مثبت وجود دارد. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد که بین هریک از مؤلفه های سواد رسانه ای درک محتوای پیام های رسانه ای، آگاهی از اهداف پنهان پیام های رسانه ای، گزینش آگاهانه پیام های رسانه ای، نگاه انتقادی به پیام های رسانه ای، تجزیه و تحلیل پیام های رسانه ای با خلاقیت و یادگیری الکترونیکی دانش آموزان پسر پایه نهم شهر دورود رابطه مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش هدفمند سواد رسانه ای در مدارس نقش مهمی در توسعه فعالیت های آموزشی و پژوهشی دانش آموزان داشته و به تبع آن موجب پیشرفت تحصیلی و بهیود و تقویت یادگیری آنان می شود.
به سوی بازنگری و توسعه کاربردپذیری آموزش الکترونیکی دانشگاه در پساکرونا: معرفی یک مدل راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
آموزش و یادگیری دانشگاهی در جهان تحت فشار فراگیری کرونا از حضوری به الکترونیکی تغییر یافت. این تغییر در ایران با وجود تقویت آگاهی و نگرش دانشگاهیان در باب ظرفیت های این شیوه آموزشی با بروز اختلالات و کاستی های متعددی در بکارگیری آن همراه بوده است. در این مطالعه به توضیح زمینه نظری شکل گیری این وضعیت و ارائه یک مدل راهبردی برای بازنگری و توسعه کاربردپذیری آن در دانشگاه ها برای دوره پساپاندمی کرونا پرداخته شده است. این مدل که بر اساس روش نظریه داده بنیاد با تحلیل کیفی دیدگاه ها و زیست آزموده های 18 مشارکت کننده منتخب ایجاد شده، از چهار بعد مرتبط شامل؛ توسعه کمی و کیفی امکان های فنی، آموزش بهینه و چابک عوامل انسانی، عاملیت گرایی فردی و جمعی، پژوهش و مدیریت دانش در دانشگاه ها تشکیل شده که حول هسته مدل یعنی ساختارهای پویا و حمایت گر کلان تحقق و بهبود مستمر می یابد. از این رو، این مدل به هم افزایی مکمل دانشگاه ها و ساختارهای کلان آموزش عالی کشور برای بازنگری و توسعه کاربردپذیری یادگیری الکترونیکی در پساکرونا اصالت می دهد. به علاوه، بینش های سیاستی برای فعلیت یابی آن عرضه می کند. مهم ترین این بینش ها در سطح کلان بر تمرکززدایی در مدیریت و برنامه ریزی یادگیری الکترونیکی، امکان زایی گفتگو با دانشگاه ها برای ارائه فرصت های مبتنی بر زمینه، ترسیم سیاست های حمایتی مبتنی بر شواهد علمی، نظارت نظام مند و مبتنی بر زمینه بر عملکرد دانشگاه ها متمرکز است. از طرفی، در سطح دانشگاه ها بینش هایی از جمله آزادی عمل عاملان علمی در کمیت و کیفیت بکارگیری یادگیری الکترونیکی، مطالبه و مداخله هوشمند در سیاست های ساختارهای نهادی، فرصت های یادگیری بهینه و عادلانه برای توسعه سواد یادگیری الکترونیکی عوامل انسانی، مشارکت یابی فعال و انتقادی عاملان علمی در سیاست ها و برنامه های دانشگاه در مقوله یادگیری الکترونیکی و توسعه سامانه های الکترونیکی با محوریت تعامل پداگوژی و فناوری ارائه می کند. برای استنادات بعدی به این مقاله، قالب زیر به نویسندگان محترم مقالات پیشنهاد می شود: Kamali, H., Ghorban Shiroodi, A. & Rahimi, S. (2022). Toward Reviewing and Developing the Applicability of University E-Learning in the Post-Corona: Introducing a Strategic Model. Journal of Science & Technology Policy , 15(3), 13-28. {In Persian}.
