مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
اضطراب
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۱
69 - 84
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، یک مطالعه آزمایشی است که با هدف بررسی تأثیر برنامه تاب آوری فرندز نوجوانان بر اضطراب 45 نفر از دانش آموزان دختر 14-13 سال پایه هفتم در شهر اهواز صورت گرفته است. جامعه آماری شامل تمام دختران پایه هفتم شهر اهواز در سال تحصیلی 96-1395 بود که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه آزمایشی، گواه و گواه فعال تقسیم شدند. در این پژوهش، از مقیاس تجدید نظر شده اضطراب آشکار کودکان، به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات، استفاده شده که پیش از مداخله آزمایشی شرکت کنندگان به آن پاسخ دادند (پیش آزمون). سپس، مداخله آموزشی با استفاده از برنامه فرندز نوجوانان به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای به صورت دو جلسه در هفته برای گروه آزمایش ارائه شد، گروه گواه فعال در مورد بهداشت فردی آموزش دریافت کرد و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. پس از پایان آموزش، دانش آموزان مجدداً به پرسشنامه (پس آزمون) پاسخ دادند. 3 ماه بعد نیز آزمون پیگیری اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد، برنامه فرندز برای نوجوانان منجر به کاهش اضطراب دانش آموزان شده است.<br /> کلید واژگان: فرندز، تاب آوری، اضطراب، نوجوانان
تدوین الگوی پیش بینی اختلالات عاطفی - رفتاری کودکان بر اساس مهارت های اجتماعی و اضطراب مادرانشان با میانجیگری خودپنداره کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
181 - 202
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی پیش بینی اختلالات عاطفی-رفتاری کودکان براساس مهارت های اجتماعی و اضطراب مادرانشان با میانجیگری خودپنداره کودکان بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر 8 تا 12 ساله 4 مدرسه دولتی منطقه 6 شهر تهران به همراه مادران آنان در سال 1396 بودند. حجم نمونه با توجه به نوع تحقیق و برای جلوگیری از افت آزمودنی450 نفر درنظرگرفته شد.ابزار پژوهش پرسشنامه های مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت، اختلالات رفتاری و رفتاری- عاطفی وودورث، خودپنداره پیرز و هریس است. پس از اتمام پرسشنامه ها از مادران آنها خواسته شد که به پرسشنامه اضطراب مارچ در مورد خود پاسخ دهند. سپس پرسشنامه مادرانی که نمرات بالایی در اضطراب کسب کرده بودند با پرسشنامه های مربوط به فرزند خود مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نمرات پایین اضطراب از روند پژوهش خارج شد. در نتایج به دست آمده از ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیری و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. در صورت لزوم تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری مانند ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS و روش تحلیل مدل معادلات ساختاری در نرم افزار Amos به بررسی فرضیه های تحقیق پرداخته شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار بوده است.
