مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
هوش
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش و رابطه هوش با تحول اخلاقی پسران در دوره متوسطه دوم انجام شد، جامعه ی آماری دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر ایلام بودند که نمونه آماری 90نفری از آنها (مدارس عادی 45نفر، مدارس نمونه دولتی45) انتخاب گردید. که نمونه صورت تصادفی در شش گروه پانزده نفری انتخاب شده اند . روش پژوهش توصیفی به شیوه ی پیمایشی و از نوع همبستگی و کاربردی و از لحاظ اجرا میدانی است. ابزار پژوهش آزمون استاندارد هوش ریون (آزمون ماتریس های پیش رونده ریون فرم میانی "بزرگسالان") و آزمون استاندارد اخلاق کولبرگ است.. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات در مورد فرضیه اول رایطه بین بهره هوشی و قضاوت اخلاقی از همبستگی پیرسون استفاده شد.در مورد فرضیه دوم که بر روی سطوح نسبی و قضاوت اخلاقی است با توجه به اینکه 3گروه سنی مستقل مورد آزمون قرار گرفتند از آزمون تحلیل واریانس یک متغیری استفاده گردید.در مورد فرضیه سوم تحقیق که مقایسه بین دو گروه مستقل تیز هوش و عادی در رابطه با قضاوت اخلاقی است از آزمون T گروههای مستقل استفاده گردید. با عنایت به تحلیل داده ها درباره ی فرضیه اول می توان نتیجه گرفت که بین رشد هوش و رشد اخلاقی رابطه ای مثبت قراردارد. در فرضیه دوم فرضیه صفر رد می شود.در نتیجه فرضیه تحقیق که بیان می کند بین سطوح سنی و قضاوت اخلاقی پسران سح دبیرستان تفاوت وجود دارد رد نمی شود. فرضیه سوم بیان می کند که قضاوت اخلاقی پسران تیزهوش با پسران هوش عادی تفاوت دارد. با توجه به محاسبات انجام شده این فرضیه رد می گردد.
طراحی و تدوین مدل شایستگی های هوشی مدیران بازاریاب ورزشی لیگ برتر فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی آذر و دی ۱۳۹۶ شماره ۴۵
133 - 154
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، طراحی و تدوین مدل شایستگی های هوشی مدیران بازاریاب ورزشی لیگ برتر فوتبال ایران بود. این پژوهش از نوع تحقیقات اکتشافی و دارای ماهیت کیفی بود که از روش نظریه داده بنیاد استفاده شد. مدیران عامل و بازاریابان باشگاه های فوتبال لیگ برتر ایران، اعضای کمیته بازاریابی فدراسیون و سازمان لیگ فوتبال و اساتید مدیریت ورزشی دانشگاه ها، جامه پژوهش بودند. برای نمونه گیری از روش هدفمند و تکنیک گلوله برفی استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه به صورت سؤال های باز استفاده شد. داده های حاصل از 17 مصاحبه تجزیه وتحلیل شد (از فرد 15 به بعد به اشباع نظری حاصل شد). در مرحله اول، درمجموع، 481 کد باز به دست آمد. پس از استخراج کدهای مشابه، 64 کد اولیه مشخص گردید. در مرحله دوم، کدگذاری محوری انجام شد که در 12 گروه کد محوری شامل هوش هیجانی، هوش اخلاقی، هوش ارتباطی، هوش تجاری، هوش رقابتی، هوش مالی، هوش استراتژیک، هوش سازمانی، هوش اجرایی، هوش اجتماعی، هوش سیاسی و هوش فرهنگی قرار گرفتند. کدهای محوری حاصل از مرحله کدگذاری انتخابی، در چهار گروه شایستگی های هوش فردی (هوش هیجانی، هوش اخلاقی، هوش ارتباطی)، شایستگی های هوش محیطی (هوش اجتماعی، هوش سیاسی و هوش فرهنگی)، شایستگی های هوش مدیریتی (هوش استراتژیک، هوش سازمانی، هوش اجرایی) و شایستگی های هوش بازاریابی (هوش تجاری، هوش رقابتی، هوش مالی) قرار گرفتند. درنهایت، مدل پژوهش به صورت هرمی (شامل چهار سطح) طراحی شد. مدل ارائه شده در این پژوهش می تواند به عنوان ابزار مناسبی برای شناسایی شایستگی های هوشی مدیران بازاریاب ورزشی باشگاه های فوتبال به کار برده شود.