فراداده شی یادگیری الکترونیکی در ذخیره و سازماندهی مخازن سازمانی دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف : شناخت نحوه ذخیره و سازماندهی اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی و اینکه به چه میزان ذخیره سازی و سازماندهی منابع آموزشی در مخازن سازمانی دانشگاهی به درستی و براساس استانداردهای فراداده ای موجود در این حوزه صورت می پذیرد. روش : از روش ارزیابانه و مشاهده سیستمی استفاده شده اشیای یادگیری موجود در ۱۸ مخزن سازمانی بازیابی شد .سپس عناصر فراداده ای آن ها استخراج و برای پرکاربردترین استاندارد (استاندارد فراداده شیء یادگیری) بررسی شد. ابزار گردآوری داده ها سیاهه وارسی شامل ۶۰ عنصر در ۹ دسته برگرفته از استانداردهای فراداده ای موجود بود. یافته ها : عناصر فراداده ای استفاده شده در مخازن سازمانی دانشگاه های مطالعه شده، بین ۶ تا ۱۶ عنصر متغیر بود. یافته ها نشان داد که تعداد عناصر توصیف شده در مقایسه با استاندارد فراداده LOM بسیار محدود است. سیاهه وارسی طراحی شده نشان داد که بسیاری از عناصر استاندارد یادگیری الکترونیکی مورد نظر پوشش داده نمی شوند و از تعداد ۶۰ عنصر استاندارد فراداده ای شیء یادگیری، ۲۵ عنصر (41%) ازطریق مجموع مخازن سازمانی پوشش داده شده است. یافته ها همچنین نشان می دهند که جست وجوی منابع موجود در مخازن سازمانی با تعداد محدودی از عناصر فراداده ای کلیدی، که برای توصیف اشیای یادگیری به کار گرفته شده است، نتایج مرتبط کمتری را بازیابی می کند. با مطالعه میدانی و طبق بررسی های پژوهشگر در جست وجوی منابع آموزشی موجود در مخازن سازمانی، عناصر فرداده ای به کاررفته در سازماندهی اشیای یادگیری مخازن سازمانی استاندارد مشخصی ندارند وبرخی از کارکنان اذعان کردند که هیچ استاندارد فراداده ای مشخصی در سازماندهی اشیا یادگیری الکترونیکی موجود در مخازن سازمانی به کار نرفته است. نتیجه گیری : این مطالعه نشان می دهد که اجرانکردن صحیح استاندارد فراداده در مخازن سازمانی دانشگاهی وجود دارد
بررسی میزان آمادگی دانشجویان دانشگاه ارومیه برای شرکت در نظام یادگیری الکترونیکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال پنجم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۸
123 - 139
هدف: یادگیری الکترونیکی یکی از مطرح ترین محیط های یادگیری در عصر اطلاعات محسوب می شود. با وجود غلبه ی یادگیری الکترونیکی در محیط های آموزشی، آمادگی یادگیرنده برای این محیط جدید به ندرت ارزیابی شده است، اما با توجه به این که فراگیران شامل کسانی هستند که ممکن است تجربه ی شرایط یادگیری آنلاین را نداشته باشند؛ اطلاع از آمادگی آنان به عنوان مهم ترین عناصر سیستم آموزشی که نقش محوری را در این سیستم دارند جهت پیاده سازی و اجرای موفقیت آمیز چنین روشی ضروری می نماید، لذا پژوهش حاضر در راستای جامه ی عمل پوشاندن به چنین ضرورتی صورت گرفته و با هدف بررسی میزان آمادگی دانشجویان دانشگاه ارومیه برای شرکت در نظام یادگیری الکترونیکی طراحی گردیده است.روش پژوهش: پژوهش توصیفی- پیمایشی حاضر بر روی 327 نفر از دانشجویان دانشگاه ارومیه در نیمسال دوّم سال تحصیلی90- 1389 که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و از طریق جدول مورگان انتخاب شدند، انجام گرفت. میزان آمادگی دانشجویان برای یادگیری الکترونیکی با استفاده از پرسشنامه استاندارد سنجیده شد. تحلیل های آماری مورد استفاده در این پژوهش، آمار توصیفی و استنباطی (جدول فراوانی، نمودار ستونی، میانگین و انحراف استاندارد، آزمون خی دو تک نمونه ای، کروسکال والیس و آزمون یومن ویتنی) بود.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که دانشجویان دانشگاه ارومیه برای شرکت در یادگیری الکترونیکی از آمادگی در سطح متوسط برخوردار هستند.نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل نتایج مشخص کرد که بین میزان آمادگی دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد برای شرکت در یادگیری الکترونیکی تفاوت معناداری وجود دارد، اما در مورد بقیه ی سؤال ها (تفاوت میزان آمادگی دانشجویان با توجه به جنسیت و دانشکده ی محل تحصیل آن ها) تفاوت معنادار نبود. همچنین نتایج نشان داد که دانشجویان دانشگاه ارومیه از نظر دسترسی به تکنولوژی مورد نیاز و انگیزه ی شرکت در یادگیری الکترونیکی در سطح عدم آمادگی هستند. در نهایت پیشنهادهایی برای بهبود آمادگی دانشجویان برای شرکت در یادگیری الکترونیکی ارائه شده است.