بررسی رابطه بین انعطاف پذیری روانشناختی، کنترل، اجتناب و اضطراب و تفاوت های جنسیتی در اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم مرداد ۱۳۹۷ شماره ۵ (پیاپی ۲۶)
129-146
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدفبنا بر پژوهش های عدیده ای، اضطراب امری شایع در میان دانشجویان است و اثرات سوئی بر ابعاد گوناگون سلامت دارد. از دیگر سو، عوامل گوناگونی بر اضطراب اثر گذار هستند که از آن میان می توان به انعطاف پذیری روانشناختی اشاره نمود. انعطاف پذیری روانشناختی، یک عامل فراتشخیصی است که در سلامت روان نقش حائز اهمیتی ایفا می نماید و با بسیاری از پیامد روانشناختی مثبت مرتبط شده است. نه تنها خلاء پژوهشی در این حوزه در جامعه ی ایرانی وجود دارد بلکه پژوهش ها حاکی از نقش فرهنگ در این متغیرها هستند. ازاین رو، هدف این پژوهش، بررسی تاثیر انعطاف پذیری روانشناختی و مولفه های آن بر اضطراب در دانشجویان بوده است. روش بررسیاین پژوهش بر روی 210 دانشجویان دانشگاه شاهد به صورت مقطعی صورت گرفت. هم چنین نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای انجام گردید. آزمودنی ها به پرسشنامه های پذیرش و عمل و اضطراب صفت اشپیلبرگر پاسخ دادند. شایان ذکر اینکه نتایج با استفاده از Smart-PLS2 و SPSS-23 تحلیل شد. یافته هانتایج نشان داد که رابطه چشمگیری بین انعطاف پذیری روانشناختی، کنترل، اجتناب و اضطراب وجود دارد. این متغیرها 46 درصد از واریانس متغیر اضطراب را پیش بینی می کردند. هم چنین نقش جنسیت در اضطراب تایید نگردید. نتیجه گیریبه طور کلی به نظر می رسد که انعطاف ناپذیری روانشناختی و مولفه های آن نقش پررنگی در سلامت دارند. ارتباط انعطاف پذیری روانشناختی با اضطراب بر ماهیت فراتشخیصی انعطاف ناپذیری روانشناختی صحه می گذارد. در برخی بافت ها رفتارهای سرکوبگرانه یا اجتنابی به عنوان نوعی راهبرد خود-محافظتی قلمداد می شوند که از فرد در برابر پیامدهای به ظاهر فاجعه آمیز محافظت می کنند.تلویحات نظری و بالینی یافته ها و نیز تبیین های مربوط به یافته ها در مقاله ارائه شده است.
پیش بینی افسردگی، اضطراب و استرس نوجوانان پسر بر اساس سبک فرزندپروری مادر: ارزیابی نقش پیش بین سبک فرزندپروری استبدادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶ (پیاپی ۲۷)
101-116
حوزه های تخصصی:
اضطراب، افسردگی و استرس از جمله اختلالاتی هستند که می توانند عواقبی را برای نوجوانان ایجاد کنند و از آنجا که شیوه تربیتی والدین نقش مهمی را در رشد شخصیت نوجوان ایفا می کند لذا این پژوهش در صدد آن بود تا به بررسی نقش سبک فرزندپروری مادران در پیش بینی افسردگی، اضطراب و استرس نوجوانان پسر بپردازد. روش این مطالعه توصیفی همبستگی بود و جامعه ی آماری آن شامل کلیه نوجوانان پسر 18- 15 سال ساکن شهر همدان به همراه مادرانشان بودند. از بین این افراد نمونه ای به حجم 200 نفر (100 نفر مادر و 100 نفر فرزند) با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و با پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامریند و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS-21) ، به جمع آوری داده ها اقدام شد و داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین آشفتگی روانشناختی نوجوانان با سبک فرزندپروری استبدادی مادران رابطه مثبت و با سبک فرزندپروری قاطع رابطه منفی وجود دارد. از بین خرده مقیاس های آشفتگی روانشناختی نیز افسردگی، اضطراب و استرس با سبک فرزندپروری استبدادی رابطه مثبت دارند و اضطراب نیز با سبک فرزندپروری قاطع رابطه منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سبک فرزندپروری استبدادی مادران 30 درصد (30/0= ß ) واریانس آشفتگی روانشناختی نوجوان پسر را به صورت مثبت تبیین می کند. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش برای پیشگیری و کنترل افسردگی، اضطراب و استرس نوجوانان و به تبع آن پیشگیری از آسیب های ناشی از آن خصوصاً افت تحصیلی می توان مداخلاتی برای اصلاح سبک فرزندپروری مادران طراحی و اجرا نمود.
بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم آذر ۱۳۹۷ شماره ۹ (پیاپی ۳۰)
291-308
حوزه های تخصصی:
سبک های دلبستگی پیش بینی کننده مهمی برای بهداشت روانی هستند. افراد با سبک دلبستگی نا ایمن نسبت به افراد ایمن بیشتر در معرض مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی می باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه این پژوهش دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران بودند که نمونه آن به صورت چند مرحله ای خوشه ای - دردسترس انتخاب شد، بدین صورت که ابتدا از بین دانشکده های دانشگاه شهید بهشتی تعداد سه دانشگاه به صورت تصادفی انتخاب و از بین دانشجویان هر یک از دانشکده ها 27 دانشجو برای شرکت در پژوهش گزینش شدند. جهت سنجش سبک دلبستگی از پرسشنامه دلبستگی کولینز و رید و برای سنجش میزان افسردگی، استرس و اضطراب دانشجویان از پرسشنامه DASS استفاده شد. نتایج نشان داد بین سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی و متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان رابطه معناداری وجود ندارد اما بین سبک دلبستگی دوسوگرا با متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد ( P<0/01 ). همچنین نتایج حاصل از تحلیل گام به گام رگرسیون نشان داد که سبک دلبستکی دوسوگرا، 14 درصد پیش بینی کننده میزان افسردگی ، 58 درصد پیش بینی کننده میزان اضطراب و 26 درصد پیش بینی کننده میزان استرس دانشجویان است.
اثربخشی آموزش ابراز وجود بر اضطراب نوجوانان با خانواده های طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ابراز وجود بر میزان اضطراب در نوجوانان با خانواده های طلاق انجام شد. نمونه پژوهش ۳۰ نفر از نوجوانان طلاق شهر کرمان بودند که به صورت تصادفی در دو گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. به گروه آزمایشی، آموزش ابراز وجود در 10 جلسه 90 دقیقه ای ارائه شد و گروه کنترل برنامه ای دریافت نکردند. با توجه به طرح آماری (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل)، از هر دو گروه قبل از اجرای برنامه درمانی پیش آزمون گرفته شد و پس از اجرای برنامه ی درمانی نیز، هر دو گروه به پرسشنامه اضطراب کتل پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از میانگین، انحراف معیار و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد ابراز وجود تأثیر معناداری بر اضطراب نوجوانان با خانواده های طلاق داشته است (05/0 P< ). آموزش ابراز وجود با تأکید بر مفاهیم منحصربه فردش و نیز تکلیف هایی که در آن به مراجع داده می شود، گام های مؤثری را در جهت اثرگذاری بر فکر و ذهن نوجوانان با خانواده های برداشته و لذا می تواند نقش مهمی را بر اضطراب آنان داشته باشد. بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که آموزش ابراز وجود می تواند اضطراب را در نوجوانان با خانواده های طلاق بهبود بخشد.
مرور و فراتحلیل رابطه استرس و چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم اسفند ۱۳۹۷ شماره ۱۲ (پیاپی ۳۳)
163-182
حوزه های تخصصی:
چاقی به عنوان مشکلی مهم در سراسر جهان در حال بروز است. از بین عوامل سهیم در چاقی، به نظر می رسد استرس مخصوصا از اهمیت برخوردار است چرا که شرایط استرس زا منجر به بی نظمی در رژیم، عدم ورزش کردن و دشواری تنظیم هیجان می گردد که هرکدام به عنوان عاملی مستقل منجر به چاقی می گردد. هدف پژوهش حاضر مرور و فراتحلیل مطالعات انجام شده در خصوص استرس و چاقی است. نمونه مطالعات مورد استفاده شامل 22 مطالعه انجام شده در ایران و خارج از کشور بین سال های 1380 تا 1397 است که 10828 نفر شرکت کننده را در بر می گرفت. یافته های این مطالعه حاکی از آن است بین استرس و چاقی یک رابطه متقابل وجود دارد. در بین 22 پژوهش انجام شده، جزء در سه مورد از آنها ارتباط معنادار مشکلات روانشناختی از قبیل استرس، اضطراب و افسردگی با چاقی، اضافه وزن، پرخوری یا یکی از مشکلات خوردن وجود داشته است. نتایج این پژوهش بینش های ارزشمندی در خصوص رابطه استرس و چاقی برای متخصصان سلامت روان به همراه دارد. بدین صورت که با مدیریت استرس و تنظیم هیجان از مشکلات خوردن و چاقی پیش گیری به عمل آید و همچنین در درمان افراد چاق متغیرهای روانشناختی از قبیل استرس و اضطراب مورد ملاحضه قرار گیرد.
