مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
اضطراب
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : جمعیت رو به رشد سالمندان و مسایل و نیازهای خاص آنان، انجام بررسی های بیشتر را ضروری می سازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رضایت از زندگی در ارتباط بین عوامل شخصیت و اضطراب مرگ در سالمندان انجام گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری تحقیق را همه سالمندان (افراد بالای 60 سال) ساکن شهرستان های استان آذربایجان غربی تشکیل داد که از میان آنان، 234 نفر(150 مرد و 84 زن) به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس اضطراب مرگ Templer (Templer Death Anxiety Scale یا TDAS)، مقیاس رضایت از زندگی (Satisfaction with Life Scale یا SWLS) و مقیاس پنج عاملی NEO (NEO Five-Factor Inventory یا NEO-FFI) جمع آوری گردید. در نهایت، داده ها در نرم افزارهای SPSS و SmartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ارتباط منفی و مستقیمی بین هر یک از متغیرهای توافق و رضایت از زندگی با اضطراب مرگ مشاهده شد. هر یک از متغیرهای روان رنجورخویی و باوجدان بودن نیز با اضطراب مرگ رابطه مستقیم و مثبتی داشت. بر اساس یافته ها، روان رنجورخویی، برون گرایی، انعطاف پذیری و توافق، به صورت غیر مستقیم و با واسطه رضایت از زندگی، با اضطراب مرگ رابطه معنی داری را نشان داد. نتیجه گیری: رضایت از زندگی در ارتباط با هر یک از عوامل روان رنجورخویی، برون گرایی، انعطاف پذیری و توافق با اضطراب مرگ در سالمندان نقش میانجی گری ایفا می کند. بنابراین، افزایش رضایت از زندگی با کاهش اضطراب مرگ در سالمندان همراه است. همچنین، نتایج به دست آمده تأییدی بر مفروضه های نظریه Erikson مبنی بر رابطه رضایت از زندگی و پذیرش واقعیت مرگ در سالمندی می باشد.
نقش میانجی استرس، اضطراب و افسردگی در رابطه بین آلکسی تایمی و سوء هاضمه عملکردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : سوء هاضمه عملکردی، نوعی اختلال مزمن دستگاه گوارش فوقانی است که نابهنجاری عضوی و یا بیوشیمیایی آن را تبیین نمی کند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش میانجی استرس، اضطراب و افسردگی در رابطه بین آلکسی تایمی و سوء هاضمه عملکردی انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع همبستگی بود و در آن 224 بیمار زن و مرد مبتلا به سوء هاضمه عملکردی به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به معیارهای ورود، انتخاب شدند. استرس، اضطراب و افسردگی بیماران با استفاده از فرم 21 سؤالی مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (21-Depression Anxiety Stress Scales یا 21-DASS)، آلکسی تایمی به وسیله پرسش نامه آلکسی تایمی Toronto (Toronto Alexithymia Scale یا TAS) و شدت سوء هاضمه عملکردی پس از تشخیص اولیه پزشک فوق تخصص گوارش، با استفاده از پرسش نامه شاخص شدت علایم گوارشی (Gastrointestinal symptom rating scale یا GSRS) ارزیابی گردید. در نهایت، داده ها در نرم افزار SmartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آلکسی تایمی تأثیر مستقیمی بر شدت سوء هاضمه عملکردی داشت (میزان تأثیر: 44/0). همچنین، آلکسی تایمی با میانجی گری افسردگی (20/0) و اضطراب (17/0)، بر شدت سوء هاضمه در سطح اطمینان 95 درصد تأثیر گذاشت، اما به دلیل معنی دار نبودن ضریب مسیر بین متغیر استرس و سوء هاضمه عملکردی (96/1 > T)، تأثیر غیر مستقیم آلکسی تایمی بر شدت سوء هاضمه عملکردی با میانجی گری استرس تأیید نشد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان دهنده اهمیت نقش عوامل روان شناختی (آلکسی تایمی، اضطراب و افسردگی) در سوء هاضمه عملکردی می باشد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان یکی از شایع ترین بیماری های مزمن بوده که بیماران مبتلابه آن با مشکلات مختلف روانی روبرو هستند؛ بنابراین باید به دنبال روش هایی بود تا بتوان از شدت مشکلات روانی این بیماران کم کرد. ازاین رو، پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfulness-Based Cognitive Therapy یا MBCT) بر علائم روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی نیمه تجربی بود که