سنجش میزان آمادگی یادگیری الکترونیکی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
20 - 34
هدف: هدف از این پژوهش ارزیابی میزان آمادگی یادگیری الکترونیکی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مازندران است. روش پژوهش: پژوهش از نوع کاربردی و به روش پیمایشی- تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری شامل دانشجویان دکتری حرفه ای رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مازندران به تعداد 210 نفر بود که با روش نمونه گیری تعداد96 نفر نیز به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده و پایایی آن بر حسب ضریب آلفای کرونباخ (839/0) تایید شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی، آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و آزمون های «تی استیودنت» و «فریدمن» استفاده شده است. یافته ها: میانگین دسترسی به تکنولوژی برابر با(47/3)، مهارت ها و ارتباطات پیوسته برابر با(95/2)، انگیزش برابر با(40/2)، توانایی یادیری از طریق رسانه ها برابر با(67/2)، گفتگوهای گروهی اینترنت برابر با (72/2) و مسائل مهم جهت موفقیت در یادگیری الکترونیکی برابر با (89/2) است. سطح معناداری آزمون فریدمن کوچک تر از مقدار 05/0 است. در رتبه اول، میزان «مهارت ها و ارتباطات پیوسته»(با میانگین رتبه 02/4) و میزان «انگیزش»(با میانگین رتبه 76/1) در رتبه ششم قرار دارد. نتیجه گیری : دانشجویان دکتری حرفه ای رشته پزشکی از آمادگی پایین یادگیری الکترونیکی برخوردار هستند، لذا با توجه به شرایط موجود ویروس کووید 19 ضرورت به کارگیری این روش و فراهم نمودن امکان تحصیل به شیوه الکترونیکی در این دانشگاه امری بدیهی است.
یادگیری الکترونیکی: روایت دگردیسی فناورانه در عرصه آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه تمامی جنبه های زندگی انسان از رشد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی اثر پذیرفته است. آموزش و یادگیری نیز در زمره حوزه هایی است که به شدت تحت تأثیر فاوا و سرعت رشد آن بوده که این تأثیرپذیری منجر به شکل گیری مفهومی جدید به نام «یادگیری الکترونیکی» شده است. در این مقاله ابتدا مفاهیم پایه ای یادگیری تعریف و پس از آن، با توصیف سیر تطور فناورانه حوزه آموزش از دور، پیشینه فناورانه یادگیری الکترونیکی تشریح می شود و چگونگی تأثیر فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی بر شکل گیری یادگیری هوشمند شخصی شده بیان می گردد. این تحولات را می توان در قالب شش نسل تقسیم بندی کرد: آموزش مکاتبه ای، آموزش شنیداری-دیداری، آموزش رایانه یار، آموزش وب بنیاد، یادگیری الکترونیکی 1 و یادگیری الکترونیکی 2 (اجتماعی). سپس به بررسی روند پژوهش های این حوزه پرداخته می شود که نتایج این بررسی نشان دهنده افزایش اقبال پژوهشگران به مباحث فناورانه یادگیری الکترونیکی و تلاش برای هم راستا نمودهای مختلف فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی با آن است. یادگیری الکترونیکی به عنوان بارزترین تأثیر فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی بر آموزش و اثرگذاری آن بر ذهن و رفتار یادگیرندگان عصر اطلاعات، چنان مهم است که عدم سیاست گذاری مناسب درباره آن هم موجب عدم بهره برداری از مزایای کاربردی این فناوری ها می شود و هم بر هزینه های آینده آموزش و البته بر تشدید گسست میان شهروندان اطلاعاتی با نظام آموزشی خواهد افزود.