مقایسه میزان اضطراب کودکان مقطع ابتدایی بر مبنای کمال گرایی، سبک فرزندپروری و هوش هیجانی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم اسفند ۱۳۹۷ شماره ۱۲ (پیاپی ۳۳)
183-198
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی میزان اضطراب کودکان مقطع ابتدایی بر مبنای کمال گرایی، سبک فرزند پروری و هوش هیجانی مادران بود. این پژوهش از نوع توصیفی، علی مقایسه ای و به لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده است. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران و نمونه تحقیق شامل 100 نفر دانش آموز دختر و پسر ابتدایی مدارس منطقه 9 آموزش و پرورش تهران بوده که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهشی شامل مقیاس اضطراب کودکان اسپنس ، پرسشنامه کمال گرایی هیل ، پرسشنامه سبک فرزند پروری بامریند و پرسشنامه هوش هیجانی بار آن می باشد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون های آماری تی مستقل و تحلیل واریانس سه راهه استفاده شد. یافته های پژوهشی نشان داد که میزان اضطراب کودکان دارای مادران با کمال گرایی بالا به طور معنا داری بیشتر از اضطراب کودکان دارای مادران با کمال گرایی پایین بوده (0001/0> ( P و بعلاوه مادران با هوش هیجانی بالا، فرزندانی با اضطراب پایین تر داشتند (0001/0> p ) و همچنین مادران با سبک های مقتدرانه بالا (002/0> p ) و استبدادی پایین (0001/0> p )، فرزندانی با اضطراب پایین تر داشتند. نتایج این پژوهش نشان داد که شیوه ی تعاملات مادر و فرزند نقش تعیین کننده ای در هیجانات منفی و اضطراب و اختلالات اضطرابی کودکان دارد و نتیجه حاصل، یافته های پژوهشی در تحقیقات مرتبط با علل وعوامل اضطراب کودکان را قوت می بخشد.
رابطه خودکارآمدی تحصیلی و هوش هیجانی با اضطراب در دانشجویان نظام آموزش از راه دور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۱
111 - 131
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب از شایع ترین اختلالات روانی است و در حالت شدید تداوم رفتاری فرد را بر هم زده و از پاسخ منطقی او جلوگیری می کند. شناخت تعیین کننده ها و پیش بینی کننده های اضطراب در افراد می تواند به پیشگیری و کنترل آن کمک کند. بر این اساس این مطالعه با هدف بررسی رابطه خود کارآمدی تحصیلی و هوش هیجانی با اضطراب در دانشجویان انجام شده است. روش بررسی پژوهش توصیفی و از نوع تحقیقات همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان واحدهای دانشگاهی پیام نور بودند. نمونه پژوهش، 196 نفر ازدانشجویانی بودند که در سیستم آموزش از دور تعدادی از واحدهای پیام نور را بصورت الکترونیکی اخذ کردندو از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های هوش هیجانی، خود کارآمدی تحصیلی و اضطراب پاسخ دادند. داده ها به کمک آزمون های آماری تی، تحلیل واریانس، رگرسیون ساده و چندگانه تحلیل شد. یافته ها نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق و با توجه به اینکه ارتقاءهوش هیجانیو خود کارآمدی تحصیلی با کاهش اضطرابارتباط دارد و اضطراب خود یکی از دلایل اختلال سلامت روان و کاهش توان یادگیری در دانشجویان می شود لازم است زمینه های تقویت آنها مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر هشت هفته تمرین ریتمیک ایروبیک با موسیقی بر تبحر حرکتی، اضطراب و افسردگی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
