مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۶۱.
۴۶۲.
۴۶۳.
۴۶۴.
۴۶۵.
۴۶۶.
۴۶۷.
۴۶۸.
۴۶۹.
۴۷۰.
۴۷۱.
۴۷۲.
۴۷۳.
۴۷۴.
۴۷۵.
۴۷۶.
۴۷۷.
۴۷۸.
۴۷۹.
۴۸۰.
اضطراب
حوزه های تخصصی:
پدیده ی اضطراب در میان روانکاوان همواره از اهمیتی اساسی برخوردار بوده است. فروید به عنوان بانی روانکاوی از همان ابتدا توجه خاصی به این پدیده مبذول داشت و همواره در پی یافتنِ تبیینی جامع از این مسئله بود. از همین رو او در نظریات خود حول این مسئله، جرح و تعدیل های فراوانی اعمال نمود و حتی یک بار تمام نظریه ی خود را از پایه تغییر داد. در این میان یکی از شاگردان محبوب او به نام اُتو رانک، در اصلاحات او در نظریه ی اضطراب تاثیر بسزایی داشت. اُتو رانک در سال 1924 کتابی تحت عنوان «ترومای تولد» منتشر نمود که بحث اضطراب را از نو پیش می کشید. هر چند که فروید در ابتدا نظر مثبتی نسبت به این کتاب ابراز داشت، اما رفته رفته با دیده ی شک و تردید در آن نگریست و در نهایت زیربنای نظریه ی اضطراب رانک را به نقد کشید. اما از طرفی این امر موجب شد فروید در نقد این کتاب، ضعف ها و رخنه های نظریه ی خود را نیز بار دیگر مورد مداقه قرار دهد و برای آخرین بار در نظریه ی اضطراب تجدید نظر نموده و صورت نهایی دیدگاه های خود حول این پدیده را ارائه نماید. در نوشته ی حاضر، ابتدا مروری بر نظریه ی اول فروید در مورد اضطراب خواهیم داشت و در ادامه به کتاب «ترومای تولد» رانک و نظریه ی اضطرابی که در آن ارائه شده بود، خواهیم پرداخت. در پایان نقدهای فروید بر این نظریه را شرح داده و صورت نهایی نظریه ی اضطراب او را ارائه خواهیم نمود
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به بدکارکردی جنسی: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به بدکارکردی جنسی انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی، و به لحاظ نحوه ی جمع آوری داده ها از نوع تجربی تک موردی است و در آن شرکت کنندگان به ترتیب در مراحل خط پایه، درمان و پس از درمان و پیگیری مورد سنجش قرار می گیرند. جامعه آماری این مطالعه را کلیه زنان می باشند که به تشخیص متخصص دارای اختلال کارکرد جنسی می باشند که در سه ماه اول سال 1397 به کلینیک مشاوره و روان درمانی مراجعه کردند. از میان جامعه آماری 2 نفر که در مقیاس افسردگی و اضطراب در طبقه شدید و خیلی شدید قرار داشتند با لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند، هر دو بیمار به مدت 8 جلسه تحت درمان شناختی و رفتاری قرار گرفتند. سنجش در هر مرحله توسط پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بک انجام شد. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-18 استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری با میزان اندازه اثر 64/1 (بیمار اول) و 57/0 (بیمار دوم) به ترتیب میزان اندازه اثر بالا و متوسط را برای کاهش علائم افسردگی در بیماران را نشان می دهد. همچنین نتایج دیگر نشان داد که درمان شناختی رفتاری با میزان اندازه اثر 58/1 (بیمار اول) و 55/1 (بیمار دوم) موجب کاهش علائم اضطراب در این بیماران شده است و هر دو اندازه اثر میزان بالایی از تاثیر درمان را نشان می دهد.
