مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
تعلیم و تربیت
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش دست یافتن به مفروضه های بنیادین عرفان اسلامی و دلالت های این مفروضه ها برای آموزش صلح است. زیرا صلح، از جمله مهم ترین ضرورت ها و نیازهای جهان امروز تلقی می شود. بنابه نظر بسیاری از صاحب نظران و اندیشمندان تربیتی، آن را بایستی جزء مهم ترین اهداف تربیتی و آموزشی بشمار آورد. به نظر می آید صلح آموزی از منظر عرفان اسلامی می تواند به عنوان رویکردی نوین در مدیریت آموزشی مطرح شود. با این وصف، اهمیت این موضوع برای جوامع مسلمان دو چندان است زیرا به دلایل گوناگون، صلح در این گونه جوامع در معرض خطر قرار دارد. از جمله مهم ترین دلایل این امر می توان به نوع قرائت های اسلامی رایج در این گونه جوامع اشاره کرد. بنابراین، دغدغه و مسئله اصلی پژوهشگران در رابطه با صلح و آموزش آن، نوع نگاه قرائت های گوناگون اسلامی است. این مطالعه پژوهشی کیفی است که به روش تحلیلی – استنتاجی در ابتدا به استخراج و توصیف مفروضه های بنی ادین عرفان اسلامی پرداخت ه سپس به استنتاج دلالت های تربیتی این مفروضه ها برای آموزش صلح و کاربرد آن برای مدیران آموزشی کوشیده است. جامعه مورد بررسی در این پژوهش منابع، مقاله ها و کتاب های عرفانی است. پژوهشگران به عنوان ابزار پژوهش به بررسی اسناد، برای رسیدن به هدف یاد شده تلاش کرده اند. نمونه گیری پژوهش هدفمند بوده و زمانی که پژوهشگران دریافته اند به مقصود (نقطه اشباع) رسیده اند، مطالعه را متوقف کرده اند. نتایج پژوهش، گواه بر این است که اصل وحدت، اصل ظاهر و باطن، عشق و زیبایی، فطرت، تزکیه و تهذیب و دلالت های آن ها، شرایط و بستر تربیتی مناسبی برای کم کردن دشمنی و دگرگون سازی مفهوم دشمن فراهم کرده و در نتیجه، تحقق صلح آموزی را در نظام آموزش و پرورش بویژه تربیت دینی، امکان پذیر می سازد. از سوی دیگر، رویکرد یاد شده می تواند مورد پژوهش در حیطه مباحث مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی باشد.
نقد و بررسی کتاب «تعلیم و تربیت در نهج البلاغه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت این نقد به لحاظ خود موضوع تعلیم وتربیت درنهج البلاغه و ضرورت آن واحد درسی بودن این موضوع در دوره کارشناسی ارشد و دکتری فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی است. هدف نقد پژوهشی شناسایی نقاط قوت و ضعف اثر به عنوان یک کتاب دانشگاهی؛ و اصلاح موارد پیشنهادی و کامل تر شدن آن، جهت استفاده در دوره های آموزشی و پژوهشی تحصیلات تکمیلی است. روش نقد، استنادی - تحلیلی بر اساس الگوی پیشنهادی نقدِ شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی پژوهشگاه - در چارچوب "" معرفی کلی""، ""تحلیل ابعاد شکلی (امتیازات و کاستی ها)"" و ""تحلیل محتوایی (امتیازات و کاستی ها) انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که اثر از لحاظ موضوع ها و بیان و شرح مستندات مورد تأیید است، ولی از نظر جامعیت محتوا و تطبیق با سرفصل وزارت علوم تحقیقات و فن آوری و ژرف اندیشی در تمامی مباحث مربوط به دیدگاه تربیتی امام علی (ع) در نهج االبلاغه، نیاز به تجدید نظر اساسی دارد. همچنین محتوای کتاب، همه دیدگاه های امام علی (ع) را در ابعاد مختلف تعلیم و تربیت پوشش نداده، به همین علت عنوان کتاب نسبت به محتوا بسیار کلی و وسیع است.
