مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
هوش
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر کارکردهای روانی- اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه شهر شیراز بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که از طرح دوگروهی پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد و تخصیص تصادفی در گروه های مداخله و شاهد و پیگیری استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 40 دانش آموز مقطع متوسطه بود که به شیوه خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پس از غربالگری به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری کارکردهای روانی- اجتماعی، شرکت کنندگان با پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون (1983) آزمون شدند. متغیر هوش نیز به عنوان متغیر کنترل درنظر گرفته شد. مداخله آزمایشی شامل آموزش تنظیم شناختی هیجان براساس مدل گراس به مدت 8 جلسه گروهی 2 ساعته بود. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون و آزمون پیگیری (دو ماه پس ازاجرای پس آزمون) به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندراهه استفاده گردید. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که آموزش تنظیم شناختی هیجان، تأثیر مثبت و معنی داری بر مؤلفه های کارکردهای روانی- اجتماعی دانش آموزان به جز بعد اطمینان بیش از حد به خود دارد(05/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که از آموزش تنظیم شناختی هیجان به منظور بهبود و ارتقای کارکردهای روانی- اجتماعی نوجوانان استفاده نمود.
رابطه هوش زیباشناسی و بهزیستی روان شناختی با میانجی گری حساسیت زیباشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
بهزیستی یکی از سازه هایی است که در روان شناسی مثبت نگر به طورجدی موردتوجه قرار گرفته است. احتمال می رود که حساسیت نسبت به زیبایی های پیرامون و درک آنها می تواند بر سلامت و بهزیستی افراد تأثیر بگذارد. ازاین رو، هدف این مقاله بررسی رابطه هوش زیباشناسی و بهزیستی روانی با میانجی گری حساسیت زیباشناسی در دانشجویان است. روش پژوهش همبستگی با کمک مدل یابی معادلات ساختاری است و جامعه آماری همه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 99-1398 هستند که 384 تن با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از میان آنان انتخاب شد. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل مقیاس بهزیستی ریف (2002)، مقیاس هوش زیباشناسی رشید و همکاران (1396) و مقیاس حساسیت زیباشناسی عبدالملکی (1392) است. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که هوش زیباشناسی و حساسیت زیباشناسی بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم و معناداری دارند. همچنین، هوش زیباشناسی نیز بر حساسیت زیباشناسی اثر مستقیم و معناداری دارد. نتایج روابط غیرمستقیم نشان داد که هوش زیباشناسی با میانجی گری حساسیت زیباشناسی بر بهزیستی روان شناختی اثر معناداری دارد. بر اساس نتایج می توان گفت که درک زیبایی ها و حساسیت نسبت به زیبایی های پیرامون بر بهزیستی روان شناختی افراد تأثیر مثبتی دارد. ازاین رو، با تدوین برنامه هایی جهت آموزش و تقویت زیبا شناسی افراد، می توان انتظار بهبود بهزیستی روانی آنان را داشت.
میزان هوش هنری دانش آموزان متوسطه اول استان مازندران
پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان هوش هنری دانش آموزان متوسطه اول استان مازندران، انجام شد. این پژوهش، کاربردی، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان متوسطه اول استان مازندران در سال تحصیلی 99–1398 به تعداد 124796 نفر بود که طبق جدول کرجسی و مورگان، تعداد 375 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته هوش هنری با 55 گویه بود که روایی سازه آن، با استفاده از روش تحلیل عاملی و مقدار پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ برابر 94/0 محاسبه شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها استفاده از آزمون t تک گروهی بود. یافته ها نشان داد که میزان هوش هنری و مولفه های آن (استعداد هنری، نگرش هنری، ذوق هنری، فعالیت هنری، مهارت هنری و اقتصاد هنر) در دانش آموزان متوسطه اول استان مازندران بیشتر از متوسط است.