ادراک، معیار تبیین رابطه نفس و بدن در فلسفه برگسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
25 - 46
حوزه های تخصصی:
ساختمان فلسفه برگسون به دو بخش مجزای حقیقت و مجاز یا روح و ماده منقسم می گردد که در واقع با توسل به قوه شهود هر دو یکی هستند اما با رجوع به هوش، شبح این دوگانگی بصورت سوبژکتیو بر ذهن ما متبادر می گردد. به عقیده برگسون ماهیت ذاتی تمام اشیاء عالم هستی همان دیرند است که تنها با توسل به معرفت شهودی بصورت ابژکتیو قابل ادراک است. اما هوش از درک آن عاجز بوده و لذا دوگانگی روح و ماده را بر ذهن تحمیل می نماید. با توسل به شهود، دیرند در عالم هستی در سیر صعودی، روح را و در سیر نزولی، ماده را می سازد. یعنی هر دوی روح و ماده از یک جوهر واحد به نام دیرند انتشاء می یابند اما در عین حال دو واقعیت ابژکتیو مجزا می باشند. برگسون رابطه نفس و بدن را بصورت تجربی با توسل به نظریه ادراک خویش تبیین می نماید. بدین نحو که ادراک را شامل دو جریان ادراک محض و یادناب می انگارد که بدلیل عدم سنخیت این دو جریان با یکدیگر نقطه ای دو رویه را در این معادله به نام یادمانده-نمود مفروض می گیرد که بدلیل داشتن خصوصیت حسی-نفسانی قادر است میان ادراک محض و یادناب پیوند برقرار سازد. در هر صورت از آنجا که برگسون دغدغه هستی شناختی دارد، لذا تبیین وی از رابطه نفس و بدن به کمک یادمانده-نمودها، از این منظر، نتوانست در حل این معمای پیچیده به توفیقی فراتر از دستاورد دکارت نائل آید.
تعیین نیمرخ های نوعی مقیاس هوشی وکسلر کودکان با استفاده از تحلیل نیمرخ مبتنی بر مقیاس بندی چندبُعدی (PAMS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
1 - 26
حوزه های تخصصی:
تفسیر نمرات و درک عمیق تفاوت های درون فردی آزمودنی ها مستلزم تحلیل نیمرخ می باشد که خود از چالش های جدی مطالعات حوزه روان سنجی است. هدف پژوهش بررسی تحلیل نیمرخ با استفاده از مقیاس بندی چندبعدی (PAMS) و کاربست آن در استخراج نیمرخ های زیربنایی آزمون هوشی وکسلر کودکان-4 بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی در منطقه 6 شهر تهران بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و تعداد 200 نفر دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از جامعه موردنظر انتخاب شدند و تمام خرده مقیاس های آزمون وکسلر کودکان-4 را تکمیل کردند. تحلیل نتایج با استفاده از رویه PAMS به استخراج سه نیمرخ تراکمی منجر شد که از معناداری برخوردار بودند و با توجه به کرانه های ابعادی آن ها نیمرخ سرعت پردازش در مقابل حافظه فعال، نیمرخ دانش واژگانی در مقابل هشیاری دیداری و نیمرخ استدلال ادراکی در مقابل درک و فهم کلامی نام گذاری شدند. استفاده از نیمرخ های به دست آمده از رویه PAMS در درک بهتر موقعیت های بالینی و تفسیر عمیق تر نتایج آزمون سودمند است. تلویحات کاربردی و بالینی با تکیه بر پارامترهای فردی مورد بحث قرار گرفت
بررسی ساختار زیربنایی مقیاس هوشی وکسلر کودکان-4 از طریق مقیاس بندی چندبُعدی و روش های تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین ساختار زیربنایی مقیاس هوشی وکسلر کودکان-4 با استفاده از مقیاس بندی چندبُعدی و تحلیل عاملی تأئیدی و تفسیرپذیری نتایج حاصل از این روش ها در مقایسه با ساختار چهار عاملی مفروض مقیاس است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی مدارس منطقه 6 تهران به تعداد 1314 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 200 دانش آموز از میان آن ها انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس هوشی وکسلر کودکان چهار (2003؛ ترجمه، انطباق و هنجاریابی عابدی، صادقی و ربیعی، 1391) بود. داده ها با استفاده مقیاس بندی چندبُعدی و روش های تحلیل عاملی تحلیل شد. یافته ها: یافته های به دست آمده به استخراج سه بُعد سرعت عمل، ماهیت سؤال و نوع پاسخ ابراز شده انجامید ( 021/0 =Stress ، 04/0 =P )، الگوی چهار عاملی مفروض توسط تحلیل عاملی تأئیدی حمایت نشد (63/102 = ، 04/0 =P ) و ساختار سه عاملی مرتبه دوم با اِعمال برخی تغییرات تأئید شد (99 = ، 055/0 =p). نتیجه گیری: از آن جا که بر اساس نتایج پژوهش حاضر استفاده از راهکار سه گانه نسبت به چهار عامل مفروض به بهبود در تفسیر و درک بیشتر ساختار هوشی می انجامد؛ پیشنهاد می شود این ساختار در بافت بالینی و به منظور ارائه راهکارهای درمانی در امر مشاوره زیربنای تفسیر نتایج قرار گیرد.
