مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
یادگیری الکترونیکی
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر (به خصوص در دوره ی پاندومی کرونا و آموزش مجازی) یادگیری الکترونیکی توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای انگیزشی و آمادگی یادگیری الکترونیکی با میانجی گری سواد اطلاعاتی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان یزد بود که از بین آنها تعداد 277 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای درصدی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سواد اطلاعاتی نیک پور و همکاران (1390)، باورهای انگیزشی پنتریچ و همکاران (1991) و آمادگی ورودی یادگیرنده به دوره های الکترونیکی سراجی و یارمحمدی واصل (1389) استفاده شد. داده های پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و نرم افزار معادلات ساختاری PLS تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین باورهای انگیزشی و آمادگی یادگیری الکترونیکی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (05/0> p). همچنین سواد اطلاعاتی در رابطه بین باورهای انگیزشی و آمادگی یادگیری الکترونیکی نقش میانجی ایفا می کند. نتایج به دست آمده نشان داد افزایش انگیزه دانشجویان در محیط آموزشی تحت وب، توانمندی آنها را در کسب مهارت های سواد اطلاعاتی افزایش داده و در نهایت باعث افزایش میزان آمادگی آنها برای یادگیری الکترونیکی می شود. از این رو پیشنهاد می شود کارگاه های آموزشی در جهت تقویت باورهای انگیزشی و نیز افزایش مهارت های سوادآموزی دانشجویان به منظور افزایش میزان آمادگی یادگیری الکترونیکی آنها برگزار گردد.
بررسی برنامه درسی (اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی) نظام یادگیری الکترونیکی بر پایه دیدگاه سازا گرایی و ارائه الگوی مناسب در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامه درسی نظام یادگیری الکترونیکی بر پایه دیدگاه سازا گرایی و ارائه الگوی مناسب در دانشگاه پیام نور انجام گردید. طرح پژوهش از نوع تحقیق با مدل آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است. جامعه آماری شامل کارشناسان، اساتید و دانشجویان قطبهای الکترونیکی دانشگاه پیام نور می باشد. در راستای انجام نمونه گیری ابتدا سه قطب تهران، اصفهان و اراک به صورت تصادفی انتخاب و پس از آن 863 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل یک پرسشنامه محقق ساخته است. جهت تحلیل فرضیات پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس تک راهه در نرم افزار SPSS-22 و مدل یابی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار AMOS_22 استفاده گردید. نتایج نشان داد که از نظر افراد شرکت کننده در پژوهش مولفه ها ی برنامه درسی نظام یادگیری الکترونیکی دانشگاه پیام نور با اصول پیشنهادی دیدگاه سازاگرایی انطباق ندارد در حالی که نتایج در تک تک مولفه ها به تفکیک گروه ها نشان داد که از نظر کارشناسان اهداف، راهبردهای یاددهی-یادگیری، نقش دانشجو و نقش استاد، از نظر اساتید راهبردهای یاددهی-یادگیری و نقش استاد و از نظر دانشجویان اهداف و راهبردهای یاددهی-یادگیری برنامه درسی نظام جاری با دیدگاه سازا گرایی انطباق دارد. درحالی که هر چهار گروه شرکت کننده در عدم انطباق محتوا و نظام ارزشیابی با دیدگاه سازا گرایی توافق نظر دارند. بر طبق نتایج مدل پژوهش به صورت قابل قبولی با داده ها برازش دارد و در ارتقای کیفی برنامه درسی نظام یادگیری الکترونیکی موثر است.