امکان سنجی اجرای پروژه ی یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
145 - 166
حوزه های تخصصی:
یادگیری الکترونیکی به عنوان یک فناوری آموزشی جدید به سرعت در حال گسترش، توسعه و تحول است. چنین گستردگی دست اندرکاران را ملزم به اعمال روش های علمی و منطقی در اجرا، مدیریت و ارزشیابی پروژه های یادگیری الکترونیکی کرده است. یکی از روش های پیروی از منطق و عقلانیت در یادگیری الکترونیکی امکان سنجی پیش از اجرای پروژه های یادگیری الکترونیکی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی امکان اجرای یادگیری الکترونیکی در دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شده است. جامعه ی آماری تمامی دانشجویان و استادان دانشگاه شهید چمران اهواز در نیمسال دوم سال تحصیلی 86-85 بودند. نمونه ی این پژوهش از میان دو گروه دانشجویان (351 نفر)، و استادان (129 نفر)، انتخاب شد. روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی بود. ابزار پژوهش پرسشنامه های استانداردی بود که قبلاً توسط پژوهشگران دیگری مورد استفاده قرار گرفته بود. در این پژوهش از دو پرسشنامه ی استاندارد، یکی برای دانشجویان و دیگری برای استادان استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس یک راهه ANOVA) استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که دانشجویان و استادان دانشگاه شهید چمران برای شرکت در یادگیری الکترونیکی آمادگی نسبی دارند. به علاوه، تحلیل استنباطی داده ها نشان داد که بین دانشجویان گروه های علوم انسانی و علوم پایه از نظر آمادگی برای شرکت در یادگیری الکترونیکی تفاوت معنی داری وجود دارد، اما بین پیشرفت تحصیلی دانشجویان و آمادگی برای شرکت در یادگیری الکترونیکی تفاوت معنی داری وجود ندارد. بر اساس یافته ی دیگر این پژوهش، تفاوت معنی داری بین مرتبه ی علمی اعضای هیأت علمی و نگرش آنان نسبت به میزان آمادگی استادان برای ارائه ی دروس به صورت الکترونیکی وجود ندارد.
پژوهشی آمیخته در فرصت ها و تهدیدهای یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
151 - 174
حوزه های تخصصی:
در عصر تغییرات و تحولات شتابنده فناوری های الکترونیکی، آموزش عالی می بایست برای هماهنگ شدن و وفق دادن خود با تغییرات تکنولوژیکی در آموزش، به شناسایی فرصت ها و تهدیدها، طراحی، راه اندازی و توسعه سیستم های یادگیری الکترونیکی اهتمام جدی نماید. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی فرصت ها و تهدیدهای یادگیری الکترونیکی در دانشگاه رازی کرمانشاه بود. روش شناسی پژوهش مبتنی بر رویکرد آمیخته به روش تشریحی بود. جامعه ی آماری شامل مدیران، اساتید و دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه (تمام دانشکده ها به جز دانشکده های کشاورزی و شیمی) درسال تحصیلی 95 – 1394 بود. تعداد 534 نفر به صورت تصادفی طبقه ای نسبی در بخش کمّی و تعداد 10 نفر به صورت هدفمند در بخش کیفی انتخاب شدند. دو ابزار پرسشنامه (خوشرنگ و همکاران، 1393) و مصاحبه برای جمع آوری داده ها استفاده شدند. ضریب پایایی پرسشنامه 89/0 a= به دست آمد. در تحلیل های کمّی از نرم افزار Spss19 و Amos22 و در تحلیل های کیفی از کدگذاری باز مصاحبه ها استفاده شد. نتایج کمّی نشان داد، مؤلفه ی هزینه– اثربخشی آموزشی مهم ترین فرصت و مؤلفه های ذهنی – عاطفی و ارتباطی استاد – دانشجو و تدریس - یادگیری به عنوان تهدیدهای یادگیری الکترونیکی شناخته شدند. در تحلیل های کیفی راهکارهای غلبه بر تهدیدها و موانع یادگیری الکترونیکی در سه مقوله ی اصلی سطح سازمانی، سطح آموزشی و سطح کاربران شناسایی شد.