پیش بینی بخشودگی بین فردی بر اساس مؤلفه های هوش معنوی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه ی دوم شهر تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
19-28
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بخشودگی از مفاهیمی است که در مذهب و روان شناسی مثبت نگر به آن توجه شده؛ و بر نقش سازنده ی آن در سلامت روانی افراد و ایجاد روابط سالم تأکید شده است. عوامل مختلفی می تواند بخشودگی را تسهیل نماید که احتمالاً هوش معنوی یکی از آنها است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر پیش بینی بخشودگی بین فردی بر اساس مؤلفه های هوش معنوی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه ی دوم شهر تبریز است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. از جامعه ی آماری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه ی ناحیه ی دو نمونه یی به تعداد 250 نفر به صورت نمونه گیری خوشه یی چندمرحله یی و بر اساس جدول مورگان انتخاب شد. آزمودنی ها پرسش نامه های هوش معنوی عبدالله زاده و مقیاس بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین درک و ارتباط سرچشمه ی هستی با بخشودگی (01/0P< و 229/0r=) و همچنین بین زندگی معنوی با بخشودگی (001/0 P<و 324/0r=) رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت. علاوه براین، نتایج رگرسیون نشان داد که زندگی معنوی می تواند 5/10 درصد واریانس بخشودگی بین فردی را به طور معنی داری پیش بینی کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت معنویت جستجو برای یافتن عناصر مقدس، معنایابی، هشیاری بالا و تعالی است و هوش معنوی توانایی برای استفاده از این موضوعات است که می تواند کارکرد و سازگاری فرد را پیش بینی کند و بخشودگی بین فردی را بالا برد.
بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با عملکرد پرستاران زن بیمارستان های شهر تبریز در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
19-35
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: مهم ترین هدف هر سازمانی دستیابی به بهره وری بهینه است. یکی از عوامل کارآمدی در بهره وری، نیروی انسانی است. عملکرد شغلی پرستاران، که یکی از مهم ترین منابع انسانی بیمارستان ها محسوب می شوند، متأثر از عوامل متعددی ازجمله هوش معنوی و هوش هیجانی است که موجب افزایش کیفیت خدمات و بهره وری می شود. این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با عملکرد پرستاران زن شهر تبریز در سال 1396 صورت گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه پرستاران زن شهر تبریز بود که از میان آنان 360 نفر با استفاده از جدول مورگان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای برای نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های هوش هیجانی سیبریا شرینگ، هوش معنوی کینگ و عملکرد پیترسون؛ و برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده و مؤلف مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین مؤلفه های هوش معنوی و هوش هیجانی با عملکرد پرستاران؛ و همچنین بین مؤلفه های هوش هیجانی با مؤلفه های هوش معنوی پرستاران رابطه معنادار وجود داشت (05/00>P). بر اساس نتایج رگرسیون، هوش هیجانی 18/19 درصد از واریانس هوش معنوی؛ و مؤلفه های هوش هیجانی 8/5 درصد و مؤلفه های هوش معنوی 2/1 درصد از واریانس عملکرد را پیش بینی کردند (05/00>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که از طریق هوش هیجانی و هوش معنوی می توان عملکرد پرستاران را افزایش داد؛ زیرا برخورداری پرستاران از مهارت های هوش معنوی و هیجانی تأثیرات چشمگیری در افزایش عملکرد شغلی آنان خواهد داشت و کیفیت خدمت رسانی به بیماران را بهبود خواهد بخشید. بنابراین، لازم است مدیران بیمارستان ها برای ارتقای هوش معنوی و هیجانی پرستاران تدابیر لازم را اتخاذ نمایند.
نقش واسطه ای هوش معنوی در ارتباط بین ویژگی های شخصیت و موفقیت تحصیلی دانشجویان رشته دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
61-73
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: شواهد حاکی از آن است که موفقیت تحصیلی نقش مهمی در به روز نگه داشتن نوآوری های فرهنگی و علمی ایفا کرده است و متغیّرهای مختلفی در موفقیت تحصیلی تأثیر دارد و آن را پیش بینی می کند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیت با موفقیت تحصیلی دانشجویان رشته دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با نقش میانجی هوش معنوی انجام گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان مقطع دکتری عمومی رشته دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 96-95 به تعداد 474 نفر بودند که از میان آنان به طور تصادفی نمونه ای به تعداد 214 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه استاندارد بود که برای تعیین روایی آن از روایی محتوایی با استفاده از دیدگاه متخصصان علوم تربیتی بهره گرفته شد. میزان پایایی پرسش نامه با ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه هوش معنوی 0/85 و برای پرسش نامه ویژگی های شخصیت 0/82 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم متغیّرهای روان رنجوری (0/29-)، گشودگی (0/35) و وظیفه شناسی (0/38) بر موفقیت تحصیلی معنادار بود (P<0/01). علاوه براین، نتایج آزمون اثرات غیرمستقیم با استفاده از آزمون میانجی سوبل نیز نشان داد که اندازه اثر غیرمستقیم متغیّرهای روان رنجوری (2/22-)، سازگاری (2/90)، گشودگی (2/28) و وظیفه شناسی (3/13) بر موفقیت تحصیلی از طریق متغیّر میانجی هوش معنوی در سطح 95 درصد اطمینان، معنادار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، برای اینکه موفقیت تحصیلی دانشجویان افزایش یابد، باید به ویژگی های شخصیت و هوش معنوی آنان توجه شود.