واکاوی تعاملات عناصر آموزشی در اجتماعات یادگیری حضوری، الکترونیکی و ترکیبی: پدیدارشناسی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف واکاوی تجارب زیسته مربیان زبان انگلیسی از تعاملات عناصر آموزشی در سه اجتماع یادگیری حضوری، الکترونیکی و ترکیبی به صورت کیفی و با روش پدیدارشناسانه توصیفی صورت گرفت. به منظور جمع آوری داده ها، 15 نفر از مربیان زبان انگلیسی فولادشهر که هر سه نوع آموزش را تجربه کرده بودند به روش هدفمند و بر اساس قائده اشباع نظرات گزینش و مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته حضوری قرار گرفتند. مصاحبه ها تا حد اشباع داده ها ادامه یافت و روایی کدهای مستخرج از مصاحبه از طریق وارسی مشارکت کنندگان و نظر خبرگان تأیید گردید. به منظور تأیید صحت و اعتماد پذیری داده های پژوهش، از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، تجزیه وتحلیل توسط همکار، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل و بازنگری داده های کیفی بر اساس مدل کلایزی هفت مرحله ای و با استفاده از نرم افزارmax-qda 2020 انجام گرفت. نتایج گویای آن بود که از 160 گزاره مفهومی اولیه، بیشترین مضامین تعامل به ترتیب مربوط به آموزش ترکیبی، حضوری و الکترونیکی است. در اجتماع یادگیری حضوری تعاملات یادگیرنده با یاددهنده، یادگیرنده و محتوای نوشتاری؛ در آموزش الکترونیکی تعامل یادگیرنده با یاددهنده و محتوا، یاددهنده-محتوا و در آموزش ترکیبی تعامل همه جانبه و دوری از نواقص سایر اجتماعات یادگیری، از مضامین ابراز شده بود. فقدان تعامل محتوا-محتوا در آموزش حضوری و کاهش تعامل یاد دهندگان با یکدیگر و یادگیرندگان با همکلاسی هایشان در آموزش الکترونیکی از دغدغه های مصاحبه شوندگان عنوان گردید.
ارائۀ مدل کیفی و کمی توانمندسازی شناختی دانشجویان در یادگیری الکترونیکی: مدل یابی توانمندسازی دانشجویان در یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع اکتشافی آمیخته با هدف مدل یابی توانمندسازی شناختی دانشجویان در یادگیری الکترونیکی انجام شده است. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته توانمندسازی شناختی گردآوری و داده ها در نرم افزار SPSS.20 و Lisrel تحلیل شد. به این صورت که پس از شناسایی مؤلفه های توانمندسازی شناختی با روش اسنادی و کدگذاری محوری با آزمون فریدمن به ترتیب مدیریت کلاس، ارتباط مؤثر، برنامه آموزشی و حمایتی استاد – دانشجو، ارزشیابی برنامه آموزشی، ارزیابی دانشجو و استاد، روش های آموزشی و تدریس، فناوری نوین آموزشی، برنامه ریزی درسی و رهبری آموزشی از رتبه 1 تا 10 اولویت بندی شدند. مدل اولیه براساس نظر خبرگان طی دو مرحله دلفی اعتباریابی و مدل نهایی تدوین شد. در مرحله اول دلفی مجموع نمرات کندال مؤلفه های مدل میزان نمره کل به دست آمده 651/0 و به میزان مقبول نزدیک بود. در مرحله دوم، ثبات نسبی مؤلفه ها و نظرات خبرگان درباره آنها بالای هشتاد درصد و تمامی مؤلفه ها تأیید شدند. پایایی باز آزمایی و همسانی درونی پرسشنامه توانمندسازی شناختی در دو مرحله اجرا به روش دلفی با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون 755/0 و 793/0 محاسبه شد. مدل نهایی براساس مؤلفه های برنامه های حمایتی استاد، دانشجو - فناوری های نوین آموزشی- مدیریت و رهبری آموزشی- روش های تدریس و ارزشیابی- برنامه ریزی درسی و آموزشی طراحی شد. بین شاخص های مدل نهایی با توانمندسازی شناختی همبستگی مثبت و معنی داری مشاهده شد (001/0 P=).
«شناسایی ویژگی های راهبردهای تدریس و ارزشیابی برنامه درسی الکترونیک از منظر نظریه علوم اعصاب شناختی »
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگی های راهبردهای تدریس و ارزشیابی برنامه درسی الکترونیکی از منظر نظریه ی علوم اعصاب شناختی به روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی بود. مقالات منتشرشده در پایگاه های علمی پرتال علوم انسانی، جهاد دانشگاهی، مگ ایران، ایران داک و نورمگز به عنوان جامعه مقالات فارسی و پایگاه اریک از میان پایگاه های علمی معتبر برای زبان انگلیسی انتخاب شد. مقالات دارای دسترسی تمام متن، بکار رفتن کلیدواژه در عنوان یا چکیده و قرارگیری در چارچوب زمانی 2010 تا 2021 معیارهای شمول مقالات بودند. برای تحلیل محتوای قیاسی از عناصر نه گانه کلاین استفاده شد. با توجه به یافته ها در زمینه عنصر روش آموزش، توجه به 1) تفاوت های فردی؛ 2) احساسات شخصی؛ 3) فعالیت یادگیرندگان؛ 4) انواع قالب های آموزشی؛ 5) فاصله گذاری زمانی مناسب و 6) توضیح شفاف روش انجام تکالیف شناسایی شد. در زمینه عنصر ارزشیابی نیز باید 1) واکنش یاد دهنده به پاسخ یادگیرنده همراه با بازخورد هشداردهنده باشد؛ 2) آزمون های شناختی جایگزین آزمون های به یادآوردنی شود؛ 3) سؤالات باید جنبه استنباط یادگیرنده را تقویت کنند و او را به سمت ارائه پاسخ های خلاقانه تری ببرند.