بررسی رابطه آلکسی تایمیا با اعتیاد به اینترنت: نقش واسطه ای افسردگی، اضطراب و استرس در یک جمعیت غیر بالینی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای افسردگی، اضطراب و استرس، در رابطه بین آلکسی تایمیا و اعتیاد به اینترنت بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 97-96 در دانشگاه آزاد تهران جنوب بود که 370 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل سه پرسشنامه آلکسی تایمیا تورنتو، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ و پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس لاویباند ( DAS-21 ) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس در رابطه بین آلکسی تایمیا و اعتیاد به اینترنت، نقش واسطه ای دارند. آلکسی تایمیا هم به صورت مستقیم و هم به واسطه افسردگی، اضطراب و استرس بر اعتیاد به اینترنت اثرگذار است. همچنین آلکسی ت ایمیا با افسردگی، اضطراب، استرس و اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت معناداری دارد. علاوه بر این افسردگی، اضطراب و استرس رابطه ی مثبت معناداری با اعتیاد به اینترنت دارند. با توجه به یافته های پژوهش، آلکسی تایمیا در بروز حالات هیجانی ناخوشایند افسردگی، اضطراب و استرس و اعتیاد به اینترنت اثرگذار هست و این سه حالت هیجانی ناخوشایند نیز در اعتیاد به اینترنت مؤثرند.
اثربخشی آموزش مولفه های تربیت جنسی به مادران بر اضطراب دختران پایه پنجم و ششم شهرستان قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
117 - 138
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های تربیت جنسی به مادران بر اضطراب دختران پایه پنجم و ششم صورت گرفت. روش پژوهش تجربی با پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم و ششم شهرستان قدس در سال تحصیلی 93-94 بودند. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه اضطراب حالت _ صفت اشپیل برگر (STAI) بود. نمونه پژوهش حاضر 30 نفر از دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان قدس بودند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و سپس به روش تصادفی ساده در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابتدا از تمام افراد نمونه پیش آزمون گرفته شد. در ادامه مادران دانش آموزان گروه آزمایش طی شش جلسه تحت آموزش مؤلفه های تربیت جنسی قرار گرفتند و در انتها پس آزمون از اعضای نمونه گرفته شد. نتایج تجزیه وتحلیل با استفاده از آزمون ANCOVA (تحلیل کوواریانس تک متغیری) نشان دهنده تفاوت معناداری بین دو گروه با 99 در صد اطمینان بود. میانگین تعدیل شده متغیر اضطراب در گروه آزمایش و در گروه کنترل نشانگر اضطراب کمتر در گروه آزمایش بود. در متغیر اضطراب صفت و متغیر اضطراب حالت نیز میانگین تعدیل شده در گروه آزمایش و در گروه کنترل نشان داد که اضطراب صفت و حالت در گروه آزمایش کاهش یافته است؛ بنابراین در پژوهش حاضر محقق به این نتیجه رسید که آموزش مؤلفه های تربیت جنسی به مادران بر کاهش اضطراب دختران مؤثر بوده است.
افسردگی و اضطراب و ارتباط آن با شاخص های امنیت شغلی و رضایت از زندگی در کارکنان سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
37 - 47
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، تعیین ارتباط بین افسردگی و اضطراب کارکنان با شاخص های امنیت شغلی و رضایت از زندگی کارکنان سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران می باشد.به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی است و برای اجرای آن از روش توصیفی از نوع (همبستگی) استفاده شده است . جامعه آماری این پژوهش، تمام کارمندان ارشد و مدیران سازمان مدیریت بحران می باشد که تعداد آنها 150 نفر و در بهار 1398 مورد آزمون قرار گرفتند و با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه 108 نفر بدست آمده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اضطراب بک، پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه امنیت شغلی نیسی و همکاران و پرسشنامه استاندارد رضایت از زندگی داینر و همکاران ( SWLS )می باشد.نتایج پژوهش نشان داد تمام فرضیات با سطح معناداری بالاتر از 0.95 تایید گردید . یعنی بین افسردگی و اضطراب کارکنان با شاخص های امنیت شغلی و رضایت از زندگی در کارکنان سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران با سطح خطای پایین تر از 0.05 رابطه ی معناداری وجود دارد.