بررسی هوش فرهنگی رؤسای بانک های دولتی و غیر دولتی شهر اصفهان و تاثیر آن بر عملکرد آنان بر اساس الگوی کارت متوازن (BSC)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که ایران کشوری با اقوام، زبان ها و فرهنگ های مختلفی است. سازمان ها و نهادها نیز متشکل از کارکنان و مشتریانی است با زمینه های فرهنگی متفاوت. در این راستا مدیران با عنایت به تنوع فرهنگی موجود در سازمان ها برای مهارکردن تعارض های حاصل از آن و استفاده از فرصت ها در ایجاد خلّاقیت و نوآوری برای پیشبرد اهداف سازمانی و اثربخشی عملکرد خود بایستی قابلیت های زیادی را در خود بپروراند. یکی از قابلیت های اساسی که مدیران را در ایفای وظایف قادر می سازد که عملکردی مطلوب داشته باشند هوش فرهنگی می باشد. هوش فرهنگی عبارتست از توانایی برای خود از طریق یادگیری پیوسته و درک مطلوب تنوعات فرهنگی، ارزش ها و تعقل گرایی و درک انسان ها در بستر فرهنگ و تفاوت های رفتاری آن هاست. از آن جا که رسیدن به این قابلیت برای مدیران بسیار حایز اهمیت می باشد، پژوهشگر را بر آن داشت تا پژوهشی پیرامون بررسی میزان هوش فرهنگی رؤسای بانک های دولتی و غیردولتی و تاثیر آن بر عملکرد آنان بر اساس یک فرضیه ی اصلی و پنج فرضیه ی فرعی به انجام رساند. روش شناسی پژوهش، از نوع توصیفی همبستگی و سطح آن بنیادی است. جامعه آماری تحقیق را رؤسای بانک های دولتی و غیردولتی شهر اصفهان که شامل 549 نفر کل جامعه آماری را تشکیل داده اند که از بین آن ها 221 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری لایه ای انتخاب شده اند. برای گردآوری داده های مورد نیاز پرسشنامه ای در دو قسمت تهیه گردید که روایی صوری و محتوایی در سطح بال بوده و پایایی آن نیز، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، آزمون شده و مورد تایید قرار گرفته است. بین هوش فرهنگی رؤسای بانک های دولتی و غیردولتی با عملکرد آنان رابطه ی مثبت و معناداری وجود ندارد. امّا در بین برخی از ابعاد هوش فرهنگی و عملکرد رؤسای بانک ها رابطه وجود دارد. از میان ابعادی که با عملکرد رابطه دارد بعد انگیزش هوش فرهنگی و بعد استراتژی هوش فرهنگی می باشد. این یافته ها این نکته مهم را خاطر نشان می سازد که رؤسای بانک ها اگر انگیزش هوش فرهنگی و استراتژی هوش فرهنگی داشته باشند عملکرد موفق تری خواهند داشت.
از رفتار اطلاع یابی تا رفتار دانش یابی: واکاوی سیر تحول مفهومی و نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان برای برطرف کردن نیازهای خود دائماً مشغول بروز رفتارهای گوناگون است. این رفتارها انواعی دارند و هرکدام موضوع بحث رشته های علمی مانند روانشناسی، جامعه شناسی، مدیریت، هنر، علم اطلاعات و دانش شناسی، و برخی زیرمجموعه های تخصصی آن ها است. رفتارهای اطلاعاتی و دانشی که ارکان اصلی فعالیت کاربر در تعامل با اطلاعات و دانش و همچنین نظام های بازیابی نشان می دهد، از جمله موضوع هایی است که در علم اطلاعات و دانش شناسی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اهمیت این مفاهیم، در این جستار تلاش شده است تا با توجه به متون و پژوهش های علمی موجود و با رویکردی مروری- تحلیلی، مفاهیمی کلیدی همچون داده، اطلاعات، دانش، خرد، و هوش مورد بحث قرار گرفته، سپس پیش نیازهای شکل گیری یک رفتار دانش یابی مطرح شده و در ادامه تعریفی از رفتار دانش یابی و تمایز آن با رفتار اطلاع یابی ارائه شود. بررسی های صورت گرفته نشان داد مفهوم رفتار دانش یابی، مفهومی مهم و بسیار گسترده است، به همین دلیل می توان انتظار داشت که عرصه نوینی در ادبیات و پژوهش های حوزه های گوناگون به ویژه علم اطلاعات و دانش شناسی باز کند. به نظر می رسد که تلاش در زمینه تدوین و ضابطه مند کردن چارچوب ها در این عرصه بسیار ضروری باشد.