طراحی و اعتبارسنجی پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
51-67
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: هوش معنوی ظرفیتی است که می تواند موجب افزایش انطباق پذیری فرد در زندگی شود. هدف پژوهش حاضر طراحی پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و تعیین ویژگی های روان سنجی آن بود. روش کار: این پژوهش از نوع مطالعات آزمون سازی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بابل بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 276 نفر از آنان انتخاب شدند و هم زمان پرسش نامه های هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی، سلامت عمومی، سلامت معنوی و هوش معنوی را تکمیل کردند. بررسی روایی این پرسش نامه ها از طریق ارزیابی روایی محتوایی، روایی صوری، روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی و روایی و روایی همگرا و روایی هم زمان با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون صورت گرفت. برای تعیین پایایی پرسش نامه نیز از آلفای کرونباخ و پایایی بازآزمایی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که روایی محتوایی و صوری پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی پذیرفتنی است. با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی دو عامل پنهان در پرسش نامه یافت شد و تحلیل عاملی تأییدی مؤید روایی سازه آن بود. همبستگی معنادار بین نمرات این پرسش نامه و پرسش نامه هوش معنوی گویای روایی هم زمان و همبستگی معنادار بین دو خرده مقیاس و نمره کل پرسش نامه گویای روایی همگرای آن بود. آلفای کرونباخ و پایایی بازآزمایی پرسش نامه نیز مطلوب بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از روایی و پایایی پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی می توان گفت این پرسش نامه ابزاری پایا و روا برای بررسی هوش معنوی بر اساس آموزه های قرآنی است و قابلیت استفاده در جامعه ایرانی دارد.
حافظه و نقشی که در یادگیری دارد
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴۸
163 - 177
حوزه های تخصصی:
مطالعه حافظه انسان و نقشی که در یادگیری ایفا می کند، این امکان را برای ما فراهم می آورد تا حداکثر بهره وری را از حافظه خود داشته باشیم، راه های تقویت آن را موردتوجه قرار داده و سرعت یادگیری خود را افزایش دهیم. با نظری بر مطالعات صورت گرفته در زمینه حافظه و یادگیری، عوامل تأثیرگذار بر آن، شناخت توانایی ها و ویژگی ها و نقشی که در آسان تر شدن زندگی دارد، اهمیت موضوع این مقاله را نشان می دهد. روش جمع آوری اطلاعات در این مقاله از طریق منابع کتابخانه ای بوده و یافته ها حاکی از این است که قابلیت رشد مغز و افزایش توانایی های آن تا پایان عمر بوده و نیز هوش انسان و استعدادهای او می تواند در صورت انگیزه و بهره وری درست روندی افزایشی داشته باشد. باتوجه به عوامل محیطی تأثیرگذار در ذهن انسان و نیز باورها، فرهنگ، انگیزش و... انسان می تواند قابلیت های تازه ای از ظرفیت ذهنی خود را در شیوه زندگی وارد کرده و آن را مورد استفاده قرار داده و از این طریق مدل های یادگیری خود را گسترش دهد.
پرورش هوش اخلاقی کودکان بر اساس روایات معتبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
2616 - 2640
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات جدید که در حوزه اخلاق مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است هوش اخلاقی است، بر اساس دیدگاه بوربا، هوش-اخلاقی توان تشخیص درست از نادرست است، یعنی داشتن اعتقادات اخلاقی محکم و عمل کردن بر طبق آنها به گونه ای که شخص رفتاری درست و محترمانه داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی شیوه های پرورش هوش اخلاقی کودکان بر اساس روایات معتبر است. این پژوهش با استفاده از احادیث کتب معتبر حدیثی و با روش تحلیل محتوای کیفی و از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. نتایج بررسی ها نشان داد که بر اساس روایات معتبر، چهار عامل در پرورش هوش اخلاقی کودکان نقش مهمی دارند که عبارت اند از: الف: زمینه سازی مانند انتخاب همسر مناسب، تغذیه و پاکی نسل. ب: آموزش مانند آموزش توحید و آموزش نماز. ج: شیوه آموزش و پرورش مانند آموزش با مهربانی، تکریم کودک، عفو و گذشت، تکلیف در حد توان و مرحله ای کردن آموزش. د: توجه به پیامدها مانند آثار محبت، آثار شاد کردن و آثار کمک به فرزند. علاوه بر آن شیوه هایی وجود دارد که بواسطه آن می توان مولفه های هوش اخلاقی را که خویشتن داری، صداقت، پای بندی به تعهدات، شکر، مهربانی و احترام می باشد در دوره اول و دوم کودکی آموزش و پرورش داد.
