مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
اضطراب
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین نظریه ذهن (Theory of mind) با سبک های دلبستگی (Attachment styles) اضطرابی و اجتنابی در نوجوانان دختر صورت گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش بر اساس روش توصیفی–همبستگی بود. دویست و هشتاد نفر از نوجوانان 13-12 سال و 14 تا 17 ساله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. دو گروه شرکت کننده به پرسشنامه های ذهن خوانی از روی تصاویر چشم ها (Reading the Mind in the Eyes Test یا RMET-R) و تجارب روابط نزدیک-ساختارهای رابطه (Experiences in Close Relationships– Relationship Structures یا ECR-RS) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام در نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شد. یافته ها: بین دقت نظریه ذهن در نوجوانان کم سن تر (13-12 سال) و سبک دلبستگی ازنظر اضطراب با مادر، پدر، دوست و اضطراب کل رابطه معنی دار وجود داشت (01/0>p). تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که اضطراب با پدر، مادر و دوست به ترتیب 096/0، 003/0 و 001/0 از واریانس نظریه ذهن را به طور معنی داری پیش بینی می کند (01/0>p). رابطه معنی دار در گروه نوجوانان بزرگتر مشاهده نشد. نتیجه گیری: به منظور درک بهتر رابطه بین دلبستگی نوجوانان و نظریه ذهن ضرورت دارد که عوامل مشترک آن ها در نظر گرفته شود و بین انواع مختلف دلبستگی ناایمن به خصوص بین اضطراب و اجتناب تمایز قائل در نظر گرفته شود.
پیش بینی اضطراب دانشجویان بر اساس دشواری های تنظیم هیجان و افکار خودآیند منفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضطراب یک اختلال روان شناختی است که شناخت عوامل زمینه ساز آن ضروری است. هدف از پژوهش حاضر بررسی در پیش بینی اضطراب دانشجویان بر اساس دشواری در تنظیم هیجان و افکار خودکار منفی است. روش کار : روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد شهرستان بوکان است که با روش استفاده از نمونه گیری در دسترس 325 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب بک، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گرتز و رومر و پرسشنامه افکار خودآیند منفی استفاده شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS 20 و با استفاده از ماتریس همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها: با توجه به نتایج ضریب همبستگی پیرسون بین متغیرهای دشواری در تنظیم هیجان و افکار خودآیند منفی با اضطراب دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (01/0> P ). همچنین نتایج نشان داد که 23% واریانس مربوط به اضطراب به وسیله افکار خودآیند منفی و دشواری در تنظیم هیجان (23=2 R ) تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، اضطراب بر اساس دشواری تنظیم هیجان و افکار خودآیند منفی قابل پیش بینی است. بنابراین، آموزش راهبردهای تنظیم هیجان و کنترل افکار خودآیند منفی برای افزایش سلامت روان و کاهش اضطراب دانشجویان ضروری است.
اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید بر آشفتگی روان شناختی دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش : بدین منظور 32 نفر با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف از میان مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره دانشگاه با توجه به معیارهای در نظر گرفته شده انتخاب و به عنوان نمونه منظور گردیدند. روش تحقیق دراین مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه بود. از مصاحبه بالینی و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لویندا (1995) برای سنجش آشفتگی روان شناختی به عنوان ابزارهای پژوهش استفاده گردید. برنامه آموزش شناختی ارتقاء امید طی 8 جلسه 60 دقیقه ای و درمدت 4 هفته ی متوالی به دانشجویان ارائه گردید. بدین منظور نمونه تحقیق به صورت تصادفی در2 گروه 16 نفری (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه آزمایشی، تحت آموزش شناختی ارتقاء امید قرار گرفت، درحالیکه گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرارنگرفتند. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون کوواریانس بوسیله نرم افزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس در سطح 05/0> pبرای گروه وابسته به منظور تعیین اثر بخشی آموزش شناختی ارتقاء امید نشان داد که این کاربندی توانسته است بعنوان مداخله ای موثر موجب کاهش نمره کلی آشفتگی روان شناختی و هر سه مؤلفه آن (افسردگی، استرس و اضطراب) در دانشجویان گروه آزمایش گردد. نتیجه گیری: این کاربندی انتظار پیامدهای مطلوب، باور به اینکه امور به خوبی پیش خواهند رفت، همچنین احساس اعتماد به این که همه این ها در اثر تلاش های مناسب اتفاق خواهد افتاد را در فرد ایجاد کرده، و ضمن کاهش افسردگی، استرس و اضطراب باعث اعمال هدفمند می شود.
پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی بر اساس آسیب های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال های اضطرابی و افسردگی از شایع ترین اختلال های روانشناختی هستند. شناخت متغیر های موثر بر شکل گیری نشانه های اضطراب و ا افسردگی از نظر بالینی دارای اهمیت بسیاری است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی بر اساس آسیب های دلبستگی بود. از 406 شرکت کننده (242 پسر و 164 دختر) در پژوهش خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI) ، مقیاس افسردگی اضطراب استرس ( DASS ) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده ها از روش همببستگی و رگرسیون گام به کام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با نشانه های اضطراب و افسردگی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و آسیب های دلبستگی قابلیت پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی را دارند. بر این اساس، توجه به آسیب های دلبستگی برای پیشگیری از اختلالات اضطرابی و افسردگی و ارتقای سطح سلامت روان افراد جامعه و درمان افراد مبتلا به نشانه های اضطراب و افسردگی اهمیت فراوانی دارد.
آموزش مهارت های زندگی و تاثیرآن بر اختلالات هیجانی پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مهارت های زندگی نقش مهمی در ارتقاء توانایی های روانی نوجوانان در زمینه تنظیم هیجانات، خودآگاهی و سازگاری اجتماعی ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر اختلالات هیجانی (اضطراب و افسردگی) دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر بهمئی بود. روش : این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایشی و گروه گواه است. از بین کلیه دبیرستان های پسرانه شهرستان بهمئی تعداد 3 دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب و پرسشنامه سنجش علایم آسیب روانی ( DASS ) بر روی تمامی دانش آموزان پسر پایه سوم اجرا شد. از بین دانش آموزانی که نمره آنها در این پرسشنامه در دامنه (84-42) قرار داشت، 60 نفر به تصادف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. آموزش مهارت های زندگی در 10 جلسه هفتگی برای گروه آزمایش برگزار شد. د ر پژوهش حاضر به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد آموزش مهارت های زندگی موجب کاهش اضطراب (43/8 = F و 005/0 > p )، و افسردگی (56/12 = F و 001/0 > p ) در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل گردیده است. نتیجه گیری : آموزش مهارت های زندگی در دانش آموزان دبیرستانی موجب ارتقاء توانمندی های روانی- اجتماعی و کاهش اختلالات هیجانی آنان می گردد.
پیش بینی استرس شغلی معلمان براساس بخشش و استراتژی های کنترل فکر و بررسی ارتباط آن ها با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه بدلیل گسترش عوامل تنش زا و تغییر سبک زندگی، استرس به پدیده ای پیچیده و رایج تبدیل شده است. هدف این پژوهش پیش بینی استرس شغلی معلمان براساس بخشش و استراتژی های کنترل فکر و بررسی رابطه آن ها با استرس است. روش: جامعه آماری، کلیه معلمان ابتدایی دوره اول در سال تحصیلی 94-95 بودند که بر اساس جدول مورگان تعداد 123 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند . روش تحقیق از نوع همبستگی است. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه بخشش، پرسشنامه کنترل فکر (TCQ) و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) . داده ها با روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره گام به گام با ا ستفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها حاکیست که بین بخشش و استرس معلمان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بعلا وه بین مؤلفه های خود تنبیهی، نگرانی و پرت کردن حواس (از مؤلفه های کنترل فکر) با استرس معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ در مقابل بین مؤلفه های کنترل اجتماعی و ارزیابی دوباره (سایر مؤلفه های کنترل فکر) با استرس معلمان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج: هر چه سطح بخشش معلمان بیشتر باشد، آن ها استرس کمتری را تجربه خواهند کرد و نیز هرچه سطح خود تنبیهی، نگرانی و پرت کردن حواس معلمان بیشتر باشد، استرس آنها نیز افزایش خواهد یافت و در نهایت هرچه سطح کنترل اجتماعی و ارزیابی مجدد معلمان بیشتر باشد استرس آنان کاهش می یابد.