با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلابه سرطان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محمدی شهر بندرعباس بود. نمونه پژوهش حاضر را تعداد 30 بیمار سرطانی تشکیل می داد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند (هر گروه 15 نفر). اعضای هردو گروه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (Depression Anxiety Stress Scales یا DASS) را قبل و بعد از جلسات (طی سه ماه) تکمیل نمودند. یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون افسردگی (11/84 F= و 001/0 p<)، اضطراب (52/47 F= و 001/0 p<) و استرس (51/59 F= و 001/0 p<) تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری : به نظر می رسد که بیماران مبتلابه سرطان علاوه بر مشکلات جسمانی از مشکلات روانی ناشی از بیماری رنج می برند، ازاین رو ضروری است مراکز درمانی و انجمن های حمایتی مرتبط با بیماران مبتلابه سرطان در برنامه ریزی های خود جهت کاهش علائم روان شناختی بیماران، از روش MBCT به صورت گروهی بهره گیرند.
افسردگی، اضطراب و بار تحمیلی در مراقبین اصلی بیماران دمانس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مراقبت از یک فرد مبتلا به اختلالات شناختی می تواند منابع احساسی هر فردی را از بین ببرد؛ مراقب به دلیل اینکه احتمال بالایی برای رشد اختلال روانی و فیزیکی دارد، بیمار پنهان لقب گرفته است. لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی وضعیت افسردگی، اضطراب و بار تحمیلی مراقبین اصلی بیماران دمانس بود. مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی بر روی 96 مراقب اصلی بیماران دمانس که به روش نمونه گیری در دسترس در مطالعه شرکت کرده بودند، انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه تجدیدنظر شده افسردگی بک (Beck Depression Inventory-II)، مقیاس خود گزارشی اضطراب زونگ (Zung Self-rating Anxiety Scale) و نسخه ایرانی بار تحمیلی مراقبان (Iranian Version of Caregivers Burden) جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 8/69 درصد افراد دارای نمره در محدوده افسردگی، 1/28 درصد نمره در محدوده اضطراب و 3/33 درصد افراد نمره در محدوده متوسط تا بالای بار تحمیلی داشتند. سن مراقب با بار تحمیلی رابطه معنی دار داشت (026/0=p). بین جنس بیمار و اضطراب رابطه معنی داری وجود داشت (039/0=p). بین طول مدت بیماری و نمره اضطراب و بار تحمیلی رابطه معنی داری یافت شد. در هر سه حوزه رابطه معنی داری بین حمایت سایر اعضای خانواده و شدت بیماری با نمرات حاصله وجود داشت. همچنین بین نمرات اضطراب و بار تحمیلی با تحصیلات مراقب رابطه معنی دار وجود داشت. نتیجه گیری: مقدار بالای اضطراب، افسردگی و بار تحمیلی در مراقبان بیماران دمانس توجه ویژه به مراقبان را می طلبد. این توجه باید توسط کادر درمانی و مدیران مربوطه صورت گیرد. همچنین خانواده بیماران دمانس باید تشویق شوند که به صورت گروهی از بیمار مراقبت کنند، چون طبق این مطالعه حمایت سایر اعضای خانواده کمک زیادی به کاهش اضطراب، افسردگی و بار تحمیلی آن ها می کند.
نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمال گرایی، به عنوان یک ویژگی شخصیتی چندبعدی، با نشانه های اضطراب رابطه دارد. عوامل زیادی وجود دارند که می توانند رابطه بین کمال گرایی و نشانه های اضطراب را تحت تأثیر قرار دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اضطراب انجام شد. دویست و شصت و هشت دانشجوی دانشگاه تهران (144 دختر، 124 پسر) از رشته های مختلف تحصیلی در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس چند بعدی کمال گرایی تهران (TMPS)، مقیاس افسردگی اضطراب استرس (DASS-21) و مقیاس استحکام من (ESS) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که کمال گرایی خود محور با نشانه های اضطراب رابطه منفی و کمال گرایی دیگرمحور و جامعه محور با نشانه های اضطراب رابطه مثبت داشت در حالی که استحکام من با نشانه های اضطراب رابطه منفی داشت. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اضطراب نقش واسطه ای ایفا می کند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اضطراب رابطه خطی و یک بعدی نیست و استحکام من می تواند در رابطه بین آن ها نقش واسطه ای ایفا کند.