رواسازی و اعتباریابی چهارمین ویرایش مقیاس هوش وکسلر کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین روایی و اعتبار ویرایش چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان (WISC-IV؛ وکسلر،2003الف)، در دانش آموزان 6- 16 سالة استان چهار محال و بختیاری انجام شد. برای بررسی روایی ویرایش چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان از مقیاس تجدید نظر شدة هوش وکسلر کودکان (WISC-R؛ وکسلر،1974) و ماتری سهای پیشروندة ریون (ریون، 1938) استفاده شد. نتایج روایی نشان داد که بین ویرایش چهارم مقیاس هوش وکسلر ک ودکان، مقیاس تجدید نظرشدة هوش وکسلر کودکان و ماتریسهای پیشروندة ریون در بخشهای مرتبط همبستگی معنادار وج ود دارد. اعتبار آزمون ب ا روشهای دونیمه سازی و بازآزمایی محاسبه شد. ضرایب اعتبار دو نیمه سازی کلیة زیرمقیاسها در حد کافی تا عالی بودند. ضرایب اعتبار بازآزمایی کلیة زیرمقیاسها به غیر از زیرمقیاس مفاهیم تصویری نیز در حد کافی تا عالی بودند. از این مقیاس، علاوه بر سنجش بهرة هوشی افراد 6 تا 16 ساله می توان برای تشخیص اختلال یادگیری، اختلال نارسایی توجه، آسیب مغزی، اختلالهای اضطراب و وسواس بهره گرفت.
تأثیر آموزش و تقویت بر تصمیم گیری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش و تقویت بر تصمیم گیری کودکان پیش دبستانی بود. شرکت کنندگان پژوهش 94 کودک 4 تا 6 ساله (48 پسر ،46 دختر) بودند که از پیش دبستان های شهر شیراز انتخاب شدند. ابتدا هوش هر کودک توسط فرم انطباق یافته کوتاه مقیاس هوش وکسلر (رضویه و شهیم، 1387) کودکان پیش دبستانی اندازه گیری شد. سپس هر یک از شرکت کنندگان به صورت تصادفی در سه گروه آموزش، تقویت و کنترل قرار گرفتند و به تکلیف تصمیم گیری (هاوز، 2003) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند تصمیم گیری درگروه آموزش، نسبت به دو گروه دیگر بیشتر مبتنی بر عناصر مهم و کلیدی بود. همچنین یافته ها حاکی از نقش تعدیل کننده متغیر سن در تأثیر آموزش بر راهبردهای تصمیم گیری کودکان بود. در مجموع، نتایج پژوهش شواهد مطلوبی فراهم کردند که از طریق راهبردهای مناسب آموزشی می توان فرایند تصمیم گیری در کودکان را ارتقا داد.
رابطه تلگرام با هوش هیجانی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش روش تحقیق از نوع توصیفی است و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بوده است. بخش هوش هیجانی این پرسشنامه استاندارد است اما روایی آن توسط استادان تایید شده و پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ معادل عدد 726/0 ، که با توجه به اینکه بیشتر از 7/0 است پس مورد تایید به حساب می آید. جامعه آماری این تحقیق کارکنان دفتر مرکزی پرسو الکترونیک است که تعداد آنها 108 نفر بوده و به صورت تمام شماری بررسی و مطالعه شده اند. از میان آنها نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند بود که افرادی که از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند مورد توجه این تحقیق هستند و تنها 86 پرسشنامه جهت بررسی حاصل شد. پس از بررسی بر مبنای روش ضریب همبستگی پیرسون فرضیه اصلی مورد تایید قرار گرفت و فقط فرضیه های فرعی اول، چهارم، پنجم و هشتم مورد پذیرش قرار گرفته اند.
تأثیر فیلم های هنری و غیر هنری بر هوش و عملکرد تحصیلی درس علوم اجتماعی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
35 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو تأثیر نوع فیلم (هنری و غیر هنری) بر هوش و عملکرد تحصیلی درس علوم اجتماعی دانش آموزان مقطع متوسطه است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دبیرستان شهر سنندج است که با استفاده از نمونه گیری در دسترس سه کلاس 20 نفری در درس «علوم اجتماعی» برای نمونه آماری انتخاب شدند. بدین ترتیب که سه گروه دانش آموزان به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش1، آزمایش 2 و گواه جایگزین شدند. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه است. بدین ترتیب که دانش آموزان به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و گواه گماشته شدند. به گروه آزمایش 1 فیلم های هنری، گروه آزمایش 2 فیلم های غیر هنری نشان داده شد و گروه گواه هیچ فیلمی را مشاهده نکردند. اطلاعات از طریق پرسشنامه های هنجار شده؛ هوش چندگانه گاردنر و عملکرد تحصیلی جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی؛ میانگین، انحراف استاندارد و آمار استنباطی؛ مدل تحلیل کواریانس چند متغیره با نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد که نوع فیلم بر هوش بین فردی، هوش درون فردی و عملکرد تحصیلی درس علوم اجتماعی دانش آموزان تأثیر معناداری دارد؛ بدین ترتیب دانش آموزان گروه آزمایش 1 که فیلم های هنری را همراه با تدریس مشاهده کردند، به نسبت دانش آموزان گروه گواه که هیچ فیلمی مشاهده نکردند و گروه آزمایش 2 که فیلم های غیر هنری را همراه تدریس مشاهده کردند، عملکرد بهتری در هوش بین فردی، درون فردی و عملکرد تحصیلی داشتند.