سنجش میزان آمادگی فنّاوری های نَرم در دانشگاه های کشور برای تحقق نظام یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
۱۲۰-۱۰۱
حوزه های تخصصی:
مسئله و هدف: برخلاف تصور رایجی که فنّاوری را تنها محدود به افزار و تجهیزات فیزیکی (فنّاوری سخت) می داند، جنبه ای از فنّاوری تحت عنوان فنّاوری های نَرم وجود دارد که به عوامل انسانی، فرهنگی، حقوقی و سیاستی مربوط است. تأکید بر جنبه سخت فنّاوری در نظام های آموزشی، گستره کاربرد فنّاوری را در تأمین نیازهای یادگیری جوامع محدود می سازد. این مقاله آمادگی یادگیری الکترونیکی در دانشگاه های کشور را از منظر جنبه های نَرم فنّاوری موردتوجه قرار می دهد. روش شناسی: بر این اساس، با بهره گیری از مطالعات اسنادی و نظر خبرگان، ابعاد ارزیابی آمادگی نَرم تعیین و وزن هر یک از آن ها محاسبه شده است و سپس بر اساس مدل حاصل، میزان آمادگی فنّاوری نَرم در تعدادی از دانشگاه های کشور، شامل: دانشگاه های ارومیه، بیرجند، تربیت مدرس، حکیم سبزواری، رازی کرمانشاه، زنجان، سیستان و بلوچستان، شهید باهنر کرمان، علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، کردستان، محقق اردبیلی و یزد، بررسی شده تا تصویری از وضعیت آمادگی در دانشگاه های کشور را نشان دهد. یافته ها: نتایج حاصل نشان می دهد که بُعد «قوانین و مقررات» از بالاترین اهمیت نسبی برخوردار است درحالی که سطح آمادگی آن در میان دانشگاه های منتخب ضعیف برآوردشده است. در بُعد «فرهنگ» سطح آمادگی حدود «متوسط» و در سایر ابعاد، سطح آمادگی «پایین تر از سطح متوسط» و «ضعیف» است. بدین ترتیب میزان آمادگی کلّی دانشگاه های کشور در ابعاد مختلف فنّاوری نَرم «ضعیف» ارزیابی می شود که علت آن کسب امتیاز بسیار پایین در سه بُعد «قوانین و مقررات»، «مالی» و «استاندارد» در سنجش آمادگی فناوری های نَرم دانشگاه های منتخب است. نتیجه گیری: بر اساس تحلیل های این مقاله، موضوعاتی اعم بر «اولویت دهی سیاستی به یادگیری الکترونیکی»، «تأمین و تخصیص بودجه موردنیاز»، «توسعه استانداردهای محتوایی»، «تدوین مقررات و آیین نامه های پشتیبان»، «طراحی نظام ارزیابی و نظارت»؛ و «افزایش آگاهی ذی نفعان» می باید در سیاست گذاری های نظام آموزش عالی الکترونیکی کشور موردتوجه جدّی قرار گیرد.
شناسایی و بررسی شایستگی های موردنیاز یادگیرندگان در بستر الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های مورد نیاز یادگیرندگان در بستر الکترونیکی در دانشگاه تهران انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی از نظر گردآوری داده ها آمیخته ی اکتشافی که در بخش اول با استفاده از رویکرد کیفی و روش تحقیق مطالعه ی اسنادی،تعداد 41 مولفه شناسایی شد مواد و روش ها : جامعه آماری پژوهش کلیه ی دانشجویان دانشگاه تهران است که در سال تحصیلی 99-98 به شیوه ی الکترونیکی پذیرفته شده بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای 308 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مرحله کمی از بین 41 مؤلفه شناسایی شده 18 مولفه که دارای بیشترین فراوانی بود انتخاب شدند و با استفاده از رویکرد کمی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی ابزار محقق ساخته شامل 78 گویه بر اساس آنهاساخته شد. مؤلفه های شناسایی شده در4دسته ی کلی تر (دانش،مهارت،توانایی، نگرش و ویژگی)طبقه بندی شدند. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید دانشگاهی و روایی سازه بررسی و مورد تایید قرار گرفت و همسانی درونی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (94%)محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک دو نرم افزار spss و lisrel انجام گرفت. یافته ها : نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد:1-مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است.2-ازبین 18 مولفه ی شناسایی شده تمامی مولفه ها به جز مولفه ی تجارب قبلی مرتبط با IT در سطح بالاتر از متوسط قرار دارد.3- از نظر دانشجویان ازبین 18 مولفه مولفه ی مهارت استفاده از کامپیوتر(سخت افزار و نرم افزار) در اولویت اول قرار گرفت و مولفه ی خودارزیابی پایین ترین اولویت را دارد.4-از نظر دانشجویان به ترتیب عامل مهارت،دانش،توانایی،ویژگی نگرش در رتبه ی اول تا چهارم قرار دارد. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد داشتن محیط مناسب جهت یادگیری الکترونیکی مستلزم توجه دانشگاه و اعضای هیئت علمی به نیازها و اولویت های دانشجویان است.