بررسی تأثیر یادگیری الکترونیکی بر توسعه دانش و بهبود مهارتهای شغلی مهندسان (مورد پژوهی: شرکت مهندسی برق رسا نیرو)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۵۴
57 - 75
امروزه، یادگیری الکترونیکی به عنوان رویکردی نوین در مرحله رشد و تکامل قرار دارد و لذا، مطالعه عوامل مؤثر بر این گونه یادگیریها و نتایج برآمده از آنها می تواند بر ارتقای کیفیت فرایندهای یاددهی یادگیری بیفزاید. در این پژوهش تأثیر یادگیری الکترونیکی بر توسعه دانش و بهبود مهارتهای شغلی مهندسان شرکت مهندسی برق رسا نیرو بررسی شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 283 نفر از مهندسانی است که در سال 1389، حداقل 120 ساعت از آموزشهای حرفه ای خود را به شیوه مجازی و تحت شبکه دریافت کرده اند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 150 نفر تعیین شد و آزمودنیها بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه های تهیه شده در اختیار آنان قرار گرفت. پرسشنامه متشکل از 30 سؤال بسته پاسخ است که پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 87/. برآورد شده است که نشان می دهد از دقت مناسبی برخوردار است. یافته های پژوهش نشان داد که دوره های الکترونیکی اجرا شده در مؤلفه های توسعه دانش، بهبود مهارتهای شغلی و ایجاد شایستگیهای حرفه ای مهندسان کمتر از سطح متوسط بوده و نتوانسته است اهداف مورد نظر را برآورده سازد.
بررسی رابطه بین میزان انواع تعامل دانشجویان گروه فنی مهندسی مؤسسه آموزش عالی مهر البرز با عملکرد تحصیلی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۶۸
89 - 111
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین میزان انواع تعامل دانشجویان گروه فنی مهندسی مؤسسه آموزش عالی مهر البرز با عملکرد تحصیلی آنها است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان زن و مرد دانشکده فنی مهندسی این دانشگاه و روش نمونه گیری به روش نمونه گیری تصادفی ساده است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است که روایی آن را استادان و خبرگان یادگیری الکترونیکی تأیید کرده اند و پایایی آن به وسیله آلفای کرانباخ تأیید شده است، همچنین معدل دانشجویان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آزمونهای T دو گروه مستقل و همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است.نتایج مربوط به بررسی پرسشهای پژوهش نشان داد که میانگین به دست آمده برای انواع تعامل در دوره های یادگیری الکترونیکی مهر البرز 94/2 بود، که نشان دهنده این است که انواع تعامل در این دانشگاه در سطح نسبتاً مطلوب قرار دارد، هم چنین بین تمام مؤلفه ها ی تعامل و عملکرد تحصیلی همبستگی مثبت و معناداری در سطح 05/0 وجود داشت؛ ضریب همبستگی تعامل دانشجو با محتوا و عملکرد تحصیلی 31/0، تعامل دانشجو با دانشجو 48/0، تعامل دانشجو با استاد 51/0، و تعامل دانشجو با دستیار 31/0 بود. مؤلفه هایی که بیشترین توان پیش بینی عملکرد تحصیلی را داشت تعامل دانشجو با استاد و تعامل دانشجو با دانشجو بود، علاوه بر آن بین میزان انواع مؤلفه های تعامل با اشتغال و جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد و فقط در مؤلفه تعامل دانشجو محتوا و دانشجو دستیار آموزشی با تجربه فنّاوری اطلاعات تفاوت معناداری وجود دارد؛ به عبارت دیگر، دانشجویانی که از تجربه فنّاوری اطلاعات برخوردارند می توانند تعامل بیشتری با محتوا و دستیار آموزشی برقرار کنند.