مشخصه های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه کفایت و مهارت های هیجانی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون روایی عاملی پرسشنامه کفایت و مهارت های هیجانی (ESCQ؛ فاریا و همکاران، 2006) در بین گروهی از دانشجویان ایرانی انجام شد. در مطالعه همبستگی حاضر، 300 دانشجوی کارشناسی (150 پسر و 150 دختر) به پرسشنامه کفایت و مهارت های هیجانی پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی پرسشنامه کفایت و مهارت های هیجانی از روش های آماری تحلیل عامل تأییدی و به منظور بررسی همسانی درونی آن از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی بر پایه نرم افزار AMOS نشان داد که در نمونه دانشجویان ایرانی ساختار چندبُعدی پرسشنامه کفایت و مهارت های هیجانی شامل درک و فهم هیجان، بیانگری و برچسب زنی هیجان و مدیریت و نظم بخشی هیجان با داده ها برازش مطلوبی داشت. مقادیر ضرایب همسانی درونی پرسشنامه کفایت و مهارت های هیجانی برای مولفه های درک و فهم هیجان، بیانگری و برچسب زنی هیجان و مدیریت و نظم بخشی هیجان به ترتیب برابر با 85/0، 82/0 و 79/0 به دست آمد. در مجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ESCQ برای سنجش سازه چندبُعدی «<em>هوش هیجانی صفتی » و «<em>هوش هیجانی ادراک شده» در دانشجویان ایرانی ابزاری روا و پایا است.
پیش بینی پرخاشگری دانش آموزان دبیرستانی بر اساس هوش و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷ (پیاپی ۴۰)
207-214
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه های تبیین کننده ی پرخاشگری نظریه ی ناکامی – پرخاشگری است. در دانش آموزان یکی از منابع ناکامی، ناکامی های تحصیلی است. تحقیقات نشان داده اند که هوش و خودکارآمدی تحصیلی بالا می توانند باعث موفقیت تحصیلی و پیش گیری از ناکامی تحصیلی شوند. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه ی انواع پرخاشگری با دو متغیر هوش و خودکارآمدی تحصیلی بود. 210 دانش آموز دختر و پسر بندرعباسی از پایه ی دوم دبیرستان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و آزمون های پرخاشگری باس و پری، ماتریس های پیشرونده ی هوش ریون و خرده مقیاس خودکارآمدی تحصیلی پرسشنامه ی خودکارآمدی کودکان و نوجوانان بر این دانش آموزان اجرا شد. یافته ها حاکی از رابطه ی منفی پرخاشگری کلی و انواع پرخاشگری کلامی، بدنی، خشم و خشونت با خودکارآمدی تحصیلی و همچنین رابطه ی منفی پرخاشگری کلی، پرخاشگری بدنی، کلامی و خشم با هوشبهر بود. در تحلیل رگرسیون هم خودکارآمدی و هم هوشبهر توانستند پرخاشگری را پیش بینی کنند. به نظر می رسد با توجه به تاثیر احتمالی نقصان هوش و خودکارآمدی تحصیلی بر ایجاد ناکامی تحصیلی و تاثیر احتمالی این ناکامی بر پرخاشگری بتوان پیش بینی پذیری پرخاشگری بر اساس هوش و خودکارآمدی تحصیلی را توضیح داد. این پژوهش همچنین نشان داد که هیچ تفاوتی بین دو جنس در متغیرهای این تحقیق وجود ندارد. به نظر می رسد باورها و شواهد مبتنی بر بالاتر بودن پرخاشگری مردان چندان هم قابل تعمیم به همه ی جوامع آماری نباشد.