فلسفه مسئولیت در اسلام و نقش تعلیم وتربیت در تحقق آن
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف تبیین چیستی، چرایی و چگونگی مسئولیت انسان و همچنین نقش تعلیم و تربیت در تحقق آن با رویکرد کیفی و روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. مسئله مسئولیت در حوزه های مختلف؛ اخلاقی، حقوقی، اجتماعی، تربیتی و ...بر اساس مبانی گوناگون موردتوجه محققان قرارگرفته است. در این پژوهش مبنای مسئولیت ایمان به خداوند است. خداوند انسان را برخوردار از؛ فطرت، خودآگاهی، توانایی تشخیص خیر از شر، توانایی کسب علم و تسخیر طبیعت، هدایت پیامبران، آزادی و ... نمود که در جهت کمال خود، تلاش نماید. چنین وضعیتی بیانگر اصالت و استقلال نوعی از خویشتن برای انسان در عین اتکای به خداوند است که آگاهی از آن باعث می شود خود را در مقابل خداوند ببیند و درنتیجه نسبت به خود و دنیای پیرامون احساس مسئولیت کند. لذا تعلیم و تربیت با محوریت خودآگاهی و آزادی در طراحی و تدوین برنامه درسی باعث رشد احساس مسئولیت در متعلمان می گردد. ازاین رو محتوی متناسب با میزان رشد متعلمان از طریق روش های پرسشگری، الگو مداری، تزکیه، تبشیر، تنذیر و... در جهت تقویت خودآگاهی و هدایت آزادی آنان ارائه می گردد.
بررسی مفهوم امید در قرآن و روایات و نقش آن درتر بیت انسان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
امید در قرآن و روایات، حالتی نفسانی است که فرد امیدوار را به تلاش جدی وادارد. امید در زندگی دنیوی و اخروی نقش های شگرفی دارد. در قرآن و روایات نیز فرد با امید به نصرت الهی، به آرامش در زندگی و تربیت خود دست می یابد. در این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از آیات و روایات، ضمن بیان مفهوم شناسی از امید و شناسایی انواع آن، با توجه به شاخصه های امید و جایگاه آن در تربیت به تحلیل تربیتی امید در قرآن و روایات پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در قرآن دو نوع امید شامل امید صادق و کاذب به کاررفته است. امید آثاری در تعلیم و تربیت وزندگی فردی و اجتماعی و در مفهوم بهتر در حوزه های ارتباط با خود، دیگران و جهان بجا می گذارد که ازجمله می توان به مواردی همچون فعالیت هدفمند، معرفی الگو، آرامش و آینده نگری اشاره کرد
ماهیت دانش از دیدگاه پل هرست و دلالت های آن بر انتخاب محتوای تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب محتوای تعلیم و تربیت همواره در زمره مسائل مهم مورد بحث فیلسوفان و اندیشمندان عرصه تعلیم و تربیت بوده است. این مسئله امروزه با توجه به افزایش روزافزون دانش جایگاه ویژه ای پیدا نموده است و همواره این پرسش مطرح است که از میان فوج عظیم دانش های عصر حاضر کدام دانش ها برای ارائه در نهادهای تعلیم و تربیت اهمیت دارد. پل هرست یکی از فیلسوفان برجسته قرن بیستم در انگلستان و یکی از بنیان گذاران مکتب فلسفی و تربیتی لندن، نظریه «اشکال دانش» را در حوزه معرفت شناسی ارائه داد و این اشکال را به عنوان محتوای تعلیم و تربیت همگانی معرفی نمود. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، نظریه «اشکال دانش» هرست مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و اصول انتخاب محتوا مبتنی بر شکل گیری نظریه معرفت شناسی مذکور ارائه شده است.