تأثیر بهره هوشی (IQ) حسابرس بر کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
425 - 446
حوزه های تخصصی:
هدف: نتایج پژوهش های پیشین به صورت کلی نشان داده است که ویژگی های شناختی و شخصیتی فرد، در قضاوت ها و تصمیم گیری ها نقش مهمی دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر متغیر بهره هوشی به عنوان یکی از ویژگی های شناختی حسابرس بر کیفیت حسابرسی اجرا شده است. روش: در این پژوهش به منظور بررسی و تحلیل فرضیه، داده های مربوط به بهره هوشی 41 حسابدار رسمی معتمد بورس اوراق بهادار تهران که امضاکننده اول گزارش حسابرسی 204 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال مالی 1398 بوده اند، استخراج شده است. جهت جمع آوری داده های مربوط به متغیر بهره هوشی، از آزمون (پرسش نامه) ماتریس های پیش رونده ریون و همچنین برای متغیر کیفیت حسابرسی، از معیار سنجش نوع گزارش حسابرس استفاده شده است. همچنین برای آزمون فرضیه پژوهش از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل های آماری، یافته های پژوهش نشان داد که از لحاظ آماری، می توان تأثیر مثبت و معنادار بهره هوشی حسابرس بر کیفیت حسابرسی را تأیید کرد. نتیجه گیری: بهره هوشی حسابرس به عنوان یکی از ویژگی های شناختی و شخصیتی، در تصمیم گیری ها و قضاوت های حسابرس در کل فرایند حسابرسی تأثیر مثبتی دارد. در واقع، هر چقدر بهره هوشی حسابرس بیشتر باشد، کیفیت حسابرسی نیز افزایش خواهد یافت و حسابرسان با بهره هوشی بیشتر، قضاوت بهتری برای دستیابی به کیفیت حسابرسی بهتر انجام می دهند.
بررسی تحول شناختی و هوشی افراد سندرم داون بر اساس آزمون استانفورد بینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان نشانگان داون دارای تاخیرات در زمینه های حرکتی، زبان، خود حمایت گری، رشد شناختی و اجتماعی هستند. دانستن فنوتیپ شناختی و رفتاری افراد نشانگان داون به ما درباره ماهیت عصب روانشناختی افراد نشانگان داون آگاهی می دهد. در نهایت به درمان، آموزش و توانبخشی و ارائه مداخله به این کودکان کمک می کند تا رشد شناختی این گروه از افراد افزایش یابد. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی پروفایل شناختی دانش آموزان نشانگان داون در مقایسه با دانش آموزان عادی انجام شد و همچنین تحول پروفایل شناختی این گروه در مقایسه با دانش آموزان عادی پرداخته است. به این منظور 100 دانش آموز نشانگان داون و عادی در گروه سنی 14-6 ساله از مدارس استثنائی و عادی به طور تصادفی انتخاب شدند. در نهایت گروه های سنی دانش آموزان نشانگان داون و دانش آموزان با رشد عادی به 3 گروه 8-6 سال، 11-9 سال، 14-12 سال طبقه بندی شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، آزمون هوش استانفورد بینه نسخه پنجم است. نتایج تحلیل آماری این پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی بیانگر این است که در افراد دارای سندرم داون در مقایسه با کودکان عادی، در مقیاس های استدلال سیال غیرکلامی، دانش غیرکلامی و حافظه فعال با افزایش سن کاهش صورت می گیرد. در صورتی که در باقی زیر مقیاس ها تغییرات معنی داری در پروفایل شناختی دیده نشد. گرچه گروه نشانگان داون نیز مانند گروه افراد دارای رشد عادی، با افزایش سن تغییراتی در رشد کلی هوش کلامی و غیرکلامی و هوشبهر کلی نداشتند.