رابطه فرسودگی تحصیلی با آسیب های تحصیلی، عملکرد تحصیلی و هوش
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به منظور تعیین رابطه ی فرسودگی تحصیلی با آسیب های تحصیلی، عملکرد تحصیلی و هوش انجام شد. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 150 نفر از دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهرستان شهرکرد بوده که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه فرسودگی تحصیلی، آسیب های تحصیلی، هوش ریون (فرم بزرگسالان) و معدل آنان نیز به عنوان شاخصی برای عملکرد تحصیلی آنان در نظر گرفته شد. داده ها با روش آماری همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آسیب های مربوط به عادات تحصیلی و آسیب های مربوط به آمادگی تحصیلی، فرسودگی تحصیلی را به طور معناداری پیش بینی می کنند. همچنین خستگی هیجانی (اولین بُعد فرسودگی تحصیلی) توسط آسیب های مربوط به عادات تحصیلی، پیش بینی می شود. بدبینی نسبت به تحصیل (دومین بُعد فرسودگی تحصیلی)، توسط دو متغیر آسیب های مربوط به عادات تحصیلی و آسیب های ذهنی و عاطفی مربوط به تحصیل پیش بینی می شود. ناکارآمدی تحصیلی (سومین بُعد فرسودگی تحصیلی) توسط دو متغیر آسیب های مربوط به آمادگی تحصیلی و آسیب های مربوط به عادات تحصیلی، پیش بینی می شود. با توجه به این یافته ها، می توان گفت عادات غلط تحصیلی، عدم آمادگی تحصیلی و مشکلات عاطفی و ذهنی مربوط به تحصیل از عوامل بوجود آمدن فرسودگی تحصیلی است. بنابراین راهنمایی و مشاوره دانش آموزان در جهت غلبه بر عادات غلط تحصیلی، برنامه ریزی جهت افزایش مهارت های آمادگی گذر از راهنمایی به دبیرستان، و نهایتاً برنامه ریزی جهت کاهش مشکلات عاطفی و ذهنی دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پیشنهاد می شود.
تاثیر اجرای برنامه فلسفه برای کودکان بر رشد هوش اخلاقی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر"برنامه فلسفه برای کودکان" بر رشد هوش اخلاقی دانش آموزان دختر با روش نیمه تجربی انجام گرفت. آزمودنی ها شامل 50 دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر مهربان (استان آذربایجان شرقی) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. این دانش آموزان در دو کلاس سوم راهنمایی تحصیل می کردند یکی از کلاس ها به عنوان گروه آزمایش ( گروه "برنامه آموزش فلسفه برای کودکان) و کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل (آموزش های رسمی مدرسه) تعیین شد. پرسشنامه هوش اخلاقی( لنیک و کیل؛ 2005) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد.. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد برنامه آموزش فلسفه برای کودکان موجب افزایش هوش اخلاقی دانش آموزان گردید.
پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان تازه وارد براساس هوش، سبک های هویت، ابعاد سلامت روان و جنسیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانشجویان در نیمسال اول تحصیل تنیدگی های خاصی را تجربه می کنند که می تواند بر عملکرد تحصیلی آن ها تاثیرات نامطلوبی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط عملکرد تحصیلی دانشجویان تازه وارد با هوش، سبک های هویت، جنسیت، ابعاد سلامت روان و متغیر های مرتبط با آن، همچنین بررسی امکان پیشبینی عملکرد تحصیلی بر اساس متغیرهای فوق بود. روش ها: در ماه اول سال تحصیلی 95-1394 از 167 دانشجوی نیمسال اول دانشگاه سلمان فارسی کازرون فرم A مقیاس 3 آزمون هوش نابسته به فرهنگ کتل برای سنجش هوش، سیاهه ی سبک های هویت و مقیاس ملی سلامت روانی دانشجویان برای سنجش سبک های هویت و ابعاد سلامت روان و متغیرهای مرتبط با سلامت روان در دو نوبت اخذ شد. یافته ها: ضرایب همبستگی پیرسون رابطه ی مثبت عملکرد تحصیلی (معدل نیمسال اول) با متغیرهای هوش، جنسیت (مونث بودن)، هویت هنجاری، هویت اطلاعاتی، بهزیستی روانشناختی، حمایت اجتماعی، جو خانوادگی و رابطه ی منفی آن با افسردگی و اضطراب اجتماعی را نشان داد. با این همه در تحلیل رگرسیون صرفا متغیرهای جنسیت و هوشبهر توانستند عملکرد تحصیلی را ( R2 تنظیم شده: 091/0) پیش بینی کنند. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که همانند آنچه قبلا در دانش آموزان نشان داده شده در عملکرد تحصیلی دانشجویان نیمسال اول نیز نقش هوشبهر و جنسیت همچنان پررنگ است و هنوز سایر متغیرها نمی توانند قدرت این دو متغیر را در پیش بینی عملکرد تحصیلی داشته باشند. پیشنهاد می شود از متغیرهای دارای ارتباط معنی دار با عملکرد تحصیلی پایین در این پژوهش برای شناسایی دانشجویان در خطر عملکرد تحصیلی پایین، جهت ارائه ی مداخله های پیشگیرانه به آنها استفاده شود.