چرا دانشگاه های ایران در تحقق نظام های یادگیری الکترونیکی موفق نبوده اند؟ (تحلیلی تطبیقی از وضعیت دانشگاه های ایران و ترکیه در مواجهه با پاندمی کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۱
13 - 30
در دهه اخیر فنّاوری اطلاعات به عنوان عامل کلیدی توسعه همه جانبه کشورهای جهان و از جمله کشورهای منطقه چشم انداز 1404 معرفی شده و به ویژه در بازساختاردهی و بازطراحی نظام آموزش عالی این کشورها به کارگرفته شده است. با توجه به ضرورت پیاده سازی دوره های آموزش الکترونیکی در مواجهه با پاندمی کرونا، این مقاله درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که چرا دانشگاه های ایران در عرصه آموزش های الکترونیکی (به عنوان مهم ترین نمود آموزش غیرحضوری در عصر اطلاعات) ناموفق بوده اند؟ بدین منظور با تبیین مدلی برای ارزیابی توانایی دانشگاه ها برای بهره مندی از یادگیری الکترونیکی، تلاش می شود در مطالعه ای تطبیقی چهار دانشگاه مهم ایران با چهار دانشگاه مهم ترکیه در مواجهه با پاندمی کرونا مورد مطالعه قرارگیرد. بدین منظور با اعزام گروهی متخصص به دانشگاه های مذکور وگردآوری داده های واقعی و میدانی، میزان توانمندی آنها برای ایجاد محیط یادگیری الکترونیکی مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج این پیمایش نشان می دهد میزان توانمندی دانشگاه های منتخب ترکیه در سطح «متوسط و بالاتر از متوسط» قرار دارد اما توانمندی دانشگاه های منتخب ایران در سطح «نسبتاً ضعیف» برآورد می شود. در پایان بر اساس تحلیل دلایل عدم موفقیت دانشگاه های منتخب کشور در تحقق یادگیری الکترونیکی، به ویژه در مقایسه با دانشگاه های هم تراز کشور رقیب، رهنمودهایی برای برنامه ریزی و سیاستگذاری منسجم تر ارائه شد.
شناسایی پیش ران های فنّاورانه یادگیری الکترونیکی و تحلیل آن در آموزش عالی ایران (با تأکید بر آموزش مهندسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۵
27 - 56
یادگیری الکترونیکی به وجهی ضروری از آموزش و یادگیری در دنیای امروز تبدیل شده است. آگاهی از عواملی که نقش تعیین کننده در پیشرفت یادگیری الکترونیکی دارند، در تعیین چشم انداز، راهبردها و سیاست های نهادهای بالادستی، سازمان ها و مراکز آموزشی و نیز شرکت های تجاری فعال در عرصه آموزش و یادگیری اهمیتی وافر دارد. در این مقاله، پیش ران های فنّاورانه یادگیری الکترونیکی مورد بحث قرار می گیرد و مهم ترین عوامل بر اساس مراحل چرخه تب فنّاورانه استخراج می شود. پژوهش با مطالعه اسنادی و با استفاده از اطلاعات به دست آمده از مراجع علمی، گزارش ها، مستندات، مصاحبه ها و اخبارِ منتشر شده صورت گرفته است. تلاش اصلی این مقاله در دو نکته خلاصه می شود: نخست شناسایی پیش ران های فنّاورانه یادگیری الکترونیکی و دیگر تحلیل وضعیت آموزش الکترونیکی در ایران از منظر فنّاوری های شناسایی شده. نتیجه بررسی نشان می دهد پیش ران های فنّاورانه یادگیری الکترونیکی عبارت ند از: یادگیری تطبیقی و شخصی شده، یادگیری سیّار، سکّوهای یادگیری اجتماعی، یادگیری تلفیقی، بازی پردازی، شبیه سازی، رایانش ابری، یکپارچه سازی و تعامل پذیری، استاندارد xAPI، واقعیت مجازی، دوره های باز برخط و فراگیر (دوبابرف) و مدیریت محتوای ویدئویی. از سوی دیگر ارزیابی ها نشان می دهد در کشور چندان به این فنّاوری ها پرداخته نشده است. وضع کنونی یادگیری الکترونیکی در کشور نشان می دهد فعالیت های صورت گرفته در این زمینه، چندان منسجم، نظام مند و هم سو با تغییرات فنّاوری نبوده است. آنچه برای سامان دادن به این وضع ضروری به نظر می رسد، تغییر بنیادی نگاه به یادگیری الکترونیکی و به خدمت گرفتن فنّاوری به شیوه ای نظام مند در سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجراست. آغاز سده جدید هم زمان با تدوین برنامه هفتم توسعه ملّی، فرصت مغتنمی است تا دانشگاه ها به همراه وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری، سیاست ها و برنامه هایی ملّی در متن برنامه لحاظ کنند تا در یک دوره زمانی پنج ساله، امکان اصلاح مسیر آموزش الکترونیکی در کشور و بهره مندی نظام آموزشی از مزایای آن فراهم شود.