تاثیر تمرینات مایندفولنس بر اضطراب و سرسختی ذهنی بدنی دختران ورزشکار 19تا 25 سال
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
91 - 101
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از این پژوهش تاثیر تمرینات مایندفولنس بر اضطراب و سرسختی ذهنی بدنی دختران ورزشکار 19تا 25 سال بود. روش شناسی : روش استفاده شده در این تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی و همچنین با توجه به طول زمان اجرای تحقیق از نوع مقطعی و به لحاظ استفاده از نتایج بدست آمده، کاربردی بود. طرح تحقیق به صورت مراحل پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه تجربی (تمرین ذهن آگاهی) و یک گروه کنترل بود. بدین منظور، از ورزشکاران زن سطح شهرستان خرم آباد 40 نفر به صورت داوطلب انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون شرکت کنندگان پرسشنامه های اضطراب حالتی رقابتی و سرسختی ذهنی را تکمیل نمودند. مداخله شامل 6 جلسه 90 دقیقه ای تمرینات مایند فولنس برای گروه آزمایش بود. گروه کنترل به فعالیت های معمول خود می پرداخت. بعد از اتمام مداخله، شرکت کنندگان مجددا اقدام به تکمیل پرسشنامه نمودند. نتایج : داده ها به روش آزمون کوواریانس تحلیل شد نتایج این مطالعه نشان داد که تمرینات ذهن اگاهی بر اضطراب رقابتی (001/0=p) و استحکام ذهنی (001/0=p) ورزشکاران دختر تاثیر معنی داری دارد. نتیجه گیری : بطور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مداخله ذهن آگاهی باعث افزایش استحکام ذهنی و در مقابل کاهش اضطراب رقابتی دختران ورزشکار گردید.
بررسی و مقایسه کیفیت تصور از خدا در بیماران مضطرب و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ بهار ۱۳۹۴ شماره ۵۳
26-52
حوزه های تخصصی:
تاریخ دریافت: 21/2/93 _ تاریخ پذیرش: 18/11/93 این پژوهش به منظور بررسی کیفیت تصور از خدا در بیماران مضطرب و افراد سالم ومقایسه آنها انجام شد. این مطالعه یک پژوهش کیفی بود که با استفاده از مصاحبه عمیق در 17 بیمار (12 زن و 5 مرد) مراجعه کننده به کلینیک روانپزشکی بیمارستان امام خمینی تهران که تشخیص اضطراب فراگیر دریافت نموده بودند و10 فرد سالم از بین فرهنگیان ناحیه 3 تهران (7 مرد و 3 زن که در مصاحبه بالینی تشخیص اختلال روانی دریافت نکرده بودند) انجام شد. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب و برای تحلیل داده ها از تئوری زمینه ای و تحلیل تِماتیک [5] استفاده شد. نتایج تحلیل مصاحبه ها نشان داد بین تصور از خدای افراد سالم و مضطرب تفاوت زیادی وجود دارد؛ تصور غالب بیماران مضطرب از خدا، منفی و شامل مقوله های خدای ترسناک، غیر قابل اعتماد، بی محبت و غیر قابل دسترس بود، در حالی که تصور غالب افراد سالم از خدا مثبت و شامل مقوله های خدای قابل اعتماد و امنیت بخش، بخشنده و پذیرا، دارای رحمت و عطوفت، و خدای حکیم بود.
