مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
هوش
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۶
55 - 72
حوزههای تخصصی:
معناداری زندگی فردی و سازمانی کارکنان از برنامه های استراتژیک سازمان ها محسوب می شود. معناداری در زندگی، فقط به مفهوم زندگی نمی پردازد، بلکه نگرشی عمیق تر به آن دارد و زندگی را از تمامی ابعاد مورد بازنگری و مشاهده قرار می دهد. درک و آگاهی از معنای زندگی، فقط از طریق هوش منطقی و عاطفی حاصل نمی شود و مستلزم استفاده از هوشی ورای دو هوش مزبور است که چنین هوشی، هوش معنوی نامیده می شود. این هوش نه فقط در حل مسائل پیچیده که در حل پیچیده ترین مسائل ارزشی و معنایی که حتی قوی ترین نرم افزارهای موجود قادر به حل آن نیستند، قابل استفاده است. برای شناخت بیشتر چنین هوشی و بهره برداری و استفاده هرچه بیشتر از آن در حل مسائل فردی، گروهی و سازمانی، نیاز به شناخت ساختار تشکیل دهنده و مؤلفه های آن است تا با شناخت هرچه بیشتر آن بتوانیم راه های عملی تر و کاربردی تر آن را در حل مسائل پیچیده بیابیم. هدف از نگارش این مقاله آگاهی بخشی و تغییر نگرش مدیران درخصوص هوش معنوی است. بر این اساس با استفاده از روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، پژوهش حاضر به بررسی شناسایی و سنجش مؤلفه های هوش معنوی در سازمان می پردازد. سوال اصلی مقاله حاضر عبارت است از اینکه مؤلفه های اصلی هوش معنوی در ادبیات موجود کدامند؟ در پایان، پیشنهادهایی ارائه شده است که می تواند مد نظر مدیران سازمان قرار گیرد.
رابطه هوش فرهنگی و توانمندسازی معلمان؛ مطالعه موردی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۴ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۳
115 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه هوش فرهنگی و توانمندسازی معلمان مدارس دخترانه مناطق شهر تهران است. سوال اصلی تحقیق عبارت است از اینکه آیا بین هوش فرهنگی و توانمندسازی معلمان مدارس دخترانه مناطق شهر تهران رابطه وجود دارد. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مدارس دخترانه مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 12680 نفر است و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و فرمول کوکران تعداد 346 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار اصلی گردآوری داده های پژوهش پرسش نامه استاندارد هوش فرهنگی گروه پژوهشی مادسیج و پرسش نامه استاندارد سنجش توانمندسازی بلانچارد بود. پژوهش حاضر از نظر نوع استفاده توصیفی و از نظر هدف، تحقیقی توصیفی- همبستگی می باشد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS و لیزرل و آزمون های همبستگی نشان می دهد بین تمامی مؤلفه های هوش فرهنگی و توانمندسازی معلمان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین عامل رفتاری و عامل انگیزشی در بین مؤلفه های هوش فرهنگی بیشترین همبستگی را با توانمندسازی معلمان مدارس دخترانه شهر تهران داشته اند.
مقایسه فاکتورهای سه گانه ماتریس های پیش رونده رنگی ریون در دو گروه از دانش آموزان با حافظه کاری دیداری-فضایی ضعیف و قوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی های موجود از آزمون ماتریس های پیش رونده رنگی ریون (RCPM) نشان می دهد که RCPM یک آزمون همگن نیست و فاکتورهای شناختی مختلفی در آن دخیل هستند؛ هم چنین موفقیت در RCPM از توانایی حافظه کاری تاثیر می پذیرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه فاکتورهای سه گانه آزمون RCPM در دو گروه از دانش آموزان با حافظه کاری دیداری-فضایی ضعیف و قوی تلاش می کند به بررسی نقش آن در هر یک از مولفه های موجود بپردازد. این پژوهش به صورت نمونه گیری در دسترس تعداد 150 دانش آموز دختر 6 تا 10 ساله را مورد ارزیابی قرار داد. ابتدا از همه شرکت کنندگان آزمون RCPM به عمل آمد و فاکتورهای سه گانه آزمون برای هر نفر محاسبه شد. سپس آزمودنی ها با توجه به آزمون فراخنای مکعب های کرسی به دو گروه با حافظه کاری دیداری-فضایی ضعیف و قوی تقسیم شدند. یافته ها نشان دادند که تفاوت در دو عامل الف و ب آزمون RCPM در دو گروه با حافظه کاری دیداری-فضایی قوی و ضعیف از نظر آماری معنادار است. یافته ها موجود در تناسب با بررسی ادبیات نشان می دهد که تفاوت در حافظه کاری دیداری-فضایی می تواند موفقیت را در عوامل اول (شامل شباهت) و دوم (اصول گشتالت) توضیح دهد. با این حال، بررسی عامل سوم (شامل استدلال عینی و انتزاعی) نتایج متناقضی در تحقیقات قبلی به همراه داشته است. پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده ارتباط فاکتور های آزمون RCPM با عملکردهای شناختی دیگر بررسی و نقش جنسیت و سن در نظر گرفته شود.