بازتعریف تعلیم و تربیت و مضامین کلیدی آن بر مبنای مفهوم پدیدارشناختی هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حیاتی ترین موضوعات جامعه بشری از آغاز تاکنون، مسئله هویت بوده است. یکی از عرصه هایی که مفهوم هویت به شدت در آن مطرح می شود، حوزه تعلیم و تربیت است. در هر دوره ای، متاثر از هویت از شرایط و ویژگی های بافتی جوامع و اعصار، هویت مفهوم ویژه ای یافته است . تلاش نگارندگان بر این است که اقدام به بازتعریف تعلیم و تربیت و مضامین کلیدی آن بر مبنای مفهوم پدیدارشناختی هویت کنند. سؤال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه، تعلیم و تربیت و عناصر آن بر مبنای مفهوم پدیدارشناختی هویتی چگونه تعریف می شوند؟ این پژوهش، از اشکال پژوهش های فلسفی و با روش تحلیلی-استنتاجی انجام شده است. نتایج نشان می دهد، ایده های تعلیم و تربیت، تربیت معلم، معلم، فراگیر و سایر مضامین تربیتی تنها از یک بعد خاص تعریف نمی شوند، بلکه باید همانند مسیر هویت یابی، در چندین جهت مختلف، به طور همزمان تعریف شوند. فعالیت های یاددهی و مفهوم یادگیری، مضامینی چند بعدی هستند. یادگیری، پدیده ای چند بعدی است که با طلوع هویت در فرد متولد می شود و از این رو، مترادف با هویت یابی یا تشخص فردی است. در این معنی، زمینه های یادگیری، همان زمینه های هویتی است.
بازتعریف تعلیم و تربیت و مضامین کلیدی آن بر مبنای مفهوم پدیدارشناختی هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حیاتی ترین موضوعات جامعه بشری از آغاز تاکنون، مسئله هویت بوده است. یکی از عرصه هایی که مفهوم هویت به شدت در آن مطرح می شود، حوزه تعلیم و تربیت است. در هر دوره ای، متاثر از هویت از شرایط و ویژگی های بافتی جوامع و اعصار، هویت مفهوم ویژه ای یافته است . تلاش نگارندگان بر این است که اقدام به بازتعریف تعلیم و تربیت و مضامین کلیدی آن بر مبنای مفهوم پدیدارشناختی هویت کنند. سؤال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه، تعلیم و تربیت و عناصر آن بر مبنای مفهوم پدیدارشناختی هویتی چگونه تعریف می شوند؟ این پژوهش، از اشکال پژوهش های فلسفی و با روش تحلیلی-استنتاجی انجام شده است. نتایج نشان می دهد، ایده های تعلیم و تربیت، تربیت معلم، معلم، فراگیر و سایر مضامین تربیتی تنها از یک بعد خاص تعریف نمی شوند، بلکه باید همانند مسیر هویت یابی، در چندین جهت مختلف، به طور همزمان تعریف شوند. فعالیت های یاددهی و مفهوم یادگیری، مضامینی چند بعدی هستند. یادگیری، پدیده ای چند بعدی است که با طلوع هویت در فرد متولد می شود و از این رو، مترادف با هویت یابی یا تشخص فردی است. در این معنی، زمینه های یادگیری، همان زمینه های هویتی است.
تبیین پژوهش استعلایی – انتقادی در تعلیم و تربیت از دیدگاه باسکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تبیین پژوهش استعلایی- انتقادی در تعلیم و تربیت از دیدگاه باسکار است. این مقاله با روش استنتاجی، به تبیین چیستی و چگونگی پژوهش استعلایی- انتقادی در تعلیم و تربیت از دیدگاه باسکار پرداخته است. این رویکرد با روش استعلایی شرط امکان معرفت را جهانی ساختارمند و قابل کشف از طریق فعالیت بشری می داند. انتقاد نیز اشاره به نقد تبیینی ساختارها و سازوکارها و نظریات محدودیت آفرین به منظور اصلاح و تغییر آنها دارد. روش مناسب به منظور تبیین ساختارها و سازوکارها روش پژوهش میان- رشته ای است. روش پژوهش میان- رشته ای به بررسی سطوح و ساختارهای چندگانه، سازوکارهای هر ساختار و نقش آنها در خلق رویدادها می پردازد. مراحل پژوهش شامل فرآیندی است که طی آن باید از توصیف یک موضوع انضمامی مبهم به سوی انتزاع ساختارهای معنادار از آن حرکت کرد، سپس این روش به تبیین ساختارها با توجه به عوامل درونی و بیرونی می پردازد. در نهایت دانش حاصل از این تبیین را به منظور نقد و اصلاح عوامل محدودیت آفرین ترکیب می کند. این فرآیند شامل شناسایی مسئله، طرح سؤال استعلایی، توصیف پدیده های پیچیده و لایه مند به گونه ای انضمامی، تفکیک و انتزاع، استنباط فرآیندی به منظور شناخت سازوکارهای هر ساختار، باز توصیف و ترکیب جدید و در نهایت کنش است. این روش پژوهشی در تعلیم و تربیت شامل پنج اصل اساسی است. این اصول راهنمای مراحل پژوهش تربیتی میان- رشته ای و شامل بررسی انضمامی، بررسی انتزاعی، کفایت تبیینی، حذف و اصلاح، ارائه بدیل و سیاستگذاری آموزشی هستند.