بررسی کتاب علوم تجربی سوم ابتدایی براساس تئوری هوش های چندگانه
با توجه به نقش مهمی که هوش های چندگانه در تکمیل رشد همه جانبه افراد ایفا می کنند، تدارک محتوای کتاب های درسی بر اساس این نوع از هوش در نظام آموزشی، نیازی مبرم به نظر می رسد. از آنجایی که افراد گوناگون، در شکوفایی مؤلفه های مختلف هوش توانایی یکسانی ندارند، همواره این نگرانی وجود دارد که استعدادهای ویژه موجود در زمینه انواع هوش، نظیر هوش های تصویری، موسیقیایی، بدنی جنبشی و ...نادیده گرفته شود. ازاین رو پژوهش حاضر، به بررسی و تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی سوم ابتدایی از منظر میزان کاربست مولفه های هوش های چندگانه گاردنر در دروس و در قالب های مختلف ارائه محتوا پرداخته است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و کاربردی است. جامعه آماری آن، کتاب علوم تجربی سوم ابتدایی سال تحصیلی 1400-1399 است. متن ، تصاویر و کلیه ی فعالیت های یادگیری کتاب مورد بررسی و بازبینی قرار گرفت. براساس تعریف و ویژگی هر یک از انواع هوش های هشت گانه، چک لیستی از مصداق های آنها تهیه و سپس، کدگذاری محتوای کتاب انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده، میزان توجه به مولفه های مختلف هوش در همه درس ها و در قالب های مختلف ارائه محتوا یکسان نیست. تجزیه و تحلیل داده ها و محاسبه χ2 تفاوت معنی داری را به سود هوش منطقی/ ریاضی و سپس هوش زبانی/ کلامی نشان داد. همچنین، از سایر مولفه های هوش در بخش های مختلف محتوا به میزانی نابرابر استفاده شده است. هوش موسیقیایی درهیچ درس و قالب ارائه محتوایی شناسایی نشد.
مبانی انسان شناختی هوش معنوی و اصول و روش های تربیتی مرتبط با آن از منظر مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۶
115 - 163
هوش معنوی، بالاترین سطح هوش است، که ظهور و ابراز آن، با معنویت در ارتباط است. هدف پژوهش حاضر، بررسی مبانی انسان شناختی هوش معنوی و استنتاج اصول و روش های تربیتی مرتبط با آن از منظر مولاناست. این پژوهش در زمره تحقیقات کیفی است که در آن از دو روش، توصیفی- تحلیلی و استنتاجی (روش بازسازی شده فرانکنا) استفاده شده است. نتایج پژوهش این گونه نشان داد که می توان مواردی نظیر:اصالت هوش و اندیشه، امکان درک معنا، پذیرش ربوبیت الهی، درک نیاز انسان به بازگشت به اصل خویش و دو ساحتی بودن انسان را به عنوان مبانی انسان شناختی هوش معنوی از منظر مولانا، مطرح ساخت.بر اساس این مبانی، اصولی همچون تربیت عقل و هدایت اندیشه، برخورداری از علم تحقیقی، پذیرش شریعت و پیمودن مسیر طریقت، خودشناسی و صفای باطن ارائه شده است.بر اساس این اصول، می توان اظهار داشت، به کارگیری روش هایی همچون مصاحبت با صاحبان عقل کلی، هدایت و اصلاح اندیشه، ترک خودبینی و انانیت در برابر خداوند، سکوت، تقویت روحیه حقیقت جویی، آموزش حکمت دینی، درمان بیماری های روحی و اخلاقی، تأمل در خویشتن، مراقبه و... برای پرورش هوش معنوی مؤثرند.