بررسی تاثیر ملاقات خانواده بر مقدار اضطراب و کیفیت خواب بیماران دچار سوختگی بستری در بیمارستان قطب الدین شیرازی در سال 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
193 - 204
حوزه های تخصصی:
سوختگی یکی از بدترین آسیب هایی است که می تواند در زندگی یک انسان رخ دهد. از عوارض عمده سوختگی اضطراب و در پی آن کیفیت خواب پایین بیماران می باشد. لذا، این مطالعه با هدف بررسی تاثیر حضور خانواده بر مقدار اضطراب و کیفیت خواب بیماران دچار سوختگی بستری در بیمارستان سوانح و سوختگی قطب الدین شیرازی در سال 94 انجام گرفته است. این پژوهش کار آزمایی بالینی در سال 1394 در بیمارستان سوانح و سوختگی قطب الدین شیرازی انجام گرفت. نمونه پژوهش تعداد80 نفر از بیماران با سوختگی 20 تا 50 درصد در محدوده سنی 20 تا 50 سال که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به دو گروه 40 نفری تقسیم شدند و برای گروه مداخله به مدت یک هفته هر شب از ساعت 9 تا 10 شب اجازه داده شد یک فامیل آموزش داده شده بیمار را ملاقات کند. پس از گذشت 48 ساعت از زمان بستری و هم چنین، پس از گذشت 7 روز فرم های بررسی مشکلات خواب و بررسی سطح اضطراب، به وسیله بیمار تکمیل گردید. از پرسش نامه پیتزبورگ برای ارزیابی کیفیت خواب و پرسش نامه ارزیابی اضطراب و افسردگی بیمارستانی برای ارزیابی مقدار اضطراب بیماران استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 20 وآزمون های تی مستقل و تی زوجی و هم چنین، پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.نتایج نشان دادند پس از انجام مداخله میانگین کیفیت خواب گروه مداخله 55/6 با انحراف معیار 67/2 می باشد که اختلاف آماری معنی داری با گروه کنترل با میانگین خواب 75/16 با انحراف معیار 04/2 داشت (00/0 p=). هم چنین، از نظر مقدار اضطراب پس از انجام پژوهش، گروه مداخله با میانگین 12/7 و انحراف معیار 73/5 تفاوت معنی داری با گروه کنترل با میانگین 67/13 و انحراف معیار 31/2 نشان داد (00/0 p=). نتایج مطالعه نشان داد که حضور مرتب افراد فامیل بر بالین بیمار باعث کاهش اضطراب و افزایش کیفیت خواب بیماران سوختگی می گردد.
تأثیر آموزش بازتوانی شناختی بر بهبود نشانه های اضطراب در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه اختلال های اضطرابی در بین کودکان بسیار شایع است و باعث کاهش کیفیت زندگی در آنها شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش بازتوانی شناختی بر بهبود نشانه های اضطراب در کودکان است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب 8 تا 12 ساله دبستانی بود که در سال تحصیلی 96-1395 در مقطع تحصیلی دوم تا ششم در شهر شیراز مشغول به تحصیل بودند که از بین آنها 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1988) و نرم افزار اسمارت درایور پلاس (انستیتو آموزش مغز، 2017) به عنوان ابزار بازتوانی شناختی بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بازتوانی شناختی به طور معناداری باعث کاهش نمره کل اضطراب، اضطراب جدایی و اضطراب عمومی شد (01/0 ≥ P ) اما تفاوت معناداری در میزان ترس از فضای باز، ترس از آسیب فیزیکی، ترس اجتماعی و وسواس- بی اختیاری مشاهده نشد. نتیجه گیری: به طورکلی نتایج نشان داد بازتوانی شناختی باعث بهبود و ارتقاء مهارت های شناختی کودکان شده و در نتیجه بر کاهش اختلال های اضطرابی تأثیر می گذارد.