بررسی فراوانی اختلال خودبیمارانگاری در پرسنل اتاق های عمل بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی گیلان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خود بیمارانگاری یکی از انواع اختلالات شبه جسمی می باشدکه علی رغم وجود سلامت بدنی، فرد حداقل به مدت ۶ ماه به وجود یک بیماری جدی درخود معتقد است و غالبا با اضطراب و افسردگی توام است. هدف: با توجه به اینکه بسیاری از پرسنل اتاق عمل تحت تنش قرار دارند و با توجه به تاثیر مستقیم عملکرد این گروه در سلامت جامعه، پژوهش حاضر با هدف تعیین فراوانی اختلال خودبیمارانگاری در پرسنل اتاق عمل های بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام شده است. روش: این پژوهش به روش سرشماری برروی ۱۰۱ نفر از پرسنل اتاق عمل های بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی انجام شده است. پرسنل اتاق عمل به پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد خودبیمارانگاری ایوانز پاسخ دادند و داده ها با استفاده از نسخه ۱۸نرم افزار spss تحلیل گردید. یافته ها: در این پژوهش میزان شیوع خودبیمارانگاری ۱۸/۱۹ % به دست آمد. ۴۲نفر(۴۶/۷ %) سالم و ۳۲ نفر(۳۵/۶ %) تا حدودی این اختلال را داشتند. از۱۶پرسنل مبتلا به این اختلال ۱۴ مورد اختلال خودبیمارانگاری خفیف و ۲ مورد اختلال خودبیمارانگاری متوسط داشتند. رابطه ی معنی داری میان اختلال خودبیمارانگاری با جنس,مدرک تحصیلی و وضعیت تاهل مشاهده نشد . در حالی که رابطه ی سن و خودبیمارانگاری معنادار بود ) ۰/۰۱۳ ( p = . نتیجه گیری: در این مطالعه، شیوع بالایی از این اختلال نسبت به پژوهش های جهانی مشاهده شد. براساس نتایج این پژوهش، با افزایش سن، شیوع اختلال خودبیمارانگاری افزایش می یابد .علت این ارتباط معنادارآماری میتواند ناشی از افزایش اضطراب و افسردگی باشدکه نیازمند مطالعات گسترده تری جهت روشن شدن این موضوع می باشد.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیامدهای فشارزاهای چالشی و فشارزاهای بازدارنده در کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیامدهای فشارزاهای چالشی و فشارزاهای بازدارنده در کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران در شهر اهواز بود. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر شامل 257 نفر از کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. برازش بهتر از طریق همبسته کردن خطاهای دو مسیر حاصل شد. آن گونه که نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، فشارزاهای چالشی اثر مثبت معنی دار و فشارزاهای بازدارنده اثر منفی معنی داری بر رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد تکلیفی و عزت نفس سازمان محور دارند. یافته ها همچنین حاکی از اثر مثبت فشارزاهای بازدارنده بر قصد ترک شغل و اضطراب و اثر منفی این فشارزاها بر سلامت روان بودند. به علاوه نشان داده شد که اضطراب بر قصد ترک شغل اثر مثبت مستقیم و بر سلامت روان، رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد تکلیفی و عزت نفس سازمان محور اثر منفی مستقیم دارد. نتایج مربوط به روابط غیرمستقیم نیز اثر فشازاهای بازدارنده را بر سلامت روان، رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد تکلیفی و عزت نفس سازمان محور از طریق اضطراب مورد تأیید قرار دادند.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیامد های فشارزا های چالشی و فشارزا های بازدارنده در کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیامدهای فشارزاهای چالشی و فشارزاهای بازدارنده در کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران در شهر اهواز است. متغیرهای پیامد عبارت هستند از قصد ترک شغل، سلامت روان، رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد تکلیفی، عزت نفس سازمان محور و اضطراب. شرکت کنندگان شامل 257 نفر از کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند که 91.8% مرد و میانگین سنی آن ها نیز 32 سال بود. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های فشار روانی چالشی/ بازدارنده (لی پاین، لی پاین و جکسون، 2004)، افسردگی اضطراب فشار روانی (لوی باند و لوی باند، 1995)، قصد ترک شغل (کامن، فیچمن، جنکینز و کلش، 1979)، فرم کوتاه زمینه یابی سلامت (ویر، کوزینسکی و کلر، 1996)، عملکرد شغلی (ویلیامز و اندرسون، 1991) و عزت نفس سازمان محور (پیرس و گاردنر، 1989) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار AMOS ویراست 21 انجام گرفت. روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی با استفاده از روش بوت استراپ آزموده شدند. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. برازش بهتر از طریق همبسته کردن خطاهای دو مسیر حاصل شد. نتایج نشان داد فشارزاهای چالشی اثر مثبت معنی دار و فشارزاهای بازدارنده اثر منفی معنی داری بر رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد تکلیفی و عزت نفس سازمان محور دارند. هم چنین اثر مثبت فشارزاهای بازدارنده بر قصد ترک شغل و اضطراب و اثر منفی این فشارزاها بر سلامت روان بودند. و نشان داده شد که اضطراب بر قصد ترک شغل اثر مثبت مستقیم و بر سلامت روان، رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد تکلیفی و عزت نفس سازمان محور اثر منفی مستقیم دارد. نتایج مربوط به روابط غیرمستقیم نیز اثر فشازاهای بازدارنده را بر سلامت روان، رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد تکلیفی و عزت نفس سازمان محور از طریق اضطراب مورد تأیید قرار دادند.
ارتباط اعتیاد، تاب آوری و مؤلفه های هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط اعتیاد با عوامل محافظت کننده (تاب آوری) و عوامل خطر (افسردگی، اضطراب و استرس) بود. روش : 346 دانشجوی فنی دانشگاه صنعتی شریف به روش دردسترس به پرسش نامه های سرندی تلویحی سوء مصرف مواد ( SASSI-3 )، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون ( CD-RISC ) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس ( DASS-21 ) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک SPSS-16 و به روش آزمون همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و رگرسیون چندمتغیری انجام شد. یافته ها : یافته ها نشان داد اضطراب (001/0≥ p ، 31/3- = t )، افسردگی (001/0≥ p ، 55/5- = t ) و استرس (001/0≥ p ، 37/3- = t ) در آزمودنی هایی که احتمال سوء مصرف مواد در آن ها بالاتر بود، نسبت به گروه مقابل بیشتر و میزان تاب آوری (01/0≥ p ، 56/2 = t ) کمتر بود. نتیجه گیری : میزان بالای مشکلات هیجانی و احتمال بالای سوء مصرف مواد در دانشجویان، توجه به عوامل خطرپذیری و مداخله های پیشگیرانه را در اولویت قرار می دهد.
نقش ابعاد کمال گرایی و راهبردهای تنظیم هیجانی در پیش بینی شدت نشانه های افسردگی و اضطراب دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان پیش بینی کنندگی ابعاد کمال گرایی و راهبردهای تنظیم هیجانی در شدت نشانه های اضطراب و افسردگی در دانشجویان است. روش: با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 280 دانشجوی دانشگاه های علوم پزشکی تهران و صنعتی امیرکبیر از بین کلیه دانشجویان دانشگاه های سراسری مستقر در شهر تهران انتخاب شدند و به مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران (TMPS)، پرسشنامه تنظیم هیجان شناختی (CERQ) و زیرمقیاس های افسردگی و اضطرابِ مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و دو زیرمقیاس حل مسأله مدبرانه و گریز- اجتنابِ پرسشنامه شیوه های مقابله (WOCQ) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون گامبه گام استفاده شد. یافته ها: ابعاد کمال گرایی و راهبردهای تنظیم هیجانی توانستند 36 درصد از تغییرات شدت نشانه های افسردگی و 30 درصد از تغییرات شدت نشانه های اضطراب را تبیین کنند. نتیجه گیری: کمال گرایی و راهبردهای تنظیم هیجانی را می توان به عنوان متغیرهای پیش بینِ شدت نشانه های افسردگی و اضطراب به شمار آورد.