الگوسازی معادلات ساختاری ارتباط بین تصور مثبت و منفی از خداوند با مؤلفه های سلامت روان (اضطراب، استرس و افسردگی) در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
163-185
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به تأثیری که نوع نگرش نسبت به خداوند بر ابعاد مختلف سلامت افراد دارد، پژوهش حاضر با هدف الگوسازی معادلات ساختاری ارتباط بین تصور مثبت و منفی از خداوند با مؤلفه های سلامت روان (اضطراب، استرس و افسردگی) در دانش آموزان انجام شد. روش: این پژوهش، با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بر روی نمونه ای به تعداد 240 نفر از دانش آموزان دختر و پسر شهر اردبیل در سال تحصیلی 96-95 انجام گرفت. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های تصور از خدا (RSI) و مقیاس اضطراب، استرس و افسردگی لویندا گردآوری و با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری، آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون t تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تصور مثبت و منفی از خدا می تواند سلامت روانی (اضطراب، استرس و افسردگی) دانش آموزان را پیش بینی کند، بدین صورت که تصور مثبت از خدا با علایم اضطراب، استرس و افسردگی پایین و تصور منفی از خدا با علایم اضطراب، استرس و افسردگی بالا رابطه معنی داری داشتند (001/0P<). همچنین طبق مدل معادلات ساختاری، ضرایب مسیر تصور مثبت از خدا به اضطراب، استرس و افسردگی، منفی و معنادار و ضرایب مسیر تصور منفی از خدا به اضطراب، استرس و افسردگی، مثبت و از لحاظ آماری معنادار بودند (05/0≥ P). بطوریکه پیش بینی کننده های اضطراب، استرس و افسردگی که در مدل حاضر هستند (تصور مثبت از خدا و تصور منفی از خدا)، به ترتیب 8/27، 6/40 و 42/0 درصد واریانس آنها را تبیین کردند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که نوع تصور از خدا در پیش بینی سلامت روانی دانش آموزان نقش معنی داری. لذا آموزش تصور مثبت از خداوند و ارائه زمینه های مذهبی در کلاس در طول دوران تحصیل و کلاس های فوق برنامه، در ارتقا بهداشت روانی دانش آموزان می تواند نقش مؤثری ایفا کند.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
60-79
حوزه های تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان بود . روش : پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان مؤنث دانشگاه محقق اردبیلی بود (4825 نفر) که از این تعداد، 30 نفر از کلیه دانشکده های این دانشگاه به صورت در دسترس انتخاب و پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (1995) به عمل آمد. افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15نفر) جایگزین و آموزش مهارت های زندگی به صورت 8 جلسه دو ساعته بر گروه آزمایش اجرا شد. پس از 3 ماه از آزمودنی ها پیگیری توسط ابزار پیش آزمون و پس آزمون صورت گرفت. یافته ها: تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که تفاوت معنی داری بین پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری، در نمرات خرده مقیاس های افسردگی، اضطراب و استرس گروه آزمایش و گواه وجود دارد (001/0 P< و 44/16 = (23/2) F )، به نحوی که گروه آزمایش به طور معناداری در این مولفه ها کاهش نشان داده است . نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها بنظر می رسد آموزش مهارت های زندگی می تواند به طور معنی داری افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان مؤنث را کاهش دهد. کاربردهای اجتماعی و بالینی، محدودیت ها، و پیشنهادات پژوهشی آتی مورد بررسی قرار گرفتند.
تاثیر درمان شناختی - رفتاری به واسطه اینترنت بر کاهش اضطراب کرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر درمان شناختی- رفتاری به واسطه اینترنت بر کاهش اضطراب کرونا در کارکنان مراقبت های بهداشتی و درمانی می باشد. طرح پژوهش، طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل: تمامی کارکنان مراکز بهداشتی و درمانی شهری و روستایی و هم چنین کارکنان بیمارستان های شهرستان پارس آباد در فروردین ماه 1399 بود (851N=). 20 نفر با نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش، درمان شناختی - رفتاری را در 6 جلسه به مدت 90 دقیقه و به واسطه اینترنت دریافت کردند ولی گروه کنترل هیچ مداخل های را دریافت نکرد. قبل و بعد از درمان، پرسش نامه اضطراب کرونا از طریق ایمیل برای اعضای دو گروه اجرا شد. برای تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه، آزمون تحلیل کواریانس و نرم افزار 20-SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون، تفاوت معناداری وجود دارد و درمان شناختی - رفتاری به واسطه اینترنت ، موجب کاهش اضطراب کرونا در کارکنان مراقبت های بهداشتی و درمانی شده است (05/0>P) بنابراین پژوهش حاضر نشان می دهد که درمان شناختی -رفتاری به واسطه اینترنت، در بهبود علائم اضطراب کرونا مؤثر می باشد.