تأثیر برنامه درمانی گربه مقابله گر برکاهش نشانه های اختلال اضطرابی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال های اضطرابی در کودکان یکی از مهم ترین علل سازش نایافتگی کودکان است. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر برنامه درمانی گربه مقابله گر بر کاهش نشانه های اختلال اضطرابی در کودکان دبستانی بود . روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی، پیش آزمون - پس آزمون، پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر را دختران و پسران 9 تا 11 سال مبتلا به مشکلات اضطرابی تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود، به این صورت که از بین مدارس شهر تهران و با استفاده از مقیاس چندبعدی اضطراب کودکان (مارچ و همکاران، 1997)، 32 کودک که دارای نشانه های اختلال های اضطرابی بودند انتخاب و سپس به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شده اند (16 کودک در هر گروه). کودکان گروه آزمایش تحت برنامه درمانی گربه مقابله گر قرار گرفتند ولی گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. پس از پایان مداخله از هر دو گروه آزمایش و گواه، پس آزمون و بعد از یک ماه پیگیری تأثیر درمان انجام شد. یافته ها : برای تحلیل داده های حاصله از روش تحلیل اسپانوا استفاده شد که نتایج نشان داد به طورکلی برنامه درمانی گربه مقابله گر در کاهش اختلال های اضطرابی در کودکان تأثیر معنادار داشته و تأثیر این شیوه درمانی بر تمامی نشانه های اختلال های اضطرابی در دوره پیگیری یک ماهه، پایدار بوده است ( 0/05 > p ) . نتیجه گیری: برنامه درمانی گربه مقابله گر می تواند با تشخیص نشانه های تحریک اضطراب ناخواسته به کودکان و استفاده از این نشانه ها به عنوان راهنما در جهت به کارگیری راهبردهای مدیریت اضطراب به کاهش اختلال های اضطرابی در کودکان منجر شود.
مقایسه افراد راست برتر و چپ برتر از لحاظ سطح خودپنداشت، اضطراب، و تکلیف حرکتی (چالاکی دست)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: برتری جانبی از موضوعات بحث برانگیزی است که به جانبی شدن یا تخصیص نیمکره های مغز به فعالیت های خاص مربوط می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه دانش آموزان راست برتر و چپ برتر از لحاظ خودپنداشت، اضطراب، و چالاکی دست انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر سنین 9 تا 14 سال شهرستان تبریز در سال 1395 بود که بعد از شناسایی مدارس منتخب، تعداد 30 دانش آموز چپ برتر و 30 دانش آموز راست برتر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دست برتری چاپمن و چاپمن (1987) ، خودپنداشت کودکان پیرز و هریس (1969)، اضطراب بک (1988) و آزمون حرکتی پردیو پگ بورد (تیفین و آشر، 1948) بودند. برای تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصله تفاوت معنی داری را در مورد مؤلفه های خودپنداشت و اضطراب در بین دو گروه راست برتر و چپ برتر نشان داد (05/0> P )، اما در ارتباط با تکلیف حرکتی (چالاکی دست) تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0< P ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان استنباط کرد بین دانش آموزان راست برتر و چپ برتر در ابعاد هیجانی، رفتاری و حرکتی تفاوت هایی وجود دارد که باید مورد توجه خانواده ها و روان شناسان کودک قرار گیرد.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی بر افسردگی، اضطراب و استرس زنان مبتلا به اختلالات روانی مزمن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به اختلالات روانی مزمن است. روش پژوهش نیمة آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون است. جامعة آماری بیماران زن مراجعه کننده به مرکز توان بخشی بیماران اعصاب و روان «پرستو» شهرستان نجف آباد هستند که از زمستان 1392 در این مرکز بستری شده بودند. تعداد 24 نفر زن، به روش نمونه گیری در دسترس، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات افسردگی، اضطراب و استرس دو گروه آزمایش و کنترل در مرحلة پس آزمون وجود دارد (01/0> P). با توجه به نتایج پژوهش، آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی در کاهش افسردگی، اضطراب و استرس زنان مبتلا به اختلالات روانی مزمن مؤثر است و می تواند به عنوان یک مداخلة درمانی مناسب در کنار درمان دارویی این بیماران به کارگرفته شود.