اثربخشی مداخله مثبت نگر گروهی درکاهش نشانه های افسردگی و اضطراب و افزایش میزان رضایت از زندگی دختران نوجوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله مثبت نگر گروهی درکاهش نشانه های افسردگی و اضطراب و افزایش میزان رضایت از زندگی دختران نوجوان انجام شد. روش : 31 دانش آموز 14 تا 15 ساله، با نشانه های خفیف تا متوسط افسردگی و اضطراب با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. آموزش های مثبت نگر طی 11 جلسه دو ساعته، به گروه آزمایش ارائه شد. نشانه های افسردگی و اضطراب توسط مقیاس 21 گویه ای افسردگی، اضطراب و استرس ( DASS-21 ) و میزان رضایت از زندگی توسط مقیاس رضایت از زندگی ( SWLS )، پیش و پس از مداخله و چهار و نُه ماه پس از اتمام مداخله اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها : یافته ها نشان داد درگروه آزمایش نسبت به کنترل، نشانه های افسردگی (87/11 F= ، 002/0 p= )، اضطراب (31/9 F= ، 005/0 p= ) و استرس (62/12 F= ، 001/0 p= ) کاهش و میزان رضایت از زندگی (18/10 F= ، 003/0 p= ) افزایش داشت. تغییرات درون گروهی تمامی متغیرهای پژوهش در مرحله پیگیری چهار و نُه ماهه در مقایسه با مرحله پس آزمون معنادار نبود. نتیجه گیری : آموزش های مثبت نگر باعث کاهش معنی دار افسردگی، اضطراب و استرس و افزایش معنی دار رضایت از زندگی می شود. بنابراین می توان آن را برای کاهش نشانه های پیش بالینی به کار برد. /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal" mso-tstyle-rowband-size:0 mso-tstyle-colband-size:0 mso-style-noshow:yes mso-style-priority:99 mso-style-qformat:yes mso-style-parent:"" mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt mso-para-margin:0cm mso-para-margin-bottom:.0001pt mso-pagination:widow-orphan font-size:11.0pt font-family:"Calibri","sans-serif" mso-ascii-font-family:Calibri mso-ascii-theme-font:minor-latin mso-fareast-font-family:"Times New Roman" mso-fareast-theme-font:minor-fareast mso-hansi-font-family:Calibri mso-hansi-theme-font:minor-latin mso-bidi-font-family:Arial mso-bidi-theme-font:minor-bidi}
نقش واسطه ای آمیختگی شناختی در تبیین ارتباط بین بی نظمی هیجانی با اضطراب و افسردگی: یک عامل فراتشخیصی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تبین نقش واسطه ای آمیختگی شناختی در تبیین ارتباط بین بی نظمی هیجانی با اضطراب و افسردگی بود . روش : در پژوهش حاضر 543 دانشجوی دانشگاه تهران به پرسشنامه آمیختگی شناختی ( CFQ )، مقیاس مشکل در تنظیم هیجان ( DERS )، پرسشنامه اضطراب بک ( BAI ) و پرسشنامه افسردگی بک-نسخه دوم ( BDI-II ) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی انجام شد . یافته ها : تمام متغیرهای پژوهش به طور معنی داری با هم رابطه داشتند (001/0 p< ). تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نشان داد که آمیختگی شناختی نقش واسطه ی کامل در ارتباط بین متغیر بی نظمی هیجانی با شدت اضطراب (001/0> p ، 84/0= ß) و شدت افسردگی (001/0> p ، 79/0= ß) ایفا می کند و نتایج آزمون سوبل هم این نقش واسطه ای آمیختگی شناختی را برای اضطراب (001/0> p ، 35/6= z ) و افسردگی (001/0> p ، 11/5= z ) تأیید کرد . نتیجه گیری : آمیختگی شناختی یک متغیر واسطه ای در رابطه بین بی نظمی هیجانی با اضطراب و افسردگی محسوب می شود و با کنترل این متغیر، ارتباط بین بی نظمی هیجانی با اضطراب (05/0< p ، 09/0= ß) و افسردگی (05/0< p ، 07/0= ß) معنادار نیست .
راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، اضطراب و تکانشگری در اختلال دوقطبی با و بدون همبودی با اختلال وسواسی- جبری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : میزان بالای همبودی میان اختلال دوقطبی و اختلال وسواسی جبری می تواند به دلیل فرآیندهای فراتشخیصی مشترک باشد؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر ارزیابی نقش سه فرآیند راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، اضطراب و تکانشگری در ایجاد و تداوم اختلال دوقطبی و اختلال وسواسی جبری بود. روش : 25 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی (11 زن و 14 مرد)، 25 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی همبود با وسواس/ جبری (12 زن و 13 مرد) و 25 نفر از افراد بهنجار (13 زن و 12 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از فرم کوتاه پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان، پرسش نامه تکانشگری و سیاهه اضطراب بک استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل چندمتغیری واریانس مورد تحلیل قرار گرفت . یافته ها : نتایج نشان دادند که بیماران دارای همبودی اختلال دوقطبی و وسواس/ جبری از راهبردهای سازش نایافته ملامت خویش و ملامت دیگران بیشتری در مقایسه با افراد بهنجار استفاده می کنند (01/0> p ). هر دو گروه بیماران از راهبردهای نشخوارگری و فاجعه سازی بیشتری نسبت به افراد بهنجار بهره می گیرند و نمرات بیماران دارای اختلال همبود در این راهبردها بیشتر از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی به تنهایی بود (01/0> p ). هر دو گروه بیماران از راهبردهای سازش یافته تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد و دیدگاه گیری کمتری در مقایسه با افراد بهنجار استفاده می کردند (01/0> p ). همچنین، در متغیرهای اضطراب، مؤلفه های شناختی/ توجهی، حرکتی و بی برنامگی تکانشگری هر دو گروه بیماران نمرات بیشتری از افراد بهنجار کسب کردند؛ درحالی که میانگین نمرات بیماران دارای اختلال همبود بیشتر از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی به تنهایی بود (01/0> p ). نتیجه گیری : اضطراب، تکانشگری و برخی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (ملامت خویش، نشخوارگری و فاجعه سازی) فرآیندهای فراتشخیصی بوده و می توانند در ایجاد و تداوم اختلال دوقطبی و اختلال وسواسی جبری نقش مهمی ایفا کنند .
مقایسه کارکردهای اجرایی مغز در کودکان دارای اختلال بیش فعالی و نقص توجه با کودکان دارای اختلال بیش فعالی نقص توجه همراه با اضطراب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی مغز در دوگروه از کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی دارای اضطراب یا فاقد اضطراب بود. مواد و روش ها در این مطالعه مقطعی-مقایسه ای، 15 کودک و نوجوان مبتلا به بیش فعالی/ نقص توجه بدون اضطراب و 15 کودک و نوجوان مبتلای دارای اضطراب، از بین بیماران مراجعه کننده به مراکز روان پزشکی سه منطقه تهران (مناطق یک، سه و نُه) و با توجه به نتایج حاصل از تکمیل مصاحبه نیمه ساختاریافته تشخیص اختلالات روانپزشکی کودک ونوجوان (K-SADS)، پرسش نامه کانرز-فرم والد و مقیاس تجدیدنظرشده اضطراب آشکار کودکان (RCMAS) انتخاب شدند. سپس آزمون های برج لندن و ویسکانسین در دو گروه اجرا شدند و نتایج حاصل با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها یافته ها نشان دادند که میان کارکردهای اجرایی مغز کودکان (قدرت حل مسأله و تصمیم گیری؛ انعطاف پذیری ذهنی و تفکر انتزاعی؛ قدرت مهار و تکانش گری) دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و دارای نقص توجه/ بیش فعالی همراه با اضطراب، تفاوت وجود دارد (05/0=p). نتیجه گیری اضطراب بیمارگون موجب کاهش خطرپذیری، عدم مپهار و تکانش گری در افراد دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می شود و تفکر انتزاعی را بهبود می بخشد. اما در قدرت تصمیم گیری و حل مسأله این افراد، اختلال جدی ایجاد می کند.
نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و حساسیت اضطرابی در رابطه بین نوروزگرایی با همبودی اضطراب و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و حساسیت اضطرابی در رابطه بین روان رنجور خویی با همبودی اضطراب و افسردگی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری زنان و مردان ساکن در مناطق مختلف شهر تهران به تعداد تقریبی پنج میلیون نفر بود. تعداد 358 داوطلب شامل 178 مرد و 180 زن از جمعیت عمومی شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند و نسخه کوتاه مقیاس پنج عاملی شخصیت کاستا و مک کرا (1992)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و کارترایت- هاوتون (2003)، مقیاس حساسیت اضطرابی (ریس، پترسون، گورسکای، مک نالی، 1986) و مقیاس افسردگی اضطراب استرس لاویباند و لاویباند (1995) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که روان رنجور خویی، باورهای فراشناختی و حساسیت اضطرابی با اضطراب و افسردگی رابطه مثبت دارد. نتایج تحلیل مسیر نیز نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و حساسیت اضطرابی را در رابطه بین روان رنجور خویی با همبودی اضطراب و افسردگی نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت اختلال های اضطرابی و افسردگی چندعاملی هستند و افزون بر این در شکل گیری، تداوم و درمان اختلال های اضطرابی و افسردگی، همزمان با روان رنجور خویی، باید به نقش باورهای فراشناختی و حساسیت اضطرابی توجه کرد.
اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی– رفتاری بر سلامت روان شناختی و تکانش گری معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی – رفتاری بر تکانش گری و سلامت روان شناختی معتادان تحت درمان نگه دارنده با متادون است. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح تحقیق آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای این منظور 20 فرد مبتلا به سوءمصرف مواد که تحت درمان نگه دارنده با متادون در یکی از مراکز ترک اعتیاد استان تهران قرار گرفته بودند؛ به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. آموزش طی 10 جلسه برگزار شد و پرسشنامه تکانش گری بارت و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس در دو مرحله توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. یافته ها: یافته های تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که تفاوت معناداری در نیمرخ دو گروه آزمایش و کنترل در میزان تکانش گری و همچنین سلامت روان در مرحله پس آزمون وجود دارد. به طوری که گروه آزمایش ارتقاء قابل ملاحظه ای را نشان دادند. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی – رفتاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای ارتقاء سلامت روان و کاهش تکانش گری معتادان تحت درمان نگه دارنده با متادون مؤثر باشد
اثربخشی آموزش برون ریزی نوشتاری هیجان ها بر خودکارامدی و کنترل عواطف در دانش آموزان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی برون ریزی نوشتاری هیجان ها بر خودکارامدی و کنترل عواطف در دانش آموزان مضطرب بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش، گروه گواه، و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان دبیرستان شهید صادقی به تعداد 600 نفر بود. پس از آزمون غربالگری اضطراب در مورد 200 نفر، 30 دانش آموز که بیش ترین نمره را در اضطراب داشتند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از همتاسازی در گروه آزمایش و گواه هر گروه 15 نفر جایگزین شدند. ابزار پژوهش سیاهه اضطراب بک و استیر (1990)، آزمون خودکارامدی شرر و مادوکس (1982)، آزمون کنترل عواطف ویلیمایز و چاملز (1997) و مداخله های افشای نوشتاری هیجان ها پنه بیکر (1995) 4 جلسه 30 دقیقه ای هر هفته یک جلسه بود. داده ها با استفاده از روش آماری کواریانس و روش واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها : یافته ها تفاوت معناداری را به واسطه تاثیر آموزش برون ریزی نوشتاری هیجان ها بین نمره های دو گروه آزمایش و گواه و پایداری نتایج را در مرحله پیگیری در متغیرهای خودکارامدی (67/23 =F، 001/0 =P)، در کنترل عواطف (1/10 =F، 001/0 =P) و در اضطراب (09/11 =F، 001/0 =P) نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان روش درمانی برون ریزی نوشتاری هیجان ها را به عنوان شیوه ای آسان، کم هزینه، موثر و کارآمد با قابلیت کاربرد وسیع در کاهش علائم اضطراب، بهبود خودکارامدی و کنترل عواطف به کار برد.