عملکرد پایدار کسب و کار ورزشی: نقش هوش فناوری و میانجی های چابکی سازمانی و قابلیت های چابکی مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر هوش فناوری بر عملکرد پایدار کسب و کارهای ورزشی با نقش میانجی چابکی سازمانی و قابلیت های چابکی مشتری است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های هوش فناوری، چابکی سازمانی، چابکی مشتری و عملکرد پایدار کسب و کارهای ورزشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و افراد مشغول در کسب و کارهای ورزشی بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس و به صورت آنلاین انتخاب شدند (250 نفر). از نرم افزارهای SPSS نسخه 27 جهت آمار توصیفی و Smart PLS نسخه 3.2 جهت مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد اثر هوش فناوری بر عملکرد پایدار کسب و کارهای ورزشی معنی دار نبود (۰.۰۷۳β=)، اما هوش فناوری تأثیر مثبت و معنی داری بر چابکی سازمانی و قابلیت چابکی مشتری دارد (۰.۶۶؛ ۰.۶۰۴β=)؛ همچنین اثر چابکی سازمانی و قابلیت های چابکی مشتری بر عملکرد پایدار کسب و کارهای ورزشی مثبت و معنی دار بود (۰.۳۱۸؛ ۰.۵۱۳β=). در نهایت اثر هوش فناوری بر عملکرد پایدار کسب و کارهای ورزشی با نقش میانجی چابکی سازمانی و چابکی مشتری مثبت و معنی دار بود (0.210؛0.310β=). با توجه به یافته های حاضر عملکرد پایدار کسب و کار ورزشی را می توان از طریق نقش واسطه ای چابکی سازمانی و قابلیت های چابکی مشتری به دست آورد. در این میان هوش فناوری با نقش میانجی چابکی سازمانی و مشتری نقش مهمی در استفاده مؤثر و کارآمد در به کارگیری فناوری های نوین و تشخیص نیازهای مشتری و طراحی محصولات و خدمات جدید ایفا می کند که منجر به عملکرد پایدار می شود.