آموزش مهندسی از طریق یادگیری الکترونیکی و زیرساختارهای مورد نیاز آن در نظام آموزش عالی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۰ زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴۰
1 - 23
رشد سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات موجب حذف موانع زمانی و مکانی در آموزش شده و آموزش مادام العمر را تحقق بخشیده است. امروزه، با رشد صنایع و دوری فیزیکی صنعت و دانشگاه لزوم توجه به این گونه از شیوه یادگیری در آموزش علوم فنی و مهندسی بیشتر احساس می شود. در این مقاله ضمن بیان تاریخچه ای از آموزش از راه دور به عنوان پایه یادگیری الکترونیکی، تعاریف، مزایا و معایب یادگیری الکترونیکی برشمرده و به آموزش مهندسی و چالشهای پیش روی آن پرداخته و در ادامه به زیر ساختارهای این نوع از آموزش از جمله آزمایشگاه و کتابخانه مجازی اشاره شده است؛ در نهایت، برخی از دانشگاههای ارائه کننده آموزشهای الکترونیکی در رشته های فنی و مهندسی در ایران در جدولی آمده و پیشنهادهایی برای بهبود آموزش مهندسی به شیوه الکترونیکی در ایران ارائه شده است.
الگوی آموزش الکترونیکی دروس مهندسی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۲ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴۸
149 - 170
فناوریهای نوین امکانات مناسبی برای تسهیل امر آموزش و یادگیری ایجاد کرده است. استفاده مؤثر از این فناوریها در آموزش مستلزم شناخت مدل یادگیری انسان و نقاط قوت و ضعف فناوری است. بر اساس مدل یادگیری انسان، انگیزه فراگیر برای دنبال کردن محتوای آموزشی یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در یادگیری است که بیشتر تحت تأثیر هیجان انسان قرار دارد. با استفاده از آموزش الکترونیکی اگر چه خیلی از محدودیتهای مادی و اقتصادی آموزش مرتفع می شود و امکان تعامل از طریق شبیه سازیهای مجازی فراهم می آید، ولی به دلیل اینکه ارتباط چهره به چهره استاد و دانشجو کاهش می یابد، میزان هیجان و به دنبال آن انگیزه فراگیر حین تدریس افت می کند. بنابراین، در استفاده از فناوری آموزش الکترونیکی باید به این نقطه ضعف توجه کرد و تمهیدات لازم را برای رفع آن اندیشید. در این مقاله بر اساس تجارب جمع آوری شده در حین تولید محتوای آموزش الکترونیکی درس طراحی پل، ضمن ارائه الگوی هیجان محور تعامل گرا، برای طراحی اشیای یادگیری، فرآیند تولید محتوای یادگیری الکترونیکی تبیین و پیاده سازی شده است.
طراحی مدل جامع به کارگیری مخازن سازمانی در یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل جامع به کارگیری مخازن سازمانی در یادگیری الکترونیکی به دنبال شناسایی و تدوین عوامل مؤثر بر مخزن سازمانی در یادگیری الکترونیکی است.روش: یک طرح تحقیق کیفی با روش فراترکیب انجام شد. به منظور گردآوری داده ها در این مطالعه از روش کتابخانه ای و برای تحلیل آن از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو استفاده شد. جامعه مورد مطالعه، مطالعات (شامل مقاله و پایان نامه) مرتبط در حوزه نقش ابعاد مخازن سازمانی در یادگیری الکترونیکی است که از پایگاه های علمی داخلی و خارجی بازیابی شد. به منظور اطمینان از کیفیت مطالعات مورد بررسی از برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی (CASP) استفاده شد. در نهایت، از بین 129 مطالعه بازیابی شده، 28 عنوان انتخاب شد و سپس محتوای موضوعی تحلیل و کدگذاری و مقوله بندی شد. به دنبال آن در مرحله بعد، یک طرح تحقیق کمی انجام شد تا مدل به دست آمده را با نظر خبرگان با تکنیک تاپسیس فازی اعتباریابی کند.یافته ها: تجزیه و تحلیل مطالعات طراحی مدل به کارگیری مخزن سازمانی در یادگیری الکترونیکی به شناسایی23 مفهوم، 14 مقوله و 6 بُعد در این حوزه انجامید. مؤلفه های اصلی در این حوزه شامل مؤلفه داده، فراداده، جستجو، بازیابی، خدمات و منابع می شوند.نتیجه گیری: با توجه به اینکه نظام مدیریت یادگیری در آموزش الکترونیکی به کار گرفته می شوند؛ اما اغلب مخازن ضعیفی برای اشیای یادگیری هستند و اینکه قابلیت تولید فراداده جهت جستجوی آسان منابع را نیز ندارد و همچنین امکان تعامل، اشتراک گذاری و بازاستفاده را ندارند؛ و از طرفی، قابلیت ادغام با سایر نظام های مدیریت یادگیری جهت دسترسی بیشتر به منابع را نیز ندارد. از این رو، مخازن توانایی خدمت به اهداف یادگیری الکترونیکی را دارند و توانایی گسترش قابلیت های نظام مدیریت یادگیری را دارند.