رابطه علی تعارض والد-فرزند، اضطراب، احساس تنهایی و کنترل شخصی به عنوان پیشایندهای گرایش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
115-132
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه علی تعارض والد-فرزند، اضطراب، احساس تنهایی و کنترل شخصی به عنوان پیشایندهای گرایش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان بود . روش : روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه آماری را نوجوانان دختر معتاد شهر آبادان تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری داوطلبانه 200 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس های گرایش به مواد مخدر (موسوی، دوست قرین و روشن فکر دزفولی، 1378)، تعارض نوجوان با والدین نسخه کوتاه (پرینتز، 1979)، مقیاس خودگزارشی اضطراب (زانگ، 1971)، مقیاس تجدید نظر شده ی احساس تنهایی (راسل، پپلائو، و فرگوسن، 1978) و مقیاس کنترل شخصی (برنبرگ، 1987) بودند . یافته ها : نتایج تحلیل مسیر نشان داد تعارض والد فرزند، اضطراب و احساس تنهایی بر گرایش به مصرف مواد مخدر اثر مثبت دارند (0/05> p ). مسیر کنترل شخصی به گرایش به مصرف مواد مخدر معنادار نبود (0/05< p ). نتیجه گیری: با توجه به نقش تعارض والد- فرزند، اضطراب و احساس تنهایی بر گرایش به مواد مخدر می توان با کاهش تعارض والد فرزند، اضطراب و احساس تنهایی راه حل هایی جهت کنترل گرایش به مواد ارائه نمود .
تدوین مدل پیامدهای روان شناختی اضطراب ناشی از ایپدمی کروناویروس و بررسی نقش میانجی گری سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل پیامدهای روان شناختی اضطراب ایپدمی کرونا و نقش میانجی گری سلامت معنوی بر به انجام رسید. روششناسی: از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی - همبستگی است. جامعه ی آماری شامل تمامی ساکنان استان لرستان در سال 1398 بود که با اثرات اپیدمی کروناویروس روبرو بودند. نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 384 نفر شامل زنان و مردان بود. نمونه گیری به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب و پرسشنامه ها به شیوه ی نظرسنجی اینترنتی تکمیل شد. داده ها در SPSS23 و AMOS تحلیل شد. مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7)، نگرش به آینده مثبت میللو و وورل (2007)، سلامت معنوی پالوتزین و الیسون (1983) و پرسشنامه پژوهشگرساخته پرخاشگری و کیفیت رابطه فرد با خانواده ببرای گردآوری داده ها استفاده شد. بافته ها: اضطراب فراگیر تاثیری مثبت برسطح پرخاشگری و تاثیری منفی بر کیفیت رابطه خانواده و نگرش به آینده مثبت داشت. سلامت معنوی توانست اثرات نامطلوب اضطراب فراگیر بر نگرش به آینده مثبت و کیفیت رابطه با خانواده را میانجیگری نماید، ولی اثر میانجیگرانه بر پرخاشگری نشان نداد. ارزش: با توجه به تهدیدهای روانی بیماری کرونا ضرورت شناخت عوامل تعدیل گر آشکارا دیده می شود و یافته های این پژوهش مبنی بر تایید تعدیلگری سلامت معنوی، ابزاری راهبردی در اختیار روان شناسان و برنامه ریزان کشور قرار می دهد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش گویای آنست که سلامت معنوی میتواند به عنوان یک عامل اساسی در تعدیل اثرات اضطراب فراگیر حاصل از بحران کرونا، باید به عنوان سنگ بنایی جهت حفظ حفظ تندرستی افراد مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر افسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
127 - 144
حوزه های تخصصی:
مقدمه: لوپوس بیماری است که با ایجاد اضطراب در فرد باعث نگرانی و تنش در پاسخ به شرایط تهدیدکننده می گردد. این تغییر در ساختار خلقی افراد باعث ایجاد افسردگی و تغییر در کیفیت زندگی افراد می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت برافسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با یک گروه گواه می باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک تحت درمان در بیمارستان های شهر شیرازمی باشد (N=750), که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از میان جامعه آماری 80 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه (یک گروه گواه 20 نفره و 3 گروه آزمایش 20 نفره) تقسیم شدند. ابزارهای بکاررفته در این پژوهش شامل مقیاس افسردگی بک، اضطرابزونگ (SAS) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. یافته ها: داده های گرداوری شده با روش تحلیل کواریانس نشان داد که این درمان بر لوپوس سیستمیک در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنادار دارد (p<0.001). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از تأثیر روش های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، درمان مبتنی بر شفقت (CFT) بر بهبود افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی آزمودنی های مورد مطالعه دارد. برای تبیین می توان چنین گفت که رویکرددرمانی مبتنی بر شفقت برای افراد دارای بیماری لوپوس سیستمیک تحت درمان مناسباست چرا که با زندگی روزمره ورفتارهای آن ها درطی روز همخوانی دارد.
اثربخشی آموزش تغییر درک زمان بر اضطراب و خودکارآمدی کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تغییر درک زمان بر کاهش نشانه های اضطراب و افزایش خودکارآمدی کودکان کار است. این پژوهش نیمه آزمایشی با 20 نفر از کودکان کار داوطلب شرکت در برنامه ی درمانی- آموزشی انجام شد. پرسشنامه ی درک زمانی نوجوانان، سنجش خودکارآمدی و آزمون رگه ی اضطراب به عنوان پیش آزمون برای همه ی افراد اجرا شد. سپس افراد، 16 جلسه در برنامه ی آموزش تغییر درک زمان شرکت کردند. مقادیر پیش آزمون و پس آزمون گروه با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان دهنده ی کاهش معنادار اضطراب و افزایش خودکارآمدی کودکان کار در مقایسه با خط پایه بود. این یافته ها اهمیت درک زمان و اثربخشی برنامه ی آموزش تغییر درک زمان را برای حل برخی از مشکلات کودکان کار مورد تأیید قرار می دهد.
ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی نسخه فارسی مقیاس سبک تصمیم گیری مبتنی بر پشیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
183 - 198
حوزه های تخصصی:
با توجه به ضرورت فراهم ساختن ابزارهای معتبر و آزمون قابلیت کاربرد آن ها، پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی نسخه فارسی مقیاس سبک تصمیم گیری مبتنی بر پشیمانی انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی- مقطعی است.جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه های شهر کرمانشاه بود. از بین این جامعه 400 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از فرم کوتاه مقیاس پنج عاملی رفتار تکانشی، مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی و پرسشنامه سبک تصمیم گیری مبتنی بر پشیمانی مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها بر مبنای آزمون آلفای کرونباخ، آزمون های همبستگی درون کلاسی و پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Mplus مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که پایایی همسانی درونی پرسشنامه 85/0، پایایی