بازپژوهی و شناخت خاستگاه های پلیس هوشمند فناوری پایه؛ در جهت نظریه پردازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
119 - 166
زمینه و هدف: هوشمندسازی یکی از کلان روندهای جهانی است و فناوری ها نقشی تعیین کننده را در تحقق هوشمندی دولت ها، شهرها، سازمان ها و جامعه برعهده دارند و بر ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، انتظامی و امنیتی جوامع تأثیری مثبت یا منفی برجای می گذارند. طبیعی است که برقراری نظم و امنیت در یک جامعه هوشمند، نیازمند حضور یک پلیس هوشمند است تا بتواند ازطریق جمع آوری و تحلیل داده ها به پیش بینی، پیشگیری، بازدارندگی و درنهایت، اقدام هوشمند در مواجهه با جرایم منجر گردد. بررسی ها حاکی از این است که نبود یک نظریه بومی سبب شده است که تاکنون تلاش های انجام شده نتواند تصویری درست، شفاف و جامع از پلیس هوشمند ارائه نماید و براین اساس، برخورداری از تصویری روشن و توافق شده از هوشمندی فناوری پایه پلیس با استفاده از نمایه های روشن و مختلف، در جهت کاهش ابهامات و سردرگمی ها، بسیار راهگشا و بااهمیت است.روش: نوشته حاضر پژوهشی کیفی است که با رویکرد تحقیق در عملیات نرم و روش شناسی سیستم های نرم انجام گرفته است و تلاشی است افزون بر کوشش های گذشته (باز پژوهی)، با هدف شناسایی خاستگاه های فناوری پلیس هوشمند به منظور نظریه پردازی، که بااستفاده از بررسی اسنادی و مطالعات کتابخانه ای و همچنین، تشکیل پانل خبرگی از نخبگان علمی و خبرگان سازمانی صورت پذیرفته است.یافته ها: نظریه پلیس هوشمند فناوری پایه، دارای خاستگاه نظری فناوی، خاستگاه نظری پلیس هوشمند و خاستگاه تجربی پلیس هوشمند است. نتایج: مفاهیم، مباحث فلسفی و دیدگاه های پیرامون فناوری، شاخص ها، نظریه ها و گفتمان های توسعه و به کارگیری فناوری، انقلاب های صنعتی، نقش فناوری اطلاعات در سازمان ها، سامانه های اطلاعاتی، فناوری های تحول آفرین، نظریه های پلیسی و شاخص های پلیس هوشمند، از مهم ترین خاستگاه های شکل دهی به نظریه پلیس هوشمند فناوری پایه به شمار می روند.
بررسی تطبیقی مؤلفه های هوش هیجانی مبتنی بر منابع اسلامی
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
177 - 191
حوزههای تخصصی:
هوش هیجانی یک عنصر بنیادین از رفتار انسان است که جدا از هوش شناختی عمل می کند. این هوش، با تعادل برقرار کردن بین احساسات و عقل، می تواند انسان را به حداکثر کامیابی برساند. هدف از پژوهش حاضر استخراج مؤلفه های هوش هیجانی از منابع اسلامی است. روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری تحقیق منابع اسلامی شامل قران، نهج البلاغه و کتب روایی است. یافته های مطالعه حاضر نشان داد که مؤلفه های هوش هیجانی در آموزه های دینی مشاهده می شود و در واقع اسلام با ارائه راهبردهای تربیتی و اخلاقی نظیر خودشناسی، متواضع بودن، کظم غیظ، داشتن آرامش، حسن معاشرت، شرح صدر، خودمدیریتی، حفظ اعتدال، حفظ شأن و زبان، انعطاف پذیری و بهزیستی سعی بر تربیت مؤمنانی با هوش هیجانی بالا نموده است. در نهایت به نظر می رسد لازم است برای گسترش هوش هیجانی، آموزه های قرآن و زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را که یک مجموعه نمونه از مدیریت هیجانات در سراسر زندگی است مورد استفاده قرار داد و بر آموزش آن به دیگران به ویژه دانش آموزان، مربیان، والدین، مشاورین و روان شناسان همت گماشت.
مقایسه میان هوش معنوی طلاب و دانشجویان با استفاده از پرسش نامه اسلامی هوش معنوی (IQSI)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
67 - 91
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی، هوشی است که تمامی ابعاد دیگر هوش انسانی را یکپارچه می کند. هدف از این پژوهش مقطعی، بررسی مقایسه ای هوش معنوی در میان دانشجویان و طلاب حوزه علمیه، و همچنین بررسی تفاوت های جنسیتی بود. در این مطالعه از ابزار سنجشی پرسش نامه اسلامی هوش معنوی (IQSI) استفاده شده که بر پایه دیدگاه های اسلامی از مؤلفه های مهم هوش معنوی طراحی شده است. نمونه این پژوهش شامل ۳۰۶ تن از دانشجویان و طلاب حوزه علمیه بود که در محدوده سنی ۱۸ تا ۲۵ سال قرار داشتند، و به روش خوشه ای از میان دانشکده های دانشگاه تهران و حوزه های علمیه برادران و خواهران تهران انتخاب شدند. نتایج نشان داد که به طور کلی هوش معنوی در طلاب و دانشجویان متفاوت است، به طوری که طلاب از توانمندی های تجربه ای معنوی بیشتری برخوردارند. اما تفاوت معنادار جنسیتی در هوش معنوی وجود ندارد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که ظرفیت های معنوی را بیش از همه می توان در بافت طلاب حوزه علمیه عمیقاً بررسی کرد. بر این اساس لازم است همراه با مشارکت این قشر، پژوهش های تبیینی و پیش بینی کننده در این حیطه در دستور کار قرار گیرد.