ارائه مدل پارادایمیک برای توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دوران پساکرونا (مورد مطالعه: دانشگاه رازی)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
106 - 91
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پارادایمیک برای توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دوران پساکرونا در دانشگاه رازی انجام گرفت. پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پژوهش نظریه بنیانی انجام گردید. جامعه مورد مطالعه شامل مدرسین و دانشجویان خبره در گروه کارآفرینی دانشگاه رازی کرمانشاه بودند که مشارکت کنندگان به صورت هدفمند انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از طریق مصاحبه با 22 نفر اشباع داده ها حاصل گردید. داده ها با روش کدگذاری سه مرحله ای تجزیه وتحلیل شدند. در مرحله کدگذاری باز تعداد 72 مفهوم و در کدگذاری محوری 16 مقوله و در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی مدل پارادایمیک تدوین و ارائه گردید. بر اساس نتایج، از عوامل مؤثر بر توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دانشگاه در دوران پساکرونا بهبود عوامل فنی و زیرساختی و توسعه مهارت ها به عنوان یک پیش نیاز مطرح گردید. در این راستا توسعه زیرساخت های فنی و زیربنایی از طریق تأمین و تخصیص سرمایه و بودجه لازم و بهبود مهارت های کلیه دست اندرکاران از طریق برگزاری کلاس های آموزشی پیشنهاد می گردد.
یکپارچه سازی کتابخانه های دیجیتالی با محیط های یادگیری مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق بررسی متون مربوط به یکپارچه سازی کتابخانه های دیجیتالی با محیط های یادگیری مجازی برای شناسایی مسائل اساسی این حوزه است. روش: در این پژوهش، پایگاه های اطلاعاتی با ترکیبی از کلید واژه های « Learning Management System»، «Digital Libraries»، «Library Resources»، «Virtual Learning Environment»، «Integration»، «Linking»، «Course Management Software»، «Challenges»، «Course Management System» و منابع وب جست وجو شدند. در مجموع، 37 منبع تفکیک و محتوای آنها ارزیابی و تحلیل نهایی شد. یافته ها: یافته های این تحقیق نشان داد که سه مسئله اساسی در زمینه یکپارچه سازی کتابخانه های دیجیتالی با محیط های یادگیری مجازی وجود دارد که عبارتند از مسائل فناورانه، سازمانی و محتوا و منابع. ترکیب کتابخانه دیجیتالی و محیط یادگیری مجازی، امکان دسترسی یکپارچه به منابع و خدمات کتابخانه را برای جامعه دانشگاهی در محیط یادگیری فراهم می کند. کتابداران نیز باید نقش خود را بازتعریف کنند و نقش های جدیدی را بر عهده بگیرند.