57 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تأثیر تمرین ریتمیک ایروبیک با موسیقی بر تبحر حرکتی، اضطراب و افسردگی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 60 کودک (30 پسر و 30 دختر) با اختلال هماهنگی رشدی بودند که به روش خوشه ای هدفمند انتخاب شدند. برای تشخیص اختلال از پرسش نامه تشخیص اختلال هماهنگی رشدی، از مقیاس مارچ و همکاران برای اضطراب، از مقیاس افسردگی دوران کودکی لانگ و تیشر برای سنجش افسردگی و از آزمون برونینکس اوزرتسکی دو برای تبحر حرکتی استفاده شد. ورزش ایروبیک طی هشت هفته آموزش داده شد. برای بررسی اثرات تمرین ایروبیک بر متغیرهای وابسته، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که در هر سه فاکتور اضطراب، افسردگی و تبحر حرکتی، گروه تجربی در پس آزمون پیشرفت داشته است ( P<0.001 ) ؛ اما در گروه کنترل پیشرفت معنادار نیست ( 0.05 > P ). همچنین گروه آزمایش دختران نسبت به گروه آزمایش پسران پیشرفت بیشتری داشته است. در تفسیر این نتایج می توان گفت تأثیر ورزش ایروبیک بر تبحر حرکتی، اضطراب و افسردگی به دلیل مهیج بودن، شادبودن و به چالش کشاندن کودک از طریق ترکیب حرکات است؛ بنابراین پیشنهاد می شود برای ارﺗﻘﺎی ﻣﻬﺎرت ﺣﺮﮐﺘﯽ و همچنین کاهش اضطراب و افسردگی ﮐﻮدﮐﺎن در ﻣﺪارس از ﺑﺮﻧﺎﻣه تمرینی ایروبیک در ﺳﺎﻋﺎت تربیت بدنی و ورزش اﺳﺘﻔﺎده ﺷﻮد.
هیجان ورزشی و کارایی جمعی در ورزشکاران سالم و معلول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
31 - 44
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی جمعی و هیجان ورزشی و عوامل پیش بینی کننده منابع کارایی جمعی توسط هیجان ورزشی در ورزشکاران سالم و معلول بود که به روش پس رویدادی انجام شد. 41 ورزشکار معلول و 43 ورزشکار سالم به صورت خوشه ای از رشته های تیمی انتخاب شدند. پرسش نامه های هیجان ورزشی و کارآمدی جمعی در ورزش استفاده شدند. تحلیل واریانس چندمتغیره و رگرسیون چندمتغیری در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. تفاوت معناداری در هیجان ورزشی و کارایی جمعی بین ورزشکاران سالم و معلول، نشان داده شد. از بین عوامل هیجان ورزشی و کارایی جمعی، تنها در عامل اضطراب و خشم، تفاوت معناداری بین دو گروه وجود داشت. علاوه براین، هیجان ورزشی در ورزشکاران معلول 31 درصد و در ورزشکاران سالم 15 درصد از تغییرپذیری کارایی جمعی را پیش بینی کرد. همچنین اهمیت سابقه ورزشی و تنظیم اضطراب و خشم در ورزش های معلولین و شادی در ورزشکاران سالم مورد بحث قرار گرفت.
اثربخشی تمرینات ایروبیک به همراه موسیقی بر استرس، اضطراب و افسردگی کودکان با اختلال رفتاری درون ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
61 - 76
حوزه های تخصصی:
رفتار کودک از ابعاد مهم سلامت روان وی محسوب شده و پیامدهای قابل توجهی در زندگی آینده وی خواهد داشت. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی تمرینات ایروبیک بر میزان استرس، اضطراب و افسردگی کودکان با اختلال رفتاری درون ریز بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 30 نفر از دانش آموزان با اختلال رفتاری درون ریز انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در پژوهش، شامل سیاهه رفتاری کودکان آخنباخ و پرسش نامه دس- فرم 21 سؤالی بود. پروتکل اجرایی نیز شامل برنامه تمرین ایروبیک در 12 جلسه 60 دقیقه ای بود. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش با پس آزمون گروه کنترل، در میزان استرس، اضطراب و افسردگی وجود دارد. بنابراین، تمرینات ایروبیک به منظور کاهش استرس، اضطراب و افسردگی کودکان با اختلال رفتاری درون ریز قابل استفاده است.