مقایسه هوش بهر دانشجویان بر اساس رشته تحصیلی و جنسیت در دانشگاه سلمان فارسی کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۷
141 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تجربی تصورات قالبی رایج، مبنی بر تفاوت هوش بهر دانشجویان دختر و پسر و تفاوت هوش بهر افراد شاغل به تحصیل در رشته های کم محبوبیت در مقابل شاغلین به تحصیل در رشته های محبوب تر است. از طریق نمونه گیری هدف مند، پس از مشورت با برخی دانشجویان و اساتید دانشگاه سلمان فارسی کازرون و بررسی رتبه های قبولی دانشجویان، رشته ادبیات فارسی به عنوان رشته ای کمتر محبوب و رشته فن آوری اطلاعات به عنوان رشته ای محبوب در این دانشگاه شناخته شد. از دانشجویان هر 4 پایه این دو رشته دعوت به همکاری شد. 123 تن از دانشجویان کارشناسی شاغل به تحصیل در این دو رشته در دانشگاه سلمان فارسی کازرون با طرح حاضر همکاری نمودند. فرم A مقیاس 3 آزمون هوش نابسته به فرهنگ کتل به طور گروهی بر این دانشجویان اجرا شد. نتایج دو اجرای آزمون T برای گروه های مستقل تفاوت هوش بهر دانشجویان دختر و پسر را رد کرد اما تفاوت در نتایج هوش بهر حاصله از آزمون کتل را در دو رشته تحصیلی تأیید نمود.
پیش بینی بهداشت روان بر اساس مؤلفه های هوش هنری در دانش آموزان متوسطه اول استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
144 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهداشت روان بر اساس مؤلفه های هوش هنری در دانش آموزان متوسطه اول استان مازندران، انجام شد.روش شناسی: این پژوهش، کاربردی، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان متوسطه اول استان مازندران در سال تحصیلی 99–1398 به تعداد 124796 نفر بود که طبق جدول کرجسی و مورگان، تعداد 375 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته هوش هنری با 55 گویه و بهداشت روان امیدیان و علوی لنگرودی با 46 گویه بود که روایی سازه آن، با استفاده از روش تحلیل عاملی و مقدار پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 94/0 و 92/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی و با استفاده از نرم افزار SPSS23 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه معناداری بین هوش هنری و مولفه های آن (استعداد هنری، نگرش هنری، ذوق هنری، فعالیت هنری، مهارت هنری و اقتصاد هنر) با بهداشت روان دانش آموزان وجود دارد. مولفه های هوش هنری، 61 درصد از بهداشت روان دانش آموزان را تبیین (پیش بینی) می نمایند. هم چنین، مولفه ذوق هنری بیشترین سهم را در پیش بینی بهداشت روان دانش آموزان دارد.نتیجه گیری: هوش هنری و هنر درمانی به عنوان یکی از ابزارهای تقویت و تخلیه هیجانات روانی و عاملی مهم در پیشگیری از بیماری های روانی و سلامت دانش آموزان می باشد.