ارزیابی کیفیت خدمات نظام یاددهی - یادگیری الکترونیکی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ارائه الگوی مناسبی برای ارزیابی کیفیت خدمات ارائه شده به دانشجویان مؤسسات آموزش مجازی، به عنوان مشتریان اصلی این نهاد با توجه به ویژگی های خاص این دانشگاه ها و شیوه آموزش الکترونیکی است. روش: در این تحقیق پس از بررسی ادبیات تحقیق در مورد سنجش کیفیت خدمات در حوزه های مختلف، 42 شاخص اصلی تأثیرگذار در کیفیت خدمات دانشگاه های الکترونیکی استخراج شد و پس از نظرسنجی از خبرگان، مدل نهایی متشکل از هشت بعد تربیتی، فناوری، صفحات ارتباطی، ارزیابی، مدیریتی، پشتیبانی منابع، اخلاقی و آموزشگاهی، مبتنی بر مدل هشت وجهی بدرال خان[i] طراحی شد. روایی پرسشنامه به طریق روایی محتوا و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ[ii] تأیید شد. بر اساس شاخص های شناسایی شده، پرسشنامه در جامعه آماری متشکل از 390 دانشجوی مؤسسه به شکل الکترونیکی توزیع و در نهایت 198 پاسخنامه به محققان برگشت و نتایج تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل ساختاری حاکی از برازش مدل در حالت کلی است. همچنین نتایج نشان می دهند که عامل آموزشگاهی بیشترین، و عامل مدیریتی کمترین ارتباط را در کیفیت خدمات بخش دانشجویان دارند. به علاوه نتایج سنجش در مؤسسه الکترونیکی مهرالبرز نشان دهنده بیشترین سطح کیفیت در عامل اخلاقی مرتبط با یادگیری الکترونیکی و بیشترین ضعف در عامل ارزیابی در این مؤسسه است. <br clear="all" /> [i]Badrul H.Khan [ii]Cronbach
مسائل ارزشیابی درس علوم و ریاضی در یادگیری الکترونیکی از دیدگاه دانش آموزان ابتدایی مناطق محروم (مطالعه موردی شهر چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
94 - 101
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش بررسی مسائل ارزشیابی درس علوم و ریاضی در یادگیری الکترونیکی از دیدگاه دانش آموزان ابتدایی مناطق محروم بوده است.روش تحقیق: روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان ششم ابتدایی شهر چابهار بودند. تعداد دانش آموزان 678 نفر است.روش آماری: نمونه آماری پژوهش حاضر با توجه به جدول مورگان و به صورت تصادفی ساده تعداد 248 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شد. در این پژوهش ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. با مشورت اساتید و متخصصان حوزه آموزش و اعمال نظر آنان و انجام اصلاحات، روایی محتوایی و صوری پرسشنامه تایید گردید. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه 89/0بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون استنباطی آزمون t تک نمونه ای استفاده شد.نتیجه: نتایج نشان داد از دیدگاه دانش آموزان ابتدایی شهر چابهار مشکلات فنی و مهارت معلمان از مشکلات ارزشیابی یادگیری الکترونیکی است. با توجه به مشکلات اشاره شده در زمینه ارزشیابی الکترونیکی و مزایای ارزشیابی تکوینی باید در زمینه روش های ارزشیابی مرسوم بازبینی نمود.
بررسی آمادگی معلمان در پذیرش پلتفرم شاد براساس مدل پذیرش مبتنی بر نگرانی در دوران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
83 - 61
حوزه های تخصصی:
با ظهور کووید-19، تحولات قابل توجه در سیستم های آموزشی جهانی رخ داد. در این شرایط معلمان نیازمند تطبیق سریع با این تغییرات در فرآیندهای آموزشی شدند. بررسی آمادگی و نیازهای آن ها برای استفاده از پلتفرم شاد، جنبه ای کلیدی برای بهبود آموزش در دوران پساکروناست. تحقیق حاضر با بررسی آمادگی 2,605 معلم برای بهره گیری از این پلتفرم شاد بر مدل پذیرش مبتنی بر نگرانی انجام شد. معتبریت محتوای پرسشنامه تأیید شده و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج نشان می دهد که در مرحله آگاهی، نگرانی معلمان بالا بوده چراکه از دانش کافی در مورد این پلتفرم برخوردار نبودند و در طول این دوره علاقه داشتند که اطلاعات بیشتری در مورد این برنامه به دست آورند. در مرحله شخصی هم نگرانی های شخصی معلمان نسبت به استفاده از پلتفرم "شاد" سطح متوسطی می باشد. در سطح مدیریتی، معلمان کمترین نگرانی را در مورد برنامه ها و برنامه ریزی نشان دادند. همچنین، آن ها در سطح نتیجه نگران تأثیر تغییر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بودند و در سطح همکاری و هماهنگی با همکاران نیز نگرانی های معلمان جدی بوده است. در نهایت، معلمان نگران کشف مزایای برنامه و امکان جایگزینی آن بودند. تمامی نتایج با سطح اهمیت کمتر از 0.05 معنی دار بودند. به صورت کلی این مطالعه نشان می دهد که برای موفقیت در پذیرش نوآوری های آموزشی، باید به معلمان آموزش کافی داده شود و نگرانی های آن ها در نظر گرفته شود. تمرکز بر نیازها و نگرانی های آن ها می تواند مسیری برای تقویت آموزش با فناوری فراهم کند.