اثربخشی آموزش نظم جویی هیجان بر کیفیت زندگی زنان واجد اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش نظم جویی هیجان مدل گروس بر کیفیت زندگی زنان واجد اضطراب با استفاده ازطرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه اجرا شد. از میان زنان ساکن منطقه 13 تهران 26 نفر که واجد ملاک های ورود به مطالعه بودند با روش نمونه برداری خوشه ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 75 دقیقه ای تحت آموزش نظم جویی هیجان قرار گرفت و گروه گواه برنامه ای دریافت نکرد. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله و پس از سه ماه به فرم 26 مادّه ای پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دادند. یافته ها نشان می داد نمره های کیفیت زندگی گروه آزمایش پس از دریافت برنامه آموزشی، در مقایسه با گروه گواه تغییر معنادار یافته بود. همچنین یافته ها نشان داد که در مرحله پیگیری اثر مداخله بر متغیرها ثبات داشت. هیجان ها نقشی برجسته در افزایش کیفیت زندگی در زمینه های مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی دارند و موجب آگاهی فرد از فرایندهای شناختی می شوند. بنابراین، برنامه ای که هیجان ها و مؤلفه های وابسته به آن ها را اصلاح و تعدیل و راهبردهای انطباقی را تقویت کند، می تواند توانایی افراد را در زمینه های گوناگون بهبود بخشد.
نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی در رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی در رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی صورت گرفت. از 406 شرکت کننده (242 پسر و 164 دختر) در پژوهش خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI؛ بشارت، 1392، 2011)، مقیاس افسردگی، اضطراب، تنیدگی (DASS؛ لاویباند و لاویباند، 1995) و پرسشنامه سبک دفاعی (DSQ؛ اندروز، سینگ و باند، 1993) را تکمیل کنند. نتایج تحلیل مسیر مدل فرضی پژوهش با داده های مشاهده شده برازش مطلوبی داشت و نشان داد که رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی رابطه ای غیرخطی است و مشخص می کند که آسیب های دلبستگی از طریق مکانیزم های دفاعی بر نشانه های اضطراب و افسردگی اثر می گذارد. بر این اساس، توجه به مکانیزم های دفاعی در کنار آسیب های دلبستگی برای پیشگیری از اختلال های اضطرابی و افسردگی و ارتقای سطح سلامت روانی افراد جامعه اهمیت فراوان دارد.
نقش واسطه ای اهمال کاری در رابطه بین آسیب های کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای اهمال کاری در رابطه بین آسیب های کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب بود. ۵۲۸ نفر (۲۷۴ دختر، ۲۵۴ پسر) از دانشجویان دانشگاه تهران با تکمیل مقیاس کمال گرایی چندبعدی تهران (بشارت، 1386)، مقیاس افسردگی اضطراب تنیدگی (لاویباند و لاویباند، 1995) و مقیاس اهمال کاری ناب (استیل، 2010) در این پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان داد که داده های تجربی با مدل پژوهش برازش مطلوب دارد. بین کمال گرایی دیگرمحور و جامعه محور، اهمال کاری و نشانه های افسردگی و اضطراب همبستگی مثبت معنادار وجود داشت. نتایج حاصل از تحلیل مسیر، نقش واسطه ای اهمال کاری در رابطه بین آسیب های کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب را تأیید کرد. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که آسیب های کمال گرایی و اهمال کاری شدت نشانه های افسردگی و اضطراب را پیش بینی می کند. درنظرگرفتن این متغیرها در زمینه پیشگیری، تشخیص و درمان نشانه های افسردگی و اضطراب مؤثر است و سطح سلامت روانی را در جمعیت عمومی ارتقا می بخشد.