مدل یابی روابط ساختاری رفتارهای ضد اجتماعی با راهبردهای تنظیم هیجان با میانجی گری هوش اخلاقی در مردان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هرچه افراد در درک و تنظیم درست هیجانات توانمندتر باشند، دارای عادات فکری و اخلاقی هستند که باعث می شود بهتر بتوانند رفتارهای ضداجتماعی خود را کنترل کنند. هدف: پژوهش حاضر باهدف مدل یابی روابط ساختاری رفتارهای ضداجتماعی با راهبردهای تنظیم هیجان با میانجی گری هوش اخلاقی در مردان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل مدیران و مربیان و ورزشکاران در فعالیت های ورزشی فوتسال در سطح کشور در سال 1402-1401بودکه تعداد 385 بااستفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های رفتارهای ضداجتماعی توگارسو و همکاران (2020)، هوش اخلاقی لینک و کیل (2005) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها ازطریق آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری بااستفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 و AMOS نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نشان داد که بین راهبرد تنظیم هیجان ارزیابی مجدد شناختی با رفتار ضداجتماعی (43/0-) و هوش اخلاقی با رفتار ضداجتماعی (46/0-) همبستگی منفی و معنادار، و بین راهبرد تنظیم هیجان فرونشانی با رفتار ضداجتماعی (41/0) همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (01/0P<). نتایج معادلات ساختاری نشان داد که راهبرد ارزیابی مجدد شناختی با متغیر میانجی هوش اخلاقی بر رفتارهای ضداجتماعی اثر منفی معناداری دارد و راهبرد فرونشانی با متغیر میانجی هوش اخلاقی بر رفتارهای ضداجتماعی اثر مثبت معناداری دارد (01/0>P). نتیجه گیری: براساس نتایج می توان گفت که آگاهی از راهبردهای تنظیم هیجان باواسطه هوش اخلاقی می تواند رفتارهای ضداجتماعی را در افراد کاهش دهد. لذا توجه به این راهبردها در کنار تقویت هوش اخلاقی می تواند بر رفتارهای ضداجتماعی آنها تاثیرگذار باشد
رابطه بین هوش معنوی با راهبردهای مدیریت تعارض در بین مدیران دبیرستان دخترانه شهر اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
51 - 69
حوزههای تخصصی:
مقدمه وهدف: هدف پژوهش بررسی رابطه بین هوش معنوی با راهبردهای مدیریت تعارض در بین مدیران است. این پژوهش از نوع همبستگی و جامعه پژوهش کلیه مدیران دبیرستان های دولتی دخترانه شهر اهواز بود (4 ناحیه آموزشی) که در سال 1401مشغول به فعالیت بودند. جامعه آماری این پژوهش کل نواحی آموزشی شهر اهواز شامل 4 ناحیه بود. از آنجا که حجم نمونه زیر 100 مدرسه می باشد تمامی جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. روش شناسی پژوهش: به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه هوش معنوی کینگ (2008) و پرسش نامه راهبردهای مدیریت تعارض پوت نام و ویلسون (1987) استفاده شد. روش پژوهش در این پژوهش " توصیفی" و از نوع "همبستگی" می باشد. برای تحلیل داده های آماری پژوهش از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و...) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، واریانس یک طرفه و...) استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتیجه داده های پژوهش به شرح زیر است: بین هوش معنوی و راهبردهای مدیریت تعارض رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. بین هوش معنوی با مدیریت تعارض رابطه مثبت و معنادرای بدست آمده است.
طراحی الگوی مفهومی هوش اجتماعی (مطالعه فراترکیب)
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
99 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی الگو و ابعاد هوش اجتماعی با رویکرد استقرایی فراترکیب روش کیفی است این روش هفت گام دارد که با توجه به آنها به ارزیابی نتایج یافته های مطالعات گذشته می پردازد. بر همین اساس نتایج پژوهش های گذشته از منابع داخلی طی سالهای ۱۴۰۱- ۱۳۹۲ جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است از ۵۰ مقاله استخراج شده ۲۴ مقاله برای تجزیه و تحلیل نهایی انتخاب شده است. از نظریه ها و پژوهش های مختلف در این حوزه را می توان به نظریه های گلمن ، گاردنر و ثورندایک و ... اشاره کرد همچنین این پژوهش روایی و اعتبار کاپای آن ۹۷/ . و رو به بالا است نتایج پژوهش با توجه به بررسی مقالات مستخرج شده به ۳ کد منجر شد و سپس با بررسی یافته های اولیه و با بررسی زمینه های فرعی موجود سه زمینه ابعاد اصلی پدید آمد نظیر : پردازش اطلاعات اجتماعی ، آگاهی اجتماعی ، مهارت اجتماعی
اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی بر باورهای ضمنی هوش و حل مسأله دانش آموزان زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
222 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مطالعه بررسی اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی بر باورهای ضمنی هوش و مهارت های حل مسأله در میان دانش آموزان دبیرستانی زاهدان بود. این تحقیق به دنبال تعیین این بود که آیا استفاده از نقشه های مفهومی می تواند به طور معناداری توانایی های شناختی و تحلیلی دانش آموزان را بهبود بخشد یا خیر.