بررسی مقایسه ای رابطة بین عوامل هوش معنوی با اضطراب و افسردگی در دانش آموزان مقطع متوسطه براساس زمینة تحصیلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطة بین عوامل هوش معنوی با اضطراب و افسردگی در دانش آموزان رشتة «معارف و علوم اسلامی» و سایر رشته های تحصیلی انجام شده است. گروه نمونه شامل 38 دانش آموز رشتة علوم و معارف اسلامی (کل جامعه) و 196 دانش آموز از رشته های گوناگون تحصیلی در پایة چهارم دبیرستان های شهرستان خرم آباد (ناحیة 2 آموزش و پرورش) بود که به روش «نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای» انتخاب شدند. در این پژوهش، از 3 پرسش نامة «هوش معنوی ناصری»، پرسش نامه «اضطراب بک» و پرسش نامه «افسردگی گلدبرگ» استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که اضطراب در هر دو گروه به طور معنا داری از طریق عامل شکیبایی (در هوش معنوی) قابل پیش بینی بود. همچنین افسردگی از طریق عامل شکیبایی و بخشش در گروه معارف و علوم اسلامی و از طریق عوامل شکیبایی و تجارب معنوی در سایر دانش آموزان قابل پیش بینی بود. اما عامل شکیبایی پیش بینی کنندة بهتری بود. همچنین در گروه «معارف و علوم اسلامی» این عوامل پیش بینی کننده های قوی تری بودند.
تاثیر آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برمیزان اضطراب وپرخاشگری افراد مبتلا به حمله هراس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
141 - 156
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی کارایی اموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر میزان پرخاشگری و اضطراب بیماران مبتلا به هراس انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی ، پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. بدین منظورازبین بیماران 20 تا40 ساله مراجعه کننده به برخی مراکز مشاوره و درمانی و کلینیک های روانپزشکی شهر تهران در سال 1394 بودند، وبراساس تشخیص بالینی روانپزشک معالج، افراد مبتلا به اختلال هراس شناسایی شدند وبا استفاده ازروش غربالگری مقیاس های اضطراب اسپیلبرگر و پرخاشگری باس و پری، به شیوه در دسترس ،نمونه ای20 نفر دردوگروه ازمایش(10نفر) وکنترل(10نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش به دفعات 6جلسه وبه مدت90دقیقه مداخله درمان مبتنی برپذیرش و تعهد را دریافت کرد و گروه گواه هیچگونه مداخله ایی دریافت نکرد.پس ازاتمام دوره وپیگیری،پرسشنامه ها مجددا در هر دو گروه اجراوداده های حاصل از پیش ازمون ،پس ازمون وپیگیری از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها بواسطه تاثیر اموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بین نمره های دوگروه تفاوت معنا داری را نشان دادند.با توجه به نتایج پژوهش می توان روش اموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهدرا به عنوان شیوه ای موثر وکارامد با قابلیت کاربرد وسیع دربهبود اضطراب و پرخاشگری در بیماران مبتلا به اختلال حمله هراس به کار برد.
اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر اضطراب، حل مسئله اجتماعی و حافظه کاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۹
21 - 43
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر اضطراب،حل مسئله اجتماعی وحافظه کاری کودکان بوده است روش پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از پیش آزمون – پس آزمون باگروه کنترل بود. نمونه آماری عبارت بود از 30 نفر از دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند (هر گروه 15 نفر). ارزیابی با استفاده از مقیاس چندبعدی اضطراب کودکان(MASC)، پرسشنامه تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی (SPSI-R) و آزمون حافظه کاری دانیمن و کارپنتر(1980) انجام شد.گروه آزمایش، برنامه آموزش شایستگی هیجانی را بر اساس دو برنامه پیشگیری مبتنی بر هیجان EBP ایزارد و همکارانش(2008،2004) و و مداخله ی مبتنی بر دانش هیجانی کول(2009) برگرفته ازحصارسرخی(1395)، به تعداد 10 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره نشان داد که بین نمره اضطراب، حل مسئله سازنده و حافظه کاری در کودکان گروه آزمایش در پس آزمون وگروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه آموزش شایستگی هیجانی می تواند روش مؤثری برای کاهش اضطراب و افزایش توانایی حل مسئله سازنده،حافظه کاری کودکان باشد.