هرمنوتیک فلسفی گادامر و دلالت های آن برای خودفهمی، دگرفهمی و باهم فهمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ، بررسی وتحلیل هرمنوتیک فلسفی گادامر و دلالت های آن برای دستیابی به فرایند خودفهمی، دگرفهمی و باهم فهمی می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی- استنتاجی بهره گرفته شد. لذا، با بررسی مبانی نظری و تشریح نظریه هرمنوتیک فلسفی به ویژه غیر روشمندی فهم، اهمیت سنت، تاریخ، هنر، زبان، امتزاج افق ها و تعامل در فرایند فهم، الگویی پیشنهاد شد که در آن چگونگی رخداد خودفهمی، دگرفهمی و باهم فهمی نشان داده می شود. با این توضیح که خودفهمی با درک سنت خودی، دگرفهمی با شنیدن صدای غیر و در نهایت هم فهمی در قالب تعامل من و تو های پرسشگر (و خیرخواه) محقق می شود. من و توها همزمان در نقش فهمنده و فهماننده عمل نموده و نهایت به فهمی متفاوت تر از افق اولیه خود می رسند. در پایان، تصور این مهم در عرصه تعلیم و تربیت تشریح می شود.
تحلیل و بررسى آراء تربیتى علّامه اقبال لاهورى با تأکید بر اهداف و روش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علّامه محمداقبال لاهورى به عنوان یکى از چهره هاى درخشان تاریخ مشرق زمین و دنیاى اسلام، کوشید تا اندیشه هاى اصلاح گرایانه، آگاه کننده و هدایتگر خویش را براساس آموزه هاى دین مبین اسلام بنا نهد. در آثار وى، به موضوعات گوناگونى از جمله «تعلیم و تربیت» برمى خوریم. ویژگى اصلى آراء تربیتى اقبال این است که علاوه بر اسلامى بودن، بر مفهوم فلسفى خاصى به نام «خودى»، به معناى انسان کامل بنا شده و در خصوص چگونگى تکامل ارزشى و اخلاقى «خودى» به تفصیل بحث کرده است. بر این اساس، هر کسى باید ابتدا به خود توجه داشته باشد، ارزش وجودى خود را بشناسد و سپس به امور دیگر بپردازد. این خودى مى تواند محک اعمال نیک و بد انسان باشد. این تحقیق نظرى است و سعى دارد با روش توصیفى تحلیلى، مهم ترین اهداف و روش هاى تربیتى مدنظر علامه اقبال لاهورى را بررسى کند.
اندیشه های نومعتزله و تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تحلیلی اندیشه های نومعتزله و استخراج استلزام های تربیتی آن می باشد. در این مقاله تصریح شده است که دغدغه اصلی نومعتزلیان یافتن عوامل پیشروی و بازسازی دنیای اسلام است. از دیدگاه آنها، اسلام عامل عقب ماندگی مسلمانان نیست، بلکه این تفسیرها و فهم های نادرست از اسلام و نادیده گرفتن جایگاه عقل است. از مهم ترین مبانی نومعتزلیان، علم گرایی و سکولاریسم است. نومعتزلیان بر این باورند که اسلام می تواند با مدرنیته، حقوق بشر، دموکراسی و عقلانیت سازگار باشد. نتایج نشان داد که در تعلیم و تربیت نومعتزله آنچه مورد تأکید است عبارت اند از: تأکید بر آزادی در تعلیم و تربیت به ویژه آزادی آکادمیک، عدالت آموزشی، تشویق عقلانیت و تفکر، نوآوری، استفاده از روش های گفتگو، نقد و مباحثه در تعلیم و تربیت، تأمین فرصت آموزشی برابر برای مردان و زنان، طرفداری از تحقیقات علمی و بنیادی برای حل بحران های جامعه معاصر، مبارزه با جهل و خرافات، توجه به همه جنبه های آدمی در تعلیم و تربیت، تأکید بر استقلال و عدم وابستگی نظام آموزشی به ویژه دانشگاه به هیچ نهاد یا حزب دولتی یا دینی است.