مطالعه پدیدارشناختی روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان معلمان در دروس عملی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسی تجربه معلمان دروس عملی شهر تبریز از بکارگیری روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان در دوران همه گیری ویروس کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل معلمان دروس عملی شهر تبریز می باشد، بنابراین بر اساس روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه های نیمه سازمان یافته با 21 نفر از معلمان دروس عملی شهر تبریز در خصوص تجربه شان از بکارگیری روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان صورت گرفت. جهت دستیابی به اعتبار سوالات، از تجربیات معلمان باتجربه استفاده شد و برای حصول اطمینان از قابلیت اعتمادپذیری داده ها از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات بدون اینکه داده ها آسیبی ببینند استفاده شد و داده ها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تحلیل گردید. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، 7 مضمون اصلی شامل برداشت های متفاوت از ضرورت آشنایی قبلی با محیط آموزش های الکترونیکی، نقاط ضعف آموزش های الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان برای ارائه دروس عملی، نقاط قوت آموزش های الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان برای ارائه دروس عملی، ارزشیابی دروس عملی در سیستم آموزش الکترونیکی، عوامل موثر بر عملکرد معلمان دروس عملی در آموزش الکترونیکی، تقلب در سیستم آموزش الکترونیکی و رسیدگی به درخواست ها به دست آمد که هرکدام از مضامین اصلی دارای چندین مضمون فرعی بودند.
راه حل های بهبود ارزشیابی تکوینی در محیط های یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: ارزشیابی و بخصوص ارزشیابی تکوینی در یادگیری الکترونیکی دارای نقاط ضعف و آسیب هایی است که نیازمند ارائه راه حل هایی جهت بهبود آن است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه راه حل هایی جهت بهبود ارزشیابی تکوینی در محیط های یادگیری الکترونیکی انجام گرفت.روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع کیفی بود. شرکت کنندگان در پژوهش نیز شامل اساتید مراکز یادگیری الکترونیکی دانشگاه های سطح شهر تهران بود که 13 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختارمند بود. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری تحلیل مضمون استفاده گردید.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اساتید مراکز یادگیری الکترونیکی جهت بهبود ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی 10 راه حل اصلی ارائه کردند که عبارتند از: «بکارگیری ابزارهای مختلف ارزشیابی تکوینی»، «بازخورددهی مناسب»، «احراز هویت دانشجویان»، «استفاده اثربخش از ارائه های کلاسی»، «مدیریت تکالیف و فعالیت ها»، «اجرای مؤثر آزمون های آنلاین»، «مدیریت بحث های کلاسی»، «تهیه برنامه ارزشیابی دانشجویان»، «مدیریت تمرین ها و پروژه ها»، و «گزارش گیری تحلیلی و مقایسه ای». بحث و نتیجه گیری: بهبود ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی مستلزم توجه و بررسی مستمر آن است و شناسایی چنین راه حل هایی ضمن شناسایی نقاط ضعف و قوت، فرصت اصلاح و بهبود یادگیری که هدف اصلی ارزشیابی تکوینی است را فراهم می آورد.
ارائه الگویی برای یادگیری الکترونیکی با دیدگاه کارایی در مؤسسات آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
202 - 228
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگویی برای یادگیری الکترونیکی با دیدگاه کارایی در مؤسسات آموزش عالی ایران می باشد. روش پژوهش، از نوع آمیخته بوده و در دو مرحله انجام شده است. مرحله اول؛ کاربردی توسعه ای با جامعه آماری خبرگان مطرح دانشگاهی حوزه یادگیری الکترونیکی، روش نمونه گیری هدفمند-ملاک محور و روش های گردآوری داده ، مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه. مرحله دوم؛ همبستگی (معادلات ساختاری) با نمونه آماری۳۷۶ نفری از اعضای هیأت علمی، مدیران و کارشناسان فنی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی با ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته. همچنین از تحلیل دلفی و روش های آماری توصیفی و استنباطی، معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های حاصل از پژوهش تاثیر ابعاد تدوین، محتوا، پشتیبانی، راهبرد آموزشی، رابط کاربری، بازاریابی اینترنتی، فناوری، کانال ارتباطی، عوامل فردی بر رضایت کاربران و کارایی یادگیری الکترونیکیِ مؤسسات آموزش عالی ایران را تایید کرده است. همچنین متغیر کانال ارتباطی، بر محتوا و رضایت کاربران تأثیری مثبت و معنادار داشته و تأثیر مثبت و معنادار رضایت کاربران بر کارایی یادگیری الکترونیکی نیز تأیید شده است. بنابراین برای تدوین برنامه آموزشی و بالابردن کارایی در یادگیری در نظام یادگیری الکترونیکی، باید عوامل ذکر شده را مد نظر قرار داد.