مقایسه ترتیب تولد و هوش با تیپ های شخصیتی در دانشجویان دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه ترتیب تولد و هوش با تیپ های شخصیتی در دانشجویان دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای است و جامعه آماری متشکل از دانشجویان دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران در مقطع دکترای عمومی داروسازی مشغول به تحصیل در سال 95-94 بودند. بدین منظور 275 دانشجو با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی چندمرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده داروسازی انتخاب شدند و به مقیاس هوش کتل و پرسشنامه سنخ نمای مایرز- بریگز پاسخ دادند. یافته ها: پس از تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری نتایج نشان داد که بین هوش و مؤلفه های سری ها، طبقه بندی، ماتریس ها و شرایط در بین افراد با ترتیب تولد متفاوت (فرزند اول، فرزند میانی، فرزند آخر و تک فرزند) تفاوت معنادار وجود نداشت. همچنین بین هوش و مؤلفه های آن، سری ها، طبقه بندی، ماتریس ها و شرایط در بین افراد با تیپ شخصیتی متفاوت (درون گرد و برون گرد) تفاوت معنادار وجود نداشت (05/0<P). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که ترتیب تولد در هوش و تیپ های شخصیتی نقشی ندارد.
پیش بینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس هوش، خلق وخو و دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
65 - 86
حوزه های تخصصی:
مقدمه: علی رغم تأثیر متغیرهای موقعیتی و بی ثبات بر پرخاشگری، ثبات نسبی این متغیر در طول زندگی نیز در برخی پژوهش ها تأئید شده است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس متغیرهای فردی باثبات هوش، ابعاد خلق و خو و سبک های دلبستگی بود. روش: جامعه ی آماری این پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی دانشگاه سلمان فارسی کازرون بود که 266 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پرخاشگری باس و پری (1992)، پرسش نامه سرشت و منش (کلونینجر و همکاران، 1994)، پرسش نامه دلبستگی بزرگسالان بشارت (2011)، مقیاس آزمون هوش نابسته به فرهنگ کتل (1957) و همچنین پرسش نامه مقبول نمایی اجتماعی کران و مارلو (1960) استفاده شد. پس از مهار اثر مقبول نمایی اجتماعی از طریق ضریب همبستگی تفکیکی، متغیرهای دارای رابطه ی معنی دار با پرخاشگری کلی بعنوان متغیر پیش بین پرخاشگری وارد تحلیل رگرسیون به روش گام به گام شدند. یافته ها: ضرایب همبستگی نشان داد که پرخاشگری با متغیرهای نوجویی، آسیب پرهیزی، پشتکار، دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دوسوگرا دارای رابطه مثبت معنی دار است. همچنین براساس خروجی رگرسیون دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا، متغیر خلق وخویی آسیب پرهیزی در کنار مقبول نمایی اجتماعی توانستند به میزان 47 درصد پرخاشگری را پیش بینی کنند که البته از این میزان 16 درصد مربوط به سبک پاسخدهی مقبول نمایانه ی اجتماعی بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که در جمعیت بهنجار دانشجویی وزن متغیرهای با ثبات شخصیتی در پیش بینی پرخاشگری چندان هم زیاد نیست و شاید بقیه پراکنش پرخاشگری را بتوان با عوامل موقعیتی و اکتسابی تر تبیین نمود. با توجه به سهم کم متغیرهای دیرپای شخصیتی، انتظار از اصلاح پذیری و درمان پرخاشگری دانشجویان با مداخله افزایش می یابد.
مقایسه باورهای هوشی و بلوغ هیجانی دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهر ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
157 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه باورهای هوشی و بلوغ هیجانی دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهر ایلام است. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری را کلیه ی دانش آموزان پسر و دختر مدارس متوسط دوم شهر ایلام در سال تحصیلی 1396-1395 به تعداد 10496 نفر تشکیل داد. حجم نمونه از طریق جدول کرجسی و مورگان، تعداد 374 دانش آموز تعیین گردید روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بوده که مقیاس باورهای هوشی دوپیرات و مارین(2005) و مقیاس بلوغ هیجانی یاشویر سینگ و ماهیش بهار گاوا (1991) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شده است. یافته ها نشان داد، در بین دانش آموزان پسر و دختر مدارس متوسطه دوم شهر ایلام در بلوغ هیجانی و باورهای هوشی تفاوت معناداری وجود دارد و دختران گروه نمونه، در مقایسه با پسران، دارای بلوغ هیجانی پایین تر و باورهای هوشی بیشتری هستند. همچنین، عامل جسنیت به عنوان متغیر تاثیرگذار به میزان 6/4 درصد واریانس عدم ثبات عاطفی، 4/5 درصد واریانس بازگشت عاطفی، 3/4 درصد واریانس فروپاشی شخصیت، 7/6 درصد واریانس ناسازگاری اجتماعی، 6/3 درصد واریانس فقدان استقلال، 8/2 درصد واریانس باورهای هوشی افزایشی و 6/2 درصد واریانس باورهای هوشی ذاتی را تبیین می کند. بنابراین، تحولات جنسیتی در حوزه ی آموزش و پرورش نمی توان محدود و منحصر به تحولات کمی و افزایش چشمگیر نسبت به دانش آموزان دختر دانست.