تحلیلی بر مؤلفه های تربیت اخلاقی از منظر مقام معظم رهبری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تربیت امری پیچیده، پردامنه و وقتگیر است. آگاهی از روش ها و اهداف تعلیم و تربیت به ویژه تربیت اخلاقی، مستلزم شناخت آرای مربیان بزرگ، خصوصاً صاحب نظران اسلامی است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های تربیت اخلاقی از دیدگاه مقام معظم رهبری است. روش مورد استفاده تحلیل محتوای کیفی است. الگوی تربیتی این پژوهش، قرار گرفتن تربیت اخلاقی در کنار تعلیم است. منابع تحقیق شامل کتاب ها، مجلات، مقالات و سخنرانی هاست. اصلی ترین هدف تربیت انسان های متفکر، محقق، پیشرو، عالم، متدین، متخلق و آراسته به فضایل اخلاقی برای رسیدن به بصیرت، سعادت و جامعة صالح در شئون فردی و اجتماعی است که دستیابی به غایت اصیل زندگی انسانی یعنی قرب الی الله و تخلق به اخلاق الله را دربر خواهد داشت.
چالش در کارکرد تربیتی هنرهای سنتی در مواجهه با نظام آموزشی معاصر (غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنرهای سنتی، کارکرد تربیتی در حیطه دین و اخلاق داشته اند. این کارکرد ناشی از هماهنگی صورت با معنا بوده است. مناسبت صورت با معنا منجر به سیر از ظاهر به باطن شده و فرایند تعلیمی آن در این مرحله شکل می گیرد. یگانگی صورت و معنا در هنرهای سنتی دوره معاصر نادیده گرفته شده و به تبع، فرایند تعلیمی آن از دست رفته است. سؤال این است که جدایی صورت از معنا در هنرهای سنتی چگونه به وجود آمده و چه آسیب هایی را به دنبال داشته است؟ فرض آن است که نحوه آموزش و تأثیرپذیری هنرهای سنتی از نظام آموزشی و ملاک های ارزش گذاری تفکر غرب، این آسیب را به وجود آورده است. به جهت رسیدن به جواب، منابع به روش کتابخانه ای شناسایی و ویژگی های هنری دو بازه زمانی قدیم و معاصر مطابقت داده شده است. با تحلیل محتوایی، یافته های پیش رو به دست آمده است: اختلال در وحدت صورت و معنا ناشی از 1. جدا افتادن هنرمندان هنرهای سنتی از علوم دیگر؛ 2. نادیده گرفتن مراحل منطقی آموزش؛ 3. اهمیت شیوه شخصی به دلیل اصالت یافتن فردیت و نوآوری است. با توجه به دستاوردها، نتیجه مهم قابل ذکر، از دست رفتن وجه تعلیمی به واسطه اختلال در سیر از ظاهر آثار به باطن آنهاست.
درآمدى بر اندیشه هاى تربیتى علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
این پژوهش با روش توصیفى تحلیلى، درصدد تبیین نظریه علامه طباطبائى در خصوص اندیشه هاى تربیتى مى باشد. علامه به تناسب، در مباحث علمى فلسفى خود به بحث هاى مرتبط با فلسفه تعلیم و تربیت پرداخته است. نظرات ایشان با توجه به رویکرد فلسفى و توجه ویژه به حکمت متعالیه و تکمیل آن، بستر مناسبى براى طرح ریزى یک نظام جامع تربیتى برآمده از فلسفه اسلامى است. خصوصیات کم نظیر و گاهى هم منحصردبه فرد ایشان، از جمله اشراف بر مباحث فلسفه اسلامى و ارائه نظرات مبتکرانه از طرفى و آشنایى با فلسفه غرب و مبانى آن از سوى دیگر، مى تواند از دلایل اقبال عموم فرهیختگان حوزوى و دانشگاهى به ایشان باشد.