رابطه کارکردهای اجرایی مغز با هوش و خلاقیت در مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین کارکردهای اجرایی مغز با هوش و خلاقیت مربیان پیش دبستانی و به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر مربیان مراکز پیش دبستانی آموزش و پرورش و بهزیستی شهرستان آران و بیدگل بوده که از این تعداد 97 نفر براساس جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش عبارتند از: آزمون نرم افزاری ویسکانسین و نرم افزار استروپ (1935) برای سنجش کارکردهای اجرایی، آزمون هوش ماتریس های پیشرونده ریون (1956) و آزمون خلاقیت تورنس تصویری فرم ب (1974). تجزیه و تحلیل داده ها توسط روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون با نرم افزار SPSS22 انجام شد. طبق نتایج بین مولفه های توجه، بازداری و انعطاف پذیری کارکرد اجرایی و هوش رابطه آماری معناداری دارند (0.05P<). همچنین نتایج حکایت از آن دارد که متغیرهای کارکرد اجرایی با مولفه های انعطاف پذیری، سیالی و ابتکار خلاقیت رابطه معناداری دارند (0.05P<). بنابراین بین مولفه های کارکرد اجرایی با هوشبهر و خلاقیت در مربیان پیش دبستانی همبستگی معنادار وجود دارد. نتایج مطالعه حاضر از نقش کارکرداجرایی در هوش و خلاقیت حمایت می کنند و به درک بیشتر ما در رابطه کارکردی بین هوش و خلاقیت کمک می نماید.
بررسی همبستگی هوش اجتماعی و مسؤلیت پذیری اجتماعی در حسابرسان شرکت های حسابداری شهر مشهد
این پژوهش با هدف پژوهش حاضر بررسی همبستگی بین هوش اجتماعی و مسئولیت پذیری اجتماعی در حسابرسان شرکت های حسابداری در شهر مشهد صورت گرفت. نمونه پژوهش شامل 50 نفر از حسابرسان شرکت های حسابداری بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه های مسئولیت پذیری اجتماعی کارول و هوش اجتماعی تت جمع آوری گردید. داده ها پس ازجمع آوری به وسیله نرم افزار SPSS-24 و روش همبستگی پیرسون تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش اجتماعی و مسئولیت پذیری اجتماعی همبستگی مثبت و معنادار در سطح 0.01 وجود دارد.
ارزیابی و اولویت بندی مؤلفه های هوش هیجانی کارکنان واحدهای اجرایی فرماندهی انتظامی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
63 - 90
زمینه و هدف: هوش هیجانی مجموعه توانایی هایی است که به کارکنان کمک می کنند هیجانات را در خود و دیگران، تشخیص داده و در مأموریت ها به درستی عمل کنند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و اولویت بندی مؤلفه های هوش هیجانی کارکنان واحدهای اجرایی فا. استان قم اجرا شد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و نحوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی و به لحاظ زمان از نوع «مقطعی» است. جامعه آماری شامل همه کارکنان شاغل در واحدهای اجرایی فرماندهی انتظامی استان قم به تعداد 332 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 288 نفر محاسبه شد. روش نمونه گیری نیز به صورت تصادفی ساده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پرسش نامه استاندارد «هوش هیجانی بار آن» است که پایایی و روایی آن ها در تحقیقات مختلف تأیید و در پژوهش حاضر نیز 89/0 محاسبه شده است. یافته ها: میانگین هوش هیجانی نمونه مورد بررسی از میانگین استاندارد بالاتر است و بر طبق آزمون تحلیل واریانس؛ بین طبقات مختلف تحصیلی این اختلاف معنی دار نیست. نمونه در مقیاس های استقلال، تحمل فشار روانی، خوش بینی، عزت نفس و کنترل تکانش میانگین بالاتری از استاندارد داشته اند و در مقیاس های شادمانی، روابط بین فردی و همدلی میانگین پایین تر از میانگین استاندارد کسب کرده اند؛ که این اختلاف میانگین برای مقیاس های روابط بین فردی و همدلی درخور توجه است. میانگین حاصله برای مقیاس های حل مسئله، خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی، واقع گرایی، خود ابرازی، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری در حد طبیعی است. نتیجه گیری: به موجب نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت وضعیت هوش هیجانی در نمونه مورد بررسی خوب است و در برخی از مقیاس ها نیاز به آموزش دارد.
روشهای آموزشی گروهی جدید جهت پیشگیری از بروز اختلالات رفتاری در مدرسه
علی رغم اهمیت احساسات در کلاس، هیچ مقیاسی برای ارزیابی میزان هوش هیجانی در کلاس مشخص نشده است. هدف این کار تهیه یک پرسشنامه به منظور ارزیابی هوش هیجانی گروهی(G-TMMS) در زمینه های آموزشی است. خصوصیات روانی این هوش هیجانی، در یک نمونه از 794 شرکت کننده که 47 درصد آنها خانم با میانگین سن 16 و انحراف معیار 4/1 هستند و به 59 کلاس تقسیم شده که مورد ارزیابی قرار گرفته است. هوش هیجانی گروهی(G-TMMS) ساختار یک عاملی دارد..ارزیابی ها روی G-TMMS نشان می دهد که این نوع از هوش هیجانی از ثبات داخلی کافی است. همچنین از نظر زمانی نیز دارای ثبات بوده و قابلیت همگرایی دارد. بعلاوه هوش هیجانی گروهی با کارایی بیشتر در مدرسه مرتبط بوده است. پیامد های این مقیاس جدید در زمینه آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است.