تصنیف آن 79/0 و پایایی بازآزمایی آن برای یک دوره زمانی سه هفتگی 80/0 است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی ساختار عاملی تک بعدی پرسشنامه را مورد تأیید قرار داد (RMSEA=0.10, CFI=0.91, TLI =0.90). همبستگی معنادار بین نمرات این پرسشنامه و ابعاد تکانشگری و پریشانی هیجانی نیز نشان دهنده روایی ملاکی پرسشنامه سبک تصمیم گیری مبتنی بر پشیمانی بود. می توان گفت که نسخه فارسی پرسشنامه سبک تصمیم گیری مبتنی بر پشیمانی از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار است و می تواند ابزار مناسبی برای استفاده در مطالعات روان شناسی شناختی و سبک های تصمیم گیری باشد
پیش بینی مشکلات خواب بر اساس سبک های دلبستگی ناایمن با میانجی گری افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کیفیت و طول خواب مناسب یک عامل تاثیر گذار مهم بر سلامت جسم و روان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی ناایمن با مشکلات خواب با میانجی گری افسردگی و اضطراب انجام شد. روش: پژوهش حاضر با توجه به نحوه گرد آوری داده ها، جزء تحقیقات توصیفی- همبستگی بوده و با توجه به اهداف از نوع بنیادی است که در آن روابط متغیر ملاک و متغیرهای پیش بین بررسی شدند. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر، در دوره دوم متوسطه کلاس یازدهم از رشته های مختلف شهرستان تبریز بود. حجم جامعه مورد نظر که به تعداد 9426 نفر بود بر اساس آن حجم نمونه به وسیله جدول مورگان به تعداد 373 نفر انتخاب شد. ابزارهای پژوهش عبارتند از: پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ (PSQI)، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور، پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II)، پرسشنامه اضطراب بک (BAI)، به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (معادلات ساختاری SEM) استفاده شد. یافته ها: اثر دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا بر افسردگی و اضطراب و مشکلات خواب با ضرایب بتای بالای 0/03 معنی دار است. اثر افسردگی و اضطراب بر مشکلات خواب با ضرایب بتای بالای 0/47 معنی دار است. اثر غیرمستقیم دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا بر مشکلات خواب به واسطه افسردگی و اضطراب با ضرایب بتای بالای 0/15 معنی دار است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا با افسردگی و اضطراب رابطه معنی داری وجود دارد. بین افسردگی و اضطراب با مشکلات خواب رابطه معنی داری وجود دارد. افسردگی و اضطراب رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و اضطراب را با مشکلات خواب میانجی گری می کند.
مروری نظری بر مفهوم اضطراب و نقش آن در تنظیم هیجان از منظر روانکاوی از زمان فروید تا به امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
131-140
حوزه های تخصصی:
توانایی تنظیم هیجان و مدیریت اضطراب تنها به واسطه تجربه ی رابطه ی صمیمانه نوزاد با سوژه دلبستگی ای که به لحاظ هیجانی با او هماهنگ است در کودک محقق می گردد، این ظرفیت برای تحول اجتماعی، هیجانی، شناختی و عصب زیست شناختی کودک حائز اهمیت بوده و همچنین ظرفیت کودک برای مقابله با اضطراب میزان موفقیت وی در روابط آتی را پیش بینی می کند. بنابراین مروری نظری بر این مفهوم به منظور شناخت عمیق تر این سازه حائز اهمیت است.در این مقاله برداشت روانکاوان از اضطراب ، از زمان فروید تا کنون، یعنی زمانی که دنیای عصب شناسی بصیرت جدیدی در مورد فرمول بندی های روانکاوی فراهم آورده است، عنوان شده است.