ازاین رو، پرداختن به آراى این اندیشمند فرزانه، گامى به سوى نظام تعلیم و تربیت اسلامى مى باشد. در این تحقیق سعى شده است با بیان دیدگاه علامه طباطبائى درباره فلسفه آموزش و پرورش، بعد نگرشى آن و استلزامات تربیتى آن در آموزش و پرورش، با نقل قول مستقیم و گاهى هم با برداشت هاى محتاطانه از تفسیر شریف المیزان، به طور اجمالى نظام تربیتى اسلامى بر اساس دیدگاه ایشان ترسیم شود.
نگرشی بر رویکردهای متافیزیکی تعلیم و تربیت در زایش تراژدی نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردریش نیچه ، جان تازه ای به تراژدی مدرن - به ویژه با در نظر گرفتن تراژدی کهن یونان- بخشید. به یمن وجود وی، تراژدی همزمان ندایی در گوش مدرنیته و شاخصه ای طنین انداز برای تبیین ادعاها و نگرشهای دنیای مدرن در مقابل پیشینه کلاسیک به شمار می رود. او از دل زایش تراژدی به مقوله ی متافیزیک به عنوان حقیقتی محتوم و تمامیت یافته می پردازد و با تحلیل نقش تراژدی و بهره گیری از نظریه های متعدد از جمله اراده ی معطوف به قدرت، برخی اندیشه های مرتبط با تعلیم و تربیت را شکل میدهد. این مقاله جستاری است برنگرش متافیزیکی نیچه، که تلاش می کند تا با توجه به تجربه بنیادینی که تفکر نیچه به مقوله متافیزیک داشته به تعمق برخیزد. در این مسیر، با رویکردی استنتاجی، با بررسی بن مایه های فلسفه ی نیچه و مبتنی بر مفاهیم مستخرج از آن، دلالتهای تربیتی مستنتج از آن ارایه می گردند و فلسفه وی در زایش تراژدی از منظر تعلیم و تربیت تفسیر می گردد. بر این اساس، با بهره گیری از آرای وی در زایش تراژدی، به تفسیر متافیزیک نیچه پرداخته، دیدگاه های ابراز شده از سوی وی در حوزه تعلیم و تربیت بررسی می گردد. آنچه حاصل می آید این است که از منظر نیچه هدف غایی تربیت، احراز مقام انسان برتر بوده و در این راستا ضمن تعارض با مفاهیم تربیتی حاصل از اخلاق مسیحیت، انسان را در مقام خلق معنا می شناسد و زندگی را زمینی می شناسد.
بررسی قانونی جایگاه آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت در تولید علم در جامعه
حوزه های تخصصی:
در اسلام «تفکر» زندگی دل و حیات قلب معرفی شده است. زیرا انسانیت انسان و ادراک او از عالم و آدم پروردگار عالمیان اتصالی که با حق برقرار میکند به نحوه ی تفکر اوست. با تفکر قوای درونی انسان شکوفا میشود و زمینه ی حرکت کمالی او فراهم می گردد لذا به همراه علم آموزی و تفکر تربیت یا پرورش اخلاقی و تهذیب نفس نیز مطرح میشود که در اسلام بر این امر بسیار تاکید شده و از همان ظهور اسلام مبادی و مبانی تعلیم و تربیت به عنوان یک علم بنا نهاده شده است. تعلیم و تربیت نه تنها میتواند در رشد اخلاقی، عقلانی، رفتاری و حتی جسمانی فرد موثر باشد بلکه وسیله ای در جهت رفع نیازهای حقیقی و مصالح اجتماعی، به شمار می آید، و عامل رشد و تحول اساسی جامعه میگردد و مسلمانان که در ابتدا به این ضرورت پی برده بودند توانستند در مدت کوتاهی گوی سبقت در زمینهی تولید علم از تمدن های مطرح آن روز بربایند و به دلیل مشکلات و حوادثی که در تاریخ مسلمانان به وقوع پیوست این حرکت سریع آنها را به شدت کند نمود به طوری که تا این قرن مسلمانان جهان در کشورهای مختلف نتوانستند مجددا عرض اندام نمایند و امروز وقت آن رسیده که عوامل محدود کننده و موانع پیشرفت بررسی شود و با دلسوزی و دور از نفع طلبیهای فردی راهکارهای موثر ارائه و جامه ی عمل پوشیده شود. که در این مقاله بعضی از این راهکارهای ارائه شده است که عبارتند از: استقلال فکری- فکر دینی- توسعه ی آموزشی- رفاه مادی و معنوی- تبادل اندیشه و آزادی خرد ورزی که با توجه به اهمیت موارد در قسمت راهکارها و نتیجه آورده شده اند.