بررسی میزان تأثیر آموزش مهارت های حل مسئله بر اضطراب امتحان دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۷ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۱
71 - 84
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با منظور بررسی تأثیر برنامه آموزشی حل مسئله براضطراب امتحان دانشجویان پسر 1390 انجام شد. شرکتکنندگان در این پژوهش 459 نفر از دانشجویان - در سال تحصیلی 89 را (STAI) پسر دانشگاه آزاد واحد سنندج بودند که پرسشنامه اضطراب امتحان اسپلیبرگر تکمیل نمودند. از بین دانشجویان فوق 50 نفر که بالاترین نمره اضطراب امتحان را دارا بودند و برای مرحله دوم پژوهش رضایت داشتند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنت رل جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش، طی ده جلسه، هر هفته دو جلسه آموزشی پنج مرحله ای دیکسون و گلوور برای بهبود مهارت حل مسئله را دریافت نمودند و در پایان دوره هر دو گروه مجدداً آزمون اضطراب امتحان را تکمیل نمودند. چهار ماه بعد، قبل از امتحانات ترم دوم تحصیلی مجدداً اضطراب امتحان هر دو گروه ارزیابی شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه آموزشی باعث کاهش سطح اضطراب امتحان در گروه آزمایش شد . این کاهش در پیگری 4 ماهه هم چنان ثابت باقی ماند.
اثربخشی آموزش مهارت های حل مسأله بر افسردگی و اضطراب مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : حضور کودک مبتلا به عقب ماندگی ذهنی در هر خانواده، ساختار و سلامت روانی آن خانواده به ویژه والدین را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسأله بر افسردگی و اضطراب مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی در شهر شهرکرد انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی و طرح آن به صورت پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه شاهد بود. جامعه پژوهش را مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی شهر شهرکرد در سال 1395 تشکیل داد که از بین آن ها، 30 نفر به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم بندی شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل نسخه دوم پرسش نامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory-II یا BDI-II) و پرسش نامه اضطراب Beck (Beck Anxiety Inventory یا BAI) بود. ابتدا از افراد هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و سپس گروه آزمایش به مدت 7 جلسه گروهی دو ساعته، تحت آموزش مهارت های آموزش حل مسأله قرار گرفتند. پس از پایان برنامه آموزش نیز از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. در نهایت، داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: آموزش مهارت حل مسأله در گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد، موجب کاهش افسردگی و اضطراب مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی شد (050/0 > P). همچنین، آموزش مهارت حل مسأله در کاهش افسردگی و اضطراب مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی تأثیر داشت و به ترتیب 9/71 و 7/72 درصد تغییرات واریانس افسردگی و اضطراب مادران ناشی از آموزش مهارت حل مسأله بود. نتیجه گیری: آموزش مهارت حل مسأله می تواند به عنوان یک برنامه آموزشی مؤثر جهت کاهش افسردگی و اضطراب مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک بر وسوسه و اضطراب افراد مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : حالات هیجانی منفی و مثبت، وسوسه و اضطراب، از مهم ترین عوامل خطر اعتیاد می باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک (Dialectical behavior therapy یا DBT) بر وسوسه و اضطراب افراد مبتلا به سوء مصرف مواد انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد بود. نمونه ها (28 نفر) به روش در دسترس از میان سوء مصرف کنندگان مواد در مراکز ترک اعتیاد شهر اهواز، بر اساس مصاحبه بالینی انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم بندی شدند. هر دو گروه مراحل ترک و سم زدایی را سپری کردند. گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر DBT قرار گرفتند، اما گروه شاهد هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسش نامه عقاید وسوسه انگیز و پرسش نامه اضطراب Beck (Beck Anxiety Inventory یا BAI) جمع آوری گردید. یافته ها: تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و شاهد از لحاظ میزان اضطراب و وسوسه وجود داشت (001/0 > P برای هر دو). به عبارت دیگر، میزان اضطراب و وسوسه در گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه شاهد، به طور معنی داری کاهش یافت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که مداخلات آموزشی نظم جویی هیجان مبتنی بر DBT، روش درمانی مناسبی برای دانشجویان در جهت کاهش علایم اضطراب و وسوسه سوء مصرف کنندگان مواد می باشد.