نقش میانجیگری یادگیری فردی در رابطه یادگیری الکترونیکی و پیشرفت تحصیلی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد محمودآباد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
97 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری یادگیری فردی بین یادگیری الکترونیکی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد محمودآباد بوده است.
روش پژوهش: این تحقیق برحسب هدف از نوع کاربردی و برحسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی و از گروه پیمایشی، همبستگی می باشد.
جامعه آماری: جامعه آماری این تحقیق دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد محمودآباد بود که بر این اساس 293 نفر از دانشجویان دانشگاه مورد تحقیق به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.
روش انجام پژوهش: ابزار اندازه گیری این تحقیق سه پرسشنامه استاندارد یادگیری الکترونیکی (کینز، 2004)، یادگیری فردی (مقیمی، 1390) و پیشرفت تحصیلی (والراند، 1989) بود. برای تعیین روایی پرسشنامه ها ازروایی صوری و به منظور تعیین پایایی ابزار، از ضریب آلفای کرونباخ (برای پرسشنامه های یادگیری الکترونیکی برابر 825/0، یادگیری فردی برابر 863/0 و پیشرفت تحصیلی برابر 847/0) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و با بکارگیری نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند.
یافته و نتیجه پژوهش: تحقیق نشان داد که، بین یادگیری الکترونیکی با پیشرفت تحصیلی در بین دانشجویان رابطه معنادار وجود دارد و تحقیق نشان داد که، بین یادگیری الکترونیکی با یادگیری فردی در بین دانشجویان رابطه معنادار وجود دارد و هم چنین تحقیق نشان داد که، بین یادگیری فردی با پیشرفت تحصیلی در بین دانشجویان رابطه معنادار وجود دارد. در نهایت یادگیری فردی بین یادگیری الکترونیکی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان نقش میانجی گیری دارد.
شناسایی چالش های نظام یادگیری الکترونیکی در آموزش عالی
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
40 - 14
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی چالش های نظام یادگیری الکترونیکی در آموزش عالی انجام شده است. روش پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری یافته ها با استفاده از رویکرد کیفی و به کارگیری روش تحقیق پدیدارشناسی توصیفی صورت پذیرفته است. میدان پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی تمام وقت و وابسته است که در مؤسسه آموزش عالی مهر البرز به عنوان اولین نهاد آموزش عالی الکترونیکی ایران مشغول به کار بوده اند که علاوه بر تخصص در حوزه یادگیری الکترونیکی دارای بیش از 5 سال سابقه تدریس در محیط الکترونیکی نیز بوده اند. یافته های پژوهش از طریق ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و پس از حصول اطمینان از اشباع نظری با استفاده از روش تحلیل محتوا موردبررسی عمیق تر قرارگرفته اند. نتایج تحلیل یافته ها منجر به شناسایی 12 چالش مرتبط با نظام یادگیری الکترونیکی شده است که عبارت اند از؛ چالش های مرتبط با مدرس، فراگیر، دستیار آموزشی، روش تدریس در محیط الکترونیکی، تولید محتوی الکترونیکی، شیوه ارزشیابی در محیط الکترونیکی، نظام پشتیبانی در محیط الکترونیکی، تعامل در محیط الکترونیکی، نظام آموزش و توانمندسازی ذی نفعان کلیدی، اهداف و استراتژی های دانشگاه، فرهنگ یادگیری الکترونیکی و درنهایت چالش های مرتبط با فناوری. با توجه به نتایج تحقیق حاضر ضروری است متصدیان و سیاست گذاران مؤسسه عالی مهر البرز در راستای افزایش میزان اثربخشی و بهبود مستمر کیفیت فرایند یاددهی-یادگیری در محیط الکترونیکی، سازوکارهای عملیاتی بر اساس اهم چالش های شناسایی شده طراحی، اجرا و مورد ارزیابی مستمر قرار دهند.