مقایسه شادکامی، عزت نفس و اضطراب بین دانش آموزان مدارس با و بدون طرح المپیاد ورزشی درون مدرسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورزش و فعالیت بدنی یکی از بخش های مهم نظام تعلیم و تربیت است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه شادکامی، عزت نفس و اضطراب دانش آموزان مدارس با و بدون طرح المپیاد ورزشی درون مدرسه ای است. روش پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان دختر شهر اراک که در سال تحصیلی 95-1394 در مقطع متوسطه دوم مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. از بین آنها 60 نفر از دانش آموزان مدارس مجری طرح المپیاد ورزشی درون مدرسه ای و 60 نفر از بین دانش آموزان مدارسی که مجری این طرح نبودند به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه شادکامی آکسفورد، پرسشنامه اضطراب کتل ، پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت بود. داده ها بوسیله آزمون تی مستقل به کمک نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 تحلیل شد. یافته ها نشان داد شادکامی و عزت نفس دانش آموزان مدارس مجری طرح المپیاد ورزشی در سطح اطمینان 0.95 بالاتر از دانش آموزان مدارسی بود که مجری طرح نبودند ولی بین اضطراب دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد دانش آموزان مدارسی که مجری طرح المپیاد ورزشی درون مدرسه ای بودند شادکامی و عزت نفس بالاتری نسبت به دانش آموزان مدارسی که مجری این طرح نبودند، داشتند لذا پیشنهاد می شود به منظور افزایش نشاط، شادابی و عزت نفس دانش آموزان این طرح در همه ی مدارس اجرا شود.
اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی (IT) بر اضطراب و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی استان یزد
حوزه های تخصصی:
در شرایط کنونی موفقیت تحصیلی برای خانواده ها، دانش آموزان و جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است؛ بنابراین شناخت عوامل مؤثر بر پیشرفت و سرزندگی تحصیلی ضروری به نظر می رسد. معنویت، یکی از عواملی است که پیش بینی می شود بر سرزندگی تحصیلی و همچنین اضطراب تأثیرگذار باشد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر سرزندگی تحصیلی و اضطراب دانش آموزان دختر دوره پیش دانشگاهی استان یزد بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی استان یزد در سال 97-96 بودند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) و اضطراب اشپیلبرگر (1970) بود. از دانش آموزانی که نمرات پایینی در پرسشنامه سرزندگی تحصیلی و همچنین نمرات بالایی در پرسشنامه اضطراب به دست آوردند، 30 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. درمان یکپارچه توحیدی به مدت 8 جلسه 120 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد. پس از اتمام جلسات درمانی داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره در نرم افزار آماری SPSS-22 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که درمان یکپارچه توحیدی به میزان معناداری باعث افزایش سرزندگی تحصیلی و کاهش اضطراب دانش آموزان شده است؛ بنابراین توصیه می شود که به منظور افزایش سرزندگی تحصیلی و کاهش اضطراب دانش آموزان از این درمان استفاده شود.