نقش پذیرش، ذهن آگاهی و حساسیت سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری در پیش بینی آشفتگی هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : آشفتگی های هیجانی ناشی از عوامل مختلفی می باشد که شامل دو مؤلفه کلی بیولوژیکی و شناختی است. شناخت عوامل مؤثر بر آشفتگی های هیجانی، نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی افراد دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پذیرش و ذهن آگاهی و حساسیت سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری در پیش بینی آشفتگی هیجانی دانشجویان انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز تشکیل داد. بدین ترتیب، 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری Carver و White، نسخه دوم پرسش نامه پذیرش و عمل (Acceptance and Action Questionnaire یا AAQ-II)، پرسش نامه ذهن آگاهی پنج وجهی (Five Facet Mindfulness Questionnaire یا FFMQ) Baer و همکاران و مقیاس های اﻓﺴﺮدﮔی، اﺿﻄﺮاب و اﺳﺘﺮس (Depression Anxiety and Stress Scales یا 21-DASS) استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی Pearson و Multiple regression مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: سیستم های فعال ساز رفتاری، بازداری رفتاری و پذیرش و ذهن آگاهی توانستند به طور معنی داری 45 درصد تغییرات مربوط به مؤلفه افسردگی، 53 درصد تغییرات مربوط به مؤلفه اضطراب و 41 درصد تغییرات مربوط به مؤلفه استرس آشفتگی هیجانی را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که استرس، اضطراب و افسردگی به عنوان آشفتگی های هیجانی، نتیجه تأثیر حساسیت سیستم های فعال ساز رفتاری و بازداری رفتاری و پذیرش و ذهن آگاهی می باشد. جهت تنظیم هیجان بهتر است بر سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری به همراه ذهن آگاهی توجه گردد.
تأثیر گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شاخص های روان شناختی (افسردگی، اضطراب و استرس) در بیماران زن مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : همبودی اختلالات روان شناختی در بین افراد دارای دردهای مزمن و از جمله مبتلایان به فیبرومیالژیا بسیار رایج است که در طیفی از افسردگی، اضطراب، استرس، ناامیدی، ناکامی و خشم قرار دارد و با پیامدهای روان شناختی همچون اختلال در خواب، اختلال در کارکردهای روزانه و نگرانی در مورد آینده همراه می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر افسردگی، اضطراب و استرس مرتبط با آن در زنان مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. مواد و روش ها: روش این تحقیق، نیمه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، همراه با گروه شاهد بود. از میان بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و مطب های خصوصی شهر اصفهان در نیمه دوم سال 1395، 24 بیمار مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. داده ها با کمک فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و فشار روانی (21-Depression Anxiety and Stress Scales یا 21-DASS) جمع آوری گردید. گروه آزمایش طی 8 جلسه 2 ساعته، درمان ACT را دریافت کرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: روش ACT در راستای کنترل علایم بیماری، منجر به کاهش علایم افسردگی، اضطراب و استرس در زنان مبتلا به فیبرومیالژیا نسبت به گروه شاهد شد (050/0 > P). همچنین، میانگین سه زیرمقیاس افسردگی (001/0 = P)، اضطراب (001/0 = P) و استرس (006/0 = P) در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون به طور معنی داری کاهش یافت. نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر ACT از طریق ایجاد و توسعه پذیرش و افزایش عمل مبتنی بر ارزش ها، می تواند از آسیب های روان شناختی بیماران بکاهد و با وجود درد و بیماری، به زندگی آن ها غنای بیشتری بخشد.