روش شناسی: این مطالعه از یک طرح کارآزمایی تصادفی کنترل شده استفاده کرد که شامل 30 دانش آموز دبیرستانی از زاهدان بود که به صورت تصادفی به گروه تجربی (n=15) و گروه کنترل (n=15) تخصیص داده شدند. گروه تجربی آموزش با استفاده از نقشه های مفهومی دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل به روش های تدریس سنتی ادامه داد. داده ها با استفاده از پرسشنامه باورهای ضمنی هوش (IBI) و پرسشنامه مهارت های حل مسأله (PSS) جمع آوری شد. این مطالعه به مدت پنج ماه ادامه داشت و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون های تعقیبی بنفرونی با نرم افزار SPSS-27 تحلیل شدند.
یافته ها: آمار توصیفی نشان داد که گروه تجربی افزایش قابل توجهی در باورهای ضمنی هوش و مهارت های حل مسأله از پیش آزمون به پس آزمون داشتند، با بهبود میانگین نمرات از 3.45 به 4.12 و از 3.68 به 4.33 به ترتیب. در مقابل، گروه کنترل تغییرات ناچیزی نشان داد. تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تفاوت های معناداری بین گروه ها و در طول زمان نشان داد (p < 0.05) و آزمون های تعقیبی بنفرونی تایید کرد که این بهبودها در گروه تجربی معنادار بودند.
بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهند که روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی در بهبود باورهای ضمنی هوش و مهارت های حل مسأله در میان دانش آموزان دبیرستانی مؤثر است. این روش آموزشی نه تنها به درک عمیق تر مفاهیم کمک می کند بلکه تفکر انتقادی و مهارت های تحلیلی را نیز تقویت می کند. این مطالعه به مزایای بالقوه استفاده از نقشه های مفهومی در برنامه های آموزشی به منظور توسعه شناختی اشاره دارد.
واکاوی نقش هوش مصنوعی در آینده روابط بین الملل
حوزههای تخصصی:
استفاده از هوش مصنوعی می تواند بعنوان پیشران قدرتمند در تحولات آینده جهان باشد.زیرا در عصر جدید مبتنی بر هوش مصنوعی، هنجارهای جدیدی با محوریت روابط انسان-ماشین و ماشین-ماشین در حال شکل گیری است که مستقل از متغیرهای انسانی و طبیعی، سریعتر تحولات مختلف بین المللی را پیش بینی و محاسبه می کنند از این رو سرمایه گذاری در هوش مصنوعی در همه ی جنبه ها درکشورهای توسعه یافته زمینه رقابت را با سایر کشورها فراهم خواهد کرد. از این رو این تحقیق با هدف جایگاه هوش مصنوعی در آینده روابط بین الملل(مطالعه موردی ایالات متحده آمریکا) انجام شده است وبه تأسی از وجه غالب محققین واندیشمندان علوم سیاسی برای اینگونه تحقیقات، از روش کنونی استفاده می نمایند.لذا این تحقیق از نظر نوع مطالعه کاربردی و توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری داده ها از اساتید دانشگاهها که در زمینه هوش مصنوعی و مطالعات آمریکا تخصص داشته اند،می باشد. روش تحقیق از نوع ترکیبی است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که تقریباً تمامی کشورها بویژه کشورهای توسعه یافته مانند ایالات متحده و چین دستیابی به مزیت رقابتی در حوزه هوش مصنوعی و به دنبال آن بهبود وضعیت اقتصادی خود را یکی از اهداف اصلی توسعه هوش مصنوعی در نظر گرفته اند. این موضوع می تواند ناشی از پتانسیل عظیم اقتصادی توسعه هوش مصنوعی باشد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که بهره گیری از هوش مصنوعی در مناسبات بین الملل ابزاری جهت تقویت قدرت ملی است.