تبیین رابطه آزار و اذیت سایبری در رسانه های اجتماعی با سازگاری تحصیلی و تعامل دانش آموزان در بستر سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی(LMS).(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ازنوع هدف،کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی بوده است. جامعه آماری شامل کلیهدانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز به تعداد 5697 نفر بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه تعامل در محیط آموزش الکترونیکی پورجمشیدی و همکاران، سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک و پرسشنامه تجربه قلدری سایبری(CBVEQ) آنتیادو و همکاران استفاده شد. پایایی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ برای سازگاری تحصیلی 81/0، تعامل 73/0و آزار و اذیت سایبری85/0 به دست آمد و روایی محتوایی آن مورد تایید اساتید علوم تربیتی قرار گرفت. نتایج در دو بخش توصیفی و استنباطی(رگرسیون خطی و همبستگی) با استفاده از نرم افزار SPSS25 تحلیل و بررسی شدند. یافته ها نشان داد که بین سازگاری تحصیلی و تعامل دانش آموزان در بستر سیستم مدیریت یادگیری(LMS) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین آزار و اذیت سایبری در رسانه های اجتماعی با سازگاری تحصیلی(620/0r=-) و تعامل دانش آموزان( 680/0-r=) در بستر سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکیLMS)) رابطه منفی معناداری و جود دارد(P=0/000). بنابراین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون خطی؛ سازگاری تحصیلی و تعامل دانش آموزان در بستر سیستم مدیریت یادگیری بر اساس آزار و اذیت سایبری در رسانه های اجتماعی قابل پیشبینی است.
تبیین ساختاری نقش یادگیری الکترونیکی بر انتقال آموزش به محیط کار در میان کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
97 - 123
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش یادگیری الکترونیکی برانتقال آموزش به محیط کار در میان کارکنان دانشگاه هوایی شهید ستاری انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه هوایی شهید ستاری درسال 1400-1401 تشکیل دادند که تعداد آن ها 700 نفر بود. نمونه آماری پژوهش نیز براساس جدول کرجسی و مورگان و نمونه گیری تصادفی ساده 248 نفر برآورد شدند. ابزار پژوهش نیز دو پرسشنامه استاندارد یادگیری الکترونیکی ویتکینز (2004) و پرسشنامه انتقال آموزش شمس مورکانی و عباسی کسانی (1395) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج پژوهش حاضر در هر سه فرضیه تدوین شده نشان داد؛ ابعاد یادگیری الکترونیکی با هر سه عامل فردی، آموزشی و سازمانی انتقال آموزش به محیط کار در بین کارکنان دانشگاه هوایی شهید ستاری نقش تأثیرگذار و رابطه معناداری دارد یعنی آموزش های مذکور باعث افزایش عملکرد کارکنان شده است. بنابراین یادگیری الکترونیکی به عنوان شیوه نوین یاددهی – یادگیری، موجب شده تا میزان دستیابی به اهداف سازمانی و نتایج مورد انتظار بیشتر شود. دلیل این امر نیز انعطاف پذیری در یادگیری الکترونیکی می باشد. چراکه از طریق چنین آموزشی همه کارکنان می توانند در هر زمان و مکانی یاد گرفته و در محیط کار نیز عملکرد بهتری داشته باشند.
مقایسه اثربخشی یادگیری سنتی و یادگیری الکترونیکی بر نارسا نویسی دانش آموزان پایه اول
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی یادگیری سنتی و یادگیری الکترونیکی بر نارسا نویسی دانش آموزان پایه اول شهر شیراز انجام شد.
روش شناسی پژوهش : روش پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان پایه اول شهر شیراز در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد آن ها با رجوع به اداره آموزش و پرورش شهر شیراز حدود 3500 نفر برآورد شده است. 30 نفر از دانش آموزان مورد مطالعه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل)، به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته نارسانویسی بوده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان و اهل فن و پایایی با روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و از آمار استنباطی (تی تک نمونه و تی گروه های مستقل) استفاده شد.
یافته ها : نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین میانگین نمرات نارسانویسی در دو گروه یادگیری سنتی و یادگیری الکترونیکی تفاوت معناداری وجود دارد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دانش آموزانی که به روش یادگیری سنتی به آنها آموزش داده شد، به دلیل ارتباط مستقیم معلم با دانش آموز دارای اختلال، نارسانویسی کمتر از دانش آموزانی بود که به روش یادگیری الکترونیکی آموزش دیدند.