جایگاه قانونی کتابخانه های مجازی در توسعه علم و آموزش در کشور
حوزه های تخصصی:
عصرحاضر را باید تلفیقی ازارتباطات و اطلاعات دانست. عصری که بشر درآن بیش ازگذشته خود را نیازمند به داشتن اطلاعات و برقراری ارتباط برای کسب اطلاعات مورد نیازمی باشد.امروزه با دراختیارداشتن فناوری اطلاعاتی و ارتباطی مختلف و پیشرفته،امکان برقراری سریع ارتباط و تبادل سریع اطلاعات بیش ازپیش میسرگردیده است. افراد درهرکجا که باشند میتوانند آخرین اطلاعات مورد نیاز خودرا درهرزمینه ای دریافت میکنند. اما بی شک- بیشترین تاثیر پدیدآمدن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی برمحیطهای آموزشی بوده است. کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات درآموزش سبب شده است تا محیط آموزشی به سوی مجازی شدن سوق پیدا کند.این امرسبب میشود تا ارتباطات میان افراد به منظورآموزش و گسترش دانش به گونه ای فزاینده ازطریق رایانه امکان پذیرشود. با ظهور و گسترش اینترنت- این رسانه به عنوان یک مکمل جهت تامین نیازهای اطلاعاتی و آموزش مورد استفاده قرارگرفت. با توجه به نقشی که کتابخانه ها باید درامرآموزش ایفا نمایند بدیهی است با دارا بودن امکانات پیشرفته تر-منابع اطلاعاتی بسیار غنی تری را نسبت به گذشته فراهم میکنند و جهت آموزش افراد دراختیار آنها قرارمیدهند. فراهم کردن وب سایتهای اینترنتی و پایگاههای اطلاعاتی- کتابخانه ها را به یک محیط مجازی و دیجیتالی جهت تبادل اطلاعات تبدیل کرده است که نقش آموزشی آن بیش ازپیش دراین محیط نمایان می شود.
مؤلفه ها و شاخصه های «تذکار تفکر به کودکان» بر مبنای آیات قرآن؛ کوششی برای بومی سازی فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه برای کودکان در سال 1970 توسط لیپمن در عرصه جهانی معرفی شد و در زمان کوتاهی مورد استقبال روندهای تعلیم و تربیت رسمی و غیررسمی کشورهای مختلف قرار گرفت. در این مدت فبک لیپمن با توجه به شرایط محیطی و فرهنگی کشورها بومی شده است؛ ولی روند بومی سازی فبک در ایران به کندی صورت گرفته و در برخی موارد سازگار با مبانی دینی و قرآنی نبوده است؛ از این رو مقاله حاضر سعی دارد با توجه به فرهنگ اسلامی برآمده از قرآن، رویکردی بازتولیدی در معرفی فبک بومی داشته باشد. به این منظور از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده و داده ها با استفاده از روش کلایزی تجزیه و تحلیل می شوند. داده های تحقیق در هشت بخش کلی که ارائه کننده مؤلفه های «تذکار تفکر» برای کودکان می باشند، دسته بندی شده اند: 1. اهداف؛ 2. گونه شناسی تفکر و صفت های مرتبط؛ 3. نام کلاس؛ 4. وضع قوانین؛ 5. ساختار کلاس؛ 6. ارائه محتوای فکری؛ 7. موضوع تفکر؛ 8. نقش و ابزارهای اجرایی مربی فبک بومی.