خویشتن داری و نقش آن در آرامش نفس از منظر افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درجهت حل معضل ناآرامی و اضطراب انسان معاصر، با تکیه بر آرای افلاطون، نشان می دهد، ازجمله راه های تحقق آرامش نفس، پای بندیِ آدمی به فضایل و در رأس آنها خویشتن داری است. افلاطون پس از ترسیم منزلت انسان در هستی به عنوان موجودی بهره مند از قوه ی عاقله و مستقر در شبکه ی خویشاوندی مثل، به تحلیل و نقد درک عامیانه ی خویشتن داری پرداخته و آن را بازاندیشی می کند. به زعم او، برداشت عامه از مفهوم خویشتن داری در معنای مالکیت فرد بر نفس خویش، ضمن تناقض ذاتی و کارکرد صرفاً شخصی آن، به استتار عملکرد واقعی عقل می انجامد؛ زیرا خویشتن داری همان نظام مندی و هارمونی نفس است که در نتیجه ی حاکمیت عقل بر قوای محکوم نفس حاصل شده و بدین وسیله فرد را به ثبات نفس و نوعی مصونیت و استقامت دربرابر انواع هیجانات سوق داده، آرامش او را تأمین می کند. ازاین رو به زعم افلاطون، آرامش آدمی بر امری درونی استوار است و همواره در نظم حاکم بر نفس تعیّن می یابد. براین اساس می توان گفت، مهم ترین عامل ناآرامی انسان معاصر، بحران معرفتی او از خود و نیروی درونی خویش است؛ فلذا برای حل این بحران، باید ماهیت الهی نفس و نظم حاکم بر آن را به او یادآوری کرد؛ امری که در فلسفه ی افلاطون در فضیلت خویشتن داری، صورت بندی می شود
مقایسه تبحر حرکتی، رفتار و پیشرفت تحصیلی کودکان هشت تا 10 ساله دارای تولد زودرس با همتایان طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۳
89 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تبحر حرکتی، رفتار درونی (اضطراب) و بیرونی (پرخاشگری) و پیشرفت تحصیلی کودکان هشت تا 10 ساله دارای تولد زودرس با همتایان طبیعی بود.شرکت کنندگان در پژوهش 50دانش آموز دختر از مدارس ابتدایی دولتی استان کرمانشاه با میانگین سنی 9/0±84/8 سال بودند. میانگین وزن تولد کودکان زودرس 15/0±31/2 و میانگین وزن تولد کودکان طبیعی 16/0±44/3 بودکه شرکت کنندگان به صورت دردسترس با توجه به کارت واکسن و فرم اطلاعات فردی از 10 مدرسه انتخاب شدند و براساس شرایط تولد، به دو گروه (کودکان زودرس و کودکان طبیعی) تقسیم شدند. ازآزمون تبحر حرکتی لینکلن- اوزرتسکی برای ارزیابی تبحر حرکتی، از پرسش نامه اضطراب اسپنس برای ارزیابی رفتار درونی، از پرسش نامه خشم نلسون برای ارزیابی رفتار بیرونی و برای سنجش پیشرفت تحصیلی از نمرات دروس ریاضی، علوم، فارسی در کارنامه مدرسه سال تحصیلی 96-1395 استفاده شد.داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شدند.نتایج نشان داد که بین گروه کودکان طبیعی و گروه کودکان زودرس در تبحر حرکتی، رفتار درونی، رفتار بیرونی و پیشرفت تحصیلی تفاوت معنا داری وجود دارد. یافته ها نشان داد که تولد زودرس دارای عواقب بلند مدت منفی در سه حوزه تبحر حرکتی، رفتار کودکان و پیشرفت تحصیلی است. با توجه به نیاز کودکان با تولد زودرس به آموزش در حیطه های رفتاری و تحصیلی، توصیه می شود مدرسه و خانواده از این کودکان حمایت بیشتری ازقبیل نظارت، راهنمایی و مداخلات آموزشی کنند.