اثربخشی ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب و قند خون بیماران دیابتی با نوع شخصیت بازدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
139-156
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب و قند خون بیماران دیابتی با نوع شخصیت بازدارنده بود. روش: روش مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، گروه گواه و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 225 نفر از بیماران مراجعه کننده به مرکز دیابت اکباتان شهر تهران در تابستان 1394 بود. به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگزین شد. ابزار پژوهش پرسشنامه شخصیتی گِرِی-ویلسون ( ویلسون، بارت و گِرِی، 1989)، اضطراب بک و استیر (1990) و درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس کابات-زین (2005) بود که طی 8 جلسه 120 دقیقه ای هفته ای یک بار اجرا و برای تحلیل آماری از روش کواریانس و اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی روش ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب (06/25 = F، 001/0 = (P و قند خون بیماران دیابتی با نوع شخصیت بازدارنده بود (22/20 = F، 002/0 =P) و نتایج به دست آمده در مرحله پیگیری حاکی از پایداری تاثیر درمان ذهن آگاهی بود (06/25 = F، 002/0 = P). نتیجه گیری: به متخصصان توصیه می شود به منظور کاهش اضطراب و کاهش قند خون بیماران دیابتی در کنار درمان های پزشکی از طریق ایجاد هوشیاری آگاهانه و تجربه زمان حال و غیرقضاوتی بودن در این بیماران باعث افزایش سلامت آن ها شوند.
مقایسه افسردگی، اضطراب، نشخوار فکری، سرکوب فکر و سبک های مقابله ای در همسران بیماران دچار اسکیزوفرنی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
367-386
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان افسردگی، اضطراب، نشخوار فکری، سرکوب فکر و سبک های مقابله ای در همسران بیماران مرد دچار اسکیزوفرنی و همسران زن افراد عادی بود. روش: روش پژوهش علی-مقایسه ای و جامعه آماری همسران بیماران دچار اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان ها، مراکز بهزیستی و توان بخشی تهران و شهریار به تعداد 435 نفر که از این تعداد 67 نفر متأهل و 46 نفرشان مایل به همکاری بودند، از میان آن ها به روش نمونه برداری هدف مند 40 نفر و 40 نفر نیز از میان 1200000 نفر از ساکنان شهریار به روش نمونه برداری چندمرحله ای، داوطلبانه و با همتاسازی درآمد خانواده ها انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های افسردگی بک، اِستیر و براون 1996، اضطراب بک، اِپستین، براون و اِستین (1988)، سبک های پاسخ نشخواری نولن-هوکسیما، مارو و فریدریکسون 1990، سرکوب خرس سفید وگنر و زاناکاس (1994) و مقابله با موقعیت های تنیدگی زا اندلر و پارکر (1990) جمع آوری و به روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد همسران بیماران دچار اسکیزوفرنی در افسردگی (078/119=F، 001/0=P)، اضطراب (406/120=F، 001/0=P)، نشخوارفکری (014/63=F، 001/0=P)، سرکوب فکر (390/27=F، 001/0=P) و سبک هیجان محور (902/42=F، 001/0=P) میانگین بالاتری دارند. نتیجه گیری: به بالینگران پیشنهاد می شود در درمان با تمرکز بر سبک های تفکر نشخواری و سرکوب فکر همسران بیماران دچار اسکیزوفرنی و آموزش سبک مقابله ای کارآمدتر، به آن ها کمک کنند تا بتوانند در خود میزان افسردگی و اضطراب ناشی از زندگی با همسر بیمار را کاهش دهند.