تبیین و نقد آموزش ارزش های اخلاقی در طرح پایدیا
منبع:
مطالعات معارف اسلامی و علوم تربیتی (علوم تربیتی از دیدگاه اسلام) سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
129-151
حوزه های تخصصی:
آموزش ارزش های اخلاقی همواره در نظام های آموزشی جهان، مسأله ای مهم بوده است. هر گونه شکست در عرصه چنین آموزشی، به منزله شکست در نظام آموزشی محسوب می شود. طرح پایدیا به عنوان واکنشی در قبال افول فرهنگی و اخلاقی در نظام آموزشی غرب است که بررسی و نقد آن می تواند موجب استحکام دیدگاه نظری شود. مقاله حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، خاستگاه تفکر فلسفی ارزش های اخلاقی، ارتباط چنین آموزشی با اهداف، محتوا و روش را تبیین و مورد نقد (درونی و بیرونی) قرارداده است. با توجه به این که طرح مذکور، مبتنی بر وجه شناختی عمل بوده و در سیر آموزش و پرورش عمومی، استدلال ورزی در باب مفاهیم اخلاقی را در کلاس های سمینار در نظر دارد، یافته های تحقیق نشان می دهد نیاز به آموزگاران مجرب در برگزاری کلاس های سمینار، ضرورت فعالیت عملی دانش آموزان جهت نیل به هدف مسؤولیت پذیری و مواجه نمودن آنان با نتایج اعمال خود و ایجاد انگیزه در آن ها جهت ترک یا ادامه عمل، همچنین نیاز به شرایطی نظیر یادگیری مبتنی بر کار در تربیت حرفه ای جهت ادراک ارزش های مرتبط با طبیعت و ارزش های انسانی و اجتماعی از جمله نقدهای درونی این طرح است. از سوی دیگر تأکید بر بعد شناختی عمل کافی نبوده و لازم است مبتنی بر مبانی دیگرعمل (اراده و میل) برنامه درسی ای با ابعاد متنوع طراحی گردد.
نگاهی به ابعاد و کارکردهای تربیتی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه هنر و تربیت، رابطه ای دیرین است. امروزه نیز هنر در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی بخصوص در حوزه تعلیم و تربیت دارای جایگاهی بی بدیل است و چنان چه پیام های آموزشی و تربیتی با جاذبه های هنری همراه شود موفقیت و اثربخشی مضاعفی پیدا می کنند. بنابراین باید این واسطه ارزشمند را به خوبی شناخت و آن را در نظام آموزش رسمی و غیررسمی به خدمت گرفت. تحقیق حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و هدف آن بررسی نقش و پیامدهای تربیتی هنر در عموم بخصوص کودکان و نوجوانان است. فرض اصلی مقاله حاضر این است که هنر نقشی ماندگار در پرورش ابعاد مختلف شخصیت انسان و رشد ویژگی ها و قابلیت های مختلف او دارد. لذا هنر با همه گستردگی و در تمامی جلوه هایش، بیانگر وجود قابلیت و زمینه ای در آدمی است که رشد و بروز آن مستلزم فعالیتی منظم و هدفمند، بنام تربیت هنری است. برای بررسی این فرضیه، پیامدهای تربیتی و روانشناختی آموزش از طریق هنر به استناد مجموعه ای از مستندات پژوهشی و جستجوی هدفمند در منابع علمی شناسایی و بطور نظام دار تحلیل و تبیین شده است. نتایج بیانگر آن است که کارکرد اساسی هنر، تأثیرگذاری بر حوزه های مختلف شناختی، تربیت معنوی و رشد فضائل اخلاقی، رشد احساسات و عواطف، پرورش خلاقیت و آفرینشگری، توسعه ارتباطات اجتماعی و شکل دهی به هویت فرهنگی در مخاطبان است.