فراتحلیل مطالعات دین و اضطراب: بررسی چالش های معرفتی و روشی آثار منتشرشده دربارة دین و اضطراب (1381 1391)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، فراتحلیل مطالعات دین و اضطراب و بررسی چالش های روش شناختی و معرفتی آن دو است. جامعة آماری تمام آثار مربوط به دین و اضطراب است که طی سال های 1381 تا 1391 به صورت کتاب، پایان نامه و مقاله منتشر شده است. در این پژوهش، پس از وارسی اولیة آثار منتشرشده و حذف منابعی که خارج از قلمرو پژوهش بود، این آثار به دقت مطالعه و کاستی ها و چالش های آنها از لحاظ ملاک های روشی و معرفتی، بررسی و ارزیابی شد و اطلاعات به دست آمده در جدول توصیفی و آمار استنباطی و تحلیلی از طریق نرم افزارspss تجزیه و تحلیل گردید. تحلیل داده ها نشان داد که پژوهش های منتشرشده در دهة مزبور، دچار چالش های روشی و معرفتی بسیاری است. برخی از چالش های معرفتی در این پژوهش عبارت است از: نگاه منفی به دین در رفع اضطراب، نگاه خنثا به دین در رفع اضطراب، استفاده از منابع غیراصیل روان شناسی، استفاده از منابع غیراصیل دینی، مستندات ناکافی، فهم نادرست از مفهوم و رابطة دین و اضطراب. همچنین برخی چالش های روش شناختی این پژوهش عبارت است از: بهره گیری از روش کمّی صرف و یا کیفی صرف؛ فقدان نمونه گیری در دسترس و یا نمونه گیری پژوهش؛ فقدان سؤال و یا فرضیة پژوهش.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در بهبود مهار شناختی و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در بهبود مهار شناختی و انعطاف پذیری دانشجویان مضطرب بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 8000 نفر دانشجوی دختر دانشگاه پیام نور استان گیلان در سال تحصیلی 96-1395 بود. پس از آزمون غربالگری اضطراب بک 1991در مورد 200 نفر که به مرکز مشاوره دانشگاه مراجعه کرده و دارای شرایط ورود به پژوهش بودند؛ 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش آزمون استروپ (1935)، مقیاس انعطاف پذیری، دنیس و وندروال (2009) و برنامه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش هیز و رز (2008) بود که در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک جلسه اجرا و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه در پاسخ درست همخوان (05/5 =F، 03/0 =P)، زمان واکنش به محرک همخوان (56/4 =F، 04/0 =P)، پاسخ درست ناهمخوان (32/4 =F، 05/0 =P)، زمان واکنش به محرک ناهمخوان(30/4 =F، 05/0 =P) و انعطاف پذیری شناختی(17 =F، 03/0 =P) در مرحله پس آزمون و پس از دو ماه پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهبود مهار شناختی و افزایش انعطاف پذیری شناختی دانشجویان مضطرب می تواند اضطراب آن ها را کاهش دهد.
تأثیر تراکمی تجربه ارزشیابی توصیفی(کیفی) بر اضطراب آزمون و خودکارآمدی دانش آموزان پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
237 - 265
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر تراکمی تجربه نظام ارزشیابی توصیفی بر اضطراب و خودکارآمدی دانش آموزان بود. بدین منظور70 نفر دانش آموز(35 پسر و 35 دختر) که چهار سال متوالی نظام ارزشیابی توصیفی را تجربه کرده بودند و 70 نفر دانش آموز(35 پسر و 35 دختر) مشمول نظام ارزشیابی کمّی، از تهران انتخاب و به پرسشنامه اضطراب(ابوالقاسمی و همکاران(1375) و مقیاس خودکارآمدی دانش آموز (مورگان- جینکز،1999) پاسخ دادند. برای هر متغیر، شاخص های مرکزی و پراکندگی محاسبه و از تحلیل واریانس دو راهه استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد که ارزشیابی توصیفی بر کاهش اضطراب دانش آموزان تأثیر دارد. اثر اصلی نوع ارزشیابی بر اضطراب امتحان معنادار است. صرف نظر از جنس، میانگین اضطراب دانش آموزان مشمول ارزشیابی سنتّی بیشتر از دانش آموزان گروه ارزشیابی توصیفی است. اثر اصلی نوع ارزشیابی و جنس دانش آموزان بر خودکارآمدی معنادار نیست. باوجود این، خودکارآمدی برحسب جنس دانش آموزان از نوع ارزشیابی متأثر می شود. بنابراین، جنس دانش آموز با نوع ارزشیابی رابطه داشته و می تواند اثرات ارزشیابی را تعدیل کند. به نظر می رسد دختران بیش از پسران به اشارات و توصیف های کلامی آموزگاران حساس بوده و از آن متأثر می شوند.کابردهای این یافته ها به تفصیل مورد بحث قرار گرفته و برای انجام تحقیقات بعدی پیشنهادهایی ارائه شد.