نقش ناگویی هیجانی و ذهن آگاهی در پیش بینی افسردگی و اضطراب زنان مبتلا به سرطان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به سرطان با متغیر های شخصیتی و شناختی متعددی از جمله ناگویی هیجانی و ذهن آگاهی در ارتباط است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ناگویی هیجانی و ذهن آگاهی در پیش بینی افسردگی و اضطراب زنان مبتلا به سرطان انجام بود. روش: روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع پیش بینی است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان تحت پوشش موسسه خیریه آرزو در شهرستان پارس آباد (۱۳۹۷) بود. ۱۲۰ زن مبتلا به سرطان با روش نمونه گیری هدفمند از بین جامعه آماری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در مطالعه حاضر شرکت کردند. داده های مطالعه با استفاده از مقیاس های ناگویی خلقی تورنتو (بشارت، ۲۰۰۷)، ذهن آگاهی، توجه و هوشیاری براون و ریان (۲۰۰۳) و اضطراب و افسردگی بیمارستان اسنایت (۱۹۸۳) جمع آوری و با آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که ناگویی هیجانی و ذهن آگاهی قادر هستند تا افسردگی و اضطراب زنان مبتلا به سرطان را به طور معنی دار پیش بینی کنند (۰/۰۰۱ P < ). نتیجه گیری: ناگویی هیجانی و ذهن آگاهی از عوامل مهم دخیل در افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به سرطان می باشند؛ بنابراین ضروری است که در برنامه های آموزشی، پیشگیری و درمانی این بیماران بر مداخلات روان شناختی متمرکز به این متغیرها، تأکید گردد.
اثربخشی آموزش مهارت های تنظیم خلق بر اضطراب و تحریک پذیری دانش آموزان مبتلا به اختلال بد تنظیمی خلق اخلالگر
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال بد تنظیمی خلق اخلالگر، تشخیصی جدید در پنجمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی محسوب می شود که با تحریک پذیری مزمن، مداوم و شدید در کودکان و نوجوانان مشخص می شود . هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش های مهارت های تنظیم خلق در کاهش اضطراب و تحریک پذیری دانش آموزان مبتلا به اختلال بد تنظیمی خلق اخلالگر بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول مدارس شهرستان ابهر در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بودند. تعداد نمونه ۳۰ دانش آموز بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شاخص واکنش پذیری عاطفی استرینگرز و پرسشنامه اضطراب بک بود. گروه آزمایش به مدت ۱۲ جلسه در آموزش مهارت های تنظیم خلق شرکت کردند و گروه کنترل مداخله خاصی دریافت نکردند. برای تحلیل داده های جمع آوری شده در پیش آزمون و پس آزمون از تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) و نرم افزار ۲۱ spss استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری (۰/۰۱> p ) وجود دارد. نتیجه گیری: آموزش تنظیم خلق باعث کاهش تحریک پذیری و اضطراب دانش آموزان مبتلا به اختلال بد تنظیمی خلق اخلالگر می شود.
اثربخشی آموزش هوش معنوی بر میزان هوش معنوی، بهزیستی روانشناختی، اضطراب و افسردگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم تابستان(تیر) ۱۳۹۹ شماره ۸۸
483-493
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات متعدد به اثربخشی هوش معنوی بر متغیرهای روانشناختی مختلفی پرداخته اند، اما پژوهشی که به تأثیر هوش معنوی بر میزان هوش معنوی، بهزیستی روانشناختی، اضطراب و افسردگی بپردازد مغفول مانده است. هدف: بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر ارتقاء هوش معنوی باول بر هوش معنوی، بهزیستی روانشناختی، اضطراب و افسردگی دانشجویان بود. روش: از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه اصفهان بود که 40 نفر از آنها در سال 1397 به شکل در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آموزش یا گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش عبارت اند از: پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (2002)، اضطراب (1993) و افسردگی بک (1996)، و هوش معنوی کینگ (2008) و آموزش هوش معنوی بوول (2004). تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغییره انجام شد. یافته ها: آموزش هوش معنوی باول در گروه آموزش سبب ارتقاء هوش معنوی (0/001 P< )، کاهش اضطراب (0/05 P< )، کاهش افسردگی (0/001 P< ) شده است اما اثر معناداری بر بهزیستی روانشناختی (0/001 P< ) نداشته است. نتیجه گیری: آموزش هوش معنوی موجب ارتقای هوش معنوی و کاهش اضطراب و افسردگی در دانشجویان شد.