بررسی تاثیر هوش هیجانی و فراشناخت بر پیشرفت تحصیلی دانش اموزان استان آذربایجان غربی
حوزه های تخصصی:
ﻫﺪف از ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿ ﺮ بررسی تاثیر هوش هیجانی و فراشناخت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استان آذربایجان غربی ﺑ ﻮد. ﻧﻤﻮﻧ ﻪی ﭘ ﮋوﻫﺶ ک ﻪ ﺑ ﻪ روش ﺗﺼﺎدﻓی ﺧﻮﺷﻪ ای اﻧﺘﺨﺎب ﮔﺮدیﺪ، ﺷﺎﻣﻞ 298 داﻧﺶ آﻣﻮز 123 دﺧﺘﺮ و 175 ﭘﺴﺮ ﺳﺎل اول دﺑیﺮﺳﺘﺎن اﺳﺘﺎن آذربایجان غربی ﺑ ﻮد. ﺑﺮای اﻧﺪازهﮔیﺮی ﻣﺘﻐیﺮﻫﺎی ﭘ ﮋوﻫﺶ از ﭘﺮﺳﺸ ﻨﺎﻣﻪ ی آﮔ ﺎﻫی ﻓﺮاﺷ ﻨﺎﺧﺘی ﺷ ﺮاو و دﻧیﺴ ﻮن، ﺧ ﺮده ﻣﻘی ﺎس ﺧﻮدکﺎرآﻣ ﺪی ﭘیﻨﺘ ﺮیﭻ و دیﮔ ﺮوت، و آزﻣ ﻮن ﻫﻮﺷ ی ﭘیﺶ روﻧﺪه ی ریﻮن اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﺑﺮای ﺳ ﻨﺠﺶ ﭘیﺸ ﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼ یﻠی ﻧی ﺰ از ﻧﻤ ﺮات آزﻣﻮن ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﭘﺎیﺎن ﺗﺮم درس ریﺎﺿی و ﻓﺎرﺳی اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدیﺪ. ﻧﺘﺎیﺞ ﺣﺎﺻ ﻞ از ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ی ﭘﺎیﺎیی و روایی اﺑﺰارﻫﺎ ﺣﺎکی از ﭘﺎیﺎیی و روایی ﻗﺎﺑ ﻞ ﻗﺒ ﻮل آنﻫ ﺎ ﺑ ﻮد. یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﺤﻠیﻞ رﮔﺮﺳیﻮن ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺷیﻮه ﻫﻤﺰﻣﺎن ﻧﺸﺎن داد کﻪ ﻫﻮش ﺑیﺸﺘﺮیﻦ ﺳﻬﻢ را در ﭘیﺶﺑیﻨی ﭘیﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼیﻠی دارد (β =0/51) و ﺑﻌ ﺪ از آن ﺑ ﻪ ﺗﺮﺗی ﺐ ﺧﻮدکﺎرآﻣ ﺪی (β =0/16) و ﻓﺮاﺷ ﻨﺎﺧﺖ (β =0/11) ﻗ ﺮار ﻣ یﮔی ﺮد. ﻫﻤﭽﻨیﻦ، از ﺑیﻦ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎی ﻓﺮاﺷﻨﺎﺧﺖ ﺗﻨﻬﺎ دو ﻣﻮﻟﻔﻪ داﻧﺶ ﻣﻮﻗﻌیﺘی (β =0/19) و راﻫﺒﺮد ﻣ ﺪیﺮیﺖ اﻃﻼﻋ ﺎت (β =0/23) ﺳ ﻬﻢ ﻣﻌﻨ ﺎداری در ﭘ یﺶﺑیﻨ ی ﭘیﺸ ﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼیﻠی دارﻧﺪ. در اداﻣﻪ ی ﻣﻘﺎﻟﻪ یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و ﭘیﺸ ﻨﻬﺎدﻫﺎیی در ﺟﻬﺖ اﻓﺰایﺶ ﺧﻮدکﺎرآﻣﺪی ﺗﺤﺼیﻠی داﻧﺶآﻣﻮزان و ﻧی ﺰ ﻣﻮﻟﻔ ﻪ ﻫ ﺎی ﻓﺮاﺷ ﻨﺎﺧﺘی داﻧﺶ ﻣﻮﻗﻌیﺘی و ﻣﺪیﺮیﺖ اﻃﻼﻋﺎت اراﺋﻪ ﺷﺪ.