مقایسه ی تأثیر روش تدریس مبتنی بر ساخت و سازگرایی و روش سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضیات (1) در دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهرستان باغملک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱
105 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ی تأثیر روش های تدریس مبتنی بر ساخت و سازگرایی و روش سنتی بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضیات (1) دانش آموزان پسر سال اول متوسطه می باشد. روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهرستان باغملک در سال 87-86 می باشد، که تعداد 50 نفر از آنها (دو کلاس) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه یی چند مرحله یی انتخاب گردیدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش شامل آزمون محقق ساخته ی پیشرفت تحصیلی ریاضی براساس مطالب درس ریاضیات (1) و آزمون هوشی ریون می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی به همراه آزمون t گروههای مستقل و تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که پیشرفت تحصیلی ریاضی گروه آزمایشی که با شیوه ی ساخت و سازگرایی آموزش دیده بودند، نسبت به گروه گواه که به روش سنتی آموزش داده شدند، بیشتر بوده و تفاوت بین میانگین های آنها از نظر آماری معنی دار است. همچنین در 4 خرده مقیاس مهارت های ریاضی (مدل سازی، فرضیه سازی، استدلال و حل مسئله) دانش آموزان گروه آزمایش پیشرفت بهتری داشتند. در ضمن متغیر هوش دانش آموزان نیز کنترل گردید.
واژه هوش در نی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجّه به تفاسیر و شرح هایی که درباره مثنوی به ویژه نی نامه نوشته شده است، تا به حال هیچ یک از شارحان و مفسّران به معانی چند گانه واژه هوش در «نی نامه» توجّه نکرده است یا آنکه غیر از معنی رایج و آشنای آن واژه، معنای دیگر آن را محتمل ندانسته است. با این وصف، معنای غیر مشهور آن یعنی مرگ و نیستی، در سایه معنای مشهورش زیرکی و آگاهی پوشیده مانده است. نگارنده بر این باور است که با توجّه به بافت کلامی نی نامه، از میان معانی دوگانه و متباین واژه مذکور، معنی اخیر محتمل تر می نماید. زیرا واژه هوش در معنای مرگ، مفهوم اصطلاح عرفان«فنا» را بیان می کند و این امر کاملاً با دلالت های بافت کلامی نی نامه، منطبق است. برای اثبات این ادعا، نشانه های بافت کلامی در چند سطح بررسی شده است.
*تاریخ دریافت مقاله: 14/01/1390 تاریخ پذیرش نهایی:24/04/1391
1- نشانی پست الکترونیکی نویسنده هوش، فنا.:P.yaghoobi@uok.ac.ir
بررسی متغیرهای شناختی، انگیزشی و شخصیتی به عنوان پیش بین های بروز استعدادهای درخشان در دانشجویان دانشگاه شهید چمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی متغیرهای شناختی، انگیزشی و شخصیتی به عنوان پیش بین های بروز استعدادهای درخشان در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز پرداخته است. آزمودنی های این پژوهش را 204 دانشجوی عادی و 197 دانشجوی استعدادهای درخشان تشکیل می دهند، که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله یی از بین دانشجویان عادی و استعدادهای درخشان دانشگاه شهید چمران انتخاب شدند و به وسیله ی 5 مقیاس، شامل: آزمون هوشی کتل، آزمون خلاقیت عابدی، فرم کوتاه مقیاس شخصیتی نئو، آزمون هوش هیجانی بار-آن و پرسشنامه ی راهبردهای انگیزشی یادگیری مورد سنجش قرار گرفتند. در این پژوهش، برای تحلیل داده ها از روش تحلیل ممیز استفاده شده است. نتیجه های به دست آمده نشان داد، به جز هوش شناختی، متغیرهای هوش هیجانی، خلاقیت، شخصیت و راهبردهای انگیزشی یادگیری، و همچنین ترکیب خطی این متغیرها، پیش بین های بروز استعدادهای درخشان در دانشجویان دانشگاه شهیدچمران می باشند.